مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
آمریکا
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
847 - 874
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی، به عوامل و فاکتورهای مؤثر در روند همگرایی و مشارکت استراتژیک ترکیه و بلوک غرب می پردازد. آمریکا انتظار دارد که با عملی شدن این مشارکت استراتژیک، قدرت مانور خود را در مناطق پیرامونی ترکیه افزایش دهد. تبدیل شدن پایگاه اینجرلیک به عنوان مهم ترین پایگاه نظامی آمریکا در سه منطقه مهم خاورمیانه، قفقاز و بالکان یکی از این اهداف استراتژیک می باشد که در صورت تحقق چنین امری حضور آمریکا در خاورمیانه و مناطق پیرامون ترکیه به شدت تقویت می شود و قدرت مانور کشورهایی مثل ایران، سوریه و روسیه که با آمریکا مشکلاتی دارند کاهش خواهد یافت. اهمیت ترکیه برای اتحادیه اروپا در مقطع کنونی و موانع عضویت ترکیه در این اتحادیه یکی از مباحث این مقاله است.
اتحادیه اروپا به خوبی متوجه است که به دلیل همسایگی با ترکیه نیاز به تنظیم سیاست های خاص برای تعامل با آن کشور دارد. بنابراین اروپا به ثبات در ترکیه اهمیت بیشتری می دهد زیرا به اعتقاد اروپاییان، بی ثباتی و منازعات این کشور می تواند زمینه های گسترش این بی ثباتی را به درون اروپا فراهم کند. ضمن آنکه شرایط حاکم بر دولت های منطقه زمینه ساز رشد فزاینده مهاجرت به اروپا شده و تغییر توازن جمعیتی و فرهنگی را در این اتحادیه باعث می شود. لذا اتحادیه اروپا خود را آماده همکاری دو و یا چندجانبه با ترکیه در منطقه کرده است.
یکی دیگر از مباحث این مقاله موانع پیش روی طرح استراتژیک ترکیه و مجموعه غرب می باشد که عملی شدن این طرح را با چالش هایی مواجه ساخته است. مقاله حاضر ابعاد و چالش های این همگرایی را بررسی می کند.
تحلیل سیاست خارجی و هویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به نوعی حاصل تاریخ معاصر ایران و به عبارت دیگر، برسازنده آن است که مهم ترین حلقه واسط و رابط انقلاب اسلامی با جهان پیرامونی است که در نوشتار حاضر، مطالعه تحلیلی آن با دو ملاحظه عمده انجام شده است: اولاً، این مقاله ضمن توجه به گفتمان های متفاوت دولت های پس از انقلاب اسلامی، ناظر به گفتمان اصلی و شاخص های معرّف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. ثانیاً، با احتجاج درباره مدلول نظریه «سازه انگاری» مبنی بر نقش غیر تَبَعی و مستقل ساخت نرم افزاری نظام و محیط ادراکی در سیاست خارجی و قابلیت تأثیر و تأثر دیالکتیک با فرهنگ و هویت داخلی، قابلیت توضیحی و تطبیقی این رهیافت بین المللی برای تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پیگیری شده است. ادراک و تلقی خاص جامعه انقلابی ایران اسلامی نسبت به تاریخ معاصر، منبع عمده ای برای هویت یابی جهان امروز نزد ایرانیان است. به علاوه، هویت ایرانی همانند رفتار سیاست خارجی مبتنی بر آن از تنوع، پیچیدگی، انعطاف پذیری و تغییرپذیری برخوردار است. این تعامل دیالکتیکی بر سازنده، موجد گفتمان حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی نوپا و دارای ذهنیت و تلقی خاص از نظام بین المللی است. برای تبیین و توضیح بهتر این موضوع در انتها، باتوجه به اهم مؤلفه های هویتی فرض شده برای جمهوری اسلامی، به واکاوی رفتار هویتی جمهوری اسلامی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی در حوزه سیاست خارجی پرداخته خواهد شد.
مقدمه ای بر تأثیر انگاره های اعتقادی در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
49 - 72
حوزه های تخصصی:
دین به مثابه یک عنصر در ساختار سیاست گذاری نظام های ایدئولوژیک تأثیرگذار است و می تواند به عنوان یک ورودی در سازوکار تصمیم گیری سیاست خارجی این کشورها احصاء شود. اما، حسب آنچه در اصول کلی حاکم بر مکاتب فلسفی و اجتماعی غرب عنوان می شود، این مفروض نمی تواند در نظام های سکولار غربی معنا پیدا کند. ایالات متحده که براساس قانون اساسی این کشور، نظامی سکولار به حساب می آید، از این قاعده مستثنی نیست. با این وجود، انگاره های اعتقادی در ادبیات سیاسی زمامداران آمریکایی به ویژه در سیاست خارجی این کشور بروز دارد. شاید این دو مفهوم متفاوت، نوعی تناقض را در نظام سیاسی آمریکا به ذهن متبادر سازد. اما با نگاهی عمیق تر و تاریخی به این کشور، این پدیده را می توان تاحدودی تبیین کرد. در گفتمان سیاسی تصمیم سازان آمریکایی در عرصه سیاست خارجی می توان سه فصل مشترک: رسالت، نمایندگی نیروهای الهی در مقابل نیروهای اهریمنی و برگزیدگی را احصاء نمود. این گفتمان سیاسی را می توان تا حدودی متأثر از انگاره های اعتقادی مسیحیان اونجلیکال محافظه کار و راست مسیحی دانست. این مقاله بر آن است تا با رویکردی تاریخی اجتماعی حضور انگاره های اعتقادی که غالباً نوعی استنباط از دین مسیحیت هستند را در عرصه سیاست خارجی امریکا تبیین کرده و به اثبات رساند. این فرهنگ اعتقادی، برخاسته از تاریخ تحولات اجتماعی است که به عنوان یک ورودی فرعی و نه یک اصل اساسی بر نظام سیاست گذاری سیاست خارجی ایالات متحده تأثیر گذاشته و نقش آفرینی می کند.
مناقصه های نفت و گاز عراق و آینده بازار جهانی نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
171 - 200
حوزه های تخصصی:
از زمان اشغال عراق توسط آمریکا تاکنون سه دور مناقصه نفتی و گازی در این کشور برگزار شده و دور چهارم آن قرار است در ژانویه 2012 برگزار گردد. براساس این مناقصه ها، تولید روزانه نفت عراق گفته می شود تا سال 2017 به 5/12 و یا حتی 5/13 میلیون بشکه خواهد رسید. گرچه رسیدن به این سقف از تولید از نظر کارشناسان نفتی، بلندپروازانه و غیرواقعی ارزیابی می شود. برخی کارشناسان رسیدن به سطح تولید 6 تا 8 میلیون بشکه در روز را به واقعیت نزدیک تر می دانند. با این حال سئوال مطروحه این است که تبعات چنین بلندپروازی هایی برای آینده بازار جهانی نفت و قدرت نسبی شرکت های ملی در مقابل شرکت های بین المللی نفت به چه صورتی قابل تصور خواهد بود؟ وانگهی آیا ترجمان چنین اقداماتی بر حسب آینده سیاسی و رفاه اقتصادی عراق می تواند امیدوارکننده باشد؟نوشتار حاضر بر این باور است که اولاً دست یازی دولت عراق به چنین بلندپروازی هایی، می تواند بیان گر نقطه دیگری از سیاست نفتی به لحاظ تاریخی اسیر افراط و تفریط این کشور باشد. ثانیاً در صورت تحقق چنین اقدامات بلندپروازانه ای، انتظار می رود کاهش بیشتر قدرت نسبی شرکت های ملی نفت جهان در مقابل شرکت های بین المللی نفت و کاهش قیمت نفت و تنزل درآمد و رفاه تولیدکنندگان نفت اوپک را در پی داشته باشد. از نظر سیاستی، پیامدهای چنان اقدامات نه چندان هوشمندانه و مدبرانه چه بسا کمتر از تجزیه عراق به معنا و مفهومی مدرن نخواهد بود.
جایگاه چین در سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
399 - 420
حوزه های تخصصی:
چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازیگری تاثیرگذار در عرصه منطقه ای و جهانی، همواره در کانون توجه اتحادیه اروپا قرار داشته و تلاش این اتحادیه بر گسترش روابط در تمامی زمینه ها بالاخص در عرصه های اقتصادی و سیاسی بوده است. در زمینه روابط اقتصادی، آنچه بیش از همه مورد توجه قرار گرفته و مقاله حاضر نیز به آن پرداخته، دو مسئله تجارت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. در واقع می توان گفت که اتحادیه اروپا اهمیت زیادی را برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی با چین قائل است به طوری که کمیسیون اروپا در اسناد راهبردی خود همواره بر این مسئله تاکید نموده است. از سوی دیگر اتحادیه اروپا در زمینه موضوعات سیاسی ازجمله تحریم تسلیحاتی، مسئله تایوان و حقوق بشر با دولت چین اختلافاتی داشته و همواره خواهان گفتگو و حل و فصل مسالمت آمیز این مسائل بوده است. اما آنچه بیش از همه باید مورد تاکید قرار گیرد این است که مسائل و موضوعات اقتصادی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال چین نقش پررنگ تری داشته بطوریکه موضوعاتی از قبیل تحریم تسلیحاتی، وضعیت حقوق بشر و مسئله تایوان را تحت تاثیر خود قرار داده است. نکته دیگری که باید به آن پرداخته شود این است که مقاله سعی دارد موضوع مورد نظر را در چارچوب نظریه نهادگرایی نئولیبرال مورد بررسی و کنکاش قرار دهد؛ زیرا به زعم نگارنده رفتار و رویکرد اتحادیه اروپا در قبال چین را با مؤلفه ها و مفروضه های نظریه نهادگرایی نئولیبرال بهتر می توان تبیین نمود.
بررسی قدرت هوشمند هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
421 - 450
حوزه های تخصصی:
امروزه تولید ادبیات در باب "قدرت هوشمند" در حال رشد روزافزونی است. توجه به این جنبه از قدرت ناشی از ناکارآمدی "قدرت سخت" و به دنبال آن ناکارآمدی "قدرت نرم" برای حل مشکلات و رسیدن به اهداف می باشد. در قدرت هوشمند تلاش می گردد دو قدرت سخت و نرم به طور زیرکانه ای ترکیب گردند تا بُعد جدید و کارآمدی از قدرت تولید گردد. هند همانند سایر کشورها به دنبال دستیابی به بُعد جدید و کارآمد قدرت یعنی "قدرت هوشمند" است. در این مقاله تلاش می گردد تا ابزارها و کارآمدی هند در مقوله قدرت هوشمند مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله در پی آن است که توضیح دهد قدرت هوشمند هند چیست و وضعیت هند از منظر قدرت هوشمند چگونه است؟ فرضیه مقاله آن است که دهلی نو در مسیر تبدیل قدرت سخت و نرم به قدرت هوشمند گام های مؤثری برداشته و همین امر به هند امکان داده است به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه بین المللی نقش مهمی ایفا نماید. پرداختن به این موضوع از آن نظر حائز اهمیت است که تا قبل از ورود به قرن بیست و یکم، هند به عنوان یک کشور سنتی که چشم انداز روشنی برای بروز تحولات جدی و مثبت از آن به ذهن متبادر نمی گشت، قلمداد می شد اما اکنون این کشور به یکی از قدرت های بزرگ تأثیرگذار در عرصه بین المللی تبدیل شده است.
مقایسه تطبیقی سیاست خارجی آمریکا درقبال ایران و کوبا در دوران جنگ سرد ایران (1991-1979)، کوبا (1991-1959)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
635 - 656
حوزه های تخصصی:
بنیاد پژوهش حاضر بر این پرسش نهاده شده که سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران (1991-1979) و کوبا (1991- 1959) چگونه شکل گرفته و در عمل چگونه اعمال شده است؟ و چه وجوه تشابه و افتراقی میان ایران و کوبا در این زمینه وجود دارد. روش این پژوهش، تاریخی تحلیلی بوده و مبنای تحلیلی آن نظریه واقع گرایی در روابط بین الملل می باشد. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات، اسنادی و مبتنی بر استفاده از کتاب ها و مقالات علمی است. در مسیر پاسخ گویی به این سئوال معلوم شد، در چرایی اتخاذ رویکرد تقابلی آمریکا در قبال ایران و کوبا عوامل مشترکی همچون نوع نظام بین المللی، نوع سیاست خارجی اتخاذی از سوی ایران و کوبا پس از انقلاب و اهمیت ژئوپلتیک این دو کشور تاثیرگذار بوده اند. هر چند تفاوت هایی خاص میان ایران و کوبا در مورد نوع سیاست خارجی اتخاذی از سوی آنان پس از وقوع انقلاب در این کشورها و همچنین اهمیت ژئوپلتیک آن ها وجود داشت اما به علت حاکم بودن اصل موازنه قوا بر سیاست خارجی آمریکا، این کشور کلیه رفتارهای مخالف با نظم موجود را غیرقابل قبول تلقی می نماید و از این رو در یک نگاه کلی، تفاوتی در نوع رویکرد آن نسبت به دو کشور یاد شده وجود نداشته و بنابراین تقریباً از روش ها و ابزارهای مشابهی مانند تلاش برای اتحاد و بهره برداری از میانه روها در ابتدای انقلاب، ایجاد جنگ روانی و استفاده از تبلیغات سیاسی، اعمال تحریم های همه جانبه و در نهایت اقدامات نظامی در جهت اعمال سیاست خارجی خود در قبال ایران و کوبا استفاده نمود. هر چند نوع و نحوه به کارگیری آن ها در مورد هر کشور با توجه به ویژگی ها و شرایط خود متفاوت می باشد.
استراتژی آمریکا و چین در منطقه آسیا پاسیفیک همکاری و تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
675 - 700
حوزه های تخصصی:
حوزه آسیا پاسیفیک با برخورداری از نقش مهم و رو به رشد در معادلات و رقابت های جهانی به یکی از مهم ترین مراکز ثقل استراتژیک جهان تبدیل شده است. این منطقه برمبنای ویژگی های اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن، محل تلاقی سیاست قدرت های بزرگی چون ایالات متحده آمریکا و چین می باشد. در واقع، ساختار روابط در این منطقه برمبنای مناسبات این دو قدرت در حال شکل گیری است و در کنار آن بازیگرانی همانند «آ سه آن»، ژاپن، کره جنوبی و هند تأثیرات خاص خود را بر مسائل امنیتی منطقه دارند. از آنجا که چین به عنوان بزرگ ترین قدرت درون منطقه ای آسیا و آمریکا به عنوان قدرت برتر جهانی نقش مهمی در معادلات امنیتی منطقه دارند، این مقاله درصدد است با رویکردی مقایسه ای به بررسی استراتژی آمریکا و چین در منطقه بپردازد. به عبارت دیگر، مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سئوال است که: آیا استراتژی چین و آمریکا در آسیا پاسفیک در آینده آن ها را به سمت تقابل سوق خواهد داد یا به سوی همکاری؟
در این راستا، براساس تئوری وابستگی متقابل و با استناد به رویکرد مقایسه ای در حوزه های مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و انرژی ارزیابی نهایی این خواهد بود که راهبرد چین و آمریکا در حوزه اقیانوس آرام به سوی رقابت توأم با همکاری به پیش می رود.
کنش احتمالی روسیه در مقابل تهدید حمله نظامی آمریکا به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
897 - 926
حوزه های تخصصی:
نزدیک به یک دهه است سایه تهدید حمله نظامی احتمالی آمریکا به ایران بر سر منطقه حساس و ناپایدار خلیج فارس و خاورمیانه سنگینی می کند. صرف نظر از واقعی یا غیرواقعی بودن این گونه تهدیدها، در سیاست بین الملل معمولاً بلوف جدی فرض شده و برای مقابله با آن نیز آمادگی لازم ایجاد می شود. هر دو رئیس جمهوری اخیر آمریکا؛ جرج بوش و باراک اوباما، بر گزینه نظامی علیه ایران به عنوان آخرین حربه تأکید کرده و گفته اند "همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد". باتوجه به چنین تهدیدهایی و در حالی که در شرایط کنونی نظام بین الملل، قدرت بزرگ دیگری برای ایجاد موازنه و ممانعت از چنین اقدام احتمالی آمریکا علیه ایران وجود ندارد، نقش بازدارنده روسیه را چگونه می توان تبیین نمود؟ آیا اصولاً روسیه برای روابط خود با ایران تا آن اندازه اهمیت قائل است که بخواهد مانع حمله نظامی آمریکا شود؟ آیا اصولاً در چارچوب معادلات استراتژیک روسیه با آمریکا و در اولویت های سیاست خارجی روسیه جایی برای مقابله با آمریکا تا حد ممانعت از جنگ وجود دارد؟ باعنایت به این موضوعات ازجمله تهدید آمریکا به حمله نظامی به ایران و اهمیت همکاری های ایران و روسیه از یک سو، و "دیپلماسی اقتضاسنجی" روسیه از سوی دیگر، فرض اولیه این نوشتار این است که روسیه متحد قابل اعتمادی برای ایران نیست. رفتارهای گذشته روسیه در قبال سایر متحدین آن کشور و نیز الگوی رفتاری روسیه در قبال تحریم های غرب علیه ایران، نشان از این دارد که مسکو رفتارهای متناقضی از خود بروز داده است. این مقاله می کوشد با نگاهی به روند همکاری های روسیه با ایران و آمریکا و سیاست آمریکا نسبت به ایران، نحوه واکنش احتمالی روسیه به تهدید نظامی آمریکا علیه ایران را مورد بررسی قرار دهد.
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
399 - 436
حوزه های تخصصی:
نقش و تأثیر عوامل و مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی امروزه بیش از هر زمان دیگری مورد توجه پژوهش گران حوزه روابط بین الملل است. دراین چارچوب پررنگ شدن نقش دیپلماسی عمومی و نیز مباحثی که با عنوان قدرت نرم و جنگ نرم مطرح می شود، دیپلماسی عمومی را به منزله زمینه ساز و تکمیل کننده دیپلماسی رسمی اهمیتی فزاینده می بخشد. تاکنون در باره مباحث نظری و نیز ظرفیت سنجی دیپلماسی عمومی ایران در مناطق مختلف جهان پژوهش هایی صورت گرفته است. حوزه آمریکای لاتین باتوجه به ظرفیت ها و همانندی های سیاسی، همسویی فرهنگی، عدالت محوری به مثابه گفتمان مشترک ، رویارویی با سیاست های مداخله جویانه آمریکا، سابقه انقلابی و نیز ظرفیت های هم افزایی اقتصادی می تواند به مثابه برخی از ظرفیت های تقویت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال این کشورها مورد توجه قرار گیرد. در مقابل تصویرسازی منفی از جمهوری اسلامی ایران، منحصر شدن مناسبات به مبادلات تجاری و شناخت اندک مردمان دو منطقه از یکدیگر و نیز نفوذ محدود دیپلماسی رسمی، ضرورت و اهمیت تقویت دیپلماسی عمومی ایران در آمریکای لاتین را نشان می دهد. این مقاله کوشیده است با بحث نظری درباره دیپلماسی عمومی به وضعیت دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین و موانع و فرصت های فراروی آن بپردازد و راهکارهایی برای تقویت سطوح مختلف دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آمریکای لاتین ارائه کند.
روابط ایران و بریتانیا، چالش های گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
421 - 436
حوزه های تخصصی:
بررسی اُفت وخیز روابط ایران و انگلیس در طول تاریخ می تواند نکات مثبت و منفی و قوت و ضعف روابط فیمابین را مشخص نموده و چارچوب تحلیلی پویا و مناسبی جهت درک بهتر از روابط و بهره گیری از دیپلماسی کارآمد و مؤثر ارائه نماید. در این راستا، تلاش می شود به اختصار روابط ایران با انگلستان در دوره های مختلف تاریخی با نگاهی تحلیلی مورد تدقیق و واکاوی قرار گرفته و در انتها راهکارهایی براساس آموزه های تاریخی به منظور به کارگیری دیپلماسی مؤثر در روابط دوجانبه با انگلیس ارائه شود. در این مقاله سعی خواهد شد از هرگونه پیش داوری خودداری شده و تنها ملاک ارزیابی، مستندات تاریخی و رفتار کشورها باشد. از هم گسستن روابط دو کشور و لزوم اتخاذ تدابیر مؤثر در راستای تأمین حداکثری منافع ملی از دلایل عمده نگارش مطلب حاضر می باشد.
سیاست نرم افزاری ایالات متحده در خاورمیانه؛ مقایسه جورج بوش و باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
437 - 452
حوزه های تخصصی:
در طول سال های گذشته سیاست خارجی ایالات متحده شاهد دگرگونی هایی بوده است. اما بی تردید حادثه یازدهم سپتامبر موجد مهم ترین تغییرات در اصول، استراتژی و حتی ابزارها و تاکتیک های سیاست خارجی آمریکا شده است. ناکامی بوش در دستیابی به اهداف خود در خاورمیانه، بحران در اقتصاد آمریکا و اوج گیری نارضایتی افکار عمومی نسبت به وضع موجود، موجد دگرگونی دیگری در سیاست خارجی آمریکا گشت و باراک اوباما با وعده تغییر، نماد و نمودِ این دگرگونی در سیاست گذاری خارجی ایالات متحده شد. اوباما به رغم تمرکز بر خاورمیانه، راهبرد ها و تاکتیک هایی متمایز از بوش و نو محافظه کاران در پیش گرفت. بی تردید نرم افزارگرایی در استراتژی نومحافظه کاران و دموکرات ها با شدت و ضعف وجود داشته است. اما اولویت بندی های متفاوت این دو هیئت حاکمه در ایالات متحده در مورد کار بست این استراتژی در قیاس با استراتژی سخت افزاری محل بحث و مناقشه است. به نظر می رسد توسل به اصول و قواعد قدرت نرم در مباحث امنیتی چندان مورد توجه نومحافظه کاران نبوده و این موضوع در نظر ایشان غیر اصیل و فرعی تلقی می شود. اگرچه بوش و اوباما از چشم اندازهای متفاوت گفتمانی به سیاست خارجی می نگرند، اما در نهایت، دکترین اوباما تا اندازه ای استمرار سیاست های پیشین، ولی با ابزار متفاوت و در قالب نرم افزاری قدرت است. بنابراین، تغییر مد نظر وی نیز عمدتاً مبتنی بر استفاده از قدرت هوشمند و باز تولید ابزارهای دیپلماتیک خواهد بود.
موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران بررسی دیدگاه ها و ادبیات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
585 - 606
حوزه های تخصصی:
موضوع هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در سیاست خارجی و همچنین مباحث داخلی این کشور است که به نظر می رسد تحلیل گران سیاست داخلی و سیاست خارجی برای شناخت بهتر ابعاد مختلف این موضوع باید قبل از هر چیز با ادبیات موجود در این زمینه و به تبع آن تکثر دیدگاه های گفتمانی پیرامون آن آشنایی کامل داشته باشند. دیدگاه های مختلفی که حاکی از برداشت های متفاوت از معنا و اهمیت برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران دارد. هدف اصلی این مقاله بررسی ادبیات موجود و شناسایی دیدگاه های متفاوت در باب موضوع هسته ای نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد و این ادبیات را به چند دسته کلی آثار تاریخ محور، آثار حقوق محور، آثار پیامدمحور، آثار راه حل محور و نهایتاً آثار انگیزه محور تقسیم می کند.
مؤلفه های درون منطقه ای اثرگذار بر خروج نظامیان آمریکا از عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
687 - 710
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه و زیرسیستم های آن به ویژه خلیج فارس همواره در زمره تمدن سازترین مناطق دنیا بوده و همچنان در صدر نقاط ژئوکالچر و فرهنگ ساز شناخته شده است. این ویژگی ها و استعدادهای درونی سبب شده تا سیر سیاست گذاری های فرامنطقه ای و هرگونه تصمیم سازی های راهبردی بدون درنظرگرفتن مؤلفه ها و واقعیات پایدار در این منطقه از یک سو و همچنین معادلات و تعاملات حاکم بر آن از جانب دیگر با چالش ها و تنش های عمیق رو به رو شده و بعضاً موجب ناکامی و نتایج معکوس سیاست های بازیگران فرامنطقه ای گردد. برهمین اساس، تلاش شده تا موضوع حمله آمریکا به عراق و اشغال آن از سال 2003 که در چارچوب تسلط و کنترل منابع انرژی و به دنبال اتخاذ سیاست های تنش زا از سوی حزب بعث صورت پذیرفته، تحلیل و ارزیابی گردد و نهایتاً خروج نظامیان آمریکا از این کشور در سال 2012 براساس مؤلفه ها و شاخص های تعیین کننده در منطقه تبیین و بررسی شود. یکی از محورهای راهبردی مهمی که هم در زمان اشغال عراق توسط آمریکا و هم هنگام خروج نیروهای نظامی این کشور از عراق بخش مهمی از سیاست خارجی ایالات متحده را به خود اختصاص می دهد، معطوف به معادلات و عواملی است که عموماً تحت تاثیر مؤلفه ها و هنجارهای درون منطقه ای در برابر غرب شکل گرفته است.
استراتژی چین و آمریکا در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
743 - 758
حوزه های تخصصی:
مناقشات دریای جنوبی چین در حال حاضر روندی رو به گسترش از خود نشان می دهد. در سال های اخیر این منطقه به یکی از بی ثبات ترین نقاط در شرق آسیا تبدیل شده است. چین، ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و تایوان هر کدام بر بخش هایی متداخل از این دریا ادعای حاکمیت دارند. این موضوع موجب تنش دیپلماتیک بین کشورهای مدعی شده است. در واقع، رشد اقتصادی چین و به تبع آن افزایش هزینه های نظامی و تقویت توان نظامی به ویژه نیروی دریایی و تحرکات این نیرو در دریای جنوبی چین موجب نگرانی و سوء ظن کشورهای همسایه شده است. این مسئله موجب شده تا برخی از کشورها خواستار نقش فعالتر آمریکا در منطقه برای کنترل و ایجاد موازنه با رشد چین شوند، در این مقاله به مسئله اختلاف چین با کشورهای پیرامونی بر سر دریای جنوبی چین پرداخته خواهد شد تا به این مسئله که آیا برخورد نظامی بر سر دریای جنوبی چین میان کشورهای طرف اختلاف محتمل است یا خیر، پاسخ داده شود.
بازگشت آمریکا به شرق آسیا و رویکرد نظام امنیتی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
769 - 794
حوزه های تخصصی:
به دنبال ظهور چین و گسترش نقش و نفوذ آن در شرق آسیا، به رغم حضور نهادینه آمریکا در ژاپن و کره جنوبی با نیروهای رسمی نظامی و در سنگاپور و استرالیا و فیلیپین طبق قراردادهای خاص، بازگشت به آسیا مورد توجه دولت مردان آمریکایی قرار گرفته است. با این ملاحظه این سئوال به ذهن متبادر می شود با بازگشت آمریکا به شرق آسیا ترتیبات امنیتی منطقه به چه نحوی مدیریت می گردد؟ در جنوب شرقی آسیا در دوره جنگ سرد و به منظور مهار و عدم نفوذ کمونیسم به منطقه، اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا "آسه آن" در 1967 شکل گرفت؛ ولی به دنبال فروپاشی شوروی، مجمع منطقه ای آسه آن با تمرکز بر مسائل امنیتی که نمایان گر همگرایی و ادامه کاربردی بودن این سازمان در پاسخ به نیازهای قرن 21 بود، در سال 1994تشکیل شد. در این پژوهش با استفاده از نظریه "همگرایی منطقه ای" به اثبات نقش آسه آن و مجمع منطقه ای آسه آن در شکل دهی رقابت ها و تقابل های آمریکا و چین در امنیت منطقه پرداخته شده است.
در این مقاله مشاهده خواهیم کرد که نظامی چندقطبی با امنیت معطوف به همکاری چندجانبه منطقه ای با محوریت آسه آن و در قالب مجمع منطقه ای آسه آن, پس از 19 سال اعتمادسازی، با دیپلماسی پیش گیرانه به مسائل امنیتی حساس منطقه پرداخته و از ایجاد تنش توسط قدرت های جهانی از جمله آمریکا و چین جلوگیری نموده و با سازوکار حل وفصل مناقشات در گام سوم درصدد است تا الگوی موفقی از مشارکت منطقه ای را در سایر مناطق جهان عرضه نماید.
عوامل همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
795 - 816
حوزه های تخصصی:
در یک چشم انداز کلی می توان چهار خاستگاه قدرت را در آمریکا مشخص کرد که قدرت یهودیان در پرتو این چهار خاستگاه به منصه ظهور می رسد. خاستگاه اول قدرت یهودیان با ویژگی جامعه یهودیان مرتبط است. سه ویژگی عمده، انسجام و سازمان دهی، سطح نخبگی و ویژگی های کیفی موجب گردیده اند که جامعه یهود برای هر اقدامی ظرفیت های لازم را در اختیار داشته باشد. دومین خاستگاه قدرت یهودیان، لابی یهود است که توانسته با اعمال نفوذ و تخصیص منابع مادی و معنوی لازم، اهداف یهودیان را در فرایند تصمیم سازی های آمریکا محقق کند. خاستگاه سوم، رسانه هاست که بازوی قدرتمند اقناع افکار عمومی در آمریکاست که عمدتاً در دست یهودیان است و خاستگاه چهارم، قدرت یهودیان در قوای مقننه و مجریه آمریکاست که موجب گردیده به ویژه در دو دهه اخیر در هرم تصمیم سازان آمریکا نقش های کلیدی داشته باشند.
در این پژوهش سعی شده است به این سئوال پاسخ داده شود که عوامل مؤثر بر همگرایی سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی کدامند؟ با توجه به سئوال مطروحه، نگارنده با نگاهی تاریخی به سیاست خارجی آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی، بررسی میزان کمک های آمریکا در عرصه های اقتصادی، نظامی و سیاسی به این رژیم، نقش لابی اسرائیل در سیاست گذاری های آمریکا و علل و عوامل مؤثر در همگرایی دیپلماسی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد به این پرسش پاسخ دهد.
بررسی راهبرد دفاعی امنیتی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
817 - 842
حوزه های تخصصی:
توافقات هسته ای هند و آمریکا این سئوال را برای اندیشه ورزان موضوعات امنیتی به دنبال دارد که تحرکات نظامی و دفاعی امنیتی هند را چگونه می توان تبیین نمود؟ هند دارای چه راهبرد دفاعی امنیتی می باشد و چه تغییر و تحولاتی پس از 2003 در رویکرد هند اتفاق افتاده است؟ در پاسخ به این سئوال ها می توان گفت که راهبرد دفاعی امنیتی هند از زمان استقلال به ترتیب رویکرد نظامی "واکنشی"، رویکرد نظامی"ابتکاری"، راهبرد نظامی "توازن گرایی"، دوران "ابهام استراتژیک" و چندجانبه گرایی و در نهایت دوران حرکت از "چندجانبه گرایی" به سمت "وضوح استراتژیک" همراه با ائتلاف با آمریکا و هم پیمانانش از 2003 به بعد در رویکرد دفاعی امنیتی هند قابل مشاهده است. این مقاله به بررسی سیر تحولات در رویکردهای راهبردی هند، چشم انداز جایگاه هند در آینده نظام بین الملل و چالش های پیش روی آن را واکاوی می نماید.
تحلیل ریشه ها و ماهیت بحران اوکراین: تشدید تنش شبه جنگ سرد بین روسیه و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
889 - 918
حوزه های تخصصی:
به دنبال الحاق کریمه به روسیه، بحران داخلی اوکراین و اختلافات آن با مسکو به اوج رسید. گرایش های جدایی طلبانه در مناطق شرقی اوکراین مثل استان های اودسا، لوگانسک، دونتسک و منطقه دونباس شدت یافت. کاخ سفید و نهادهای اروپایی و غربی تا به حال به جز تهدید روسیه و مقامات آن به اعمال تحریم های جدید و سخت تر، اقدام قابل ملاحظه ای برای حل بحران صورت نداده اند. این در حالی است که ادامه بحران کنونی مواضع تندروها در روسیه و اوکراین را تقویت خواهد کرد. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه معتقد است تحریم ها و فشارهای بیشتر علیه کشورش نه تنها کمکی به حل بحران نمی کند، بلکه به تعمیق آن منجر خواهد شد. از یک طرف نگرانی کرملین در حال افزایش است، چرا که غرب با تحریک یکی از متحدین قبلی آن، عملاً منافع و امنیت ملی روسیه را نادیده گرفته و وارد حوزه نفوذ سنتی این کشور شده است. از طرف دیگر واشنگتن و متحدین غربی آن نگران اقتدار مجدد روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، افزایش محبوبیت وی در داخل این کشور و تجدید روحیات ملی گرایانه در میان روس های مناطق مختلف فدراسیون روسیه و روس تبارهای ساکن جمهوری های پیشین اتحاد شوروی سابق هستند. حال سئوال اینجاست که آیا تشدید بحران داخلی اوکراین و گسترش دامنه اختلافات آن با مسکو، تداوم توسعه ناتو به سوی مرزهای روسیه، عضویت احتمالی اوکراین در ناتو، برتری جویی آمریکا و واکنش تند مسکو نسبت به واگرایی متحدین قبلی، روابط روسیه با آمریکا و غرب را به سوی بعضی شرایط تنش بار حاکم بر دوره جنگ سرد سوق خواهد داد؟ مقاله زیر به دنبال پاسخی مناسب برای سئوال مذکور این فرضیه را مورد ارزیابی قرار می دهد که: شرایط بحرانی موجود بین روسیه و غرب بر سر اوکراین به وضعیت جنگ سرد سوق نخواهد یافت.
تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا و درک سیاست خارجی آمریکا: با تأکید بر تحولات بحرین و سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸
943 - 964
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیری که کشورهای خاورمیانه را فراگرفته، سبب برجسته شدن اصول اخلاقی در سیاست خارجی بازیگران دخیل شده است. در این مقاله سعی خواهیم کرد این موضوع را بیشتر در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا که بازیگری مهم و فعال در بحران اخیر خاورمیانه است، مورد ارزیابی قرار دهیم. سئوالی که در مقاله حاضر مطرح شده این است که آمریکا بین دو ارزش پایه ای موجود در رهیافت مکتب انگلیسی و رهیافت هنجاری یعنی نظم بین المللی/ اجتماع گرایی و عدالت بین المللی/ جهان میهنی در قبال تحولات اخیر خاورمیانه، به ویژه بحرین و سوریه، اولویت را به کدام یک از ارزش های بین المللی فوق داده است؟ در پاسخ باید گفت که آمریکا در قبال هر کدام از کشورهای خاورمیانه ای دستخوش بحران، سیاست واحدی را اتخاذ نکرده، در حالی که در بحرین طرف دولت را گرفته و از اصالت داشتن حاکمیت دولت دفاع می نماید، در سوریه سیاست متفاوتی را در پیش گرفته و اولویت را به عدالت بین المللی/جهان میهنی داده و به ظاهر از حقوق بشر حمایت می کند. دامنه مقاله حاضر، دو کشور بحرین و سوریه را در بر می گیرد اما سعی خواهد شد، با توجه به همزمانی وقوع تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا به صورت هر چند گذرا سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال این کشورها را نیز مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش نیز با توجه به ماهیت تحقیق تحلیلی توصیفی می باشد.