مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین محتوای تربیتی دعای کمیل بر اساس ساحت های شش گانه تربیت است. در این پژوهش دعای کمیل از ابعاد گوناگون تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر کیفی و به شیوه تحلیلی_توصیفی انجام گرفته است. پرسش هایی که در این پژوهش باید به آن ها پاسخ داده شود عبارتند از: 1. مؤلفه ها ی هر یک از ساحت های شش گانه تربیت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران کدام اند؟ 2. مصادیق مؤلفه های هر یک از ساحت های تربیتی در دعای کمیل کدامند؟. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در دعای کمیل، از میان ساحت های شش گانه، مصادیق بیشتری از مؤلفه های ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی دارد، هرچند که مصادیقی از مؤلفه های سایر ساحت های تربیتی نیز یافت شد. باتوجه به تحلیل های صورت گرفته و نتایج پژوهش، می توان دعای کمیل را در کنار سایر منابع معتبر دینی، منبع تربیتی مناسبی به حساب آورد.
موانع پیاده سازی سیاست های فرهنگی در ایران (با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
75 - 104
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی یکی از مهم ترین مراحل سیاستگزاری و برنامه ریزی فرهنگی به شمار می رود و بنا به تجربه جهانی، موانع اجرایی می توانند باعث شکست در برنامه ها و سیاست های بالادستی شوند. این پژوهش به بررسی موانع اجرای سیاست های فرهنگی در ایران با رویکرد بازیگرمحور می پردازد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که مهم ترین موانع اجرایی سیاست های فرهنگی کدام اند. به این منظور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان یک سند سیاستی رسمی و بالادستی مهم در حوزه فرهنگی انتخاب شد که بیش از نه سال از اجرای آن می گذرد و مطابق برآوردها، اجرای آن با تأخیر مواجه شده است. نظریه های این پژوهش شامل نظریه تکثرگرایی با رویکرد بازیگرمحور است؛ روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته است و داده های آن عمدتاً با بررسی اسنادی و مصاحبه عمیق با 40 نفر از خبرگان مسائل آموزشی و تربیتی کشور به دست آمده است. در گام اول، 65 بازیگر مهم و مؤثر و مرتبط با اجرای سند تحول شناسایی شدند، سپس تعداد آن ها به 14 بازیگر کلیدی تقلیل یافت. در مرحله بعد با تحلیل مواضع، راهبردها و اقدامات بازیگران کلیدی، جهت گیری هرکدام نسبت به اجرای سند مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد اکثر بازیگران اهتمام جدی نسبت به اجرای سند تحول بنیادین ندارند و لذا نمی توان امیدی به اجرای سند در افق پیش رو داشت. درنهایت، پیشنهادهایی به منظور اتخاذ رویکردهای تعاملی و مشارکتی برای جلب مشارکت تمامی بازیگران مرتبط با اجرای سند از سوی نهاد اصلی و مرجع (دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش) ارائه شده است.
بازنمایی تغییرات اجتماعی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
138 - 172
حوزههای تخصصی:
مفهوم بازنمایی همزمان با چرخش زبانی در علوم انسانی به عنوان موضوع قابل توجه حوزه مطالعات فرهنگی تبدیل شد. درنتیجه، این مطالعات، بافت های وسیع تر اجتماعی و فرهنگی و چگونگی تغییرات اجتماعی در مرکز توجه قرار گرفت. بر این اساس، توجه به بازنمایی اجتماع و چگونگی تغییرات آن ضروری است. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که با هدف حل بخشی از مشکلات نظام آموزش و پرورش کشور ساخت یافته؛ سطح اجتماع را چگونه بازنمایی می کند و این بازنمایی خاص، چه پیامدی را موجب می گردد؟ به این منظور، روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه روش بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی، انتخاب و سپس از طریق سازوکارهای زبان شناختی مایکل هلیدی، در قالب مراحل سه گانه، بازسازی و درنهایت، با استفاده از این روش، متن سند بررسی و نتایج ارائه شد. اجتماع از منظر سند مذکور دارای هفت حوزه آموزش و پرورش، سیاسی اداری، فرهنگی، دینی، رسانه و ارتباطات، حرفه ای و اقتصادی و سلامت و بهداشت است. این حوزه ها به لحاظ اعتبار در جایگاه تساوی نیستند؛ بلکه درنهایت، این نظم گفتمان دینی است که در مقام اول قرار می گیرد و امکان می یابد تا دیگر نظم های گفتمان را مورد تفسیر قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ این سند نتوانسته است با استفاده از مبانی فکری نظم گفتمان دینی، تفسیر قابل ملاحظه ای از نظم های گفتمانی دیگر ارائه کند و موجب تغییر جدّی در آنها شود. براین اساس، ترسیم روابط میان هفت حوزه موضوعی سند در راستای یک تغییر اجتماعی در نظام آموزش و پرورش نیز محقق نشده است.
تبیین تحلیلی مشارکت در مدارس از منظر زیرنظام راهبری و مدیریت سندتحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴
189 - 219
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف"اعتبارسنجی ابعاد، مولفه ها و شاخص های مشارکت مدارس در اجرای زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش"، اجرا گردید. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها آمیخته اکتشافی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، بر مبنای نظریه داده بنیاد و به روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. در این راستا و پس از شناسایی و تاکید ابعاد، مولفه ها و شاخص ها در بخش کیفی، در نهایت 61 شاخص در قالب 17 مولفه و 6 بعد از طریق جامعه آماری پژوهش در مرحله کمی که شامل 400 نفر از مدیران مدارس دوره دوم متوسطه شهر تهران بود، با نمونه آماری 196 نفر(138 مدیر زن و 58 مدیر مرد) اعتبارسنجی شد، که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نمودند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تاییدی، 61 شاخص این پژوهش در قالب 6 بعد قلمرو مشارکت: مبنای مشارکت، سطح مشارکت، فرم مشارکت، حدود مشارکت و درجه مشارکت، مورد تایید قرارگرفت. لذا باتوجه به نتایج پژوهش مذکور، الگوی حاضر می تواند به عنوان راهنمای عمل مدیران مدارس دوره متوسطه درراستای عملیاتی نمودن برنامه های زیرنظام راهبری ومدیریت سند تحول بنیادین آموزش وپرورش به شیوه ای نوآورانه مورداستفاده قرارگیرد تا در فرایند اتخاذ تصمیمات با بهره گیری از خردجمعی و جلب مشارکت های همگانی، عمل نموده و مشارکت جویی را در تمامی ابعاد محیط آموزشی، مدنظر قراردهند.
نگرشی بر روند تحولات کتب فارسی خوانداری دوره ابتدایی با تمرکز بر ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تحولات کتاب فارسی خوانداری دوره ابتدایی با تمرکز بر ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری آن کتب فارسی خوانداری دوره ابتدایی تالیف شده از سال تحصیلی ۹۱ (همزمان با تصویب سند تحول بنیادین) تا سال تحصیلی ۹۹ است که به عنوان نمونه به بررسی کتب پایه ششم این مقطع در این بازه زمانی پرداختیم. ابزار اندازه گیری چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد. نتایج حاکی از این است که کتاب خوانداری پایه ششم در طول این بازه زمانی دو تغییر را تجربه کرده است و برآیند ها نشان از سیر صعودی ضعیفی در میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیتی هستند.
تحلیل مبانی فقهی ساحت های شش گانه تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
189 - 206
حوزههای تخصصی:
ساحت های شش گانه تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، با توجه به نیازهای مختلف انسان و بر مبنای رفع این نیازها و شکوفایی استعدادها و توانمندی ها و حرکت در مسیر حیات طیبه تدوین شده است. اندیشمندان نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران برای طراحی این ساحت ها که زمینه ساز تحولی عظیم در جامعه است، بر اصول و مبانی مختلفی تکیه کرده اند. این نوشتار در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین انعکاس بن مایه-های فقهی در ساحت های شش گانه تربیتی، به بررسی مبانی فقهی بر اساس آیات و روایات و آرا و نظرات فقها در ساحت ها بپردازد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که ساحت های مختلف تربیتی همخوانی و همسویی گسترده ای با آموزه های اسلامی دارد و صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت کشور، ساحت ها را بر این اساس نوشته اند. زیرا اهمیت اتکاء به این مبانی برای بروز توانمندی ها و رسیدن به حیات طیبه و کمال مطلوب، انکارناپذیر است.
تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی براساس ساحت های تربیت سیاسی و اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
درک مناسب موقعیت اجتماعی و سیاسی و مواجهه خردمندانه با آن بر اساس نظام معیار اسلامی از اهداف اساسی ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی در سند تحول بنیادین است. یکی از راه های اساسی دستیابی به این ساحت در نظام تعلیم و تربیت، کتاب های درسی فارسی است و دوره ابتدایی به جهت شکل دادن به شخصیت فردی و اجتماعی دانش آموزان از جایگاه مهمی برخوردار است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا به دنبال بررسی جایگاه این ساحت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است تا میزان توجه به مولفه های تربیت سیاسی و اجتماعی را نشان دهد، جامعه آماری، کتاب های فارسی مقطع ابتدایی پایه اول تا ششم است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که علی رغم تاکید شورای برنامه ریزی تالیف کتب فارسی، مولفان کتاب های فارسی به این ساحت در حد جایگاه خود توجه نکرده اند و برخی کتب مانند پایه اول و دوم دوره ابتدایی به این ساحت ها کمتر و در سال های پایانی این دوره، بیشتر پرداخته شده است. بیشترین میزان توجه در شش سال مربوط به «آشنایی با قهرمانان تاریخی ملی و مذهبی و احترام به نماد ملی» مربوط به ساحت تربیت سیاسی با 37 مورد و کمترین توجه مربوط به دو مولفه «حفظ اسرار دیگران» و «توانایی های زبان ملی، محلی و جهانی» از ساحت تربیت اجتماعی با سه مورد بوده است.
مدل مفهومی دانشگاه فرهنگیان بر اساس سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش
تحوّل نظام دانشگاه فرهنگیان در راستای سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش، از جمله مباحثی است که در حوزه تصمیم گیری های راهبردی و سیاست گذاری ها به آن ها پرداخته می شود. تعمّق در سند تحوّل بنیادین آموزش وپرورش و اساسنامه دانشگاه، بیانگر این نکته است که متناسب سازی ساختار و منابع آموزشی دانشگاه، امری اجتناب پذیر می باشد. تحقیق حاضر با هدف ضرورت اهتمام به ساختار و منابع دانشگاه و ارائه مدل متناسب در راستای اسناد بالادستی است. این مطالعه در دو قسمت انجام شده است. در قسمت نخست از روش توصیفی و در قسمت دوم از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مفهومی نظام آموزشی دانشگاه فرهنگیان، بر مبنای شرایط علّی، راهبردها، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر و نتایج و پیامدها شکل گرفته است. عدم تناسب چینش دروس تربیتی و تخصصی بر جزیره ای شدن گروه های آموزشی و عدم اتصال به اهداف کلان دانشگاه تأثیرگذار بوده و نیازمند بازسازی در تبصره ۲ ماده ۲۳ اساسنامه است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های جذب، نگهداشت و توانمندسازی دانشجو معلمان در نظام تربیت معلم کشور با تأکید بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حفظ کرامت معلمان و نقش آموزش و پرورش در ارتقا و پیشرفت جوامع بشری، استقرار الگوی جامع جذب، نگهداشت و توانمندسازی در نظام تربیت معلم را ضروری کرده است. هدف این مقاله طراحی الگوی جذب، نگهداشت و توانمندسازی و شناسایی عناصر و مؤلفه های آن در نظام تربیت معلم کشور است. رویکرد مورد نظر در این پژوهش کیفی و روش نظریه داده بنیاد بود. جامعه پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان حوزه تربیت معلم بودند که در زمینه موضوع پژوهش تجارب ارزشمندی داشتند. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از رویکرد هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از معیار اشباع نظری داده ها انجام گرفت. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و مطالعه متون حاوی نظرات مشارکت کنندگان در وبگاه ها و رسانه ها جمع آوری شد. برای استخراج چارچوب ابعاد و مؤلفه های جذب، نگهداشت و توانمندسازی دانشجومعلمان از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی منابع و متون مرتبط استفاده شد. با استفاده از تحلیل مضمون، چارچوب اولیه شامل 122 مضمون پایه و 18 مضمون سازمان دهنده حول مضمون فراگیر ابعاد جذب، نگهداری و توانمندسازی دانشجومعلمان سازماندهی شد، این مضامین مرتبط و در هم تنیده و پویا بودند، به گونه ای که یک دانشجومعلم اگر بخواهد در چارچوب شایستگی های حرفه ای معلمان طراز جمهوری اسلامی ایران بگنجد، باید این شایستگی ها را در کنار هم داشته باشد و آن ها را با هم رشد و توسعه دهد. نظام آموزشی تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان نیز باید شرایط و زمینه های مناسب با این چارچوب سازمان دهی شده را فراهم کند.
از هوشمندی تا خردمندی: نقدی بر تلقی نظام تربیتی از فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
81 - 106
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر که از بُعد روش شناسی تحقیق، تحلیلی، از منظرِ هدف، نظری، و از نظرِ نوع، کیفی به شمار می رود، به دنبال تحلیل و طبقه بندی دیدگاه ها و رویکردهای فلسفی و تربیتی در قبال استفاده از فناوری های نوین در حوزه تعلیم و تربیت است. در این زمینه دو سؤال اساسی مطرح این است: آیا فناوری یک پدیده ارزشی است یا غیرارزشی؟ و دوم اینکه، در به کارگیری فناوری کدام یک از سه عامل عمده زیر نقش تعیین کننده را به عهده دارند: کاربر، عوامل اجتماعی، و یا عوامل فناورانه؟ بسته به دیدگاه های مختلف فلسفی و تربیتی، پاسخ های متفاوتی برای این دو سؤال ارائه می شود. مقاله حاضر ضمن طبقه بندی پاسخ های مطرح شده، درصدد روشن کردن موضع نظام آموزش و پرورش کشور در این زمینه است؛ لذا سؤال های زیر را پی گیری می کند: پاسخ نظام آموزش و پرورش ایران به دو سؤال فوق چیست؟ تأکید بر استفاده "هوشمندانه از فناوری" در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بر چه برداشتی از فناوری استوار است؟ تحلیل محتوای سند تحول، و همچنین تجربه چند دهه گذشته حاکی از آن است که نظام آموزش و پرورش در مقام نظر و عمل، از رویکرد ابزارگرایی پیروی کرده است که با نقدهای جدی مواجه است. در انتها ضمن هشدار نسبت به پیامدهای نامطلوب پیروی از دیدگاه ها ابزارگرایی، پیشنهاد شده است که فناوری به طور همه جانبه مورد بررسی و تأمل قرار گیرد و از دیدگاه های ترکیبی و جامع نگر پیروی شود.
بررسی جایگاه آموزش شهروندی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند 2030 یونسکو و تطبیق آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی از یکسو در چارچوب مرزهای یک کشور و به واسطه ی عضویت در یک جامعه ی سیاسی و بر اساس اقتضائات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی یک کشور تعیین و معمولاً در قانون اساسی کشور مشخص می شود و از سوی دیگر تحت تأثیر اسناد بین المللی قرار می گیرد. از آنجا که آگاه سازی افراد جامعه از حقوق شهروندی و نهادینه کردن آن در جامعه نیازمند آموزش است، پژوهش حاضر به بررسی جایگاه آموزش شهروندی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اعلامیه حقوق بشر اسلامی و تطبیق آن با سند 2030 یونسکو و اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است و جامعه ی آماری تحقیق شامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند 2030 آموزش یونسکو، اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی است. مطالعه ی حاضر از نوع اسنادی است و داده های آن به شیوه ی کتابخانه ای-اسنادی جمع آوری شده است. نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که در یک بررسی مقایسه ای اعلامیه حقوق بشر اسلامی فاقد برخی مؤلفه های اساسی موجود در اعلامیه جهانی حقوق بشر است. از سوی دیگر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران، که از مهمترین اسناد سیاستگذاری آموزشی است، فاقد برخی مؤلفه ها و شاخص های مرتبط با آموزش شهروندی است.
طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
29 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزش در دانش آموزان بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. این پژوهش مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی بوده و داده های مورد نیاز در دو بخش کیفی (بر اساس تحلیل مضمون ) و کمی (بر پایه روش پیمایشی) گردآوری شد. در بخش کیفی جامعه آماری شامل منابع دست اول و دوم، اسناد بالادستی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، همچنین در بخش مصاحبه، جامعه آماری، متشکل از 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران در خصوص آموزش و پرورش و روانشناسی است، که به روش نمونه گیری هدفمند ( گلوله برفی) انتخاب شدند . در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دبیرستان (دوره دوم) شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 است که در این پژوهش تعداد آن ها 249746 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 417 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند و در مجموع تعداد 396 پرسشنامه تکمیل و در تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی، به وسیله نرم افزار MAXQDA و Excel و بخش کمی، به منظور برازش مدل مفهومی با داده های میدانی از روش حداقل مربعات جزیی و به کمک نرم افزار 3- SmartPLS و 23-SPSS انجام شد. نتایج بخش کیفی منجر به شناسایی 3 بعد (ارزش های اسلامی، ارزش های اخلاقی، هویت) و 18 مؤلفه شد. نتیجه کلی حاصل از پژوهش بیانگر آن بود که یافته های بخش کمی مؤید بخش کیفی است.
کاوشی پدیدارشناسانه بر تعیین مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایۀ دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۲۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای برای دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه انجام شده و برای اجرای آن از روش تحقیق ترکیبی (کیفی-کمی) استفاده شده است. جامعه هدف افراد متخصص و مطلع در حوزه های سواد رسانه ای و برنامه درسی در آموزش و پرورش بود. در بخش کیفی بیست متخصص در زمینه موضوع مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرارگرفتند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. مصاحبه ها پس از ضبط، بازنویسی، کدگذاری و تحلیل شدند. از تحلیل داده های کیفی، مهارتهای سواد رسانه ای در حوزه های مفهومی، ارتباطی، اخلاقی، فنی و فناورانه با 14 مؤلفه اصلی و 64 گویه استنباط شده است. در بخش کمی، نتایج مطالعه کیفی در قالب پرسشنامه ای در اختیار 180 تن از خبرگان آموزش و پرورش و معلمان تفکر و سواد رسانه ای با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه را متخصصان برنامه درسی تأیید کردند و پایایی آن با آلفای کرونباخ (0/90) محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی، در راستای تحلیلهای تکمیلی از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی، با تأکید بر نرم افزار لیزرل بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مؤلفه های احصاشده بار عاملی کافی برای پیش بینی مهارتهای سواد رسانه ای دارند. همچنین نتایج آزمون آماری نشان داد که الگوی طراحی شده در مدارس ایران از برازشی مناسب برخوردار است. نتایج این مطالعه می تواند به منزله مکمل برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مدارس استفاده شود.
بررسی محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس شاخص های هویت ملی، اخلاق، آداب و مهارتهای زندگی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
کتب درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام های آموزشی محسوب می شود. به لحاظ اهمیتی که محتوای کتابهای درسی در برانگیختن و تأمین نیازها و نیز تسهیل در امر یادگیری دانش آموزان دارد، این مقاله به بررسی محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی بر اساس شاخص های هویت ملی، اخلاق، آداب و مهارت های زندگی در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(1390) پرداخته است. جامعه اول پژوهش، کتاب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی(پایه چهارم ،پنجم و ششم) و واحد تحلیل جملات کتاب است. جامعه دوم تعداد ۳۰ نفر از معلمان منتخب سه پایه (چهارم ،پنجم و ششم) ابتدایی شهرستان دماوند بخش مهرآباد رودهن به صورت تمام شماری بود. روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه مقوله فوق و سیاهه تحلیل محتوا بود. برای محاسبه پایایی و روایی از آلفای کرونباخ با 80/۰ وروایی محتوایی استفاده شد؛ درمجموع با استفاده از آزمون خی دو نتایج زیر حاصل شد: از دید معلمان، کتاب اجتماعی دوره دوم ابتدایی در سطح متوسط (۴۳ %) به مؤلفه هویت ملی، در سطح پایین تر از متوسط با ( ۳۶ %) به مؤلفه آداب و مهارت های زندگی و در سطح متوسطی (۵۰%) به مؤلفه اخلاق در نظام اجتماعی پرداخته است. در تحلیل محتوا، از میان مقوله های هویت ملی به ویژگی های جغرافیایی با (۲۳ % ) بیشترین توجه و به نماد ملی و اسطوره ملی به ترتیب با (۵/۱۵% و ۰۷ %) کمترین توجه شده است. از میان مقوله های آداب و مهارت های زندگی به تصمیم گیری بیشترین توجه (۴۹%) و به تفکر انتقادی و مقابله با استرس با (۰۶% و ۵% ) درصد به ترتیب کمترین توجه شده است. از میان مقوله های اخلاق در نظام اجتماعی به میهن دوستی بیشترین توجه (۳۲%) و به عدالت جویی (۱۳%) کمترین توجه شده است.
تربیت اقتصادی به مثابه تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزه ها و موقعیت های مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال می شود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود می داند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیت های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز می باشد و با توجه به اینکه تکنولوژی ها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا می توان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاک های پراگماتیستی (توانایی در حل مسائل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی می پردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین می نماید؛ البته بر اساس یافته ها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.
تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در توجه به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تربیت حرفه ای و مهارت آموزی و توجه به هدایت تحصیلی دانش آموزان به سمت تربیت حرفه ای در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی است که در آن از روش آمیخته غالب استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل کمی برای تأیید و اعتباربخشی نتایج بخش کیفی، با استفاده از روش های آمار توصیفی انجام گرفته است؛ داده هایی کمی به وسیله نرم افزار آماری SPSS25بر اساس تعداد دفعات تکرار و فراوانی واحدهای شمارش تحلیل شد. جامعه آماری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) بود و کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. نتایج نشان دهنده آن است که سند در تعاریف ساحت های تعلیم و تربیت، شایستگی های پایه و بیانیه مأموریت ها، به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی به صورت مناسبی توجه داشته است؛ ولی برخلاف طرح موضوع در تعاریف سند، به تربیت حرفه ای و مهارت آموزی در گزاره های ارزشی بیانیه ارزش های سند (5 گزاره از 30 گزاره)، ویژگی های مدرسه در افق 1404 (2 ویژگی از 17 ویژگی)، مؤلفه های تربیت دانش آموزان در اهداف کلان سند (4 مؤلفه از 45 مؤلفه تربیت)، هدف های عملیاتی (4 هدف از 23 هدف) و راهکارهای عملیاتی (سهم 6 درصد، 8 راهکار از 131 راهکار) به صورت مناسب توجه نشده است.
طراحی الگوی مشارکت در نظام آموزشگاهی در راستای عملیاتی کردن زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
51 - 76
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با توجه به اهمیت و نقش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، با هدف کلی طراحی الگوی مشارکت در نظام آموزشگاهی در راستای عملیاتی کردن زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین، اجرا شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی است. از نظر ماهیت و نوع مطالعه، پژوهش حاضر بر مبنای نظریه داده بنیاد و به روش پیمایشی مقطعی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، هشت متخصص حوزه تعلیم وتربیت در سطح ستاد دارای سابقه کار پژوهشی مرتبط با موضوع و 22 صاحب نظر و خبره عضو ستاد اجرایی سند تحول بنیادین از ادارات کل آموزش وپرورش سراسر کشورکه مجری برنامه های سند تحول بودند، انتخاب شدند و از طریق مصاحبه و فن دلفی، الگوی مشارکت نظام آموزشگاهی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با 61 شاخص در قالب 17 مؤلفه و 6 بعد شناسایی شد. 61 شاخص مورد تأیید این پژوهش در قالب 6 بعد شامل قلمرو مشارکت، مبنای مشارکت، سطح مشارکت، فرم مشارکت، حدود مشارکت و درجه مشارکت، طبقه بندی شدند. از این رو الگوی حاضر را می توان به منزله راهنمای عمل مدیران مدارس متوسطه به منظور بهره گیری از خرد جمعی و جلب ظرفیتهای مشارکت جویانه درون و برون سازمانی، برای اجرای زیرنظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در محیط آموزشی، مدنظر قرار داد.
دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل در حیات طیبه بر پایه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با رویکرد فقهی- تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
619 - 644
حوزههای تخصصی:
نظام تعلیم و تربیت کشور نیازمند به روزرسانی و تحولی اساسی است از سوی دیگر نیز اجرای نامحسوس برخی مفاد سند2030 در گوشه و کنار بر ضرورت این تحول در جهت تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی می افزاید. هدف مهم این نوشتار بررسی فقهی تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با هدف دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل بر خدا در حیات طیبه است. بررسی این مهم در راستای تحقق بند 1 از هدف های کلان سند تحول ضروری است. تحقق این هدف والا در تربیت انسانی مؤمن، خداباور، متعهد به وظایف، حق مدار و دارای عزت نفس تجلی می یابد. تحقق این هدف به عنوان یک راهبرد کلان در بعد معرفتی، مبتنی بر «شناخت پروردگار، تقویت ایمان، توجه به ذات باری تعالی و ناامیدی از غیر او و حق مداری و استقامت بر آن» که همگی از زمینه ها و عناصر توکل به شمار می رود. این مقاله به این پرسش اساسی می پردازد: «برپایه بررسی سند تحول بنیادین، عناصر کلیدی خداباوری و توکل در حیات طیبه چیست؟» برای دستیابی به پاسخی متقن، مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به تحلیل مفاد آیات و روایات پرداخته و با بهر ه گیری از روش های استظهار از متن مطابق مبانی اصول استنباط، مهم ترین عناصر رشد خداباوری و توکل را استنباط کرد. از مهم ترین نتایج پژوهشی تطابق شاخصه های خداباوری در قرآن و روایات با اهداف و راهکارهای عملی سند تحول بنیادین است و همچنین دستیابی به زمینه های توکل که عبارت اند از: «شناخت صفات پروردگار؛ تقویت ایمان؛ باورمندی به ذات لایزال الهی و امید نبستن به دیگران؛ حق مداری و استقامت بر آن».
دلالت های سیاستگذارانه حکمرانی خوب در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
53 - 68
حوزههای تخصصی:
دلالت های سیاستگذارانه هر نظامی در آیینه اسناد بالادستی آن به عرصه ظهور می رسد. اسناد بالادستی مبین اصول، ارزش ها، اهداف و آرمان های هر نظامی است. با توجه به اینکه یکی از رهیافت های مورد توجه در اداره سازمان های آموزشی، حکمرانی خوب است، پژوهش حاضر به منظور شناسایی دلالت های سیاستگذارارنه حکمرانی خوب در اسناد بالادستی آموزش و پرورش انجام شده است. در این پژوهش به صورت موردی سند تحول بنیادین آموزش و پروش مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، کیفی از نوع دلالت پژوهی به شیوه نظام مند می باشد. در بخش شاخص های حکمرانی خوب، ۲3 شاخص از ادغام شاخص های هفت منبع علمی احصا شد. سپس دلالت های موجود در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش برای شاخص های احصا شده مورد بررسی قرار گرفت. مجموعه دلالت های استخراجی پژوهش نشان داد که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دلالت های قابل توجهی از حکمرانی خوب می توان یافت که نشان دهنده اهمیت موضوع نزد تدوین کنندگان سند می باشد. البته دلالت های احصا شده نشان داد که بر برخی شاخص ها از جمله اخلاق مداری تاکید بیشتر و بر برخی دیگر مانند اجماع محوری تاکید کمتری شده است. اکثر دلالت های احصا شده به صورت گزاره های کلی و غیر شفاف تدوین شده اند. با توجه به دلالت های تمرکززدایی و کیفیت تنظیم گری می توان گفت همچنان بازیگر کلیدی در اداره نظام تعلیم و تربیت، نظام حاکم می باشد و اعطای استقلال لازم به دو بازیگر دیگر حکمرانی خوب (جامعه مدنی و بخش خصوصی) در دستور کار جدی تدوین گران سند نبوده است.
بررسی میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیت در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره دوم ابتدایی
منبع:
قرآن و عترت سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره دوم ابتدایی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتواست. جامعه تحلیلی، شامل کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 96-97 و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سال 1390 است که با توج به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهش، نمونه گیری انجام نشد و کل جامعه تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتواست که روایی آن با استفاده از قضاوت متخصصان تعیین شد. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که از مجموع 426 فراوانی مولفه های مرتبط با ساحت های شش گانه تربیت در سند تحول بنیادین در کتاب هدیه های آسمان، ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی 216 واحد، ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی 87 واحد، ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری 59 واحد، ساحت تربیت علمی و فناوری 47 واحد، ساحت تربیت زیستی و بدنی 13 واحد و ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای 4 واحد را به خود اختصاص داده اند. همچنین کتاب پایه پنجم با 154 واحد، دارای بیشترین فراوانی است.