مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
کارگزار
منبع:
شاهد اندیشه دوره سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
239 - 268
پرسش از اخلاق در ساحت سیاست، یکی از اساسی ترین پرسش هایی است که با شکل گیری انقلاب اسلامی در اندیشه سیاسی معاصر ایران مطرح شده است و مؤلفه های حاصل از پاسخ به این پرسش مهم ترین شاخصی است که به کمک آن مدیران سیاسی را می توان در دوره های مختلف مورد قضاوت قرار داد. در چنین شرایطی نیازمند شناخت واقع بینانه از دو مقوله اخلاق و سیاست، با در نظر گرفتن عناصر زمان، مکان و اوضاع سیاسی-اجتماعی هستیم به طوری که مفاهیم اخلاقی کمک کند تا ضرورت وجود ارزش ها به دستورهای آمرانه و تکالیف اجباری نینجامند و با توجه به نیازهای موجه از سوی مردم پذیرفته شوند و از سوی دیگر منجر به پایبندی دولت به رعایت مسائل اخلاقی گردد. چراکه دولتی که قواعد اخلاقی را زیر پا می گذارد، قوانین حقوقی را نیز رعایت نخواهد کرد. لذا در این پژوهش تلاش شد تا با واکاوی رابطه اخلاق و سیاست در حکمرانی اسلامی و همچنین مرور الزامات آن در سیره ائمه، شاخص های اخلاق سیاسی مدیران در سیره امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) مبتنی بر روش تحلیل مضمون از نهج البلاغه استخراج گردد. نتایج بیانگر آن بود که این مؤلفه ها در قالب دو محور بینشی (11 شاخص) و رفتاری (14 شاخص) قابل تدقیق است.
گذار به دموکراسی: نقش و تاثیر ارتش در تحولات مصر( 2013- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
227 - 199
به دلیل فراگیر و جهانی شدن آموزه های دموکراسی از یک سو و اقتدارگرا و غیردموکراتیک بودن نظام های سیاسی در کشورهای عرب خاورمیانه از دیگر سو، پذیرفته شده است که خیزش های مردمی این نقطه از جهان در سال 2011 به نوعی گذار دموکراتیک تلقی شود. خیزش انقلابی مردم مصر نشان داد که جوانان اصلی ترین کارگزاران آن بوده اند. اما نکته ای که در تحلیل کارگزاران تحول 2011 تا 2013 مصر مغفول مانده است نقش و تاثیر ارتش در فرآیند و برآیند گذار می باشد. این تحقیق با روشی تبیینی به بررسی نقش و تبیین تاثیر ارتش در این گذار می پردازد و در همین راستا، با توسل به نظریات پُل بروکر و آلفرد استپان به این نتیجه می رسد که ارتش گرچه اساساً در مقام حکومت در دهه 1950 عمل کرد اما در طول 60 سال گذشته با نفوذ در حوزه های اقتصادی و سیاسی توانسته به نهادی قدرتمند تبدیل شود. عمل در مقام نهاد به ارتش این امکان و توان را داد تا در دوران گذار از راه حکمیت و در دوران مابعد گذار، و برای مقابله با اقتدارگرایی اسلام گرایان، با حمایت فشار اجتماعی از جانب لیبرال ها با بهانه حفظ منافع ملی گذار را مدیریت کند و قدرت را مجدداً به دست بگیرد.
تأثیر پیکرگردانی بر تغییر جایگاه شخصیت در پاره ای از قصه های عامه (با نگرش به نظریه «شخصیت» از دیدگاه کلود برمون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
39 - 68
پیکرگردانی یا ترنسفورم به تغییر ماهوی شخصیت انسانی یا غیرانسانی بر اثر نیرویی فرازمینی اطلاق می شود. مقاله حاضر بر آن است که این استحاله ماهوی شخصیت های قصه های عامه را در چهارچوب نظریه روایت شناسی کلود برمون مورد بررسی قرار دهد. کلود برمون در طبقه بندی نقش شخصیت در روایت داستانی، شخصیت های «کارگزار» و «کارپذیر» را براساس بسط نظریه تقابل دوگانه لوی استروس در مورد شخصیت های کنش گر مورد نظر ساخت گرایان مطرح کرد. کارگزار در قصه، نقشی فعال، مؤثر و پویا دارد و نقطه مقابل آن، کارپذیر دارای نقشی منفعل و تأثیرپذیر است. پژوهش حاضر برآن است به این پرسش پاسخ دهد که براساس نظریه برمون، پیکرگردانی در قصه های عامه، چگونه می تواند منجر به تغییر کارکرد شخصیت شود و به تبع آن، جایگاه و نقش شخصیت را در قصه از کارگزار به کارپذیر و یا برعکس دگرگون سازد؟ این پژوهش از طریق گردآوری منابع به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی قصد دارد با استدلال های خود به این نتیجه برسد که به طور مشخص در چهار قصه برگزیده از ادب عامه شامل «بلبل سرگشته»، «ماه پیشانی»، «نمکی» و «چل گیس» که به عنوان نمونه های مورد پژوهش انتخاب شده اند، پیکرگردانی سبب می شود که شخصیت داستانی، پس از استحاله در طول قصه از لحاظ تأثیرپذیری از کنش دگرگون شود، کنش های جدیدی خلق کند و یا از کنش های جدید متأثر شود و در نتیجه آن از کارگزار به کارپذیر و یا از کارپذیر به کارگزار تغییر جایگاه بدهد.
دلالت های تربیت زمامدار در اندیشه ابو حامد محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام) ، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های غزالی با توجه به مکتوبات متعددی که در ارتباط با توصیه به حُکام و هدایت ایشان و همچنین تربیت زمامداران دارد به عنوان یکی از اندیشمندان برتر اسلامی حائز اهمیت است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تألیفات غزالی مروری بر اندیشه های او در رابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به تعبیری دقیق تر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه غزالی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سؤال با استفاده از روش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه غزالی پرداخته است. در نهایت ویژگی های زمامدار مطلوب، عوامل تربیت زمامدار و همچنین روش های تربیت زمامدار در اندیشه غزالی احصاء و در قالب یک نمودار مفهومی ارائه گردیده است.
بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی مورد مطالعه برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه از مفاهیمی است که به صورت جدی از برنامه های عمرانی دوران پهلوی شروع شد و با تاسیس نظام جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت اما در دوران جنگ هشت ساله برای مدتی متوقف ماند. توسعه از مفاهیم جدی حوزه سیاست و اقتصاد است که ضمن استقلال علمی هر یک به صورت متداخل نیز عمل می کند. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی به صورت مطالعه موردی برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران انجام می شود تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا تحزب به عنوان یک مفهوم در حوزه توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی در دوره پهلوی و دوران جمهوری اسلامی رابطه داشته است؟ تحقیق از نوع کیفی و توصیفی است که به لحاظ روش شناختی به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در دوران پهلوی؛ تحزب بیش از هر چیز در توسعه سیاسی جای دارد نه در توسعه اقتصادی؛ تحزب در درون حاکمیت به لیبرالیسم گرایش داشتند، اما به نفع نظام تک حزبی حذف و ادغام شدند. تحزب خارج از حاکمیت بیشتر به سوسیالیسم گرایش داشت. توسعه اقتصادی متاثر از جایگاه مشورتی شاه بود. برنامه ریزی عمرانی و اقتصادی نیز در چارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده ماده ای آن و برنامه های عمرانی اجرا شد که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین گردید و احزاب در نظام برنامه ریزی دخالت نداشتند. در دوران انقلاب اسلامی نیز برنامه های توسعه کشور در قالب برنامه های پنج ساله تدوین شد که سازمان برنامه و بودجه کارگزار اصلی تهیه و تدوین برنامه بود. حزب جمهوری اسلامی فراگیرترین حزب بود اما به علت اختلافات ناشی از نگرش و گرایش سیاسی، تاثیرگذاری در نظام اقتصادی نداشت، جامعه روحانیت مبارز تهران نیز دچار اختلاف و انشقاق شد. احزاب کارگزاران سازندگی و گروههای 18گانه اصلاحات بیشترین تاثیرگذاری را در برنامه های توسعه اقتصادی ایران داشتند و به میزانی که از سهم مشارکت احزاب کم شده برنامه های توسعه نیز ناکارا شدند.
بررسی عاملیت ساختار و کارگزار در تحقق دولت اسلامی در اندیشه امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
159 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش مذکور درصدد فراهم آوردن بستری تازه در جهت شناخت و پاسخ دهی به نسبیت سنجی عاملیت ساختار و کارگزار در تحقق دولت سازی اسلامی مبتنی بر رویکرد ساختار کارگزار و با تکیه بر اندیشه امام خامنه ای(مدظله العالی) می باشد.با بررسی اجمالی سیر تطوری نظریات ساختار کارگزار در علوم سیاسی و انتخاب نظریه ساختیابی آنتونی گیدنز به نظر میرسد در تشکیل دولت اسلامی به معنای مرحله سوم از فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی به سوی تمدن اسلامی از منظر امام خامنه ای(مدظله العالی) باید به هر دو وجه ساختار و کارگزار توجه نمود. از منظر معظم له ساختارهای کلان نظام اسلامی که در مرحله دوم از حرکت فرآیندی انقلاب طرح ریزی و منجر به تدوین قانون اساسی گردیده است، با روند تکامل یافته ی امروز مشکل نداشته و بهترین ساختار مورد نیاز برای پیشبرد امور می باشد. لکن علی رغم پیشرفت های شگفت آور و افتخارات چشمگیر که با وجود مشکلات و موانع طاقت فرسا که در بیانیه گام دوم انقلاب به آن ها اشاره گردیده است ، هنوز دولت مطلوب اسلامی به نحوی که به صورت حداکثری با آرمانهای انقلاب اسلامی همسو باشد تشکیل نگردیده است. آنچه که امروز در حرکت انقلاب و تشکیل دولت اسلامی باید مورد مداقه قرار گیرد ایجاد تحول معنوی و معرفتی در جهت اسلامی شدن روش و منش کارگزاران می باشد که اساسی ترین مانع در تشکیل دولت اسلامی است، البته وجود نگاه نقادانه به ساختارهای خرد کشور در راستای تحقق دولت اسلامی تسریع بخش و تسهیل کننده این حرکت کلان خواهد بود.
مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
577 - 604
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه کارآمدی، مقوله ای زمینه مند است، بررسی آن در چهارچوب مبانی نظری هر نظام سیاسی ضروری است. براین اساس در این نوشتار تلاش شده به این سؤال که مؤلفه های کارآمدی نظام سیاسی دینی در گفتمان مقام معظم رهبری چیست؟ پاسخ داده شود. برای این منظور از نظریه چهار سطحی از کارآمدی (که برای کارآمدی مؤلفه هایی مختلف در چهار بُعد اساسی ایده، ساختار، کارگزار و عملکرد قائل است) به عنوان نظریه مبنا استفاده شده است. از روش پدام نیز به عنوان روش تحلیل بهره برداری شده تا پاسخ سؤال اصلی ارائه شود. تحلیل، دیدگاه های رهبر معظم انقلاب نشان می دهد که ایده اصلی ایشان، مقوله حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه است و کارآمدی نظام سیاسی در سطوح چهارگانه نیز مبتنی بر این ایده سامان یافته اند. مؤلفه هایی مانند پاسخگویی به نیازهای زمانه در سطح ایده، ساختار مبتنی بر عدالت و شایستگی در سطح ساختار، ساده زیستی و شجاعت در سطح کارگزار و قانون گرایی در سطح عملکرد، مؤلفه های کارآمدی شناسایی شده اند.
دلالت های تربیت زمامدار در اندیشه حکیم ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
205 - 240
حوزه های تخصصی:
تأکیدات فراوان نسبت به زمامداری و نقش زمامداران در سعادت جامعه، چه در منابع دینی و چه در اندیشه های رهبران جمهوری اسلامی، نشان از ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تربیت زمامداران دارد که تدوین آن علاوه بر نیاز به مبانی مبتنی بر قرآن و سیره معصومین (علیهم السلام)، به استفاده از اندیشه های متفکران مسلمانی که در راستای کاربست مبانی اسلامی در اندیشه خود تلاش نموده اند؛ نیز محتاج است. در این میان اندیشه های فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی حائز اهمیت ویژه ای است به خصوص آنکه زمامدار و تربیت وی، به تبعیت از افلاطون، دغدغه اصلی فارابی نیز بوده است. بر این اساس تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که با استفاده از آثار و تالیفات فارابی مروری بر اندیشه های او دررابطه با تربیت زمامدار داشته باشد و به عبارت دقیقتر این پژوهش به دنبال پاسخی برای این سؤال است که «اندیشه فارابی چه دلالت هایی برای تربیت زمامداران دارد؟» این پژوهش برای پاسخ به این سوال با استفاده از روئش دلالت پژوهی به استخراج و تحلیل سهم یاری ها و سپس دلالت های مرتبط با تربیت زمامداران از اندیشه فارابی پرداخته و در نهایت تلاش کرده است این دلالت ها را در قالب یک نمودار مفهومی ارائه نماید.