مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ایرانیان
حوزه های تخصصی:
بی تدبیری خوارزم شاهیان در تعامل با همسایگان و دستگاه خلافت، مغولان را به جهان گشایی برانگیخت و آنان را به ایران کشاند، اما اختلاف های مذهبی مردم ایران با یک دیگر از علل چندگانه ای بود که به پایایی حکومت مغولان در ایران و استوار شدن قدرتشان در آن انجامید. نیم قرن پس از استقرار مغولان در ایران، هولاگو مأمور شد که به غرب لشکر بکشد. بی گمان، عوامل بسیاری در این روی داد تاریخی تأثیر گذارد. اگر ایرانیان با یک دیگر و از سوی دیگر با حاکمان هم سو بودند، این لشکرکشی به شکست می انجامید یا مغولان به زمان و نیروی بیش تری نیاز می داشتند تا بتوانند در ایران حکومتی برپا کنند و به آن قوام بخشند. هم چنین مذهب در جامعه ایران در اتحاد گروه های مختلف جامعه با یک دیگر بسیار مؤثر بود؛ زیرا دین و دولت در ایران زمین از دیرباز با هم بر مسند قدرت بوده اند و وجود اتحاد سیاسی در ایران، به اتحاد مذهبی مسبوق بوده است. این مقاله بر کنار از هدف ها و چگونگی لشکرکشی مغولان به ایران، سهم اختلاف های مذهبی ایرانیان را در شتاب بخشیدن به لشکرکشی هولاکو به ایران و پایایی حاکمیت آنان در این کشور برمی رسد. هدف های تعیین شده برای لشکرکشی هولاگو به غرب (قلاع اسماعیلی، دربار عباسیان و ممالیک مصر)، از این حکایت می کند که مغولان، در پی ریشه کنی مراکز و کانون های سیاسی مسلمانان بودند که قدرت مذهبی نیز در آنها بود. اختلاف مذهبی ایرانیان با یک دیگر موجب تسریع تحقق خواسته های آنان شد. البته پس از سقوط مراکز معنوی مسلمانان و حاکم شدن مغولان بر ایران، با توجه به اینکه حضور اسلام در ایران آسیب پذیر می نمود، مسلمانان (شیعیان و اهل سنت)، تنها در این برهه از زمان با هدف مشترکِ اِحیا و اِبقای اسلام به حرکتی متحد دست زدند و آن را تا رسمی شدن دوباره این دین در ایران (دوره غازان خان)، دنبال کردند. آنان پس از این نیز دوباره درباره برتری های مذهبی و فرقه ای خود اندیشیدند و اختلاف های مذهبی را از سر گرفتند. این اختلاف های مذهبی پس از سقوط حکومت ایلخانی نیز مانع برپایی حکومت متحد، منسجم و مستقل در ایران شد، بلکه حکومت های محلی با روی کردهای مختلف مذهبی بر بخش هایی از ایران حاکم شدند.
انگیزه های اقتصادی و دینی ایرانیان در مصالحه با عرب ها در قرن نخست بر اساس عهدنامه ها (رویکرد مقایسه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتح سریع و برق آسای ایران به دست عرب ها که در بسیاری از شهرها و مناطق، دست کم پس از شکست در نبرد نهاوند، بدون مقاومتی جدی و سازمان یافته صورت گرفت، از موضوعات جالب توجه در تاریخ ایران و اسلام است. در این میان، بررسی انگیزه هایی که موجب شد ایرانیان در بسیاری از شهرها با فاتحان مسلمان مصالحه کنند، اهمیتی ویژه دارد. جست وجو در عهدنامه ها و صلح نامه هایی که در قرن نخست هجری میان ایرانیان و عرب ها منعقد شد، برای دست یابی به این انگیزه ها بسیار مفید و کارگشا خواهد بود. مطالعه این عهدنامه ها نشان می دهد انگیزه کسب منافع اقتصادی یا دفع ضررهای مادی و نیز تلاش برای دست یابی به امنیت جانی و مالی، در تمایل ایرانیان به مصالحه با عرب ها بیشترین سهم را داشته است؛ به گونه ای که در بیشتر عهدنامه ها، حفظ منفعت و دفع مضرت مادی، نخستین و مهم ترین خواسته ایرانیانِ مصالحه جو بوده و حفظ دین و معتقدات زرتشتی، در واداشتن آنها به مصالحه، سهم کمتری داشته است. این نوشتار، با بررسی عهدنامه های موجود میان ایرانیان و عرب ها در سده نخست هجری، قصد دارد به واکاوی سهم هر یک از انگیزه های اقتصادی و دینی ایرانیان در کشاندن آنها به مصالحه بپردازد و در نهایت، امکان مقایسه این دو نوع انگیزه را برای خواننده فراهم کند.
مؤلفه های شکل دهنده ی هویت ملی ایران در فرایند تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مؤلفه های شکل دهنده هویت ملی ایران در سیر تحول تاریخی می باشد. به طورکلی کشور ایران دارای یک هویت ملی تاریخی و کهن می باشد که قرن ها پیش ایجاد شده و در فراخنای تاریخ توانسته است پایداری، پویایی و موجودیت خویش را حفظ کرده و تداوم بخشد. نکته اساسی در این جا این است که در این فرایند تاریخی، مؤلفه های مهمی در شکل گیری و استمرار این هویت نقش داشته اند که سرزمین ایران، تاریخ طولانی و کهن، دین و اعتقادات مذهبی(به ویژه اسلام)، میراث سیاسی و حکومت، فرهنگ غنی و پویا، زبان فارسی، اسطوره های ملی-ایرانی و عناصر عدالت خواهی، حق جویی و آزادی خواهی، اصلی ترین آن ها می باشند.این مؤلفه ها جامعه ایرانی را از گذشته های دور تا امروز، از یک هویت واحد برخوردار ساخته اند. مؤلفه های فوق در طول تاریخ، تحولات خاصی را طی نمودند و به عنوان سنگ بنا و ستون های مستحکم بنای ایرانی قوام یافته و صلابت خود را به عنوان مهم ترین نشانه های ایرانی بودن در فرایند بحران های گوناگون به آزمون گذاشتند و امروزه نیز مهم ترین نشانه های ایران و تعریف ایرانی بودن می باشند. مؤلفه های هویت ملی ایران موجب اشتراک و ارتباط ایرانیانِ امروز با نیاکان و هم عصران شان و نیز دلبستگی آنان نسبت به هویت ملی شان می گردند. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده شده است.
بررسی پدیدارشناسانه چهره زنان در سفرنامه های ایرانیان
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
63-74
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی پدیدارشناسانه چهره زنان در سفرنامه های ایرانیان به فرنگ رفته در دو قرن بیستم و بیست و یکم بود . جامعه آماری، سفرنامه های ایرانیانی بود که به فرنگ رفته و بر اساس تاریخ کتابت و تحریر، سه سفرنامه میرعبدالطیف شوشتری (1184شمسی)، میرزاصالح شیرازی (1197شمسی) و میرزاهادی علوی شیرازی (1193شمسی) به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است که با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسانه مورد بررسی قرار گرفت. این سفرنامه ها بیانی از نخستین مواجهه ایرانیان با جهان جدید می باشند. بازنمایی تصویر زنان عصر جدید، یکی از مهم ترین عناصر معرفتی این سفرنامه هاست که با توجه به تحلیل صورت گرفته، نتایج نشان داد که؛ جامعه قاجاری جز تصویری از زن سنتی نمی شناخت، اما این سفرنامه ها با معرفی و تصویرپردازی از زن مدرن، مقدمات آشنایی و حضور فرهنگی و اجتماعی زنان را در آن جامعه به هنگام مشروطیت فراهم کردند. دراین سفرنامه ها به همراه معرفی «زن فرنگی»، به بیان تحول نقش زنان همسریابی، تغییر ساختار خانواده، مسائل زنان و عنصر توانایی زن مدرن در برابر زن سنتی مورد توجه آن ها قرار گرفت. چنان که هر کدام از سفرنامه نویسان با توجه به تجربه زیسته و پدیداری خود، این توانایی را در سه گانه ارزشی متفاوت «قباحت»، «بی-عصمتی» و «کمال» درمی یابند. آن ها الگوی زن جدید را که به مقام سوژگی و خودمختاری رسیده، حامل یکی از این ارزش گذاری ها در تجربه پدیداری خود می بینند و در سفرنامه خود منعکس می کنند.
تحلیل ثانویه داده های طرح ارزش ها و نگرش های ایرانیان (موج سوم): استان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
61 - 82
حوزه های تخصصی:
تغییرات ارزش ها و نگرش ها در همه جوامع یکی از پدیده های اجتماعی مهمّی است که همواره مدّ نظر و رصد مدیران، برنامه ریزان، محقّقان و صاحب نظران مختلف بوده است. طرح ملّی ارزش ها و نگرش های ایرانیان که تاکنون سه «موج» این طرح اجرا و نتایج آن منتشر شده است، حاوی دستاوردهای مهمی است. نوشتار حاضر به تحلیل ثانویه یافته های موج سوم طرح های مزبور در مورد استان یزد پرداخته است، برای درک دقیق تر یافته ها و تغییرات ارزش ها و نگرش ها، در مواردی که اطّلاعات موجود بود با نتایج موج اوّل و دوم کشوری و استانی نیز مقایسه شده است. یافته ها نشان می دهد در حالی که نگرش های دینی مردم یزد تغییر چندانی نکرده است، بدبینی در حوزه اقتصادی و سیاسی افزایش یافته است. به نظر مردم استان یزد، فاصله طبقات فقیر و غنی افزایش یافته است و گردش نخبگان در مقایسه با گذشته مطلوب نیست و سرانجام اینکه هویّت ملّی در بین مردم همچنان پررنگ است.
نیروی دریایی تجاری - نظامی ایران در خلیج فارس در عصر نادرشاه افشار
ﺧﻠیﺞ ﻓﺎﺭﺱ به عنوان ﺷﺎﻫﺮگ ﺍﺻﻠﻰ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﺍیﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺗﺎﺭیﺦ ﻧﻘﺶ کﻠیﺪﻯ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﻖ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﻌیﺸﺘﻰ ﺍیﺮﺍﻥ ﻭ کﺸﻮﺭﻫﺎﻯ ﺣﺎﺷیﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﺤﻮﻟﻰ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺑیﺮﻭﻧﻰ ﻭ ﺩﺭﻭﻧﻰ، ﻃﺒﻌﺎً ﺑﺮ ﻭﺿﻌیﺖ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﺍیﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. تاریخچه دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس به دوره باستان یعنی نزدیک به پانصد سال قبل از میلاد بازمی گردد اما دریانوردی ایرانیان بعد از دو دوره شکوفایی یعنی هخامنشی و ساسانی، پس از ورود اسلام به ایران دیگر آن جایگاه سابق را نداشت. مقارن با روی کار آمدن نادرشاه افشار در ایران (قرن دوازدهم هجری/ هجدهم میلادی) خلیج فارس از اهمیت ویژه ای برخوردار شد. کمپانی های هند شرقی اروپایی (انگلیس، هلند و فرانسه) و نیز همسایگان ایران (ترکیه عثمانی و عمان) در این مقطع فعالاانه به دنبال اهداف سیاسی و تجاری خود در خلیج فارس بودند. نادرشاه با اشراف بر این موضوع، با کاهش نفوذ سیاسی و نظامی عثمانی و عمان در خلیج فارس و سرزمین های مجاور آن و همچنین افزایش تجارت بازرگانی خلیج فارس که بیشتر در دست کمپانی های هند شرقی اروپایی بود، روابط خارجی خود را بیشتر از هر حوزه دیگر در خلیج فارس متمرکز کرد. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی با ارائه چشم اندازی از فراز و نشیب های روابط سیاسی و تجاری، به بازتاب اهمیت خلیج فارس در روابط خارجی ایران و همچنین سابقه کشتی سازی و اهمیت نیروی دریایی ایران عصر نادری، در خلیج فارس می پردازد.
مذاکرات سیاسی ایرانیان و مسلمانان در دوره فتوحات (11 تا 21 ه.ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
205 - 236
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران در دوره ساسانیان به دست مسلمانان گشوده شد و پس از آن، تسلط تدریجی اعراب مسلمان بر جامعه ایران آغاز شد. بررسی منابع مربوط به این دوره نشان می دهد که در جریان فتوحات سال های 11 الی 21 ه.ق. در محدوده مرزهای ایران و اعراب مسلمان، گفت وگوهای سیاسی متعددی میان رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی ساسانیان و مسلمانان انجام شد، اما این مذاکرات به نتیجه ای نرسید و نتوانست مانع از برخورد نظامی گردد. این پژوهش در پی آن است با تکیه بر روش تحلیل تاریخی مبتنی بر تحلیل متن و با استفاده از منابع کتاب خانه ای ضمن بررسی چگونگی مذاکرات، دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات و وقوع جنگ را تبیین نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهند چندین مذاکره، بدون ایجاد ناآرامی در بین طرفین صورت گرفت، اما به دلیل باورهای دینی مسلمانان و گفتمان راهبردی مبتنی بر تحلیل مادی ایرانیان، گفت وگوهای بین طرفین بیشتر به سمت رجز خوانی سوق پیدا کرد. سرانجام این رویکرد متفاوتِ طرفین، همراه با خود بزرگ بینی ایرانیان در جریان گفت وگوها بروز جنگ را گریزناپذیر کرد. با این حال به نظر می رسد در پی این مذاکرات، تزلزلی پنهان در اردوگاه ساسانی پدید آمده بود.
بررسی زمینه های پویایی جایگاه اجتماعی ایرانیان در عصر اول عباسی(170-132ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
۱۵۵-۱۷۶
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آمد. این دگرگونی ها در دوره بنی امیه شدت گرفت؛ دولت مردان اموی با راهبرد برتری نژادی، قومی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، زمینه نارضایتی عمومی و فراگیر را فراهم کردند. عباسیان با بهره مندی از چنین شرایطی و حمایت ایرانیان، قدرت را به دست گرفتند. در اوایل این حکومت، نخبگان ایرانی، اداره امور مهم حکومتی را عهده دار شدند و از مزایای اجتماعی این دوره بهره بردند. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانه ای به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که کارگزاران ایرانی در دگرگونی و قشربندی اوایل عباسی چه نقشی داشتند؟ یافته های پژوهش چنین نشان می دهد که اهمیت اندیشه ایرانشهری در بازخوانی فرهنگ و هویت ایرانی در این عصر، نقش نظامی ایرانیان_ علی الخصوص اهالی خراسان_ در قدرت گیری حکومت بنی عباس و در نهایت، نقش مؤثر وزیران و دیوان سالاران ایرانی در ساختار قدرت سیاسی حکومت عباسی ازجمله عواملی بودند که در دگرگونی مترقی پایگاه اجتماعی ایرانیان در عصر اول عباسی تأثیر به سزایی بر جای نهادند.
پژوهشی در مناسبات ایران و هند در عصر صفوی و تأثیر آن بر حج گزاری ایرانیان از طریق هند(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
7 - 28
حوزه های تخصصی:
ایران و هند دو همسایه بزرگ با تاریخ طولانی، دارای ریشه های نژادی و تاریخی مشترکی هستند که مناسبات آنها از عصر باستان تا کنون غالباً حسنه بوده است. این روابط در عصر حکومت صفویان بر ایران و به ویژه در دوره تکوین و استقرار دولت صفوی و همچنین حکومت اخلاف امیرتیمور گورکانی در هند، گسترش چشم گیری داشت. این دو سلسله در بیشتر این مدت روابط دوستانه و نزدیکی داشتند که از عوامل مؤثر خارجی آن، دشمن مشترکی به نام ازبکان در مجاورت آنها به مرکزیت سمرقند بود که بر تحولات سیاسی دولت های مزبور تأثیرگذاری داشت. پناهندگی همایون شاه از هند به ایران و نیز اختلافات مرزی بر سر شهر قندهار نیز در فراز و فرود مناسبات صفویان با گورکانیان هند نقش داشت. اما حج گزاری ایرانیان از طریق هند می تواند یکی از عرصه های تعامل و روابط با هند تلقی شود. هدف این مقاله، شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر روابط صفویان با گورکانیان در ابعاد سیاسی، و سیر مناسبات این دو دولت در مقطع یادشده است. فرضیه تحقیق حاضر این است که خطر ازبکان برای هر دو کشور و نیز تلاش ایران و هند برای تسلط بر شهر استراتژیک قندهار از عوامل مهم در فراز و فرود روابط میان گورکانیان و صفویان بوده و بر امر حج گزاری نیز تأثیر داشته است. برآیند تحقیق حاکی از آن است که به رغم وجود موانعی در توسعه مناسبات ایران و هند، با توجه به حضور بسیاری از ایرانیان در هند و روابط خصمانه دولت عثمانی با ایران، زائران ایرانی ناچار از طریق هند رهسپار سفر حج می شدند.
تعامل متولیان قبرستان بقیع با زائران ایرانی در دوره قاجاریه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
131 - 147
حوزه های تخصصی:
شهرهای مکه و مدینه به علت جنبه های مذهبی و دینی، از دیرباز مقصد زیارتی ایرانیان بوده است و شیوه برخورد با زائران ایرانی در اماکن مقدسه حجاز از جمله مسائلی بوده است که همواره مورد توجه جامعه ایرانی در سالیان اخیر بوده است و در مواردی نحوه تعامل با زائران ایرانی موجبات ناخرسندی زوار را فراهم کرده است. تمرکز ما در این مقاله، بررسی نحوه تعامل متولیان و خدام قبرستان بقیع با زائران ایرانی در دوره قاجاریه است. هدف این مطالعه، پاسخگویی به این سؤالات اساسی است که اوّلاً رفتارهای متولیان و خدام با ایرانیان در دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ ثانیاً چه عواملی در شیوه تعامل متولیان بقیع با ایرانیان دخیل بوده است؟ این پژوهش با اتکا بر گزارش سفرنامه های حج فارسی در دوره قاجاریه انجام شده که عمدتاً به دست افراد فرهیخته این دوره نگاشته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد دو عامل شیعه بودن و عجم بودن، همواره مستمسکی برای سختگیری و آزار زائران حرم ائمه بقیع بوده است و این شرایط برای ایرانیان به مراتب سخت تر از سایر زائران بوده است.
صاحب منصبان و اندیشوران ایرانی تبار مدفون در بقیع(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۱)
149 - 166
حوزه های تخصصی:
با بعثت رسول خدا9 و گسترش تدریجی اسلام به اطراف و اکناف جزیرهالعرب، ایرانیان نیز در پی فتوحات، با روندی نسبتاً پرشتاب به اسلام گرویدند. بدیهی است حرمین شریفین، از همان ابتدا به عنوان کانون های معنوی برای تمام مسلمانان، همواره مورد توجه تمام مسلمانان بوده و هست. از اماکنی که در ادوار مختلف اسلامی مورد اقبال بوده، زیارت قبرستان بقیع و آرزوی دفن شدن در آن است؛ زیرا این مکان شریف، افزون بر مدفن چهار تن از ائمه اهل بیت : ، بسیاری از صحابه، تابعین و اندیشوران از هر مذهب و ملیتی ازجمله ایرانیان را در دل خود جای داده است. با عنایت به قداست بقیع و فضیلت دفن در آن، برخی صاحب منصبان و اندیشوران، یا طبق وصیتشان به مدینه منوره منتقل، و در بقیع دفن می شدند یا در سفر حج و زیارت مرقد مطهر نبوی9 ، به هر دلیلی که در آنجا فوت می کردند، به طور طبیعی در آن قبرستان شریف دفن می شدند. با توجه به کثرت ایرانیان مدفون در بقیع، در این مقاله فقط به برخی صاحب منصبان و اندیشوران ایرانی تبار مدفون در بقیع پرداخته شده و شرح حال آنها به ترتیب تاریخی آورده شده است. ملاک ایرانی بودن، انتساب آنان به شهرهای ایران در منابعی مانند تاریخ های محلی مدینه منوره است که در آنها به این نسبت تصریح شده.
اعتبارسنجی شواهد تاریخی کرزن درباره دریاهراسی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
45 - 67
حوزه های تخصصی:
کرزن سیاستمدار و نویسنده انگلیسی با آوردن دو شاهد مثال از قرون هشتم و نهم هجری-حافظ شیرازی و عبدالرزاق سمرقندی- ایرانیان را دریاترس و فاقد روحیه دریانوردی می داند. این تحقیق در صدد است با گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و تحلیل آن ها، وضعیت فعالیت دریایی ایرانیان را در قرن هشتم و نهم هجری قمری با تکیه بر منابع داستان های مورد استفاده کرزن و منابع پشتیبان دیگر- به ویژه سفرنامهابن بطوطه- روشن کند. بر اساس این پژوهش اظهارنظرهای کرزن درباره دریا هراسی ایرانیان قابل نقد است؛ او بر اساس شواهد ناکافی و نادیده گرفتن داده هایی که ازقضا در منابع مورداستفاده او هم موجود است قاعده ای کلی ساخته است؛ این درحالی است که مشاهده دقیق این منابع و منابع هم عصر آن ها مؤید این است که به رغم اضطراب تعداد کمی از ایرانیان -که برای اولین بار دریا را می دیدند اقشار بسیاری از آن ها در قرون هشتم و نهم هجری قمری در عرصه دریاها مشغول فعالیت بودند.
سِیف بن عمر تَمیمی (احیاگر هویت عربی و تقابل با هویت ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۹)
1 - 21
حوزه های تخصصی:
ین تحقیق در پی فهم ارتباط میان منابع تاریخی و رویکرد هویت گرایانه برخی از مورخان اسلامی است. برای انجام این تحقیق آراء یکی از اخباریون و فتوح نگاران متقدم و پر ارجاع یعنی سیف بن عمر تمیمی مورد بررسی قرار می گیرد. سیف اگرچه مانند برخی دیگر از نویسندگان در تأکید بر نقش اعراب در فتوح و پدیده های اسلامی همسو است؛ ولی با مقدماتی متفاوت به نتیجه مذکور دست یافته و به علاوه در این زمینه اغراق کرده است. سؤال اصلی این است چه عواملی محیطی و شرایط اجتماعی عامل ایجاد رویکرد هویت گرایانه در سیف شد. سیف چه اهدافی را دنبال می کرد و راه دست یابی به آن را چگونه یافت؟ در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق تاریخی که مبتنی بر توصیف و تحلیل داده ها است به این پرسشها، پاسخ داده شده است. متغیّرهای مهمی مانند عنصر عصبیت عربی و نظام قبیله ای، مواضع ساسانیان نسبت به اعراب، فتوح اسلامی، سیاست دستگاه خلافت اموی و نقش ایرانیان در خلافت عبّاسی در دیدگاه سیف اثر گذار بود. از نظر سیف، اعراب دارای تاریخی پیوسته بوده و چون اسلام در میان اعراب به پا خاست، تفکر عربی مفاهیم پایه ای این دین را به خوبی مشخص نمود. در نتیجه آنچه سبب پیشرفت اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی شد عصبیت قومی و هویت قبیله ای و آرمان های عربی بود. او برای جبران این خلأ هویتی از جامعه پیرامونی و تخیلات آرمانی خود بهره گرفت و آنها را حول محور عصبیت قرارداد. سیف نماینده احیاگر هویت عربی در تقابل با هویت ایرانی است.
زمینه های پیوستگی و پایداری فرهنگی ایران در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فتح ایران به دست اعراب و تغییر نظام سیاسی این سرزمین، ایران توانست درون مایه فرهنگی و اصالت تاریخی، هنری و ادبی خود را حفظ کند. اگرچه باید اسلام پذیری ایرانیان را نقطه عطفی در تاریخ این کشور دانست که موجب دگرگونی های عمیقی در جامعه ایران گردید، اما شکست از اعراب و گرویدن به اسلام به معنای اتمام قدرت فرهنگی ایران نبود. زیرا عناصر فرهنگ ایرانی و حضور ایرانیان در سده های نخستین اسلامی چنان نیرومند بود که نه تنها هویتی نوین و ممتاز را در درون جهان اسلام آفرید، بلکه ملل همجوار را نیز تحت تاثیر قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد عواملی چون عرب گرایی امویان، قدرت یابی عباسیان، ظهور سلسله های محلی، نهضت شعوبیه، تعامل جامعه ایرانی و اسلامی و تحولات ادبی-هنری زمینه های پایداری و پیوستگی فرهنگی ایران را در سده های نخستین اسلامی فراهم ساخت. مقاله حاضر، کوشیده است علل و زمینه های پایداری فرهنگ ایرانی را پس از ورود اسلام به ایران با مطالعه تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی بررسی نماید.
حجاب ماییم، باید که از میانه برخیزیم. نقدی بر کتابِ «بازیگری در باغ هویت ایرانی؛ سرنمونی حافظِ» فرهنگ رجایی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۷)
281 - 295
حوزه های تخصصی:
«بازیگری در باغِ هویت ایرانی؛ سرنمونی حافظ» تازه ترین نگاشته آقای دکتر فرهنگ رجایی استاد دانشگاه کارلتون کانادا، درباره حافظ است که دغدغه اصلی نگارنده آن «بازیگریِ ایرانیان و قواعد بازی آن» در طول تاریخ است و اینکه چرا ایرانیان با داشتن تمدنی بزرگ و ورود به عصر تمدن سازِ صفوی، از بازیگری و نقش آفرینی در عرصه جهانی بازماندند و به جایِ آن با هوراکشی، نظاره گری، مصرف کنندگی، و برهم زنندگی در حاشیه تاریخ ماندند و اینک آیا می توان با الگو قراردادن بنیان اندیشه و نظام فکری حافظ، ایران و ایرانی را برای ورود به دنیای مدرن و خلق جهانی نو آماده کرد و اینکه می توان این نظام را به عنوان سرنمونی موفق برای بازیگری و نقش آفرینی ایران شهریان عرضه کرد؟ در این مقاله به برخی از دیدگاه های مؤلف این کتاب درباره حافظ و سرنمونی وی و پاسخ به پرسش های مطرح شده و نیز برخی دلایل نقش ناآفرینی ایرانیان پرداخته شده است.
لهراسپِ بیگانه، سگزیانِ ایرانی بررسیِ مفهومِ «ایرانیان» در مصراعِ «همه کشور ایرانیان را دِهَم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده در جستارِ پیشِ رو می کوشد تا با استفاده از منابعِ دوره اسلامی و به روشِ توصیفی تحلیلی، مقصودِ اسفندیار از واژه «ایرانیان» را در این مصراع: «همه کشور ایرانیان را دِهَم» که در هَنگامِ گِله گزاری از گُشتاسپ نزدِ مادرش می گوید، روشن سازد. بسیاری از پِژوهندگانِ شاهنامه این پرسش را مطرح کرده اند که مگر ایران در زمانِ گُشتاسپ در دستِ ایرانیان نبوده است که اسفندیار می خواهد پس از گرفتنِ آن از پدر، آن را در اختیارِ ایرانیان گذارد؟ نتیجه پِژوهش نشان خواهد داد که پهلَوانانِ عهدِ کَیْخُسْرَو، گویا از آنجا که لهراسپ، پدربزرگِ اسفندیار، کیشِ صابئی دارد (در شاهنامه نشانه هایی از آن آمده و در منابعِ دیگر به صابئی بودنِ او به آشکار اشاره شده است) و با بیگانگانی چون بخت النصرِ بابِلی، پیوندهایی بسیار نزدیک داشته است، او را نانِژاده و بیگانه می پنداشتند. اسفندیار در مصراعِ یادشُده و در تقابل با پدرش، می خواهد همین موضوع را پیش کَشد؛ پس «ایرانیان» در سخنِ او یعنی پهلَوانانِ سیستان؛ زیرا پارت ها که خاندانِ زال و گودرز از آنان اند، سرزمینِ خود و پیرامونِ آن را ایران شهر می گفتند و سیستان را می توان با توجّه به شواهدی که خواهد آمد، در پیوند با ایران ویج (پهنه ایرانی) دانست.
به سوی تمدن زمینه ساز طلوع خورشید ولایت عظمی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
7 - 36
حوزه های تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب به مثابه نقشه راه تعالیطلبی و تحقق تمدن نوین اسلامی است که زمینههای طلوع خورشید ولایت عظمی را فراهم میسازد. روایات بسیاری از ظرفیت ملی ایرانیان در سه محور علم، ایمان و دین حکایت مینماید. برای آزادسازی این ظرفیت ملی باید با راهبرد مدیریت سرعت تحول از آسیبها گذار کرده و دروازههای تعالیطلبی را با ایجاد انگیزش، پژوهش و نگرش گشود. و بازخوانی هویت ملی ایرانیان از زبان امیرمؤمنان سرآغاز ایجاد انگیزش ملی و مراحل پسین آن خواهد بود تا آنکه ایرانیان با گذار از این سه ایستگاه: 1. بازخوانی هویت ملی؛ 2. توانمندسازی ملی؛ 3. رسالت زمینهسازی ظهور در پرتو تمدن زمینهساز نقشآفرین باشند. شهر قم و علماء و اندیشمندان آن در این فرآیند از جایگاه ویژهای برخوردارند که در این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به مجموعه روایات ناظر به نکات یاد شده پرداختهایم.
راه های اثبات پذیرش اسلام از سوی زرتشتیان در سده های نخست ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروش زرتشتیان به اسلام حدود چهار سده به طول انجامید. هرچند تشخیص پذیرش اسلام از سوی زرتشتیان در این دوره و بر اساس منابع تاریخی بسیار دشوار و گاه ناممکن است، انجام برخی از مناسک و اعمال دینی همچون ادای شهادتین، برپایی نماز، پرداخت زکات و خمس غنایمی که تازه مسلمانان در جنگ ها به دست می آوردند، انجام عمل شرعی ختنه، استفاده از نام های عربی، تکلم به زبان عربی و ایجاد تغییر در نوع خوراک، پوشاک و مشاغل، می تواند به عنوان نشانه های پذیرش اسلام از سوی زرتشتیان به شمار آید. در این پژوهش کوشش شده است تا علائم و نشانه هایی که از سوی مسلمانان، دلیل گروش به اسلام به شمار می رفت، بررسی شود.
بازخوانی اشارات قرآن کریم به جایگاه ایرانیان(سوره محمد)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
7 - 30
حوزه های تخصصی:
محور اصلی سوره محمد که نام دیگر آن قتال است، مسئله جهاد و مسائل پیرامونی آن است. در آیات پایانی این سوره خداوند بعد از آن که حال کفار و بیماردلان و سستی آنان در امر قتال و حال مرتدین را بیان می فرماید، روى سخن را به مؤمنین برگردانده از این که مثل آن کفار و منافقین و مرتدین باشند و با مشرکین سازش نموده به سوى آنان متمایل شوند بر حذرشان می دارد و در ادامه آنها را دعوت به جهاد می کند و سپس به حب دنیا به عنوان مانعی در مسیر جهاد توجه می دهد و در نهایت چنین می فرماید که شما برای انفاق در راه خداوند فراخوانده می شوید؛ اما برخی از شما در این باره بخل می ورزند اما بدانید که اگر از فرمان خداوند روی گردان شوید خداوند به جای شما قومی را خواهد آورد که مانند شما نیستند و نسبت به جهاد و انفاق در راه آن سستی نمی کنند. در نوشتار پیش رو تلاش شده است با توجه به قرائن داخلی آیات و نیز روایاتی که در این زمینه وجود دارد به این سوال پاسخ داده شود که مقصود از قومی که در این آیات وعده آمدن شان داده شده است کیست؟ چنین به نظر می رسد که در روایات پیشوایان معصوم با شکل های مختلف از قوم فارس به عنوان مصداق قوم موعود یاد شده است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت نیز به قاطعیت و یا به عنوان یک احتمال قابل توجه این دیدگاه را پذیرفته اند.
پیوند فرهنگی ایران و هند؛ رد پای معماران ایرانی در ساخت باغ های تاریخی کشمیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
235 - 250
باغ ایرانی با توجه به الگوی خاص، طراحی هوشمندانه و پیشینه تاریخی که دارد، به عنوان یکی از نخستین الگوهای باغ سازی جهان همواره مورد توجه طراحان باغ سایر ملل بوده است. یکی از دستاوردهای فرهنگی ورود ایرانیان مسلمان به سرزمین هند و گسترش اسلام در شبه قاره هند، تأثیرگذاری الگوی باغ ایرانی بر باغ سازی این سرزمین در زمان حکومت امرای گورکانی است که نتیجه نهایی آن احداث باغ هایی به شیوه باغ سازی ایرانی در شبه قاره هند ازجمله منطقه کشمیر هند شده است. با توجه به روابط سیاسی و فرهنگی طولانی مدتی که هند با ایران داشته و همچنین برپایه شواهد موجود، باغ های شبه قاره هند-پاکستان از قرن شانزدهم تا هجدهم، نتیجه پیوند فرهنگی هندیان با سایر ملل و دوران امپراتوری مغول در شمال هند است. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی به بررسی نقش و الگوی باغ ایرانی در باغ سازی منطقه کشمیر هند و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها می پردازد. هدف این مقاله، شناخت بهتر پیوندهای فرهنگی شبه قاره هند و ایران در زمینه معماری و طراحی باغ است. روابط سیاسی و فرهنگی این سرزمین با ایران، باعث شده نگارندگان به دنبال پاسخ این پرسش ها باشند که باغ های باربری کشمیر تحت تأثیر باغ سازی ایرانی شکل گرفته اند؟ و همچنین می توان میان باغ های کشمیر و باغ سازی ایرانی همگونی و هم پیوندی معماری و طراحی یافت؟ شواهد موجود حاکی از آن است که ایرانیان مسلمان نقش مهم و تأثیرگذاری در سنت باغ سازی منطقه کشمیر هند داشته اند که در مقاله پیشِ رو مورد بررسی قرار خواهند گرفت.