مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بسامد
حوزه های تخصصی:
سبک هندی متمایزترین سبک شعری کلاسیک فارسی است که با سبک های قبل و بعد خود تمایزی آشکار دارد و اصول و موازین خاص خود را داراست؛ از جمله این عنصر تمایز بخش بسامد فراوان تصاویر پارادوکسی در کنار صنایعی چون: حسامیزی، تجرید، اسلوب معادله و... است. توجه ویژه شاعران این سبک به پارادوکس و نقشی که این شگرد ادبی در ساختار شعر آن ها دارد، سبب گردید تا نگارندگان این جستار، به بررسی دلایل افزونی بسامد پاردوکس در شعر آن ها بپردازند.بر اساس یافته های این تحقیق، تصاویر پاردوکسی دارای کارکردهایی چون: ابهام انگیزی و دشواری، هنجارگریزی، ایجاز، دو بعدی بودن، تازگی و ایجاد شگفتی و لذت هستند که با معیارهای شعری و زیبایی شناختی سبک هندی تناسب و همخوانی فراوانی دارد و همین امر سبب استقبال و استفاده فراوان شاعران این سبک، از این شگرد ادبی شده است.
بررسی عنصر ""زمان"" در قصه ورقه و گلشاه از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تکنیک سرعت و زمان روایت پردازی در قصه ورقه و گلشاه عیوقی از دیدگاه ژنت می پردازد. بررسی ساختاری داستان ورقه وگلشاه نشان می دهد که نویسنده برای پیش برد عادی و به دور از ابهام داستان، زمان جاری را به منزله زمان پایه و اصلی داستان انتخاب کرده است. روایت های مربوط به گذشته نگری در متن داستان برای آگاهی دادن به مخاطب یا بازگویی خاطرات و روایت های مربوط به آینده نگری صرفاً برای بیان آرزوهای شخصیت های داستانی به کار رفته است. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب اکثر بخش های داستان منفی است و نویسنده به یاری این عنصر، علاوه بر اینکه شکل مطلوب داستان خود را بنا کرده است، توانسته است جنبه حماسی داستان را بیش از جنبه غنایی آن افزایش دهد. بررسی عنصر بسامد از هر سه منظر بسامد مفرد، بازگو و مکرر نیز نشان می دهد که نویسنده به یاری این عناصر، علاوه بر پیش برد سریع متن، به تکرار معنی دار حوادث و تأکید بر آنها پرداخته است.
دنیای رنگ ها در اشعار ملا مصطفی بیساران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رنگ در ادبیات از دیرباز مورد توجه بوده است. شاعران از گروه افرادی هستند که از عنصر رنگ در آفرینش واژه ها و تصاویر شاعرانه برای زیبا کردن اثر خود استفاده های زیادی کرده اند. بی شک بررسی تمام عناصر یک اثر ادبی در شناخت حقیقی آن اثر بسیار مهم است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دانش های میان رشته ای ادبیات، جامعه شناسی و روانشناسی به توصیف و نقد زیبایی شناسی رنگ در اشعار یکی از شاعران برجسته هورامان پرداخته شده است. اهداف پژوهش شامل بررسی رنگ و شیوه به کار گرفتن آن در دیوان بیسارانی است تا پنجره ای تازه برای شناسایی بیشتر آن اثر گرانقدر و شاعر بزرگ آن باز کند زیرا بیسارانی با تأثیرپذیری از محیط رنگارنگ هورامان بهره کامل را از رنگ برده است و همچنین سعی شده تا تمام رنگ هایی که در دیوان بیسارانی وجود دارند، از نظر روانشناسی و زیبایشناسی با ذکر نمونه بررسی شوند تا دنیای بیسارانی و رنگ دادن جنبه های مختلف زندگی بیسارانی در اشعارش مجسّم شود و دریچه ای به روی ادراک و احساس شاعر گشوده شود. نتایج نشان می دهد رنگ سیاه در دیوان بیسارانی از بقیه رنگ ها بسامد بیشتری دارد. هر چند تکرار زیاد رنگ سیاه در یک اثر ادبی می تواند نشان دهنده فکر ناامیدانه و سختی زندگی باشد که این جنبه منفی رنگ سیاه است اما در دیوان بیسارانی رنگ سیاه بیشتر برای وصف چشم و ابرو و زلف و همچنین برای خلق تصاویر زیبا در کنار رنگ سفید چهره یار آمده است که این جنبه مثبت رنگ سیاه است.
بررسی و مقایسه سبک شناسی اسم های اشخاص در جلدهای اول تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای جوینی با استفاده از بسامدهای آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نثر تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیاز دو دوره کاملاً متفاوت، مرسل و فنی، است. تاکنون پژوهش های متنوعی دربارة سبک شناسی بر روی این آثار انجام شده است؛ اما متأسفانه دربارة ویژگی های سبکی این دو اثر، تنها شواهد محدودی بررسی می شود. از مهم ترین اهداف این پژوهش، تهیه اسناد و اطلاعات قطعی باتوجه به کل متن است؛ منظور از اسناد و اطلاعات قطعی، اطلاعات آماری و مشخص شدة هریک از ویژگی ها و عناصر مهمی است که صاحب نظران بر اساس آن نظر خود را دربارة سبک یک اثر ارائه می کنند. تمرکز این روش بر اطلاعات به دست آمده از آثار ادبی و تحلیل آنها با نرم افزارهای پیشرفته رایانه ای است؛ به همین منظور جلد اول تاریخ بیهقیو تاریخ جهانگشای جوینیانتخاب شد. اسم های موجود در هر اثر با استفاده از رایانه، از هر دو متن استخراج گردید. با بررسی هر دو متن تفاوت ها و شباهت های ویژگی های مؤثر هر اثر در زمینة اسم های اشخاص، باتوجه به رویکرد سبک شناسی، تحلیل شد. ابوالفضل بیهقی به سبب سبک خاص و تلاش برای مستندکردن نوشته هایش، بیش از جوینی از اسم های اشخاص بهره برده است؛ البته این تفاوت تنها در تنوع اسامی نیست؛ بلکه تفاوت اصلی در میزان تکرار اسم هاست؛ به گونه ای که در تاریخ بیهقیتکرار اسم بیش از تاریخ جهانگشای جوینیاست.
بررسی چند حکایت از گلستان بر اساس نظریه زمانی ژنت
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، به منظور بررسی نظریه «زمان روایی» ژنت و با رویکرد ارزیابی این نظریه در تعامل با حکایت های گلستان، به بازخوانی حکایت هایی چند از آن پرداخته است. پیرامون مؤلفه های زمان رواییِ ژنت در گلستان، ناگزیر هستیم تا نظم گاهشمارانه طبیعی و منطقی را مجزا کرده و در بحث نظم و ترتیب زمانی، این دو را به طور جدا از هم بررسی کنیم. نیز پی رفت های متفاوتی که در هر روایت پیش رو داشتیم، ما را بر آن داشت تا از تعریف روایت مادر و روایت خُرد بهره بگیریم. رخداد برون روایی و رخداد درون روایی، تعاریف دیگری هستند که می تواند در تبیین تفاوت زمان و سرعت داستان و روایت به کار گرفته شود. در بررسی بسامد به عنوان یکی از مؤلفه های نظریه یاد شده، بسامد شباهت که پیش از این در مقاله ای تحت عنوان «زمان و روایت» به کار رفته است، در تبیین بهتر بسامد های روایی راهگشا گردید. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن، آغاز بحث با نظرداشت به نظریه های مطرح پیرامون «زمان و هستی»، مانند نظریه های هوسرل، شوتز و هایدگر بوده است. بر این اساس می توان گفت: سخن سعدی در گلستان به دلیل برخورداری از ایجاز های پرداخته و سنجیده، بار ها در برابر نظریه یاد شده کامل تر جلوه می کند. از این رهیافت، راوی در گلستان، ما را با مقوله های جدیدی نظیر: روایت مادر، روایت خُرد، رخداد برون روایی، رخداد درون روایی، بسامد شباهت، دنیای راوی، پسماند روایی و داستان برق آسا (شیوه نوینی از داستان نویسی معاصر) روبرو می کند.
بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی «عنوان» در سروده های احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عنوان» یک نشانة زبانی است که در آغاز متن قرار می گیرد تا آن را نام گذاری، نشان دار و برجسته سازد و خواننده را به خواندن متن ترغیب کند. عنوان می تواند از نظر محتوایی گاهی همچون ابزاری سرشت متن را آشکار کند و از ابهام آن بکاهد، یا در فرایند نظریة ساختار به عنوان جزئی از یک کل، کمال بخش یک ساختار کلان تر باشد که در اندام وارگی کل متن یا کتاب دیده می شود. احمد شاملو نسبت به ساخت و بافت واژگان، توجه ویژه ای دارد و پدیدآورندة گنجینه ای پربار و بدیع از واژگان و ترکیب های زبانی تازه است. همچنین، بین عنوان های شعری و اندیشة حاکم بر سروده های شاملو انسجام و پیوندی استوار، در صورت و محتوا وجود دارد. بررسی عنوان در سروده های شاملو، خواه در پیشانی آثار او باشد و خواه نامی باشد که بر سروده های او نهاده شده، یکی دیگر از ابزارهایی است برای فهم، نشانه گذاری و خوانش آثار او، بدین روی با توجه به نام گذاری عنوان هم می توان به محتوای کتاب ها و سروده های او پی برد و هم خطوط فکری و اندیشگی او را بررسی کرد.
واکاوی کاربرد معانی حرف اضافه «از» تا پایان قرن ششم (مطالعه موردی در چهار کتاب: تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوس نامه و جامع الحکمتین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت معانی حروف اضافه از جمله «از» به دلیل نقش تعیین کننده ای که در القای مقصود دارد، ضروری است. به منظور شناخت بیشتر «از»، با رویکرد سبک شناسی زبانی در سطح لغوی و با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی کاربرد بیست و نه معنی «از» در تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، قابوس نامه و جامع الحکمتین مربوط به دوره اوّل و دوم نثر فارسی پژوهش شده است. هدف این تحقیق تسهیل درک مفاهیم متون این دو دوره، یافتن اشتراک، افتراق، درصد کاربرد معانی «از» و تعمیم آن در دیگر آثار مشابه براساس سبک شناسی زبانی است. شناخت معانی این حرف می تواند ابزاری برای تفسیر و تبیین درست متون باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مقایسه مجموع آثار با یکدیگر بیشترین و کمترین بسامد «از» به ترتیب به تاریخ بلعمی با 74/29 درصد و تاریخ بیهقی با 64/19 درصد اختصاص می یابد. امّا در مقایسه دو دوره، بسامد «از» در دو کتاب دوره اوّل 34/51 درصد و در دو کتاب دوره دوم 66/48 درصد است. هم چنین پرکاربردترین معنی این حرف به «تبعیض» با 44 بار در دوره اول و کم کاربردترین معنی به طور مشترک به «توضیح» و «مصاحبت» در دوره اوّل؛ «انتساب»، «فصل و تمیز» و «برای» در دوره دوم هر کدام تنها با یک تکرار اختصاص می یابد. دیگر معانی«از» با توزیع تقریباً یکسانی در هر دو دوره به کار رفته است درحالی که در تقابل معانی توزیع مشخّصی وجود ندارد.
انواع بسامد و کارکرد آن در آفرینش داستان
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر اصلی هر روایتی عنصر زمان است به گونه ای که فهم روایت را در گرو زمانمندی آن می دانند. ژرار ژنت بزرگترین نظریه پرداز زمان روایی است که آن را ذیل سه تعین نظم، بسامد و تداوم بررسی می کند. بسامد که به بررسی تکرار عناصر روایی می پردازد به سه نوع منفرد، مکرر و بازگو تقسیم می شود. ما در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است انواع بسامد و کارکرد آن را در آثار داستانی علوی و ساعدی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو نویسنده از انواع مختلف بسامد در داستان های خود بهره گرفته اند. بسامد غالب بر داستان های آن ها بسامد مفرد است. انواع دیگر بسامد هم در این آثار قابل مشاهده است از جمله کارکردهای بسامد مکرر در این داستان ها تاکید، بیان کنایی ، فضاسازی و جلب توجه و ترحم و از جمله کارکردهای بسامد موجز در آن ها شخصیت پردازی و بیان علت امور است. به طور کلی باید گفت کارکرد انواع بسامد در آثار داستانی علوی متنوع تر است.
بررسی تطبیقی علی نامه و افتخارنامه از نظر زمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی حماسه ها، به ویژه حماسه های دینی که قهرمانان آن ها، انبیاء و اولیاء و رجال برجسته دینی هستند و به منبع وحی و الهام متصلند و از اکثر، اگر نگوییم همه، رخ دادها و فرجام شخصیت ها آگاهند و از گذشته های دور و نزدیک خبر می دهند و آینده را پیش گویی می کنند، زمان روایی اهمیتی به سزا دارد. این مقاله براساس دیدگاه های نظریه پردازانی چون ریمون کنان، جرالد پرین، هایدگرو به ویژه ژرار ژنت به بررسی تطبیقی عنصر زمان در دو منظومه علی نامه ربیع، اولین حماسه دینی پس از اسلام (شیعه) و افتخارنامه صهبا، از آخرین حماسه های دینی می پردازد و در آن سه مبحث نظم و ترتیب، تداوم و بسامد را مورد تحلیل قرار می دهد. بررسی هایی که در این جستار به روش توصیفی تحلیلی و روی کرد ادبیات تطبیقی انجام داده ایم، به خوبی نشان می دهد که این دو اثر به دلیل به کارگیری پرش های زمانی فراوان و بسامد بالای آینده نگری نسبت به گذشته نگری قابل تحقیق و بررسی هستند. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب در اکثر بخش های داستان این دو اثر به ویژه در افتخارنامه مثبت است و عنصر بسامد نشان می دهد که سراینده علی نامه به دلیل به کارگیری بسامد مکرر شتاب کندتری نسبت به افتخارنامه دارد که از بسامد بازگو بیش تر بهره گرفته است.
رده شناسی ساخت شرطی در زبان فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
187 - 212
حوزه های تخصصی:
طبقه بندیِ انواعِ ساختِ شرطی در زبان های گوناگون از جنبه معنایی، نحوی، صوری، رده شناختی و موارد مشابه انجام گرفته است. در این مقاله، به بررسی انواع ساختِ شرطی در زبان فارسی نو، بر اساس رده شناسی دکلرک و رید (Declerck & Reed, 2001) پرداختیم. بر پایه این رده شناسی معنایی، جهانِ ممکنِ بندِ شرط، به دو دسته حقیقی و نظری گروه بندی می شود. جهانِ ممکنِ نظری، می تواند خنثی یا غیرخنثی باشد و غیرخنثی، به چهار گونه بسته، باز، غیرِ قطعی و ضدِ حقیقی دسته بندی می شود. در این پژوهش، جمله های شرطی برگرفته از 110 کتاب، از قرن های چهارم تا چهاردهم هجری قمری مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیلِ جمله هایِ شرطی زبان فارسیِ نو نشان داد که کاربرد ساخت شرطی در قرن های متقدم نسبت به قرن های متأخر بسیار بیشتر بوده است. همچنین، جمله های شرطی این زبان، مشتمل بر گونه های حقیقی، خنثی، بسته، باز، غیرِ قطعی و ضدِ حقیقی هستند و جمله های شرطی از نوع باز، بالاترین فراوانی رخ داد را دارند. بنابراین، ساخت شرطیِ زبان فارسیِ نو با رده شناسی موردِ اشاره همخوانی دارد. بالاتر بودن فراوانی رخ داد جهانِ ممکن دوباره از آن جا ناشی می شود که در این جهانِ ممکن، موقعیتی فرضی که احتمال وقوع دارد، در نظر گرفته می شود و قطعیتی درباره وقوع آن وجود ندارد. این تعبیر با کارکرد ساخت شرطی بیشترین همخوانی را دارد.
بررسی مقایسه ای برخی از ضرب المثل های پرکاربرد در زبان های فارسی واسپانیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو ویژگی خاص و منحصر بفردزبان، یعنی عبارت پردازی و چینش واژگان در کنار یکدیگر باعث بوجود آمدن بار معنایی می شود که درک معنا نه فقط برای آنهایی که یک زبان دوم را یاد می گیرند، بلکه برای آنهایی که به این زبان صحبت می کنند، مشکل و یا حتی غیرممکن شود. ضرب المثل ها علیرغم تمایزات فرهنگی، جغرافیایی و زبانیتشابهاتی در زبان های مختلف دارند. نویسنده در این مقاله، سعی دارد تا به بررسی و مقایسه صوری و معنایی واژه های حاکم بر ضرب المثل های پرکاربرد در زبان فارسی بر اساس کتاب امثال و حکم استاد بزرگوار مهدی پرتوی آملی و معادل کاربردی آنها در زبان اسپانیایی بپردازد.هدف از این مقایسه بررسی شباهت ها و تمایزات ساختار های ضرب المثل های از نقطه نظر شیوه بیان در هر دو زبان و نیز مطالعه واژه هایی که به کرات در ضرب المثل ها در هر دو زبان استفاده شده اند. واژه های کلیدی: ضرب المثل، بارمعنائی، بسامد، زبان فارسی، زبان اسپانیایی
تنوع مشبه به در قصاید خاقانی و انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
87 - 109
حوزه های تخصصی:
تشبیه نخستین و رساترین صنعت در عرصه صور خیال است که شاعر با بهره گیری از آن بین عالم ذهن و جهان محسوسات پل می زند و مخاطب شعر را در عین آگاه کردن از ما فی الضمیر خود دچار اعجاب و شگفتی کرده و برخوردار از التذاذ ادبی می کند. در میان ارکان تشبیه توجه اکثر صاحبنظران بیشتر معطوف به اهمیت ماهیت و ذکر یا حذف وجه شبه و بعد از آن ناظر به ذکر یا حذف ادات تشبیه بوده است و دو رکن دیگر یعنی مشبه و مشبه به اغلب در این میان عناصری کلیشه ای تلقی شده اند؛ اما باید توجه داشت که رکن مشبه به نیز درکنار ارکان یاد شده دارای اهمیت والایی است؛ چرا که در واقع مشبه به است که هدف غایی تشییه را برآورده می کند و ویژگی های مشترک آن با مشبه است که تعیین کننده ی ارزش زیبایی شناسانه تشبیه است. در تحقیق حاضر با عنایت به این مهم، عنصر مشبه به در قصاید دو شاعر برجسته سبک عراقی مورد دقت نظر قرار گرفته و با تقسیم بندی محتوایی مواردی که شاعر به عنوان مشبه به از آنها بهره جسته؛ ویژگی های دنیای عینی شاعر تصویر و تجسم شده است. با بهره گیری از این تقسیم بندی که شامل مواردی چون: طبیعت بی جان، گیاهان و جانوران، است؛ می توان دریافت که هریک از دو سخنور مورد مطالعه در سخن آفرینی های خود بیشتر به محاکات کدام یک از اجزا طبیعت پیرامون پرداخته اند و این گرایش چه تاثیری در انسجام و زیبایی شناسی کلام ایشان داشته است.
واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان بارش های فرین در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
1 - 18
حوزه های تخصصی:
به منظور واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان وقوع بارش های فرین و فراگیر در آذربایجان شرقی با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی در اقلیم شناسی همدید، داده های بارش 11 ایستگاه همدید استان در بازه زمانی 11/10/1329 تا 30/12/1391 (22725 روز) اخذ شد. در ادامه، بارش های فرین و فراگیر منطقه بر اساس دو شرط انتخاب گردید: حداقل نیمی از ایستگاهها بارش دریافت کرده و میانگین بارش ایستگاهها بیش از میانگین صدک 99ام بارش طی دوره مورد مطالعه باشد. بر اساس دو آستانه فوق، 97 رخداد بارشی برگزیده شد. در این روزها بسامد رخداد رودبادها، موقعیت و سرعت آنها بر روی کرنل صفر تا 120 درجه ی طول شرقی و صفر تا 80 درجه ی عرض شمالی برای هر یاخته(1617) در ترازهای 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00، 06، 12 و 18 گرینویچ محاسبه گردید. نتایج نشان داد که رودبادها در ترازهای مزبور در ساعت های همدید به ویژه در ساعت 18 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی کاملا آشکار دارد. کانون بیشینه بسامد رخداد رودباد نیز بر روی شمال شبه جزیره عربستان استقرار دارد. نقشه های میانگین سرعت باد در ساعت های همدیدی که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی بسامد رودباد و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت باد در پهنه ی مطالعاتی است؛ نشان می دهد که محور خروجی رودباد به صورت مایل با جهت جنوب غربی- شمال شرقی به سوی نیمه غربی کشور کشیده شده و آذربایجان شرقی در قطاع چپ خروجی رودباد، جایی که واگرایی و ناپایداری در جو رخ می دهد قرار دارد.این موضوع بیانگر حرکات عمودی صعودی بر روی محدوده ی مطالعاتی بوده که منجر به انبساط توده هوا در سطوح بالا و ناپایداری جو می شود. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال خصوصا در ساعت 18 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار داشته که رخداد بارش های فرین و فراگیر بر روی آذربایجان شرقی را فراهم می کند.
بررسی جایگاه و انواع تشبیه از لحاظ ساختار و شکل و مضمون و محتوا در دیوان پروین اعتصامی
حوزه های تخصصی:
بررسی صناعات بلاغی و چگونگی کاربرد آن از سوی شاعر برای فهم دقیق و اصولی شعر هر شاعر، لازم و ضروری است، زیرا صناعات شعری از جمله لوازم مهم سبک سازی هستند که بسامد و چگونگی نوع استفاده از این صناعات در شعر هر شاعر، سبک فردی و منحصر به او را می سازد. تشبیه یکی از مهم ترین و محوری ترین عناصر در حوزه ی علم بلاغت و نشان دهنده ی وسعت خیال و زاویه ی دید شاعر است. پروین اعتصامی از شاعرانی است که تشبیه در دیوان او جایگاه ویژه ای داشته و به دو دسته ی فشرده و گسترده تقسیم می گردد؛ مقاله حاضر نیز به بررسی جایگاه و انواع تشبیه از لحاظ ساختار و شکل و مضمون و محتوا در دیوان ایشان می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا بررسی شده اند و در پایان به شکل نمودارهایی نشان داده شده اند. نتیجه پژوهش حاکی از آنست که تنوع در عین روانی و سادگی و بسامد بالای تشبیهات حسی به حسی و تشبیهات بلیغ موجب شده که اشعار پروین اعتصامی علاوه بر جذابیت و دلنشین شدن و به راحتی قابل درک و فهم شوند.
خوانش نمود زمان در رمان «سیدات القمر» جوخه الحارثی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله شاخصه های بارز متون روایی معاصر، کاربست فنون روایی چندلایه در آن است. رمان «سیدات القمر» جوخه الحارثی نمونه ای درخشان از این دست رمان ها است. مخاطب پس از مطالعه صفحات آغازین رمان درمی یابد با اثری چندلایه مواجه است که جهت ورود به دنیای آن باید خود به عنوان کنشگر ثانویه متن با در کنار هم چیدن بخش های مختلف رمان، به آن راه جوید. پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوه تحلیل محتوا به بررسی ساخت مایه های روایی و به طور اخص شگردهای زمانی این رمان بپردازد. انتخاب این موضوع برای نویسندگان از آن جهت اهمیت داشته که حارثی با دقت و موشکافی فراوانی، به پرورش عنصری پرداخته که ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی با دقت فراوانی تمامی جوانب آن را بررسی کرده است. از این رو بر آن شدیم تا این مؤلفه را در رمان مزبور براساس نظریه روایی ژنت تحلیل و واکاوی نماییم. بررسی ها نشان داد که نویسنده با قرار دادن طرح روایت بر ساختاری غیرخطی و به کمک تکنیک هایی همچون زمان پریشی و سیلان ذهن توانسته است رمانی مدرن و چندلایه خلق کند. در این رمان نویسنده به اقتضای مقاصد خویش از کمیت های نوشتاری متفاوتی برای بیان ابژه ها استفاده کرده است. بسامد مکرر، بیش از دیگر بسامدها به کار رفته و به نوعی به سبک نگارش نویسنده بدل گشته است .
نظام فشرده سازی کلامی براساس کارکرد واجی: مطالعه موردی گفتمان فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشرده سازی از دیدگاه بایبی به فرایندی گفته می شود که در آن، واژه ها دچار کاهش می شوند و این کاهش به صورت حذف یا ادغام در واج ها رخ می دهد. بسامد این فرایند در رویکرد بایبی بین شخصیت های مختلف در گفتمان محاوره فیلم های فارسی جایگاه پر رنگی دارد. در ادوار مختلف تاریخ، «زن» به واسطه پایگاه اجتماعی اش در مقایسه با «مرد» همواره کم تر تمایل به استفاده از فارسی غیرمعیار داشته است. هدف از نگارش این مقاله تحلیل واج شناختی تغییرات آوایی ناشی از روند فشرده سازی در فیلم های زبان فارسی در دو بافت متمایز فرهنگی اجتماعی است. داده های پژوهش حاضر شامل تمامی موارد صرفی حذف و ادغام مشاهده شده در دو فیلم قدیمی گنج قارون (سیامک یاسمی، 1344) و قیصر ( مسعود کیمیایی، 1348) و دو فیلم جدید لاتاری (محمدحسین مهدویان، 1397) و ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) بوده که پس از گردآوری در چارچوب واج شناسی شناختی بایبی ( 1999 ) به روش توصیفی مورد ارزیابی کمی و تحلیل واقع شده اند. نتایج این پژوهش، به عنوان نخستین کار فارسی در چارچوب واج شناسی بایبی، تمایز دوگانه فرهنگ و اجتماع را به خوبی در گفتمان فیلم های این دو دوره تاریخی آشکار می سازد. درواقع، مطالعه حاضر نشان می دهد که فشرده سازی به عنوان یک امر اجتماعی، خاستگاه فرهنگی دارد و همین خاستگاه فرهنگی آن است که تعبیرش در سبک زبانی یا در سبک گفتمانی اشخاص با پایگاه های اجتماعی مختلف را منعکس می سازد. همچنین مشخص می شود که مطالعه صورت های فشرده سازی شده فقط به تصمیم گیری در نوع کوتاه سازی محدود نمی شود و تفاوت های موجود میان صورت های فشرده شده به لحاظ ساختاری در اغلب موارد پدیده ای صرفاً صرفی نیست و در برخی موارد به ملاحظات کاربردی و اجتماعی نظیر نوع جنسیت نیز بستگی دارد .
بررسی داستان شمسه و قهقهه براساس نطریه روایت شناسی ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر روایت و روایت شناسی، به بحث های نسبتا نوینی در نقد ادبی تبدیل شده است. کسانی مانند ولادیمیر پراپ، ای. جی گرماس و تزوتان تودورف پیشگامان رویکرد ساخت گرا هستند. بر نظریه-پردازانی مانند ژرار ژنت تاثیر گذاشته اند. نظریه ژنت بر پنج مفهوم محوری که شامل نظم، تداوم ، بسامد، وجه و لحن استوار است. این پنج اصل ژنت را بر داستان شمسه و قهقهه- از کتاب محبوب القلوب - به عنوان یکی از متون داستانی قرن دهم، با شیوه کتابخانه ای و تحلیلی بررسی نمودیم. تا قابلیت و شگردهای روایی را با بررسی و تحلیل متن کشف نمائیم و به ساختار منسجم و دقیق روایت اثر پی ببریم. نتایج این پژوهش بعد از بررسی و تطبیق متن با نظریه ژنت، بدین شرح است که، این متن از نظر زمانی عدول از روال خطی را ندارد، روایت گذشته نگر است، حوادث با شخصیت ها پیش می رود. در بحث تداوم به علّت توجه نویسنده در همه قسمت های داستان به درنگ توصیفی و شرح وقایع با جزئیات، شتاب منفی است و این روند تا پایان داستان ادامه می یابد. بسامد نیز از نوع مکرر است که تاکیدی بر اهداف نویسنده در درون مایه داستان است. راوی دانای کل است، نوع کانونی شدگی آن متغیر و به شخصیت های داستان وابسته است. در ابتدا داستان ، لحن اول شخص دارد ، اما در حکایت های اپیزودی با روایت های سوم شخص ادامه می یابد.
زوایه دید زمانی در داستان های قرآن و عهد عتیق (مطالعه موردی داستان حضرت ابراهیم و لوط(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زاویه دید زمانی، به بررسی زمان در روایت را بحث و در آن از سه جنبه اصلی ترتیب، دیرش و بسامد مطرح می شود که باید آنها را در کل متن و نه دریک جمله بررسی کرد؛ این نوشتار به صورت توصیفی و تحلیلی به بررسی زاویه دید زمانی در داستان حضرت ابراهیم و لوط در دو کتاب مقدس قرآن کریم و عهد عتیق پرداخته است، نتایج بدست آمده نشان می دهد که اندیشه کلی حاکم بر دو کتاب بر زوایه دید زمانی تاثیر مستقیم داشته است؛ ترتیب در داستان عهد عتیق بارزتر از قرآن کریم می باشد و زمان قرائت با زمان روایت نسبت هماهنگ تری در قران کریم بر عهد عتیق دارد و نیز بسامد در قرآن کریم مکرر و در عهد عتیق در اغلب از نوع مفرد است، این موارد از ایدئولوژی قرآن که هدایتی و تربیتی است و در عهد قدیم تاریخی است، را نشأت گرفته و به صورت کلی سعی در بیان آن را دارد.
بررسی شفافیت در نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی بر اساس نظریه صرف طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های صرفی زبان های مختلف تمایل دارند از اصول خاصی پیروی کنند، شفافیت یکی از این اصول مهم است. جستار حاضر، به بررسی شفافیت نشانه های تصریفی فارسی و انگلیسی براساس نظریه صرف طبیعی پرداخته است. مسئله اصلی آن است که شفافیت در وندهای تصریفی این دو زبان از منظر صرف طبیعی چگونه بازنمایی می شود. داده های فارسی از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و داده ها ی انگلیسی از پایگاه پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر به روش نمونه گیری تصادفی )و بر مبنای تعداد واژه های مساوی) انتخاب شده، سپس براساس دیدگاه درسلر و مایرثالر موردبررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در فارسی صورت های تصریفی -ها و –ون جمع ساز، -ترین صفت عالی ساز، ت - و -اد گذشته ساز، و ن - منفی ساز و در انگلیسی صورت های ‘s- مالکیت، -est صفت عالی ساز و -en صفت مفعولی ساز، شفاف و باقی نشانه ها غیرشفاف اند. یافته ها حاکی از آن است که شفافیت مقوله های اسم و فعل در فارسی بیش از صفت است اما شفافیت مقوله های اسم و صفت در انگلیسی بیش از شفافیت فعل است. این امر یکی از وجوه افتراق نظام صرفی این دو زبان است. همچنین، میان ملاک شفافیت و بسامدوقوع نشانه تصریفی رابطه مستقیمی وجود ندارد. در نظام صرفی هر دو زبان بین مقوله دستوری و شفافیت رابطه مستقیمی وجوددارد. اما این رابطه درخصوص شفافیت هریک از نشانه ها با بسامد وقوعشان لزوما صدق نمی کند.
بهره گیری از الگوی هَیجامَد در تهیه و تدوین فرهنگ های لغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
171 - 193
حوزه های تخصصی:
در گذشته، فرهنگ های لغت صرفاً به عنوان ابزارهایی تکنیکی در یافتن معانی واژگان به یاری خوانندگان و نویسندگان می شتافتند، اما امروزه علاوه بر اینکه حاوی حجم بیشتر و دقیق تری از اطلاعات واژگانی هستند، ضرورت دارد در زمینه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی نیز ایفای نقش نمایند. این فرهنگ ها به مثابه آینه ای تمام نما، باید بتوانند تمامی رفتارهای زبانی، اجتماعی و هیجانی گویشوران یک زبان را به تصویر کشند. به بیان دیگر، تا چندی پیش، مطالعات فرهنگ نویسی بدون توجه به ماهیت اجتماعی زبان و بار احساسی واژگان صورت می گرفت، اما در سال های اخیر، فرهنگ نویسی در ایران جان تازه ای یافته است. امروزه، تقریباً همه متخصصان معترف اند که تهیه و تدوین فرهنگ های لغت بدون توجه به ابعاد اجتماعی-فرهنگی واژگان غیرممکن به نظر می رسد. فرهنگ نویسی به عنوان یک دانش میان رشته ای، ضرورت دارد علاوه بر دستاوردهای حوزه زبانشناسی، از دستاوردهای سایر حوزه های مرتبط چون جامعه شناسی و روانشناسی نیز بهره گیرد. بر این اساس، جستار کنونی بر آن بوده است تا در پرتوی الگوی هَیجامَد (هیجان+ بسامد حواس) و با بهره گیری از مفهوم نوظهور وزن فرهنگی، پیشنهاداتی برای تألیف و تهیه فرهنگ های لغت فارسی ارائه دهد که به نظر می رسد تاکنون مورد کم توجهی یا بی توجهی مؤلفان این فرهنگ ها واقع شده اند. به بیان دقیق تر، در این جستار سعی بر آن بود تا با تأکید بر ضرورت درج اطلاعات روانشناختی فرهنگیِ مداخل واژگانی در فرهنگ های لغت، لزوم ثبت مؤلفه هایی نظیر «بسامد»، «هیجان»، «حس» و در نهایت «هَیجامَد» برای واحدهای واژگانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.