مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بازاریابی عصبی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثرگذاری تبلیغات مارک ورزشی آدیداس بر تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک (فعالیت امواج مغزی) و تصمیم به خرید ورزشکاران (علاقه مند و غیرعلاقه مند) در مقایسه با غیرورزشکاران (علاقه مند و غیرعلاقه مند) است. در این پژوهش، ""تبلیغات برند ورزشی آدیداس"" به عنوان متغیر مستقل، ""فعالیت امواج مغزی"" و ""تصمیم به خرید"" به عنوان متغیر وابسته مطرح هستند. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت نیمه تجربی و از نوع کور یک طرفه است. اجرای این تحقیق، از شش مرحله ی اصلی تشکیل شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار علاقه مند و غیرعلاقه مند به مارک ورزشی آدیداس در دانشگاه تبریز بود، که حدود 40 نفر از دانشجویان با مشخصات فوق (و بر حسب ویژگی هایی که داشتند: همگی راست دست، در رده ی سنی 35-20 سال، بدون هیچ گونه سابقه ی بیماری و جراحی در نواحی سر و جمجمه و ورزشکاران فعال در حداقل دسته ی دو) انتخاب شدند. اطلاعات حاصل جهت تحلیل کمی با استفاده از نرم افزار BioGraph Infiniti و 16spss به داده های کمی تبدیل شدند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به عمل آمد. از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف جهت مشخص کردن نرمال بودن جامعه ی آماری استفاده شد؛ جهت آزمون فرضیه ها، از آزمون t زوجی، تحلیل واریانس با اندازه های مکرر (هم بسته) و از رویکرد لامبدای ویلکز استفاده شد. نتایج، تفاوت تأثیر تبلیغات بر تصمیم به خرید گروه های علاقه مند و غیرعلاقه مند را به طور واضح نشان داد. این که، تبلیغات بر تصمیم به خرید افراد علاقه مند (ورزشکار و غیرورزشکار) تأثیر داشته است؛ یافته ها هم چنین تفاوت فعالیت فرکانس های مغزی (در مجموع) در قبل، حین و بعد از مشاهده ی تبلیغات در افراد علاقه مند و غیرعلاقه مند را به-طور واضح نشان داد؛ این نتایج تأییدکننده ی مبانی نظری مربوطه و هم خوان با یافته های سایر پژوهش ها است. به نظر می رسد، بازاریابان برای دست یابی به اهداف خود، یعنی افزایش درآمد و میزان فروش کالاها و خدمات خود از طریق تبلیغات مارک مورد نظر، باید اندیشه ها و پیام های خودآگاه و ناخودآگاه مصرف کننده را تؤاماً درک و تبلیغات خود را با پیام های خاص و مورد نظر مخاطبان شان مناسب سازی کنند.
مروری بر بازاریابی عصبی و کاربردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث پر اهمیت تحقیقات مصرف کننده که همواره مورد توجه محققان، بازاریان و مدیران صنعتی بوده است، بررسی نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان است. ناامیدی محققان از اثربخشی روش های سنتی در تشخیص تصمیم گیری خرید مشتریان سبب ایجاد روش های نوین و ترکیبی در حوزه بازاریابی شده، که بازاریابی عصبی یکی از این رویکردهای جدید می باشد.
بازاریابی عصبی ترکیبی از علم عصب شناسی، روانشناسی و بازاریابی و حاصل ادغام دو رشته علمی علوم اعصاب و مدیریت کسب و کار می باشد. به عبارتی دیگر بازاریابی عصبی شاخه جدیدی از تحقیقات بازاریابی است که به مطالعه و بررسی پاسخ موثر حسی، شناختی و عاطفی محرک های بازاریابی مصرف کنندگان می پردازد. در این روش محققان با استفاده از فن آوری هایی مانند تصویربرداری با تشدید مغناطیسی به اندازه گیری تغییرات در بخش های متفاوتی از مغز می پردازند، برای درک این نکته که مصرف کنندگان چگونه تصمیم گیری می نمایند، و چه بخشی از مغز در تصمیم گیری آن ها دخالت دارد. هدف نهایی بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام های بازاریابی و افزایش احتمال خرید توسط مصرف کنندگان می باشد.
علی رغم سودمندی های متصور برای بازاریابی عصبی، برخی از محققان بازاریابی تمایل چندانی به به کارگیری روش های علم عصب شناسی نداشته و با بی اعتمادی به آن می نگرند. به همین علت هدف این پژوهش آن است که ضمن ارائه تصویری کلی و روشن از بازاریابی عصبی با تأکید بر جنبه های کاربردی آن به شرح و توصیف بازاریابی عصبی و ابزارهای آن بپردازد تا با درک بهتر مفاهیم بازاریابی عصبی بتوان گامی در جهت ارتقای تکنیک های بازاریابی در زمینه رفتار مصرف کننده و تحقیقات بازاریابی و اجرای موثر آن ها برداشت.
بررسی تأثیر تبلیغات برند ورزشی بر تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک مشتریان در بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تبلیغات برند ورزشی آدیداس بر تغییرات الکتروآنسفالوگرافیک مشتریان در بازاریابی عصبی است. تحقیق از نوع کاربردی و نیمه تجربی است. نمونه آماری حدود 40 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز (ورزشکاران و غیرورزشکاران علاقه مند و غیرعلاقه مند به مارک آدیداس، راست دست، 35-20 ساله و بدون سابقه بیماری و جراحی در نواحی سر و جمجمه) بودند. ابزار گردآوری داده ها، دستگاه پروکامپ2 بود. مدل کلی تحقیق از چهار مرحله اصلی، انتخاب نمونه، مشاهده و بررسی فعالیت امواج مغزی آزمودنی ها قبل از مشاهده آگهی تبلیغاتی، بررسی فعالیت امواج مغزی آنها حین مشاهده آگهی تبلیغاتی و در نهایت بررسی فعالیت امواج مغزی پس از مشاهده آگهی تبلیغاتی بود. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار BioGraph Infiniti و 16Spss به داده های کمّی تبدیل شدند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و از رویکرد لامبدای ویلکز برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین فعالیت فرکانس دلتا، تتا، آلفا و بتا در هر چهار گروه قبل، حین و پس از مشاهده تبلیغات تفاوت داشت. بنابراین، با ایجاد زمینه درک همه جانبه و بهتر مصرف کننده و توسعه دانش پایه در این حوزه، می توان امکان تحقق و دسترسی اهداف تبلیغاتی را در بخش ورزش در کشور تسهیل کرد.
تحلیل خودآگاه و ناخودآگاه رفتار کودکان مصرف کننده پویانمایی با استفاده از بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵
102-135
حوزه های تخصصی:
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرف کننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد می پردازد. این دانش نوپا ابزارها و روش های متنوعی دارد که یکی از آن ها، پتانسیل وابسته به رویداد می باشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفه های جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازاین دست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیت های موجود در برنامه های کودکان ارائه می شود. تناقض هایی میان آنچه کودکان گفته اند و میان آنچه در ناخودآگاهشان می گذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیم گیری های سیاستی رسانه ها می تواند مؤثر باشد.
مقایسه تأثیر تبلیغات برند بر الگوی امواج مغزی مصرف کنندگان علاقمند و غیر علاقمند به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر تبلیغات برند بر الگوی امواج مغزی مصرف کنندگان علاقمند و غیرعلاقمند به برند نایک انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-95 بودند. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان و پرسشنامه محقق ساخته میزان علاقمندی به برند، دانشجویان علاقمند و غیر علاقمند به برند شناسایی شدند و از این افراد به صورت تصادفی ساده 20 نفر علاقمند و 20 نفر غیر علاقمند به برند انتخاب شد. سپس کلیپ ویدیوئی تبلیغاتی که اصول نورومارکتینگ در آن رعایت شده باشد پخش و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکتروانسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSSنسخه 19 محاسبه گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین افراد علاقمند و غیر علاقمند به برند تبلیغاتی تفاوت معناداری وجود دارد. در فرکانس دلتا، تتا و آلفا بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (P0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان گفت درک عملکردهای اولیه مغز انسان در بررسی رفتار خرید مصرف کننده با استفاده از دستگاه های الکتروفیزیولوژیک امکان پذیر است.
بررسی اهمیت بسته بندی محصول در میزان توجه بصری مصرف کننده با استفاده از ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از دستگاه ردیاب حرکات چشم، میزان جذابیت بسته بندی محصولات ( برند پگاه در دو حالت با گردن آویز و بدون گردن آویز، ویوان ، ساربونا، آسایش، داهاتی) را ارزیابی نموده است. در این پژوهش که از نوع آزمایشی است تعداد 30 نفر از دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس دو تکلیف طراحی شده رستوران و کلینیک سلامت بطور تصادفی بین آنها توزیع گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که در تکلیف کلینیک سلامت، بین برند پگاه( با گردن آویز) و سایر برندهای منتخب، بیشترین میزان توجه بصری صورت گرفته به بسته بندی محصول پگاه و در تکلیف رستوران به ویوان بوده است. در تکلیف کلینیک سلامت، بین برند پگاه (بدون گردن آویز) و سایر برندهای منتخب، بیشترین میزان توجه بصری صورت گرفته به بسته بندی محصول پگاه و داهاتی و در تکلیف رستوران به ساربونا و داهاتی بوده است. ضرائب مدل رگرسیون لجستیک بدست آمده حاکی از وجود رابطه معنی دار بین مدت زمان تثبیت نگاه و انتخاب محصول می باشد.
بررسی تأثیر گردن آویز بسته بندی محصول بر جلب توجه مشتری با استفاده از ردیابی حرکات چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر گردن آویز در محصولات لبنی بر میزان جلب توجه مشتری بوده است. برای سنجش توجه مشتری، تعداد دفعات تثبیت نگاه به تصویرِ هریک از محصولات محاسبه شد. محصولات آزمون شده در این پژوهش عبارت بودند از برند پگاه در دو حالت با گردن آویز و بدون گردن آویز، ویوان، ساربونا، آسایش و داهاتی. درمجموع دو ترکیب از تصاویر، طراحی و به هریک از شرکت کنندگان به طور تصادفی یکی از ترکیب ها نمایش داده شد. ترکیب A شامل همه محصولات به همراه پگاه با گردن آویز و ترکیب B شامل همه محصولات به همراه پگاه بدون گردن آویز بود. این پژوهش از نوع آزمایشی است و تعداد 30 نفر از دانشجویان و کارکنان دانشگاه شهید بهشتی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ سپس از هر شرکت کننده به طور تصادفی خواسته شد تا در یکی از دو تکلیف طراحی شده شامل انتخاب محصول برای الف) رستوران یا ب) کلینیک سلامت شرکت کند. تعداد دفعات تثبیت نگاه با استفاده از دستگاه ردیاب حرکات چشم SMI RED 250 ثبت و سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین تعداد دفعات تثبیت نگاه به تصاویر در ترکیب A بود؛ به طوری که بیشترین تعداد دفعات تثبیت نگاه در هر دو تکلیف، مربوط به برند پگاه بود؛ اما درنهایت تفاوت اثبات شدنی در تعداد دفعات تثبیت نگاه به دو تصویر پگاه با گردن آویز و بدون گردن آویز وجود نداشت. نتیجه به دست آمده حاکی از کم بودن توجه بصری به گردن آویز محصول مربوطه است.
استاندارد سازی پرسشنامه بازاریابی عصبی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
613 - 626
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر استانداردسازی پرسشنامه بازاریابی عصبی در ورزش بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مصرف کنندگان پوشاک ورزشی برندهای رایج در ایران شامل آدیداس، نایک، ریباک، پوما و مجید و روش نمونه گیری به صورت خوشه ای، غیرتصادفی و در دسترس بود. 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بازاریابی عصبی که مشتمل بر 32 سؤال بود استفاده شد. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و از لحاظ استراتژی آمیختهمتوالی اکتشافی (کیفی- کمی) بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرهای استادان مدیریت ورزشی به دست آمد. از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی برای تعیین روایی سازه استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار KMO برابر با 87/0 است. با توجه به مقدار (21=df ؛ 59/3483=x2) می توان گفت بین عامل ها، همبستگی وجود دارد. همچنین، توان پیشگویی این مدل براساس مجموع واریانس عامل ها برابر با 33/68 درصد است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های نسبت x2 به df (77/2)، 068/0=RMSEA،94/0=NFI، 95/0=CFI، 95/0=IFI، 90/0= AGFI و 95/0=GFI، برازش مدل را تأیید کردند. همچنین در خصوص روابط عامل ها با مفهوم بازاریابی عصبی 96/1± = T-value نشان داد تمامی عامل ها با مفهوم بازاریابی عصبی رابطه قابل قبولی داشتند. پرسشنامه بازاریابی عصبی مقیاسی قابل اطمینان و معتبری است که از طریق آن می توان نتایج پایا و باثباتی به دست آورد.
ساخت واعتباریابی پرسش نامه بازاریابی عصبی در باشگاه های ورزشی شمال غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۵۶
99 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ساخت و تعیین ساختار عاملی و پایایی پرسش نامه بازاریابی عصبی در خدمات باشگاه های ورزشی در شمال غرب کشور در سال 1397 بود. برای نیل به این هدف، با بررسی مستندات علمی و مقالات متعدد و هفت نفر از متخصصان نوروساینس و نُه نفر از متخصصان بازاریابی، به روش گلوله برفی درزمینه بازاریابی عصبی 87 گویه به دست آمدند. سپس، با نظرخواهی دوباره از اساتید مجرب درزمینه بازاریابی و بازاریابی ورزشی، پرسش نامه به 42 گویه تقلیل یافت. پس از طی مراحل کیفی، پرسش نامه مقدماتی برای تحلیل عامل اکتشافی، به روش خوشه ای تصادفی نسبتی بین 620 نفر از استفاده کنندگان از خدمات ورزشی باشگاه های ورزشی در مراکز چهار استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و کردستان در تابستان سال 98-1397 توزیع شد. پس از طی مراحل کمی و کیفی، پرسش نامه نهایی با 37 گویه و شش عامل جایگاه سازی، تحریک احساسات، نقش جمیع حواس، حس دیداری، ارتباطات و مزایا طراحی شد. تحلیل عاملی تأییدی برای پرسش نامه بازاریابی عصبی اجرا شد و برازش مدل با توجه به جذر برآورد خطای واریانس تقریب به دست 68/0 بدست آمد که نشان دهنده مناسب بودن برازش مدل است. این پژوهش به استخراج ابزار مناسبی برای بازاریابی عصبی در خدمات ورزشی منجر شد. برای سنجش افزایش فروش خدمات ورزشی باید از یک پرسش نامه قابل اعتماد استفاده کرد. پرسش نامه طراحی شده در این مطالعه می تواند ابزاری مناسب برای رعایت عوامل فروش و بازاریابی در خدمات ورزشی باشد.
تاثیر تصویر برند ورزشکار بر تغییر نگرش نسبت به تبلیغات تجاری ورزشکاران مشهور با استفاده از تکنیک بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
467 - 482
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثر تصویر برند ورزشکار بر نگرش نسبت به تبلیغات تجاری ورزشکاران مشهور با استفاده از تکنیک بازاریابی عصبی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و شهید بهشتی در سال تحصیلی 96-95 است که حدود 1500 نفرند. تعداد 300نفر به عنوان نمونه اولیه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جدول مورگان انتخاب شدند. با توجه به وجود دو طبقه مجزا در این پژوهش نمونه آماری نهایی انتخاب شده برای اسکن مغزی، حدود 30 نفر بودند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های تصویر برند ورزشکار آرائی و همکاران (2013) و دستگاه الکتروانسفالوگرافی جی تک ساخت اتریش است. مدل کلی این تحقیق، چند مرحله اصلی دارد؛ مرحله اول پخش پرسشنامه بین نمونه های اولیه، مرحله دوم گزینش نمونه نهایی، مرحله سوم، مشاهده و ثبت امواج مغزی نمونه های نهایی قبل از مشاهده تبلیغ موردنظر و مرحله چهارم پخش فیلم تبلیغاتی موردنظر و مشاهده امواج مغزی افراد در حین مشاهده تبلیغ بود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تصویر برند ورزشکار تأثیر مثبتی بر تغییر نگرش نسبت به تبلیغات تجاری ورزشکاران مشهور دارد. دیگر نتایج پژوهش نشان داد که توان سیگنال مغز در گروه تصویر برند بالا در ناحیه FP2 و در گروه تصویر برند پایین در ناحیه T3 فعالیت بیشتری نسبت به دیگر نواحی مغز داشته است. برای درک بهتر مشتریان و طراحی محصولات بهتر باید ناخودآگاه مشتریان را شناخت و در این زمینه هیچ ابزاری مفیدتر از تحقیقات بازاریابی عصبی نیست.
نقش محرّک قیمت و حضور مدل در تصمیم خرید مشتریان پوشاک بانوان در خرده فروشی هایی برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
143 - 158
حوزه های تخصصی:
علم عصب شناسی، یکی از روش های مهم در تحلیل و درک فرایند تصمیم مشتریان است. در این پژوهش، تصمیم خرید شامل دو بخش توجه و قصد خرید بر اساس شاخص های قیمت و حضور مدل با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و روش شبه آزمایشی و با ابزار ردیاب چشم بررسی شده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 35 دانشجو به صورت غیرتصادفی و هدفمند از بین خریداران برند ال سی وایکیکی (LC WAIKIKI) انتخاب شدند. تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه و ردیابی حرکات چشم افراد هنگام خرید برخط پوشاک بانوان نشان می دهد سطوح مختلف قیمت و حضور مانکن یا مدل بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیرگذار است. رابطه معناداری بین نقاط قیمت (سطوح مختلف قیمت) با 77درصد بر قصد و با64 درصد بر توجه، قیمت تخفیف یافته در مقایسه با کالاهای رقیب با 96درصد بر قصد و 75 درصد بر توجه،کاهش قیمت و تعرفه های ویژه با 62درصد بر قصد و با 84 درصد بر توجه و حضور مانکن یا مدل با 45 درصد بر قصد و با52 درصد بر توجه بوده است. همچنین تحلیل های ناشی از بخش پیمایش نشان داد محرّک قیمت و حضور مدل یا مانکن بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیر مثبت دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش در راهبردهای قیمت گذاری و بازاریابی به ویژه نوع تبلیغات در خریدهای برخط کاربرد دارد.
بررسی عصبی - روان شناختی صحه گذاری ورزشکاران مشهور در تصمیم به خرید محصولات ورزشی و غیرورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی صحه گذاری ورزشکاران مشهور در تصمیم به خرید محصولات ورزشی و غیرورزشی بود. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک پژوهش نیمه تجربی است. جامعه آماری تحقیق افراد محدوده سنی 30 تا 40 سال بودند که تعداد 30 نفر داوطلب (15 مرد و 15 زن) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور تهیه ابزار تحقیق تصاویر متناسب با دو استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار و عدم تناسب بین محصول و صحه گذار تهیه و روایی تصاویر توسط 10 نفر از متخصصان بازاریابی ورزشی تأیید شد. از دستگاه الکتروآنسفالوگرافی Enobio، 20 کاناله ساخت کشور اسپانیا برای ثبت امواج، پرسش نامه برای سنجش تصمیم به خرید و شکل های خودارزیابی SAM برای سنجش انگیختگی استفاده شد. با نگرش به نقش لوب فرونتال در توجه، موج آلفا و بتا در این ناحیه از مغز توسط کانال های F3، F4 و FZ بررسی شد. به منظور استخراج امواج از داده های الکتروآنسفالوگرافی کمی از نرم افزار Matlab 2013 b، با نوشتن کدهای مورد نیاز و جهت تجزیه وتحلیل دادها با روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون فریدمن و رگرسیون لجستیک، از نرم افزار اس پی اس اس22 استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان تغییرات توان امواج آلفا و بتا در استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار بیشتر از استراتژی عدم تناسب بین محصول و صحه گذار است و استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار این ناحیه از مغز را بیشتر از استراتژی عدم تناسب بین محصول و صحه گذار درگیر می نماید. لذا بازاریابان و محققین می توانند با رعایت این نکته در استراتژی های ترویجی خود زمینه اثربخشی بیشتر فعالیت های ترویجی خود را فراهم آورند.
بازاریابی عصبی: بررسی اثر رنگ بر امواج مغزی در ناحیه فرونتال با تأکید بر نقش جنسیت (مورد مطالعه: بشقاب های میناکاری شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر محرک رنگ بشقاب های میناکاری شده بر تغییرات توان باند فرکانسی تتا، آلفا و بتای امواج مغزی با تأکید بر عامل جنسیت به عنوان یک متغیر جمعیت شناختی منتخب بود تا به این سؤال پاسخ داده شود که فعالیت بیوالکتریک قشر مغز تحت تأثیر عنصر رنگ در یک کالای تجملی فرهنگی مانند بشقاب میناکاری شده در مقایسه بین دو جنس زن و مرد چگونه تغییر می کند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با طرح نیمه تجربی انجام شده است. به این منظور الکتروانسفالوگرافی در دو ناحیه F 3 و F 4 طی مشاهده ویدئوی تجاری مربوط به بشقاب میناکاری شده در چهار رنگ آبی، زرد، سبز و قرمز در دو گروه مردان و زنان ثبت شد. داده ها با استفاده از سامانه بایوفیدبک 2000 شرکت شفرد اتریش در حین نمایش ویدئوی تجاری ثبت شد. پردازش داده های EEG با استفاده از نرم افزار متلب 2018 و مقایسه آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 20 با روش آزمون تحلیل واریانس چندعاملی انجام شد . نتایج نشان داد که عامل رنگ اثر معناداری بر توان باند فرکانسی تتا، آلفا و بتا ندارد. برخلاف آن اثر جنسیت معنادار بود و الگوی الکتروانسفالوگرافی مغز شرکت کنندگان فارغ از رنگ در دو جنس زن و مرد متفاوت بود، به طوری که توان عادی شده الکتروانسفالوگرافی زنان در تمامی رنگ ها بیشتر از مردها مشاهده شد. بنابراین رنگ درباره کالای تجملی فرهنگی نتوانست اثر متفاوتی بر الگوی الکترو ا نسفالوگراف ناحیه فرونتال گروه زنان و مردان بگذارد، اما قشر مغزی زنان زمان پردازش رنگ های مختلف نسبت به مردان فعال تر عمل کرد.
بررسی تاثیر موسیقی بر احساس لذت مشتریان خانم در بازایابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
137 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرعت موسیقی بر احساس لذت مشتریان در خرید اینترنتی است که با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام و سنجش عملکرد مغز و ذهن ناخودآگاه مشتریان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر روش تجربی است. دستگاه الکتروانسفالوگرام، دستگاهی برای ثبت سیگنال های مغزی است که معمولاً در پزشکی استفاده می شود و امروزه در بازاریابی نیز کاربرد بسیار دارد. خروجی های این دستگاه پس از حذف مصنوعات با استفاده از نرم افزار متلب، از طریق آزمون مقایسه میانگین یک جامعه در دو زمان، در نرم افزار SPSS میان نمونه 10 نفری از خانم های دانشجو با سنین بین 26 تا 35 سال از شهر تهران مقایسه شد، نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد احساس لذت در حالت خرید بدون موسیقی با حالت خرید با پخش موسیقی با سرعت کمتر تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و احساس لذت در حالت بدون پخش موسیقی بیشتر از حالت خرید با پخش موسیقی با سرعت زیاد است.
اثر شدت هواداری به فوتبال بر توجه بصری به برند اسپانسر پیراهن باشگاه های لیگ برتر ایران به روش بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
997 - 1014
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر بر آن است که براساس علم اعصاب و تکنیک ردیابی چشم بررسی کند که توجه بصری تماشاچیان تا چه حد می تواند بر دیده شدن برند، اثربخش و شایان توجه باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش 75 نفر در 5 گروه 15 نفره از هواداران مرد فوتبال رده سنی 18 تا 60 سال بودند که به وسیله دستگاه ردیاب چشم طبق پروتکل علم اعصاب آزمایش شدند. اطلاعات حاصل به منظور تحلیل کمی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 به داده های کمی تبدیل شدند و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به عمل آمد و از تحلیل واریانس با سطح اطمینان 95 درصد استفاده شد. نتایج نشان داد که شدت هواداری نگرشی و رفتاری و همچنین علاقه به فوتبال بر توجه بصری به لوگوی پیراهن با توجه به محدوده محرک اثر داشته است. به نظر می رسد اسپانسرها برای دستیابی به اهداف خود، یعنی بهتر دیده شدن و در نتیجه میزان فروش و افزایش درآمد کالاها و خدمات خود از طریق تبلیغات روی پیراهن ورزشکاران، باید اندیشه ها و پیام های خودآگاه و ناخودآگاه تماشاچیان را درک و تبلیغات خود را با پیام های خاص و موردنظر مخاطبشان مناسب سازی کنند.
تاثیر بازاریابی عصبی بر رفتار خرید ناگهانی خریداران برندهای ورزشی با توجه به نقش میانجی اشتیاق به برند و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1397 و ابتدای سال 1398 با هدف بررسی تاثیر بازاریابی عصبی بر رفتار خرید ناگهانی خریداران برندهای ورزشی با توجه به نقش میانجی اشتیاق به برند و ارائه مدل انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش کلیه خریداران فروشگاههای برندهای ورزشی در استان خراسان رضوی، که تعداد آنها بسیار زیاد و نامشخص می باشند. می باشند، با شیوه شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، تعداد 20 فروشگاه بزرگ در شهر مشهدخیابان امام خمینی و مرکز اصلی توزیع در مشهد و 10 فروشگاه در 10 شهر استان بطور تصادفی انتخاب انتخاب و 384 پرسشنامه بین خریداران توزیع شد. در این تحقیق محقق از سه پرسشنامه بازاریابی عصبی ایزر و همکارانش (2011)، رفتارخرید ناگهانی مصرف کنندگان بسوش (2016) و اشتیاق به برند زایچکوسکی (1985) استفاده گردید.. بازاریابی عصبی بر رفتارخرید ناگهانی خریداران برندهای ورزشی از طریق اشتیاق به برند تاثیر غیر مستقیم دارد. ارتباط بین ایجاد هویت برتر محصولات ورزشى در ذهن مشتریان نشان دهنده آن است که، شخصیت نام تجارى قدرتمند و معتبر برند محصولات مى تواند مشتریان را به سمت مصرف سوق دهد زیرا مشترى این حس ذهنی را دارد که شخصیت نام تجارى بازتاب دهنده و تداعى کننده شخصیت خود اوست
حضور برون دادهای پژوهشی حوزه بازاریابی عصبی در رسانه های اجتماعی: مطالعه آلتمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مطالعه میزان حضور بروندادهای پژوهشی حوزه بازاریابی عصبی در رسانه های اجتماعی صورت گرفته است.روش پژوهش: پژوهش حاضر نوعی مطالعه توصیفی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی و آلتمتریکس انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 482 مقاله پژوهشی، مقاله مروری، یاداشت سردبیر، نامه به سردبیر و فصل کتاب است که طی سال-های مختلف در حوزه بازاریابی عصبی منتشر و در پایگاه استنادی وب آو ساینس نمایه شده است. داده های پژوهش از پایگاه های وب آو ساینس و آلتمتریک اکسپلورر استخراج و سپس با استفاده از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: بیشترین میزان اشاره به تولیدات علمی حوزه بازاریابی در توییتر، پتنت ها، فیسبوک اتفاق افتاده و میانگین نمره آلتمتریک این بروندادها برابر با 7/35 بوده است. همچنین این تولیدات 23204 بار در مندلی نشانه گذاری و خوانده شده است. ضمن این که نتایج آزمون همبستگی نشان دهنده وجود رابطه آماری معنادار و مثبت بین تعداد استنادهای دریافتی، و تعداد اشاره در توییتر، فیسبوک و تعداد خواننده در مندلی بود. به بیان دیگر بروندادهایی که استناد بیشتری دریافت کرده اند در توییتر، فیسبوک و مندلی نیز بیشتر حضور داشته و مورد توجه قرار گرفته اند.نتیجه گیری: شاخص های آلتمتریکس می توانند در کنار شاخص های سنتی استنادی، جهت مطالعه اثرگذاری بروندادهای پژوهشی حوزه بازاریابی عصبی مورد استفاده قرار گیرد. از این رو آشنایی پژوهشگران این حوزه با سنجه های جایگزین و اهمیت حضور در رسانه های اجتماعی در افزایش رویت پذیری تولیدات علمی حائز اهمیت است.
تأثیر بازاریابی عصبی بر سبک های تصمیم گیری مشتریان سازمان در شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازاریابی عصبی سبک های تصمیم گیری مشتریان سازمان در شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس پرداخته است. روش اجرای پژوهش بدلیل مراجعه به جامعه آماری از نوع همبستگی قبل و بعد بوده و از نوع کاربرد نیز بصورت کاربردی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مشتریان مراجعه کننده به شعب بانک تجارت در شهر بندرعباس در سال 1397 بوده است. روش نمونه گیری متناسب با جامعه آماری، تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده. از آنجا که جامعه آماری پژوهش حاضر نامحدود می باشد، از فرمول کوکران جهت تعیین حجم نمونه استفاده گردید. به این ترتیب متناسب با روش نمونه گیری و حجم نمونه 384 نفر از مشتریان شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس بعنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. مبانی نظری و مطالعات پیشین این تحقیق به صورت کتابخانه ای و اطلاعات مربوط به آزمون فرضیات با روش میدانی و بوسیله پرسشنامه جمع آوری می گردد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به آزمون فرض ها از پرسشنامه های استاندارد بازاریابی عصبی کانو(1984) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسپرولز و کندل(1986) استفاده نموده ایم. نهایتاً جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در بخش آمار توصیفی، با استفاده از داده های بدست آمده، ویژگی های جمعیت شناختی نمونه مورد بررسی در قالب جداول و نمودارهای آماری ارائه گردید. در بخش آمار استنباطی، مشخص شد که متغیرهای سبک-های تصمیم گیری و بازاریابی عصبی توزیع نرمال دارند و می توان از آزمون های پارامتریک برای آزمون فرضیه استفاده نمود. نتایج پژوهش بیانگر این است که بازاریابی عصبی بر سبک های تصمیم گیری مشتریان سازمان در شعب بانک تجارت شهرستان بندرعباس تأثیر معنادار و مثبتی دارد.
سنجش امواج مغزی، انگیختگی، لذت و تصمیم به خرید در صنعت خدمات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
639 - 657
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش امواج مغزی، انگیختگی و لذت بر تصمیم به خرید خدمات ورزشی بود. تحقیق از نظر هدف کاربردی است و به صورت نیمه تجربی انجام گرفته است. نمونه آماری تحقیق 40 نفر (20 زن و 20 مرد) از دانشجویان رشته تربیت بدنی در محدوده سنی 25 تا 35 سال بودند که داوطلب شرکت در پژوهش شدند. به منظور تهیه ابزار تحقیق، تصاویر متناسب با راهبردهای تحقیق تهیه و روایی محتوایی آنها توسط 10 نفر از متخصصان بازاریابی ورزشی تأیید شد. از دستگاه الکتروآنسفالوگرافی برای ثبت امواج، پرسشنامه دومقوله ای برای سنجش تصمیم به خرید و شکل های خودارزیابی، برای سنجش انگیختگی و لذت استفاده شد. به منظور استخراج داده ها از نرم افزار Matlab 2013 b و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و رگرسیون لجستیک، با استفاده از نرم افزار spss 22 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین توان موج الفا در ناحیه فرونتال مغزی در راهبردهای خیرخواهانه، صحه گذاری، تبلیغ و تخفیف تفاوت معنا داری (05/0 > P)، وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که پاسخ های عصبی روان شناختی درصد زیادی از تصمیم به خرید مصرف کننده را تبیین می کنند. لذا بازاریابان و محققان می توانند با توجه به پاسخ های عصبی روان شناختی مصرف کنندگان اثربخشی بیشتر فعالیت های ترویجی خود را فراهم آورند.
تحلیل پاسخ مغز به برندهای چای داخلی با رویکرد بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
189 - 232
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت برندسازی کالاهای داخلی در عرصه رقابت بین الملل، پژوهش به دنبال بررسی این موضوع است که آیا میان معرفی برند چای داخلی با فعالیت مناطق مرتبط با تصمیم گیری و قضاوت در مغز ( Fp1 و Fp2 ) ارتباط بیشتری وجود دارد یا طعم آن. به این منظور امواج مغزی دامنه آلفا و بتای 10 آزمودنی در سه وضعیت چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند ناآشنا، چشیدن ناآگاهانه طعم چای برند موردعلاقه و چشیدن آگاهانه طعم چای برند موردعلاقه موردبررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 در زمان چشیدن چای موردعلاقه با آگاهی از برند و ناآگاهی از آن رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بین فعالیت مغزی ناحیه Fp1 و Fp2 در زمان چشیدن چای با برند ناآشنا و برند موردعلاقه در زمان آگاهی از برند رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که طعم و برند چای موردعلاقه بر فعالیت مغز تأثیر می گذارند، اما برند بیشتر از طعم محصول موجب افزایش فعالیت مغز در نواحی تصمیم گیری و قضاوت می گردد .