مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
دریای جنوبی چین
منبع:
مطالعات حقوقی دوره دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
273 - 304
حوزههای تخصصی:
اختلافات کشورهای حوزه دریای جنوبی چین، مدتهاست که توجه جامعه بین المللی را به خود جلب کرده است. دولت چین تلاش می کند از طرق مختلفی چون ممانعت از عبور کشتی های خارجی، ادعاهای حاکمیتی خود را به تثبیت برساند، اما با اعتراض شدید سایر قدرت های دریایی، به ویژه دولت آمریکا روبرو شده که تلاش می کند با اجرای برنامه «آزادی دریانوردی» مانع ازشکل گیری عرف بین المللی جدید شود. مسلماً، دستاورد مقاله حاضر برای جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای هدف در برنامه مذکور، خالی از فایده نیست. در این مقاله که مبتنی بر شیوه تحلیلی-توصیفی است، در صدد تببین اختلافات منطقه و ارتباط میان برنامه آزادی دریانوردی و PSIهستیم. همچنین، این برنامه را به عنوان سازوکاراجرایی مؤثر در تضمین اجرای مقررات حقوق بین الملل دریاها ارزیابی کرده و ضمن معرفی برنامه، دیدگاه خود را در خصوص مشروعیت یا عدم مشروعیت آن مطرح می کنیم.
بازآرایی ژئوپلیتیکی در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
168 - 196
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی چگونگی بازآرایی ژئوپلیتیکی منازعه دریای جنوبی چین و همچنین تبیین راهبردهای بازیگران اصلی آن است.چین با اتخاذ سیاست ابهام استراتژیک در تلاش است تا هم از ادعاهای سرزمینی خود پشتیبانی کند و هم روابط خود با کشورهای همسایه را مدیریت کند. در مقابل کشورهای همسایه تلاش کرده اند تا بهنحوی بر قدرت خود افزوده و موازنه قدرت را به نحوی در برابر توسعه طلبی های چین برقرار سازند. در این راستا کشورهای ساحلی اقدام به تقویت نیروی دریایی خود کرده، تلاش در جهت حل اختلافات درونی را در دستور کار قرار داده و نیز برای استفاده از چتر امنیتی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای به مذاکره پرداخته اند.آمریکا سیاست موازنه بدون مهار را در قبال چین در پیش گرفته است و تلاش می کند تا چین را در چارچوب نظم فعلی بین المللی هدایت کند. اینپژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
اختلافات میان چین و ایالات متحده در منطقه آسیای شرقی(2009-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۶ (پیاپی ۵۶)
245 - 273
حوزههای تخصصی:
چین با دارا بودن قدرت اقتصادی چشمگیر، زیرساخت ها و تجهیزات نظامی گسترده، قدرت سیاسی و تأثیرگذاری بر کشورهای منطقه اسیای شرقی، بیشترین ظرفیت را برای زیر س ئ وال بردن سیاست های ایالات متحده، در منطقه اسیای شرقی دارد. در سال های اخیر نوسازی نظامی چین در کنار رشد اقتصادی این کشور تداوم یافته است. کاهش تمرکز ایالات متحده بر منطقه اسیای شرقی در دوران ریاست جمهوری «جورج دبلیو بوش»، موجب گسترش نفوذ چین در منطقه اسیای شرقی و افزایش منافع و تعاملات گسترده اقتصادی با کشورهای منطقه شد. با روی کار امدن اوباما و اتخاذ سیاست " چرخش به سوی اسیا " ا ختلافات واشنگتن و پکن افزایش یافت. در پاسخ به این سئوال که «اختلافات موجود بین چین و ایالات متحده چه تأثیری بر روابط دو کشور گذاشته است؟» نگارندگان معتقدند که اختلافات سیاسی، اقتصادی و امنیتی - نظامی بویژه در دوره ریاست جمهوری اوباما موجب افزایش تنش در منطقه و روابط بین المللی دو کشور در حوزه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی- نظامی شد. در این مقاله اختلافات میان چین و ایالات متحده در سه زمینه سیاسی، اقتصادی و امنیتی، تبیین می شود که موجب افزایش تنش در روابط دو کشور نیز شده است.
رقابت چین و آمریکا در دریای جنوبی چین
حوزههای تخصصی:
اقدامات چین در سال های اخیر در دریای جنوبی چین و به ویژه رویکرد چین از جمله ساخت و ساز جزیره و ادعاهای مالکیتی وحاکمیت انحصاری منابع باعث ایجاد اختلافاتی در این منطقه شده است. در ابتدا شاید به نظر برسد که دعوا بر سر چند صخره و جزیره می باشد ولی واقعیت به گونه دیگری می باشد. آمریکا که یک کشور فرا منطقه ای می باشد، سهمی در این اختلافات ندارد ولی بنا بر دلایلی چون مقابله با خیزش چین و حمایت از متحدان خود در این منطقه حضور فعال دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن تبیین اهدافی چون اهمیت دریای جنوبی چین، شناخت منافع و دغدغه های آمریکا و چین در این دریا به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که علت اصلی رقابت چین و آمریکا در دریای جنوبی چین چه می باشد؟ فرضیه ای که در پاسخ به پرسش اصلی، مورد سنجش و آزمون قرار می گیرد آن است که تلاش های چین برای کنترل و حاکمیت انحصاری منابع در منطقه که باعث افزایش قدرت این کشور می شود، منجر به مخالفت شدید کشورهای متحد آمریکا و به ضرورت، حضور وسیع تر امریکا برای باز توازن چین می شود. روش پژوهش حاضر روش توصیفی_تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای با توجه به شواهد و اسناد و مدارک می باشد.
پاسخ امریکا به قدرت یابی دریایی چین در دریای شرقی و دریای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
131 - 161
حوزههای تخصصی:
این مقاله به کشمکش چین و ایالات متحده در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی چین می پردازد و در این راستا بر این سئوال متمرکز است که چه عواملی سبب افزایش تنش بین ایالات متحده و چین در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی چین شده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که ظهور قدرت دریایی چین، به چالشی برای تفوق دریایی امریکا در حوزه دریای شرقی و دریای جنوبی تبدیل شده است و تقلای بین گسترش دریایی چین و حفاظت از تفوق دریایی امریکا به کشمکشی بزرگ تبدیل شده که تنش بین دو دولت را افزایش داده است. از منظر نظریه نوواقع گرایانه ثبات هژمونیک رابرت گیلپین و به روش تبیینی به بررسی فرضیه پرداخته شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که رشد اقتصادی چین به تدریج منابع و ضرورت های گسترش قدرت دریایی این دولت را افزایش داده است و تفوق دریایی ایالات متحده در پیرامون قلمرو دریایی چین به طور فزاینده ای با چالش ظهور چین روبرو می شود. همچنین این مقاله این ایده را مطرح می کند از آنجا که رشد اقتصادی نتیجه نوآوری در فنون و تکنولوژی است، در درجه نخست رشد دولت هایی پیرامونی در نظام بین المللی تابعی از نرخ اقتباس فنون و تکنولوژی از جوامع توسعه یافته صنعتی است و چنین نرخ اقتباس بالایی در چین، عاملی تعیین کننده در رشد شتابان ثروت و قدرت ملی این دولت بوده است.
تاثیر جرایم دریایی در دریای جنوبی چین بر همگرایی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
157 - 174
حوزههای تخصصی:
آب های دریای جنوبی چین جزء خطوط مهم کشتیرانی بین المللی و شریان مسیرهای دریایی جهان محسوب می شود. بیش از نیمی از تجارت جهانی و یک سوم حمل ونقل دریایی از این منطقه عبور می کند. در سال های اخیر پهنه آبی دریای جنوبی چین بویژه تنگه مالاکا و دریای سولو-سولاوسی (مرز آبی سه کشور مالزی، اندونزی و فیلیپین) به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و ژئواکونومیکی در توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه بسیار حائز اهمیت بوده است. با این وجود، تجارت دریایی در این پهنه آبی با چالش های فزاینده ای در حوزه تهدیدات امنیتی دریایی در سالهای اخیر نیز مواجه بوده است. مهمترین تهدیدهای امنیت دریانوردی در منطقه مذکور شامل دزدی دریایی، تروریسم دریایی، ماهیگیری غیرقانونی و آلودگی دریایی ایجاد شده به دلیل فعالیت میادین نفت و گاز در دریا است. در همین راستا سئوال اصلی پژوهش این است که تاثیر جرایم دریای جنوبی چین چه تاثیری بر همگرایی منطقه ای داشته است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی پژوهش این است که علیرغم تهدیدهای مشترک ناشی از جرایم دریایی در دریای جنوبی چین، اما به دلیل رقابت های ژئوپلیتیک و منافع متعارض بازیگران همچنین حضور بازیگران فرامنطقه ای، روند همگرایی برای مبارزه با جرائم دریایی در این منطقه موفق نبوده است. ضمنا روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
تحولات ژئوپلیتیک دریای جنوبی چین و راهبرد بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای: آثار و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
دریای جنوبی چین در زمان جنگ جهانی دوم و جنگ سرد از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی برای کشورهایی نظیر: ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و ژاپن از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. این کشورها از این دریا در قالب فرصتی برای افزایش حضور و نفوذ خود در شرق آسیا بهره می بردند. اگرچه با کاهش نفوذ ژاپن و فروپاشی شوروی از تعداد بازیگران در این حوزه کاسته شد، اما اخیراً ظهور قدرت های بزرگ و متوسط در منطقه زمینه ساز تحولاتی جدید در این دریا شده است. علاوه بر این در سال های گذشته نه تنها از ارزش این دریا کاسته نشده بلکه با کشف منابع معدنی، نفتی و گازی در این حوزه، بر اهمیت آن افزوده شده است. این عوامل به همراه روند روبه رشد قدرت اقتصادی و نظامی چین و قدرت منطقه ای شدن آن، تحولاتی را در این دریا بوجود آورده است که موجب افزایش نقش آفرینی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای شده است. با این وجود سوالاتی که در این پژوهش درصدد پاسخ به آنها هستیم این است که با تحولات ژئوپلیتیکی رخ داده در دریای جنوبی چین و افزایش تعداد بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در این دریا، این بازیگران چه اهدافی را دنبال می کنند؟ و راهبردها و سیاست های این بازیگران چه پیامدهایی را در این دریا به همراه اشته است؟ فرضیه ی این پژوهش این است که افزایش قدرت چین، ورود بازیگران متوسط منطقه ای و نیز قدرت های فرامنطقه ای همزمان با تحولات ژئوپلیتیکی و ژئو اکونومیکی دریای جنوبی چین در سال های اخیر منجر به افزایش ادعاهای بازیگران نسبت به این دریا و تلاش برای افزایش نفوذ و کنترل بر این دریا در جهت دستیابی به منابع موجود آن شده است که این مسأله بستر تشدید تنش ها و افزایش بی ثباتی در منطقه را فراهم نموده است.
استراتژی چین و آمریکا در دریای جنوبی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
743 - 758
حوزههای تخصصی:
مناقشات دریای جنوبی چین در حال حاضر روندی رو به گسترش از خود نشان می دهد. در سال های اخیر این منطقه به یکی از بی ثبات ترین نقاط در شرق آسیا تبدیل شده است. چین، ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و تایوان هر کدام بر بخش هایی متداخل از این دریا ادعای حاکمیت دارند. این موضوع موجب تنش دیپلماتیک بین کشورهای مدعی شده است. در واقع، رشد اقتصادی چین و به تبع آن افزایش هزینه های نظامی و تقویت توان نظامی به ویژه نیروی دریایی و تحرکات این نیرو در دریای جنوبی چین موجب نگرانی و سوء ظن کشورهای همسایه شده است. این مسئله موجب شده تا برخی از کشورها خواستار نقش فعالتر آمریکا در منطقه برای کنترل و ایجاد موازنه با رشد چین شوند، در این مقاله به مسئله اختلاف چین با کشورهای پیرامونی بر سر دریای جنوبی چین پرداخته خواهد شد تا به این مسئله که آیا برخورد نظامی بر سر دریای جنوبی چین میان کشورهای طرف اختلاف محتمل است یا خیر، پاسخ داده شود.