مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تصویر بدن
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷)
161 - 185
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر با ظهور شبکه های ارتباطی گسترده، سبک زندگی افراد جامعه تحت تأثیر قرار گرفته است. اینستاگرام یکی از پلتفرم های ارتباطی است که به واسطه تعاملی بودن و امکان انتشار و اشتراک گذاری عکس و محتوا، زمینه مقایسه را میان همسالان فراهم می آورد و بیش از همه باعث نارضایتی کاربران از تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و تغییر رویکرد نسبت به مد می شود. تغییر سبک زندگی تحت تأثیر رسانه های اجتماعی و تأثیرپذیری گروه های سنی مختلف همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اینستاگرام بر سبک زندگی زنان تبریزی در سه بعد تصویر بدن، اختلال در تغذیه و مد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را 385 نفر از زنان 20 تا 70 سال ساکن تبریز تشکیل داده اند. این پژوهش از نوع همبستگی و روش آن پیمایشی بوده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه و با روش نمونه گیری احتمالی از نوع تصادفی گردآوری شده و نتایج نشان داده است که بین میزان ساعات استفاده از اینستاگرام و نگرش زنان نسبت به تصویر بدن خود، اختلال در تغذیه و مد، رابطه معنادار وجود دارد چنان که با افزایش ساعات استفاده از اینستاگرام، تمایل زنان در خصوص مد، به سبک مدرن افزایش می یابد و این، بر نوع نگرش شان نسبت به بدن خود تأثیر می گذارد و آنان را به کنترل وزن و اختلال در تغذیه ترغیب می کند. بر اساس این پژوهش، اینستاگرام بیشترین تأثیر را در میان ابعاد سبک زندگی بر روی مد گذاشته است. عوامل زمینه ای همچون شاخص توده بدنی، سن، درآمد، وضعیت تأهل و وضعیت شغلی نیز پیش بینی کننده هایی قوی بودند که تأثیرگذاری رسانه را شدت می بخشیدند.
اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تاب آورى زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
121 - 134
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری منجر به مشکلات فردی و اجتماعی در زنان می شود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشى درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تصویر بدن و تاب آورى زنان نابارور بود . روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان نابارور مراجعه کننده به بیمارستان غدیر شیراز در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای دهی شدند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان تعهد و پذیرش قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیری با نرم افزار SPSS - 22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون دو گروه در متغیرهای راهبردهای تنظیم هیجان سازش یافته (173/18=F)، راهبردهای تنظیم هیجان سازش نایافته (163/16=F)، تصویر بدن (593/17=F) و تاب آوری (826/16=F) در سطح 01/0=P تفاوت معنادار وجود دارد . نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، می توان از درمان تعهد و پذیرش در جهت بهبود راهبردهای تنظیم هیجان، تصویر بدن و تاب آوری زنان نابارور بهره برد.
بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی با کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
107 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی بود. دراین راستا نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 بود که تعداد 222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، اضطراب اجتماعی-جسمانی، کمرویی چیک-بریگز و مقیاس رضایت از تصویر تن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد متغیرهای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی نقش واسطه ای معنی دار دارند. در مواجهه با موقعیت های اجتماعی، نوعی بازنمایی ذهنی از ظاهر در فرد شکل می گیرد که کانونی برای توجه می شود، همچنین توجه به ارزیابی منفی دیگران نیز معطوف می شود و درنهایت اضطراب ناشی از این دو منبع، موجب افزایش کمرویی می شود، به عبارتی سازوکارهای شناختی مدل مفهومی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی نیز نقش دارند.
رابطه تجارب نامطلوب اولیه با نشانه های پرخوری: میانجی گری شرم و خود انتقادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تجربه های اولیه قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پر خوری با میانجی گری شرم نسبت به تصویر بدن و خودانتقادگری انجام شد. مواد و روش ها روش این مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران بود که 283 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شرم مرتبط با تصویر بدن دوراتی و پینتو گوویا، شکل های خودانتقادگری و خود اطمینان بخشی گیلبرت و همکاران، نشانه های پرخوری گورمالی و همکاران و تجارب قربانی شدن نسبت به بدن دوراتی و پینتو گوویا، فریررا و باتیستا را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نسخه 24نرم افزارهای SPSS و نسخه 8 LISREL تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نتایج نشان داد شدت نشانه های پر خوری با شرم نسبت به تصویر بدن (r=0/51, P=0/001)، خودانتقادگری (r=0/51, P=0/001) و تجربیات قربانی شدن مرتبط با تصویر بدن (r=0/56, P=0/001) رابطه مثبت و معنادار دارد. همین طور شرم نسبت به تصویر بدن (B=0/10, P<0/05 ) و خودانتقادگری (P<0/05, B=012) ارتباط بین تجارب قربانی شدن نسبت به بدن با شدت نشانه های پر خوری را میانجی گری می کند. نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت خودانتقادگری و شرم از تصویر بدن می تواند ارتباط بین تجربه های قربانی شدن اولیه مرتبط با تصویر بدن و شدت نشانه های پرخوری را در نمونه ایرانی میانجی گری کند. مطالعه حاضر دلالت های مهمی در مفهوم سازی و درمان علائم پرخوری دارد. پژوهشگران و متخصصان بالینی می توانند نقش این عوامل را در اختلال پرخوری و درمان آن مد نظر قرار دهند.
بررسی نقش واسطه ای خودتمایزیافتگی در رابطه بین عزت نفس و تصویر بدن در زنان متأهل تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
133 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت نفس و تصویر بدن انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل ساکن شهر تهران در سال 1399 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 211 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس تصویر بدن، مقیاس عزت نفس و پرسشنامه تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص-های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تصویر بدن، خود-تمایزیافتگی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد (05/0P<) و خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت-نفس و تصویر بدن نقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: می-توان نتیجه گرفت که خود-تمایزیافتگی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین عزت نفس با تصویر بدن را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خود-تمایزیافتگی به جهت کاهش اثرات تصویر بدنی منفی می تواند مورد توجه قرار گیرد. نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اثربخشی درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در نوجوانان دختر دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی تأثیر روش درمانی عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه توده بدن، خودکارآمدی وزن و تصویر بدن در وجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافه وزن شهر اهواز بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و از طریق فراخوان عمومی و پس از ارزیابی های اولیه و تشخیص داشتن اضافه وزن توسط متخصص تغذیه 36 نفر انتخاب و در سه گروه آزمایش، پلاسیبو و فهرست انتظار به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزن کشی هفتگی، مداخله ی روان شناختی نیز دریافت کردند. گروه پلاسیبو به تعداد جلسات گروه آزمایش در جلسات جداگانه شرکت کردند و علاوه بر دریافت برنامه رژیم غذایی و وزن کشی هفتگی، هر هفته نیز گزارش فرم های پایش خود را ارائه می دادند. اما گروه فهرست انتظار هیچ گونه پایش و مداخله ای دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های مربوط به متغیرهای پژوهش را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش تجزیه وتحلیل کوواریانس در سطح معنی داری (05/0p<) نشان داد که در مرحله پس آزمون از نظر نمایه توده بدن بین گروه آزمایش و پلاسیبو با فهرست انتظار تفاوت معنی دار بود، اما بین گروه آزمایش و پلاسیبو در مرحله پس آزمون تفاوت معنی دار نبود. ولی در مرحله پیگیری تفاوت معنی دار بود. یعنی این که هر دو گروه در مرحله پس آزمون کاهش وزن داشتند ولی در مرحله پیگیری دو ماه و نیم گروه آزمایش وزن کاهش یافته خود را حفظ نمودند در حالی که گروه پلاسیبو بازگشت وزن داشتند. همچنین نتایج نشان داد که این درمان منجر به افزایش خودکارآمدی وزن و کاهش نارضایتی از تصویر بدن در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری گردید.
بررسی تفاوت های جنسیتی در میزان رضایت مندی از تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
5 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر توصیف تفاوت های جنسیتی در رضایت مندی از تصویر بدن و تبیین اثرات برخی از عوامل اجتماعی- روانی بر آن است. تحقیق با روش پیمایشی انجام شده و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران بوده اند که در مجموع، 360 نفر از آنان، از طریق روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب گردیدند. نتایج توصیفی تحقیق، حاکی از وجود تفاوت جنسیتی معناداری در رضایت مندی از تصویر بدن می باشد؛ بدین معنی که زنان یا مردان نارضایتی بیشتری از تصویر بدنشان گزارش کرده اند. نتایج تحلیلی تحقیق، حاکی از آن است که متغیرهای سرمایه گذاری بدن، شرم از بدن، پایش بدن و عزت نفس توانسته اند به طور معناداری رضایت مندی از تصویرِ بدن در بین کل پاسخ گویان پیش بینی نمایند. با این حال، تفاوت جنسیتی معناداری در تأثیرگذاری متغیر شرم از بدن مشاهده شده است. بدین معنی که علاوه بر سرمایه گذاری بدن و عزت نفس، متغیر شرم از بدن به عنوان بخشی از متغیر خود شیءانگاری، پیش بینی کننده ی میزان رضایت مندی از بدن در بین زنان (و نه مردان) بوده است که حاکی از اثرات شدیدتر انتظارات اجتماعی راجع به بدن ایده آل بر روی زنان و درونی کردن آن در مقایسه با مردان می باشد. همچنین تفاوت جنسیتی معناداری در میزان سرمایه گذاری بدن مشاهده شده است که نشان می دهد زنان جوان در مقایسه با مردان سرمایه گذاری بیشتری بر بدن خود انجام داده و با شدت بیشتری درگیر رفتارهای آراستن و مدیریت ظاهرشان هستند. در نهایت، دانشجویانی که از عزت نفس بالاتری برخوردار بودند، رضایت مندی بیشتری از تصویر بدنشان گزارش کرده اند.
رابطه اجتناب تجربی با نگرانی از تصویر بدنی در پیش بینی گرایش مثبت به انجام عمل های زیبایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه جراحی زیبایی گزینه ای است برای بهبود کیفیت زندگی که در تمام دنیا استقبال و گرایش به آن رو به افزایش است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اجتناب تجربی با نگرانی از تصویر بدنی در پیش بینی نگرش مثبت به انجام عمل های زیبایی در مراجعه کنندگان به پزشکان پوست، مو و زیبایی بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مراجعه کنندگان به کلینیک ها و مطب های متخصصین پوست و مو و جراحی های زیبایی و پلاستیک شهر سنندج در سال ۱۴۰۰ بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان ۲۷۲ نفر تعیین شد. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه اجتناب تجربی (۲۰۱۱)، نگرانی از تصویر بدنی (۲۰۰۵) و گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فرد و امانی (۱۳۹۲) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه ی همزمان و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و لیزرل نسخه ۸/۸ استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین اجتناب تجربی با نگرانی از تصویر بدن (r=۰/۵۹, p<۰/۰۱) و گرایش مثبت به عمل جراحی زیبایی (r=۰/۲۵, p<۰/۰۱) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین نگرانی از تصویر بدن با گرایش به جراحی زیبایی (r=۰/۴۹, p<۰/۰۱) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد گرایش مثبت به عمل های جراحی زیبایی، توسط متغیرهای اجتناب تجربی و نگرانی از تصویر بدنی قابل پیش بینی است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود روانشناسان و مشاوران جهت کاهش احتمال گرایش به عمل های جراحی زیبایی، نقش اجتناب تجربی و نگرانی از تصویر بدنی را مورد توجه قرار دهند.
مدل ساختاری رابطه تصویر بدن بر اساس ویژگی های شخصیت با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: آرتریت روماتوئید یک اختلال خودایمنی است که مفاصل را تخریب کرده و منجر به مشکلات عمده جسمانی و روانی می شود. باتوجه به تعامل بالایی که تصویر بدن، ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده با عوارض ناشی از آرتریت روماتوئید دارند، بررسی نقش هم زمان آن ها در یک مدل ساختاری ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت بررسی اثر ویژگی های شخصیت بر تصویر بدن با میانجی گری استرس ادراک شده در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند ۳۵۰ نفر از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی بیمارستان های شهر تهران با درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از پژوهش به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه های تصویر بدن (کش، ۱۹۹۰)، شخصیت نئو (کاستا و مک کری، ۱۹۸۵) و استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، ۱۹۸۳) صورت گرفت. محاسبات تحلیل داده های توصیفی، بررسی فرضیه ها با روش معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روان نژندی (0/311-) و استرس ادراک شده (0/453-) تأثیر منفی معنی دار و انعطاف پذیری 0/355 و دل پذیر بودن (0/272) تأثیر مثبت معناداری بر تصویر بدن دارند. برون گرایی دارای اثر مثبت (0/321) و مسئولیت پذیری و انعطاف پذیری دارای اثرات منفی (0/251-) و (0/276-) بر استرس ادراک شده می باشند. با وارد کردن استرس ادراک شده به مدل، تأثیر غیرمستقیم برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری بر تصویر بدن به ترتیب 0/1454-، 0/1251و 0/1137 شد (0/001P<). نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، مشخص گردید که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است به طوری که ویژگی های شخصیت و استرس ادراک شده پیش بینی کننده قوی تغییرات تصویر بدن در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشند. بنابراین باتوجه به نقش متغیرهای روانشناختی در تصویر بدن افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید جهت بهبود تصویر بدن در این افراد می توان به درمان های مکمل که عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری را نیز مورد توجه قرار می دهند، توجه شود.
اثربخشی آموزش خود شفابخشی بر بهزیستی، رضایت، تصویر بدن و تحمل پریشانی زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
33 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش خود شفابخشی برکیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت)، تصویر بدن و تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام گرفت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به پرخوری عصبی مراجعه کننده به متخصصان و مراکز درمانی شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری دادها پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، کیفیت زندگی- فرم کوتاه ( WHOQOL-BREF ) و پرسش نامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) بود. گروه آزمایش 12 جلسه تحت آموزش خودشفابخشی قرار گرفتند ولی گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). بعلاوه، آموزش خودشفابخشی بر افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد (05/0= P ). همچنین آموزش خودشفابخشی بر افزایش تحمل پریشانی افراد مبتلا به اختلال پرخوری تاثیر معنی داری دارد(05/0= P ). نتیجه گیری: با توجه به این پژوهش می توان از آموزش خودشفابخشی برای افزایش تحمل پریشانی، افزایش کیفیت زندگی (بهزیستی- رضایت) و کاهش ترس از تصویر بدنی زنان مبتلا اختلال پرخوری عصبی استفاده کرد.
مقایسه تصویر بدن، نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی در افراد مبتلا به ملال جنسی و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد دچار ملال جنسیتی آشکارا از ناراحتی مداوم به دلیل عدم تناسب نقش جنسیتی و احساسات فعلی، علاقه وافر و مداوم به همانندسازی با جنس مخالف بدون بهره بردن از مزایای فرهنگی و اجتماعی خاص آن جنس رنج می برند. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصویر بدن، نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی در افراد مبتلابه ملال جنسیتی و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد دارای اختلال ملال جنسیتی و عضو ترنس-سکشوال انجمن حمایت از بیماران ملال جنسیتی استان تهران بود. تمامی افراد بهنجار ساکن استان تهران نیز جامعه افراد عادی این پژوهش بودند. تعداد 50 نفر از افراد مبتلا و 50 نفر از افراد عادی به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005)، نشخوار فکری نولن هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی کانور (2000) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه در نگرانی از تصویر بدنی (46/90=F و 01/0>P)، نشخوار فکری (01/115=F و 01/0>P) و اضطراب اجتماعی (95/87=F و 01/0>P) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به ملال جنسیتی نسبت به افراد غیرمبتلا تصویر بدنی کمتر و نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی بالاتری دارند. تغییر باورهای فرهنگی و افزایش پذیرش اجتماعی می تواند نقش مهمی در بهبود تصویر بدن، نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی داشته باشد.
بررسی روابط ساختاری خودکارآمدی، تصویر بدن و ذهن آگاهی با تنظیم رفتاری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناخت عوامل مؤثر بر فرایندهای انگیزشی مشارکت کودکان در فعالیت جسمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری خودکارآمدی، تصویر بدن و ذهن آگاهی با تنظیم رفتاری دانش آموزان در زمینه فعالیت جسمانی بود. روش: روش انجام پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. نمونه آماری شامل ۳۸۴ دانش آموز بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی (پندر و همکاران، ۲۰۰۲)، تصویر بدن (کش و همکاران، ۲۰۰۴)، ذهن آگاهی (آهرن و همکاران، ۲۰۱۱) و تنظیم رفتاری (رایان و همکاران، ۲۰۱۹) استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و لیزرل نسخه ۸ برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خودکارآمدی با تصویر بدن، ذهن آگاهی و تنظیم رفتاری ارتباط مستقیم و معنادار (۰/۰۰۱>P)، تصویر بدن با ذهن آگاهی و تنظیم رفتاری ارتباط مستقیم و معنادار (۰/۰۰۱>P) و ذهن آگاهی با تنظیم رفتاری ارتباط مستقیم و معناداری داشت (۰/۰۰۱>P). درنهایت، مدل نظری پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد خودکارآمدی، تصویر بدن و ذهن آگاهی باعث بهبود تنظیم رفتاری دانش آموزان برای مشارکت آن ها در فعالیت جسمانی شد؛ بنابراین، ضروری است که استراتژی ها و مداخلات مناسبی به خصوص از طرف معلمین تربیت بدنی برای ارائه تکنیک های افزایش خودکارآمدی، تصویر بدن و ذهن آگاهی در کودکان اتخاذ شود.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف دیالیز برای درمان نارسایی مزمن کلیه اثرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی می گذارد، فعالیت های روزمره را مختل می کند، همراه با تغییر سبک زندگی است و تأثیر مخربی بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (کارآزمایی بالینی تصادفی) با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری مشتمل بر کلیه زنان تحت دیالیز مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی خراسان رضوی در سال 1401 تا 1400 بودند. نمونه آماری شامل 30 زن از زنان تحت دیالیز شهر مشهد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر 2 گروه تحت درمان دیالیز قرار داشتند، گروه آزمایش، مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 120 دقیقه را دریافت کرد، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر 2 گروه پرسش نامه ها ی نگرانی از تصویر بدن و شفقت به خود را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر عاملی در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها نتایج مطالعه حاضر نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل به بهبود معنادار تصویر بدن (0/001=P؛39/271=F) و شفقت به خود (0/001=P؛ 7/342=F) در زنان تحت دیالیز در پس آزمون منجر شد و نتایج در پیگیری 2 ماهه پایدار باقی ماندند. نتیجه گیری طبق نتایج این مطالعه، به کارگیری گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند روشی مناسب برای افزایش رضایت از تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز باشد.
مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه زنان دیالیزی متأهل مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی شهر مشهد در بازه زمانی دی ماه سال 1400 تا خردادماه سال 1401 بود که 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه شامل دو گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های نگرانی از تصویر بدن لیتلتون، آکسوم و پوری (Littleton et al., 2005) و عزت نفس جنسی زنان – فرم کوتاه دویل زینا و شوارز (Doyle Zeanah & Schwarz, 1996) به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار 25Spss- استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی مؤثر هستند (05/0 P<). بعلاوه، طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت معنی داری مؤثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود (05/0 P<)؛ بنابراین، کار هم زمان بر روی طرح واره ها و استفاده از فنون پذیرش و تعهد می تواند منجر به خودانگاره بدنی بهتر و عزت نفس جنسی بالاتر و درنتیجه بهبود اعتمادبه نفس و ارتباط زناشویی در زنان دیالیزی گردد.
پیش بینی بهزیستی ذهنی و سلامت عمومی بر اساس تصویر بدن با میانجی گری شفقت خود در زنان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
350 - 363
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق پیش بینی بهزیستی ذهنی و سلامت عمومی بر اساس و تصویر بدن با میانجیگری شفقت به خود در زنان ورزشکار شهر تهران بود. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش معادلات ساختاری انجام شد. همچنین به لحاظ هدف نیز این مطالعه کاربردی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از یک لینک به پرسشنامه های پرسشنامه بهزیستی ذهنی کیز و همکاران (2003)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979)، پرسشنامه شفقت خود نف و همکاران (2003) و پرسشنامه تصویر بدن (برون و همکاران، 1990) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل توصیفی، همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تصویر بدن دارای اثر مستقیم بر سلامت عمومی (22/0-=β؛ 004/0=P)، شفقت به خود (21/0-=β؛ 010/0=P) است. همچنین شفقت خود دارای اثر مستقیم بر بهزیستی ذهنی (32/0-=β؛ 001/0>P) است. اثر غیر مستقیم تصویر بدن بر بهزیستی ذهنی با میانجیگری شفقت به خود تایید شد (07/0-=β؛ 035/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
واکاوی کیفی هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
83 - 109
حوزه های تخصصی:
زیبایی ظاهری در مناسبات جهان مدرن به ویژه برای زنان اهمیت زیادی دارد.بازنمود ابعاد جسمانی هویت در افراد کم توان جسمی متفاوت با دیگران است.پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های هویت زنانه و تصویر بدن در دختران نابینا، با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی تاویلی انجام شده است.میدان بررسی این پژوهش، دختران نابینای شهر تهران بودند.شرکت کنندگان نیز، 19نفر از دانشجویان دانشگاه تهران بودند که با استفاده از نمونه گیری دردسترس هدفمند انتخاب شدند.داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و با کدگذاری کلایزی تحلیل شدند.طبق یافته ها هویت زنانه از نگاه شرکت کنندگان شامل سه مقوله کلی ابعاد زنانگی، زنانگی نابینایان و تصویربدن است.هویت زنانه دارای ابعاد درونی، ظاهری و اجتماعی است.زنانگی نابینایان در ارتباط با نقش های اجتماعی، مسائل ارتباطی، مقبولیت و نیز فعالیت اجتماعی شکل می گیرد.در بعد نگرشی تصویر بدن، رسیدگی به ظاهر و رضایت از آن در دختران نابینای شرکت کننده، بالا ارزیابی شد.در بعد ادراکی نیز زیبایی ظاهری، جز در روابط اجتماعی کوتاه مدت، ملاک شایستگی در آن ها شناخته نشد.در نتیجه یافته ها، هویت زنانه دختران نابینا در بعد درونی مانند دیگران است؛ اما آسیب بینایی و پیامدهای آن سبب شده است که هویت زنانه دختران نابینا در بعد جسمانی و اجتماعی متفاوت با دختران دیگر شکل بگیرد و چالش هایی را برای آن ها به همراه داشته باشد.
بررسی اثربخشی اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی بر نگرانی از تصویر بدنی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی اصلاح سوگیری شناختی دختران دانشجو نسبت به ظاهر فیزیکی بر نگرانی آن ها از تصویر بدنی اجرا گردید.روش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه غیر انتفاعی صنعتی فولاد، در سال تحصیلی 98- 97 می باشند که 200 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از آنها درخواست شد تا پرسش نامه تصویر بدنی را تکمیل نمایند. سپس تعداد 45 نفر از دانشجویان با نمره بالاتر از نقطه برش پرسشنامه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی(22) وکنترل (23 نفر) قرار داده شدند. به منظور سنجش میزان نگرانی دانشجویان نسبت به تصویر بدنی، از پرسشنامه تصویر بدن لیتلتون و به منظور سنجش و اصلاح سوگیری شناختی دانشجویان نسبت به ظاهر فیزیکی از تکلیف کاوش نقطه (دات پروب) استفاده شد. در ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس اعضای گروه آزمایش به صورت انفرادی، در 8 جلسه 30 تا 40 دقیقه ای اصلاح سوگیری شناختی شرکت کردند. در این مدت گروه کنترل تحت هیچ آموزشی نبودند. بعد از اتمام آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد و داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند که در قسمت توصیفی از شاخص های میانگین و انحراف معیار و در قسمت آمار استنباطی از تحلیل کواریانس یکراهه استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی باعث کاهش سوگیری شناختی نسبت به ظاهر فیزیکی وکاهش نگرانی نسبت به تصویر بدن در دختران دانشجو می شود. نتیجه گیری: اصلاح سوگیری شناختی می تواند به عنوان یک روش موثر برای پیشگیری از شکل گیری نگرانی نسبت به تصویر بدن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
225 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان و تصویر بدن زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 2 ماهه و 4 ماهه بود. جامعه آماری را زنان با جراحی مستکتومی بیمارستان های شهر تهران در سال 1401-1400 تشکیل می داد که از میان آنها 30 نفر به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15نفر) چایگذاری شدند. 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت هفته ای یک بار برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تصویر بدن (BIS، هوپ وود و همکاران، 2001) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون تصویر بدنی، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد ارزیابی مجدد شناختی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بعد سرکوبی تنظیم هیجان، پیش آزمون و دوره پیگیری 2 ماهه، پیش آزمون و دوره پیگیری 4 ماهه (05/0>P) معنادار بود. بر اساس این یافته ها این ACT مداخله ای موثر برای بهبود ادراک تصویر بدن و تنظیم هیجان در بیماران با جراحی مستکتومی است.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جان دا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد.
یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر تصویر بدن با تأکید بر سبک زندگی در بین دختران و زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۰
179 - 201
با بصری شدن نمادهای منزلت و هویت در مدرنیته متاخر، بدن به محملی برای ابراز هویت و نمادی از شخصیت فرد مبدل گشته است. مراقبت و نظارت بر بدن این امکان را برای افراد فراهم می کند تا روایت مشخصی از هویت خویش را حفظ کنند و آن را در معرض تماشای دیگران قرار دهند. این مقاله با توجّه به اهمیت موضوع، به بررسی رابطه سبک زندگی و تصویر بدن در بین زنان جوان می پردازد. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریات گیدنز، بوردیو و فوکو تنظیم شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، ۲۶۵۹۶۸۱ نفر و نمونه آماری آن ۴۱۵ نفر از زنان جوان شهر تهران می باشند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از روش پیمایشی و کاربرد تکنیک پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری (AMOS) استفاده شده است. آزمون فرضیه ها بیانگر آن است که بین متغیرهای مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی، مدیریت بدن، گرایش مذهبی، فعالیت های فراغتی، تحصیلات، سن و تصویر بدن رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون هم حاکی از آن است که برحسب ارزش بتا به ترتیب: مدیریت بدن، گرایش مذهبی، مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی، تحصیلات و سن، بیشترین تاثیر را در تبیین تصویر بدن داشته اند. همچنین، به منظور آزمون کلی و جزئی الگوی نظری، از مدل سازی معادلات ساختاری بهره گرفتیم که شاخص های برازش بالا حاکی از حمایت بسیار خوب داده ها از مبانی نظری می باشد.