مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
پیوند معنایی
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
با نگاهِ دقیق به آیات قرآن کریم، به اصل وجود پیوند معنایی بین آیات قرآن، که مورد پذیرش اکثر پژوهشگران قرآنی نیز میباشد، پی میبریم. ظهور و بروز پیوند معنایی، بیشتر در شیوه «تفسیر قرآن به قرآن» و «تفسیر موضوعی» است. معیارهای اساسی پیوند معنایی بین آیات قرآن، عبارتند از: 1. پیوند واژگانی؛ 2. پیوند ساختاری؛ 3. پیوند موضوعی که خود شامل مواردی همچون: پیوند عموم و خصوص، پیوند مطلق و مقید، پیوند مجمل و مفصل، پیوند مبهم و مبین، پیوند حقیقت و مجاز، و پیوند ناسخ و منسوخ است. 4. پیوند محکم و متشابه، که برگرفته از خود قرآن است. 5. پیوند سیاقی.
مبانی قرآنی تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۳۶
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن به قرآن به معنای استفاده حداکثری از آیات در فهم معنا و مراد آیات قرآن، همواره مورد پذیرش قرآنپژوهان بوده است؛ ولی به مبانی آن به صورت مستقل و مستدل، نپرداختهاند. حال آنکه یکی از مسائل سرنوشتساز درباره تفسیر قرآن به قرآن، تبیین زیرساختهای نظری آن است که از آن به «مبانی» یاد میشود. نوشتار حاضر به هدف شناسایی مبانی قرآنی تفسیر قرآن به قرآن سامان یافته و با نگرش نظری و استدلالی و به روش تبیینی به بررسی مبانی یادشده پرداخته است. از نظر قرآن کریم، آیاتِ آن نه تنها تناقض و اختلافی ندارد، بلکه دارای انسجام کامل، پیوسته، مصدِّق و مفسّر یکدیگرند. ساختار کلی آن بر اساس اصول متقن عقلایی شکل گرفته و زبانش در بیان مقاصد خود روشن و دلالتش مستقل است و در موارد متشابه نیز آیات محکم، مرجع فهم متشابهات قلمداد شده است. افزون بر آن، بین آیات هر سوره به ویژه آن دسته از آیات که پیوستگی صدوری دارند، ارتباط معنایی وثیق وجود دارد. به منظور دستیابی به روش صحیح تفسیر قرآن به قرآن، توجه به مبانی مرتبط با آن، امری اجتنابناپذیر است.
زبان قرآن از منظر کارکردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از تعریف زبان دین، زمینه های طرح آن و تعریف زبان قرآن، نقش و کارکرد زبان از دو منظر تأثیرگذاری و معرفت بخشی (جنبه ارتباط و حکایت مفاهیم دینی از واقعیات عینی) بررسی میشود، ازاین رو محور اصلی مقاله تحلیل نقش دوگانه معرفت بخشی و انگیزه بخشی زبان قرآن و دلایل توجیهی آن است، از این رو نخست اشاره میشود که غایت دین، هدایت انسان است، اما این هدف بدون ربط با واقعیت تحقق نمییابد. در ادامه محتوای دین در دو سنخ گزاره ها و آموزه ها معرفی میشود. آنگاه مسئله ارتباط دین و اخلاق و عدم تساوی آنها بیان میشود. سپس با تبیین دو خصوصیت توأم واقع گرایی و تحول آفرینی گزاره ها و آموزه های قرآن، چگونگی ارتباط با واقعیت در هریک از این دو سنخ جمله ها، توجیه و برای آنها استدلال آورده میشود.
پیوند معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی در قلعه ذات صور مثنوی
حوزه های تخصصی:
مولانا در مثنوی از اسلوب خاصّ قصّه گویی استفاده کرده است. او در این شیوه، حکایت های بسیاری را در دل یک حکایت بزرگ گنجانده و مثل ها و حکایتواره های بسیاری را با داستان اصلی خود همراه کرده است. آیا او فکر معیّنی را دنبال می کرده است، یا آوردن حکایت ها فقط بر اثر عملکرد زنجیرهٔ تداعی و بدون جهت گیری روشنی صورت گرفته است؟ به عبارت دیگر، آیا میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی، ارتباط معنوی روشنی وجود دارد؟ در این مقاله ضمن بررسی داستان دژ هوش ربا یا قلعهٔ ذات صور در دفتر ششم مثنوی، کوشیده ایم ارتباط معنایی میان حکایت اصلی و حکایت های فرعی روشن شود. در این تحلیل از روش تجزیهٔ متن به واحدهای معنایی کوچک تر و کشف رابطهٔ واحدهای معنایی جزئی با معنای اصلی، مطابق روش های نقد ساختاری گرمیا ـ منتقد فرانسوی ـ استفاده شده است.
معنا شناسی أوزان أفعال در قرآن کریم
منبع:
حسنا پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
دانش معنا شنا سی یکی از شاخه های زبان شنا سی است که به بررسی معنا در بافت کلام می پردازد. در این جستار سعی بر آن است تا به بررسی معنا شناسی اوزان افعال در قرآن کریم بپردازیم. مطالعه روابط در درون این حوزه معنایی، شامل کشف وزن-های اشتقاقی و حوزه های معنایی صرفی و سپس یافتن پیوند معنایی میان این اوزان است. در پژوهشهای معنا شناسی و تصریفی این قاعده روشن است که ساختار و معنا با یکدیگر در تعامل هستند و تعداد حروف کلمه دارای رابطه مستقیم با افزایش کمی و کیفی معنای واژگان است. در نتیجه تفاوت معنایی که در اوزان افعال است، برگرفته از تفاوت در بناء و ساختار این افعال است؛ ولی در اصل و ریشه در یک میدان معنایی قرار می گیرند و با یکدیگر دارای پیوند معنایی هستند. پس در زبان شناسی نوین بحث ترادف محض درون زبانی تقریباً منتفی است و این نکته مؤید این مطلب است که در حوزه معناشناسی زبان، الفاظ و کلمات به طور کامل مترادف نیستند، بلکه متقاربة المعنی هستند.
چالش های ارتباط معنایی فواصل با محتوای آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کلام حکیم و حکیمانه است. اجزای کلام حکیم در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. فاصله نیز در پایان آیه حتما باید در پیوند معنایی وثیق با محتوای ماقبل خود باشد. این ارتباط گاه زودیاب و گاهی نیز دیریاب و نیازمند تأمل و تفکر است. اما در مواردی دشواریاب و به چالشی در تفسیر آیه تبدیل می شود. در این مقاله درصدد یافتن وجوه و چرایی این چالش و آن گاه در پی یافتن راه حل هایی برای برون رفت از آن هستیم. سه وجه چالش را می توان در عدم تناسب صدر و ذیل آیه، اطناب و ترادف و دوگانگی و تضاد در فرجام آیه جستجو کرد. برای برون رفت از چالش نیز باید علاوه بر وسعت بخشیدن به محدوده تفکر و تدبر، به سیاق آیات، جزئیات و ریزه کاری های معنایی واژه ها و ساختار الفاظ توجه بیشتری نمود. این بحث در نشان دادن انسجام و تناسب اجزای آیات قرآن با یکدیگر بسیار راهگشا و ضروری بوده و البته کمتر نیز به آن پرداخته شده است.
بررسی پیوند معنایی در چند غزل از حافظ با تکیه بر نظریّه ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
از مسائلی که درباره شعر حافظ همیشه مطرح و چالش برانگیز بوده، موضوع پیوند معنایی در بین ابیاتِ غزل های حافظ بوده است. برخی از موافقان وجود انسجام و پیوند معنایی در ساختار غزل های حافظ، باور دارند که ابیات غزلیّات حافظ، شاید در نگاه نخست، گسسته به نظر آید؛ ولی دارای انسجام و هسته مرکزی است که سایر ابیات یک غزل، با آن ارتباط معنایی دارند. در مقابل آن ها، برخی هم معتقدند که ابیات در یک غزل، مستقل از هم هستند و هر بیتی معنا و تفسیری مستقل دارد، بنابراین، جستار حاضر با استفاده از روش تحلیل- توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای پیوند مع نایی در پنج غ زل حاف ظ را ک ه به صورت تصادفی انتخاب شده اند مطالعه کرده است؛ بر اساس این، غزلیات، به طور تصادفی انتخاب شده و مطابق با نظریه ساختارگرایی مورد تحلیل قرار گرفته است. حاصل پژوهش نشان داد که غزلیّات حافظ انسجام معنایی دارند و این انسجام و پیوند، اغلب از طریق وجود هسته مرکزی در شعر، داشتن تناسب معنایی و مضمون مشترک در تمامی ابیات یک غزل و همچینین مردّف بودن غزل ها و تکرار واژگان در شعر صورت گرفته است.
بررسی تطبیقی آرای تفسیری آیت الله جوادی و علامه طباطبایی در چگونگی ارتباط معنایی و محتوایی فواصل آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
192 - 213
حوزه های تخصصی:
قرآن کلام حکیم است و اجزای کلام حکیم هدفمند و در ارتباط با یکدیگر هستند. جزء پایانی آیات که فاصله نامیده می شود، در قرآن ویژه و منحصر به فرد است و نمی توان گسست معنایی آن را با قبل تصور کرد. از همین رو یکی از موضوعات اساسی در بحث تناسب، پیوند معنایی و محتوایی فاصله با آیه است. اما سؤال اساسی این است که این پیوند چگونه است؟ چه گونه هایی از ارتباط معنایی را می توان برای فاصله در نظر گرفت؟ مفسران چگونه به این ارتباط نگریسته اند؟ در این مقاله که به شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، به بررسی تطبیقی رویکرد دو مفسر بزرگ معاصر یعنی علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی در مواجهه با فاصله و نحوه ارتباط معنایی آن با محتوای آیات پرداخته شده است. در این بررسی 29 گونه پیوند معنایی فاصله با محتوای آیه شناسایی و به دو دسته کلی موضوعی و انسانی دسته بندی گردید. از این تعداد، 14 گونه مشترک بین هر دو مفسر است که می توان به مواردی مانند: احتجاج و برهان، بیان قانون کلی، تأکید، تأیید، تثبیت، تتمیم، تعلیل، تفریع، تفسیر و توضیح محتوای آیه اشاره کرد. دو گونه را فقط به صورت اختصاصی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و 13 گونه را نیز آیت الله جوادی آملی به صورت اختصاصی در تسنیم به آن پرداخته اند.