مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
آینده پژوهی
حوزه های تخصصی:
گردشگری تجاری همواره اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی وسیعی را به وجود آورده، روند تحولات آن منوط به نحوه تأثیرات این پیشران های گوناگون می باشد لذا مدیران شهری بایستی این پیشران ها را طوری برنامه ریزی کنند که در آینده شاهد تقویت جایگاه صنعت توریسم باشیم. این تحقیق با هدف شناسایی پیشران های ناشی از توسعه صنعت گردشگری تجاری آتی جلفا و بررسی چگونگی ارتباط بین آن ها می پردازد. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست تعدادی از متخصصان و مسئولان اجرایی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی نموده و سپس از روش مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. در ادامه با استفاده از روش های آینده پژوهی (نرم افزارMic Mac) جهت وزن دهی پیشران ها بهره گرفته شده است. تعداد شرکت کنندگانی که در تحقیق مشارکت نمودند متشکل از 20 نفر از متخصصان، کارشناسان و مسئولان اجرایی است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، پیشران های کلیدی شامل دو متغیر" بهبود وضعیت اقتصادی و اشتغال در منطقه و افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی تحت تأثیر توسعه آتی صنعت گردشگری تجاری منطقه قرار خواهند گرفت. علاوه بر این تعدادی از متغیرها که تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری پایینی دارند عبارت اند از: توسعه ثبات سیاسی و امنیتی کشور، ایجاد کارخانه ها و صنایع جدید در منطقه و افزایش فرهنگ گردشگر پذیری مردم.
آینده پژوهی در بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: برزن شش بادگیری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 159
حوزه های تخصصی:
از برجسته ترین ویژگی های هسته تاریخی شهرها، حضور عناصر و بافت های کالبدی و فضاهای شهری غنی و باارزش است. با توجه به ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در یونسکو و مطرح شدن آن در بحث گردشگری، ضرورت حفظ و صیانت از این بافت و تضمین توسعه پایدار آن بیشتر احساس می شود. رویکرد آینده پژوهی با شناسایی فرصت ها و تهدیدهای آینده بافت های شهری، این امکان را فراهم می کند تا بتوان از فرصت های آینده به بهترین شکل استفاده و از پیامدهای منفی تا حد امکان جلوگیری کرد؛ از این رو هدف پژوهش حاضر شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر برای رفع مشکلات بافت تاریخی شهر یزد بر مبنای توسعه پایدار و بررسی روابط متغیرها و نحوه اثرگذاری آن ها بر یکدیگر است. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. ماهیت داده ها کیفی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. برای این منظور، از دیدگاه های 15 کارشناس خبره بافت تاریخی شهر یزد، در شناسایی عوامل کلیدی استفاده شده است. عوامل کلیدی شامل فرسودگی کالبدی، مهاجرت، حس تعلق، امنیت اجتماعی، مشارکت و... بوده است. در مرحله بعد، نیروهای پیشران مؤثر در توسعه برزن شش بادگیری مشخص و این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی شدند. سناریوها نیز با توجه به آن شکل گرفته اند. ارائه انواع سناریوها از محتمل ترین تا مطلوب ترین، راهبردهایی دارند که تکرارپذیری آن ها مبنای کار است. براین اساس، رفع فرسودگی و کاهش جمعیت گریزی با بیشترین تکرار در سناریوها، رتبه اول و راهبرد ارتقای امنیت رتبه دوم را دارد. راهبردهایی مانند ارتقای سرمایه گذاری بخش خصوصی، بهبود وضعیت گردشگری، اعمال مدیریت یکپارچه و بهبود طرح های توسعه شهری در رتبه های بعدی قرار می گیرند. بر این مبنا، راهکارهایی مانند اعطای وام های نوسازی از جانب دولت، بهسازی و نوسازی واحدهای مسکونی، بهسازی و طراحی محورهای پیاده رو، افزایش آگاهی مردم از هویت غنی برزن در سطح ملی و فراملی، ایجاد تسهیلات و بستر مناسب برای سرمایه گذاری شرکت های گردشگری پیشنهاد می شود.
بازآفرینی پایدار شهری بر پایه سناریونگاری (مورد شناسی: منطقه 14 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیشِ روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشِ روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی (مورد شناسی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
109 - 130
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهرنشینی در نتیجه انقلاب صنعتی و پیشرفت های تکنولوژیکی، تأثیرات قابلِ توجهی بر بافت های شهری بر جای گذاشته و موجب برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی و درنتیجه پدیدارشدن بافت های ناکارآمد شهری شده است. رویکرد بازآفرینی پایدار شهری با سیاست یکپارچه، جامع نگر و عملیاتی با ایجاد تغییرات مثبت و پایدار باعث بهبود و ارتقای کیفی بافت های ناکارآمد شهری با اهداف یکپارچه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می شود. رویکرد آینده پژوهی، درجهت رسیدن به توسعه پایدار و مواجهه با مشکلات آینده شهرهاست. این رویکرد، به عنوان شیوه و روش شناختی با درنظرگرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. هدف این مقاله، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر بازآفرینی پایدار ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 است. بر این مبنا روش این پژوهش، ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است و به منظور تجزیه و تحلیل متغیرها، از ترکیبی از مدل های کمّی و کیفی همچون تحلیل ساختاری میک مک و روش دلفی انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که عوامل کلیدی مؤثر بر آینده بازآفرینی شهر یزد در افق 1414 شامل «تحریم های بین المللی»، «نهادهای اجتماعی و مدنی»، «تورم»، « نهادهای موازی در اغلب بخش های حاکمیتی»، «تمرکز اداره ها و مراکز دولتی در پایتخت»، «عملکرد دستگاه های نظارتی و بازرسی»، «سرمایه گذاری داخلی و خارجی»، «فناوری های نوین»، «بحران نظام اداری» و « بحران مالی» است.
آینده پژوهی توسعه متوازن منقطه ای بر مبنای برنامه ریزی سناریوی مبنا مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
17 - 44
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی بر مبنای سناریو در مواقعی به کار می رود که اجرا کنندگان قصد تدوین سیاست های عمومی در فضایی را دارند که نظم و الگوی مشخصی وجود ندارد. این روش به تصمیم سازان امکان می دهد تا طیفی از آینده های باور کردنی را ملاحظه کنند زیرا برای رسیدن به توسعه متعادل و همه جانبه در سطح مناطق نیاز به اطلاعات از تجربه گذشته و دانش درباره آینده می باشد. لذا این پژوهش با هدف آینده پژوهی توسعه متوازن منقطه ای بر مبنای برنامه ریزی سناریو مبنا انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت به دلیل رویکرد آینده پژوهی تحلیلی- اکتشافی است. رویکرد حاکم بر این تحقیق کمی- کیفی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و میدانی گردآوری شد. عوامل تأثیرگذار بر توسعه منطقه ای از طریق پرسشنامه از تعداد 30 نفر از کارشناسان و متخصصین و نخبگان استان اردبیل به روش نمونه گیری هدفمند گردآوری گردید و سپس ماتریس آن تشکیل و برای تحلیل شاخص ها و معیارها از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که از بین 51 عامل کلیدی، 13 عامل در توسعه منطقه ای استان اردبیل مؤثر می باشد. با تهیه سبد سناریو برای این عوامل، 41 وضعیت محتمل برای آنها شناسایی گردید و در مجموع دو سناریو قوی، 1841 سناریو ضعیف، 20 سناریو باورکردنی بدست آمد.
تدوین پیشران های محلی توسعه روستایی با استفاده از روش آینده پژوهی مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
41 - 66
حوزه های تخصصی:
جایگاه جوامع روستایی در توسعه همه جانبه کشور بر کسی پوشیده نیست. با وجود اهمیت توسعه روستایی، امروزه شناسایی و استفاده از توانمندی ها و پتانسیل های محلی در کنار یافتن راهکارهای عملی رفع موانع توسعه، یکی از راهکارهای عملی و تجربه شده موفق برای توسعه روستایی محسوب می شود؛ ازاین رو ضرورت شناسایی پیشران های محلی مؤثر بر توسعه روستایی و برنامه ریزی آگاهانه مبتنی بر آن ها می تواند راهگشای توسعه روستاها باشد. پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، پیشران های کلیدی تأثیرگذار در توسعه روستاهای شهرستان بناب را شناسایی، استخراج و تحلیل کند. روشتحقیقمبتنی برروشدلفیاست.درابتدا،با نظرسنجی از 103 مدیر و کارشناسان حوزه روستا، 34 متغیر کلیدی مرتبط با ویژگی های 29 روستای شهرستان بناب شناسایی شد. در ادامه با استفاده از روش دلفی و با مشارکت 35 خبره روستایی، نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده، مهم ترین پیشران های کلیدی به ترتیب اهمیت، پیشران منطقی کردن قیمت محصولات و حذف دلال و واسطه ها، قطع اثرپذیری روستاها از تحریم ها، گرانی و رکود از طریق استفاده از توانمندی های محلی، توجه مسئولان محلی به الگوهای تنوع معیشتی مانند تغییر الگوی کشت، اصلاح آبیاری، ایجاد اشتغال و کارآفرینی متناسب با مشاغل روستایی، مقابله با خشک شدن دریاچه ارومیه، مقابله با فرسایش خاک متناسب با شرایط خاک هر روستا، کاهش مدت زمان اجرای طرح های عمرانی ازطریق استفاده از امکانات محلی، سرمایه گذاری دولتیدر روستاها، دسترسی به شاخص های رفاه اجتماعی از طریق استفاده از توانمندی های محلی هر روستا، برنامه های آموزش و ترویج در روستاها و توجه به دانش بومی روستایی. همچنین براساس نتایج، روستاهای پرجمعیت و نزدیک به مرکز شهرستان از شرایط مساعدتری برخوردار هستند. درنهایت با توجه به وضعیت روستاهای شهرستان بناب و متناسب با این پیشران ها پیشنهادهای در راستای توسعه روستایی ایران ارائه شده است.
کاربست هوشمندی در آینده پژوهی به منظور دستیابی به فرایندهای «دیدبانی هوشمند راهبردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۹۳
5-31
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «چگونه می توان با بهره گیری از دانش هوشمندی توان دیدبانی سازمان را در راستای جلوگیری از غافلگیری، ارتقا داد؟». به منظور برجسته کردن دیدبانی ابتدا چالش های آن را بررسی و سپس، کاربست هوشمندی را در فعالیت های آینده پژوهی مطالعه کرده ایم. روش پژوهش، آمیخته، طرح پژوهش، اکتشافی متوالی، و نظریه آن، مبنایی بوده است. دانش به دست آمده از مرحله کیفی، از طریق تکمیل پرسش نامه توسط فعالان آینده پژوهی حاضر در مراکز پژوهشی و تصمیم سازی کشور پردازش شد. گفتنی است، جامعه آماری این پژوهش، براساس اطلاعاتی تکمیل شده است که پژوهشگران در مقاله ها، کتاب ها، و کتابچه های مجموعه مقالات ارائه داده اند (معرفی خودشان به عنوان فعال حوزه آینده پژوهی یا فعال حوزه هوشمندی). درنهایت، فرایندهای دیدبانی هوشمند راهبردی، با تکیه بر ویژگی های دانش هوشمندی، ارائه شده است که با بهره گیری از تکرار گام ها برای دستیابی به بیشینه اطلاعات از محیط سازمان، می تواند با اطمینان بیشتری به شناسایی نشانه های ضعیف تغییر، درک نیات راهبردی رقبای سازمان، و هشدار به هنگام راهبردی در مورد شگفتی سازهای آینده بپردازد. این فرایندها می توانند در راستای مدیریت راهبردی در سازمان ها به کار روند و با توجه به کمبود منابع دانشی در حوزه دیدبانی در کشور، برای افزایش کارایی فعالیت های آینده پژوهی، راهگشا خواهند بود.
آینده پژوهی در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
شناخت و درک هرچه بیشتر آینده و ناشناخته هایی که فراروی انسانها و جوامع بشری قرار دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. این شناخت به ما کمک می نماید که از خطر رویارویی با ناشناخته هادوری ننماییم. همچنین آینده شناسی این امکان را به انسانها می دهد که یک قدم پیشتر از حال گام بردارند. اطلاع نسبی از آنچه که ممکن است در آینده اتفاق افتد و وقوع آن محتمل است، ضروری به نظر میرسد. این شناخت به برنامه ریزان و دانشمندان کمک می نماید تا در عرصه های مختلف با اطمینان خاطر برنامه ریزی نمایند.نظریه پردازان معتقدند آینده پژوهی، آینده شناسی است که دریچه ورود ما به آینده را میسر می سازد با توجه به اینکه وظیفه اصلی آموزش و پرورش توسعه نسل آینده است همچنین آموزش و پرورش از پیش دبستان تا دانشگاه ضرورتا بایستی آینده مدار باشد زیرا کارکرد آن در واقع تجهیز دانش آموزان و دانشجویان به دانش و مهارت های لازم برای مشارکت موثر در جامعه در زمان حال و بالاخص برای آینده می باشد.
روش بهینه برای آینده پژوهی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هشتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۲۰
33 - 60
حوزه های تخصصی:
نوپا بودن دانش آینده پژوهی، به خودی خود، محدودیت های بسیاری را در امر تحقیق پدید می آورد. اما فقدان تحقیقات مقدماتی کافی، که گام های نخستین چنین پژوهشی را تشکیل می دهد، از دیگر مشکلات این گونه تحقیقات است. بنابراین، تحقیق حاضر، بر این نکته تأکید می کند که آیا دانش آینده پژوهی و ابزارها و امکاناتی که در اختیار پژوهشگر قرار می دهد، از توانایی مناسبی برای بهره گیری در حوزه ی مطالعات نظامی، به خصوص آینده پژوهی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؟ بررسی چنین موضوعی مستلزم آن است که از یک سو، مبانی این علم و از سوی دیگر، مبانی دینی مرتبط با این مبحث مورد دقت و تأمل قرار گرفته و موارد سازگاری آن ها مشخص گردد تا میزان و شیوه بهره گیری از این دانش را در حوزه مطالعات نظامی روشن شود. بر این اساس تحقیق حاضر برای پاسخ به این سوال که آیا می توان از دانش آینده پژوهی در فرآیند مطلوب مطالعات نظامی بهره گرفت؟ و روش بهینه ای برای آینده پژوهی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که مسئولین در پرتو آن بتوانند حداکثر بهره برداری از مبانی آینده پژوهی در راستای تحقق آن داشته باشند کدام است؟ هدف از این تحقیق شناخت و تبیین روش بهینه برای آینده پژوهی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش تحقیق؛ توصیفی – تحلیل بوده و با استفاده از بررسی اسناد و مدارک، کتابخانه ی تخصصی اطلاعات لازم جمع آوری شده است.
واکاوی بهینه سازی مدیریت اطلاعات مکانی در حوزه دفاعی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۵
29 - 45
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد که بیش از 80% داده های مورد نیاز سازمان ها در امور مختلف مدیریت، برنامه ریزی، اجرا ذاتاً مکانی هستند و یا ماهیت و ویژگی مکانی دارند. با این حال مشکلات قابل توجه ای در زمینه دسترسی، قابلیت استفاده، قابلیت اطمینان، به روز بودن و دقت اطلاعات مکانی وجود دارد. شناسایی دقیق این مشکلات به منظور برنامه ریزی بهتر و مؤثرتر در آینده نه چندان دور جهت غلبه بر این نارسایی ها امری ضروری و حیاتی به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مشکلات پیش روی مدیریت بهینه اطلاعات مکانی در حوزه دفاعی با رویکرد آینده پژهی شکل گرفته است. در این راستا با استفاده از مطالعه ادبیات تحقیق و انجام مصاحبه با خبرگان و متخصصین اطلاعات مکانی، تعداد 40 مشکل در چهار زمینه موجودیت، در دسترس بودن، قابلیت به کارگیری و میزان استفاده از داد ه های مکانی شناسایی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین نارسایی ها به ترتیب در زمینه در دسترس بودن، قابلیت به کارگیری، موجودیت و میزان استفاده از داده مکانی می باشد. توسعه زیرساخت داده های مکانی نیز به عنوان چارچوبی و مکانیزمی پایدار، برای این مشکلات تشریح داده شد. در پایان با توجه به نتایج تحقیق پیشنهادهایی به منظور بهینه سازی مدیریت اطلاعات مکانی در افق 1404 ارائه گردیده است.
آینده پژوهی تغییرات کاربری اراضی شهری در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : یکی از مهم ترین مباحث توسعه پایدار شهری، بررسی و پیش بینی الگوی تغییرات کاربری اراضی است که در ارتباط مستقیم با آلودگی آب وهوا، فرسایش خاک و تغییرات جمعیتی و اقتصادی قرار دارد. شهر فردا، نتیجه تصمیمات امروز است؛ بنابراین نمی توان بدون توجه به آینده و آینده پژوهی برای مسائل و چالش های پیش رو به ویژه درزمینه کاربری اراضی در کلان شهرها آماده بود. هدف: این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی به دنبال بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تبریز در افق زمانی 1397 تا 1407 است. روش : روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی اکتشافی است. اطلاعات لازم از بررسی اسناد فرادست و پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شده است. برای تحلیل نتایج نیز، تکنیک تحلیل آثار متقاطع در نرم افزار میک مک به کار رفته است. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد رشد و توسعه شهری، وابستگی اقتصادی، نقش اقتصادی غالب شهر، طرح های توسعه شهری، گسترش بازار مسکن، روابط تولیدی حاکم، انباشت سرمایه، تغییر عملکرد شهری، بازساخت اقتصادی، قیمت اراضی و مهاجرت، به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی در کلان شهر تبریز دارند.
حفظ هویت با رویکرد پایداری اجتماعی در حوزه ی مسکن آینده
حوزه های تخصصی:
تاثیر زیان بار فعالیت های بشر بر روی جهان طبیعی ادامه ی حیات در بسیاری از نقاط کره ی زمین را به تدریج غیرممکن می کند؛ بنابراین مساله ی اسکان پناهندگان اقلیمی یکی از معضلات پیش روی آینده است، که به دلیل شکل گیری هویتی جدید براساس هم جواری های فرهنگی در زیست گاه های آینده، مساله ی پایداری را علاوه بر بعد زیست محیطی از بعد اجتماعی نیز به چالش می کشد؛ از آنجایی که دوگانه ی سکونت شولتز سکونت را به ضرورت هویت مطرح می کند، پژوهش فعلی از منظر این دوگانه (کجا-چگونه) به آینده پژوهی در حوزه سکونت در راستای پایداری اجتماعی می پردازد. بدین منظور ابتدا به گردآوری اطلاعات در حوزه های آینده پژوهی و آینده پژوهی در حوزه ی سکونت، از طریق مطالعات کتابخانه ای پرداخته سپس جنبش متابولیسم ژاپن به دلیل مشابهت مساله با پژوهش فعلی(هویت از دریچه ی معماری در زمینه ی درگیر بحران های زیست محیطی) به عنوان نمونه ی مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه با پذیرش رویکرد این جنبش(انعطاف پذیری) به عنوان یک اصل نهادینه شده در فعالیت های آینده گرا، با عنایت به دیدگاه خوش بینانه ی مانرما، از روش توصیفی وی در راستای دیدن آینده(اصل کجایی شولتز) و روش سناریو محور وی در راستای ساختن آینده(اصل چگونگی شولتز) این بار از رهگذر امکانات دیجیتال و انعطاف پذیری حاصل از آنها به ارائه ی پیشنهاداتی در راستای پایداری اجتماعی پرداخته شده است.
عوامل فرهنگی موثر بر آینده روابط ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه دو کشور بازیگر مهم منطقه با این ویژگی هستند که در طول تاریخ، بیشتر کشورهای غرب آسیا جزئی از سرزمین یکی از این دو کشور بوده اند. همین موضوع باعث نفوذ فرهنگ این دو کشور در سایر کشورهای منطقه شده است. البته به دلیل شرایط خاص منطقه، بیشتر جنبه های مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی در روابط دو کشور برجسته شده و سطح روابط فرهنگی دو کشور چندان متناسب با ظرفیت های فرهنگی دو کشور نیست.<br /> این پژوهش با رویکرد آینده پژوهی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که عوامل مهم فرهنگی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه در افق ده ساله کدامند؟ روش تحقیق این پژوهش آمیخته(کمی-کیفی) است. در این پژوهش متغیرهای فرهنگی مؤثر بر روابط دو کشور بررسی شده و با توزیع پرسشنامه میان 35 نفر از خبرگان روابط ایران و ترکیه و استفاده از روش تحلیل آی پی اِی(IPA) عواملی که اهمیت و عدم قطعیت آن ها بالاتر از ارزش آستانه بود مشخص شد. درنهایت پنج عامل پیوندهای قومی میان ایران و ترکیه، پان ترکیسم و احتمال حمایت ترکیه از جریان های پان ترکی در ایران، رقابت برای نفوذ نرم در غرب آسیا و نیز رقابت برای نفوذ نرم در آسیای مرکزی و قفقاز و هم چنین ارتباط ایران با شیعیان و حامیان انقلاب اسلامی در ترکیه به عنوان عوامل مهم فرهنگی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه مشخص گردید.<br />
آینده پژوهی تلاش سیستماتیک در قرن 21
حوزه های تخصصی:
آینده پژوهی تلاش سیستماتیک برای بررسی دراز مدت آینده علم، فناوری، محیط و جامعه به منظور شناسایی پدیده های نو ظهور و حوزه های زیر بنایی تحقیقات استراتژیک است که بیشترین منافع اجتماعی و اقتصادی را در برداشته باشد. عصر حاضر، عصر آینده پژوهی است و مدیریت آینده، یکی از راهبردهای اساسی برای اداره جامعه بشری به حساب می آید. سرعت تغییرات در دنیای امروز بیشتر از گذشته است و همه سازمان ها، دولت ها، گروه ها و مردم با پیش بینی آینده، باید خود را برای رودرویی با آن آماده کرده و چشم اندازهای ممکن، متحمل و مرجح را به کمک آینده پژوهی برای خود انتخاب نمایند. امروزه شناخت روندها و توصیف دقیق آینده و ترسیم آنچه در انتظار جوامع است، مقدمه هرگونه طراحی و برنامه ریزی به حساب می آید.آینده پژوهی به عنوان دانش شناخت و شکل دهی به آینده، امروزه جایگاه مهمی در دنیا پیدا کرده و وارد عرصه های مختلف زندگی بشر اعم از فرهنگ، سیاست، اقتصاد، اجتماع و... شده است. این دانش نو پدید، با اینکه ریشه در گذشته تاریخ دارد ؛ اما سامان جدیدی پیدا کرده و دارای اصول، مبانی، رویکردها و روش های خاصی شده است. شاید بتوان بزرگترین هنر آینده اندیشی و آینده پژوهی را ایجاد آمادگی برای رویارویی با آینده دانست. بزرگترین دستاورد دانش نوپای آینده پژوهی این است که امروز به خوبی درک شود که فرآیند تکامل آینده، بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان آن را پیشگویی کرد. رسیدن به آینده مورد نظر و ارتقای دانش آینده پژوهی، مهمترین دستاوردهای تعامل دو سویه آینده پژوهی و مدیریت دانش حوزه علوم انسانی تشخیص داده شده است. همچنین پیش بینی آینده، ایجاد تغییرات مطلوب در آینده و شناسایی عوامل تغییر، مهمترین اثرات ناشی از فرایند آینده پژوهی بر علوم انسانی قلمداد گردیده است.
تدوین سناریوهای زیست پذیری مناطق روستایی براساس اصول آینده پژوهی نمونه مطالعه: شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین سناریوهای زیست پذیری روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب براساس اصول آینده پژوهی انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی نظری و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. قلمرو پژوهش، روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب و جامعه آماری آن، 30 نفر از کارشناسان مرتبط با مبحث زیست پذیری است که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش دلفی، نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد 30 گویه در زیست پذیری روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب اثرگذار است. به دلیل اینکه تمامی مقادیر به دست آمده از آزمون T در ابعاد مختلف در سطح معنادار کوچک تر از سطح خطای 5 درصد بوده اند، با سطح اطمینان 95 درصد توافق جمعی بین کارشناسان در زمینه گویه های پیشنهادی حاصل شد. نتایج حاصل از نرم افزار میک مک نشان می دهد 11 عامل به مثابه عوامل کلیدی در زیست پذیری اثرگذار است. در ادامه با استفاده از تحلیل سناریونویسی، 42 وضعیت محتمل برای 14 عامل کلیدی طراحی شد. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، 3 سناریوی قوی، 2818 سناریوی ضعیف و 25 سناریوی باورکردنی به دست آمد. از بین این سه گروه سناریو، 25 سناریوی باورکردنی به مثابه سناریوهای مطلوب برای برنامه ریزی زیست پذیری روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب انتخاب شد. این سناریو با استفاده از روش استقرایی تحلیل و به سه سناریوی طلایی، باورکردنی و فاجعه تقسیم شد.
کاربرد آینده پژوهی در برنامه ریزی پاسخ به بحران زلزله با رویکرد برنامه ریزی بر پایه سناریو (پژوهش موردی: شهرستان چرام استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
59-84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، بررسی میزان تاب آوری سکونتگاه های شهری و روستایی شهرستان چرام به منظور برنامه ریزی پاسخ به بحران زلزله است. روش پژوهش حاضر، منطبق بر تحلیل ساختاری و همچنین رویکرد شبه ریاضی (کمّی/کیفی) است. حجم جامعه آماری پژوهش، کلیه خبرگان و کارشناسان استان که با موضوع زلزله و رویکرد آینده نگاری آشنایی کامل دارند، هستند. همچنین روش نمونه برداری، نمونه برداری هدفمند و تعداد 25 نفر از خبرگان، کارشناسان، استادان دانشگاهی و مدیران اجرایی مرتبط با موضوع زلزله و مدیریت بحران و رویکرد آینده پژوهی و سناریونویسی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات پژوهش حاضر از طریق روش انگیزش ذهنی، پنل خبرگان و پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است. ابزار اصلی تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات پژوهش، نرم افزارARC GIS، نرم افزار آینده پژوهی (MICMAC) مبتنی بر تحلیل اثرات متقاطع، نرم افزار (MACTOR) مبتنی بر گزینش چندگانه موضوعات و نرم افزار سناریو ویزارد (Scenario Wizard) مبتنی بر مدل سایب است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که از کل مساحت شهرستان چرام، 78/121 کیلومترمربع (35/9 درصد) در پهنه بدون خطر و 29/177 کیلومترمربع (65/13 درصد) دارای آسیب پذیری بسیار بالایی در برابر زلزله است. همچنین از کل مساحت بخش سرفاریاب، 90/4 درصد در پهنه بدون خطر و 16 درصد دارای آسیب پذیری بسیار بالا؛ 32/13 درصد از بخش مرکزی شهرستان چرام در پهنه بدون خطر و همچنین 96/10 درصد از مساحت بخش مرکزی در معرض آسیب پذیری بسیار بالا قرار دارد. همچنین شهر چرام در پهنه با خطر بالا و شهر سرفاریاب در پهنه با خطر بسیار بالایی از خطر زلزله قرار دارد. 49 روستا و آبادی در شهرستان چرام در پهنه بسیار آسیب پذیر و 14 روستا، در پهنه با خطر خیلی کم نسبت به خطر زلزله قرار دارند. نتایج حاصل از آینده پژوهی نشان داد که تأثیرگذارترین پیشران ها در افزایش خسارات جانی و مالی ناشی از زلزله در شهرستان چرام، 16 پیشران است که عبارت اند از: ضعف مصالح، ساخت و سازهای نامقاوم، گسترش مراکز جمعیتی بر روی پهنه های لرزه خیز و خطوط گسل، بی توجهی به بهسازی و نوسازی، بی توجهی به مکان یابی صحیح، ضعف دسترسی به مراکز درمانی و معابر اصلی، نبود تجهیزات و امکانات و نبود دستگاه های هشدار زلزله، آموزش اندک و دانش ناکافی نیروها و شهروندان، عدم تهیه نقشه خطر و نبود نقشه راه جامع، اسکان افراد با درآمد پایین در مناطق با ریسک بالا و عدم هماهنگی دستگاه های مسئول. همچنین نتایج حاصل از سناریویی سایب درجهت ارائه مطلوب ترین سناریویی پیشنهادی نشان می دهد که هسته و قلب مرکزی سناریوهای برنامه ریزی پاسخ به سانحه زلزله در شهرستان چرام مبتنی بر تهیه نقشه جامع بحران زلزله در شهرستان چرام خواهد بود.
سه داستان باورپذیر از آینده شهر اصفهان آینده نگاری شهری با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: شهر، سامانه ای پیچیده از تعاملات اجتماعی و اقتصادی میان انبوهی از عوامل انسانی و غیرانسانی است که برنامه ریزی و مدیریت آن به رویکردهای جدید نیاز دارد. آینده پژوهی و آینده نگاری ازجمله گفتمان های جدید با ماهیتی فرارشته ای و میان رشته ای و ازجمله رویکردهای مشارکتی هستند که در تلفیق با برنامه ریزی مرسوم شهری دیدگاه های نوینی را در حوزه مدیریت شهر ایجاد می کنند. هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه تصاویر بدیل از آینده شهر اصفهان در چهارچوب روش سناریونگاری است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به مثابه پژوهشی کاربردی با بهره گیری از رویکرد تحلیل آثار متقابل، آینده شهر اصفهان را سناریوپردازی کرده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، ۲۱ نفر از خبرگان برنامه ریزی شهری و آینده نگاری بوده اند. نتایج: با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و رجوع به اسناد بالادستی شهر اصفهان، 22 عامل اولیه اثرگذار بر آینده شهر اصفهان شناسایی شد. از میان این 22 عامل و با استفاده از نرم افزار میک مک، 7 عامل به مثابه عوامل کلیدی انتخاب شدند و در قالب سه پیش ران تغییر یعنی فناوری، اقتصاد شهری و محیط زیست مبنای تدوین سناریوهای پیش روی شهرداری اصفهان قرار گرفتند. این سناریوها، «باغ با وای فای»، «اصفهان ۱۳ تا B13» و «حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن»، نام گرفتند. سناریوی اول حالتی خوش بینانه و آرمان شهری، سناریوی دوم حالتی بدبینانه و ویران شهری و سناریوی سوم ادامه وضع موجود را به تصویر می کشد. نوآوری: کاربرد سناریوپردازی و رویکرد مشارکتی به مثابه روشی نوپدید در حوزه مدیریت شهری اصفهان، نوآوری پژوهش حاضر است.
آینده پژوهی مدیریت سیستمی گردشگری کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از گسترده ترین صنایع خدماتی دنیا، جایگاه ویژه ای در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارد. با توجه به نقش تأثیرگذار گردشگری در جامعه، به ویژه بخش اقتصادی، بهره گیری از شیوه های مطلوب مدیریتی در راستای توسعه پایدار این صنعت ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ از این رو هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پیشران های تأثیرگذار بر مدیریت سیستمی گردشگری و آینده پژوهی آن ها در کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته است. روش تحقیق در مطالعه حاضر ترکیبی از رویکردهای کمّی-کیفی با ماهیت آینده پژوهی بوده که در راستای گردآوری اطلاعات از تکنیک دلفی نخبگان و مدیران شهری (15 نفر متخصص حوزه گردشگری) و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری در توسعه مدیریت سیستمی گردشگری بر مبنای رویکرد حکمروایی شایسته در کلان شهر تبریز مربوط به پیشران های وجود رهبری واحد و پاسخگو؛ جذب افراد بر اساس صلاحیت دانشی در سازمان های گردشگری؛ بهره گیری از روش ها و اقدامات براساس علم نوین؛ توسعه دانش در منابع انسانی و شکل گیری تعامل و اعتماد بین نهادی در نهادهای درگیر با امور گردشگری است. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به وضعیت موجود، مدیریت سیستمی گردشگری تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی شایسته در آینده به سمت ناپایداری سوق پیدا خواهد کرد.
پایش زیست پذیری اجتماعی در مناطق فرسوده شهر با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی؛ بافت فرسوده بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
121-155
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری بر توسعه فضای شهری سایه افکنده است. چنین گفتمانی در بافتهای فرسوده شهری به عنوان یکی از ارکان اصلی شهرها با درون مایه های عظیم اجتماعی و فرهنگی؛ می تواند راهگشای پیاده کردن اصول توسعه پایدار در مقیاس شهر قلمداد شود. در این راستا پژوهش حاضر به تجربه زیسته شده ساکنین بافت فرسوده شهر زنجان می پردازد تا از طریق آینده پژوهی این امر، به پایش محتوای شهر بپردازد. مقاله حاضر با روش تحلیلی به دنبال تحلیل و پیش بینی نقش مولفه های اجتماعی در ایجاد فضای زیست پذیری شهر در بافت فرسود شهر زنجان است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین محدوده بافت فرسوده شهر زنجان است، که با روش نمونه گیری کوکران، 384 نمونه انتخاب شد. برای تحلیل داده ها نیز از مدل معادلات ساختاری به کمک تحلیل عاملی اکتشافی، و روش آینده پژوهی ساختار/ متقابل با کمک نرم افزار های Amos و MIC MAC استفاده شد. طبق نتایج تحقیق، براساس مدل معادلات ساختاری مولفه های امنیت با ضریب استاندارد 0.08 و آموزشی با ضریب استاندارد 0.42 وضعیت نامطلوب و مولفه سرمایه اجتماعی با ضریب استاندارد 1.09 وضعیت مطلوب در بافت دارد. همچنین، طبق تحلیل رویکرد آینده پژوهی، شاخص های «رضایت از وجود فضا برای حضور سالمندان»، «سطح فساد اجتماعی»، و «نظارت غیررسمی در شب از طریق تنوع کاربریها»، و «عضویت در نهادهای مردمی» بیشترین ناپایداری را دارد. و برای بهبود وضعیت زیست پذیری اجتماعی باید تقویت آموزش عمومی، افزایش سرانه کاربری ها، امنیت فردی و اجتماعی و پیوستگی و تعلق مکانی مورد تاکید قرار گیرد.
تبیین نیروهای پیشران مؤثر بر آینده توسعه صنعت گردشگری در شهرهای مرزی مطالعه موردی: شهر بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
69 - 87
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری تحت تأثیر پیشران های خاصی همچون مؤلفه های سیاسی- نهادی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی شکل گرفته، روند تحولات آن منوط به نحوه اثرگذاری و اثرپذیری این پیشران های گوناگون می باشد. همچنین این پیشران ها دارای ارتباطات گوناگونی با همدیگر بوده که آینده این صنعت را ترسیم می کنند. این پژوهش باهدف شناسایی کلیدی ترین پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی صنعت گردشگری شهر بانه و بررسی چگونگی ارتباط بین آن ها می پردازد. پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست تعدادی از متخصصان و مسئولان اجرایی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر صنعت گردشگری شهر بانه بهره گرفته شده است. تعداد شرکت کنندگان در دلفی که شناسایی شده و در تحقیق مشارکت نمودند متشکل از 15 نفر از متخصصان، کارشناسان و مسئولان اجرایی مرتبط با صنعت گردشگری شهرستان بوده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 50 متغیر، 10 پیشران کلیدی ازجمله؛ تصویب و اجرای منطقه آزاد تجاری- صنعتی، ایجاد کارخانه ها و صنایع، رونق سرمایه گذاری های خارجی و خصوصی و منطقه ویژه اقتصادی در آینده صنعت گردشگری شهر بانه تأثیرگذارند