مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
کارآفرینی سازمانی
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۱
۸۱-۶۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به کارآفرینی سازمانی و اشتغال مولد در سازمانهای متصدی امر بهداشت و درمان به دلیل تنوع و تعدد فعالیتها و خدمات بهداشتی و درمانی و لزوم ارتقاء کیفیت آنها، بسیار ضرورت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی در میان رهبری خدمتگزار و کارآفرینی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام گرفته است. روش کار: با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 187 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودگزارشی (ترکیبی) رهبری خدمتگزار، توانمندسازی روانشناختی و کارآفرینی سازمانی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار لیزرل استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش به طور کلی نشان داد که رابطه رهبری خدمتگزار و کارآفرینی سازمانی تحت تأثیر مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی قرار دارد به طوری که رهبری خدمتگزار از طریق مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی بر کارآفرینی سازمانی به صورت غیر مستقیم و مثبت اثر می گذارد. نتایج همچنین نشان داد که بیشترین اثر غیرمستقیم بر کارآفرینی سازمانی از میان مؤلفه های رهبری خدمتگزار، مربوط به مؤلفه های خدمت رسانی و تواضع و فروتنی می باشد. نتیجه گیری: بر مبنای نتایج پژوهش مدیران دانشگاه علوم پزشکی می توانند به وسیله مهرورزی، تواضع و فروتنی و خدمت رسانی به کارکنان، ضمن فراهم کردن زمینه رشد مؤلفه های توانمند سازی روانشناختی در کارکنان به افزایش کارآفرینی سازمانی کمک نمایند.
رابطه سرمایه اجتماعی، کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری: مورد مطالعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۲
۸۹-۷۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به عملکرد در بیمارستان ها نیز به عنوان یکی از نهادهای اصلی هر جامعه که مسئولیتی خطیر و مستقیم در حفظ بهداشت و سلامت افراد جامعه دارند، نیازی اساسی به حساب می آید. پژوهش حاضر دو متغیر سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی را به عنوان متغیرهای اثرگذار بر عملکرد بیمارستان شهدای کارگر یزد مطالعه کرد. عملکرد سازمانی نیز بر مبنای کارت امتیازی متوازن (BSC) در چهار بعد رشد و یادگیری، فرایندهای داخلی، مشتری و مالی ارزیابی شد. روش ها: این پژوهش از نوع پیمایشی است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه استاندارد بین 248 نفر از مدیران و کارکنان بیمارستان شهدای کارگر یزد گردآوری شد. همچنین، تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و با بهره گیری از نرم افزارهای Spss22.0 و Amos22.0 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم دارد و شدت این تأثیر به ترتیب 46/0 و 63/0 بوده است. همچنین، سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم برابر با 18/0 دارد، این تأثیر به صورت غیرمستقیم و به واسطه متغیر میانجی کارآفرینی سازمانی، شدت بیشتری می یابد و به 29/0 می رسد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و تأیید تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی و عملکرد سازمانی می توان نتیجه گرفت که با تقویت سرمایه اجتماعی در سازمان می توان بر افزایش روحیه کارآفرینی و بهبود عملکرد سازمانی تأثیر گذاشت. همچنین، با تأیید تأثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد و نقش میانجی گری این متغیر در رابطه بین سرمایه اجتماعی بر عملکرد، می توان با تقویت روحیه کارآفرینی بین کارکنان، سبب بهبود عملکرد سازمان شد.
نقش مؤلفه های مدیریت کارآفرینانه در توسعه کارآفرینی سازمانی: مورد مطالعه تعاونی های کشاورزی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی نقش بارزی در توسعه سازمان ها و شرکت های سنتی ایفا می کند؛ به گونه ای که با ترویج کارآفرینی در سازمان ها می توان شاهد افزایش خلاقیت، نوآوری و شکوفایی و افزایش مقاومت آنان در برابر تغییرات و چالش های موجود بود. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی نقش مؤلفه های مدیریت کارآفرینانه در توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی شهرستان کرمانشاه پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مدیران تعاونی های کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودند (176N=) که با استفاده از جدول نمونه گیری بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 110 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب (براساس نوع فعالیت) برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه ای استاندارد بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، کمینه و بیشینه) و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندگانه) از نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های مدیریت کارآفرینانه (راهبرد رشد، جهت گیری استراتژیک، جهت گیری منابع، فرهنگ رشد، فلسفه پاداش و ساختار مدیریت) تأثیر مثبت و معناداری در سطح خطای یک درصد بر کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی داشتند. بنابراین، با بهبود مدیریت کارآفرینانه می توان در جهت توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی های کشاورزی اقدام کرد. در این راستا، به مدیران و سیاست گذاران تعاونی های کشاورزی توصیه می شود که در جهت بازنگری در راهبردها، ارزش ها و باورهای سازمانی، شیوه های پاداش دهی و ساختار و سبک مدیریت سازمان به شیوه کارآفرینانه اقدام کنند.
پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سرمایه فکری و کارآفرینی سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : سازمان ها بر اساس دارایی هایشان ارزش گذاری می شوند و در این میان، سرمایه های فکری و اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد سازمانی براساس سرمایه فکری و کارآفرینی سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش شهر داراب بود.
روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت و روش در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی قرار دارد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش به تعداد 140 نفر بود که با توجه به تعداد جامعه آماری، از شیوه سرشماری استفاده شد. ابزار مورد سنجش پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1990)، پرسشنامه سرمایه فکری، بونتیس (۱۹۹۸) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی لئونیداس و همکاران (2007) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از با روش تحلیل رگرسیون انجام گرفت.
یافته ها : نتایج حاکی از آن بود که رابطه بین کارآفرینی سازمانی و سرمایه فکری معنادار است و این دو متغیر می توانند عملکرد سازمانی را پیش بینی نمایند. بین کارآفرینی سازمانی با عملکرد سازمانی و بین سرمایه فکری با عملکرد سازمانی، رابطه مثبت و معناداری وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد سازمان هایی که به سرمایه های فکری اهمیت بیشتری می دهند و به کارآفرینی سازمانی می پردازند، عملکرد بهتری در دنیای در حال تغییر دارند.
ارائه راهکارهای کارآفرینی سازمانی در شرکت گاز استانی و اولویت بندی آن ها با روش دلفی برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
291 - 306
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی در بخش دولتی معنا و اهمیتی ویژه پیدا کرده است و علاوه بر شرکت های خصوصی سازمان های دولتی نیز بر ضرورت کارآفرینی سازمانی تأکید دارند. این پژوهش، با هدف شناسایی و اولویت بندی راهکارهای کارآفرینی سازمانی در یکی از شرکت های گاز استانی غرب کشور، به دنبال پاسخگویی به دو سؤال است: اول، راهکارهای کارآفرینی سازمانی در شرکت گاز استانی مورد پژوهش کدام اند؟ دوم، وزن و اهمیت راهکارهای شناسایی شده نسبت به یک دیگر چگونه است؟ به منظور گردآوری داده های پژوهش برای پاسخ به سوال نخست، از مطالعات کتابخانه ای و مرور مقالات و پژوهش های پیشین، ترازیابی نمونه های موفق، و 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران شرکت گاز استانی استفاده شده و داده های به دست آمده با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. در این مرحله 28 تم فرعی به عنوان راهکار کارآفرینی سازمانی در شرکت مذکور به دست آمد که در شش تم اصلی دسته بندی شد؛ شامل خدمات گازرسانی و امور مشترکین، اداری و پشتیبانی، خدمات فنی و مهندسی، دستگاه ها و تجهیزات، دارایی ها و مستغلات و سایر ابتکارات. سپس برای پاسخ به سوال دوم و اولویت بندی راهکارهای پیشنهادی، با استفاده از هم اندیشی به روش دلفی آنلاین اقدام به گردآوری نظرات خبرگان شد. در ادامه بر اساس شاخص P-value بر روی توزیع t با n-1 درجه ی آزادی، راهکارها اولویت بندی شدند. از جمله راهکارهای دارای اولویت می توان به بسترسازی پرداخت الکترونیکی قبوض، اجرای نظام نگهداری و تعمیرات، برگزاری کلاس و دوره های آموزشی تخصصی، استفاده از ظرفیت های آموزشی و رفاهی موجود، تغییر کاربری منازل سازمانی، بازیافت ضایعات آهن آلات و مصالح شرکت و .. اشاره نمود.
الگوی کارآفرینی سازمان مبتنی بر توسعه ی پایدار و روابط ارزش آفرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 94
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد الگوی کارآفرینی سازمان مبتنی بر توسعه ی پایدار و روابط ارزش آفرین در بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی در شمال کشور را ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش حاضر از دو گروه خبرگان نظری و تجربی به تعداد 30 نفرتشکیل شده است. همچنین جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی در شمال کشور می باشد که بر اساس جدول مورگان تعداد 146 نفر از آنان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. بمنظور پاسخ به سوال اصلی تحقیق، ابتدا با روش دلفی فازی و با استفاده از تحقیقات گذشته که هر یک از آنها تحت حوزه مسائل کارآفرینی می باشند، مولفه های تحقیق شناسایی شدند. یافته های تحقیق نشان داد بین سرمایه اجتماعی و کارآفرینی در بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی در شمال کشور رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشارکت معنادار کارکنان بخش درمان سازمان تامین اجتماعی در حوزه ی کارآفرینی پیدار و متعاقبا توسعه پایدار تایید گردید.
تدوین مدل سیاست های جذب دانشجو با تاکید بر رابطه بین دانشگاه و صنعت.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
53 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل سیاست های جذب دانشجو با تاکید بر رابطه بین دانشگاه و صنعت بود. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. روش پژوهش در مرحله کیفی، مطالعه موردی کیفی و مشارکت کنندگان بالقوه شامل اساتید دانشگاه، روسای دانشگاه و فعالین حوزه صنعت، مدیریت بودند.رویکرد نمونه گیری، هدفمند و روش نمونه گیری صاحبنظران کلیدی بود. گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. ابزار پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند بود. در بخش کیفی ودر قسمت اول، استخراج داده ها و مولفه ها با روش تحلیل مضمون یا تم می باشد سپس جهت ساخت مدل پژوهش از مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه استفاده شده است. الگوی مستخرج از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش در قالب هفت بعد اصلی، یازده مؤلفه و سی شش معیار طراحی شد. هفت بعد اصلی عبارت اند از: « عوامل داخل و درون دانشگاهی » ،« سیاست گذاری وطراحی مجدد»،« عوامل خارج و برون دانشگاهی »،« ارتقاء آکادمیک »،« بسترهای قانونی »،« تحولات اساسی »، « نهادینه کردن ». در بخش کمی روش تحقیق توصیفی - پیمایشی بود و جامعه آماری شامل20 نفر از اساتید دانشگاه، روسای دانشگاه و فعالین حوزه صنعت، مدیریت و مسائل جذب دانشجو بودند. که برای اعتباریابی الگو، با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش صاحبنظران کلیدی، 20نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. تحلیل بخش کمی با تحلیل فازی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل AHP فازی برای تعیین اعتبار الگو انجام شد.
تکنولوژی حمل و نقل هوشمند؛ راهبرد مواجهه با چالش های اساسی این بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
77 - 94
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز حمل و نقل، زیرساختی موثر در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهاست. در این فرایند، نقش سیستم های حمل ونقل در بهینه سازی هزینه ها و زمان سفر، سرعت جابجایی، ایمنی و سطح خدمات ارائه شده، غیرقابل انکار است و هر کشوری برای اعتلای توان اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی خود نیازمند شبکه گسترده و قابل اعتماد حمل ونقل است. در علم اقتصاد، مجموعه خدماتی که سبب انتقال و جابجایی منابع تولید می شود، دارای ارزش اقتصادی بوده و بخشی از جریان تولید محسوب می شود. همچنین حمل و نقل در فرایند توزیع کلاها و خدمات هم، ارزش افزوده ایجاد می نماید. نظام حمل و نقل دارای جایگاه ویژه ای در سیاستگذاری و سرمایه گذاری در کشورهاست. دستیابی به سیستم حمل ونقل ایمن، سریع، کارآمد، پاک و قابل اطمینان در کلاس جهانی و بهترین در سطح منطقه خاورمیانه که در سند چشم انداز کشور به آن تصریح شده، بیانگر اهمیت توجه به این موضوع استراتژیک در کشور است که نقش قابل اعتنایی نیز در اقتدار و امنیت ملی دارد. در این پژوهش تلاش شده تا نخست با انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد بالادستی به این پرسش اکتشافی پاسخ داده شود که چالش های سیستم حمل و نقل در کشور چیست و سپس با بررسی نظرات خبرگان با ایجاد پنل تخصصی مشخص گردد که هوشمندسازی در این صنعت، کدام موارد از چالش ها را می تواند مرتفع سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 15 مورد از چالش های 27گانه این صنعت با هوشمندسازی مرتفع می گردد که از آن جمله هماهنگی ارگان های تصمیم گیر، نگهداری کارآمد شبکه و بسترسازی حمل و نقل چندوجهی است.
تأثیر هوش استراتژیک بر مزیت رقابتی با کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
213 - 230
حوزههای تخصصی:
تحولات بازارهای کسب و کار کنونی سبب پیدایش تغییرات در فلسفه حیات سازمان ها شده، ازاین رو سازمان ها ملزم به گذر از قواعد سنتی کسب و کار، به کارگیری و تسلط بر قواعد و فناوری های نوین و نیز گسترش قابلیت های درونی سازمان با هدف کسب مزیت رقابتی هستند. لازمه این امر پیشرو بودن، ریسک پذیری، نوآوری و در کل کارآفرینی است. بنابراین شناسایی عوامل موثر در راستای فراهم نمودن بستری جهت توسعه کارآفرینی سازمانی ضرورت دارد. یکی از ابزارهای تأثیرگذار در این زمینه هوش استراتژیک است که از هم افزایی هوش تجاری، هوش رقابتی و مدیریت دانش در سازمان بوجود می آید. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های هوش استراتژیک بر کسب مزیت رقابتی با درنظر داشتن متغیر میانجی کارآفرینی می پردازد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری را 160 نفر از مدیران سطوح مختلف شرکت توزیع نیروی برق تهران تشکیل می دهند که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان، حجم نمونه 113 نفری در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های استاندارد هوش تجاری (پروویچ 2012)، هوش رقابتی (کالف 2001)، مدیریت دانش (نوناکا و تاکوچی 1995)، کارآفرینی سازمانی (مارگریت هیل 2011) و مزیت رقابتی (حسینی 1390) بود و داده ها از طریق روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بطورکلی هوش استراتژیک با درنظر داشتن نقش میانجی کارآفرینی بر کسب مزیت رقابتی در شرکت توزیع نیروی برق تهران تأثیر مثبت دارد. از میان مؤلفه های هوش استراتژیک تنها هوش تجاری رابطه مثبت و معناداری با کارآفرینی سازمانی و کسب مزیت رقابتی با درنظر داشتن نقش میانجی کارآفرینی ندارد.
سنجش شاخص های سطوح آمادگی توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی در صنعت نانو فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش شاخص های سطوح آمادگی توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی در صنعت نانوفناوری ایران به انجام رسیده است. این تحقیق از نوع کاربردی و باکمک روش کمی و با استفاده از روش پیمایشی و همبستگی انجام گرفته است. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه از تعداد ۳۸۴ نمونه آماری از جامعه خبرگان نظری و تجربی حوزه توسعه محصول جدید گردآوری شده است. ابزار سنجش از طریق خبرگان و دیدگاه آنان اقتباس شده و مورد استفاده قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل شواهد از تحلیل های چند متغیری از جمله تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و مرتبه دوم و مقایسه میانگین یک گروهی استفاده شده است. شاخص های مختلف از اعتبار و روایی مولفه های شناسایی شده در پژوهش پشتیبانی و شاخص های برازندگی از توانمندی بخش اندازه گیری و بخش ساختاری مدل حمایت کرده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مکس کیو دی ا، اس. پی. اس. اس و ایموس استفاده شده و براساس قاعده نرم افزارهای آماری در مورد نتایج تصمیم گیری و تحلیل شده است. این بخش از پژوهش با شاخص های توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده است. براساس نتایج تحلیل اکتشافی تعداد ۱۵ مولفه شناسایی و با تحلیل عاملی تاییدی پشتیبانی شده است و براساس تحلیل عاملی مرتبه دوم مولفه ها و ابعاد سرعت بین المللی شدن توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی در صنعت نانوفناوری ایران مشخص گردیده است. مولفه های فرهنگ کار آفرینی و نوآوری، نهادها و شبکه های علمی و قابلیت شبکه سازی و ارتباطی تشکیل دهنده بعد رفتاری، مولفه های شایستگی های کارآفرینانه، وجهه و جایگاه توسعه محصول جدید، فرایند یاددهی و یادگیری و قابلیت های ساختاری تشکیل دهنده بعد زمینه ای، مولفه های سرعت بین المللی شدن در توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی، رهبری کارآفرینانه، فرایند تجاری سازی بین المللی تشکیل دهنده بعد عملکردی و مولفه های قوانین و مقررات، ساختار حمایتی، نظام پژوهشی، جهت گیری استراتژیک بین المللی و چشم انداز کارآفرینانه و نظام آموزشی تشکیل دهنده بعد ساختاری مدل توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی در صنعت نانوفناوری ایران هستند و در نهایت براساس ابعاد و مولفه های استخراج شده، شاخص های توسعه محصولات جدید در کارآفرینی سازمانی در صنعت نانوفناوری ایران ارائه شده است.
ارائه مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان های غیر انتفاعی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
995 - 1024
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی سازمانی را می توان "پیگیری رفتار کارآفرینانه در سازمان ها برای ایجاد ارزش اجتماعی" تعریف نمود. بنابر این شناسایی ابعاد کارآفرینی اجتماعی و رابطه بین این ابعاد، به درک ما از این پدیده و ارائه مدل کارآفرینی اجتماعی سازمانی در سازمان های غیر انتفاعی کمک بسزایی می نماید که هدف اصلی این مقاله می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرای تحقیق، از روش نمونه موردی و زمینه ای استفاده شده که با توجه به موضوع تحقیق، از طریق پرسشنامه، به شناسایی مولفه های کارآفرینی اجتماعی سازمانی و ارتباط این مولفه ها در 10 سازمان غیرانتفاعی ایران به عنوان نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل همبستگی کانونی استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 4 بعد اصلی کارآفرینی اجتماعی شامل ابعاد سازمانی، استراتژیک، پیش برنده محیطی و پیش برنده مرحله راه اندازی می باشد که بعد سازمانی متشکل از 7 مولفه شامل فرهنگ سازمانی کارآفرینانه-منابع سازمان- عقلانیت اقتصادی- کنترل و ارزیابی عملکرد- ویژگی ها،ارزش ها و رفتار کارکنان- ارتباطات سازمانی - ساختار سازمانی مناسب و بعد استراتژیک شامل 2 مولفه شامل ویژگی ها، ارزش ها و رفتار رهبران استراتژیک - ماموریت چشم انداز محور و بعد پیش برنده محیطی شامل 3 مولفه شامل حمایت های دولت و شهرداری- محیط اقتصادی مناسب- محیط اجتماعی مناسب و یک مولفه شامل پیش برنده مرحله راه اندازی مبتنی بر اقدامات اولیه می باشد و میان تمامی مولفه های کارآفرینی اجتماعی سازمانی ، همبستگی وجود دارد.
نقش فرهنگ سازمانی در کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
1 - 16
حوزههای تخصصی:
بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق ضمن مقایسه بخش ها و گروه های کاری، به اولویت بندی مسائل پرداخته و ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند تا بدین وسیله بتوانند شکاف بین وضع موجود و مطلوب را بهبود بخشند و به تقویت کارآفرینی سازمانی و افزایش زمینه خلاقیت و نوآوری اقدام نمایند. هدف از نگارش این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر مؤلفه های کارآفرینی سازمانی در پژوهشگاه صنعت نفت می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل تمام کارمندان ستادی پژوهشگاه صنعت نفت به تعداد200 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 127 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسش نامه کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل 1 و پرسش نامه فرهنگ سازمانی استاندارد کمرون و کویین 2 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین متغیر فرهنگ سازمانی و مؤلفه های فرهنگ گروهی، فرهنگ ادهوکراسی، فرهنگ بازار با کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تأثیر مدیریت دانش بر توسعه کارآفرینی سازمانی؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۳
93 - 114
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی و پویای امروزین توسعه کارآفرینی سازمانی یکی از مهم ترین راهبردهایی است که می تواند در کسب و حفظ مزیت رقابتی پایدار به سازمان ها کمک کند. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مدیریت دانش بر توسعه کارآفرینی سازمانی در دانشگاه های فنی حرفه ای شهر تهران است. جامعه آماری پژوهش اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه های فنی حرفه ای شهر تهران به تعداد 432 نفراست و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران تعداد 203 نفر به عنوان تعداد نمونه انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش نیومن و پرسشنامه استاندارد کارآفرینی سازمانی آن تونیک و هیسریچ است. این تحقیق از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر هدف، تحقیقی توصیفی- همبستگی است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های همبستگی نشان داد که بین تمامی مؤلفه های مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین مؤلفه های به کارگیری دانش و خلق دانش به ترتیب با ضرایب 74/0 و 68/0 بیشترین همبستگی را در بین مؤلفه های مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی می باشند.
نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
17 - 36
حوزههای تخصصی:
روند کنونی اقتصاد، نشان گر جایگاه و اهمیت خلاقیت و کارآفرینی در حفظ و بقای سازمان ها است. عاملی که به تعبیر بسیاری از اندیشمندان، مناسب ترین گزینه برای کاهش فاصله بین کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته یا سازمان های پیشرو و پیرو است. تحقق کارآفرینی سازمانی توجه بیش از پیش به سبک مدیریت و رهبری سازمانی را ضروری نموده است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی چیست؟ آیا سطح بالای مولفه های رهبری تحول آفرین به ارتقای کارآفرینی سازمانی منتهی می شود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک مرکز آموزشی آجا تشکیل می- دهند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاد شده است. نتایج حاصله، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین همه مولفه های رهبری تحول آفرین و کارآفرینی سازمانی می باشد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی نقش میانجی انگیزش کارکنان در تاثیر سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۵
125 - 146
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی با نقش تعدیل کننده ی انگیزش می پردازد. تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی و از نظر نوع استفاده، پژوهشی کاربردی است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 200 نفر از کارکنان شعب بانک پارسیان منطقه 13 شهر تهران می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول نمونه گیری مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعداد 128 نفر برآورد گردید. در این پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها با نظرات تخصصی اساتید و خبرگان موضوعی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با کمک آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل 0 و تاثیر / رگرسیون و تحلیل مسیر نشان داد که تاثیر مستقیم سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی برابر با 422 0 می باشد. هم چنین حدود 25 درصد از تغییرات / غیرمستقیم آن به واسطه ی متغیر انگیزش برابر با 141 متغیر وابسته یعنی کارآفرینی توسط متغیرهای سرمایه اجتماعی و انگیزش تبیین می گردد.
الگوی موانع کارآفرینی سازمانی در یک مرکز صنعتی دفاعی با استفاده از مدل سه شاخگی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
1 - 22
حوزههای تخصصی:
توسعه کارآفرینی سازمانی در محیط های پویا و رقابتی امروز به وجود زیرساخت های مناسب نیاز دارد. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی موانع کارآفرینی سازمانی در یکی از مراکز صنعتی نظامی بر اساس مدل سه شاخگی (ساختاری، رفتاری و زمینه ای) پرداخته است. این تحقیق بر مبنای دستاوردها از نوع کاربردی بوده و بر مبنای اهداف از نوع تحقیق توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان یک مرکز صنعتی دفاعی است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 195نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بوده و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده است. در سازمان صنعتی نظامی مورد بررسی موانع رفتاری کارآفرینانه وجود ندارد، اما برخی موانع ساختاری و زمینه ای کارآفرینی وجود دارد. موانع رفتاری کارآفرینی در میان افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر کمتر است. افزون بر این افراد دارای آشنایی بیشتر با مباحث کارآفرینی از ویژگی های رفتاری کارآفرینی بالاتری برخوردار بودند. بهسازی وضعیت موجود زیرساخت های نگرشی، رفتاری، فرهنگی، قانونی و ارتباطات می تواند به توسعه کارآفرینی سازمانی مساعدت کند. در این میان پرداختن به عواملی که در حال حاضر از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند و اولویت بیشتری دارند تاثیر گذاری بیشتری خواهد داشت.
نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۰
79 - 98
حوزههای تخصصی:
روند کنونی اقتصاد، نشان گر جایگاه و اهمیت خلاقیت و کارآفرینی در حفظ و بقای سازمان ها است. عاملی که به تعبیر بسیاری از اندیشمندان، مناسب ترین گزینه برای کاهش فاصله بین کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته یا سازمان های پیشرو و پیرو است. تحقق کارآفرینی سازمانی توجه بیش از پیش به سبک مدیریت و رهبری سازمانی را ضروری نموده است. سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه نقش رهبری تحول آفرین در کارآفرینی سازمانی چیست؟ و اینکه آیا سطح بالای مولفه های رهبری تحول آفرین به ارتقای کارآفرینی سازمانی منتهی می شود. جامعه آماری پژوهش کارکنان بیمارستان لبافی نژاد می باشد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاد شده است. نتایج حاصله، حاکی از وجود رابطه معنی دار بین همه مولفه های رهبری تحول آفرین و کارآفرینی سازمانی می باشد. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی ارائه شده است
توسعه کارآفرینی سازمانی از طریق توانمندسازهای دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
187 - 200
حوزههای تخصصی:
بهره مندی سازمان از رویکرد کارآفرینی برای نیل به بقا، رشد و توسعه نیازمند پرورش رفتارهای کارآفرینانه در میان اعضای سازمان است. مدیریت دانش نقش تعیین کننده ای در خلق و کاربرد دانش سازمانی و درنتیجه توسعه ایده ها و رفتارهای خلاقانه و کارآفرینانه دارد؛ و می تواند به عنوان بستر توانمندساز چنین رفتارهایی عمل کند. از این رو در این پژوهش رابطه بین عوامل سازمانی مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی بررسی و رتبه بندی می شوند. روش تحقیق، پیمایشی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دو کارکنان و مدیران ستادی یکی از بانک های خصوصی کشور تشکیل می دهند که از میان آن ها نمونه ای 144 نفری با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. یافته های پژوهش وجود رابطه معنادار میان توانمندسازهای دانش و کارآفرینی سازمانی را تایید کرده اند. بر این مبنا پیشنهادهایی نظری و کاربردی ارایه شده است.
نقش تعدیل کننده اخلاق کاری بر تاثیرگذاری تسهیم دانش بر کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
105 - 124
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان تأثیر تسهیم دانش بر کارآفرینی سازمانی با مطالعه نقش تعدیل کننده اخلاق کاری در موسسه اعتباری توسعه می باشد. در مراحل اولیه، ادبیات نظری و مطالعات و تحقیقات انجام شده در رابطه با موضوع تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و فصل ادبیات تحقیق با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، نگاشته شد. سپس به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق از روش میدانی و از ابزار پرسش نامه استفاده گردید. سپس پرسش نامه ها در بین افراد نمونه آماری تحقیق که شامل 210 نفر از کارکنان حوزه های مختلف سازمان بوده اند، توزیع گردید. در بررسی فرضیه اصلی تحقیق مشخص گردید که متغیر تعدیل کننده اخلاق کاری نیز وارد مدل گردید. این متغیر را می توان تعدیل کننده رابطه میان دو متغیر کارآفرینی سازمانی و تسهیم دانش در این سازمان درنظر گرفت. به گونه ای که میزان همبستگی بین متغیرهای فوق 0.895 در مدل دوم می باشد و در سطح بالایی می باشد. همچنین ضریب تعیین بیانگر این است که 0.8 درصد از تغییرات متغیر وابسته مؤلفه کارآفرینی سازمانی توسط متغیر مستقل تسهیم دانش پوشش داده می شود.
رابطه بین قابلیت یادگیری بازار با کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
87 - 106
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی و نوآوری اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است. سازمان ها از طریق قابلیت یادگیری بازار می توانند نیازها و خواسته های مشتریان خود را شناسایی کنند و بر اساس آن به کارآفرینی سازمانی و نوآوری در محصولات خود می پردازند؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری بازار با کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی است. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 100 نفر از مدیران شرکت های سنگ، معادن و صنایع وابسته اصفهان است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین قابلیت یادگیری بازار و کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی رابطه معنادار و خطی وجود دارد. همچنین بین کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی نیز رابطه خطی و معنادار مشاهده شده است.