آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

دولت محمود احمدی نژاد و دولت حسن روحانی در زمینه های سیاسی اقتصادی و فرهنگی جهت گیری های متفاوتی داشته اند. این مقاله به جهت گیری کلی رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی پرداخته است و در این راستا این سوال را مطرح می کند که جهت کلی سیاست های رسانه ای دوره احمدی نژاد و دوره روحانی چه تفاوتی دارد؟ در پاسخ اسن فرضیه به آزمون گذاشته شده است که جهت کلی سیاس ت رسانه ای دولت احمدی نژاد بر اقناع اف کار عمومی داخلی پایه گذاری شد و اجماع جهانی علیه ب رنامه ه سته ای ایران را در پی آورد، ام ا دولت روح انی ب ا ت اکی د همزمان بر اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی، موجبات شکستن اجم اع جه انی علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد. در این مقاله بر مبنای نظریه سازه انگاری و با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای، بر سیاست های رسانه ای دولت های احمدی نژاد و روحانی تمرکز شده است.  و باتوجه به اهمیت و برجستگی مساله هسته ای جمهوری اسلامی ایران در این دو دوره بسیاست های رسانه ای دو دولت مذکور حول این مساله مورد توجه قرار گرفته است. یافته های این مقاله نشان می دهد که در موضوعات کلان ملی سیاست رسانه ای در جهت منافع ملی باید علاوه بر اقناع داخلی بر اقناع کنشگران ذی نفع خارجی نیز توجه داشته باشد.

Orientation of the media policies of the Ahmadinejad and Rouhani administrations with an emphasis on the nuclear issue

The adminiateration of Mahmoud Ahmadinejad and the adminiateration of Hassan Rouhani have had different orientations in political, economic and cultural fields. This article deals with the general media orientation of the Ahmadinejad and Rouhani eras, and in this regard raises the question, what is the difference between the general direction of the media policies of the Ahmadinejad and Rouhani eras? In Essen's answer, the hypothesis has been put to the test that the general direction of the Ahmadinejad government's media policy was based on persuasion of domestic public opinion and achieved global consensus against Iran's nuclear program, but Rouhani's adminiateration simultaneously emphasized on persuasion of domestic public opinion. and foreign, caused the breaking of the international consensus against the Islamic Republic of Iran. In this article, based on the theory of constructivism and using the analytical-comparative method, the media policies of Ahmadinejad and Rouhani governments are focused. And due to the importance and prominence of the nuclear issue of the Islamic Republic of Iran in these two periods, the media policies of the two mentioned governments have been given attention around this issue. The findings of this article show that in national macro issues, media policy in the direction of national interests should pay attention to the persuasion of foreign stakeholders in addition to internal persuasion.

تبلیغات