مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
بتا
حوزه های تخصصی:
در ادبیات مالی، مدل قیمت گذاری دارائی های سرمایه ای، رابطه بین ریسک سیستماتیک یا بتا با بازده مورد انتظار هر دارایی را نشان می دهد. یکی از مشکلات اساسی که مدیران پرتفوی و سرمایه گذاران برای بدست آوردن بازده مورد انتظار هر پرتفوی با آن مواجه هستند، تخمین بتا است. برای تخمین بتا معمولا از رگرسیون سری های زمانی استفاده می شود و این امر به انتخاب دوره زمانی محاسبه بازده و روش تخمین، نیاز دارد. این مقاله، دوره های بازده، مدل های تخمین و روش های مختلف اقتصادسنجی (حداقل مربعات معمولی، حداکثر درست نمایی، گشتاورهای تعمیم یافته، حداقل قدر مطلق خطاها و رگرسیون ناپارامتری) را برای تخمین بتا بررسی می نماید. نتایج نشان می دهد که بازده های ماهانه و روش رگرسیون ناپارامتری مدیران را برای بدست آوردن بتای بهتر یاری می کند. تفاوت نسبتا" زیادی در نتایج به دست آمده با استفاده از روش های مختلف تخمین بتا وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از بتا در مسائل کاربردی و نظری بایستی با احتیاط و مبتنی بر چند روش صورت گیرد. البته برای رتبه بندی از نظر معیار ریسک این اشکال چندان جدی بنظر نمی رسد. زیرا اگر تورشی وجود داشته باشد در تخمین بتای تمامی شرکت ها وجود خواهد داشت. تفاوت مدل شارپ و بلک چندان قابل توجه نیست.
بررسی کارکرد تکنیک قیمت گذاری داراییهای سرمایهای کاهش دهنده در بازار اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، کارکرد تکنیک قیمتگذاری دارایی سرمایهای کاهش دهنده در بازار اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار میگیرد. بر همین اساس و در گام نخست ضرایب بتا ( ) و بتای منفی ( ) تخمین و مورد مقایسه قرار گرفته، تا توان تئوری که عامل ایجاد CAPM و که عامل ایجاد D-CAPM است، مورد آزمون قرار گیرد. سپس دو مدل CAPM و D-CAPM مقایسه و در نهایت سبد حاصل از دو مدل به لحاظ کارایی آزمون گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که در مقایسه با تخمین مناسبتری از نرخ بازده مورد انتظار ارائه و D-CAPM در مقایسه با CAPM ارتباط میان ریسک و بازده را به نحو مطلوبتری نشان میدهد.
رابطه تجربی متغیرهای حسابداری و بازار با بازده سهام
حوزه های تخصصی:
"شناسایی متغیرهای موثر بر بازدهی و قیمت سهام، با توجه به گسترش بازار سرمایه از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای پیش بینی بازده مدل های مختلفی مثل مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای ، مدل بازار، تئوری قیمت گذاری آربیتراژ و مدل عاملی وجود دارد. طبق مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای، بتا تنها متغیری است که می تواند بازدهی را پیش بینی کند. پژوهش هایی که در زمینه توان پیش بینی این مدل و نیز استفاده از سایر متغیرها انجام شده است، حاکی از آن است که متغیرهای دیگری وجود دارند که بهتر از بتا توان پیش بینی بازدهی را دارند. برخی از این متغیرها شامل اندازه، نسبت های بدهی به حقوق صاحبان سهام، ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، سود به قیمت و فروش به قیمت هر سهم می باشد. در این پژوهش توان متغیرهای مذکور و همچنین بتا در پیش بینی بازدهی سهام آزمون شد تا متغیرهایی که بهتر از بتا توان پیش بینی بازدهی سهام را در بازار بورس تهران دارند، شناسایی شوند.
متغیرهای مستقل در قالب مدل های یک متغیره با متغیر وابسته بازدهی برای هر یک از سالهای 76 تا 82 آزمون شدند. همچنین مدل های چند متغیره نیز به دو صورت مقطعی ادغامی و سالانه انجام شد. نتایج آزمون مقطعی نشان داد که مدل در کلیه مقاطع از نظر آماری معنادار است، و توان تبیین آن نسبت به مدل های تک متغیره، در تمام سال ها بیشتر است. در آزمون های یک متغیره ، بین نسبت فروش به قیمت هر سهم و سود به قیمت در چهار سال متوالی ارتباط معنادار با بازدهی مشاهده شد. اندازه برحسب (ارزش بازار سهام)، در چهار سال متوالی با بازدهی ارتباط معنادار داشت. بین اندازه به عنوان لگاریتم جمع داراییها با بازدهی در چهار سال متوالی ارتباطی مشاهده نشد و نتایج مرتبط با نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام ثبات نداشت. همچنین بین بتا و بازدهی سهام، به گونه ای که مدل CAPM پیش بینی می کند، ارتباط پایداری مشاهده نشد و نتایج در طول سال های مختلف، متفاوت بود. بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام با بازدهی هیچ ارتباطی مشاهده نشد. با توجه به تاثیر احتمالی مدل های آماری بر نتایج، احتمالی مدل های آماری بر نتایج، آزمون های تکمیلی بر مبنای تشکیل پرتفوی براساس هر یک از متغیرهای بتا و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام تشکیل شد. با توجه به مقدار هر یک از متغیرها سه پرتفوی تشکیل شد. نتایج حاصل از این آزمون نشان داد که طی سال های 1379، 81 و 82 پرتفوی ها با بتای بالا بازدهی بیشتری نسبت به پرتفوی ها با بتای پایین داشتند. در مورد پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نتایج با مدل های رگرسیون سازگاری داشت."
بررسی تأثیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر بازده سهام (بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریسک وبازده، دو موضوع اساسی برای سرمایهگذاران است. برای کمی نمودن ارتباط بین ریسک و بازده از مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای(CAPM) استفاده میشود. در این مدل، تنها عاملی که بازده سهام را تحت تأثیر قرار میدهد ریسک سیستماتیک (بتا) میباشد. عوامل دیگری نیز وجود دارند که روی بازده سهام تأثیر میگذارند. فاما و فرنچ مدل چند عاملی را با اضافه نمودن دو متغیرنسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام (BE/ME) و اندازه شرکت را بهعنوان دو متغیری که تأثیر معنیدار روی بازده سهام دارند معرفی نمودند. در این تحقیق سه عامل بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام روی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که عوامل بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، سه عامل تأثیرگذار روی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران میباشند و استفاده از یک مدل چند عاملی، بهتر میتواند پراکندگی بازدههای سهام را نسبت به یک مدل تک عاملی توضیح دهد
بررسی معیارهای نوسان پذیری، ریسک مطلوب و ریسک نامطلوب در مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تئوریهای نوین مالی (MPT) بر اساس مدل سازی ریسک پرتفوی مارکویتز پایه ریزی شدند و همه آن ها مبتنی بر فرض وجود رفتار میانگین واریانس(MVB) هستند. بنابراین مستلزم در نظر گرفتن فرض نرمال بودن بازدهی و توزیع متقارن بازدهی هستند. از طرف دیگر دامنه این بحث به مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای (CAPM) میرسد که به محاسبه ریسک سیستماتیک (?) و استفاده از آن در قیمت گذاری داراییها میپردازد.
این پژوهش به بررسی و تحلیل ریسک و معیارهای مختلف آن و نیز بررسی رابطه آن با بازدهی در بازار سهام ایران میپردازد تا مشخص سازد که سرمایه گذاران در ارزیابیهای خود برای سرمایه گذاری، ریسک را چگونه لحاظ مینمایند. از این رو به بررسی رفتار بازار در مورد ریسک میپردازد و در تلاش جهت تبیین رابطه بین بازدهی و ریسک، مدل های قیمت-گذاری جایگزین مدل سنتی CAPM را ارایه مینماید.
نتایج پژوهش نشان میدهد، بازدهی ماهانه بورس تهران توزیع نرمال ندارد. معیارهای ریسک مطلوب به شکل قویتری بازدهی ماهانه را تبیین میکنند. همچنین نشان میدهد، قدرت تبیین مدل CAPM پایین است و تفاوت بازدهیهای محاسبه شده توسط سه مدل CAPM و نیز بازدهی واقعی معنادار است.
آزمون مدل شرطی چند عاملی CAPM در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) با رویکرد چندعاملی در شرایطی شرطی، وابسته به مثبت یا منفی بودن بازده مازاد بر شاخص بازار، مورد آزمون قرار گرفته شده است. در بخش تجزیه تحلیل با بکار گیری مدل رگرسیون مقطعی، به بررسی توانایی توضیح دهندگی بازده سهام، توسط متغیرهای بتا، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و متغیرهای اهرمی، شامل اهرم دفتری و اهرم بازار و در سه شرایط بازار، یعنی شرایط غیر نزولی و غیر صعودی (متقارن)، شرایط صعودی، و شرایط نزولی، پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بازده سهام، در شرایط غیر نزولی و غیر صعودی، با بتا و اندازه شرکت و در شرایط نزولی، با متغیرهای بتا، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، اندازه شرکت و در شرایط صعودی، با بتا، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، اندازه شرکت و اهرم بازار رابطه معنی دار دارد و در هیچ کدام از شرایط بازار، رابطه معنی داری بین بازده سهام و اهرم دفتری مشاهده نگردید.
آزمون تاثیر الگوی سه عاملی فاما و فرنچ در پراکندگی بازده سبد سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، آزمون تأثیر اجزای الگوی سه عاملی فاما و فرنچ1 در بورس تهران است. برای این منظور، شش سبد سهام برحسب اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر اساس616 سهم برای مجموع سالهای 1388-1383 تشکیل شد. نتایج نشان داد که عوامل بتا، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بر بازده سبد سهام تأثیر معنی داری دارند. به الگوی قیمتگذاری دارایی سرمایه ای2، دو عامل اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار اضافه شد و به افزایش ضریب تعیین3 منجر شد. این بدان معنی است که الگو سه عاملی درصد بیشتری از پراکندگی بازده سبد سهام را نسبت به الگوی تک عاملی توضیح می دهد. هر دو عامل اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، به تنهایی درصد قابل توجهی از پراکندگی بازده سبد سهام را توضیح می دهند و ضرایب تعیین آنها از نظر آماری معنی دار است.
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با بازده فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر مدل های مختلفی در خصوص پیش بینی بازده سهام ارائه شده است. در این میان، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) موردتوجه بسیار قرار گرفت، اما انتقادهای بسیاری نیز به آن مطرح شد. یکی از انتقادهای واردشده بر این مدل نادیده گرفتن نوسان های درون دوره ای و طول دوره در محاسبات است. بر این اساس، در پژوهش حاضر با به کارگیری رگرسیون فازی تلاش شده است تا نوسان های درون دوره ای در این مدل درنظر گرفته شود. همچنین به بررسی و مقایسه پایداری بتا و دقت پیش بینی بازده در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای با استفاده از مدل رگرسیون فازی (FLS)، مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) و گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) پرداخته شده است. جامعه آماری عبارت است ازهمه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه پژوهش شامل 31 شرکت است که در دوره 1391 تا 1393دارای بیشترین حجم معاملات بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که خطای پیش بینی بازده سهام در مدل فازی بیشتر از مدل حداقل مربعات معمولی و روش گشتاورهای تعمیم یافته است، اما خطای پیش بینی بازده سهام در دو مدل رگرسیون حداقل مربعات معمولی و گشتاورهای تعمیم یافته تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر ندارند؛ بنابراین بتای کلاسیک همچنان بتای پایدارتری را نسبت به بتای فازی ارائه کرده و بدین ترتیب پیش بینی بهتری از بازده سهام ارائه می دهد.
توان توضیحی گشتاورهای سیستماتیک بالاتر در مدل شرطی قیمت گذاری دارایی سرمایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای برفرض نرمال بودن توزیع بازده دارایی ها بنا شده است؛ اما مطالعات زیادی فرض نرمال بودن توزیع بازده را به چالش کشیده اند و در پی آن با افزودن گشتاور های بالاتر به توسعه مدل پرداخته اند. در بررسی اثر گشتاورهای بالاتر، به دلیل استفاده از بازده واقعی به جای بازده مورد انتظار و همچنین به دلیل اینکه در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ترجیحات سرمایه گذاران و توزیع بازده دارایی ها ثابت فرض شده است، یک رابطه شرطی بین بازده و گشتاورهای یادشده به وجود می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربی اثر شرطی گشتاورهای سیستماتیک سوم و چهارم بر حداقل نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در «بورس اوراق بهادار تهران» است. نمونه آماری پژوهش شامل 195 شرکت پذیرفته شده در «بورس اوراق بهادار تهران» از سال 1383 تا 1395 است. به منظور بررسی اثر گشتاورهای سیستماتیک سوم و چهارم بر بازده سهام از روش فاما و مکبث (1973)، بهره گرفته شده است. شواهد حاصل نشان می دهد اثر چولگی سیستماتیک منفی بوده و کشیدگی سیستماتیک بر حداقل نرخ بازده مورد انتظار مؤثر نیست. در بازار صعودی چولگی سیستماتیک اثر معکوس و کشیدگی سیستماتیک اثر مستقیم داشته و در بازار نزولی اثر هر دو گشتاور معکوس بوده است.
الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی : مطالعه ای مبتنی بر EEG در گروه های شدید و خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
89 - 98
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) به عنوان گروه های دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه در حالت استراحت ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های باورهای فراطبیعی خفیف و باورهای فراطبیعی در موج دلتا (sig=0,01) و تتا (sig=0.03) وجود دارد و موج آلفا (sig=0.08) در مرز معناداری است.. نت یجه گیری : بر اساس این یافته ها می توان گفت که الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی متفاوت است.
بررسی تأثیر وابستگی بین یک سهم و بازار بر خروجی سهام شرکت های خصوصی پذیرفته شده در سازمان فرا بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
۱۷۶-۱۶۴
حوزه های تخصصی:
در زمان حال که بازار بورس و فرا بورس به یکی از مهم ترین مراکز سرمایه گذاری برای افراد تبدیل شده است و اکثر مردم به دنبال سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار هستند محققان و پژوهشگران باید پژوهش های نوین در این زمینه انجام دهند تا سرمایه گذاران بادانش و اطمینان بالاتری نسبت به سرمایه گذاری اقدام کنند و همچنین شرکت ها نیز بامطالعه نتایج کاربردی این تحقیقات بیشتر مایل به تکمیل نواقصت و عرضه سهام شرکت خود در بورس باشند این پژوهش بررسی شده است که آیا بین وابستگی بین یک سهم و بازار (ضریب بتا) و خروجی سهام تأثیر و رابطه ای وجود دارد یا خیر و همچنین آیا بتای حسابداری نسبت به بتای بازار توان بیشتری برای پیش بینی بازده سهام در ایران دارد؟ نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که بازدهی سهام شرکت ها تحت تأثیر بتای حسابداری و بتای بازار است. همچنین بتای حسابداری در مقایسه با بتای بازار در پیش بینی بازدهی سهام دارای محتوای فزاینده اطلاعاتی است.
رابطه بین بازده و اسپرد در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
85 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین بازده و اسپرد در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. این پژوهش در ادامه کار آمیهود و مندلسون (1986) و با مدلی مشابه با مدل پژوهشگران مذکور به انجام رسیده است. در این مدل بتا و اندازه پرتفوی به عنوان متغیر توضیحی وارد مدل شده اند و دوره ی زمانی آن از دی ماه سال 1382 تا پایان تیرماه سال 1389 است. نظر به اینکه داده ها به صورت سری زمانی و مقطعی هستند، از رگرسیون تلفیقی جهت برآورد داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مشابه مدل آمیهود و مندلسون، وجود رابطه مثبت معنادار بین بازده و اسپرد را تأیید می کند
مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
65 - 72
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیّه ی دانش آموزان مقاطع ابتدایی ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان، سالم بودن هر یک از افراد از نظر فیزیکی و روانی مورد تایید قرار گرفت. سپس از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به هر کدام از آزمودنی ها به مدت 15 دقیقه رنگ قرمز و آبی ظاهر شده در مانیتور کامپیوتر نشان داده شد و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکترئآنسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که محرک رنگ قرمز باعث افزایش فرکانس مغزی بتا در نقطه ی FP1 و محرک رنگ آبی باعث افزایش فرکانس مغزی آلفا می شود P<0/1. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، نتیجه گرفته می شود که استفاده از رنگ قرمز در محیط آموزشی مدارس می تواند تأثیر مفیدی بر دانش آموزان داشته باشد.
رابطه معیارهای ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران (مطالعه موردی: 50 شرکت برتر عضو بورس)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۲ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
37 - 50
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تاثیر متغیرهای ریسک و بازده برروی سهام 50 شرکت برتر بورس است. هدف اصلی این پژوهش تبیین ارتباط بین شاخص ریسک و بازده سهام است و بر همین مبنا مساله اصلی این پژوهش این است که آیامیان معیارهای ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنی داری وجود دارد؟ در این تحقیق، جامعه آماری شامل 50 شرکت برتر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. با توجه به تعداد کم مشاهدات جامعه آماری و نمونه آماری با یکدیگر برابرند. ابزار تجربه و تحلیل، انواع آزمونهای آماری و ضرایب همبستگی، روابط متغیرها مورد بررسی گرفته اند. برای بررسی فرضیات از رگرسیون استفاده شده است. براساس نتایج این پژوهش و دادههای آن میتوان نتایج کلی پژوهشها را مورد بررسی قرارداد. نتایج نشان داده اند که ارتباط میان ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.