واکاوی گفتمان ادبی شعر نو فارسی و کُردی در دو شعر از شاملو و شیرکو بیکس (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
جدال بین شاعران نوگرا و طرفداران شعر سنتی مسأله ای است که در بررسی تاریخی و فرهنگیِ جریان شکل گیری شعر نو همواره مورد توجّه محققان بوده است. بحث هایی که هر کدام از این دو جناح درباره شعر و ملازمات آن مطرح می کردند، بر اساس نقد گفتارها و دیدگاه های طرف مقابل شکل می گرفت؛ بنابراین با تحلیل گفتارهای هریک از این دو گروه می توان مفاهیم و دیدگاه های گروه مقابل را درک کرد. مسأله جدال نوگرایان و سنّت گرایان در باب شعر نه تنها در محافل ادبی و نشریات مطرح بود، بلکه موضوع شعر شاعران نوپرداز نیز قرار گرفت. طرح ذهنی شاعر در این گونه شعرها بر پایه تقابل ماهیّت شعر نو با شعر کلاسیک بنیان نهاده شده است که با تحلیل آنها می توان هم به گفتمان شعری نوگرایان پی برد و هم به طور ضمنی دیدگاه سنّت گرایان را دریافت. موضوعِ «شعری که زندگی است» از شاملو و شعرِ «هۆنراوه کانم» از شیرکو بیکس، شاعر نوگرای کُرد، برگرفته از همین مباحثات مربوط به ماهیّت شعر نو و تفاوت آن با شعر کلاسیک است که در این جستار به روش تحلیلی و بر اساس گفتمان ادبی واکاوی می شوند تا مفاهیم و بنیان های مشترک گفتمان شعر نو در هر دو ادبیات فارسی و کُردی نشان داده شود. برآیند پژوهش نشان می دهد که گفتمان ادبی موجود در این دو شعر موضوع محور و کارکردمحور است و هر دو شاعر بیشتر از منظر کارکرد انگیزشی و آگاهی بخشی، به تبیین ماهیّت شعر نو و نقد شعر کلاسیک پرداخته اند.Analysis of the literary discourse of modern Persian and Kurdish poetry in two poems by Shamloo and Shirko Beyks
Controversy between modern poets and fans of traditional poetry is an issue that has always been of interest to scholars in the historical and cultural study of the formation of modern poetry. The debates that each of these two factions raised about poetry and its implications were based on a critique of the other side's discourses and views; therefore, by analyzing the content of each of these two groups, the concepts and opinions of the other group can be understood. The issue of the controversy between modernists and traditionalists over poetry was not only raised in literary circles, but also the poetry of modern poets. The poet's mental design in such poems is based on the contrast between the nature of modern poetry and classical poetry, which can be analyzed to understand both the poetic discourse of modernists and the implicit views of traditionalists. The subject of "Poetry that is life" by Shamloo and the poem "Honrawakanm" by Sherko Bekas, a Kurdish modernist poet, are taken from the same discussions about the nature of modern poetry and its difference from classical poetry. In this essay, they are analyzed analytically, based on literary discourse, to show the common concepts and foundations of new poetry discourse in both Persian and Kurdish literature. The result of the research shows that the literary discourse in these two poems is subject-oriented and function-oriented, and both poets have explained the nature of new poetry and criticism of classical poetry from the aspect of motivating and informing.