مطالب مرتبط با کلیدواژه

اینهمانی


۲.

مساله یگانگی فضیلت در فلسفه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون اینهمانی یگانگی فضیلت چندگانگی فضیلت جدایی ناپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۱ تعداد دانلود : ۸۸۳
سقراط ادعا می کند که فضیلت ها یکی هستند و این یگانگی در نظرش نشان آن است که فضیلت معرفت است. افلاطون نیز تحت تاثیر استاد خود به یگانگی فضیلت باور داشت، اما منظور او از اینکه «فضیلت یکی است» در نگاه نخست خالی از ابهام نیست. این موضوع در گفتگو های لاخس و پروتاگوراس مطرح شده است. فضیلت هایی که در این دو گفتگو مطرح شده عبارت اند: از: دینداری، شجاعت، اعتدال، عدالت و دانایی. وی آشکارا بر این باور است که این فضایل یگانه اند، اما این یگانگی به دو صورت بیان می شود. یکی اینکه فقط یک فضیلت وجود دارد با پنج نام متفاوت و دیگر اینکه هر یک از این فضیلت ها ماهیت و تعریف خود را داراست و در عین حال بین آنها ارتباط ضروری وجود دارد. در این مقاله، ابتدا نظر افلاطون را درباره یگانگی فضیلت و ناسازگاری بین این دو نظر بر اساس گفتگو های پروتاگوراس و لاخس مطرح و سپس با مراجعه به گفتگو های پایانی وی (جمهوری، مرد سیاسی، قوانین) نظر نهایی او را درباره این موضوع بیان می کنیم
۳.

احتجاج ایمانوئل کانت و مَکس بلک له نظریة اصالت وجود ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت اصالت وجود ملاصدرا اینهمانی اصالت ماهیت مَکس بلک وجود ممکن وجود واقعی معیار تشخص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۱ تعداد دانلود : ۶۳۵
بسیاری از فلاسفه، کانت را بنیانگذار دیدگاهی دانسته اند که برمبنای آن، «وجود»، محمول واقعی نیست. مَکس بلک نیز از زمره فلاسفه» مشهور تحلیلی است که بیشترشان بر این باورند که «وجود» صرفاً میتواند سور قضایای جزئیه (وجودی) باشد، و لذا نقشی بعنوان محمول گزارهها ندارد. در نتیجه، وجود، قابل حمل به اشیاء و افراد نیست. بعبارت دیگر، وجود اصولاً نمیتواند به عنوان یکی از ویژگیهای اشخاص و اشیاء در نظر گرفته شود. اما این مقاله، در پیآنستکه در دو بخش اول و دوم خود نشان دهد که دو آزمایش فکری که این دو فیلسوف طراحی کرده اند، یکی درباره تمایز بین سزار واقعی و سزار ممکن (تمثیل کانت)، و دیگری فرض دو کُرة دقیقاً یکسان و در عین حال متمایز (تمثیل مَکس بلک)، میتوانند بعنوان دو برهان در راستای نظریة اصالت وجود صورتبندی شوند. این دو آزمایش فکری همچنین موید این دیدگاه ملاصدرا است که نظریة اصالت وجود بطور بدیهی صادق است، بگونهیی که این نظریه، هر چند بشکلی خام و ناخودآگاه، مرتکز ذهنی و پیش فرض هستی شناسانة فلاسفهیی است که دیدگاههای فلسفی آنها در ظاهر سازگاری چندانی با این نظریه ندارد. در بخش پایانی مقاله نیز باختصار به رابطة بین وجود و ماهیت برمبنای نظریة اصالت وجود، و پاسخ برخی اشکالات به آن، پرداخته خواهد شد.
۴.

نسبت اینهمانی و احکام، لوازم و کاربردهای آن در منطق ارسطو

کلیدواژه‌ها: منطق ارسطو اینهمانی حمل همانندی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۹۴۹
اینهمانی یکی از اصول اولیه ذهن است و از زمان های قدیم مورد توجه فلاسفه و منطق دانان بوده است. ارسطو اولین و بزرگ-ترین منطق دانی است که در اثر ماندگار خود به نام ارگانون از اینهمانی سخن به میان آورده است. اما اینکه آیا در منطق ارسطو اینهمانی وجود دارد؟ مراد ارسطو از اینهمانی چیست؟ و از آن چه بهره هایی می برد؟ آیا وی اینهمانی را به عنوان یک ثابت منطقی معرفی کرده است یا خیر؟ از جمله مسائلی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
۵.

افلاطون، اینهمانی و فضیلت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضیلت اینهمانی همانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۰۲ تعداد دانلود : ۷۳۵
تلقی رایج از این همانی بصورت اصلی منطقی با فرمول الف، الف است می باشد. در این تلقی این همانی اصلی است که فاقد بعد و بار معرفتی و وجودی است؛ لذا با توجه به این اصل هیچ چیز نمی تواند چیز دیگری باشد. در تفکر یونان این همانی خصیصه ای انگاشته می شد که به کمک آن وجود ادراک می گردد. در تفکر افلاطون که تلاش دارد جامعه ای جدید مبتنی بر تفکر فلسفی بنیان نهد و چنین تفکر عقلانی را فضیلتی انگارد که همّ آن وصول و حصول ایده ی خیر است، این همانی از جایگاه مهمی برخوردار است. لذا امکان حمل در گزاره ی سقراطیِ « فضیلت شناسایی است» تنها در صورتی مقدور است (چیزی چون فضیلت، چیز دیگری چون شناسایی باشد) که این همانی نه به عنوان با خود همان بودن هر چیز، بلکه به عنوان خاصیتی لحاظ گردد که ذات و ماهیت موجودات را تشکیل دهد. لذا افلاطون باید میان همانی(sameness) و این همانی(identity) تمایز قائل شود. تمایزی که نادیده انگاشتن آن باعث سوءفهم مهم ترین آموزه ی افلاطون یعنی ایده ها و نسبت آن ها به یکدیگر ( و نسبت به مصادیق خود) می شود. تلاش می شود نشان داده شود: الف) این گزاره ی فضیلت شناسایی است، چه ربط و نسبتی با این همانی دارد. ب) این همانی نزد افلاطون چگونه مفهومی است که اجازه می دهد چیزی، چیزی دیگر باشد بدون آن که با « با خود همان بودن هر چیز» در تناقض افتد.تلقی رایج از این همانی بصورت اصلی منطقی با فرمول الف، الف است می باشد. در این تلقی این همانی اصلی است که فاقد بعد و بار معرفتی و وجودی است؛ لذا با توجه به این اصل هیچ چیز نمی تواند چیز دیگری باشد. در تفکر یونان این همانی خصیصه ای انگاشته می شد که به کمک آن وجود ادراک می گردد. در تفکر افلاطون که تلاش دارد جامعه ای جدید مبتنی بر تفکر فلسفی بنیان نهد و چنین تفکر عقلانی را فضیلتی انگارد که همّ آن وصول و حصول ایده ی خیر است، این همانی از جایگاه مهمی برخوردار است. لذا امکان حمل در گزاره ی سقراطیِ « فضیلت شناسایی است» تنها در صورتی مقدور است (چیزی چون فضیلت، چیز دیگری چون شناسایی باشد) که این همانی نه به عنوان با خود همان بودن هر چیز، بلکه به عنوان خاصیتی لحاظ گردد که ذات و ماهیت موجودات را تشکیل دهد. لذا افلاطون باید میان همانی(sameness) و این همانی(identity) تمایز قائل شود. تمایزی که نادیده انگاشتن آن باعث سوءفهم مهم ترین آموزه ی افلاطون یعنی ایده ها و نسبت آن ها به یکدیگر ( و نسبت به مصادیق خود) می شود. تلاش می شود نشان داده شود: الف) این گزاره ی فضیلت شناسایی است، چه ربط و نسبتی با این همانی دارد. ب) این همانی نزد افلاطون چگونه مفهومی است که اجازه می دهد چیزی، چیزی دیگر باشد بدون آن که با « با خود همان بودن هر چیز» در تناقض افتد.
۶.

نقدی بر نظریه کارکردگرایی ذهن بر اساس تعریف کارکرد و مساله تحقق چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حالت ذهنی اینهمانی کارکردگرایی تحقق چندگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۸۱۸
نظریه اینهمانی نوعی، حالات ذهنی را با حالات مغزی اینهمان می داند. در مقابل نظریه کارکردگرایی ذهن حالات ذهنی را بر اساس کارکردهای مربوط به آن حالات در ساختار عصبی موجودات زنده تعریف می کند. نظریه اینهمانی نوعی، از زوایای مختلفی در ادبیات فلسفی مورد نقد قرار گرفته که یکی از مهمترینِ این نقدها ناظر به مسئله تحقق چندگانه است. مسئله تحقق چندگانه بیان می دارد که حالات مغزیِ متفاوت علیرغم تنوع در آرایشِ مادی می توانند محقق کننده حالات ذهنی یکسانی باشند؛ این بدین معنا است که موجودات گوناگون، علی رغم تفاوت فاحش در ساختار مغزی می توانند دارای حالات ذهنی یکسانی باشند. انتقاد اصلی کارکردگرایان به نظریه اینهمانی نوعی آن است که این نظریه، بر خلاف نظریه کارکردگرایی، تبیین قانع کننده ای از مسئله تحقق چندگانه ارائه نمی دهد. مدعای کلیدی این مقاله آن است که نظریه کارکردگرایی نیز با اشکال و اتهام مشابهی روبرو است. برای بیان این مطلب ابتدا نسخه ای جدید از مسئله تحقق چندگانه را تشریح کرده و سپس استدلال خواهیم کرد که نظریه کارکردگرایی، تبیین قانع کننده ای از مسئله مذکور ارائه نمیدهد. در انتها نتیجه خواهیم گرفت که، بر خلاف نظر فلاسفه کارکردگرا، نظریه کارکردگرایی از حیث تبیین پدیده تحقق چندگانه مزیتی نسبت به نظریه رقیب آن یعنی نظریه اینهمانی ندارد و لذا از این حیث دلیل موجهی برای ترجیح نظریه کارکردگرایی نسبت به نظریه اینهمانی وجود ندارد.
۷.

معمای معرفت بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی مدلول اینهمانی موصوف ارزش شناختی تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۶۸۵
پرسش محوری فرگه در مقاله در باب معنی و مدلول آن است که چگونه می توان تفاوت معرفتزایی جمله هایی به فرم a=a را از a=b توجیه کرد.a=a تحلیلی و پیشین است در حالی که a=b پسین است و ارزش شناختی متفاوتی دارد. نظریه معنی (sense) و مدلول فرگه برای پاسخ به همین پرسش طرح می شود.سنس نحوه رسیدن به یک مدلول است و تفاوت راههای رسیدن به یک مدلول توجیه گر چگونگی معرفتزایی اینهمانیهای تجربی است.در سنت تحلیلی توجیه معرفتزایی نقطه قوت نظریه فرگه محسوب می شود.ما بر آنیم استدلال کنیم که اگر ساختار منطقی پیشنهادی فرگه برای اینهمانیهای تجربی را مفروض گرفته و نظریه معنی و مدلول او را بپذیریم، آنگاه اساسا جایی برای کشف تجربی باقی نمی ماند.کشف تجربی در حالتی معنی پیدا می کند که ساختار منطقی متفاوتی به جمله های مورد بحث فرگه نسبت دهیم و در این صورت دیگر نیازی به نظریه معنی و مدلول نخواهیم داشت.
۸.

تحلیل انتقادی مغالطه سوم از «مغالطات عقل محض» کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت مغالطات عقل محض مغالطه سوم نفس (من) اینهمانی شخصیت ناسازگاری منطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۳۹۰
کانت در مغالطه سوم از مغالطات عقل محض بر آن است که نشان دهد شناخت اینهمانی و شخصیت نفس امکان پذیر نیست و استدلالی که مدعی اثبات اینهمانی و شخصیت نفس است، یک استدلال مغالطی است. اما سخنان و توضیحاتی که وی در این باره ارائه کرده است، تا حدود زیادی پیچیده و مبهم است. در اینجا کوشیده ایم اولاً با تأمل دقیق در این توضیحات و با عطف توجه به سایر آراء و دیدگاه های اساسی کانت، تصویر نسبتاً دقیقی از دیدگاه وی در مورد این به اصطلاح مغالطه بدست دهیم؛ ثانیاً و در ضمن آن به نقد و ارزیابی این دیدگاه بپردازیم. تحلیل و بررسی دقیق توضیحات کانت نشان می دهد وی از یک سو بر اینهمانی نفس به عنوان یک حقیقت تحلیلی و بطور پیشینی معتبر تصریح و تأکید می کند، اما از سوی دیگر و در عین حال هدف اصلی و تمام تلاش او این است که نشان دهد اینهمانی تحلیلی و بطور پیشینی معتبرِ نفس یک اینهمانی عینی نیست و بر همین اساس با استناد به آن نمی توان مدعی شناخت اینهمانی و شخصیت عینی نفس شد. حاصل ارزیابی ادعاهای اصلی کانت درباره مغالطه سوم این است که به دلیل تعارضات و ناسازگاری هایی که میان این ادعاها با برخی از دیدگاهها و مبناهای اساسی فلسفه وی وجود دارد، وی نمی تواند به نحو سازگار و منطقی شناخت اینهمانی و شخصیت عینی نفس را انکار نماید.
۹.

تلقی سینوی و صدرایی از حرکت در جوهر و عرض و چگونگی مواجه آنان با مشکل اینهمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت در مقوله حرکت در عرض حرکت در جوهر اینهمانی این نه آنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۴۱۰
فیلسوفان مسلمان در معنای حرکت در مقوله (جوهر و اعراض) احتمالات و تفسیرهای مختلفی را بیان کرده اند. در میان آن ها دو تفسیر، از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر اساس یک تفسیر که در این مقاله از آن به تلقی سینوی از حرکت در مقوله یاد شده است، حرکت، حالتی از حالات جسم است و نباید آن را به معنای سیال بودن جوهر یا عرض دانست. مطابق این تلقی، حرکت در جوهر که معنایی جز سیال بودن جوهر ندارد، محال است. بر اساس تفسیری دیگر که در این مقاله از آن به تلقی صدرایی تعبیر شده است، حرکت، چه در جوهر و چه در عرض، حاکی از گونه ای از وجود است و وجود را به ثابت و سیال تقسیم می کند. این تلقی از حرکت، از نظر گروه نخست، از یک نگاه، فاقد ملاک اینهمانی و در نتیجه، ناقض خود است و از نگاهی دیگر، مستلزم جمع بین «اینهمانی» و «این نه آنی» به صورت تناقض آمیز است. گروه دوم با کاویدن واقعیت وجودی حرکت، آشکار می سازند که می توان حرکت در جوهر و عرض را به معنای سیال بودن و نا آرام بودن آن ها و حاکی از گونه وجود دان است و ملاک «اینهمانی» و «این نه آنی» را بدون اینکه به تناقض گویی بیانجامد از نحوه وجود آن بیرون کشید. 
۱۰.

مواجهه دیدگاه صورت گرایان توماسی با اشکال جفت شدن نظریه دوگانه انگاری جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت اشکال جفت شدن تفرد اینهمانی آکوئیناس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۴۳۷
صورتگرایان ارسطو-توماسی معتقدند که صورت دانستن نفس در برههای از زمان با اشکال عدم تفرد و نحوه تعلق نفس به بدنی خاص روبرو نخواهد بود. طبق نظر ایشان، چون اولا صورت با ماده رابطه ضروری دارد و بدینوسیله متفرد است، ثانیا نفس ادامه صورت پیشین است، پرسش از چرایی تعلق نفس به بدنی خاص از اساس مطرح نمیشود. ما در این مقاله ابتدا اشکال جفت شدن کیم بر دوگانهانگاری دکارتی را توضیح دادهایم. طبق این اشکال، چون هیچ رابطه ضروری بین نفس و بدن وجود ندارد، دوگانه انگار دکارتی نمی تواند توضیح دهد که چرا هنگام تعلق نفس به بدن، نفس به این بدن خاص تعلق گرفته است نه به بدن دیگر. سپس با تمرکز بر نظریه صورتگرایان مذکور درخصوص نفس و اثبات عدم اینهمانی بین صورت و نفس استدلال کردهایم که این نظریه ترجیحی نسبت به دوگانهانگاری دکارتی نداشته و همچنان با اشکال جفت شدن و عدم تفرد روبرو است. برای این کار بین دو تغییر جوهری و عرضی تمایز گذاشتیم و با توجه به اینکه تغییر صورت به نفس از سنخ تغییر جوهری است، نشان دادیم که اینهمانی بین صورت پیشین و نفس وجود ندارد
۱۱.

تفسیر هستی شناسانه نظام به مثابه ساختار نظم هستی نزد هایدگر (با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام ساختار اینهمانی هایدگر شلینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۶۳
 امکان «نظام» و خواست آن چونان شیوه ای از کشف مجدد هستیِ بشری مشخصه عصر مدرن است. هایدگر در رساله شلینگ دربابِ ذات آزادیِ انسان (1936)، با طرح پرسش از چیستی نظام و مقایسه آن با ایدئالیسم آلمانی، برای شناخت بنیان فکریِ دوره مدرن شرایطی را در نظر می گیرد که تشکیل نظام لازمه آن است. او با گذر از مفهوم نظام که ساختار آن براساسِ نظم ریاضیاتی و بنیان های سوبژکتیو تعیین می شود مفهوم نظام چونان ساختار نظم هستی را به کار می بَرَد. همسو با این تفسیر، پژوهش در اصل شکل گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی مسئله اصلی شلینگ در رساله پژوهش های فلسفی دربابِ ذات آزادی انسان (1809) است. هدف این تحقیق تحلیل تفسیرِ هایدگر از مفهوم نظام است با تأکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادیِ شلینگ. نوشتار حاضر در جست وجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه تلاش شلینگ برای رفع سوء تفسیرهای موجود از این اصل، در تعبیر های مختلفِ همه خداانگاری، امکان سازگاری نظام آزادی را فراهم می آورد؟ در تفسیر هایدگر، چگونه خوانش شلینگ از ضرورتِ توجه به «است» به پرسش هستی شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشه ایدئالیسم آلمانی راه می بَرَد و پرسش از نظام به شیوه اتصال ساختار موجودات به طورِ کلی تغییر می یابد؟
۱۲.

حمل شیء بر خود: حمل اولی، شایع یا اینهمانی منطق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمل حمل الشیء علی نفسه حمل اولی حمل شایع اینهمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۴
حمل از جمله ابزارهای اصلی در تحلیل های منطقی به حساب می آید. در میان اقسام حمل، حمل شیء بر خود در فلسفه اسلامی مورد نقد و نظرهای فراوانی قرار گرفته است. از جمله این نقد و نظرها چیزی است که می توان با ادبیاتی پساصدرایی آنرا حمل اولی انگاری و یا حمل شایع انگاری حمل شیء بر خود دانست و یا می توان با ادبیاتی مرتبط با منطق جدید آن را اینهمانی انگاری حمل شیء بر خود خواند. اما اگر در آراء پیشینیان به دقت توجه شود، آنگاه می توان دریافت که نمی توان به سادگی حمل شیء بر خود را ذیل هیچیک از عناوین حمل اولی، شایع و یا اینهمانی منطق جدید قرار داد. در مقاله حاضر سعی می شود تا نشان داده شود که چگونه هر یک از برداشته های مزبور از حمل شیء بر خود با مشکلاتی مواجه است. در تحلیل ها از تمایز دو مؤلفه «ما به الاتحاد» و «ما به التغایر» در حمل که معمولاً به عنوان محک و معیار در مباحث فلاسفه اسلامی در مورد حمل پذیرفته شده است، استفاده می شود.
۱۳.

مبانی هستی شناختی هویت انسان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۲
«هویت» یکی از مهمترین کلیدواژه های علوم انسانی در دنیای معاصر است که همچون سایر مفاهیم نظری، برآمده از مبانی متافیزیکی بوده و نمیتواند از حدود آن مبانی، فراتر رود. بررسی اصول حکمت متعالیه بر مبنای توجه به حقیقت وجود و احکام آن، نشان میدهد که هویت حقیقی انسان، همان نحوه وجود اوست که بسیط بوده و در عین ثبات شخصیت، سیال و تدریجی است؛ از اینرو، در طول حرکت خود، تحولاتی مختلف را تجربه کرده و کمالات علمی و عملی متعددی بدست می آورد که باعث میشود دارای آثار و مراتب گوناگونی باشد، بگونه یی که از هر مقطع آن، اوصاف و عناوین متفاوتی برداشت میشود. این درک از انسان، نه تنها با واقعیتهای زندگی بشری و فرهنگ ایرانی اسلامی سازگار است، بلکه بسیاری از دغدغه ها و چالشهای علوم جدید در زمینه انسان شناسی و بحران هویت را حل میکند. نوشتار حاضر، مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه در نسبت با هویت انسان، و همچنین آثار آن را بررسی میکند.
۱۴.

دفاع صدرالمتألهین از دو چالش تناقض باورانه در حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت جوهری اینهمانی ابهام تناقض باوری ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
هرچند اصل مسئله حرکت نیز چالشهای متعددی را در تاریخ فلسفه رقم زده، اما حرکت جوهری بعنوان نقطه عطف حکمت متعالیه، آبستن مناقشات مضاعفی است که قابل پیگیری در مانیفست تناقض باوری است. یکی از این چالشها از دست رفتن اینهمانیِ موضوع در بستر حرکت و بتبع آن، تحقق حالتهای مرزی و بوجود آمدن معمایی است که در ادبیات فلسفی به دشواره ابهام شهرت یافته است. این مناقشات، خود زاینده پارادوکسهایی هستند که تناقض باوران معاصر، آنها را شواهدی بر وجود تناقض در جهان خارج میدانند. نمود این چالشها و ارتباط آنها با حرکت جوهری، مسئله نوشتار حاضر است. از آنجا که تغییر و تبدلِ صور نوعی در بستر حرکت جوهری نه دفعی بلکه از نوع تدریجی و اتصالی است، فقدان مرز در مراحل مختلف حرکت، زمینه ساز صدق دو ماهیت مختلف در آنِ واحد، بر موضوع واحد میگردد که این خود، مستلزم تناقض است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل انتقادی نشان میدهد که صدرالمتألهین به هر دو چالش پاسخ داده است. او چالش اینهمانی را با ایده «ماده مع صوره مّا» پاسخ داده و چالش ابهام را به قصور ادراک ما از تطابق ماهیت با همه انحاء هستی، ارجاع داده است.