مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
کارآفرینی سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تدوین نقش مدیریت دانش بر میزان کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد بود. با استناد به اطلاعات کارگزینی اداره کل ورزش و جوانان استان یزد، در سال 1395 جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 144 نفر بود.. حجم نمونه نیز با توجه به جدول کرجسی و مورگان 105 نفر در نظر گرفته شد. این پژوهش از نوع کاربردی و به شیوه پیمایشی اجرا گردید. ابزار اندازه گیری آزمودنی ها پرسشنامه مدیریت دانش(دیلمقانی و نامور، 1395) و پرسشنامه های کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان(طالب پور و رضوی، 1395) بود. که پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 89/0، 91/0 و 84/0 برآورد گردید. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماری PLS استفاده شده است. یافته-های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی و توانمندسازی کارکنان تأثیر معناداری داشت؛ و همچنین توانمندسازی کارکنان بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معناداری داشت. به نظر می رسد توجه به عوامل مؤثر بر مدیریت دانش و ارتقاء توانمندی کارکنان در سازمان عاملی مؤثر در ارتقاء کارآفرینی سازمانی بود.
بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان خراسان رضوی تشکیل دادند (380=N) که برای تعیین نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان تعداد 181 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های فرهنگ سازمانی ساشکین (1996)، کارآفرینی سازمانی هیل (2003) و مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) استفاده شد و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی به ترتیب (88/0، 74/0، 88/0) به دست آمد. داده ها به کمک روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان می-دهد که فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی تأثیر مستقیم و معناداری داشته است. مدیریت دانش نیز اثری مثبت و مستقیم بر کارآفرینی سازمانی داشته است. در نهایت نتایج حاصل از مدل پژوهش و آزمون اثر متغیر میانجی نشان داد که فرهنگ سازمانی به واسطه مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی تأثیر معناداری ندارد. یافته های پژوهش بیانگر اهمیت نقش فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که مسئولین ادارات ورزش و جوانان جهت ایجاد و تقویت گرایش کارآفرینانهً کارکنان، از برنامه های دانش افزایی و فرهنگ سازی استفاده کنند.
بررسی تاثیر انعطاف استراتژیک بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: ادارات ورزش و جوانان غرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر انعطاف استراتژیک بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: ادارات ورزش و جوانان غرب کشور) بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداراتورزش و جوانان غرب کشور بودند. حجم نمونه 341 نفر می باشد؛ که به نسبت بین افراد جامعه توزیع گردید. ابزار اندازه گیری سه پرسشنامه انعطاف پذیری استراتژیک فرشادمهر (1394)، قابلیت یادگیری سازمانی چانگ و همکاران (2015) و کارآفرینی سازمانی مقیمی (1390) بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. تمامی تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ که انعطاف-پذیری استراتژیک و یادگیری سازمانی به طور مستقیم بر کارآفرینی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین انعطاف پذیری استراتژیک اثر مثبت و معناداری بر یادگیری-سازمانی دارد.. انعطاف پذیری استراتژیک بر کارآفرینی از طریق یادگیری سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد.. امید است ادارات ورزش و جوانان با به کارگیری یادگیری اکتشافی و استخراجی در سازمان خود که با روح کارآفرینی و ریسک پذیری ارتباط دارد، زمینه ساز هرچه بیشتر کارآفرینی در سازمان خود باشند. همچنین باید توجه داشت به کارگیری این نوع از یادگیری در سازمان مستلزم انعطاف پذیری استراتژیک می باشد که اجازه چنین عملکردی را به کارکنان در سازمان بدهد.
ارائه مدل نقش ادراک از عدالت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با میانجی گری استراتژی مدیریت دانش در کارمندان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل نقش ادراک از عدالت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با میانجی گری استراتژی مدیریت دانش در کارمندان اداره ورزش و جوانان خراسان رضوی بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کارمندان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی (110=N) تشکیل دادند؛ که با توجه به هدف پژوهش، شیوه نمونه گیری آماری به صورت کل شمار در نظر گرفته شد و درمجموع با 12% ریزش، 96 پرسشنامه تکمیل و تحویل داده شد... در این پژوهش از سه پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن، 1993)، پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی سازمانی در سازمان های ورزشی که در پژوهش رضوی و همکاران (1389) استفاده شده بود و پرسشنامه استراتژی های مدیریت دانش (توکلی تختمشلو، 1393) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تأیید اساتید رشته مدیریت ورزشی رسید و پایایی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 86/0 و 87/0 و 86/0 گزارش شد. از آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تی تک نمونه، رگرسیون گام به گام و اسمارت پی ال اس نسخه 2) استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سه متغیر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی و استراتژی مدیریت دانش، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی تأثیر هوش هیجانی بر بهبود کارآفرینی سازمانی (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
در عصر دانش بنیان حاضر توجه به هوش هیجانی در بین شرکت های دانش بنیان می تواند منشا فعالیت های نوآورانه و کارآفرینانه باشد. تحقیق حاضر با توجه به اهمیت موضوع به بررسی تاثیر هوش هیجانی بر بهبود کارآفرینی سازمانی می پردازد. تحقیق حاضر از نظر ماهیت گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی و بر اساس هدف، کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل 210 نفر از کارکنان شاغل در شرکت های دانش بنیان شهر تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد انجام شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون های ضرایب معناداری و ضرایب مسیر در نرم افزار PLS نشان داد که هوش هیجانی می تواند منجر به بهبود کارآفرینی سازمانی گردد. همچنین نتیجه گرفته شد که مولفه های هوش هیجانی از قبیل خودآگاهی، خودتنظیمی، برانگیختگی، همدلی و مهارت اجتماعی بر بهبود کارآفرینی سازمانی تاثیرگذار می باشند. همچنین پیشنهاد گردید که برای بالا بردن کارآفرینی سازمانی و فعالیت های کارآفرینانه به مولفه های مطرح شده در این متغیر توجه شود تا بتوان جو خلاقانه ای در شرکت ایجاد کرد تا خلاقیت و ایده یابی و فرآیند تفکر حل مسئله تقویت گردد.
بررسی ارتباط قابلیت های هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی (مورد مطالعه: صنعت خودروسازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲
39 - 64
حوزههای تخصصی:
تغییرات سریع، رقابت فزاینده، کاهش طول عمر محصولات و سرعت زیاد پیشرفت فناوری از ویژگی های غیر قابل اجتناب محیط کسب و کار کنونی است. وجود افراد خلاق، نوآور و کار آفرین از الزامات اساسی تداوم حیات سازمان ها می باشد. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر ابعاد هوش هیجانی کارکنان در دو بعد شایستگی هایی فردی (خودآگاهی، خودانگیزشی، خود تنظیمی) و شایستگی های اجتماعی ( آگاهی اجتماعی، مهارت های اجتماعی) برمیزان کارآفرینی سازمانی انجام شده است. در این مقاله، کارآفرینی سازمانی به عنوان متغیر وابسته و ابعاد هوش هیجانی کارکنان سازمان، به عنوان متغیر مستقل درنظر گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق صنعت تولید خودروهای تجاری و باری در ایران می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای سنجش هوش هیجانی کارکنان و مدیران، از پرسشنامه استاندارد افزلور و ماینورس استفاده گردید و برای سنجش کارآفرینی سازمانی پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ تعیین شد. داده ها با استفاده از روش های آماری ماتریس همبستگی اسپیرمن و آزمون فریدمن و روش رگرسیون گام به گام، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل رابطه ای مثبت و معنی دار میان هوش هیجانی کارکنان و کارآفرینی سازمانی را نشان داد. برای سنجش برازش کلی مدل تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید.
بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی کارکنان در دوران همه گیری اپیدمی کوید-19
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش شهرستان ساری در دوران همه گیری اپیدمی کوید-19، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش در نواحی یک و دو شهرستان ساری در سال تحصیلی 01-1400 بود. مطابق با تاباچنیک و همکاران (2007)، 169 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد سواد اطلاعاتی سیامک و داور پناه (1388)، مدیریت دانش پاتریک و همکاران (2009) و کارآفرینی سازمانی هیل (2003) بود. با بهره گیری از نرم افزار SPSS23 و در سطح معنی داری 0/05=a، یافته ها نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. هم چنین، رابطه مثبت معنی داری بین مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. بنابراین، توجه به رشد و توسعه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش در آموزش و پرورش می تواند به افزایش کارآفرینی سازمانی کارکنان آن منتهی شود.
شناسایی ابعاد و مولفه های رهبری کارآفرینانه و تأثیر آن بر کارآفرینی سازمانی در شرکت سایپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
347 - 321
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی توصیفی به روش آمیخته، به منظور شناسایی ابعاد و مولفه های رهبری کارآفرینانه و بررسی تأثیر آن بر کارآفرینی سازمانی در شرکت خودروسازی سایپا در بازه زمانی زمستان سال 99، تدوین شده است. بخش کیفی پژوهش با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد و بخش کمی بروش پیمایش انجام گرفته است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت مدیره، مدیران ارشد، میانی، کارشناسان شرکت بوده و شیوه نمونه گیری هدفمند و تصادفی طبقه ای است. داده های کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر گروه خبرگان، و داده های کمی با تکمیل پرسشنامه توسط 358 نفر نمونه ، جمع آوری شده است. داده های کیفی از طریق فرآیند کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) و داده های کمی نیز بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی و مدل ساختاری) تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، مدل رهبری کارآفرینانه با شناسایی 5 بعد و 13 مؤلفه، شامل هدایت گری (هدف گرایی، الهام بخشی، الگوسازی)، تسهیل گری (قابلیت ادراکی، قابلیت ارتباطی، توانمندسازی)، حمایت گری (ایجادتعهد، ایجادانگیزه، هوش هیجانی)، مربی گری (جهت گیری تیمی، مشارکت جویی) و عامل کارآفرینی (قابلیت حرفه ای، قابلیت کارآفرینی)، ارائه شده است. نتایج مربوط به شاخص های ارزیابی مدل اندازه گیری یعنی تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم و مدل ساختاری مورد آزمون در این پژوهش از جمله معیار های روایی سازه ای و پایایی و نیز شاخص های برازش مدل ها، نشان دهنده قابل قبول و مناسب بودن آنها است. نتایج این تحقیق نشان می دهد مهمترین عوامل تأثیرگذار رهبری کارآفرینانه بر کارآفرینی سازمانی در شرکت سایپا، در وهله اول عامل کارآفرین بودن خود رهبران و در وهله دوم عامل هدایت گری رهبران است.
بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
122 - 133
حوزههای تخصصی:
سازمان هایی که در محیط پویا فعالیت می کنند از طریق بداهه پردازی منجر به انجام فعالیت های کارآفرینی و کسب مزیت رقابتی شوند. بنابراین هدف از این مقاله بررسی عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی است. جامعه آماری شامل 63.000 کارکنان مناطق 22 گانه شهرداری تهران در سال 1399 بوده است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 381 نفر تخمین زده شده است. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه 47 گزاره ای محقق ساخته با طیف 5 تایی لیکرت، استفاده شده است. پرسشنامه ها در بازده زمانی شهریور و مهرماه 1399 به صورت آنلاین توزیع گردیده است. جهت سنجش ویژگی های فنی پرسشنامه از روایی همگرا و واگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها نشان داد که سیاست های حمایتی، سیاست های انگیزشی، ارتباطات، عوامل راهبردی، انسانی، فرهنگی، درون سازمانی و برون سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی تاثیر مثبت دارد. در نهایت نتایج نشان داد کارآفرینی سازمانی با رویکرد بداهه پردازی منجر به پاسخ گویی سریع سازمان در برابر شرایط بحرانی و پویایی محیط می گردد.
طراحی مدل سازمان کارآفرین در نظام بانکی کشور جهت تحقق سیاست های کلی نظام اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
246 - 270
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تحقق سیاست های کلی نظام اداری به شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی سازمانی در سیستم بانکداری نوین پرداخته است تا ضمن ارائه مدل مناسبی از کارآفرینی سازمانی در سیستم بانکداری نوین کاربرد این سیاست ها را در نظام اداری مسجل نماید. روش پژوهش کیفی- کمی بوده ازنظر هدف کاربردی – توسعه ای است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 23 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و بانکداری است که با استفاده از مصاحبه و انجام فن دلفی، عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی در بانکداری نوین را تعیین کردند. این عوامل بندهای 10 و 12 و 17 و 26 سیاست های کلی نظام اداری را مدنظر قرار داده است. در بخش کمی، 191 نفر از کارشناسان و خبرگان با استفاده از نرم افزار سمپل پاور به عنوان نمونه انتخاب شدند. عوامل مؤثر در 4 گروه اصلی (کارآفرینی، سازمان کارآفرین، بانکداری نوین و ارزش ها) طبقه بندی و مدل پژوهش تدوین گردید. سپس پرسشنامه با استفاده از عوامل شناسایی شده، طراحی و بین جامعه آماری توزیع و با استفاده از نرم افزار لیزرل داده ها تجزیه وتحلیل گردید. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات با استفاده از آزمون های پارامتریک همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری، نشان می دهد که عوامل چهارگانه، رابطه مثبت و معنی داری با کارآفرینی سازمانی دارند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی سازمانیِ تأثیرگذار بر نظام بانکداری نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
77 - 103
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی فرآیند کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری سبب ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان و خلق خدمات نوآورانه می شود. پژوهش حاضر با هدف اجرای فرآیند کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری، به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری نوین می پردازد. پژوهش برحسب هدف،کاربردی و ازنظر نوع روش پژوهش، توصیفی است. اطلاعات از دو روش مطالعه اسنادی و تکنیک دلفی به دست آمده است. ابتدا ۳۰ نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه بر اساس رشته و مدرک تحصیلی شناسایی شدند که در نهایت 23 نفر با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب و با استفاده از روش دلفی فازی در چهار مرحله دیدگاه های آن ها استخراج و مورد پالایش قرارگرفت. بر اساس خروجی تحلیل، مؤلفه های مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری کشور، شامل 4 بعدِ کارآفرینی، بانکداری نوین، کارآفرینی سازمانی و ارزش ها و 13 مؤلفه است. یافته ها نشان می دهد بی شترین میزان موافقت خبرگان در بعد کارآفرینی: خلق، اجرا و بهره برداری از ایده، در بعد کارآفرینی سازمانی: افراد، نوآوری، اهداف، ساختار و محیط، در بعد بانکداری نوین: فناوری اطلاعات، مهارت نیروی انسانی، تنوع خدمات و در بعد ارزش ها: ارزش های حاکم بر جامعه و سازمان می باشند. مؤلفه های شناسایی شده قادر است زمینه کارآفرینی سازمانی در نظام بانکداری نوین را فراهم نموده، عملکرد آن ها را بهبود ببخشد. و بانک ها را قادر سازد تا موقعیت خود را در فرایند کارآفرینی سازمانی مورد ارزیابی قرار دهند.
مدل سازی ساختاری تفسیری کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه نفت کالایی راهبردی در جهان است که گذشته از محوریت در امر توسعه، موجب فعال تر شدن ظرفیت های صنعتی و یا ایجاد ظرفیت ها و صنایع جدید می شود. با توجه به اهمیت کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز، پژوهش حاضر باهدف مدل سازی ساختاری تفسیری کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز انجام شد. این مطالعه توسط روش تحقیق آمیخته و به کمک ابزار مصاحبه و پرسشنامه و توسط روش های تحلیل محتوا و مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام گردید. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران ارشد و میانی شرکت حفاری شمال هستند. در این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب خبرگان استفاده شده و انتخاب خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. با توجه به این موضوع، تعداد 12 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، کارکنان شرکت حفاری شمال می باشند که توسط نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. مطابق با نتایج بخش کیفی، درنهایت 5 بعد، 14 مؤلفه اصلی و 119 مؤلفه فرعی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش کمّی نشان داد که بعد اجتماعی بر سایر ابعاد شناسایی شده کارآفرینی سازمانی تأثیرگذار است. بعد مدیریتی متغیر وابسته و تأثیرپذیر است و در این میان، بعد اقتصادی، بعد سیاسی و بعد الکترونیکی به عنوان متغیرهای پیوندی عمل می کنند
ارائه الگوی توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی: یک پژوهش راهبردی (مورد مطالعه: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
بحران های اقتصادی اخیر بیش از پیش، نقش کارآفرینی در سازمان ها را به عنوان پیشرانی جهت توسعه و مانایی سازمان ها اثبات نموده است، لذا توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در پژوهش حاضر که با روش کیفی و تحلیل محتوا انجام شده است، الگوی توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی ارائه گردیده است. جامعه آماری این پژوهش که با استفاده از روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند، خبرگان و مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می باشند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده که تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافته است و این مهم در مصاحبه پانزدهم حاصل شده است. تحلیل داده ها بواسطه سه مرحله کد گذاری (باز، محوری و گزینشی) با نرم افزار MAXQDA2020 انجام شده است. بر اساس نتایج تحقیق؛ «مکانیزم های نهادی و قانونی، مکانیزم های سازمانی، مکانیزم های محیطی، مکانیزم های گروهی و تیم کاری، مکانیزم های فردی و شخصیتی» بر توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی تأثیرگذار بوده اند. به علاوه در این پژوهش «موانع و چالش های پیش رو، پیشایندهای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی، سازو کارهای توسعه رفتار کارآفرینانه، پیشران های توسعه رفتار کارآفرینانه (عوامل تسهیل کننده) در سازمان های دولتی» شناسایی و در نهایت پیامدهای توسعه رفتار کارآفرینانه در سازمان های دولتی مشتمل بر «محصول/خدمت جدید، بهبود عملکرد سازمان، پاسخگویی و مسئولیت اجتماعی سازمان، ارزش اجتماعی و ارزش اقتصادی» مشخص گردیدند. بر اساس نتایج تحقیق، پیشنهادات راهبردی نیز ارائه شد.
بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان مازندران
زمینه و هدف: مدیریت دانش ابزاری سودمند برای سازمان ها است تا سرمایه خود را توسعه دهند، نوآوری و کارآفرینی را تشویق کنند و عملکرد مطلوب را به حداکثر برسانند؛ لذا این پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی، انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 3600 نفر بود. مطابق با جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت (خانم: 129 نفر و آقا: 222 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش پاتریک و همکاران (2009)، سواد اطلاعاتی سیامک و داور پناه (1388) و کارآفرینی سازمانی هیل (2003) بود. یافته ها: در سطح معنی داری 05/0= ، یافته ها نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. هم چنین، رابطه مثبت معنی داری بین سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان داد سهم متغیرهای مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی در پیش بینی کارآفرینی سازمانی متفاوت است. به طوری که، در مقایسه با مدیریت دانش، سواد اطلاعاتی سهم بالاتری در پیش بینی کارآفرینی سازمانی دارد (05/0= α > P ). نتیجه گیری: بنابراین، توجه به رشد و توسعه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان می تواند به افزایش کارآفرینی سازمانی آنان منتهی شود.
ارائه مدل کارآفرینی سازمانی با رویکرد انحراف مثبت در صنایع دیجیتال نوپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
275 - 303
امروزه اهمیت توجه به صنایع دیجیتال نوپا در کشورها باعث شده است تا مسائل و چالش های مختلفی مانند اشتغال و بیکاری کاهش پیدا کند. سازمان ها در محیط پویای رقابت جهانی، جهت بقا و دستیابی به موفقیت، به طور فزاینده ای به فعالیت های کارآفرینانه در سازمان متعهد شده اند و کارآفرینی را به عنوان یکی از ابزارهای توسعه در جهت صنایع دیجیتال نوپا به شمار می آورند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل کارآفرینی سازمانی با رویکرد انحراف مثبت در صنایع دیجیتال نوپا است. با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و خبرگان در زمینه کارآفرینی سازمانی با رویکرد انحراف مثبت، مدلی شامل عوامل مؤثر (متغیرهای کلیدی تأثیرگذار، میانجی و تعدیل گر)، پیامدها و راهبردهای ارتقای کارآفرینی سازمانی با رویکرد انحراف مثبت در صنایع دیجیتال نوپا ارائه شده است. بر اساس یافته های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 13 تن از خبرگان و مدیران، 42 مضمون سازنده شکل گرفت که می توان آنها را در 21 مضمون فراگیر تحت پنج عامل شامل: عوامل مؤثر، عوامل میانجی، عوامل تعدیل گر، پیامدها و راهبردها طبقه بندی کرد. نتایج بررسی نشان داد که توجه به کارآفرینی سازمانی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن با رویکرد انحراف مثبت، می تواند منجر به نتایجی همچون نوآوری، رشد و بهبود سازمانی گردد.
نقش میانجی بازارگرایی در رابطه بین مهارت های اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در شرکت ناب استیل(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی بازارگرایی در رابطه بین مهارت های اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در شرکت ناب استیل می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی همبستگی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان شرکت ناب استیل مازندران که تعداد 150 نفر می باشند؛ و بر طبق جدول مورگان، 108 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزار گردآوری در پژوهش حاضر سه پرسشنامه که شامل پرسشنامه کارآفرینی سازمانی از پرسشنامه رابینز و کولتر (1996) و مهارت اجتماعی کارآفرینان از پرسشنامه استاندارد ماتسون و بازار گرایی از پرسشنامه نرور و اسلاتر استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که شاخص مهارت های اجتماعی با ضریب 718/0 و به بیان دیگر به اندازه 8/71 درصد بر کارآفرینی سازمانی با حضور متغیر میانجی بازارگرایی در شرکت ناب استیل تأثیر دارد. در سطح اطمینان 95/0 و با توجه به مقدار t-value که برابر 577/18 است می توان گفت بین مهارت های اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی با استفاده از مؤلفه میانجی بازارگرایی در شرکت ناب استیل رابطه وجود دارد.
تاثیر هوشمندی کسب و کار بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی بلوغ مدیریت دانش (مورد مطالعه: بانک تجارت استان تهران)
منبع:
مدیریت نوآفرینی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
63 - 79
هدف این پژوهش مطالعه تاثیر هوشمندی کسب و کار بر کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی بلوغ مدیریت دانش در بانک تجارت است. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه و بررسی یافته های پژوهش های پیشین در قالب مبانی تئوریک تحقیق، چارچوب مورد نظر ارائه می گردد. روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می گردد. به منظور بررسی میدانی در تحقیق حاضر، از جامعه آماری شامل کارکنان بانک تجارت که تعداد آنها 600 نفر هستند استفاده شده است. برای نمونه نیز با توجه به تعداد جامعه از فرمول کوکران تعداد 234 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه است که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. برای تحلیل ابعاد چارچوب مفهومی از روش تحلیل عاملی تاییدی، و همچنین به منظور بررسی میزان روابط میان ابعاد چارچوب تحقیق از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است.یافته های تحقیق نشان می دهد گزارش گیری تولید بر کارآفرینی سازمانی تاثیر دارد، گزارش گیری و پرس و جو بر کارآفرینی سازمانی تاثیر ندارد، فرایند تحلیل آنالیز بر کارآفرینی سازمانی تاثیر ندارد، گزارش گیری تولید بر بلوغ مدیریت دانش تاثیر دارد، گزارش گیری و پرس و جو بر بلوغ مدیریت دانش تاثیر دارد و فرایند تحلیل آنالیز بر بلوغ مدیریت دانش تاثیر ندارد.
مطالعه کانون کنترل درونی با کارآفرینی سازمانی از طریق مدیریت سرمایه انسانی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس
منبع:
مدیریت نوآفرینی سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴)
31 - 43
هدف از این پژوهش، مطالعه کانون کنترل درونی با کارآفرینی سازمانی از طریق مدیریت سرمایه انسانی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت و هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس به تعداد 114نفر بوده است و از روش سرشماری برای نمونه گیری استفاده شده است و در نهایت تعداد 90 پرسشنامه تکمیل و به عنوان نمونه در تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. برای گردآوری اطلاعات آماری، از پرسشنامه های استاندارد کانون کنترل درونی (اسپکتور، 1988)، کارآفرینی سازمانی (مارگریت هیل، 2013) و مدیریت منابع انسانی (واین، 2010) استفاده شده است. روایی صوری هر سه پرسشنامه توسط استاد راهنما و سایر اساتید تأیید گردید و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی بین 30 نفر از کارکنان به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 821/0، 895/0 و 929/0 تعیین گردید. برای سنجش فرضیه ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و نرم افزار های SPSS21 و PLS استفاده شد. یافته های آزمون همبستگی پیرسون نشان داده که بین کانون کنترل درونی با کارآفرینی سازمانی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار؛ بین کانون کنترل درونی با مدیریت سرمایه انسانی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار و بین متغیر بین مدیریت سرمایه انسانی و مولفه های آن با کارآفرینی سازمانی نیز رابطه مثبت و معنادار وجود داشته است. یافته های آزمون تحلیل رگرسیون نشان داده است که متغیر کانون کنترل درونی قابلیت پیش بینی کارآفرینی سازمانی و مدیریت سرمایه انسانی و مولفه های آنها و همچنین، مدیریت سرمایه انسانی و مولفه های آن قابلیت پیش بینی کارآفرینی سازمانی را دارند.
بررسی رابطه کارآفرینی سازمانی و مدیریت دانش متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی شاغل در کتابخانه های دانشگاه شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال نهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۳
17 - 26
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه کارآفرینی سازمانی و مدیریت دانش متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی شاغل در 13 کتابخانه دانشکده های دانشگاه شیراز در سال 1392 است.
روش پژوهش: این پژوهش، از دیدگاه هدف، در گروه تحقیقات بنیادی و از دورنما روش، در گروه تحقیقات همبستگی قرار می گیرد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل، کلیه کارمندان زن و مرد شاغل در کتابخانه های دانشگاه شیراز بود که تمامی این افراد (87 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش مورد استفاده شامل پرسش نامه مدیریت دانش نیر (1390) و پرسش نامه کارآفرینی سازمانی هومن (1381) می باشد. ضرایب پایایی آلفای کرونباخ که برای محاسبه همسانی درونی پرسش نامه های مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی استفاده گردید، به ترتیب برابر با 89/0 و 92/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین سطح مهارت کارآفرینی سازمانی و مدیریت دانش متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی شاغل در کتابخانه های دانشگاه شیراز رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین بیانگر آن بود که از بین ابعاد کارآفرینی سازمانی، بین بعد "سخت کوشی، مسئولیت پذیری و موفقیت" با مدیریت دانش، رابطه معنی داری وجود دارد؛ در حالی که بین ابعاد ریسک پذیری، نظارت درونی، خلاقیت، انعطاف پذیری، تحمل ابهام و روایی کلامی با متغیر مدیریت دانش، رابطه معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گیری نمود که، متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی شاغل در کتابخانه های دانشگاه شیراز، مدیریت دانش را به عنوان یک راهبرد آگاهانه در شناسایی دانش، ارزیابی، سازماندهی و ذخیره سازی آن به منظور افزایش کارآفرینی در کتابخانه ها به کار می گیرند.
رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی: نقش میانجی اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سلاح قدرتمند برای بسیاری از سازمان ها به منظور ایجاد مزیت رقابتی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. کلیه کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران به تعداد 1100 نفر جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که 285 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد اشتیاق شغلی سلانوا و شوفیلی (2002)، کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل (2003) و هوش هیجانی افزلور و ماینورس (2003) بود. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد .پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی رابطه وجود دارد. بین کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی نیز رابطه معنی دار بود. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه غیر مستقیم کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق شغلی با هوش هیجانی از رابطه مستقیم آن بیشتر است. لذا می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و با در نظر گرفتن تأیید نقش واسطه ای اشتیاق شغلی، مدیران می توانند با توجه هرچه بیشتر به اشتیاق شغلی کارکنان شرایط لازم را برای کارآفرینی سازمانی فراهم سازند.