مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
بهزیستی
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳)
171 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان ها دریافته اند که حضور در بازارهای جهانی نیازمند کسب و حفظ راهبرد شایستگی های اصلی مهارت و دانش تخصصی است که موجب ایجاد مزایای رقابتی برای سازمان می شود. برون سپاری به عنوان یک تصمیم راهبردی و حساس، با توسعه سازمان و ارتقاء بهره وری در قالب کوچک سازی، موجب گسترش توانایی سازمان ها و دستیابی به راهبرد شایستگی های اصلی در محیط کسب و کار جهانی شده است. برون سپاری در صورتی که به درستی صورت پذیرد، منافع بی شماری را برای سازمان به همراه دارد. در این راستا، تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر تصمیم به اتخاذ سیاست راهبردی برون سپاری خدمات دولتی در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور انجام گرفت. جامعه آماری شامل 100 نفر از کارکنان و مدیران این سازمان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها به دو روش اولیه و ثانویه انجام گرفت. در روش اولیه پرسشنامه با طیف لیکرت 5 گزینه ای است و 4 فرضیه بر مبنای متغیرهای مدل یعنی عامل راهبرد، هزینه، عامل فعالیت و عامل محیطی تدوین شده است. فرضیات تحقیق با توجه به آمارهای توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. آزمون روایی پرسشنامه با روش محتوایی یعنی دیدگاه خبرگان و تست پایایی نیز توسط نرم افزار SPSS انجام شد و 50 پرسشنامه مورد پیش آزمون قرار گرفت. نتیجه تحلیل پایایی بیش از 80 درصد بود و تحلیل کلی تحقیق توسط نرم افزار Lisrel انجام و هر 4 فرضیه تایید شدند.
سنتزپژوهی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی برای فراگیران دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
11 - 26
حوزه های تخصصی:
توجه به بهزیستی و ارتقاء کیفیت زندگی از اهداف مهم در جوامع در سالیان اخیر است، از سویی در نظام های تعلیم و تربیت سعی می شود تا زمینه بهزیستی فراگیران در ابعاد مختلف را فراهم سازند. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی فراگیران دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (186 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1392 شمسی تاکنون در مورد الگوی برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی فراگیران در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 30 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 83 درصد محاسبه گردید. مؤلفه ها و شاخص های الگوی برنامه درسی مبتنی بر بهزیستی در 7 بُعد، 27 محور و 115 مقوله شامل ابعاد ویژگی های فراگیران، ویژگی معلم، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، شاخص های بهزیستی، محیط و ویژگی های ارزشیابی سازماندهی شدند.
ویژگی های روانسنجی پرسشنامه شکوفایی پرما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۵
117 - 136
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه شکوفایی پرما در دانشجویان بود. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دارای دسترسی به اینترنت در سال 1398-1399 بود. حجم نمونه 568 نفر (385 زن و 183 مرد) و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه پرما، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف-18، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس-21 بوده است. ابتدا پرسشنامه ترجمه شده و روایی محتوایی و صوری آن بررسی شد. سپس داده ها از طریق پرسشنامه برخط جمع آوری شده و تحلیل شدند. ارزیابی روایی سازه با تحلیل عاملی تائیدی ساختار 5 عاملی پرسشنامه را تائید کرد. همبستگی پرسشنامه با سازه های بهزیستی روانشناختی، رضایت از زندگی و افسردگی، اضطراب و استرس، نشان دهنده روایی همگرا و واگرای مناسب سازه بود. پایایی ابزار با ضرایب آلفای کرونباخ و گاتمن برای زیرمقیاس ها و نمره کل، مناسب ارزیابی شد (66/0 تا 95/0)، همچنین بازآزمایی با ضرایب بالا (74/0 تا 86/0) نشان دهنده ثبات ابزار بود. در نهایت براساس نتایج این پژوهش پرسشنامه پرما برای استفاده در جامعه دانشجویان از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است.
اثربخشی آموزش نیرومندی های منشی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری نوجوانان
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش نیرومندی های منشی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در گروهی از دانش آموزان پسر انجام شد. در این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل، 30 دانش آموز پسر 12ساله در مدارس غیر دولتی منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی (1400-1399) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان قبل و بعد از آموزش به نسخه کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف،1980) و نسخه ۲۸ سؤالی تاب آوری کودک و نوجوان انگار و لیبنبرگ (2009) پاسخ دادند. برنامه آموزش نیرومندی های منشی در 10 جلسه یک ساعته به شیوه گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد برنامه آموزش نیرومندی های منشی در افزایش پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، زندگی هدفمند و رشد فردی و تاب آوری در دانش آموزان گروه آزمایش به طور معنا داری مؤثر بود. در مجموع، یافته های این بررسی نشان داد برنامه آموزش نیرومندی های منشی از طریق تقویت فضایلی مانند خرد، دلیری، انسانیت، عدالت، میانه روی و تعالی و توانمندی های شناختی و رفتاری مانند خلاقیت، کنجکاوی، وسعت دید، شجاعت، صداقت، شور و شوق، مهربانی، هوش اجتماعی، کار گروهی، عدالت، خودنظم دهی، ستایش زیبایی، قدرشناسی، امید، معنویت و... در تحقق ایده بهزیستی و ایمن سازی روانی دانش آموزان به طور تجربی مؤثر است.. بر این اساس، برگزاری دوره های آموزشی و کارگاهی در زمینه بهبود و تقویت نیرومندی های منشی به منظور افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری در نوجوانان توصیه می شود.
بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار بهزیستی شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
500 - 510
هدف: هدف این پژوهش تعیین عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان سرپرست خانوار (مطالعه موردی زنان سرپرست خانوار بهزیستی شهرستان دزفول) انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و جامعه آماری شامل کلیه ی زنان سرپرست خانواری هستند که در اداره ی بهزیستی شهرستان دزفول پرونده ی خدمات حمایتی داشته اند. حجم جامعه 70 نفر که به صورت تصادفی با 30 نفر از زنان تحت پوشش اداره ی بهزیستی این شهرستان از طریق مصاحبه تا اشباع نظری عوامل مؤثر بر کارآفرینی در بین زنان سرپرست خانوار مورد تحلیل قرار گرفتند. داده های به دست آمده، با شیوه ی کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد برای ارائه راه حل، شاید بهتر باشد که مقوله کارآفرینی و اشتغال زایی زنان سرپرست خانوار را در دو بخش عوامل فردی و زمینه ای تقسیم کنیم تا چاره اندیشی برای بهبود شرایط ساده تر و عملی تر شود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که برنامه مشاوره گروهی بر عزت نفس زنان سرپرست خانوار (بی سرپرست و بدسرپرست) تأثیر دارد. همچنین برنامه های آموزشی آگاه سازی (فردی و شغلی) و کارآفرینی بر عزت نفس و گرایش های کارآفرینی زنان سرپرست خانواده مؤثر است.
اثربخشی برنامه درسی ارتقاء ذهن بر بهزیستی روان شناختی و ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: مطالعات اندکی نقش ذهن آگاهی بر بهزیستی را در کودکان مورد بررسی قرار داده اند. با توجه به این که تفاوت های فردی می توانند بر پذیرش و تأثیرگذاری آموزش ذهن آگاهی نقش مهمی داشته باشند درک نقش پنج عامل شخصیت در پاسخ گویی به مداخلات ذهن آگاهی ضروری به نظر می رسد، بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درسی ارتقاء ذهن بر بهزیستی و پنج عامل بزرگ شخصیت بر اساس نظریه تغییر مالونی و همکاران (۲۰۱۶) بود. روش: طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه های سوم تا پنجم دبستان شهر کرمان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند که به صورت تصادفی ساده، ۳۵ نفر در گروه آزمایشی و ۳۵ نفر در گروه گواه جای داده شدند و به شاخص کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (ارهارت و همکاران، ۲۰۰۹) و پنج عامل بزرگ شخصیت کودک و نوجوان (مارکوس و ککینوس، ۲۰۱۷) پاسخ دادند. سپس آموزش های برنامه درسی ارتقاء ذهن در ۱۵ جلسه طی ۶ ماه به گروه آزمایش ارائه شد، در حالی که گروه گواه در آموزش شرکت نکردند. تحلیل نهایی داده ها با ۶۶ شرکت کننده با استفاده از نسخه ۲۶ نرم افزار SPSSو تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: براساس یافته ها بین میانگین متغیرهای بهزیستی، توافق و برون گرایی در گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد و برنامه درسی ارتقاء ذهن موجب بهبود بهزیستی، توافق و برون گرایی دانش آموزان گروه آزمایش شده است (0/05≤ p). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده ضرورت تمرکز آموزش های برنامه درسی ارتقاء ذهن بر افزایش بهزیستی است. همچنین در صورتی که آموزش های ذهن آگاهی با توجه به صفات شخصیتی افراد به ویژه توافق و برون گرایی ارائه شود نتایج قابل ملاحظه تری را می توان انتظار داشت.
تعیین تأثیر راهبرد کار احساسی معلم و عدالت اخلاقی با نقش میانجی بهزیستی در کار معلمان زن مراکز استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این تحقیق بررسی تعیین تأثیر راهبرد کار احساسی معلم و عدالت اخلاقی با نقش میانجی بهزیستی در کار معلمان زن مراکز استعدادهای درخشان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش, توصیفی- همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه پژوهش معلمان زن مراکز استعدادهای درخشان مراکز بابل و بابلسر می باشد. با توجه به جدول کرجسی مورگان تعداد 70 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه های مقیاس بهزیستی در کار (دمو و پاسکال)، مقیاس راهبرد کار احساسی معلم (ین) و پرسشنامه قدرت تصمیم گیری می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS؛ و به منظور طراحی مدل نهایی پژوهش از نرم افزار PLS استفاده شد. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. نتایج دلالت بر این داشت که فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر خلق مثبت بر قدرت تصمیم گیری دارای مقدار معناداری 743/7 شده است که هر دو متغیر راهبرد کار احساسی (P =0/001 و β=0/535) و عدالت اخلاقی (P =0/001 و (β=0/49 بر بهزیستی در کار تأثیر معنادار داشته اند که با توجه به مقدار ضریب مسیر می توان گفت راهبرد کار احساسی و عدالت اخلاقی هر دو دارای اثر مثبت بوده اند و در نتیجه راهبرد کار احساسی معلم و عدالت اخلاقی با نقش میانجی بهزیستی در کار معلمان زن مراکز استعدادهای درخشان تأثیر مثبت و معناداری دارد
شخصیت و انگیزه مشارکت ورزشی: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
199 - 222
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه صفات شخصیتی و انگیزه مشارکت ورزشی با واسطه گری تنظیم هیجان در کارکنان بود. در این پژوهش مقطعی، 261 کارمند شرکت نفت (98 مرد) شرکت و پرسشنامه های پنج عاملی بزرگ شخصیت (کاستا و مکگری، 1989)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برون گرایی و گشودگی علاوه بر اثر مستقیم بر انگیزه مشارکت ورزشی به طور غیرمستقیم و از طریق نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان بر انگیزه مشارکت ورزشی اثر دارند. توافق پذیری نیز از طریق افزایش تنظیم هیجان سازگار و کاهش تنظیم هیجان ناسازگار با انگیزه مشارکت ورزشی رابطه مثبتی داشت. در نهایت، روان رنجورخویی، با انگیزه مشارکت ورزشی از طریق افزایش تنظیم هیجان ناسازگار و کاهش تنظیم هیجان سازگار رابطه منفی داشت. براساس یافته های پژوهش، ویژگی های شخصیتی نقش مهمی بر انگیزه مشارکت ورزشی کارکنان و راهبردهای تنظیم هیجان نیز نقش واسطه ای دارند.
فراتحلیل مطالعات انجام شده درمورد رابطه سرمایه اجتماعی و شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
259 - 295
حوزه های تخصصی:
اهمیت سرمایه اجتماعی در ایجاد شادی سبب انجام پژوهش ها و مطالعات گوناگونی در سراسر دنیا، ازجمله ایران شده است که نتایجی اغلب متضاد از آن ها دریافت می شود. با درنظر گرفتن چنین شرایطی، پژوهشی دوباره در این زمینه از یک سو بر تورم پژوهش ها و داده ها می افزاید، و از سوی دیگر تلقی پژوهش های اجتماعی به عنوان پژوهش هایی مبهم، غیرمولد و حتی غیرعملی را تقویت می کند. ضروری است مجموع پژوهش های انجام شده، در قالب فراتحلیل دوباره بررسی و تحلیل شوند. نگارندگان در این مسیر ابتدا با لحاظ کردن معیارهایی به 49 مطالعه دست یافتند که مطابق با معیارهای ورودی بود و پس از بررسی دقیق تر و لحاظ کردن معیارهای خروج درنهایت 31 مطالعه را برای انجام این پژوهش با روش فراتحلیل انتخاب شد. نتیجه بررسی این مطالعه در زمینه رابطه سرمایه اجتماعی و شادی بیانگر معناداری رابطه میان این دو متغیر بود و میزان این رابطه براساس نظام تفسیری کوهن در حد متوسط رو به بالا است؛ هم چنین نتایج نشان دادند سرمایه اجتماعی با تعدیل گری متغیرهای چهارگانه «ابعاد سرمایه اجتماعی»، «واحد تحلیل»، «فیلد مطالعاتی محققان» و «حوزه جغرافیایی تحقیق» تأثیر متفاوتی بر شادی دارد.
شکوفایی کلاس درس: بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
111 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس (FCSM) در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و به طور خاص تحلیل عاملی و روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی (PLS) بود. با استفاده از روش نمونه گیری خو شه ای چند مرحله ای تعداد 600 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس مشاهده سیستمِی کلاس درس فیش و دین (2000) و پرسشنامه محقق ساخته بهزیستی کلاس درس مبتنی بر مدل بهزیستی آلیسون و همکاران (2020) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی با روش حداقل مربعات جزیی PLS استفاده شد. روایی مدل با استفاده از روایی محتوا، روایی سازه، روایی واگرا و روایی همگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی شد. نتایج نشان داد مدل از روایی سازه مناسبی برخوردار است به نحوی که بارهای عاملی همه شاخص ها روی عامل مربوط به خود بزرگتر از 4/0 بود. روایی واگرا با استفاده از نسبتHTMT بررسی و همه نسبت هایHTMT کوچکتر از 90/0 بودند، روایی همگرا نیز با استفاده از میانگین واریانس تبیین شده (498/0≤AVE) و قابلیت اطمینان (شاخص رائو بزرگتر از 60/0) مورد تائید قرار گرفت.بر اساس نتایج حاصله می توان برای بررسی شکوفایی کلاس درس و همچنین رشد و توسعه شکوفایی از این مدل و ابزارهای مربوطه بهره گرفت.
ارزیابی کیفی عملکرد سازمان های بهزیستی و کمیته امداد در کاهش فقر زنان سرپرست خانوار شهر ساری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۶
۴۰۶-۳۶۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان های کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی مهم ترین سازمان های حمایتی کشور هستند که به هدف حمایت از خانواده های تهیدست، زنان فقیر و کاهش محرومیت آن ها تأسیس شده و هزاران نفر از این افراد یا خانواده ها را تحت پوشش خود دارند. با این حال، باوجود تلاش های این دو سازمان، این سؤال مطرح است که سازمان های مذکور تا چه اندازه در زمینه کاهش فقر یا آنچه اغلب به عنوان فقرزدایی عنوان می شود، موفق بوده و با چه چالش هایی روبه رو هستند. این پژوهش با در نظر گرفتن این مسئله در پی آن بوده تا به ارزیابی عملکرد سازمان های مذکور در جهت کاهش فقر زنان سرپرست خانوار در شهر ساری بپردازد. روش: در این مطالعه، با استفاده از روش شناسی کیفی و فنون مشاهده و مصاحبه با اطلاع رسان ها و 25 نفر از افراد تحت پوشش این دو سازمان، در کنار مطالعه اسناد و مدارک به گردآوری داده ها پرداخته شد؛ سپس با روش تحلیل تماتیک یا موضوعی، داده ها و یافته های گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: در خلال تحلیل داده ها، 8 مقوله عمده برگرفته از عملکرد دو سازمان مذکور شناسایی شدند که عبارتند از: تعاریف پروبلماتیک، موازی کاری نهادها ، هدف سازی کوتاه مدت، غلبه نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بی تحرکی، تلقی ساختاری از فقر، نارسایی اعتبارات خُرد، انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر. مقوله های استخراج شده در بخش برآیند در قالب یک الگوی موضوعی با عنوان «چالش های عملکردی سازمان های بهزیستی و کمیته امداد» ارائه شده اند. نتایج: نتایج این پژوهش کیفی نشان داد که باوجود تلاش های فراوان این دو سازمان حمایتی، بسیاری از اهداف و شاخص های کاهش فقر در میان زنان سرپرست خانوار برآورده نشده است؛ نگاه ساختاری به فقر، تمرکز بر انبساط سازمانی، عدم تعریف اهداف بلندمدت معطوف به فقرزدایی، حمایت های جزئی و کم تأثیر، کم توجهی به ابعاد ذهنی و فرهنگی تولید و بازتولید فقر و فرهنگ مرتبط با آن از جمله موانع دستیابی این سازمان ها به کاهش مؤثر فقر هستند. بر همین اساس، پژوهش حاضر بر تغییر ژرف در نگاه کنونی به فقر و بازتعریف بسیاری از ابعاد و سیاست های مرتبط با آن تأکید دارد.
رابطه حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۲۱۸-۱۸۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از هدفهای مهم نظام سلامت در هر کشور تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی تمام افراد جامعه است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی(مطالعه موردی: مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر) در سال 1399بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه پژوهش را مددجویان بهزیستی 18 تا 60 ساله ساکن شهرستان نوشهر تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از آزمونهای ضریب همبستگی با نرم افزار SPSS24 و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos25 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب آلفا برای مقیاسها و خرده مقیاسهای آن بیش از 0.7 بود. یافته ها: بکارگیری آمار استنباطی نشان داد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی به طور کل و ابعاد آن شامل بعد عاطفی حمایت اجتماعی، بعد ابزاری حمایت اجتماعی و بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، ضرایب رگرسیونی بین متغیرهای مستقل و سلامت اجتماعی در مدل اموس بالای 0.03 بود. بحث: بنابراین بر طبق یافته ها می توان نتیجه گرفت ابعاد اجتماعی در نظر گرفته شده، تأثیر مستقیمی بر جامعه آماری داشته و نهادهای مربوطه می توانند با در نظر گرفتن ابعادی از جمله مقوله حمایت اجتماعی و سایر ابعاد، در حوزه سلامت اجتماعی نقش ایفا کنند.
ارزیابی وضعیت بهزیستی ذهنی در بین جوانان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۵۳-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با عنایت به ناکامی رویکرد عینی در سنجش بهزیستی جوانان و چرخش گفتمانی سیاست اجتماعی به سمت بهزیستی ذهنی، مقاله حاضر پس از مفهوم سازی بهزیستی ذهنی، به ارزیابی وضعیت آن در بین جوانان ایرانی می پردازد. روش: مقاله حاضر با روش تحلیل ثانویه کمّی روی داده های «پیمایش ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران» (1395) در بین جوانان 18 تا 29 ساله ساکن در سرتاسر کشور انجام شده است. یافته ها: اولاً وضعیت بهزیستی ذهنی جوانان در هر دو سنجه و بسیاری از مؤلفه های سازنده، نامساعد بوده و در سطح پایینی قرار دارد. ثانیاً بهزیستی ذهنی جوانان نسبت به دیگر گروه های سنی (30 تا 49 سال و 50 سال و بالاتر) نامساعدتر و نامطلوب تر است؛ به طوری که در قیاس با سایر شهروندان جامعه، جوانان ایرانی ارزش بالاتری برای ترجیحاتی مانند مال و ثروت، پُست و مقام، و مشهوربودن قایل اند؛ اعتقاد کم تری به وجود عدالت قضایی و شغلی دارند؛ ارزیابی منفی تری نسبت به وضع رفاهی جامعه دارند؛ وضع زندگی در گذشته را منفی تر و وضع آینده را مثبت تر ارزیابی می کنند؛ آزادی، شادی، امنیت، و تعلق و عِرق ملی کم تری احساس می کنند؛ اعتقاد کم تری به رواج قانون گرایی و تحقق شهروندی در جامعه دارند؛ موافق تغییر اساسی وضع فعلی جامعه اند. بحث: یافته ها بر این دلالت دارند که گرچه سطح پایین بهزیستی ذهنی در بین جوانان، الگویی فراگیر با سایر گروه های سنی است، اما سطح پایین تر آن در قیاس با بقیه، حکایت از وضع نامطلوب بهزیستی ذهنی در این گروه دارد.
موتیوونیا: بهزیستی و بهخواستی دو عامل عملکرد انگیزشی در فراگیران زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۲۳۳-۱۹۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با تکیه بر همپوشانی چشمگیر مباحث مربوط به بهزیستی و انگیزش، در چارچوب موتیوونیا، انگیزش انسانها متأثر از تلفیق سه مؤلفه بهزیسته (ارزیابی کنونی از بهزیستی تجربه شده در گذشته)، بهزیستی (بهزیستی کنونی) و بهخواستی (بهزیستی مقصود برای آینده) تلقی می شود. با توجه به فرآیند بلندمدت آموزش زبان انگلیسی و ضرورت تلاش مضاعف و حفظ رفتار انگیزشی، پژوهش حاضر از یک سو تأثیر بهزیستی و بهخواستی به عنوان دو عامل اصلی چهارچوب موتیوونیا روی تمایل فراگیران به تلاش آتی و از سویی دیگر تأثیر بهزیستی حوزه آموزش زبان انگلیسی بر بهزیستی کلی فراگیران را موردمطالعه قرار می دهد. روش: با روش پیمایش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 38 گویه رتبه ای و تعدادی متغیر جمعیت شناختی از 193 فراگیر زبان انگلیسی که به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامشهر و دانش آموزان شش دبیرستان واقع در شهرستان بهارستان که علاوه بر فراگیری زبان انگلیسی در مدرسه در دوره های زبان مؤسسات خصوصی نیز شرکت داشتند، در طول پاییز 1398 جمع آوری شد. تحلیل داده ها به کمک نسخه 26 نرم افزار SPSS با تحلیل مدل رگرسیون خطی چندگانه و آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته ها: بهزیستی فراگیران در حوزه آموزش زبان و بهخواستی آنها هر دو با سطح معناداری کمتر از 1 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل فراگیران به تلاش بیشتر در فراگیری زبان انگلیسی دارند. این در حالی است که تنها بهزیستی فراگیران در بستر آموزش زبان انگلیسی با سطح معناداری کمتر از یک درصد بر بهزیستی کلان زبان آموزان مؤثر بود. بحث: نتایج پژوهش همسو با چارچوب موتیوونیا نشان داد سیاست گذاران بهزیستی و آموزش بایستی آماج نهایی هر حرکت انگیزشی را در راستای تلاش برای دست یابی به بهزیستی دانسته و برای افزایش عملکرد انگیزشی در فراگیران زبان انگلیسی به سیاست گذاریهای لازم برای ایجاد و ارتقاء بهخواستی و آموزش بهزیستی محور مبادرت کنند.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان خود مراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
582 - 606
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری با گروه گواه و با استفاده از انتخاب آزمودنی ها در گروه های آزمایشی و گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. که با توجه به پرونده های تشکیل شده در این بیمارستان، تعداد آن ها حدود 260 نفر است. روش نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران P.Q بود. بدین منظور که با توجه به فرمول کوکران بر حسب تعداد جامعه آماری 260 نفر، 30 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (15 نفر برای هر گروه). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷) بود. درمان مبتنی بر شفقت، راهبردها و تکنیک ها و همچنین نکات آموزشی است که به طور خلاصه از گیلبرت (2014) برگرفته شد. این درمان در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. روش تحلیل در این پژوهش به صورت آمیخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تأثیر خود را حفظ نموده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که یکی از رویکردهای درمانی مؤثر بر خودارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان، استفاده از درمان متمرکز بر شفقت است.
نقش بهزیستی معنوی و سواد سلامت در کیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
91-104
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: کیفیت زندگی شغلی نقش مهمی در رفتار و مهارت کارکنان دارد و بر واکنش های آنان تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بهزیستی معنوی و سواد سلامت در کیفیت زندگی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. روش کار: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که در زمان تحقیق تعداد 150 نفر بودند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 108 نفر تخمین زده شد. 120 پرسش نامه در میان جامعه آماری توزیع شد که از این تعداد 108 پرسش نامه تکمیل گردید. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های استاندارد بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون، سواد سلامت منتظری و همکاران و کیفیت زندگی کارکنان مدل والتون بود. به منظور بررسی فرضیات از معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بهزیستی معنوی با ضریب مسیر 171/0 و سواد سلامت با ضریب مسیر 84/0 بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر معنی داری داشت. نتیجه گیری: مدیران دانشگاه های علوم پزشکی و سازمان های مرتبط با بهداشت و درمان در دوران سخت کرونا باید بکوشند تا با ارتقای سواد سلامت در کارکنان و جامعه، محیطی توأم با آرامش و به زیست برای منابع انسانی خود فراهم نمایند.
ارائه الگوی توانمندسازی مهارت های زندگی برای کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانه روزی (محدوده سنی ۶ تا ۱۲ سال) شهر کرمانشاه در سال 1401- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
149 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توانمند سازی مهارت های زندگی برای کودکان تحت سرپرستی مراکز نگهداری شبانه روزی بهزیستی بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر داده ترکیبی کیفی و کمی (آمیخته) و از نظر روش مطالعه پدیدار شناسی است. جامعه آماری شامل متخصصان حوزه روانشناسی کودک که سابقه کار و آشنایی با کودکان بهزیستی و آسیب های این کودکان را داشتند بود که از طریق نمونه گیری هدفمند به صورت گلوله برفی تا اشباع نظری انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مصاحبه عمیق به شناسایی مولفه های توانمند سازی مهارت های زندگی و استخراج پروتکل آموزشی و سپس طراحی ابزار جهت سنجش اثربخشی الگو پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها در بخش کیفی از تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و روایی همگرا و واگرا استفاده شد.داده ها ازطریق نرم افزارهایSPSS ,MAXQDA و smart-pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی توانمند سازی مهارت های زندگی شامل 6 مولفه (دوستی، مهربانی، مهارت مشارکت و همکاری، مهارت تفکر خلاق، احساس مسئولیت و اعتماد به نفس) و 36 شاخص می باشد و الگوی حاصل از لحاظ روایی هم گرا و واگرا نیز مورد قبول بود. همچنین پرسشنامه به دست آمده از روایی و پایایی مناسبی برخودار بود.
نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۹۰-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ترجمه و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS) در نمونه ای از نوجوانان ایرانی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع ارزشیابی بود. نوجوانان 12 الی 18 سال شهر قم در سال ۱۴۰۱ جامعه آماری این پژوهش بودند. در این پژوهش 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و MWYS را در فاصله دو هفته تکمیل کردند. در این پژوهش مقیاس چند بعدی بهزیستی جوانان (MWYS، گرین و همکاران، ۲۰۲۳)، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS، دنیر و همکاران، 1985) و مقیاس استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983) اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. MWYS از پایایی بازآزمایی 77/0 و از همسانی درونی مطلوب به روش آلفای کرونباخ 73/0 برخوردار بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل اندازه گیری به صورت پنج عاملی پس از حذف سوالات 13، 14، 18، 30 و 33 از برازش مطلوب برخوردار بود (76/2= 2/df، 91/0=CFI، 04/0=RMSEA). نتایج نشان داد که MWYS از پایایی بازآزمایی و همسانی درونی خوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود. همچنین روایی سازه MWYS به صورت 5 عاملی در نمونه ایرانی تایید شد. همچنین نتایج نشان داد که MWYS از روایی همگرا و واگرای مطلوب برخوردار است. با توجه به اینکه MWYS از روایی و پایایی مطلوبی در نوجوانان ایرانی برخوردار بود، پیشنهاد می شود که جهت سنجش بهزیستی در نوجوانان ایرانی از MWYS استفاده شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. قبل و بعد از مداخله طرحواره درمانی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل ابهام نوع دوم (MSTAT II) مکلین (1993) و ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) تیلور و همکاران (1997) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تحمل ابهام و ناگویی هیجانی در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی در افزایش تحمل ابهام و همینطور کاهش ناگویی هیجانی موثر بوده است.
اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر اضطراب مرگ، وابستگی به دیگران و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنان سرپرست خانوار به دلیل ایفای نقش های متعدد، فقر مالی و تنهایی، از اقشار آسیب پذیر روانشناختی جامعه می باشند و این مسئله اهمیت به کارگیری درمان های روانشناختی اثربخش را برای آن ها مشخص می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی- هیجانی بر اضطراب مرگ، وابستگی به دیگران و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. 30 نفر از زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان در سال 1401 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای رفتاردرمانی عقلانی- هیجانی را دریافت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970)، وابستگی به دیگران هرشفیلد (1997) و بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره با SPSS23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که مداخله رفتاردرمانی بر اضطراب مرگ، وابستگی به دیگران و بهزیستی ذهنی به ترتیب با اندازه اثر 60/0، 196/0 و 424/0 (001/0=P)، تأثیر معنی داری داشته و اثرات مداخله در مرحله پیگیری در سطح کمتر از 05/0 نیز باقی مانده است (05/0>p). نتیجه گیری: بنا بر نتایج پژوهش، رفتاردرمانی هیجانی-عقلانی، نقش مهمی در کاهش اضطراب مرگ و وابستگی به دیگران و ارتقاء بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار داشته است؛ بنابراین پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره و روان درمانی از این روش برای بهبود ویژگی های روانشناختی زنان سرپرست خانوار استفاده شود.