مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
دانشگاه فرهنگیان
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل کیفی تدریس واحد تربیت بدنی در دوران شیوع کرونا در دانشگاه فرهنگیان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، با رویکرد کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزر اجرا شد. جامعه آماری شامل دو بخش جامعه انسانی و جامعه اطلاعاتی بود. نمونه آماری به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری به صورت نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و در دسترس نظرخواهی شد (15 نفر و مقالات پژوهشی داخلی و خارجی). داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته و مطالعه اسنادی گردآوری شد؛ سپس، با بهره گیری از کدگذاری باز، محوری و نظری، تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته ها پس از انجام کدگذاری، در مجموع، 79 مفهوم، 20 مقوله و 7 بعد شناسایی شد و در قالب مدل پژوهشی شامل سه بعد اصلی عوامل زمینه ای (امکانات و طرح درس)، عوامل فرایندی (خلاقیت، تخصص، آموزش و نظارت و ارزشیابی) و پیامدهای نگرشی (شناخت، فرهنگ سازی و ایجاد ظرفیت) ارائه شد.
گروه افزار، رهیافتِ ارتقاءِ قابلیت یادگیریِ سازمانی در دانشگاه (مطالعه موردی دانشگاه فرهنگیان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گروه افزارها بر افزایش قابلیت یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان می باشد. بدین منظور به واکاویِ تاثیراتِ بازدارندگی (موانع) یا پیش برندگی (تسهیل کنندگی) گروه افزارها و فناوری اطلاعات در قابلیت یادگیری سازمانی پرداخته شد. روش کار: مطالعه حاضر، به روش آمیخته، انجام شد. در «روش کیفی» با «مراجعه به نظر خبرگان دلفی» و «تحلیل اسنادی» این حوزه صورت گرفت. مولفه های اثرگذار بر قابلیت یادگیری دانشگاه فرهنگیان، بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته «با متخصصان علمی و اجرایی»، شناسایی و در بخش کمی با روش هایِ سنجش نسبت روایی محتواییِ ( Content validity ratio:CVR ) و شاخص رواییِ محتواییِ (Content validity index :CVI) 9 مولفه شناسایی و پایاییِ آن نیز از طریق یک پیش مطالعه دریک نمونه 30 نفره با استفاده از روش آلفای کرانباخ، مورد تایید قرار گرفت. این مطالعه در بازه زمانی سال تحصیلی 1398- 1399 انجام گرفت و یکی از مهمترین های شناسایی شده، فناوری سازمانی (گروه افزارها) بود که در این پژوهش به آن پرداخته شد. نتایج : در بخش کیفی، با مراجعه به پانل تخصصی، مولفه یابی صورت گرفت و در بخش کمی، بعد از اعتباریابی و سنجش روایی، نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که از میان 6گویه "استفاده از تجارب قبلی "روایی کافی را به دست نیاورد و از دور مطالعه حذف شد. محاسبات در نرم افزار SPSS22 انجام و گویه های "داشتن پایگاه اطلاعاتی مناسب"،"مهارت واهتمام مدیران"،"ساختار وارتباط شبکه ای "،"سرعت وکیفیت "و"اشتراک گذاری دانش" مورد تحلیل و بررسی و همسوسازی با نتایج سایر پژوهش ها قرار گرفتند.نتیجه گیری :نتایج نشان داددردانشگاه فرهنگیان، به کمک گروه افزارها گام های خوبی برداشته شده است. گروه افزارها، نقش واسطه گری و میانجیگری را تا حدودی در اجرای فرآیندهای آموزشی، پژوهشی، اداری و توسعه سرمایه فکری در دانشگاه فرهنگیان ایفا کرده اند اما نیاز به شتاب بخشیدن به روند موجود دارد.در نهایت راهکارهای موثر در راستای ارتقا قابلیت یادگیری سازمانی به کمک گروه ا فزارها پیشنهاد گردید.
واکاوی ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
191 - 213
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. داده های پژوهش بر اساس طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی و به کمک مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند جمع آوری شد. مشارکت کنندگان در پژوهش مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه ها به تعداد 44 نفر در چهار گروه: اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی، و دانشجویان از دانشگاه فرهنگیان، همچنین اساتید دانشگاه ها در حوزه های تعلیم و تربیت و تربیت معلم از دانشگاه های خوارزمی، تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی و علامه طباطبایی تهران انتخاب شدند. داده ها به کمک مصاحبه عمیق اکتشافی جمع آوری شدند. مصاحبه با اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان و همچنین اساتید دیگر دانشگاه ها به شیوه انفرادی و با دانشجویان مصاحبه به شیوه گروه های کانونی انجام شد. از تحلیل داده ها ابعاد شش گانه شایستگی های معلمی: دانش نظری، دانش عملی، نگاه توحیدی و زیبا شناختی، باورهای حرفه ای، توانمندی های فردی و فراشایستگی ها با 15 مولفه؛ و در بخش فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان، ابعاد شش گانه فلسفه تربیت، اعتماد، تربیت معلم، تعاملات درون و برون سازمانی، ارزشهای سازمانی و فاصله قدرت با 17 مولفه استنباط شد.
بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان مازندران
زمینه و هدف: مدیریت دانش ابزاری سودمند برای سازمان ها است تا سرمایه خود را توسعه دهند، نوآوری و کارآفرینی را تشویق کنند و عملکرد مطلوب را به حداکثر برسانند؛ لذا این پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی، انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر روش، همبستگی و جامعه آماری، شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان مازندران در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 3600 نفر بود. مطابق با جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت (خانم: 129 نفر و آقا: 222 نفر) انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش پاتریک و همکاران (2009)، سواد اطلاعاتی سیامک و داور پناه (1388) و کارآفرینی سازمانی هیل (2003) بود. یافته ها: در سطح معنی داری 05/0= ، یافته ها نشان داد رابطه مثبت معنی داری بین مدیریت دانش با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. هم چنین، رابطه مثبت معنی داری بین سواد اطلاعاتی با کارآفرینی سازمانی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان داد سهم متغیرهای مدیریت دانش و سواد اطلاعاتی در پیش بینی کارآفرینی سازمانی متفاوت است. به طوری که، در مقایسه با مدیریت دانش، سواد اطلاعاتی سهم بالاتری در پیش بینی کارآفرینی سازمانی دارد (05/0= α > P ). نتیجه گیری: بنابراین، توجه به رشد و توسعه سواد اطلاعاتی و مدیریت دانش در دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان می تواند به افزایش کارآفرینی سازمانی آنان منتهی شود.
شناسایی و اعتباربخشی مؤلفه های مؤثر در طراحی مدل صلاحیت های حرفه ای دانشجو معلمان (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان بوشهر)
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین و جدیدترین دیدگاه های مربوط به یادگیری و نحوه شکل گیری دانش، ساختارگرایی اجتماعی است. هم ساخت دهی سازوکار اصلی ساختن دانش در رویکردهای ساختارگرایی اجتماعی است . این رویکردها نقش مهمی در تحولات آموزشی و روان شناختی داشته و منشأ پیدایش روش های آموزشی و یادگیری همچون یادگیری مشارکتی شده است . هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در مدارس شهر بوشهر بود . روش پژوهش: در این پژوهش، از روش تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 16 نفر در مصاحبه شرکت کردند. ابزار مورد استفاده مصاحبه ی نیمه ساختارمند بود . برای بررسی روایی مصاحبه ها، از روش روایی محتوایی و روایی صوری توسط 12 نفر از متخصصین استفاده شد؛ تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود . یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مقوله های عوامل فردی، عوامل سازمانی و عوامل آموزشی به عنوان شرایط علی؛ مقوله های عوامل محیط غنی با نشاط و پویا و حمایت به عنوان شرایط زمینه ای؛ مقوله های هماهنگی و انسجام در فرایند آموزشی؛ عاملیت و استقلال افراد به عنوان شرایط مداخله گر؛ مقوله های چگونگی طراحی مناسب برنامه های آموزشی، کیفی گرایی و دوری از چهارچوب های رسمی غیر قابل انعطاف آموزشی و بهبود فعالیت های گروهی و ارتقای مشارکت دانش آموزان در برنامه های آموزشی به عنوان راهبردها؛ و مقوله های اثربخشی آموزشی، تربیت شهروند فرهیخته و تسهیل انطباق پذیری با محیط و دنیای واقعی به عنوان پیامدهای فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در مدارس شناسایی شدند. نتیجه گیری: بر اساس مدل پارادایمی مشخص شد که مسئله فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در مدارس با پنج دسته عوامل در ارتباط است .
ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه فرهنگیان (زیرساختها، فرایندها و بهبود فرآینده های کسب و کار)
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه فرهنگیان صورت گرفت. روش پژوهش: این تحقیق از روش آمیخته اکتشافی سود جسته است و به لحاظ هدف کاربردی است و در دو بخش کیفی و کمی اجرا شده است. در بخش کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد و در بخش کمی به صورت پیمایشی انجام یافته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی، شامل 10 نفر از خبرگان جوان دانشگاه فرهنگیان در امر مدیریت دانش بودند و همچنین در بخش کمّی با تکیه بر فرمول کوکران 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق با تکیه بر تکنیک فراترکیب و در ادامه تکنیک دلفی، گویه های تحقیق استخراج شد. بررسی ها نشان داد الگوی مدیریت دانش دارای 3 بعد فرایندهای مدیریت دانش، زیرساخت های مدیریت دانش و بهبود فرایندهای کسب وکار است. در این راستا 72 گویه در 13مولفه خلق دانش، اشتراک دانش، به کارگیری دانش، فرهنگ، تقویت کننده های دانش، محیط، چشم انداز مدیریت دانش، کارکنان، فناوری اطلاعات، مدیریت و رهبری، پاسخگویی و انعطاف پذیری، توسعه علم و نوآوری و رونق اقتصادی جای گرفتند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی به برازش مدل پرداخته شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین زیرساخت های مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری بر فرایندهای مدیریت دانش و فرایندهای مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود فرایندهای کاری دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد از میان ابعاد تحقیق، بهبود فرایندهای کسب وکار در اولویت اول قرار گرفت. همچنین از میان گویه ها به کارگیری دانش، رونق اقتصادی و توسعه علم و نوآوری به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند
طراحی و اعتبار یابی الگوی بالندگی پژوهشی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
235 - 254
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبار یابی الگوی بالندگی پژوهشی اعضای هیات علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع آمیخته اکتشافی است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل12 نفر از متخصصان و صاحب نظران منابع انسانی و تربیت معلم و در بخش کمی اساتید و اعضای هیات علمی پردیس های دانشگاه فرهنگیان به تعداد 806 نفر بودند، که از بین آن ها 260 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بالندگی پژوهشی اعضای هیات علمی و مقایسات زوجی بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. آزمون های مورد استفاده آماری شامل تحلیل عاملی تائیدی، تی تک نمونه ای و فرایند تحلیل سلسله مراتبی بود. یافته های بدست آمده از بخش کیفی شامل 5 مقوله فرعی بالندگی پژوهشی در قالب 1- آماده سازی و بهبود ،2- رفتار شهروندی ،3- پژوهش محوری ،4- گروه های حرفه ای ،5- آینده نگری شناسایی گردیده و اعتبار الگوی مفهومی به دست آمده توسط شاخصه های نیکویی برازش تائید گردید. هم چنین یافته ها نشان داد که سطح موجود بالندگی پژوهشی اعضای هیات علمی از لحاظ مولفه های آماده سازی، رفتار شهروندی، گروه حرفه ای، آینده نگری، در سطح نسبتاً مطلوب و از لحاظ مولفه پژوهش محوری در وضعیت نامطلوب قرار داشت.
بررسی رابطه هوش هیجانی، خلاقیت و سلامت روان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی، خلاقیت و سلامت روان دانشجویان کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. برای اجرای پژوهش از روش توصیفی-پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی پیوسته کلیه پردیس ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان استان فارس به تعداد 1850 نفر می باشد. حجم نمونه آماری دانشجویان با استفاده از جدول مورگان محاسبه و تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 450 نفر از دانشجویان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل: الف) پرسشنامه هوش هیجانی بار-اُن، ب) پرسشنامه خلاقیت تورنس و ج) پرسشنامه سلامت روان 28 GHQ بود که روایی و پایایی آنها بررسی و از این نظر معتبر تشخیص داده شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که هوش هیجانی، سلامت روان و خلاقیت این افراد در حد قابل قبول است. بعلاوه، نتایج حاصل از تحلیل داده های آماری بین خلاقیت، هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری نشان داد.
ضرورت ایجاد دوره کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مباحث عمده نظام های توسعه یافته آموزشی در هزاره سوم اهمیت نقش «مدیریت آموزشی» در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت است. لذا مدیر آموزشی به عنوان «رهبر»، «محور» و «عامل تأثیرگذار» در مدرسه در کیفیت اجرای برنامه های آموزشی و پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت نقش اساسی دارد. با این شرایط پژوهش حاضر با هدف شناسایی مقوله های ضرورت و اهمیت تأسیس دوره کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. برای انجام پژوهش از روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده گردید. میدان مطالعه، کلیه صاحب نظران، استادان و خبرگان مدیریت آموزشی در وزارت آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و راهبرد نظری با 21 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها با کدگذاری سه مرحله ای تحلیل و اعتباریابی شد. طبق نتایج پژوهش «اهمیت و ضرورت: شغلی، برنامه درسی و محتواپژوهی» به عنوان مقوله محوری، «استراتژی ها و برنامه های آموزش و یادگیری، منابع و امکانات، آینده پژوهی و آینده نگری و تأمین و آماده سازی نیروی انسانی» به عنوان شرایط علّی، «تحول در برنامه درسی و محیط یادگیری، نیازسنجی، الزامات و پشتیبانی سازمانی و شبکه سازی و تعامل» به عنوان راهبردها، مقوله های «فرهنگ و جو دانشگاه و گروه دانشجویان و اساتید» به عنوان بستر، «درگیری دانشجویان و اساتید با مشکلات مربوط به رشته سازمانی» به عنوان شرایط مداخله گر و مقوله های آموزشی و سازمانی به عنوان پیامد مطرح شدند. استفاده از نتایج این پژوهش می تواند در بهبود وضعیت مدیریت مدارس و کارآمدی نظام آموزشی مؤثر واقع شود.
طراحی و ارزیابی عوامل مؤثر بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
بر اساس پژوهش های پیشین، فرهنگ کیفیت به عنوان فرهنگ سازمانی غالب و خاص دانشگاهی در نظر گرفته شده است که با ارزش های مشترک و تعهد نسبت به کیفیت توسط عوامل دانشگاهی معنا پیدا می کند. هدف پژوهش حاضر، طراحی و ارزیابی عوامل اثرگذار بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه فرهنگیان بوده است. روش پژوهش آمیخته -اکتشافی دو مرحله ای (کیفی- کمی) بود. در بخشِ کیفی، با بهره گیری از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته 23 نفر از افراد خبره دانشگاهی و موضوعی به شیوه هدفمند از مراکز آموزشی و پژوهشی در سال 1397 مورد مصاحبه قرار گرفتند. در ادامه و در بخش کمّی تعداد 462 نفر عضو هیأت علمی و غیرهیأت علمی به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه فرهنگ کیفیت مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است، همچنین به لحاظ پایایی از روش همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ به منظور محاسبه تجانس درونی استفاده شد که بیانگر بالا بودن پایایی ابعاد و مؤلفه ها بر اساس تعداد عامل های استخراج شده از تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول و دوم نشان داد که فرهنگ کیفیت از عوامل؛ "عناصر ساختاری/ مدیریتی"، "عناصر فرهنگی/ روان شناختی"، "رهبری"، "ارتباطات"، "اعتماد"، "تعهد و مسئولیت پذیری"، "مشارکت"، "توانمندسازها"، "اصلاح زیرساخت ها"، "نتایج و پیامدهای فرهنگ کیفیت"، تشکیل شده است و الگوی بومی آن برای استقرار در دانشگاه فرهنگیان دارای روایی سازه مناسبی است. در نتیجه، می توان گفت که مدل ساختاری مورد بررسی از کیفیت مناسبی برخوردار است و مقادیر مشاهده شده خوب بازسازی شده اند و مدل توانایی پیش بینی مطلوبی دارد.
بررسی میزان تاثیر راهکارهای مرتبط با ابعاد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی وهنری در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت از نظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر راهکارهای مرتبط با ابعاد آموزشی، پژوهشی، فرهنگی وهنری درترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه از نظر دانشجومعلمان انجام شد. روش گردآوری داده ها، توصیفی– پیمایشی است و از نظر هدف چون با شناسائی میزان تاثیر راهکارها می توان نتایج را مبنای برنامه ریزی قرار داد، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش 1678دانشجو معلم پسر و دختر شاغل به تحصیل دانشگاه فرهنگیان استان لرستان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 317 نفر از آنان انتخاب شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس ۵ درجه ای لیکرت با ضریب پایایی97/0و برای تحلیل داده ها، نرم افزارspss22 بکارگرفته شد. براساس یافته ها از نظردانشجومعلمان میزان تأثیر راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه به ترتیب رتبه شامل راهکارهای بعد فرهنگی، آموزشی، هنری و پژوهشی می باشد. تأثیر همه راهکارها بیشتر از متوسط ارزیابی شد واز نظر دانشجو معلمان دختر و پسر و هم چنین دانشجومعلمان وابسته و غیروابسته به خانواده ایثارگران در میزان تأثیرگذاری راهکارها در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاه تفاوت معنی دار مشاهده نشد.
طراحی و اعتبار یابی الگوی رهبری خدمتگزار برای دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
87 - 108
حوزه های تخصصی:
رهبری خدمتگزار یکی از نظریه های رهبری است که طبیعت مثبت گرا، تمرکز بر رفتار اخلاقی، خدمتگزاری، رشد و توسعه دیگران و فلسفه نوع دوستانه دارد، بر همین اساس در این پژوهش الگوی رهبری خدمتگزار در دانشگاه فرهنگیان طراحی و اعتبار یابی شد. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه ی داده بنی اد انجام شد. مشارکت کنندگان شامل ۱۵عضو هیئت علمی و مدیر بودند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با نمونه گیری هدفمند و بررسی اسناد مکتوب، جمع آوری و بر مبنای رهیافت نظام مند اشتراوس و کربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. اعتبار سنجی از طریق مثلث سازی، بازبینی مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده صورت گرفت. ابعاد الگوی پارادایمی شامل: شرایط علی (ویژگی های اخلاقی و روان شناختی، انگیزه خدمت رسانی و دگر خواهی، نگاه وکالتی-امانتی و احساس تکلیف الهی)، پدیده ی محوری (رهبری خدمتگزار)، شرایط زمینه ای (بسترسازی و تمهید امکانات، چابک سازی، چشم انداز، ارزش های نظام اسلامی)، شرایط میانجی (استقرار نظام شایستگی محور، تخصص و تجربه، شبکه قوی ارتباطات، عدم ثبات مدیریتی و ارزیابی عادلانه عملکرد)، راهبردها (فرهنگ سازی، بهینه سازی و ارتقاء مدیریت و توسعه مشارکت)، پیامدها (ارتقاء کیفیت رابطه ی رهبر-پیرو، جو روان شناختی مبتنی بر اعتماد، نتایج اثربخش فردی و سازمانی)، می باشد که بر اساس آن ها مدل رهبری خدمتگزار طراحی و اعتباریابی شد.
ساخت و اعتبارسنجی مقیاس ارزیابی عناصربرنامه درسی براساس رویکرد یادگیری مادام العمر در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 66
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین عناصر و مؤلفه های برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان در راستای یادگیری مادام العمر و بررسی اعتبار مقیاس تدوین شده در این زمینه انجام شده است. روش مورد استفاده طرح ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. پس از گردآوری و تحلیل داده های کیفی، به منظور اعتبارسنجی یافته های کیفی، بر مبنای نتایج به دست آمده ابزار کمی تدوین شده و داده های گردآوری شده مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری در بخش کیفی، صاحبنظران حوزه یادگیری مادام-العمر،اساتید دانشگاه فرهنگیان و متخصصان برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 33 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. در بخش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این بخش شامل 242 نفر از اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بود و 103 پرسشنامه مبنای تحلیل های کمی قرار گرفت. یافته های حاصل از بخش کیفی نشان داد که برنامه درسی مبتنی بر رویکرد یادگیری مادام العمر در دانشگاه فرهنگیان متشکل از چهار عنصر عمده هدف (با 19 گویه)، محتوا (با 18 گویه)، روش های یاددهی-یادگیری (با 15 گویه) و ارزشیابی (با 17 گویه) است. در بخش کمی نیز مشخص گردید که، براساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم عناصر و مولفه های مربوط به آن ها به درستی الگوی برنامه درسی معطوف به یادگیری مادام العمر را مورد سنجش قرار می دهند. در نتیجه مقیاس طراحی شده در 4 عنصر و 69 مولفه، برای ارزیابی عناصر برنامه درسی براساس رویکرد یادگیری مادام العمر در دانشگاه فرهنگیان از روایی و پایایی برخوردار است و می تواند مبنای سیاستگذاری و بازنگری حوزه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.
تدوین و اعتباریابی مدل سنجش بهره وری در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
169 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش کاربردی-توسعه ای حاضر تدوین و اعتباریابی مدل سنجش بهره وری در دانشگاه فرهنگیان بوده که ماهیت آن اکتشافی و گردآوری داده ها در آن آمیخته می باشد. در فاز کیفی پژوهش، به روش نمونه گیری گلوله برفی، 15مصاحبه با اعضای هیأت علمی دانشگاه تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت که در مصاحبه ی نهم این مهم محقق شد. پس از انجام مصاحبه ها و بررسی تحقیقات پیشین، شاخص های مرتبط با سنجش بهره وری به روش تحلیل محتوا(142) و مصاحبه با خبرگان(34) شناسایی و در نهایت با روش دلفی 138 شاخص در حوزه ها ی "طرح، برنامه و توسعه ی منابع"،"آموزش"،"پژوهش و فناوری" و "دانشجویی، فرهنگی و اجتماعی" تأیید شد و براساس آن پرسشنامه ای تنظیم و جهت اعتباریابی مدل بین نمونه ی آماری توزیع گردید. در فاز کمی، برای اعتباریابی، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد؛ بدین ترتیب که به طور تصادفی 274 پرسشنامه طبق یافته های بخش کیفی در اختیار مدیران، معاونین و اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان قرار گرفت و 221 پرسشنامه ی عودت داده شده، ملاک تحلیل آماری برای رتبه بندی و برازش مدل سنجش بهره وری شدند. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط افراد خبره، روایی سازه توسط تحلیل عاملی و پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ، 70/0محاسبه و همگی مورد تأیید قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی شاخص های شناسایی شده در مدل سنجش بهره وری، تأیید و مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه ی برپایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعضای هیئت علمی دانشگاه، از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار ساختار آموزش عالی یک کشور را تشکیل می دهند. از این رو، توسعه و تکمیل اعضای هیئت علمی، به عنوان بخشی از مدیریت منابع انسانی در سطح دانشگاه نقش خاصی را در مدیریت دانشگاه ها ایفا می کند. بالندگی اعضای هیئت علمی کلید ارتقای کیفیت آموزش عالی محسوب می شود. هدف این پژوهش تدوین الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان بود. روش کار:ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﭼﻬﺎرﭼﻮب رویﮑﺮد ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی روش نظریه ی برپایه اﻧﺠﺎم پذیرفت. داده های مورد با به کارگیری مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با تأکید بر دو صفت دوشادوش بودن و پیچش حلزونی، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری بود. برای بررسی اعتبار نظریه ی بر پایه، در پژوهش حاضر از سه روش، بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش و قابلیت ساخت پرسش نامه استفاده شد. یافته ها: براساس مصاحبه های انجام گرفته،650 کد یا مفهوم اولیه،92 مقوله فرعی و 14 مقوله اصلی استخراج گردید؛که مقوله های استخراجی در قالب الگوی پارادایمی تحلیل شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مقوله های اساسی بالندگی در دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر پیشایندها، فرایندها و برآیندها می باشد. پیشنهاد می شود سیاست گذران دانشگاهی در تئوری و عمل به این الگوی پارادیمی، دید سیستمی داشته باشند. چراکه، هر یک از این مقوله ها، در برنامه ریزی، سازماندهی و راهبری مطلوب بالندگی اعضای هیئت علمی مؤثر می باشند.
ملزومات اجرای برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان در درس مطالعات اجتماعی
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۶۷-۵۳
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برنامه درسی مبتنی بر شایستگی از رویکردهای جدید در حوزه آموزش است که می تواند زمینه رشد فراگیران را فراهم کند؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی ملزومات اجرای برنامه درسی مبتنی بر شایستگی برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در درس مطالعات اجتماعی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه آماری پژوهش معلمان شهرستان تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 18 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. اشباع ایده ی نظری ملاک تعداد نمونه بود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد.پس از ضبط مصاحبه ها و پیاده سازی آن ها، داده ها و اطلاعات به روش دیکلمن، تانر و الن (1989) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. جهت صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تائید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ملزومات اجرای برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در درس مطالعات اجتماعی شامل: الزامات آشنایی دانشجو معلمان با نقش خود، تأکید بر مسئله محوری، توجه به نقش آگاهی علمی، تأکید بر روش های فعال تدریس، تفاوت های فردی فراگیران، توجه به ارزش ها و هنجارها، تعامل اثربخش در یادگیری، ارزشیابی، پرورش مهارت گوناگون، توجه به مسائل اجتماعی، کاوشگری، محتوای کتب و پژوهش محوری است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق برای اساتید و برنامه ریزان درسی درس مطالعات اجتماعی و همچنین اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی شایسته گزینی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به انتخاب شایسته داوطلبان ورود به دانشگاه فرهنگیان به این دلیل حائز اهمیت است که نتایج آن در توسعه و تحول آموزش و پرورش و به تبع آن بازسازی و پیشرفت جامعه نقش مهمی دارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش، آمیخته از نوع طرح اکتشافی متوالی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل 22 سند بود که با توجه به سطح اشباع نظری تعیین و با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. روایی کدها با استفاده از روش خود بازبینی محقق و پایایی آن ها با استفاده از پایایی بازآزمون تأیید شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی، شامل سه پرسشنامه محقق ساخته بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ تأیید گردید. به منظور تعیین میزان اهمیت هریک از نشانگرها با استفاده از فن دلفی، پرسشنامه در اختیار 30 نفر از خبرگان قرار گرفت که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای دسته بندی نهایی نشانگرهای شناسایی شده، از گروه کانونی و برای تعیین میزان اتفاق نظر میان اعضای گروه دلفی از ضریب هماهنگی کندال استفاده شده است. نتایج نشان داد شایستگی ها شامل شایستگی های فردی و شایستگی های اجتماعی هستند. شایستگی های فردی، شامل چهار بعد بین فردی، ارزشی- اخلاقی، حرفه ای و شخصیتی بود و شایستگی های اجتماعی نیز چهار بعد دانش اجتماعی، انگیزه اجتماعی، ادراک اجتماعی و استنتاج اجتماعی تعیین گردید.
ارائه الگوی بهینه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر مهارتهای آموزشی در چارچوب الگوی اکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی بهینه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر مهارت-های آموزشی معلمان بر اساس الگوی اکر برای دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی بود. در این پژوهش روش تحلیل محتوای کیفی بود و نمونه هدفمند مورد نظر جهت گردآوری داده ها عبارت از 14 دانشجوی ترم اول، 14 دانشجوی ترم آخر دانشگاه فرهنگیان، 6 سرگروه آموزشی استان، 4 معلم نمونه استانی و 6 استاد دانشگاه فرهنگیان بود. داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری قیاسی تجزیه و تحلیل شد. یافته-های پژوهش نشان داد ویژگی عنصر منطق(توجه به مهارت های حل مساله، مهارت های زندگی ، تعامل اثربخش با هم نوعان و مهارت های خاص معلمی)، ویژگی عنصر هدف (جامعیت، کاربردی بودن، عینیت داشتن و معلمی ایرانی اسلامی، پژوهشگر، مانوس با فناوری و صاحب دانش تخصصی)، ویژگی عنصر محتوا (به روز، جامع، تلفیقی بودن، سودمند، انعطاف پذیر و قابل انتقال بودن، تناسب با منطق و اهداف و توجه به فرهنگ و شرایط)، ویژگی عنصر فعالیت های یادگیری(فعال بودن دانشجو، انجام کارگروهی، انجام تکرار و تمرین و کار عملی، توجه به همه حواس دانش آموزان، تسهیل گری در پیوند نظر و عمل)، ویژگی-عنصر معلم(توجه به کاربرد زبان بدن، شناخت و بکاربردن روش های فعال تدریس، شناخت مخاطبین، کاربرد فناوری ها در تدریس، برنامه ریز، توانمند در مهارت های زندگی و برقراری ارتباط)، ویژگی عنصر منابع(دردسترس بودن منابع، قابلیت اجرا با ساده ترین منابع، هماهنگی با ساختار فیزیکی و تطابق با برنامه های درسی دیگر)، ویژگی عنصر گروه بندی(در نظر گرفتن فرصت کارگروهی، رعایت تفاوت فردی و فراهم کردن فرصت های تعاملی)، ویژگی عنصر مکان(انعطاف پذیری و منحصر نشدن به محیط خاص)، ویژگی عنصر زمان(استفاده از هر زمانی برای آموزش، توجه به مناسبات فرهنگی و نقسیم بندی مناسب زمان) و در خصوص عنصر ارزشیابی می توان به ویژگی های توجه به انواع ارزشیابی ها، در نظر گرفتن اهداف برنامه در ارزشیابی، ارزشیابی مشارکتی و ارائه بازخورد مناسب اشاره کرد.
رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
77 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان و مدیران در دانشگاه فرهنگیان شهرستان زاهدان به تعداد 130 نفر که تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی شاده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سکوت سازمانی(واکولا و بوراداس،2005)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(مقیمی، 1389) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (آرمیتو و همکاران، ۲۰۱۱) بود. روایی ابزار پژوهش از نوع محتوایی و اعتبار ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سکوت سازمانی(80/0)، پرسشنامه سبک مدیریت مدیران(81/0) و پرسشنامه اخلاق حرفه ای (81/0) برآورد گردید. جهت تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری مشاهده شد. همچنین بین مؤلفه های سکوت سازمانی کارکنان با سبک مدیریت و اخلاق حرفه ای مدیران در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت و نیز بین سبک مدیریت مدیران با اخلاق حرفه ای مدیران و مؤلفه های آن در دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود داشت. از بین سبک های مدیریت مدیران، سبک مدیریت مشارکتی مدیران توانست 68 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی نماید و از بین مؤلفه های اخلاق حرفه ای، مؤلفه مسئولیت اجتماعی مدیران توانست 8/60 درصد از سکوت سازمانی کارکنان را پیش بینی کند.
شناسایی مؤلفه های فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
41 - 62
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی بر قواعد مشخص و فرهنگ خاص خود متکی است. از این منظر، فرهنگ دانشگاهی به نظام باورها، انتظارات و اعمال فرهنگی درباره این که چگونه باید به نحو دانشگاهی عمل کرد، گفته می شود لذا این پژوهش با هدف واکاوی تجربیات اساتید دانشگاه فرهنگیان درباره ی مؤلفه های فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان انجام شده است.
روش پژوهش: از رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی از طریق مصاحبه عمیق بدون ساختار با تعداد 16 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردیده بودند، انجام گردیده و در تحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده نموده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از دست یابی به هفت مولفه ی اصلی فرهنگ دانشگاهی است. تحت عنوان: هویت ملی و مذهبی، ارزش های فرهنگی، ارتقای ارزش های پژوهشی، آموزشی، فعالیت های فرهنگی، تقویت فرهنگ مادی، هنجارهای دانشگاه در دانشگاه فرهنگیان می باشد ارتقای ارزش های که هر یک از این ابعاد مقوله های فرعی مربوط به خود را به صورت کامل در پژوهش بیان می دارد.
نتیجه گیری: ابعاد فرهنگ دانشگاهی مطرح شده در این مقاله می تواند به عنوان ملاکی برای سنجش فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد.