مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
استراتژی مدیریت دانش
حوزه های تخصصی:
به منظور مواجهه با موضوع مدیریت دانش، سازمان ها ناگزیر از تدوین استراتژی مدیریت دانش و تدوین استراتژی دانش هستند. مدل ها و روش های مختلفی برای تدوین این استراتژیها ارائه شده است. در این پژوهش یک مدل سیستم داینامیک برای انتخاب و تلفیق این دو نوع استراتژی ارائه شده است. در این مدل عوامل سازمانی مانند استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی، منابع انسانی و زیرساخت های فناوری اطلاعات به عنوان متغیرهای تاثیر گذار در نظر گرفته شده اند. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی های دانش و مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش و نیز سطح دانش آشکار و پنهان، تاثیر مستقیمی بر استراتژی های انتخابی دارند. در این پژوهش ابتدا متغیرهای دانشی سازمان مورد مطالعه شناسایی گشته و سطح اولیه ی آن ها و عوامل تاثیر گذار بر افزایش یا کاهش مقدار آنها مشخص گردیده اند، سپس نمودارهای علت و معلولی و نرخ و حالت آنها ترسیم شده است. در پایان پس از آزمون و شبیه سازی مدل دینامیکی،سناریوها و سیاست های مختلفی برای نمونه مورد مطالعه پیشنهاد شده است. نتایج سناریو های منتخب نشان دهنده بهبود در متغیرهای مربوط به هر دو نوع استراتژی دانش و استراتژی مدیریت دانش است.
ارائه متدولوژی استراتژی مدیریت دانش بر اساس مارپیچ دانش سازمان
حوزه های تخصصی:
برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار گیرد. از طرفی در رویکرد دینامیک و پویا با نگاهی همه جانبه به سازمان برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، فرآیندهای خلق دانش، تسهیم دانش، حفظ دانش و کسب دانش به طور مستقیم بر انتخاب استراتژی های مناسب نقش دارند. در این پژوهش برای تدوین استراتژی مدیریت دانش، متدولوژی ارائه می شود که در آن با تفکیک زیرساخت ها و فرآیندهای مدیریت دانش، گلوگاه فرآیند مارپیچ دانش سازمان شناسایی شده و بر این اساس راهکارهای راهبردی برای سازمان ها تدوین می شود. بدین منظور با مرور مبانی نظری پژوهش های پیشین، عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی، از چارچوب ها و روش های اجرایی استخراج شدند. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی مدیریت دانش، اثر می گذارند عبارت اند از: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، راهبردهای منابع انسانی و فرآیندهای تسهیم، حفظ، کسب و خلق دانش. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل ساختار سازمان، استراتژی های فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی، با رویکردی در فرآیندهای مارپیچ دانش سازمان، بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه های تحقیق با نظرسنجی از 36 خبره سازمانی و دانشگاهی، با استفاده از آزمون t تک نمونه و تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرفت. در پایان این متدولوژی در دو سازمان با ماهیت مختلف، پیاده سازی و نتایج آن در دو سازمان، تحلیل و مقایسه شد.
ارائه الگوی تبیین استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت استراتژی های مدیریت دانش در پیاده سازی موفق فرایندهای مدیریت دانش، سازمان به دنبال انتخاب استراتژی های مدیریت دانش مناسب است. بدون وجود استراتژی مناسب مدیریت دانش، پاسخ صحیح برای مشکلات، دستورالعمل درست برای اجرای روش ها و مفاهیم مختلف و متنوع مدیریت دانش وجود نخواهد داشت. لذا ضروری است سازمانها در نخستین گامِ حرکت به سوی مدیریت دانش، در انتخاب و ایجاد استراتژی نهایت دقت را به عمل آورند. مدلهای بلوغ مدیریت دانش، سازمانها را در شناسایی سطح بلوغ مدیریت دانش و انتخاب استراتژی مدیریت دانش مؤثر، برای بهبود فرآیندهای مدیریت دانش کمک می کنند. در این مطالعه سعی بر این است که الگویی جهت انتخاب استراتژی مدیریت دانش مناسب مبتنی بر استراتژی مدیریت دانش هانسن(شخصی سازی وتدوین) با توجه به سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان ارائه گردد. در این پژوهش، با استفاده از روش دلفی الگوی استراتژی مدیریت دانش مبتنی بر سطح بلوغ تبیین گردیده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد سازمان هایی که در سطوح پایین بلوغ مدیریت دانش قرار دارند، بیشتر به استراتژی ""شخصی سازی"" متمایل اند و سازمان های با سطح بلوغ بالا، استراتژی ""تدوین"" را بر می گزینند.
تعیین استراتژی مدیریت دانش سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مدیریت دانش و مفاهیم استراتژیک مرتبط به آن به عنوان اجزای مهمی برای بقای سازمان ها شناخته شده اند. از آنجاکه هیچ سازمانی دارای منابع نامحدود نیست و فضای حاکم، فضایی رقابتی است، تدوین استراتژی های صحیح و رقابتی که سازمان را به اهداف کلان مورد نظر خود برساند، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و تعیین استراتژی های اصلی مدیریت دانش و همچنین شاخص های مربوط به هر استراتژی در «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، معاونین و کارشناسان سازمان صداوسیما هستند. در این پژوهش با استفاده از نظرات خبرگان مهم ترین استراتژی های «سازمان صداوسیما»، استخراج و با تلاقی این استراتژی ها و استراتژی های دانشی سازمان [استراتژی کدگذاری و شخصی سازی دانش] اولین خانه کیفیت ایجاد شد. دومین خانه کیفیت بااستفاده از نتایج اولین خانه، رابطه میان استراتژی های دانشی و راه کارهای فنی برای رسیدن به این استراتژی ها را بررسی کرده و راه کارها را رتبه بندی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که استراتژی توسعه و بهبود سیستم ها و تجهیزات فنی مهم ترین استراتژی سازمان است؛ همچنین درنتیجه رتبه بندی استراتژی های دانشی سازمان، استراتژی کد گذاری، اولین رتبه و استراتژی شخصی سازی دومین رتبه را به خود اختصاص داد اند. از بین راهکارهای دانشی نیز، راهکار حمایت مدیران اجرایی سطح بالا از فعالیت های دانشی، رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
تعیین استراتژی مدیریت دانش سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و تعیین استراتژی های اصلی مدیریت دانش و همچنین شاخص های مربوط به هر استراتژی در «سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران» است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان «سازمان صداوسیما» است. دراینپژوهشبااستفادهازنظرهای خبرگانمهم تریناستراتژی های «سازمان صداوسیما»،استخراجوباتلاقیایناستراتژی ها و استراتژی های دانشی سازمان (استراتژی کدگذاری و شخصی سازی دانش)اولینخانهکیفیتایجادشد.دومینخانهکیفیتبااستفادهازنتایجاولینخانه،رابطهمیاناستراتژی های دانشی و راهکارهای فنی برای رسیدن به این استراتژی ها رابررسیوراهکارهارارتبه بندیمی کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که استراتژی توسعه و بهبود سیستم ها و تجهیزات فنی مهم ترین استراتژی سازمان است؛ همچنین درنتیجه رتبه بندی استراتژی های دانشی سازمان، استراتژی کدگذاری اولین رتبه و استراتژی شخصی سازی دومین رتبه را کسب کرده است. از میان راهکارهای دانشی نیز راهکار «حمایت مدیران اجرایی سطح بالا از فعالیت های دانشی» رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
ارایه چارچوب مفهومی برای مدیریت استراتژیک دانش مطالعه ی موردی پهپادRQ-170(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده شده و مدیریت کارآمد دانش به لبه رقابت تبدیل شده است. از جمله ویژگی های مهم این فضا، افزایش تصاعدی و غیر منتظره حجم اطلاعات و مهم تر از آن، سرعت و نرخ بالای غیرقابل استفاده شدن یا بعبارتی کوتاه شدن عمر و بی ارزش شدن آن بوده که این موضوع یکی از دغدغه های اصلی سازمان ها محسوب میگردد. لازمه بقاء و تداوم در چنین فضایی، پاسخ گویی و انطباق با شرایط نوین حاکم بوده که با مدیریت دانش صحیح و مناسب، ضمن شناسایی فرصت ها، از آنها برای تحصیل سود خود استفاده می کنند. یکی از این فرصت های فراهم شده، هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی RQ-170 در اختیار است که بواسطه لبه تکنولوژی و فناروی در ابعاد مختلف می تواند حاوی دانش بسیار زیادی برای کشور باشد. هدفاصلیدراینمقاله، که با روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده و بوده، ارائه چارچوبی برای دانشهواپیمای بدون سرنشین RQ-170 و مدیریتاستراتژیکدانش یادشده در صنعت دفاعی می باشد. هدف اصلی این مقاله،ازمنظرشیوهاجرا،تحقیقبهروشتوصیفیوپیمایشیاست.بدین معناکهروشتحقیقکتابخانهو ابزار گردآوری اطلاعات در آن فیش برداری از منابع پایگاه های اطلاعاتی شبکه جهانی اینترنت، کتب و مقالات علمی فارسی و لاتین مرتبط با موضوع تحقیق است و بدین ترتیب محورهایبنیادیوزیرساختیسازمانیموثردرمدیریت دانششناساییشده و به ارائه چارچوبی برای دانشهواپیمای بدون سرنشین RQ-170 و مدیریتاستراتژیکدانش یادشده در سازمان صنعت دفاعی اقدام گردید.
اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش سازمان در روش فرناندز با استفاده از سیستم فازی مبتنی بر قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به عنوان رویکردی جدید برای کشف و بهره برداری هر چه بیشتر از دانش سازمانی جهت دستیابی به مزایای آن، توسط بسیاری از سازمان ها پذیرفته شده است. طبق نظریه ی وابستگی، پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش به انتخاب بهترین فرآیندهای مربوطه، با توجه به شرایط سازمان وابسته است. انتخاب بهترین فرآیند برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان باعث صرفه جویی در هزینه و زمان می شود. هدف از این پژوهش طراحی سیستم فازی مبتنی بر قانون برای بررسی فاکتورهای مؤثر بر انتخاب فرآیندهای مناسب مدیریت دانش در سازمان و در نهایت اولویت بندی این فرآیندها است. فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از فاکتورهای مربوط به خصوصیات دانش، خصوصیات وظایف، خصوصیات محیط و خصوصیات سازمان. همچنین فرآیندهای مدیریت دانش براساس پژوهش های صورت گرفته پیشین شامل کشف دانش، بدست آوردن دانش، اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش می شوند. در این مقاله ابتدا یک سیستم فازی نوع اول مبتنی بر قانون جهت مدلسازی ارتباط بین فرآیندها و فاکتورهای وابستگی استخراج شده از روش فرناندز ارائه می شود و سپس با بررسی و مقدار دهی به هرکدام از فاکتورها، نتیجه به صورت اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش بر اساس فاکتورهای ورودی، بدست می آید. نتایج حاصل از اولویت بندی فرآیندهای مدیریت دانش در این پژوهش، با پژوهش پیشین در این زمینه مقایسه شده و علاوه بر انطباق نتایج، این پژوهش توانسته با استفاده از سیستم های فازی مبتنی بر قانون، بررسی دقیق تری در مورد فاکتورهای وابستگی انجام داده و در نهایت فرآیندهای مدیریت دانش را به صورت دقیق تری اولویت بندی کند
ارائه مدل انتخاب استراتژی مدیریت دانش در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت جهانی و تغییرات سریع در تقاضا و نیاز به عرضه چابک، اهمیت مدیریت دانش به عنوان یک موضوع راهبردی و منبع مزیت رقابتی در زنجیره های تأمین را بیشتر ساخته است. با این پیش فرض بحث انتخاب راهبرد مدیریت دانش در زنجیره های تامین اهمیت پیدا می کند، به این دلیل که اگر راهبرد مناسب با زنجیره تأمین اتخاذ نشود امکان موفقیت مدیریت دانش در زنجیره کم است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین است. در مطالعه حاضر ابتدا متغیرهای تأثیرگذار بر راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین شناسایی و یک مدل برای انتخاب راهبرد ارائه شده است. دراین مدل به ترتیب راهبرد زنجیره تأمین، عوامل فرهنگی، ساختار شبکه توزیع، نواحی دانش بر، فرآیندهای خلق و انتشار دانش، رویکرد منابع انسانی و بلوغ فناوری اطلاعات زنجیره مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط هر کدام از آنها با راهبردهای سامانه گرا و انسان گرای مدیریت دانش مشخص شده است. به منظور اعتبارسنجی مدل از نظرات خبرگان حوزه مدیریت دانش استفاده شده است. در مرحله بعد به منظور مدل سازی تاثیر عوامل بر انتخاب راهبرد، یک سامانه استنتاج فازی با استفاده از نرم افزار متلب طراحی شده است. به عنوان مطالعه موردی زنجیره تأمین ایران خودرو به عنوان نمونه انتخاب شده است و بر اساس نظرات مدیران زنجیره و با استفاده از مدل و سامانه ارائه شده در پژوهش، عوامل تاثیرگذار بر راهبرد مدیریت دانش در زنجیره تأمین ایران خودرو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که راهبرد مناسب برای این زنجیره راهبرد سامانه گرا می باشد و در نهایت راه کارهای مدیریت دانش زنجیره تامین برای اساس راهبرد انتخاب شده به شرکت مورد مطالعه، ارائه شده است. سامانه پیشنهادی در این پژوهش می تواند به منظور انتخاب راهبرد مدیریت دانش در هر زنجیره تامینی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل زیرساخت های شرکت برون سپار سازه گستر سایپا برای انتخاب استراتژی مدیریت دانش: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
425 - 450
حوزه های تخصصی:
محیط پرتلاطم کسب وکار، سازمان ها را مجبور به ایجاد تغییراتی در ساختار خود، مانند برون سپاری، برای تأمین نیازهای سازمان و مزیت رقابتی کرده است؛ اما گاهی این تغییرات برای خود سازمان نیز دردسرساز می شود. در این تغییرات، ممکن است مهم ترین رکن مزیت رقابتی، یعنی دانش کارکنان از دست برود. بنابراین سازمان ها ملزم به استفاده از مؤثرترین استراتژی مدیریت دانش با توجه به تحلیل جوانب اصلی سازمان هستند. پژوهش حاضر به بررسی شرکت سازه گستر، مهم ترین تأمین کننده قطعات یدکی خودروسازی سایپا می پردازد. ابتدا دو استراتژی کدگذاری و شخصی سازی با توجه به امکان ارزیابی آن از طریق ادبیات موجود انتخاب شد و پس از استخراج عوامل مؤثر بر انتخاب آنها، این عوامل بر اساس مدل 7S مک کینزی دسته بندی شدند. به کمک داده های به دست آمده از مصاحبه با 9 متخصص به روش های نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند و مطالعه اسناد، وضعیت موجود شرکت از طریق روش تحلیل تم مشخص شد و در نهایت با مقایسه عوامل مؤثر انتخاب استراتژی مدیریت دانش با وضعیت فعلی شرکت، استراتژی کدگذاری انتخاب گردید.
ارائه مدل نقش ادراک از عدالت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با میانجی گری استراتژی مدیریت دانش در کارمندان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل نقش ادراک از عدالت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی با میانجی گری استراتژی مدیریت دانش در کارمندان اداره ورزش و جوانان خراسان رضوی بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کارمندان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی (110=N) تشکیل دادند؛ که با توجه به هدف پژوهش، شیوه نمونه گیری آماری به صورت کل شمار در نظر گرفته شد و درمجموع با 12% ریزش، 96 پرسشنامه تکمیل و تحویل داده شد... در این پژوهش از سه پرسشنامه عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن، 1993)، پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی سازمانی در سازمان های ورزشی که در پژوهش رضوی و همکاران (1389) استفاده شده بود و پرسشنامه استراتژی های مدیریت دانش (توکلی تختمشلو، 1393) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تأیید اساتید رشته مدیریت ورزشی رسید و پایایی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 86/0 و 87/0 و 86/0 گزارش شد. از آمار توصیفی و استنباطی (کولموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تی تک نمونه، رگرسیون گام به گام و اسمارت پی ال اس نسخه 2) استفاده شد. یافته ها نشان داد بین سه متغیر عدالت سازمانی و کارآفرینی سازمانی و استراتژی مدیریت دانش، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
ارزشیابی و اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت توسعه محصول جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
27 - 40
حوزه های تخصصی:
تغییر نیازها و خواسته های مشتریان، تحول سریع تکنولوژی، افزایش رقابت در بازار و افزایش رونق اقتصادی موجب شده است که شرکت ها در صنایع مختلف با سرعت، بازدهی وکیفیت رو به رشدی به نوآوری و ارائه محصولات جدید بپردازند. در واقع، مشتریان در جستجوی محصولات جدید تر، پیشرفته تر و منطبق بر نیازهای خود هستند و شرکت ها نیز بدلیل بازار رقابتی ناچارند محصولاتی را ارائه دهند که پاسخگوی نیاز و انتظارات مشتریان باشد. ضرورت داشتن راهبرد و تدوین استراتژی در این حوزه برای صنعت دفاعی کشور که دارای خصلت پیچیدگی، هزینه بر بودن و زمان بر بودن می باشند، از اهمیت حیاتی برخوردار است. که در این راستا شناخت محیطی و بررسی عوامل کلیدی موفقیت یک گام اساسی می باشد. در این مقاله سعی داریم نسبت به ارزشیابی میزان موفقیت مولفه های تاثیر گذار بر توسعه محصول جدید در صنایع دفاعی و اولویت بندی آنها اقدام نموده و وضعیت صنعت و شکاف موجود در هر یک از عوامل را بررسی و بیان نماییم.
استراتژی اکتساب دانش در حوزه مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط(HSE) پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۶ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۹
75 - 100
از آنجا که بیشتر الگوهای ارائه شده در زمینه ی اکتساب دانش در حوزه سامانه های خبره است و هم چنین در حوزه استراتژی کسب دانش در حوزه ی مدیریت دانش، الگویی در دست نیست؛ برای این منظور باید هم در حیطه استراتژیک و هم در حیطه فرایندی مطالعاتی انجام می شد که بتوان برای اکتساب دانش سازمان استراتژی تعیین گردد. لذا در این مقاله با بررسی الگوهای مختلف استراتژی دانش و استراتژی مدیریت دانش و متدلوژی اکتساب دانش به ارائه متدولوژی در زمینه ی استراتژی اکتساب دانش پرداخته شده است. برای این منظور از دو الگو ی استراتژی دانش، که در مقاله ی آقای گزنی آورده شده، و هم چنین متدلوژی اکتساب دانش میلتون استفاده شده است. سرانجام آنچه از این تحقیق حاصل شده, شناسایی قلمروهای دانشی در حوزه ی مدیریت ایمنی و بهداشت و محیط زیست و ارائه برنامه عملیاتی برای رسیدن به اهداف کلان وضع شده در بازرسی است.