مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
دولت رانتیر
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزه های تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
درآمدهای نفتی و سیاست های رفاهی؛ تجربه ای از برخی کشورهای نفت خیز
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
71 - 104
هدف: هرچند تمام کشورها برنامه هایی برای رفاه شهروندان دارند، اما کمیت و کیفیت برنامه ها و میزان موفقیت آنها در دستیابی به اهداف ترسیم شده متفاوت است. یکی از عوامل مؤثر بر این امر منابع تأمین مالی آنها است. مهم ترین منابع تأمین مالی این برنامه ها مالیات و درآمدهای عمومی دولت ها و فروش منابع طبیعی است. کشورهای نفت خیز، ازجمله ایران، به خاطر برخورداری از درآمدهای نفتی شکل ویژه ای از خدمات رفاهی را ارائه می کنند. برنامه های رفاهی در برخی از کشورهای نفتی مثل نروژ، سرنوشت متفاوتی از دیگر کشورهای نفتی دارند. بررسی برخی از عواملی که این تفاوت را رقم می زند هدف مقالة حاضر است. روش: برای بررسی هدف فوق نیازمند داده هایی هستیم که از قوانین، سیاست ها، و اسناد مرتبط با موضوع در کشورهای مورد بررسی به دست آمده اند. بنابراین، روش مورداستفاده در این مقاله بررسیِ اسنادی است. یافته ها و نتیجه : مطابق با یافته ها، یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر چگونگی مدیریت درآمدهای نفتی و شیوة تخصیص آن به حوزه های رفاهی شرایط مقدم، یعنی برخورداری از نهادهای قوی و کارآمد و سطح توسعه یافتگی پیش از ورود درآمدهای نفتی به بودجه کشورها، است. علاوه براین، تعهد نخبگان سیاسی و سیاست گذاران به آیندگان نیز امر مهمی در این زمینه محسوب می شود. کشورهای به اصطلاح رانتیر معمولاً با دست و دل بازی بیشتری منابع نفتی را در راه رفاه نسل کنونی هزینه کرده و به توسعه نظام مالیات گیری کمتر توجه می کنند. لذا، در این کشورها مزایای رفاهی فاقد نقش توزیعی بوده و بازتوزیع درآمدی به درستی صورت نمی گیرد و دارای نابرابری نسبتاً بالایی هستند.
تأثیرات دولت رانتیر بر تحقق حکمرانی مطلوب در دولت احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
135 - 162
با بررسی سیر تاریخ معاصر ایران می توان به دولت رانتی و نقش آن در عقب راندن فرآیند توسعه خاصه حکمرانی مطلوب اشاره نمود این موضوع با کشف نفت و متکی شدن دولت به صادرات و درآمد حاصل از آن برحسته شده و پیامد های فراوانی در پی داشته است نماد بارز این نوع از دولت در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و روحانی مصداق پیدا کرده است. مقاله حاضر درصدد بررسی «تأثیرات دولت رانتیر بر عدم تحقق حکمرانی مطلوب در دولت احمدی نژاد و روحانی» است از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع و بیان جنبه مسئله مند بودن آن، به بررسی ابعاد و جنبه های مختلف تأثیر دولت رانتیر بر توسعه سیاسی خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، تحلیل اسنادی می باشد. یافته های این مطالعه، حاکی از آن است که «تقویت دولت رانتیر در ایران در دوران احمدی نژاد و روحانی سه بازوی حکمرانی مطلوب یعنی دولت کارآمد مبتنی بر قانون مداری و اعتماد سازی جامعه مدنی نهادینه شده و بخش خصوصی فعال، توسعه سیاسی را در ایران با چالش مواجه نموده است.
شبه سرمایه داری رانتیر؛ برآیند پارادوکس های دولت اندامواره، ابزاری و رانتیر در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
113 - 144
جمهوری اسلامی ایران، نظامی است که در قالب الگوهای کلاسیک نظم سیاسی قابل دسته بندی نبوده و فهم منطق کنش و رفتار سیاسی داخلی و خارجی آن در چارچوب های نظری متعارف با دشواری هایی روبروست. این پژوهش به دنبال ارائه الگویی مفهومی در فهم ماهیت نظم سیاسی و محرک های رفتاری در جمهوری اسلامی است و این الگوی مفهومی را ذیل سنت نظری اقتصاد سیاسی جستجو می کند. بلاتکلیفی در روابط بنیادین میان نهادهای دولت، بازار و جامعه مدنی، نظم اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی را به شکلی سامان داده است که در عین ناسازگاری با انواع نظم های کلاسیک لیبرالیستی، سوسیالیستی، فاشیستی و کمونیستی، عناصری از هر یک از این نظم ها را در خود دارد. این بلاتکلیفی ریشه در حضور هم زمان دو مبنای فلسفی متعارض در باب چیستی و کارکردهای دولت دارد که در رویکردهای اندامواره و ابزاری مفهوم پردازی می شوند و این دو مبنای فلسفی متعارض در وجود هم زمان ساختارهای موازی و سلسله مراتبی از نقش های اجتماعی متعارض تعین یافته است. علاوه بر این، ماهیت رانتیر دولت در ایران، به عنوان متغیری میانجی، امکان تعدیل و اصلاح در این نظم اقتصاد سیاسی را تضعیف کرده است. در این پژوهش الگوی مفهومی مناسب در فهم این نظم اقتصاد سیاسی در قالب سازه مفهومی «شبه سرمایه داری رانتیر» مفهوم پردازی شده است.
مطالعه تطبیقی فساد به روش فازی با تاکید بر دولت های رانتیر نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
310-288
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش فساد است که در 176 کشور و بین سال های 2019 تا 1996 مطالعه شده است. مسئله پژوهش حاضر آن است که نمرات شاخص کنترل فساد در کشورهای نفتی نسبت به کشورهایی با اقتصادهای غیرنفتی پایین است و تفاوت پذیری نمرات کنترل فساد در میان کشورهای نفتی نیز قابل توجه است. برای تبیین این مسئله دو سوال طرح گردیده: تفاوت پذیری فساد میان کشورهای نفتی و غیرنفتی چگونه قابل تبیین است؟ تفاوت پذیری فساد در درون کشورهای نفتی چگونه قابل تبیین است؟ برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ رویکرد تلفیقی و با استفاده از تئوری های دولت رانتیر، نئوپاتریمونیالیسم و نونهادگرایی مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در پاسخ به سوالات پژوهش و بر طبق الزامات مدل مفهومی فرضیات تحقیق در قالب چهار گزاره آزمون پذیر در قالب منطق فازی طرح گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق در مقام گردآوری داده ها و داوری در باب فرضیه های تحقیق از روش فازی بهره گرفته شد. در نهایت داده های کمی گردآوری شده درجه بندی شد و تابع عضویت برای هر یک از سازه های پژوهش مشخص شد. بعد از تعیین تابع عضویت، رابطه فازی این سازه های تئوریک در قالب شروط علّی منفرد و ترکیبی مورد ارزیابی و آزمون قرار گرفت. برای تبیین تئوریک تفاوت پذیری فساد از شروط علی ماهیت رانتیر دولت و کیفیت نهادهای سیاسی، کیفیت نهادهای اقتصادی، میزان آزادی های سیاسی و میزان آزادی های اقتصادی استفاده شده است. یافته های حاصل از تحلیل توصیفی نشان می دهد وابستگی به رانت در قفقاز و آسیای مرکزی، خاورمیانه، شمال آفریقا و آمریکای جنوبی اهمیت بیشتری در تعیین تغییرات فساد و دیگر اجزا مدل مفهومی دارد. همچنین تحلیل تبیینی یافته ها نشان می دهد درآمدهای رانتی شرطی بیشتر کافی برای فساد سیستمیک است و کیفیت پایین نهادهای سیاسی بیشترین اهمیت را در تعیین میزان فساد بین 176 کشور مورد بررسی دارد؛ چنانچه ناکارآمدی نهادهای سیاسی در 90 درصد موارد منجر به فساد سیستمیک می شود. تحلیل استاندارد از طریق شاخص پوشش یکه به خوبی اهمیت ناکارآمدی نهادهای سیاسی را برای فساد سیستمیک نشان می دهد. به طوری که 43 درصد از تغییرات فساد تنها از طریق ناکارآمدی نهادهای سیاسی قابل توضیح است. نکته دیگر آنکه کیفیت نهادهای اقتصادی و آزادی های اقتصادی به تنهایی فساد را کنترل نمی کنند. این عوامل در کنار هم یا از طریق همراه شدن با یکی از شروط کارامدی نهادهای سیاسی یا آزادی های سیاسی قادر به کنترل فساد هستند.
بررسی ماهیت دولت پاتریمونیالیسم تحصیلدار در دوره پهلوی دوم؛ (1342 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
95 - 111
حوزه های تخصصی:
درباب ماهیت حکومت پهلوی دوم تاکنون نظریات مختلفی ارایه شده است که هر کدام از این نظریات از زاویه خاصی به تبیین ماهیت حکومت پهلوی دوم پرداخته است. هر نویسنده براساس برداشت خاص خود از اصلیترین ویژگی حکومت محمد رضا پهلوی نظریه خود را سازماندهی کرده است، برخی اقتصاد، برخی فرهنگ، برخی سیاست و برخی ویژگیهای اجتماعی را ملاک ارزیابی خود از ماهیت حکومت پهلوی دوم قرار داده اند. درهمین راستا تاکنون نظریات مختلفی برای تبیین ماهیت دولت پهلوی دوم از جمله نظریه پاتریمونیالیسم، استبدادشرقی، دولت مطلقه، دولت رانتیر، نظام سلطانی و...ارایه شده است .بااین وجود ماهیت این حکومت هنوز مورد مناقشه نظریه پردازان است، بنابراین نویسنده دراین مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که چه نظریه ای بیشترین قابلیت تبیین ماهیت دولت محمد رضا شاه دربین سالهای 1342تا1357را دارا میباشد؟درهمین راستا نگارنده معتقداست که هیچکدام از نظریات ارایه شده درمورد ماهیت حکومت پهلوی دوم به تنهایی نمیتوانند ماهیت دولت محمد رضا شاه را تبیین کنند، وکاربرد هر کدام از این نظریات به تنهایی دارای کاستی ها وضعف هایی می باشد.بنابراین با ارایه ی نظریه پاتریمونیالیسم تحصیلدار که تلفیقی از دونظریه پاتریمونیالیسم ودولت رانتیراست سعی دارد تا به تبیین چیستی حکومت پهلوی دوم بپردازد
اقتصاد سیاسی نفت و اثرات اقتصادی و سیاسی آن بر عربستان سعودی
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
210-247
حوزه های تخصصی:
ویژگی منحصر به فرد دولت های رانتیر به طور کلی، مستقل بودن آن ها از جامعه، عدم مالیات ستانی و تفکیک منابع است. در اکثر دولت هایی از این طیف، چنین ویژگی ای را بعینه می توان یافت. این دولت ها از حیث سیاسی همواره اقتدارگرا و غیرپاسخگو هستند و سعی دارند بر جامعه مسلط شوند؛ از حیث اقتصادی نیز عموماً تک محصولی، وابسته بودن و دولتی بودن اقتصاد ویژگی مشترک آن ها محسوب می شود. این مقاله درصدد آن است که به بررسی آسیب شناسانه دولت رانتی عربستان از حیث اقتصادی و سیاسی بپردازد. این کشور به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده نفت جهان، وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارد و به رغم اتخاذ سیاست های اقتصادی برای استقلال از درآمدهای نفتی، این سیاست ها همواره کارایی قابل اعتنایی نداشته و بخش قابل توجهی از اقتصاد این کشور بر پایه درآمدهای نفتی قرار دارد. اقتصاد این کشور از آسیب هایی نظیر کاهش رشد اقتصادی، کاهش تولید، ضعف بخش خصوصی، افزایش مصرف گرایی و کاهش تولید رنج می برد. این کشورِ پادشاهی از لحاظ سیاسی نیز ساختاری به شدت اقتدارگرا و دیکتاتورمنشانه دارد و درآمدهای نفتی هم ابزاری قدرتمند و پرکاربرد برای پیش بردن سیاست های غیردموکراتیک است؛ به طوری که عایدات نفتی توانسته است سالیان متمادی جایگاه آل سعود را بر مسند قدرت تحکیم ببخشد. از این رو می توان گفت که این دولت توانسته است با تکیه بر این درآمدها کنش های اجتماعی جامعه مستقل از ساختار سیاسی را با اقناع و خرید سیاسی راضی نگه دارد و کمابیش به ثبات سیاسی دست یابد. به نظر می رسد در عصر جهانی شدن و فناوری، این سیاست ها نتواند همچنان تداوم پیدا کند و اگر تغییرات و اصلاحات بنیادی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی این کشور ایجاد نشود، می توان گفت دلارهای بادآورده نفتی دیگر نمی تواند ابزار قابل اعتنایی برای تحکیم پایه های قدرت در این کشور باشد و ممکن است در آینده دچار بی ثباتی در ساختارهای اقتصادی و سیاسی شود.
اولویت بندی مؤلفه های ساختاری فساد اداری در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 108
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به این سؤال پاسخ داده می شود که اولویت بندی مؤلفه های ساختاری فساد اداری در ایران معاصر چیست؟ بر اساس یافته های این پژوهش، علل فساد اداری به ترتیب عبارتند از: ساخت قدرت سیاسی، دولت رانتیر، دولتی بودن و غیررقابتی بودن اقتصاد، عدم حاکمیت قانون، فرهنگ سیاسی تابعیت، ضعف نهادهای مدنی، عدم شفافیت، نبود رسانه های آزاد، بی ثباتی سیاسی و مدیریتی، ضعف نهاد قضایی و سازمان های نظارتی، ناکارآمدی و ساختار سازمان، عدم پاسخگویی، وسعت بیش از اندازه دولت، وضعیت اخلاقی طبقه حاکم، ویژگی های ارزشی جامعه، وضعیت احزاب و رقابت های سیاسی. کاستن از وابستگی به نفت، حاکمیت قانون در جامعه، شفاف سازی، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات و نظارت بر اجرای صحیح آن ها، رفع انحصار و افزایش رقابت، کاهش تصدی گری و اندازه دولت، تقویت بخش خصوصی، توانمندسازی دستگاه های نظارتی، ثبات سیاسی، تقویت مردم سالاری و نهادهای مدنی، تقویت و حمایت از رسانه های آزاد و مستقل، اصلاح ساختار نظام اداری، تحقق دولت الکترونیک، ارتقای شفافیت و دسترسی به اطلاعات، زمینه سازی برای نظارت مردمی، افزایش پاسخگویی، ترویج فرهنگ و سبک زندگی دینی و تقویت کنترل های درونی و آموزش و ارتقای آگاهی ها، پیشنهاداتی است که برای مقابله با این مسئله طرح شده است.
تحلیل تاثیرات دولت رانتیر بر نظام حکمرانی ایران در زمینه توسعه سیاسی در دولت های احمدی نژاد و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
199 - 224
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد مطالعه تطبیقی دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی است. از این منظر از راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون استفاده شده است. لذا داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی یا هدفمند از متون سیاسی مرتبط بواسطه فرایند کدگذاری موضوعی در راستای کشف و شناسایی مضامین پایه ای، سازمان یافته و فراگیر دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی استفاده شده است. یافته های کیفی تحقیق نشان داده است که دولت رانتیر در دو دولت احمدی نژاد و روحانی از سه مضمون فراگیر: الف- عدم توجه به مکانیسم های جامعه مدنی ، ب- دولت کارامد، ج- عدم بخش خصوصی فعال تشکیل شده است. علاوه بر آن وجوه اشتراک و اختلاف سه مضمون فراگیر که ملاک های مورد مقایسه دولت رانتیر در دولت احمدی نژاد و روحانی بوده اند؛ مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تخلیلی است و روش گردآوری داده و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای است که با رجوع به کتب، مقالات و دیگر آثار مکتوب منتشر شده به استخراج آن پرداخته شده است.