مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
کلیله ودمنه
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
127 - 157
حوزههای تخصصی:
کلیله ودمنه یکی از آثار ماندگار و تأثیرگذار ادبی در جهان است که به زبان های مختلف ترجمه شده و حکایت ها و تمثیل هایش بارها محلّ اقتباس نویسندگان مختلف جهان بوده است. در ادبیات روسی نیز از جمله در فابل های لِف تالستوی و ایوان کریلوف نمونه های فراوانی را از این کتاب می توان جُست. آلکسی رمیزوف، یکی از نویسندگان مطرح روسی در قرن بیستم با تکیه بر سنّت اقتباس ادبی، بسیاری از مضامین و درون مایه ها و حتّی جملات آثار کهن را در داستان های خویش بازتاب داده است. او با تکیه بر کتابی مُلهم از ترجمه اسلاویِ کلیله ودمنه، اثری با نام داستان دو جانور. ایخنیلات را نوشته که در این جُستار برآنیم تا به روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با رویکرد بررسی تطبیقی آثار نامبرده، دریابیم چه وجوه تناظر یا تشابهی میان شخصیّت ها و وقایع دو اثر وجود دارد و رویکرد نویسنده در این اقتباس ادبی چه بوده است؟ بررسی ها نشان داد که داستان رمیزوف براساس دو باب نخستین کلیله ودمنه نگاشته شده و فقط ماجرای اصلی دو شغال اِستِفانیت (کلیله) و ایخنیلات (دمنه) مدّنظرِ نویسنده بوده است. ماجراها با همان توالیِ اثر اصلی آمده اند، امّا، فقط تعداد اندکی از حکایت ها و تمثیل هایِ متن اصلی، در داستان رمیزوف نقل شده است. رمیزوف هم در مقدّمه اثرش با آوردن داستان برزویه پزشک و هم در انتهای داستان با آوردن تاریخچه پیدایش اثر، اشارات و ارجاعات آشکاری به اقتباس از کلیله ودمنه داشته است. او کوشیده است تا پیوندی میان دنیای کهن و دنیای نو با تکیه بر عنصر معاصرسازی برقرار نماید.
تحلیل مؤلفه ای هم زمانی واژه «شادمانگی» در کلیله ودمنه و نقد بازگردانی آن در بازنویسی های معاصر
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
9 - 38
حوزههای تخصصی:
بازنویسی متون کهن ادبی، روشی برای انتقال مفاهیم آن ها به خوانندگان امروزی است. ازاین رو، بررسی بازنوشته ها، به عنوان نماینده متون اصلی، اهمیت زیادی دارد. معمولاً واژگان در هر مقطع زمانی چند مؤلفه معنایی خاص دارند که در لغت نامه ها کمتر به آن ها توجه شده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، بر آن بود تا واژه "شادمانگی" را در کلیله ودمنه و با بهره گیری از روش مؤلفه های معنایی تحلیل کند و اهمیت آن ها را در فهم پیام متن بازگوید و درنهایت چگونگی بازتاب این واژه را در بازنوشته های معاصر کلیله ودمنه بررسی و نقد نماید. برای نیل به این هدف در گام نخست با تحلیل زنجیره ای که این واژه در متن اصلی به کار رفته است، مؤلفه های معنایی آن مشخص شد. در گام دوم معادل این واژه در بازنوشته های معاصر استخراج، و با استفاده از فرهنگ های معاصر معانی این معادل ها روشن گردید. در گام پایانی معادل های این واژه نقد و بررسی شد. یافته ها نشان می دهد، واژه "شادمانگی" نسبت به مؤلفه های [+ماندگاری]، [+وابسته به یک اتفاق به یادماندنی] و [+تجدیدشونده بعد از هر بار اندیشیدن بدان] نشان دار است؛ اما معادل های آن در متن بازنوشته، («خوش»، «خوشحال»، «شاد»، «مشعوف») نسبت به این مؤلفه ها خنثی است. به نظر می رسد یکی از موانع قابل توجه برای انتقال پیام متن اصلی، برگردان این نوع واژگان با مؤلفه های ویژه در بازنوشته های کلیله ودمنه است.
خوانش بیش متنی داستان دو جانور: ایخنیلات نوشته آلِکسِی رِمیزوف و کلیله ودمنه با تکیه بر گونه شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
171 - 194
حوزههای تخصصی:
کلیله ودمنه به عنوان اثری فاخر و ارزشمند، یکی از متون تأثیرگذار بر آفریده های ادبی گوناگون در دوره های مختلف تاریخ ادبیات جهان بوده است. دامنه این تأثیر در ادبیات روسیه در حکایت های اخلاقی ایوان کریلوف و قصّه های فسیوالود گارشین و لِف تالستوی در قرن نوزدهم و حتی، آثار برخی نویسندگان قرن بیستم روسیه، از جمله آلِکسِی رِمیزوف قابل مشاهده است. در این جُستار برآنیم تا با به کارگیری شیوه تحلیل تطبیقی محتوا و تکیه بر نظریه ترامتنیت ژرار ژنت و رویکرد رِمیزوف به اقتباس ادبی از متون کهن و با اتکاء به تحلیل عناصر داستان، میزان و چگونگی تعامل داستان دو جانور: ایخنیلات نوشته آلِکسِی رِمیزوف را با پیش متن کلیله ودمنه مورد توجّه و مداقه قرار دهیم. برایند یافته های پژوهش حاکی از آن است که طبق فرضیه تحقیق، رابطه بیش متنیت از میان زیرشاخه های نظریه ترامتنیت ژنت، مصداق بیشتری درخصوص رابطه دو متن نامبرده دارد و دو باب شیر و گاو و بازجُستِ کار دمنه از کلیله ودمنه به عنوان پیش متن داستان نویسنده روسی مشخص می شوند. بررسی ها نشان داد در رابطه بیش متنی میان دو اثر مذکور، تراگونگی بر همان گونگی غلبه داشته و بنا بر گونه شناسی ژنتی، شاهد کارکرد تفنّنی، گشتار کمّی کاهش و گونه پارودی در رابطه بیش متنی آن ها هستیم.
مفهوم و کارکرد شخینا و سکینه درمسئله ازدواج در قرآن و تلمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
241 - 263
حوزههای تخصصی:
شخینا (שְׁכִינָה)، واژه ای عبری از ریشه «شخُن» (שכן) به معنای سکونت کردن، ساکن شدن، قرار یافتن و ایستادن است که به مفهوم سکونت و حضور در یک مکان خاص اشاره دارد و در سنت دینی یهود، به معنای حضور خداوند (یهوه) و پیامدهای مربوط به این حضور است. از سوی دیگر، سکینه اصطلاح معادل شخینا در سنت اسلامی و قرآنی است. تناظر و یکسانی این دو اصطلاح، پیش از این در پژوهش های بسیاری اثبات شده است. ریشه واژه سکینه می تواند سکون یا سَکَنْ باشد: «سُکُون » به معنای ایستادن و ثابت شدن پس از حرکت است و در مورد ساکن شدن و منزل گزیدن به کار مى رود و واژه «سَکَنْ» به معنای آرامش یافتن و هر چیزى که موجب آرامش شود. بررسی دو متن دینی قرآن از اسلام و تلمود از سنت ربانی یهودیت نشان می دهد که دو مفهومِ متناظرِ شخینا و سکینه، در کانون نظریه این دو کتاب درباره خانواده قرار دارد و دیگر کارکردهای خانواده، با این مفهوم (شخینا/سکینه) معنا می یابد. شخینا و سکینه، رمز و نماد حضور الهی هستند که با دل و جان آدمی گره خورده اند و در نتیجه پیوندِ مشروع، آرامش حاصل از ازدواج را برای جسم و جان زوجین در بر دارند؛ آرامشی که برکت و رحمت برای فرد و جامعه دینی را در پی خواهند داشت. در واقع، شخینا/سکینه پس از ازدواج، در سه ساحت زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی جلوه گر می شود و به نتایجی چون فرزندآوری و تربیت نسل باایمان، ارضای نیازهای غریزی و حفظ طهارت و عفت خود، کامل شدن انسان، همراهی و تقویت توان زوجین برای دین ورزی منجر می شود.
نقد معناشناختی برگردان اصطلاحات عرفانی حکایت «زاهد و دزد» در بازنویسی های معاصر کلیله ودمنه بر اساس تحلیل مؤلفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۹ بهار و تابستان ۱۱۴۰۴ شماره ۱
265 - 294
حوزههای تخصصی:
هنگام مطالعه متون ادبی می توان به آیین ها، باورها، فرهنگ و جهان بینی گذشته یک ملت پی برد. تأثیر عرفان و آموزه های آن در این متون، غیرقابل انکار است. باتوجه به دشواری متون ادبی، بازنویسی روشی برای انتقال مفاهیم به خوانندگان امروزی است. ازاین رو، بررسی بازنویسی ها از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی بر آن بوده است که اصطلاحات عرفانی «حکایت زاهد و دزد» کلیله و دمنه را مشخص و با بهره گیری از روش مؤلفه های معنایی تحلیل کند و اهمیت آنها را در فهم پیام حکایت بازگو و درنهایت چگونگی بازتاب این اصطلاحات را در بازنویسی های معاصر کلیله و دمنه بررسی و نقد نماید. برای نیل به این هدف، در گام نخست به شناساییاصطلاحات عرفانی متن اصلی پرداخته شد، در گام دوم این اصطلاحات هر یک با استفاده از متون عرفانی نزدیک به متن اصلی تشریح و مؤلفه های معنایی آن استخراج و در گام سوم، معادل این اصطلاحات در بازنویسی های معاصر استخراج و با استفاده از فرهنگ های معاصر معانی این معادل ها مشخص گردید. در گام پایانی به نقد و بررسی معادل های این اصطلاحات پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد بازنویس در اکثر موارد امکان انتقال بخشی از مؤلفه های معنایی را پیدا نکرده است. به نظر می رسد یکی از موانع قابل توجه برای انتقال پیام متن اصلی، برگردان این نوع واژگان و ساختار، در بازنویسی های کلیله و دمنه است.
واکاوی بینامتنی قرآن و کلیله ودمنه بر پایه قواعد نفی سه گانه کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن اصلی ترین کتاب اعتقادی مسلمانان برای تعلیم، تربیت و هدایت بشر است و آثار شاعران و نویسندگان از آن اثرپذیر است. کتاب کلیله ودمنه نصرالله منشی اثری ادبی-تعلیمی است که از داستان های تودرتوی جلوه های قرآنی برخوردار است. ژولیا کریستوا طرّاح نظریه ادبی و فلسفی بینامتنیّت است که ارتباط، اثرگذاری و اثرپذیری متون را بر اساس قواعد نفی سه گانه بینامتنی جزئی، متوازی و کلّی مطرح کرده است. پژوهش پیش روی، قرآن کریم را در نقش زیرمتن، متن پیشین و اصلی و کتاب کلیله ودمنه را در نقش زبرمتن، متن پسین و فرعی بر پایه قواعد نفی سه گانه کریستوا به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد، کتاب کلیله ودمنه از آموزه های انسان ساز اخلاقی و تعلیمی قرآن بهره مند است و متن آن با انگیزه ها و شیوه هایی گوناگون چون تأیید، تأکید، اقناع، دفاعیّه، نوید و هشدار از کریم کلام الهی بهره برده است. بیشترین تلمیحات کلیله ودمنه مبتنی بر استناد و استشهاد از آموزه های اخلاقی و تعلیمی و جنبه های آموزشی قرآن کریم با رویکرد نفی جزئی برای نَیل به معناست. شگردهای ادبی کتاب کلیله ودمنه که اغلب با بهره گیری از مقایسه در ساختار تشبیه و برتری یکی بر دیگری یا تساوی آن هاست، با رویکرد نفی متوازی در آیات تصرّف کرده و در مرتبه دوم است. بافت و محتوای کلیله ودمنه و نیاز کمتر به آوردن عبارت هایی که دشواری، پیچیدگی و دگرگونی آیات را در پی دارد، با رویکرد نفی کلّی و در مرتبه سوم است.