مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حدیقه الحقیقه
حوزه های تخصصی:
سنایی غزنوی نقطه آغازین عرفان و تصوف در شعر فارسی است. در میان بزرگان ادب و فرهنگ، بیش از همه ردپای غزالی در آثار وی دیده می شود و می توان گفت که به راستی غزالی در تکامل اندیشه سنایی، تاثیر شگفت انگیزی دارد. این نوشتار، سیری در اندیشه های کلامی و دینی غزالی و سنایی است. تحقیق پیش رو براساس روش کتابخانه ای انجام شده و در آن، افزون بر شباهت زندگانی آن دو، مضامین مشترک مسایل مهم کلامی و عقیده غزالی و سنایی از جمله موارد زیر تا حدی تبیین شده است: صفات خداوند، حدوث و قدم، عاده اله، قضا و قدر، نظام احسن، قرآن، نماز و...
اندیشه های عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبادت، فطری و ذاتیِ انسان است. یکی از این عبادتها، دعا و نیایش است که هرکس ممکن است، نسبت بدان تلقّی و برداشتی متفاوت از دیگران داشته باشد؛ به همین جهت، دعا ممکن است عابدانه، زاهدانه یا عارفانه باشد. دعای عابدانه معمولاً با معامله گری و دعای زاهدانه با ترس و بیم همراه است؛ اما دعای عارفانه از آنجا که عاشقانه است، فی نفسه مطلوبیّت دارد و داعی با چنین نگرشی، دیگر منتظر برآورده شدنِ حاجت های خود؛ بخصوص، نیازهای مادّیِ خویش نیست، همین که معشوق به عاشق اذنِ گفتگو داده، لذّتبخش است.
در این مقاله سعی برآن است که ابتدا مباحثی چون: سرّ وجوبِ عبادتها، ذکر و یادِ حق تعالی و درجه عبادتها مطرح شود، سپس اندیشه های عرفانی سنایی شامل: خواسته های سنایی به دعا، رابطه دعا و رضا، ردّ درخواست هایِ مادّی، شرایطِ برآورده شدنِ دعا و رازهای عدم اجابتِ آن ذکر گردد. بنابراین، اوج لذّت و سرمستی سنایی را در مراحل مختلفِ دعاهای عرفانیِ وی (مرحله تجلّیِ افعالی، مرحله تجلّیِ صفاتی و مرحله تجلّیِ ذاتیِ پروردگار) ملاحظه می نماییم.
اندرزهای سیاسی سنایی در مثنوی حدیقه و سرچشمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیقهسنایی گرایش های مختلف ادبیات اخلاقی و تعلیمی ما را در خود جلوه گر ساخته است. در این مثنوی در کنار تربیت باطنی که هدف اصلی است و در نقل آداب صوفیه جلوه گر میشود، شاهد نوع خاصی از ادب سیاسی هستیم که سرچشمه ای غیر از آداب صوفیه دارد و آن اندرزهای سیاسی است که ریشه در ادبیات پیش از اسلام دارد. اندرزهای سیاسی یک جریان تعلیمی را در مثنویهای فارسی پدید میآورد. این جریان در شاهنامه و گرشاسبنامه و بعضی آثار منثور چون نصیحه الملوک غزالی شکل گرفت و در حدیقهسنایی ادامه یافت. اندرزهای سیاسی در مثنویهای فارسی بر محور عدل و تشویق فرمانروا به عدالت استوار است.
نقدی بر «شرح مشکلات حدیقه سنایی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه کتاب گران قدری است که هیچ اثر دیگری نمی تواند جای مخصوص آن را پرکند این کتاب به دلایل گوناگونی که اینجا جای بحث آن نیست دارای مشکلات و دشواری های فراوانی است که برای شرح و توضیح آنها اندیشمندان و صاحب نظران زیادی دست به کار شده اند و به قدر همت و توان خود زحمت کشیده اند دستشان مریزاد.یکی از استادانی که در این عرصه وارد شده، جناب آقای دکتر اسحق طغیانی هستند که اخیرا شرح مبسوطی بر مشکلات حدیقه سنایی نوشته اند و در این شرح به سراغ ابیات پرابهام حدیقه رفته، غالبا هم به خوبی از عهده کار بر آمده اند ولی از آنجا که انسان ها، متنوع و دارای افکار و عقاید متفاوتی هستند، نتایج افکار و اندیشه هایشان نیز متفاوت می شود. این تفاوت سلایق و عقاید در شرح ابیات یک اثر بیشتر نمود پیدا می کند از این رو نگارنده بر مبنای معلومات اندک خود به بعضی از ابیات مورد گزینش ایشان معانی تازه ای پیشنهاد کرده، امیدوار است که به روشن شدن هرچه بیشتر دشواری ها کمک نماید.
کاربردهای پرسش در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه یکی از متون تعلیمی عرفان و تصوف به شمار می رود که گاه جنبه تعلیم در آن بر ذوق و خیال غلبه دارد و می توان آن را نوعی دایره المعارف عرفانی دانست. یکی از ابزارهای زبانی که خطیبان، شاعران و سخنوران در آثار تعلیمی برای تاثیرگذاری بیشتر سخن بر مخاطبان، از آن استفاده می کنند، به کار بردن جمله های پرسشی در کلام است. سنایی نیز در منظومه تعلیمی خود، حدیقه، از این ابزار بهره برده است. در این پژوهش از میان 11500 بیت حدیقه، حدود 20 درصد ابیات از نظر کاربرد جمله های پرسشی بررسی شد. بر اساس تحقیق پیش رو، از میان مقاصد متعدد و متنوعی که در کتب بلاغی درباره جمله های پرسشی نقل شده است، تنها سیزده مورد از آنها را در این گونه جمله ها در حدیقه می توان یافت. این مقاصد به ترتیب بیشترین کاربردشان در حدیقه عبارت است از: استفهام انکاری، تاکید و تقریر خبر، نهی، توبیخ و ملامت، منافات و استبعاد، تعجب و حیرت، بیان عجز و ناتوانی، ملال و خستگی ناشی از کثرت، تحقیر، امر به طریق غیرمستقیم، اظهار غم و اندوه، تعظیم، تمنا و آرزو. در نهایت این بررسی نشان می دهد طرح پرسش در زبان گفتار سنایی عادی و معمولی است و او تاکیدی بر طرح پرسش ندارد.
جایگاه سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ و ساختار روایتهای حدیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم سنایی غزنوی در اثر ارزشمندش، حدیقه الحقیقه به شرح مطالب و آموزه های عرفانی در قالب شعر و روایت می پذیرد که بررسی این روایتها در نشان دادن شیوه بیان شاعر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
بررسی و تحلیل روایت یا روایت شناسی بر نشانه شناسی مبتنی است که با هر نوع روایت اعم از ادبی یا غیر ادبی، داستانی یا غیرداستانی، کلامی یا دیداری سروکار دارد و واحدهای کمینه روایت و به اصطلاح دستور پیرنگ را مشخص می کند که برخی نظریه پردازان به آن دستور داستان نیز گفته اند.
در این پژوهش به بررسی ساختار روایتهای حدیقه بر اساس سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ پرداخته و کوشش شده است شیوه داستان پردازی سنایی در این روایتها تحلیل شود.
سابقة برخی مضامین حدیقة سنایی در منابع نزدیک به وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند سنایی پیشرو شعر عرفانی است و نقش او در تدوین بوطیقای شعر عرفانی سرنوشت¬ساز است، امّا نباید از نظر دور داشت که او برآمده از دل یک سنّت ریشه¬دار فکری است که نشانه¬های زبانی آن را در مکتوبات عرفانی و کلامی پیش از وی می¬توان مشاهده کرد. پرسش اصلی مقاله، دقیقاً همین جا شکل می¬گیرد: آیا میان درون¬مایه¬های حدیقةسنایی، به عنوان نقطة عطف شعر عرفانی، با آثار عرفانی و کلامی پیش از وی شباهت ها و اشتراکاتی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا مضامین مشترک حدیقه را با آثار عرفانی و کلامی برجستة پیش از وی استخراج کرده و سپس داده های موجود را در سه سطح بررسی کرده ایم: تشبیهات، حکایت ها و مضامین مشترک دیگر. پرسش بعدی این است که آیا بر این اساس، می توان منابع احتمالی را که در شکل گیری منظومة فکری سنایی نقش داشته اند، تعیین کرد؟ بسامد تکرار نام یک اثر می تواند معیار مناسبی برای پاسخ به این پرسش باشد. بدین معنا که در بررسی منابع پیش از وی، هر چه نام اثری بیشتر تکرار شود، احتمال این که آن اثر جزء منابع فکری سنایی بوده باشد، بیشتر می شود و بالعکس. نمودار پایانی تا حدودی این مسئله را روشن می کند.
کارکردهای عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه در دیوان و حدیقه الحقیقه سنایی1(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات کلاسیک فارسی از سنایی به عنوان یکی از نخستین حلقه های نوآوری و گسترش درونمایه شعری در جهات مختلف مدحی، عرفانی و خصوصاً تعلیمی و حکمی نام می برند. او در پرتو بینش عرفانی و اخلاقی، نگرشی نو به مضامین و عناصر مختلف شعر- اعم از غنایی، حماسی و غیره- داشته است. در این جستار برآنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که سنایی چگونه عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه را در حدیقه الحقیقه و دیوانش به کار گرفته است و شیوه نگرش وی به این عناصر چگونه بوده است؟ نگارندگان پس از مطالعه اشعار و استخراج این عناصر دریافتند که سنایی از آنها در چهار محور عمده زیبایی شناسی، تعلیمی، عرفانی و ستایشی بهره برده است و میزان کاربرد این عناصر به ترتیب کمیّت عبارت بوده از: ستایشی، تعلیمی، زیبایی شناسی و عرفانی.
چنار یا خیار؟ (بازخوانی دو بیت از حدیقة سنایی بر اساس یک باور عامیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورها و فرهنگ و معتقدات عوام بازتاب چشمگیری در متون ادب فارسی به ویژه در آثار منظوم ما دارند و شاعران پارسی گو به شکل های مختلف از آن ها بهره گرفته اند. از این رو در نظر داشتن این موضوع، گاه در تصحیح یک متن و تشخیص یک ضبط مرجّح، کارگشا خواهد بود. این مقاله چنین دیدگاهی را دنبال می کند و نگارندگان بر همین اساس و بنا بر یک باور عامیانة دیرین، دو بیت از حدیقه الحقیقه سنایی را بررسی کرده و نظر پیشنهادی خود را دربارة آن ارائه داده اند. همچنین برای مستند شدن گفتار، با طرح بیت هایی چند از شاعران دیگر در پیوند با همین باور عامیانه، صورت مرجّح آن ها را پیشنهاد کرده اند که می تواند در آینده در تصحیح ها ، گزیده ها و شروح حدیقه مورد توجه واقع شود.
گزاره هایی بر «دو عید سنایی» در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابیات قابل تأویل و تفسیر در حدیقه الحقیقه سنایی، بیت «صوفیان در دمی، دو عید کنند/ عنکبوتان، مگس قدید کنند» است. وجود نمادها و استعاره های عرفانی در این بیت، همچون «دو عید صوفیان»، «عنکبوتان» و «مگس قدید کردن» سبب توجه ارباب معرفت به آن شده است و از روزگار سنایی تا دوره قاجار، چندین تفسیر و تعبیر راجع به آن از منظر عرفان و کلام نگاشته شده است. کهن ترین تأویلات مربوط به این بیت، از عین القضات همدانی و جدیدترین آن، از کوثر همدانی (عارف دوره قاجار) است. در تفسیرهای موجود، اختلاف دیدگاه ها، بیشتر راجع به تعبیر «دو عید» است و اکثر گزارندگان، آن را به فنا و بقا تعبیر کرده اند. با توجه به این که دنیانکوهی، یکی از مفاهیم محوری در اشعار سنایی، به ویژه حدیقه الحقیقه و قصاید اوست و او دنیاپرستان را به جانوران و حیواناتی چون سگ، گربه، زاغ، مور، مگس، کرکس و عنکبوت مانند کرده است لذا گزارندگان بیت مذکور، تفسیر درستی از نمادهای «عنکبوت» و «مگس قدید کردن» عرضه کرده اند که عبارت از دنیاپرستان و مشغول بودن به تعلقات دنیوی و اغراض نفسانی است. در این مقاله، ضمن معرفی گزاره های تحقیق شده درباره این بیت، چهار گزاره دیگر نیز بررسی شده است.
مبانی قرآنی، روایی، حکمیِ زنجیره علّی گناهان کبیره در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
5-36
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه حکیم سنایی در حدّ واسط قلمرو شریعت و طریقت قرار دارد. در این کتاب بنا بر روحیه شریعت مدار و زاهدانه سنایی، گناهان کبیره شناختی (شرک و...) و گناهان کبیره رفتاری (لِواط و...) نمود یافته و با توجه به طریقه عرفانی سنایی، هفت گناه اخلاقیِ آز، شهوت، کبر، بُخل، خشم، حقد، حسد به عنوان «هفت درِ دوزخ» معرفی شده است. بررسی و بازتاب انواع گناهان کبیره شناختی، رفتاری و اخلاقی در حدیقه سنایی و به دست دادن زنجیره علّی این گناهان با توجه به سرچشمه های قرآنی و روایی و حکمی آن و زمینه اجتماعی عصر سنایی، ما را به این حقیقت می رساند که هفت گناه کبیره اخلاقی در کلام او زمینه علّی دیگر گناهان کبیره شناختی و رفتاری هستند و این مهم در جای خود گره خوردگی شریعت و طریقت را در سبک حدیقه سنایی تبیین می سازد. بنابراین سنایی نه تنها به عنوان یک واعظِ زاهد و یک شاعرِ عارف، بلکه به عنوان یک منتقد جدی اجتماعی، با گناهان و رذایل اخلاقی عصر خود مبارزه می کند. این پژوهش در جای خود اهمیت و سازوکار عنصر اخلاق را در پیشگیری از گناهان در نظام عرفانی سنایی نشان می دهد.
حدیقه الحدیقه از دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ (نمادها و مضامین کهن الگویی در دو حکایت روح الله و ترک دنیا و مکالمه او با ابلیس و حکایت حضرت سلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
37-80
حوزه های تخصصی:
مکتب روان شناسی یونگ بر اساس مفهوم ناخودآگاه ذهن بشر بنا شده است. محتویات و ذخایر بخش ناخودآگاه جمعی ذهن انسان «کهن الگو» نام دارد که طبق نظر یونگ معمولاً به شکلی ناخواسته و با زبانی نمادین از طریق خودآگاه ذهن، در فرهنگ های اقوام مختلف جهان نمودار می گردد. اسطوره ها، رؤیاها، ادبیات، هنر، دین، کشف و شهودهای عرفانی، بستر مناسبی برای تجلی این تصاویر و مفاهیم کهن هستند. آثار عرفانی برخاسته از روح و ناخودآگاه ذهن صاحبان خود، به سبب دریافت کمالات و ادراکات باطنی عرفا، برای بررسی کهن الگوها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. حدیقه سنایی یکی از آثار ارزشمندی است که موضوع آن توحید، عرفان و اخلاق است و پیام آن دعوت به درون بینی است. فضای عارفانه و رمزآمیز حاکم بر حدیقه ، تأثیرپذیری از اساطیر، وجود شعرهای روانی، به ویژه قلندریات و شطحیات و طامات، تعلیم مقاصد صوفیه از راه خیال انگیزی و شاعری، درآمیختن مضامین عارفانه و عاشقانه، برای اولین بار به وسیله سنایی به عنوان پیشرو شاعران عارف، این اثر را برای بررسی کهن الگویی حائز اهمیت می سازد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی کهن الگوها بر اساس نظریه یونگ در حدیقه صورت گرفته است و رابطه آرا و عقاید یونگ را با عرفان و تصوف ایرانی در منبع موثقی چون حدیقه بیان می کند. همچنین وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه یونگ و سنایی را یادآور می شود. در پایان، با بررسی کهن الگویی دو حکایت، نمود و تجلی مضامین کهن الگویی را در گونه های ادبی چون شعرهای غنایی و حکایت های عارفانه کوتاه، خاطرنشان می سازد. یافته ها نشان می دهد که سنایی در شعرهای روانی خود که حاوی مکاشفات عارفانه اوست، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی قرار گرفته و برای بیان مقاصد عرفانی از مفاهیم کهن الگویی بهره فراوانی برده است. در نهایت نتیجه می گیریم نمادها و مضامین کهن الگویی که گاه معنایی قدسی به خود می گیرند، علاوه بر تأثیرگذاری در درک این گونه اشعار، خواننده را به سوی تعالی و کمال رهنمون می سازند.
تحلیل اسطوره شناختی آیین بلاگردانی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاگردانی یک آیین اسطورهای مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون از دیرباز رواج داشته است. بسیاری از سنتهای اسطورهای و کهن برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، روشهای مختلف بلاگردانی را توصیه کردهاند. در ادبیات کلاسیک فارسی از سنایی به عنوان یکی ازنخستین حلقههای نوآوری و گسترش مضامین و اندیشههای عرفانی، تعلیمی و حکمی نام بردهاند، اماسنایی به شهادت شمار زیادی از ابیات مثنوی حدیقهالحقیقه اش با اساطیر به خوبی آشنایی داشته و از مصادیق و فرهنگ عامهای که در روزگار وی رایج بوده است به خوبی بهره برده است. در پژوهشحاضر که به شکل بنیادی بر پایه مطالعات کتابخانهای و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است،سعی کردیم تا نشان دهیم سنایی در حدیقهالحقیقه صورتهای گوناگون مصادیق بلاگردانی از جملهقربانی، حرز و تعویذ، دعانویسی و دودکردن اسپند برای دفع چشمزخم را مورد توجه قرار داده است.برای روشن شدن این امر، پس از تحلیل باور بلاگردانی به تحلیل مصادیق یافتشده در حدیقه سناییخواهیم پرداخت، در نهایت نشانههای آیین بلاگردانی در این اثر مشخص و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سنایی به جنبههای اسطورهای آیین بلاگردانی که اشاره نمودیم کاملاً آشنا است و توانسته به هنریترین وجه ممکن آن را در مثنوی حدیقه بهکار ببرد.
بازخوانی ویراست حدیقه سنائی، به تصحیح محمّدجعفر یاحقّی و مهدی زرقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصحیح و شرح حدیقه الحقیقه دشواری های بسیاری را در بر دارد. هم باید بر ویژگی های محتوایی متن مسلّط بود و هم بر ویژگی های زبانی و لفظی آن. در ویراست تازه این متنِ مهم آشفتگی ها و کاستی های فراوانی به چشم می خورد که با توجّه به خود متن و قواعد کهن شعر فارسی در مقاله پیش رو به اصلاح برخی از آن ها پرداخته ام. در بسیاری از بیت ها وزن دچار اختلال شده است. حرکت گذاری برخی از بیت ها نادرست است. بسیاری از بیت ها بد خوانده شده است و این بدخوانی در شرح نیز بازتاب یافته است. قافیه های برخی از بیت ها اشکال دارد. دو مصحّح این ویراست که از تشخیص صورت های درست بازمانده اند برخی از این اشکالات قافیه ای را مربوط به سبک شاعری سنائی دانسته اند امّا اغلب چنین نیست و با توجّه به اصول شعر کهن فارسی و آگاهی های مربوط به تاریخ زبان می توان صورت درست برخی از بیت ها را یافت و به تحلیل درستی از چگونگی قافیه پردازی در آنها دست یافت. در این مقاله بر جنبه سخنوری سنائی تأکید ویژه ای شده است و با سند و استدلال آشکار گردیده است که اغلب اشکالات قافیه و وزن حدیقه از اشتباه کاتبان و مصحّحان سرچشمه گرفته است و نباید آن ها را نمودهایی از سبک شعر سنایی به شمار آورد.
نقدی بر کتاب حقیقه الحدیقه: گزینش و گزارش از تمام باب های حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب حقیقه الحدیقه: گزینش و گزارش از تمام باب های حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی، تألیف حمیرا زمردی، به قصد فراهم آوردن منتخبی از حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی، به همراه توضیحاتی فراهم آمده است. آیا این کتاب در رسیدن به هدف خود که آشنایی دانشجویان و خوانندگان ادبیات فارسی با این اثر بسیارمهم ادب فارسی است موفق بوده است؟ نویسنده مقاله حاضر برای بررسی این کتاب به منابعی نظیر فرهنگ های فارسی، اصل متن حدیقه الحقیقه، آن دسته از متون قدیمی فارسی که حکایات مشترک با متن حدیقه دارد، کتاب های تفسیر و حدیث مراجعه کرده است تا میزان درستی و نادرستی متن و تعلیقات این کتاب را مشخص سازد. در این ارزیابی ایرادات چندی به نظر رسیده است که می توان برخی از آنها را چنین برشمرد: اشتباهات چاپی، نگارشی و ویرایشی فراوان به این کتاب راه یافته است، نقل بسیاری از ابیات سنایی به درستی صورت نگرفته است، آیات و احادیث و عبارات عربی در تعلیقات اشتباه ضبط و ترجمه شده است، برای برخی از ابیات سنایی غزنوی معنی نادرست نوشته شده است، و بسیاری از نکات ادبی متن بدون توضیح باقی مانده است.
شیوه های تربیت بر پایه اصول عرفانی در حدیقه الحقیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم کوششی برای آشنا ساختن نسل جوان با دستاوردهای نسل های گذشته و تربیت به معنی پرورش نفس انسان برای درک فضایل است. موضوع ادبیات تعلیمی، مسائل تربیتی است. متون عرفانی را نمی توان بدون در نظر گرفتن جنبه های تربیتی آن بررسی کرد؛ چون پرورش فضایل اخلاقی، ارزش های فلسفی و دینی، کمال، زیبایی و معرفت را در اولویت قرار می دهد. اما تعلیم و تربیت عرفانی به موضوعات فراتر از مسائل سطحی اخلاقی می پردازد؛ زیرا سالک از این مراحل گذشته و با عرفان عملی، در مقام رسیدن به قرب حق است. بنابراین اعمال و رفتاری را تعلیم می دهد که به تصفیه باطن و تعالی روحی می انجامد. حدیقه سنایی به عنوان اولین منظومه تعلیمی عرفانی شناخته می شود. پرسش اصلی و هدف پژوهش حاضر، مسئله ارتباط روش های تربیتی حدیقه با اهداف و اصول عرفانی است. بدین منظور آموزه های تربیتی حدیقه، از منظر اصول تعلیم و تربیت در متون تصوف و عرفان بازخوانی گردید و داده های آن به روش کتابخانه ای گردآوری شد. این تحقیق ماهیت توصیفی و رویکرد تحلیلی دارد و بر مبنای یافته های آن، درون گرایی در قالب معرفت، عشق و انحلال فردیت، اصول مهم تربیت عرفانی هستند که سالک متربی باید با اتکا به آن ها مراحل و منازل مختلف را برای وصال به حقیقت طی کند. تعلیم پیر در قالب آموزه های مستقیم و غیرمستقیم، روش های دیگرسازی هستند که در مکتب سنایی برای تربیت سالک به کار می رود تا او بتواند شایستگی خودسازی مورد نظر سنایی را به دست آورد. با این نتایج، حدیقه سنایی، یکی از مراجع ادبی تعلیمیِ اهداف و روش های تربیت عرفانی به شمار می آید.
از زن ستیزی تا زن ستایی در حدیقه الحقیقه سنایی
منبع:
زن و فرهنگ سال سوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۹
9-20
حوزه های تخصصی:
به اعتبار پژوهش های گسترده و متقن بزرگان حوزه ی تحقیق ادب فارسی، حکیم سنایی غزنوی - شاعر بزرگ قرن پنجم - از جمله اولین کسانی است که اصطلاحات عاشقانه را با اصطلاحات صوفیانه بهم درآمیخته و طرحی نو درافکنده است. از دیگر سو در هر دو حوزه ی عشق و عرفان، زیبایی در اوج قرار دارد و چون زن نمود آشکارای زیبایی است لذا محبوب و معشوق همواره در شمایل زن تجلی یافته است؛ ازین جهت رویکرد سنایی به مقوله ی زن می تواند توجیه پذیر باشد. البته در شعر سنایی زن نیز مانند دیگر موجودات، اصل محاسبه نمی شود و تنها جنبه ی نمودی دارد، یعنی اگر در کلام وی از بدی های زن سخن گفته می شود دلیل بر بد بودن ذاتی زن نیست و به عکس سخن راندن از خوبی های وی نیز مبتنی بر پاک طینتی اش نمی باشد. با توجه به اینکه از میان آثار این شاعر «حدیقه الحقیقه» اثری کامل تر در بیان اندیشه های سنایی می باشد، لذا این پژوهش با استناد به این اثر عرفانی انجام پذیرفته است.
نظام داستان پردازی در حکایات حدیقه ی سنایی
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه سنایی منظومه ای است عرفانی که در قالب داستان ها و حکایات و تمثیل ها به آموزش تعالیم دینی و اخلاقی می پردازد. این اثر از متون عرفانی است که ایجاز و سادگی خصیصه عمده آن است. بنابراین پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزارکتابخانه ای انجام گرفته، بر آن است تا نظام پردازش داستان های حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی، خصوصاً حکایت های کوتاه آن را با الگو قراردادن ویژگی کمینه گرایی تجزیه و تحلیل، و عناصر و ویژگی های حکایات این اثر را با عنایت به شخصیّت و شخصیّت پردازی، پیرنگ، جایگاه گفتگو، صحنه و صحنه پردازی، بررسی نماید. برای رسیدن به این منظور، سی حکایت از حدیقه سنایی انتخاب و ویژگی های مختلف آن بررسی و تحلیل شد و نتایج به دست آمده مبنی بر این است که حکایات حدیقه سنایی بسیاری از ویژگی های کمینه گرایی همچون: ایجاز، پیرنگ ساده، بسیاری گفتگو، محدودیت شخصیّت ها و صحنه پردازی را داراست و سنایی در این زمینه بسیار موفّق بوده است.
همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی در مثنوی های حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
163 - 188
حوزه های تخصصی:
گفتمان عرفانی و خرده گفتمان های آن مانند شعر عرفانی در بستر دین و از بطن جریان زهدی نشأت گرفت که در واکنش به شرایط اجتماعی سیاسی روزگار اموی و دوره نخست عباسی در عراق و شام پدیدار گشته بود. در جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و رویکرد تحلیل گفتمان، فرایند همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی را با مطالعه موردی چند مفهوم و اصطلاح فقهی و عرفانی در مثنوی های حد یقه الحقیقه ، منطق الطیر و مثنوی معنوی بررسی و خاطرنشان کردیم هرچه دامنه گفتمان شعر عرفانی گسترش می یابد و از مرحله تکوین به مرحله تکامل و اعتلا ی آن نزدیک می شویم، به نوعی هم پوشانی و تکامل گفتمانی می انجامد و همگرایی گفتمانی آشکارتر و به قولی هنری تر می شود. اوج این مهم را که به گونه ای تبدّل و جایگزینی منتهی می شود، در مثنوی مولوی شاهدیم که هم فقیه نامدار حنفی و هم عارفی شوریده بود.
نگاهی به کارکرد اخلاقی -تعلیمیِ عقل در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزه های تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.