مطالب مرتبط با کلیدواژه

ملاصدرا


۸۱.

روح بخاری در مسئله نفس و بدن از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا طبیعیات جسمانیه الحدوث روح بخاری مسئله نفس و بدن روحانیه البقا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۶۶
مسئله نفس و بدن در فلسفه ملّاصدرا، با توجه به اصول و ادلّه وی، تبیین بسیار مهمّی دارد. در عبارات ملّاصدرا، از روح بخاری که به عنوان نظریه ای علمی در گذشته رواج داشته در تبیین رابطه نفس و بدن فراوان استفاده شده است. وجود روح بخاری را نمیتوان از مبانی و ادلّه ملّاصدرا استخراج کرد؛ بلکه به کارگیری آن بیشتر در توضیحات غیراستدلالی وی در مورد نحوه رابطه نفس و بدن دیده میشود؛ زیرا روح بخاری را با توجه به شواهد موجود که از جمله آنها نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری اشتدادی نفس است، نمیتوان به عنوان موجودی مستقل غیر از مرتبه ای از مراتب نفس به اثبات رساند؛ چنانکه حذف آن به استدلال های ملّاصدرا خللی وارد نمیکند. بنابراین، روح بخاری به عنوان نظریه علمی نقشی جز تعیین مصداق در تبیین مسئله نفس و بدن ندارد. این تعیین مصداق به گونه ای است که با حذف آن، ایرادی به اصل نظریه وارد نخواهد شد.
۸۲.

سفر معنوی از فلوطین تا ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا فلوطین اسفار اربعه سفر معنوی سفر عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۸۴
اسفار اربعه از جمله مسائلی است که هم در عرفان و هم در فلسفه متعالیه مطرح است. عرفا معتقدند که سالک با به کار بستن روش عارفانه، چهار سفر انجام میدهد. فلاسفه الهی نیز مباحث فلسفی را از نوع سفر فکری و عقلی میدانند. از این رو، ملّاصدرا مسائل فلسفه را با اعتبار اینکه فکر نوعی سلوک است، ولی ذهنی، در قالب اسفار اربعه طراحی مینماید. عرفان با فلسفه الهی وجه مشترکی دارد و وجوه اختلافی، وجه مشترک این است که هدف هر دو معرفه اللّه است. هدف مقاله حاضر تبیین و تحلیل سفر معنوی از منظر عرفانی و فلسفی است. این مقاله با تکیه بر دیدگاه های اندیشمندانی همچون فلوطین، غزالی، ابن عربی، و ملّاصدرا، به بیان وجوه اشتراک و اختلاف در مسئله مزبور پرداخته است.
۸۳.

مبادی فهم حکمت سیاسی ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا اندیشه سیاسی مبادی فهم سیاست و شریعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۱ تعداد دانلود : ۷۲۷
همان گونه که ملّاصدرا یک فیلسوف متبحر است، یک اندیشمند سیاسی نیز هست؛ گرچه پذیرفتن حکمت سیاسی وی، مبتنی بر اصول موضوعه ای است که نگارنده از آن به «مبادی» تعبیر میکند. این مقاله با روش تحلیلی، و با هدف تبیین مبادی روشی و محتوایی که ملّاصدرا برای بیان حکمت سیاسی خود بدان تمسک جسته است، درصدد است تا با بررسی این مبادی، منشأ خطای بسیاری از منکران حکمت سیاسی وی را به صورت روشن بیان کند. حاصل اینکه، در زمان ملّاصدرا، به خاطر شرایط خاص حاکم برآن زمان، شاهد رکود اندیشه سیاسی هستیم نه زوال آن، و ملّاصدرا یک اندیشمند سیاسی با ویژگیهای متفاوتی است که در مبانی و نوع اندیشه سیاسی خود و روش بیان نظریات سیاسی، به اندیشمندان سیاسی دیگر مشابهتی ندارد. همین تفاوت باعث شده است که برای دست یافتن به اندیشه سیاسی وی راهی بجز فهم، و پذیرش مبادی روشی و محتوایی ملّاصدرا نداشته باشیم.
۸۴.

نقش تهذیب نفس در کسب معرفت از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعقل ملاصدرا ادراک حسی طهارت نفس عقل فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۰
ارتباط علم و اخلا ق از مسائل مهمی است که همواره در مباحث معرفت شناسی مطرح است. در همین راستا تأثیر طهارت و تزکیه نفس بر کیفیت حصول معرفت از موضوعات جالب و بنیادین این مسئله است. در این نوشتار ابتدا پس از بررسی کلی دیدگاه فیلسوفان مسلمان درباره علم و چگونگی حصول ادراک، مشخص میگردد که حقیقت علم، امری وجودی و افاضهیی از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان است. جستجو در آثار ملاصدرا نشان میدهد که حصول ادراک در سه مرحله» حسی، خیالی و عقلی در اثر اتحاد با صور مثالی و عقل مجرد صورت میگیرد و در این راستا موانعی چون تعلق خاطر به امور مادی و خواهشهای نفسانی باعث عدم دریافت قابلیت لا ز م جهت کسب معرفت حقیقی میشود و در نهایت وجود طهارت و تزکیه نفس مهمترین عامل کسب یقین معرفی میگردد.
۸۵.

نسبت میان نظر و عمل از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادراکات اعتباری ادراکات حقیقی علامه طباطبایی ملاصدرا نظر و عمل حکمت عملی انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۶۹
ملاصدرا، که در ابعاد نظری و عملی، نگاهی جامع به هستی و انسان دارد، نه مانند فارابی و ابن سینا است که علم به فعل را برای تحقق آن کافی بداند و نه مانند سهروردی است تا معتقد شود علم فعلی برای تحقق فعل کافی است. از نظر او نه اراده و فعل، اولی و ذاتی، و عقل و نظر، ثانوی و تبعی است ـ آنطور که اشاعره بر آن بودند ـ و نه عقل و نظر، اولی و ذاتی، و اراده و فعل، ثانوی و تبعی است ـ آنطور که معتزله میگفتند . براساس چنین نگرشی است که ملاصدرا به بحث از رابطه میان نظر و عمل میپردازد و نظریاتی متفاوت با فیلسوفان قبل از خود در تبیین «عقل عملی» و مباحث فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و همچنین صفات رئیس اول مدینه ارائه میدهد. تبیین نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی در باب نسبت میان نظر و عمل و نشان دادن نتایج فلسفی آن در حوزه حکمت عملی بعنوان نظریهیی که در آن عقلانیت، معنویت و نظام ارزشی و قانونی مبتنی بر شریعت، تفسیر واحد و هماهنگی پیدا میکند، هدف این مقاله است. این مقاله همچنین به تحلیل ابعاد مختلف نظر ملاصدرا در مقایسه با نظر پیشینیان و نقد آن در مواجهه با مسائل و مشکلات جدید در حوزه عمل میپردازد. در اینکه ملاصدرا به این بخش، کمتر اعتنا کرده است یا بطور مستوفا در همه زمینه های آن بحث نکرده است، یا بیشتر به جانب اخلاق فردی با صبغه عرفانی و باطنی رفته است و برای آن در برابر امور نظری، حقیقتی مشابه قائل نشده است، جای سؤال و تأمل دارد. چنانچه به خوداجازه دهیم در تقسیم بندی ارسطویی حکمت به حکمت نظری و عملی تجدید نظر کنیم و در باب نسبت میان فکر و اراده و در نتیجه نسبت میان نظر و عمل دیدگاهی متفاوت با دیدگاه فارابی و ابن سینا و حتی ملاصدرا ارائه کنیم، چنانکه علامه طباطبایی چنین کرده است، میتوانیم حکمت عملی را جایگاه رفیعی بخشیم.
۸۶.

عرفان متعالی (دیدگاه و جایگاه عرفانی ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان شهود حکمت متعالیه وحدت وجود ملاصدرا عرفان عملی عرفان نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۹۳
موضوع این مقال دیدگاه ملاصدرا در عرفان و در نتیجه جایگاه ملاصدرا در بین فیلسوفان، متکلمان و عارفان است.حاصل این پژوهش اینست که حکمت صدرالمتألهین نه فلسفه» بحثی محض، نه کلام یا الهیات گذشتگان و نه عرفان بمعنای سنتی است و در نتیجه ملاصدرا نه یک فیلسوف بحثی محض، نه یک عارف بیاعتنا به مباحث فلسفی و نه متکلمی است که از نقل و جدل فراتر نمیرود، بلکه معرفت و حکمت کامل نزد او آنست که از همه» منابع اصیل معرفت، یعنی عقل، وحی و شهود عرفانی بهرمند باشد. عقلی که مؤید به وحی و شهود عرفانی نباشد ره بجایی نمیبرد و شهودی که بریده از وحی و تأملات عقلانی باشد مصون از شوائب نتواند بود و اتکا بنقل صرف نیز چیزی فراتر از علم تقلیدی نیست. حاصل بهرمندی از همة این منابع معرفت، حکمت متعالیه است که در بردارنده فلسفة متعالیه، الهیات متعالیه و عرفان متعالی است. او میکوشد یافته های فلسفی را شهودی و مشهودات عرفانی را برهانی کند و برای هردو، مؤید وحیانی بیابد. در این راه وی اصالت و وحدت وجود را برهانی میکند و فلسفه و عرفان را در اساسیترین مسئله مشترکشان به وحدت میرساند. غایت این حکمت نیل به سعادت است. و سعادت و کمال نهایی در تحصیل معرفة الله است که جز با تعقل، تهذیب نفس و پیروی از شریعت بدست نمیآید. بر این مبنا، وی ضمن رد مجادلات کلامی و فلسفی بیحاصل، به نقد عارف نمایانی میپردازد که یا در بُعد معرفتی و یا در بُعد سلوکی و رفتاری و یا در هر دو جهت دچار لغزشند. بدینسان او هم منتقد کلام، فلسفه و عرفان است و هم احیاگر کلام، فلسفه و عرفان و آن نقد مقدمه این احیاست.
۸۷.

تحلیلی بر فرایند و مراحل هویتیابی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس اتحاد عاقل و معقول حرکت ملاصدرا جوهری تجرد عقلانی هویتیابی قوای سه گانه نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۳۳
یکی از مسائل و مباحث مهم در حوزه علوم انسانی هویت و هویتیابی است. از اینرو، هدف این مقاله بررسی فرایند و مراحل هویتیابی از دیدگاه ملاصدرا است. ملاصدرا با بهره گیری از اصل حرکت جوهری و اصل اتحاد عاقل و معقول، مسئله ارتباط نفس و بدن را که سالها مورد بحث اندیشمندان بسیاری بوده وارد حیطه جدیدی کرده و در این زمینه به نتایج مهمی دست یافته و بسیاری از کاستیهای دیدگاه های پیشین را جبران کرده است. او نفس را «جسمانیة الحدوث» و «روحانیة البقاء» و تعلق نفس به بدن را بحسب استکمال فضائل وجودی دانسته است؛ اوکمال نفس هر انسان را در وصول به تجرد عقلی او میداند که پس از گذشتن از مراحل سه گانه نفس (نباتی، حیوانی، انسانی) حاصل میگردد. تصویری که ملاصدرا از هویت انسان و فرایند شکلگیری آن ارائه میکند، بر بعد باطنی و آخرتی انسان بسیار تأکید دارد. وی معتقد است ارائه هرگونه شناخت از هویت انسانی بدون توجه به این بعد از انسان که مربوط به آخرت است ناقص و ناتمام خواهد بود. هدف از انجام این پژوهش بررسی رویکرد ملاصدرا در خصوص تکوین نفس و در نتیجه فرایند و مراحل هـویتیابی میبـاشـد که بـا اسـتـفـاده از روش تحلیلی ـ توصیفی و با بهره گیری از منابع کتابخانهیی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بر اساس دیدگاه ملاصدرا درخصوص تکوین نفس، مراحل هویتیابی انسان سه مرحلهیی است که برای افراد مختلف با توجه به وضعیت نفس آنان و در سنین و مراحل مختلف متفاوت خواهد بود.
۸۸.

صدرالمتألهین و نظریه روح معنا در تفسیر مفردات متشابه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزالی ملاصدرا آیات متشابه الفاظ متشابه نظریه حقیقت و مجاز نظریه روح معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۵۲
دربارة واژه های متشابه قرآن، چهار دیدگاه اصلی وجود دارد: دیدگاه اهل ظاهر، نظریة اشتراک لفظی، نظریة حقیقت و مجاز و نظریة روح معنا. طبق نظریة روح معنا، الفاظ بر ارواح معانی وضع شده اند و خصوصیات مصادیق در معنای آنها در نظر گرفته نشده است. از اینرو کاربرد آنها میتواند در مصادیق معقول نیز حقیقی باشد. بنابرین الفاظ متشابهی که در قرآن بکار رفته اند در مصادیق مجرد و معقول بنحو حقیقی و نه مجازاً استعمال شده اند. این دیدگاه که نخستین بار غزالی آنرا طرح کرده است در آثار بزرگان فرهنگ اسلامی تا روزگار ما پیوسته مطرح بوده است و بویژه بزرگانی چون فیض کاشانی، حکیم سبزواری، علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره) از آن سخن گفته اند. از آنجا که ملاصدرا در تبیین و ترویج این نظریه نقشی بیبدیل داشته است در این پژوهش، بطور خاص تبیین او از این نظریه بررسی میشود .
۸۹.

نتایج حرکت جوهری در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس اخلاق حرکت جوهری ملاصدرا حدوث جسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳۲ تعداد دانلود : ۹۶۶
اخلاق و ارزشهای اخلاقی را نمیتوان از متن زندگی بشر جدا ساخت. بهمین جهت تمام علمای اخلاق بر اهمیت آن تأکید و خطر بیتوجهی به آنرا گوشزد کرده اند. از طرف دیگر گرایش عقلی انسان به مباحث اخلاقی، پرداختن به تاثیر دست آوردهای فلسفی در نگرشهای اخلاقی را طلب میکند. حرکت جوهری بعنوان یک محصول برهانی در حکمت متعالیه که میتواند تحولی در اخلاق ایجاد کند، یکی از این مباحث است. حرکت در جوهر، پیآمدهای متعددی داشته است که بیشتر آنها در حوزه فلسفی مورد توجه قرار گرفته اند. برهانی شدن نظریه «جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقاء بودن نفس»، از جمله نتایج این مسئله است که در مباحث اخلاقی تاثیر قابل توجهی خواهد داشت. از جمله: قابل تغییر بودن اخلاق انسان، تأیید واقعگرایی در اخلاق و گزارههای آن، تبیین مراحل استکمال نفس، اثبات فناناپذیری نفس و جاودانگی آن و توجیه کیفیت تجسم اعمال در سرای باقی. بررسی این امر علاوه بر افزایش بعد تعقلی در اخلاق، موجب تاثیرگذاری مضاعف در اصلاح رفتار فردی و اجتماعی انسانها مطابق موازین شریعت نیز میشود.
۹۱.

احتجاج ایمانوئل کانت و مَکس بلک له نظریة اصالت وجود ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت اصالت وجود ملاصدرا اینهمانی اصالت ماهیت مَکس بلک وجود ممکن وجود واقعی معیار تشخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۲ تعداد دانلود : ۶۱۴
بسیاری از فلاسفه، کانت را بنیانگذار دیدگاهی دانسته اند که برمبنای آن، «وجود»، محمول واقعی نیست. مَکس بلک نیز از زمره فلاسفه» مشهور تحلیلی است که بیشترشان بر این باورند که «وجود» صرفاً میتواند سور قضایای جزئیه (وجودی) باشد، و لذا نقشی بعنوان محمول گزارهها ندارد. در نتیجه، وجود، قابل حمل به اشیاء و افراد نیست. بعبارت دیگر، وجود اصولاً نمیتواند به عنوان یکی از ویژگیهای اشخاص و اشیاء در نظر گرفته شود. اما این مقاله، در پیآنستکه در دو بخش اول و دوم خود نشان دهد که دو آزمایش فکری که این دو فیلسوف طراحی کرده اند، یکی درباره تمایز بین سزار واقعی و سزار ممکن (تمثیل کانت)، و دیگری فرض دو کُرة دقیقاً یکسان و در عین حال متمایز (تمثیل مَکس بلک)، میتوانند بعنوان دو برهان در راستای نظریة اصالت وجود صورتبندی شوند. این دو آزمایش فکری همچنین موید این دیدگاه ملاصدرا است که نظریة اصالت وجود بطور بدیهی صادق است، بگونهیی که این نظریه، هر چند بشکلی خام و ناخودآگاه، مرتکز ذهنی و پیش فرض هستی شناسانة فلاسفهیی است که دیدگاههای فلسفی آنها در ظاهر سازگاری چندانی با این نظریه ندارد. در بخش پایانی مقاله نیز باختصار به رابطة بین وجود و ماهیت برمبنای نظریة اصالت وجود، و پاسخ برخی اشکالات به آن، پرداخته خواهد شد.
۹۲.

سرمقاله: بررسی رابطه حکمت و تزکیه نفس در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت ملاصدرا غایت تزکیه نفس استکمال نفس معرفه النفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۵ تعداد دانلود : ۸۰۳
حکمت براساس تقسیم آن بر پایه قوای نفس، دو شاخه نظری و عملی را شامل میشود. حکما از دیرباز، بر همراه بودن تحصیل و تکمیل این دو شاخه برای تحقق تعریف و معنای «حکمت» تأکید داشته اند. ملاصدرا نیز همچون سایر حکما، به این همگامی تصریح و بر آن تأکید کرده است. اما حکمت عملی بلحاظ داشتن مایه های کاربردی و عملی برای تکمیل و تعالی نفس، با تزکیه نفس ملازم است و چون غایت حکمت، تکمیل نفوس است، بنابرین، تزکیه نفس با حکمت، تعریف آن و غایت آن ارتباط تنگاتنگی دارد. این نوشتار به بررسی این ارتباط از نظر ملاصدرا پرداخته و سعی کرده است تا با توجه به مبانی حکمت متعالیه، حقیقت حکمت و ارتباط آن با ایمان و تزکیه نفس را تشریح و تصویر کند. بدین منظور نخست غایت حکمت ذکر شده و سپس رابطه دوسویه غایات حکمت و تزکیه نفس بتفصیل مورد بررسی قرار گرفته و از این طریق اثبات شده است که: 1. دغدغه اصلی ملاصدرا در تعریف و ارائه حکمت متعالیه، کمال نفس و تزکیه آن بوده است. 2. غایات حکمت که ملاصدرا و دیگران از آنها به «غایت» تعبیر نموده اند، در حقیقت، غایات و نتایج عملی و هستی شناختی هستند، نه غایات علم شناختی و روش شناختی. 3. حکمت، عامل اصلی تزکیه صحیح نفس و تزکیه نفس نیز عامل اصلی فهم صحیح مسائل فلسفی است. 4. تزکیه نفس در شکلگیری مفهوم، تعریف، مصداق و غایات این جهانی حکمت، نقش بسیار اساسی دارد.
۹۳.

علم خدا به مادیات در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا بسیط الحقیقه صور علمیه علم ذاتی مادیات علم فعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۰ تعداد دانلود : ۹۹۱
مسئله علم خدا به مادیات از غامضترین مسائل فلسفی است که پیچیدگی آن به نحوه وجود متغیر اشیاء مادی باز میگردد. از اینرو چنین علمی باید بگونهیی تبیین گردد که رابطه علمی میان واجب تعالی با مادیات متغیر، منجر به راهیابی هیچگونه تغیر و تکثری در ذات وی نگردد. طرح کلی ملاصدرا در حل مسئله ارتباط علمی میان واجب تعالی و مادیات در مقایسه با ابن سینا از جامعیت ویژهیی برخوردار بوده و نقایص نظرات وی، از جمله حصولی دانستن علم خدا به ماسوی و ناتوانی از اثبات علم ذاتی واجب به غیر را برطرف ساخته است. ابتکار اساسی ملاصدرا در باب علم واجب به مادیات، بهره گیری از قاعده «بسیط الحقیقه» برای اثبات علم ذاتی ثابت حق تعالی است. ملاصدرا از طرفی علم فعلی واجب تعالی به مادیات را همان حضور خارجی مادیات نزد حق تعالی میداند و از آنجائیکه کمال علمی خدا را به علم ذاتی وی ارجاع میدهد، متغیر بودن علم فعلی را موجب اثبات هیچ نقصی برای ذات متعالی وی نمیداند. زیرا از نظر وی علم فعلی که عین فعل است، کمال علمی فعل محسوب میشود نه کمال علمی فاعل. البته صدرالمتألهین در تبیین علم خدا به مادیات عبارات بظاهر متناقض دارد که با بازگرداندن آنها به دو مبنای مختلف، قابل توجیه خواهند بود.
۹۴.

جایگاه عقل در شرح اصول کافی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل ملاصدرا حقیقت محمدیه اطلاق اشتراکی و تشکیکی اقبال و ادبار عقل شرح الاصول الکافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۳۱
تأمل در مباحث «باب العقل و الجهل» کتاب شرح الاصول الکافی ملاصدرا ما را به این نکته رهنمون میسازد که صدرالمتألهین در این اثر همواره بر آن برده که عقل را بعنوان اصیلترین شاکلة شخصیتی انسان و یگانه ابزار کشف رموز هستی، با حقایق صادره از بیانات ائمّه معصومین (علیهم السلام) تفسیر و تطبیق نماید. از منظر ملاصدرا با وجود تنوع مفهومی عقل در سی و چهار روایت «باب العقل و الجهل» کتاب شرح الکافی، میتوان به حمل آنها بر معانی مشترک لفظی مبادرت ورزید. هرچند وی در ادامه، بر مبنای نظام حکمی خویش عقلهای چهارگانه در کتاب نفس، مراتب عقل عملی در کتابهای اخلاق، عقل مجرّد در کتاب الهیات، صور عقلیه و همچنین عقل بمعنای غریزة انسانی را از مصادیق تشکیک دانسته که با وجود مراتب کمال و نقص به یک حقیقت اشاره دارند. ملاصدرا چنین اطلاق اشتراکی و تشکیکی را در قالب عقل نظری و عقل عملی قابل جمع دانسته و وحدت آنها را مقدمهیی برای تحصیل عقل مجردّ میشمارد و بر تعامل طولی ـ مدرّج میان آنها پای میفشارد. او در پایان «حقیقت محمّدیه» را مصداق اتمّ عقل مجرّد و بعنوان نخستین مخلوق و واسطة فیض و خلقت دیگر موجودات معرفی میکند و اتحاد عقل اول با روح محمّدی (ص) را دلیلی مهم در تفسیر اقبال و ادبار عقل به حالات روحی رسول اکرم (ص) میخواند.
۹۵.

نقش حکمت متعالیه در تکون و تکامل علم در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت علم ایران ملاصدرا تکون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۷۱۱
مقالة حاضر به نقش حکمت و تفکر بطور عام و نقش و تأثیر حکمت متعالیه بطور خاص در تکون و تکامل یا رشد و بالندگی علم در ایران پرداخته است. این موضوع از جمله موضوعاتی است که ضرورت پرداختن به آن، چه از نظر تاریخی و چه از نظر نقش و کارکرد امروزی، اهمیت بسزایی دارد. حکمت و علم در فرهنگ و تمدن ایران زمین همواره مقارن و مقارب یکدیگر بوده است. پیشینة حکمت در ایران، بقدمت سابقة علم و دانش و ظهور تمدن میرسد و دوران درخشان و طلایی علم در ایران (چه ایران باستان و چه ایران دورة اسلامی) همواره با وجود و ظهور حکمت و خردورزی توأم بوده است؛ بطوریکه هرگاه دوران افول علمی و تمدنی در ایران ظاهر گشته، نشانة دوری و خروج از ساحت حکمت و تفکر مشهود بوده است. از طرفی، حکمت و عقلانیت یکی از ارکان بنیادین حکمت متعالیه است و اساساً سیر عقلانی، محور سیر تکاملی انسان است که به تولید و توسعه علم منتهی میگردد. بین حکمت متعالیه و پیدایش علم، نسبت مستقیمی وجود دارد. اندیشة ملاصدرا و حکمت متعالیه از وجوه گوناگون به تکون و تکامل علم و علوم دقیقه و جزئیه مدد میرساند، حفظ و بسط زمینة عقلانیت و تفکر علمی، حفظ و انتقال میراث عقلانی و حکمی ایران و اسلام، پیدایش و پرورش خردمندان و عقلا در دامن حکمت متعالیه، ارائه شیوه و روش نوین در مطالعات و تحقیقات حکمی ـ علمی و ترسیم خطوط آیندة تفکر عقلانی و علمی از جملة این مددرسانیها است. غرض این پژوهش آن است که اولاً، رابطة حکمت و علم در ایران زمین و فرهنگ و تمدن آن بطور اجمالی مورد پرسش و جستجوگری قرار گیرد و ثانیاً، نسبت تفکر و حکمت متعالیه با رشد و ظهور علم در ایران بررسی و تحلیل گردد و ثالثاً، نقش ویژة تأثیر عمیق عقلانیت و تفکر منطوی در حکمت متعالیه در تولید و توسعه و تکامل علم در ایران مورد تأمل قرار گیرد و عیان شود.
۹۶.

ملاصدرا و دومین فیلسوف یونانی؛ آناکسیمندر یا آناکساغوراس؟

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل ملاصدرا آناکسیمندر آناکساغوراس اصل مادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰۳ تعداد دانلود : ۷۲۵
ملاصدرا در برخی آثار خود به تاریخ فلسفه و آغاز آن در یونان توجه داشته و به فلاسفة نخستین و آراء آنها اشاره کرده است. دومین فیلسوف حوزة ملطی، آناکسیمندر است، اما ملاصدرا از آناکساغوراس بعنوان دومین فیلسوف نام برده است. همچنین آرائی که از او نقل کرده، مجموعی از آراء آناکسیمندر و آناکساغوراس است. در این نوشته سعی شده علت این مسئله دنبال شود؛ اما صرفنظر از این مسئله، آنچه را که ملاصدرا بعنوان آراء دومین فیلسوف نقل کرده است، میتوان در آراء آناکسیمندر یا آناکساغوراس یافت. همچنین ملاصدرا اشاراتی کوتاه در توضیح سخنان مذکور دارد که اگرچه غیرتاریخی بنظر میرسد (بخصوص در برخی موارد)، اما حداقل در برخی موارد دور از کلمات آنها نیست و میتواند بعنوان برداشتی موّجه مورد توجه قرار گیرد.
۹۷.

امکان وجودشناسی: بررسی تطبیقی در آراء ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هایدگر ملاصدرا وجودشناسی بنیادین علم بسیط استعلای فهم پیشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۹۱۲
پرسش از امکان وجودشناسی پرسش از امکان وصول به سرشت وجودی موجودات است. این پرسش بدین شکل قابل بیان است که آیا انسان میتواند به رویکردی از اشیاء دست یابد که وجود اشیاء، خود را برای وی متکشف میسازد؟ این پرسش در نتیجه تفسیر سوبژکتیویستی از رابطه انسان با موجودات و عالم در فلسفه غرب به پرسشی چالش برانگیز تبدیل شد، تا جایی که کانت معرفت به وجود اشیاء را غیر ممکن دانسته و معرفت انسان را صرفاً معرفتی پدیداری میداند. هایدگر در فلسفه خود این پرسش را بنحو جدی مطرح کرده و هرگونه پاسخ آن را منوط به فهم رابطة انسان با عالم و با حقیقت وجود بعنوان بنیان ظهور موجودات قلمداد میکند. وی چنین پژوهشی را وجودشناسی بنیادین مینامد. اصطلاح وجودشناسی بنیادین را اولین بار هایدگر در کتاب وجود زمان، بعنوان پژوهشی جهت پرسش از امکان هرگونه وجودشناسی مطرح کرد. پرسش اساسی وجودشناسی بنیادین این است که آیا اصولاً وجودشناسی صرفنظر از معانی مختلف آن امکانپذیر است؟ وی برای یافتن پاسخ این سؤال به تحلیل ساختار وجودی انسان و رابطة وی با عالم و موجودات پرداخت. با نظر به مبانی فلسفی ملاصدرا نیز میتوان به رویکرد جدیدی در جهت پاسخ به این سؤال دست یافت که آیا اصولاً وجودشناسی ممکن است؟ بعبارت دیگر آیا انسان میتواند به فهمی از سرشت وجودی موجودات و بالاتر از آن به حقیقت وجود بعنوان بنیان موجودات دست یابد؟ از نظر ملاصدرا نیز معرفت بشری مبنا و بنیانی وجودی دارد؛ بنیانی که بایستی ریشه آن را نه در خود انسان بلکه در رابطة وجودی وی بعنوان موجود مقید با وجود نامحدود جستجو کرد. یعنی همانگونه که وجود نامحدود باطن و بنیان موجودات مقید و محدود است، معرفت انسان نسبت به نامحدود و مطلق براساس و بنیان هر معرفتی نسبت به موجودات مقید است. وی بر این عقیده است که تمامی انسانها دارای نوعی فهم پیشین نسبت به وجود حق تعالی بعنوان باطن و بنیان همة موجودات میباشند، اما این فهم نه از سنخ فهم مفهومی و نظری بلکه نوعی فهم فطری و تکوینی است. این فهم اساس هرگونه معرفت ما نسبت به موجودات مقید و در حقیقت بنیان استعلای آدمی است. اما اکثر انسانها از چنین فهم فطریی غافلند و از اینرو وی چنین فهمی را «فهم بسیط» مینامد. بنابرین ریشه هرگونه وجودشناسی و هرگونه معرفت ما نسبت به سرشت وجودی موجودات در این فهم پیشین نسبت به وجود نامحدود نهفته است؛ فهمی که تبیین و تفسیر آن در فلسفه ملاصدرا تنها در پرتو تفسیر وی از رابطه علت و معلول امکانپذیر است.
۹۸.

بررسی منحنی تحول پیشینه مسئله اتحاد عاقل و معقول تا زمان صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول ملاصدرا نفس ناطقه معلوم بالذات معلوم بالعرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۳ تعداد دانلود : ۷۹۹
جوانه های نخستین مسئله اتحاد عاقل و معقول در فلسفه افلاطون و ارسطو دیده میشود و در فلسفه فلوطین و مکتب نوافلاطونی و پیروان آن بصورت روشنتر بیان شده است. در میان اندیشمندان جهان اسلام نیز این مسئله مطرح و به آن پرداخته شده و هواداران و مخالفانی پیدا نموده و میتوان گفت کمال شکوفایی خود را در حکمت متعالیه یافته است. مقاله حاضر درصدد بررسی تحلیلی ـ انتقادی سیر تحول این نظریه و تبیین آن در فلسفه ملاصدراست.
۹۹.

تبیین سیر تدریجی نظریه های حرکت نفس، از آغاز تا دگرگونی جوهری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس ارسطو ملاصدرا خواجه نصیر مبانی فکری حرکت جوهری نفس حرکت نفس نتایج ابتکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۸۴۴
از آنجا که نفس آدمی از نظر بسیاری از حکما امری مجرد و بسیط است، مسئلة حرکت آن همواره ذهنها را بخود مشغول کرده است ارسطو این حرکت را به بسیاری از فیلسوفان پیش از خود نسبت داده است که با توجه به رویکرد طبیعت انگارانة آنان، این نسبت میتواند درست باشد. ارسطو که برخلاف افلاطون، مسئلة تجرد نفس در نظر او مبهم و دوپهلوست، هرچند نفس را محرّک دانسته است، اما حرکت بالذات آن را مطلقاً نادرست میداند و دربارة حرکت عرضی آن دیدگاههای نامشخص و ناهمگونی دارد. بنظر میرسد اولین جرقه های نظریة حرکت در جوهر نفس بدست خواجه نصیر طوسی، با استنباط از عبارتی از بوعلی زده شده است که سرانجام بدست توانای ملاصدرا شعله ور میگردد. ملاصدرا خود را در طرح این نظریه مبتکر نمیداند و پیشینة آن را در آیات قرآنی و در بین آراء عرفا و حکما ردیابی میکند. ابتکار او در این امر را باید در مبتنی کردن آن بر مبانی فکری و بویژه مبانی هستیشناختیی مانند اصالت، وحدت و تشکیک وجود و همچنین مبنا قراردادن آن برای طرح نظریه های ابتکاری در زمینة انسان شناسی و معرفت شناسی دانست؛ بگونهیی که میتوان گفت این نظریه مرکز ثقل علم النفس ملاصدراست و با محوریت آن، انسانشناسی، معادشناسی و معرفت شناسی دگرگون شده و با رویکردی متفاوت، مسائل نوینی را تجربه میکند و هنر اندیشه ورزی به بهترین وجه نشان داده میشود.
۱۰۰.

واکاوی اصول مورد استفاده ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی ملاصدرا اصول فلسفی حکمت متعالیه زبان وجودمحور زبان ماهیت محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۴ تعداد دانلود : ۹۲۷
ملاصدرا در کتاب های مختلف خود درباره معاد به عنوان اعتقادی محوری و اثرگذار سخن گفته است. از نظر او معاد به صورت روحانی و جسمانی محقق است. او معاد جسمانی را به یاری اصولی برآمده از نظام فلسفی خود به اثبات رسانده است. فارغ از هم سانی فراوانی که در تصویر معاد جسمانی در آثار گوناگون او دیده می شود، شمار اصول مورد استفاده او در این آثار متفاوت بوده و از شش تا دوازده اصل را در بر می گیرد. تجمیع این اصول با حذف موارد تکراری، شانزده اصل را در اختیار پژوهش گر قرار می دهد که مجموعه ای از اصول خداشناختی، انسان شناختی و وجود شناختی را دربرمیگیرد. طراحی چگونگی پیوند این اصول با یکدیگر برای رسیدن به مقصود ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی، با همان تصویری که خود در اختیار ما میگذارد، روشن می کند که ملاصدرا در تصویر معاد جسمانی، از دو زبان وجودمحور و ماهیت محور بهره می گیرد. توجه به بیش تر انسان ها که ....