مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
رویکرد فراترکیب
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.
شناسایی مؤلفه های الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی بر اساس رویکرد فراترکیب در صنعت آب و فاضلاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
76 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های استراتژی توانمند سازی، رهبری تحولگرا و دلبستگی شغلی جهت استفاده در الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در شرکت های آب و فاضلاب استان های آذربایجان غربی و شرقی بر اساس رویکرد فراترکیب است. بر اساس بررسی مبانی و مرور پیشینه تحقیقات انجام شده، مشاهده می شود که بیشتر این تحقیقات به صورت مجزا، کمی و همبستگی مورد بررسی قرارگرفته است. به بیان دیگرهیچ یک از مطالعات انجام شده همانند تحقیق پیشرو، از یک الگوی جامع در فرآیند توانمندسازی منابع انسانی استفاده نکرده اند. این پژوهش از اولین مطالعاتی است که می تواند به عنوان یک مبنایی در جهت توسعه و بسط تئوریک مفاهیم مرتبط با فرآیند توانمندسازی منابع انسانی، در قالب یک الگوی تلفیقی استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی در سازمان ها، بالأخص سازمان های صنعتی مانند شرکت های آب و فاضلاب در زمینه کاربردی و پژوهشی کمک نماید.در این تحقیق از رویکرد فراترکیب کیفی و روش باروسو و ساندولسکی، استفاده شد. بدین صورت که مؤلفه های مرتبط با الگوی تلفیقی با تحلیل مقالات داخلی و خارجی در یک بازه زمانی مشخص (1392- 1400 ) و ( 2013- 2021) و با استفاده از نظر خبرگان (با سابقه فعالیت در حوزه صنعت آب و فاضلاب) و بر اساس الگوریتم ارزیابی حیاتی شناسایی شد. در ادامه مدل مفهومی حاصل از روش فراترکیب و الگوریتم ارزیابی حیاتی ارائه شد.
ارائه مدل فرآیندی فرصت های کارآفرینانه در دیدگاه منبع محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات حوزه کارآفرینی نشان می دهد کسب و کارهای کارآفرینانه در راستای بهره برداری حداکثری از فرصت های کارآفرینانه نیازمند دسترسی به انواع منابع هستند، لذا ضرورت دستیابی به منابع متنوع موجب می گردد دغدغه اصلی این بنگاه ها معطوف به حصول منابع مختلف باشد. تحقیقات نشان داده است بهره گیری از آموزه های کاربردی «دیدگاه منبع محور» می تواند بنگاه های کارآفرین را در دستیابی به منابع مورد نیاز یاری رساند. هرچند به نظر می رسد «دیدگاه منبع محور» به مرز بلوغ خود رسیده و می توان آن را به عنوان یک نظریه تلقی نمود (نظریه منبع محور)، اما کنکاش های بیشتر نشان می دهد حوزه فرصت های کارآفرینانه تا حد زیادی در این دیدگاه مورد توجه واقع نشده است و پژوهش های اندکی در زمینه بهره برداری فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» انجام شده است. این پژوهش با استفاده از مرور سیستماتیک به روش فراترکیب و بهره گیری از روش تحقیق کیفی به شیوه «نظریه برخاسته از داده ها» به تحلیل نظام مند یافته های پژوهش های پیشین پرداخته است. برای انجام این پژوهش از میان 452 مقاله بررسی شده در پایگاه های معتبر خارجی در بازه سال های 1984 لغایت 2022، پس از سه مرحله غربالگری 46 مقاله برای انجام پژوهش مناسب تشخیص داده شدند. نوآوری این پژوهش ارائه یک مدل فرآیندی حاصل از تعامل مقوله های مختلف است که توانایی تبیین فرآیند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه در «دیدگاه منبع محور» را امکان پذیر نموده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کسب وکارها مبتنی بر اقتصاد مقاومتی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال هشتم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
41 - 72
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی های حاکم بر اقتصاد کشور و فشارهای روزافزون خارجی، تغییراتی را در سیاست های اقتصادی کشور طلب می کند تا بتوان علاوه بر فائق آمدن بر فشارهای خارجی، موجبات رشد و توسعه کشور را نیز فراهم آورد. همچنین در اسناد بالادستی و فرمایشات مقام معظم رهبری، راهبرد اقتصاد مقاومتی به عنوان راهکار توسعه پایدار کسب وکارها مورد تأکید می باشد. براین اساس، هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارها مبتنی بر اقتصاد مقاومتی می باشد. برای این منظور، از روش شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کسب وکارها مبتنی بر اقتصاد مقاومتی با رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. این پژوهش با مرور سیستماتیک به بررسی متون پرداخته است و تعداد 190 متن علمی معتبر در زمینه موضوعی، در بازه سال های 1393-1403 شناسایی و استخراج گردید و تعداد 43 عنوان پژوهشی مورد استفاده قرار گرفت. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار Atlas.ti، استخراج و خوشه بندی گردید و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند.بر اساس نتایج پژوهش، عوامل مؤثر بر توسعه پایدار کسب وکارها مبتنی بر اقتصاد مقاومتی در 14 مقوله، 49 دسته مفهوم و 290 کد متمایز استخراج و طبقه بندی شدند. این مقوله ها عبارت اند از سیاست ها و قوانین، عوامل فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل محیط کسب وکار، اقدامات و حمایت های دولت، عوامل اقتصادی، عوامل مرتبط با شرکت و محصول، کارآفرینی، ویژگی های اقتصاد مقاومتی، تکنولوژی و زیرساخت، عوامل رقابتی، عوامل شخصی، عوامل روانی، عوامل جمعیت شناختی می باشد.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
تدوین معیارهای ارزیابی عملکرد فرهنگی-اجتماعی دانشگاه ها: پژوهشی مبتنی بر فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1445 - 1480
حوزههای تخصصی:
پرورش و تعالی شخصیت دانشجویان و تربیت آنان به عنوان نسل آینده جامعه ای که باید به صورت فعالانه در آن حضور یافته و تعامل داشه باشند همواره مورد توجه بوده است و ابعاد مربوط به آن، به نوعی خود را در ساحت فرهنگی و اجتماعی و تربیتی این نهاد مرجع در جامعه نشان می دهد. لذا شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد دانشگاه ها در این حوزه اهمیت دارد و هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و معیارهای ارزیابی عملکرد فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ایران می باشد. در پژوهش حاضر که با بهره گیری از روش اسنادی و فراترکیب به جمع آوری اطلاعات پژوهش پرداخته است، جهت تجزیه و تحلیل آن نیز از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده نموده است. برای ارزیابی کیفی ت فراترکیب نیز از ابزار گلین(2006) استفاده شده است. در مجموع، مبتنی بر راهبرد جستجوی منابع، 52 منبع از 571 منبع برای فراترکیب نهایی مناسب بود که از بین این منابع، 8بعد، 31 مولفه و 64 معیار شناسایی گردید و مورد تایید خبرگان این حوزه نیز قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ابعادِ کارویژه های مهم، تعاملات و ارتباطات، برنامه ها، گروه های دانشگاهی، نظام مدیریتی، زیرساخت ها و امکانات ، فعالیت های ویژه اساتید و کارکنان و در نهایت، تولیدات محتوایی ، بر ارزیابی عملکرد فرهنگی و اجتماعی دانشگاه موثر است. نتایج پژوهش حاضر این قابلیت را دارد تا در راستای ارزیابی عملکرد و رتبه بندی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ایران در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های الگوی مدیریت بالندگی حرفه ای معلّمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
44 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی ابعاد و مولفه های الگوی مدیریت بالندگی حرفه ای معلمان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها و سبک تحلیل در گروه تحقیقات کیفی قرار گرفته و به روش فراترکیب بود. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش مبتنی بر اطلاعات اسنادی است. داده های پژوهش با استفاده از روش فراترکیب جمع آوری و تحلیل شدند به منظور جمع آوری داده های مرتبط با پژوهش که کلیه مطالعات صورت گرفته در زمینه بالندگی حرفه ای معلمان و سپس استخراج و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر آن در این مطالعات از روش هفت مرحله ای سندول سکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برای بالندگی حرفه ای معلمان حداقل می بایست به 8 بعد اساسی توجه نمود. این ابعاد عبارتند از: تدریس، آموزش، امکانات، ارزشیابی، محتوا، فناوری، تخصص، دوره ضمن خدمت می باشد. در ضمن مولفه ها و نیاز های مربوط به هر کدام از این عامل ها بررسی شده است که در قالب نیاز های آموزشی و نیاز های غیر آموزشی استخراج گردیده است. بر اساس نتایج می توان گفت بالندگی معلمان دارای ابعاد مختلفی است که از این رو برنامه ریزان نظام آموزش و پرورش می توانند به این ابعاد توجه نمایند و در جهت افزایش و مدیریت بهتر بالندگی معلمان اقدام کنند.
مفهوم سازی زیست بوم کارآفرینی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۹۰-۶۶
هدف: پژوهش حاضر باهدف مفهوم سازی زیستبوم کارآفرینی در آموزش عالی ایران صورتگرفته تا یک چارچوب جامع و نظاممند را در قالب عوامل مؤثر بر کارآفرینی آموزش عالی ارائه دهد. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و با روش کیفی فراترکیب انجامشده است. جامعه و حجم موردمطالعه پژوهش، کلیه منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع زیستبوم کارآفرینی در آموزش عالی است که در بازه زمانی (1403-1394 و 2024-2015) میباشد. در این راستا 230 مقاله مورد ارزیابی قرار گرفت و درنهایت 40 مقاله بهصورت هدفمند انتخاب و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کوهن تأیید گردید. یافتهها: در این پژوهش عوامل مؤثر بر زیستبوم کارآفرینی در آموزش عالی با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در قالب 109 مفهوم کلیدی، 23 مقولهی ثانویه و 8 مقولهی اولیه به دست آمد. نتایج نشان میدهد سیاستگذاری آموزش عالی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، سرمایهی انسانی، بازار آموزش عالی، حمایت و پشتیبانی، تأمین مالی آموزش عالی، برنامههای استراتژیک کارآفرینی و عوامل ارتباطی و تعاملات از مقولههای اولیه و اصلی مؤثر بر کارآفرینی در آموزش عالی میباشند و درنهایت الگوی تلفیقی زیستبوم کارآفرینی در آموزش عالی تدوین شد. نتیجهگیری: این پژوهش درک عمیق و نگاه کلیگرایانه از عوامل مؤثر بر کارآفرینی در آموزش عالی در قالب یک الگو ارائه میدهد که میتواند بینش جدید و ارزشمندی را برای توسعه زیستبوم کارآفرینی آموزش عالی باشد و گاهی بهعنوان پیششرط برای راهبردهای خوشهای، نظامهای نوآوری و اقتصاد دانشبنیان در سیاستهای رقابتپذیری ملی در حوزه آموزش عالی استفاده شود.