مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کشاورزان
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته، همواره ضرورت نظام بیمه اجتماعی به خاطر نقش چشمگیر آن در پایداری فعالیت ها و بهبود کیفیت زندگی روستایی مطرح بوده است. مقاله حاضر به دنبال تبیین پذیرش بیمه اجتماعی در میان کشاورزان دو شهرستان قروه و دهگلان از توابع استان کردستان است. افراد نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب بهینه در میان 170 کشاورز پذیرنده و 260 کشاورز ناپذیرنده تعیین و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج تحقیق، متغیرهای مرتبط با پذیرش بیمه اجتماعی در قالب چند عامل اصلی قابل تلخیص بودند که سرانجام، عوامل توان اقتصادی خانوار، بی اعتمادی کشاورز، سرمایه انسانی خانوار، سطح توسعه روستایی، و پیروی از دیگران وارد مدل شدند؛ در یک ترکیب خطی لوجیت، این عوامل 75 درصد از احتمال پذیرش بیمه اجتماعی را پیش بینی می کنند. همچنین، نتایج بیانگر تفاوتی معنی دار بین کشاورزان پذیرنده و ناپذیرنده بیمه اجتماعی به لحاظ تاثیرپذیری از دو عامل بی اعتمادی نسبت به پذیرش و سطح توسعه روستایی است.
بررسی و تبیین فعالیتهای پایداری در بین ذرتکاران استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناخت فعالیتهای پایداری و معرفی عوامل مؤثر بر رفتارهای پایداری کشاورزان انجام شده است. پژوهش با استفاده از روش پیمایش (توصیفی) در بین ذرتکاران استان خوزستان انجام شد و از بین 9750 نفر کشاورز ذرتکار (9750N=) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده، تعداد 370 نفر کشاورز ذرتکار (370n=) به طور تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با دریافت نظر استادان دانشگاه و کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت و میزان ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی پرسشنامه، 75/0 بدست آمد. بر اساس نتایج، اکثریت کشاورزان از تناوب زراعی و کودهای ریزمغذی برای حاصلخیزی مزرعه خود استفاده میکردند. استفاده از کودهای سبز، کودهای حیوانی، استفاده از لگومها در تناوب با ذرت و بکارگیری روشهای تلفیقی برای مبارزه با علفهای هرز کم بود. همچنین نتایج نشان داد که سطح سواد، میزان استفاده از کانالهای ارتباطی، میزان تماس با مراکز ترویجی و میزان عملکرد با انجام فعالیتهای پایداری رابطه مثبت و معنیداری داشتند. متغیرهای سن، تعداد فرزندان، مقدار آفتکش مصرفی و نوع مالکیت کشاورز رابطه منفی و معنیداری با انجام فعالیتهای پایداری داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای میزان استفاده از آفتکشها، میزان تماس با مراکز ترویجی، میزان استفاده از کودهای حیوانی و میزان عملکرد ذرت 28 درصد از تغییرات فعالیتهای پایداری را تبیین میکنند. در نهایت، مقاله پیشنهادهایی برای بهبود فعالیتهای پایداری در بین کشاورزان ارایه میدهد.
بررسی دیدگاه کشاورزان بخش مرکزی کرج نسبت به مشارکت در کشاورزی اجتماع- پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی دیدگاه کشاورزان نسبت به مشارکت در کشاورزی اجتماع- پشتیبان انجام شد. جامعه آماری آن را کشاورزان بخش مرکزی کرج (1598N=) تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 117 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید که در نهایت حجم نمونه به منظور افزایش دقت مطالعه به 130 نفر افزایش یافت. نمونه گیری با روش تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظر جمعی از استادان مربوطه تایید گردید و برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (79/0 تا 90/0) که نشان از مناسب بودن ابزار تحقیق داشت. داده های با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مهم ترین اهداف کشاورزان از مشارکت، تامین منابع مالی و بازاریابی محصولات بود. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین تمایل به دریافت کمک های مالی شهروندان و متغیرهای میزان درآمد سالیانه، میزان استفاده از نیروی کار خانواده و تعداد دفعات سرزدن به مزرعه رابطه در سطح یک درصد و با میزان وابستگی به محل سکونت و وضعیت تحصیلی در سطح پنج درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از نظر تمایل به دریافت کمک های مالی شهروندان، بین کشاورزان با محل سکونت مختلف در سطح یک درصد و بین تمایل به همکاری با شهروندان با شرایط مالی مختلف، میزان رضایت از درآمد حاصل از شغل کشاورزی و طول دوره کشت در سطح پنج درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. بنابراین می توان با اشاعه و بهره گیری از این رهیافت کشاورزی پایدار، علاوه بر حل بخشی از مشکلات بخش کشاورزی، سبب دستیابی شهروندان به مواد غذایی سالم، ارگانیک و ارزان تر نیز گردید.
بررسی عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان نسبت به کاشت برنج مطالعه موردی: شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر نگرش کشاورزان استان ایلام نسبت به تولید و توسعه کشت برنج میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کشاورزانی که در سال زراعی 87-1386 در شهرستان شیروان و چرداول به طور تخصصی به کاشت برنج مشغول بوده اند (2550N= ) است. از این میان تعداد 119 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه های آماری این تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامهی محقق ساخته، بود. برای اطمینان از روایی و پایایی ابزار مورد استفاده از 30 پرسشنامه اولیه استفاده شد. ضرایب به دست آمده برای روایی و پایایی (آلفای کرونباخ) پرسشنامه به ترتیب 729/0 و 96/0 محاسبه شد که در مجموع نشان دهنده مورد اعتماد و اطمینان بودن پرسشنامهی پژوهش است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحت ویندوز انجام گرفته و از آمار تحلیلی نظیر ضریب همبستگی، آزمون F و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، میزان آب در دسترس، داشتن شغل فرعی، میزان دانش فنی و میزان درآمد بیشترین تاثیر را برنگرش برنجکاران منطقه مورد مطالعه نسبت به کاشت و توسعه سطح زیرکشت برنج دارد.
عوامل مؤثر بر به کارگیری اطلاعات هواشناسی در تصمیم گیریهای کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر پایه روش پیمایش و با هدف بررسی باورها و ادراک گندمکاران استان فارس در خصوص به کارگیری اطلاعات هواشناسی در تصمیم گیریهای زراعی انجام پذیرفت. منطقه مورد مطالعه ابتداء به 6 حوزه اقلیمی طبقه بندی و سپس نمونه گیری تصادفی «طبقه ای چندمرحله ای» از جمعیت صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از انتساب متناسب (314 نفر از کشاورزان گندمکار استان فارس) انتخاب شد. روایی صوری پرسشنامه مورد استفاده برای گردآوری داده ها از سوی گروه کارشناسی تایید و پایایی نیز بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 82/0-64/0 برای مقیاس های مختلف پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. یافته ها نشان از به کارگیری اندک اطلاعات هواشناسی در تصمیم گیریهای زراعی دارد. این ضعف در مقوله اطلاعات بلندمدت هواشناسی بیشتر محسوس بود. همچنین، یافته ها نشان داد در حالیکه باور ذهنی کشاورزان از سهولت نسبی به کارگیری اطلاعات هواشناسی برای دستیابی به اهداف زراعی برخوردار است، ولی از دید کشاورزان، اطلاعات هواشناسی برای تصمیمات کشاورزی سودمند نیست. کشاورزان، مهم ترین موانع به کارگیری اطلاعات هواشناسی در تصمیم گیریهای زراعی را نبود تجهیزات مناسب زراعی، درک نادرست اطلاعات، و عدم تناسب اطلاعات با حوزه جغرافیایی فعالیت زراعی خود عنوان نموده اند. یافته ها روشن ساخت برای بهره گیری از اطلاعات هواشناسی در تصمیم گیریهای زارعی گندمکاران استان فارس میبایست تلاش وسیعی در راستای ارتقاء سطح دانش و انگیزش کشاورزان صورت پذیرد.
رابطه بین سرمایه¬ی اجتماعی و رضامندی شغلی کشاورزان شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رضامندی را که یکی از شاخص¬های مهم رفاه اجتماعی است تابعی از سرمایه¬ی اجتماعی می¬دانند. رضایت شغلی احساس عاطفی مثبتی است که در نتیجه¬ی انجام کار در فرد ایجاد می¬شود از سویی سرمایه¬ اجتماعی سرمایه¬ ناملموسی است که بسیاری از امور زندگی روزانه¬ی مردم را در بر می¬گیرد و به بهبود شرایط زندگی اجتماعی منجر می¬شود. بدین منظور تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف کلی بررسی رابطهی بین سرمایه¬ی اجتماعی و رضامندی از شغل کشاورزی در بین کشاورزان شهرستان کرمانشاه انجام شده است. جامعه¬ آماری این تحقیق کشاورزان سرپرست خانوار ساکن روستاهای شهرستان کرمانشاه بودند (24391 = N) که تعداد350 نفر از آنان با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان با روش نمونه-گیری خوشه¬ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی ابزار با استفاده از پانل متخصصان تعیین شد و پایایی آن به وسیلهی آزمون کرونباخ آلفا مورد آزمون قرار گرفت که ضرایب آلفای محاسبه شده برای کلیه بخش ها بالاتر از 7/0 گزارش گردید. یافته¬ها حاکی از وجود سرمایه¬ی اجتماعی در حد نسبتاً پایینی (به ویژه از بعد شناختی آن) در بین کشاورزان بود که این میزان سرمایه ارتباط مثبتی با رضایت آنان از شغل کشاورزی داشت.
مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، مفهوم توانمندسازی کشاورزان بخش جدائی ناپذیر سیاست های سازمان های غیردولتی وتوسعه برای حمایت از توسعه روستایی و کشاورزی شده است. هدف کلی این تحقیق، مدل یابی شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران ایران بود. برای دست یابی به این هدف، شاخص های توانمندسازی روان شناختی کشاورزان و عوامل تاثیرگذار بر آن شناسایی شدند. جامعه آماری تحقیق شامل 1368233 کشاورز استان مازندران بود. برآورد حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران انجام شد. نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب در این مطالعه به کاربرده شد. روش شناسی تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و توصیفی- استنباطی بود. برای تجزیه تحلیل داده ها ازSPSS 16 وLISREL استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ و تتای ترتیبی هردو 91/0 به دست آمد. میانگین سن و سابقه کار کشاورزی کشاورزان به ترتیب 31/49 و58/25 سال بوده است. همچنین22 درصد واریانس توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران توسط چهار عامل منابع وام-گیری، راهکارها(عوامل مثبت)، روش های آموزشی و موانع تبیین شد. بانک در رتبه اول منابع وام گیری کشاورزان استان مازندران بود. دادن وام واعتبارات به کشاورزان در رتبه اول راهکارها (عوامل مثبت) برای توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. سطح سواد پایین مهمترین مانع در توانمندسازی روان شناختی کشاورزان استان مازندران بود. همچنین مناسب ترین روش از دیدگاه کشاورزان، شرکت در مدرسه در مزرعه کشاورز تشخیص داده شد.
اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر مخاطرات طبیعی (با تاکید بر خشکسالی) منطقه مورد مطالعه: کشاورزان روستاهای شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، بشدت در معرض خسارات و آسیب های وارده از مخاطره طبیعی خزنده خشکسالی قرار دارد؛ به طوری که عمده تأثیرگذاری در بخش کشاورزی است. به همین جهت بعد از وقوع بحران خشکسالی، واکنش های مختلفی از سوی کشاورزان مشاهده می شود. میزان آسیب های وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی و میزان مقاومت کشاورزان در برابر این حادثه به طرق گوناگون نمایان می شود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه ای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. گاه ناتوانی در مدیریت این پدیده به بیابان زایی و رهایی اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان می انجامد که خود بیانگر پایین بودن سطح تاب آوری و انعطاف پذیری در برابر این بحران است. وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارات وارده از ادامه آسیب پذیری کشاورزان حکایت دارد. مطالعه حاضر به دنبال اولویت بندی عوامل مؤثر در تاب آوری کشاورزان در برابر این مخاطره خزنده است. این مطالعه با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای- پیمایشی و از داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در سطح جامعه آماری 388 نفره کشاورزان منطقه ایجرود صورت گرفته است. یافته های تحقیق از طریق آزمون T حاکی از پایین بودن سطح میانگین عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری کشاورزان منطقه است. این امر به ویژه در رابطه عوامل بعد سیاست ها و حمایت های دولتی قابل توجه است. به طوری که تنها میانگین عددی 5 متغیر بالاتر از مطلوبیت عدی آزمون و 15 متغیر دیگر از وضعیت مناسبی در افزایش تاب آوری کشاورزان برخوردار نیست. همچنین نتایج مدل وایکور نشان داد که بیشتر عامل تأثیرگذار در تاب آوری آن ها در برابر مخاطره خشکسالی، توسعه بیمه محصولات کشاورزی بوده، در رتبه دوم ایجاد سیستم پایش و پیش آگاهی خشکسالی و ارزیابی خسارت قرار داشته و متغیر توجه به دانش بومی و میزان بهره گیری از آن نیز در رتبه سوم قرار دارد.
بررسی عوامل موثر بر میزان پس انداز کشاورزان با استفاده از الگوی لاجیت چندگانه(مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل موثر بر میزان پس انداز کشاورزان در چارچوب الگوی لاجیت چندگانه(MNL) و با استفاده از داده های مقطع زمانی سال 1389 مربوط به 153 نفر از کشاورزان انتخاب شده به روش نمونه گیری تصادفی ساده در استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفت. متغیر وابسته مورد مطالعه دارای چهار طبقه(پس انداز کمتر از 2 میلیون ریال، بین 2 تا 5 میلیون ریال، بین 5 تا 10 میلیون ریال و بیش از 10 میلیون ریال) در سال می باشد. طبقه ی مرجع یا طبقه ی مقایسه در این مطالعه طبقه ی چهارم پس انداز یعنی بیش از 10 میلیون ریال در سال می باشد. نتایج نشان داد که متغیرهای تعداد افراد خانوار ، مالکیت ملکی و درآمد سالیانه به طور معکوس و متغیرهای سن ، سطح اول و دوم تنوع فعالیت های کشاورزی و فاصله ی روستا تا شهر به طور مستقیم و معنی داری بر انتخاب کشاورزان در طبقه ی اول نسبت به طبقه ی چهارم(افزایش میزان پس انداز)اثرگذار می باشند. متغیرهای تجربه کشاورز، تعداد افراد خانوار، درآمد سالیانه، به طور معکوس و متغیرهای سن، سطح دوم تنوع فعالیت های کشاورزی و فاصله روستا تا شهر به طور مستقیم و معنی داری بر انتخاب کشاورزان در طبقه ی دوم پس اندازی نسبت به طبقه ی مقایسه(افزایش میزان پس انداز) اثر گذار می باشند. متغیرهای تجربه کشاورز، مساحت مزرعه و درآمد سالیانه، به طور معکوس و متغیرهای سطح دوم تنوع فعالیت های کشاورزی فاصله روستا تا شهر به طور مستقیم و معنی داری بر عضویت افراد در طبقه ی سوم نسبت به طبقه ی مقایسه(افزایش میزان پس انداز) اثرگذار می باشند. با توجه به نتایج مطالعه پیشنهاداتی در راستای افزایش پس انداز کشاورزان ارائه شده است.
ارتباط میان موفقیت طرح «تسریع انتقال یافته های تحقیقاتی» و ویژگی های کشاورزان مجری طرح در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین موفقیت طرح «تسریع انتقال یافته های تحقیقاتی» و ویژگی های کشاورزان مجری طرح در استان کرمانشاه بود. جامعه آماری پژوهش کشاورزان مجری طرح در این استان (72 نفر) را دربرمی گرفت که از آن میان، پس از بررسی به روش سرشماری در 1388، سرانجام، مطالعه روی 64 نفر انجام شد؛ همچنین، گرد آوری اطلاعات با بهره گیری از پرسشنامه انجام پذیرفت. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که ویژگی های فردی و حرفه ای کشاورزان مجری طرح ترویجی «تسریع انتقال یافته های تحقیقاتی» دارای هیچ گونه رابطه معنی دار با موفقیت این طرح نیست.
تأثیر اصلاحات غازان بر وضعیت کشاورزی قلمرو ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوضاع اقتصادی ایران به ویژه کشاورزی از ایلغار مغول به شدت آسیب دید. غازان خان در طول حکومت نسبتاً کوتاه خود، با انجام اصلاحاتی در صدد ترمیم و جبران آسیب های وارده بر اوضاع اقتصادی قلمرو ایلخانی برآمد، اما با توجه به مرگ زود هنگام غازان، این تردید وجود دارد که تأثیر این اصلاحات بر اوضاع کشاورزی در قلمرو ایلخانی ، پایدار بوده باشد.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تأثیر این اصلاحات غازانی را بر بهبود وضعیت کشاورزی و کشاورزان در قلمرو ایلخانی مورد بررسی قرار دهد.
این مقاله نشان می دهد که اگر چه بعد از درگذشت خواجه رشیدالدین فضل الله ، تداوم روند اصلاحات منقطع شد و دوباره عوامل مخرب بر زندگی کشاورزان مسلط شد،اما رونق کشاورزی خیلی تحت الشعاع قرار نگرفته و همچنان روند رو به رشد خود را حفظ کرد.
تحلیل جامعه شناختی مقابلة کشاورزان با آثار زیان بار تغییر آب وهوا مطالعة موردی: شهرستان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر آب و هوا پدیده ای است که به سرعت درحال وقوع است و پیامدهای زیان بار گسترده ای دارد. بهره گیری از دانش تغییر آب وهوا و یقین داشتن از وقوع آن، در توانمندسازی گروه های آسیب پذیر در برابر پیامدهای این تغییر بسیار مؤثر و حیاتی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باور کشاورزان به تغییر آب وهوا در حمایت شان از سیاست های سازگاری در کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را 7861 نفر از کشاورزان شهرستان بابلسر تشکیل می دهند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 140 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و میزان پایایی پرسش ها بیش از 60 درصد به دست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان دانش تغییر آب و هوا، باور به وقوع آن و نیز سطح حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله، بیش از متوسط بوده است. براساس تحلیل رگرسیون، متوسط زمین زراعیِ دراختیار و باور به وقوع تغییر آب وهوا مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر حمایت کشاورزان از سیاست های مقابله بودند. درحالی که متغیرهای سن، درآمد حاصل از کشاورزی، و دانش تغییر آب وهوا بر عامل حمایت تأثیری نداشتند. براساس نتایج این تحقیق، پیشنهادهایی برای توانمندسازی کشاورزان و حمایت های اجتماعی، روانی، و اقتصادی ارائه شده است.
سطح و درجه آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در مناطق روستایی (از دیدگاه کشاورزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، بر طیف گسترده ای از اقلیم ها و اکوسیستم ها تأثیر می گذارد. شعاع تأثیر این پدیده، در مناطق روستایی بیش از سایر نقاط است؛ زیرا اقتصاد روستایی، اتکای شایان توجهی به فعالیت های کشاورزی دارد. شرایط اقلیمی، تا حد زیادی بر تولید محصول اثر گذاشته است، اما همزمان کیفیت و کمیت آب، نهادها، شرایط اقتصادی و اجتماعی در ایجاد فرصت یا برعکس، استرس برای مردم محلی و امرارمعاش عمل می کنند. از نظر مردم محلی، خشکسالی هر فصل، بارش اندک نسبت به تقاضای آب است که سبب برداشت محصول ضعیف یا در کل، ناکامی کشت و ایجاد مشکل در دامداری به دلیل کمبود تغذیه و بارندگی اندک می شود. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی دهستان مورد مطالعه، برای نشان دادن سطح و درجه آسیب پذیری ناشی از خشکسالی از دیدگاه کشاورزان صورت گرفته است؛ بنابراین، ده روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند و با تکمیل 300 پرسشنامه، سطح و درجه آسیب پذیری ناشی از خشکسالی، با استفاده از متغیرهای مربوط سنجیده شد. روستاهای نمونه، براساس داده های برداشت شده و با استفاده از تحلیل واریانس، در محیط نرم افزار SPSS رتبه بندی و درنهایت، با استفاده از روش میان یابی در نرم افزار GIS، دهستان مورد مطالعه از نظر سطح و درجه آسیب پذیری پهنه بندی شد. نتایج نشان می دهد روستاهای مورد مطالعه، از نظر سطح و درجه آسیب پذیری، تفاوت شایان ملاحظه ای با یکدیگر دارند. درنهایت، تمامی روستاهای این دهستان، در پنج طیف، از بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شدند تا روستاهای دارای ریسک بالاتر، از نظر آسیب پذیری شناسایی شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر توان سازگاری کشاورزان دربرابر تغییرات اقلیم (مطالعة موردی: گندم کاران شهرستان سرپل ذهاب، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیم در بسیاری از نقاط جهان آثار خود را در دهة اخیر بر جای گذاشته است و انتظار می رود تأثیر این تغییرات در دهه های آینده تشدید شود. ایران نیز از این تغییرات وسیع در امان نبوده و آثار آن در بسیاری از مناطق مشاهده شده است. یکی از راه های کاهش تأثیر این پدیده، سازگاری کشاورزان با تغییرات آب وهوایی است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توان سازگاری بین 370 کشاورز گندم کار شهرستان سرپل ذهاب نسبت به تغییرات اقلیمی بود. در این مطالعه از روش پیمایشی استفاده شد و داده ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری شدند. در این مطالعه از پرسشنامة ساختارمند بهره گرفته شد و به منظور جمع آوری داده ها مصاحبة حضوری با گندم کاران انجام شد. نتایج نشان دادند که برخی از ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی کشاورزان نظیر سطح تحصیلات، مهارت، عضویت در نهادهای اجتماعی، تجربه، بهره مندی از خدمات آموزشی و هواشناسی، عملکرد گندم، سطح مکانیزاسیون، درآمد و استفاده از اعتبارات در میزان توان سازگاری گندم کاران مؤثر بوده است. با کمک نتایج این مطالعه، شرکت آب منطقه ای استان کرمانشاه و مدیریت هماهنگی ترویج جهاد کشاورزی می توانند با در نظر گرفتن عواملی که توان سازگاری کشاورزان را تحت تأثیر قرار می دهند، اقدامات لازم را در این زمینه به کار گیرند.
تحلیل عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر گرایش روستاییان به کشاورزی پایدار (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بخش کشاورزی سهم بالایی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد؛ ولی با توجه به گستردگی فعالیت های آن، نه تنها ابعاد اقتصادی و زیست محیطی آن مورد توجه سیاست گذاری های جهانی قرار می گیرد؛ بلکه ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نیز به اندازه دیگر ابعاد حایز اهمیت است. توجه هم زمان به سه بعد مذکور را معمولاً در قالب کشاورزی پایدار مطرح می-کنند، در حالی که غالب تحقیقات پیشین به دو بعد اول توجه کردند، مقاله حاضر بر بعد سوم؛ یعنی ابعاد اجتماعی تأکید کرده است. دو هدف اصلی این مقاله عبارت اند از: الف) شناخت میزان گرایش روستاییان نسبت به کشاورزی پایدار و ب) شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر این گرایش.
روش: ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته بود و میزان پایایی سؤالات بیش از 65 درصد برآورد شده است. جامعه آماری این تحقیق را روستاییان شهرستان بابلسر (مازندران)تشکیل می دهند. تعداد 140 نفر از کشاورزان به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد روستائیان نسبت به کشاورزی پایدار گرایش کمی داشتند. بررسی وضعیت نگرش زیست محیطی و پایبندی روستاییان به ارزش های زیست محیطی نیز مطلوب بود. سطح اعتماد اجتماعی روستاییان و نیز میزان بهره گیری از منابع اطلاعاتی متوسط رو به پایین بود. در بین عوامل مورد بررسی، نگرش زیست محیطی، ارزش های زیست محیطی و سن بر گرایش به کشاورزی پایدار، بیشترین تأثیر را داشتند.
راهبردها: بر اساس نتایج این تحقیق، به منظور بهبود نگرش های طبیعت محور بر تقویت هنجارهای اخلاقی و هنجارهای ذهنی اجتماعی کشاورزان تأکید شد. علاوه براین، حمایت اقتصادی نهادهای مرتبط در امر کشاورزی از روستاییان، استفاده از نظرات و دیدگاه های روستاییان در امر نوسازی مراحل کاشت، داشت و برداشت، تقویت مدیریت دانش افزایی افراد بومی و محلّی نسبت به مخاطرات زیست محیطی و آلودگی های زیست محیطی و تغییر باورهای مخالف فرآیند توسعه پایدار در روستا نیز حایز اهمیت است.
اصالت و روش: دراین تحقیق سعی شده است برخی از عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر گرایش روستاییان به پایداری نظام های زراعی ارزیابی شوند، در حالی که در تحقیقات پیشین، بیشتر تأکید بر عوامل اقتصادی و معدودی از شاخص های اجتماعی؛ مانند تحصیلات بوده است.
خشکسالی و بازتاب های اقتصادی آن در نواحی روستایی مورد: دهستان دودانگه در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی به عنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمه خشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیین کننده آسیب پذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، توصیه هایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
بازنمایی هویت های حرفه ای کشاورزان شهرستان شوشتر: پژوهشی بر پایه روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت یک کشاورز، خودباوری او درمورد اینکه وی یک شخص خاص است، نقش هایی که چنین شخصی باید ایفا کند و تعهدی که به آن هویت خاص دارد، نقش مهمی در تعیین انتخاب های رفتاری وی دارد. درک این «هویت ها» و نقش های مرتبط با آنها می تواند هم در بررسی مسأله عدم تجانس و ناهمگونی در جوامع کشاورزی و هم در شناخت اینکه کدام رفتارها از لحاظ فرهنگی مهم هستند، به ما کمک کند. بنابراین ممکن است نیاز به توجه خاصی به هویت ها در تدوین سیاست ها جهت گسترش توسعه داشته باشیم. هدف این مطالعه، به کارگیری روش کیو جهت تدوین یک نوع شناسی از کشاورزان با هویت های خاص است. این مطالعه بر اساس داده های جمع آوری شده موجود از یک مطالعه از کشاورزان در استان خوزستان پایه گذاری شده است. بر اساس بررسی ادبیات موضوع، مصاحبه با کشاورزان و کارشناسان کشاورزی، فضای گفت وگو با 120 گویه ساخته شد. سپس بر اساس رتبه بندی های انجام شده توسط کارشناسان، 43 نمونه کیو انتخاب شد. پس از آن پنجاه کشاورز که از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان مجموعه مشارکت کنندگان انتخاب شده بودند، به تکمیل روش مرتب سازی کیو پرداختند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد سه نوع هویت تولیدگرای کارآفرین سلامت دوست، تولیدگرای سنتی و سنتی در میان کشاورزان وجود دارد.
رشد مناسبات اربابی و تأثیر آن بر زندگی کشاورزان در دوره قاجار (با تأکید بر ایالت های شمالی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، توسعه اقتصاد بین المللی و رشد مناسبات سرمایه داری در ایران، حوزه های اقتصادی و اجتماعی کشور را تاحدودی از تحولات غرب و نظام جهانی متأثر کرد. وابستگی به نیازهای بازار جهانی، موجب رشد کشاورزی تجاری و صادرات مواد خام شد. سودآوری فروش فرآورده های کشاورزی تجاری، باعث اهمیت یافتن زمین و ملکداری و گرایش طبقات مختلف به زمینداری شد. در این پژوهش تلاش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از اسناد آرشیوی، تأثیر تجاری شدن کشاورزی، در جایگاه یکی از علت های رشد مالکیت خصوصی در ایالات شمالی ایران در دوره قاجار، بررسی شود؛ همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که رشد مناسبات اربابی بر زندگی کشاورزان این منطقه چه تأثیری گذاشت؟ پس از بررسی و تحلیل داده ها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که با تجاری شدن کشاورزی عده ای از طبقات غیرزمیندار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی، به سرمایه گذاری در اراضی مازندران و گیلان گرایش پیدا کردند. با ورود این افراد به طبقه ملاک جامعه، مالکیت خصوصی رشد کرد و به دنبال آن، بسیاری از کشاورزان بومی بی زمین شدند. با گسترش مناسبات ارباب رعیتی، مالکان جدید این قدرت را یافتند تا در امور زراعی، تجاری، مالکیت منابع آبی و مالیات اراضی دخالت کنند و ضمن آزار و اذیت کشاورزان و استثمار آنان، فضای ناامن و آشفته ای را در ایالت های شمالی ایجاد کنند.