مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آگاهی واج شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که آگاهی واج شناختی بر یادگیری خواندن اولیه بسیار موثر می باشد، هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص کند آیا آموزش آگاهی واج شناختی به کودکان عقب مانده ذهنی می تواند بر مهارت خواندن این کودکان تاثیر بگذارد؟
روش: در یک بررسی مداخله ای، از دو گروه 30 نفری مورد و شاهد که در پایه دوم دبستان استثنایی رجائیه تهران تحصیل می کردند و از نظر سطح آگاهی واج شناختی یکسان بودند، استفاده شد. در آغاز طرح آزمون های آگاهی واج شناختی، درستی و سرعت خواندن برای دو گروه اجرا گردید. بعد هر دو گروه طی مدت سه ماه آموزش خواندن دیدند. گروه مورد، علاوه بر آموزش خواندن در همین مدت، طی 20 ساعت تحت آموزش آگاهی واج شناختی قرار گرفت. پس از سه ماه هر دو گروه دوباره تحت همان آزمون ها قرار گرفتند.
یافته ها: امتیاز آگاهی واج شناختی هر دو گروه بعد از سه ماه افزایش معنی دار یافت، ولی این افزایش در گروه مورد بیشتر بود. امتیاز درستی و سرعت خواندن هر دو گروه نیز افزایش غیر معنی دار یافت. امتیاز کل آگاهی واج شناختی با درستی و سرعت خواندن همبستگی معنی دار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش خواندن به کودکان عقب مانده ذهنی موجب افزایش امتیاز آگاهی واج شناختی و درستی و سرعت خواندن آنها می گردد.
ارتباط آگاهی واج شناختی و نمره دیکته دانش آموزان فارسی زبان دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: آگاهی واج شناختی بخشی از دانش زبانی است و ارتباط مستقیم و معناداری با مهارت سوادآموزی و خواندن و نوشتن دارد. آگاهی واج شناختی شامل سه مؤلفه آگاهی هجایی، آگاهی از واحدهای درون هجایی (تجانس و قافیه) و آگاهی واجی می شود. نتایج پژوهش روی زبان های گوناگون نشان می دهد که بین آگاهی واج شناختی و دیکته ارتباط وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی این ارتباط در زبان فارسی است.
روش: پژوهش حاضر روی 219 دانش آموز دختر و پسر دوم ابتدایی چهار منطقه شهر کرج انجام شد که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابتدا از آزمودنی ها به صورت انفرادی آزمون آگاهی واج شناختی به عمل آمد. در مرحله بعد در هر کلاس به صورت گروهی آزمون دیکته گرفته شد. این مطالعه به شیوه مقطعی انجام شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که نمره کل دیکته با نمره کل آزمون آگاهی واج شناختی ارتباط معنا دار دارد. در میان مؤلفه های تشکیل دهنده آزمون آگاهی واج شناختی، آگاهی هجایی کمترین و آگاهی واجی بیشترین ارتباط را با نمره دیکته داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که در کودکان فارسی زبان نیز همانند سایر کودکان بین آگاهی واج شناختی و مهارت دیکته ارتباط وجود دارد.
نقش تعداد هجاهای کلمه در پیش نیازهای یادگیری خواندن: شواهدی از آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این بررسی مطالعه تأثیر تعداد هجاهای کلمات بر آگاهی واج شناختی کودکان بود. نمونه پژوهش80 نفر از کودکان (40 دختر و 40 پسر با میانگین سنّی 5/5 سال) فارسی زبان پیش دبستانی ساکن شهرستان رامیان از توابع استان گلستان بودند که از نظر بهره هوشی، تمیز شنیداری، زبان و رفتاری کنترل شده بودند. ابزار این پژوهش مجموعه آزمون های آگاهی واج شناختی محقق ساخته (امیِری مقدم، 1390) بود. داده ها با استفاده از آزمون تی مکرر و آزمون واریانس مختلط تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی تأثیر معناداری داشتند (001/0>P)، به این معنا که تعداد هجاهای کلمات تنها بر آگاهی هجایی کودکان (و نه آگاهی درون هجایی و واجی آن ها) تأثیر داشت و عملکرد دختران در این سطح به مراتب بهتر از پسران بود. از طرفی، تنها در خرده آزمون های آگاهی هجایی بین متغیرهای تعداد هجا و جنسیّت تعامل معناداری وجود داشت(05/0>P). به عبارت دیگر، در این خرده آزمون ها عملکرد دختران درباره هر دو گروه کلمات دو هجایی و سه هجایی به مراتب بهتر از پسران بود. یافته های حاضر حاکی از این هستند که احتمالاً کودکان پیش دبستانی قبل از آموزش رسمی آگاهی واج شناختی را در حد واحدهای درون هجایی و واجی در حد مطلوبی کسب نمی کنند و شکل گیری آن ها مستلزم آموزش جدی است.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی تحولی به عنوان یک آسیب اختصاصی در توانایی خواندن، علی رغم هوش طبیعی و فرصت های آموزشی کافی در نظر گرفته می شود و یکی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است. با پیشرفت اخیر مطالعات علوم اعصاب و با توجه به اینکه این اختلال یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود برای بهبود افراد مبتلا به این اختلاف، درمان های مبتنی بر نوروفیدبک مطرح شده است، و هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه انجام شد. مراحل چندگانه پیش از مداخله بر شش دانش آموز مقطع ابتدایی(سوم و چهارم) نارساخوان در 3 مجموعه دو نفره صورت گرفت که طی آن خط پایه متغیرهای وابسته اندازه گیری شد و سپس مرحله مداخله (20 جلسه آموزش نوروفیدبک) به اجرا درآمد. در جریان مداخله اندازه گیری مکرر متغیرهای وابسته و نهایتاً ارزیابی به منظور پیگیری صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها از آزمون های خواندن میکائیلی (1384) و آگاهی واج شناختی دستجردی (1382)، و از اندازه اثر (dکوهن) نیز برای بررسی معناداری بالینی تغییرات استفاده شد. نتایج بهبودی قابل ملاحظه ای در آگاهی واج شناختی با اندازه اثر بالایی در تمام آزمودنی ها نشان داد، هم چنین عملکرد خواندن نیز با اندازه اثر نسبتاً خوبی در تک تک آزمودنی ها بهبودی نشان داد. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت که آموزش نوروفیدبک بر آگاهی و عملکرد خواندن واج شناختی در دانش آ موزان نارساخوان می تواند موثر باشد.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر بازی های زبان شناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مقیم شیرخوارگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان مقیم شیرخوارگاه یا مرکز شبه خانواده بررسی شد.نمونه ای شامل 24کودک پسر بی سرپرست وبدسرپرست سنین 4-5 سال بودکه در مراکز شبه خانواده نگهداری بود که به تصادف در دو گروه آزمایش(12نفر) و گروه گواه(12نفر) قرارگرفتند و پرسشنامه آگاهی واج شناختی که شامل خرده مقیاس آگاهی هجایی،آگاهی درون هجایی وآگاهی واجی بود به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرشد و کودکان گروه آزمایش ده جلسه بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی را دریافت کردند.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد کودکانی که بازی های زبان شناختی را دریافت کرده بودند، در پس آزمون افزایش معناداری در آگاهی واج شناختی در مقایسه با گروه گواه داشتند. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که ارائه برنامه های آموزشی- توانبخشی در قالب بازی های زبان شناختی می تواند موجب افزایش آگاهی واج شناختی و ظرفیت های زبان شناختی کودکان مقیم شبه خانواده شود و می تواند در کار بالینی در قلمرو پیشگیری و ترمیم زمینه سازهای مشکلات خواندن در پرورشگاه ها و مهدهای کودک بکارگرفته شود.
تدوین آزمون تصویری آگاهی واج شناختی حذف واج و تعیین روایی و اعتبار آن در دانش آموزان فارسی زبان پایه اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین آزمون تصویری آگاهی واج شناختی حذف واج و تعیین روایی و اعتبار آن در دانش آموزان طبیعی فارسی زبان پایه های اول تا سوم دبستان است. روش:مطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی- مقطعی از نوع ابزارسازی است. ابتدا این آزمون تدوین و روایی محتوایی آن به روش لاواشه محاسبه شد و آیتم های نامناسب از نظر کارشناسان، اصلاح و یا حذف گردید. سپس، 300 دانش آموز طبیعی پایه های اول تا سوم ابتدایی فارسی زبان مدارس دولتی شهرکرد به روش نمونه گیری چندمرحله ای برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. پس از اجرای آزمایشی و نهایی آزمون، اعتبار آن از طریق محاسبه پایایی و همسانی درونی مورد بررسی قرار گرفت. از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 21 برای تجزیه وتحلیل استفاده شد. یافته ها:شاخص روایی محتوایی برای هر یک از زیرآزمون های حذف واج آغازین، میانی و پایانی به ترتیب 89/0، 86/0 و 93/0 به دست آمد. ضریب همبستگی آلفای کرونباخ برای هر یک از این زیرآزمون ها به ترتیب 92/0، 89/0 و 78/0 به دست آمد. ضریب همبستگی پیرسون حاصل از میانگین امتیاز آزمون- بازآزمون برای زیرآزمون حذف واج آغازین، میانی و پایانی به ترتیب 98/0، 94/0 و 91/0 به دست آمد بنابراین، ضریب همبستگی پیرسون در هر سه زیرآزمون، از لحاظ آماری معنی دار بود(0/001 ≤ p ). نتیجه گیری:بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد آزمون حذف واج در سه زیرآزمون حذف واج آغازین، میانی و پایانی از همسانی درونی و پایایی بالایی برخوردار است و می توان از آن در امر بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
اثر بخشی آموزش آگاهی واج شناختی بر مولفه های خواندن دانش آموزان نارسا خوان پسر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی بر سرعت، دقت دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم ابتدایی انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر نارساخوان مقطع سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-92 بود. برای هر نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای استفادهش. پس از شناسایی کودکان نارساخوان 30 نفر از آن ها انتخاب گردید و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس برای گروه آزمایش جلسات آموزشی آگاهی واج شناختی برگزار شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از چک لیست نارساخوانی، آزمون تشخیص خواندن، آزمون ماتریس های پیش رونده ی رنگی ریون و آزمون آگاهی واج شناختی استفاده شد. برای تجربه و تحلیل داده ها از آزمون آماری کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره های دقت، سرعت، پس آزمون گروه آزمایش با پیش آزمون تفاوت معناداری نشان می دهد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که آزمون آگاهی واج شناختی موجب بهبودی خواندن در دانش آموزان نارساخوان می گردد.
ارتباط آگاهی واج شناختی و خواندن در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم، کتاب ویژه ای برای آموزش خواندن و نوشتن ندارند و توانایی شناختی و زبانی آن ها متفاوت است، بررسی عوامل تأثیرگذار در خواندن آن ها می تواند گامی مهم در جهت ارزیابی و اصلاح کتب آموزشی مورداستفاده، باشد. از سوی دیگر به دلیل متفاوت بودن رسم الخط و تطابق واج نویسۀ زبان فارسی از زبان های دیگر (انگلیسی، ایتالیایی و...)، تأثیر آگاهی واج شناختی در خواندن زبان فارسی متفاوت است، لذا لازم است هم بستگی میان آگاهی واج شناختی و خواندن در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم مشخص شود. در این پژوهش که بر روی 2 6 کودک مبتلا به اُتیسم و 30 کودک فارسی زبان طبیعی شهر تهران انجام شد، از دو آزمون آگاهی واج شناختی و خواندن استفاده شد و نتایج آن ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل گردید . نتایج نشان داد در گروه کودکان مبتلا به اُتیسم میان خواندن واژه با ترکیب واجی و واج آغازین یکسان و میان خواندن ناواژه با تجانس، تقطیع واجی، حذف واج آغازین و پایانی ، هم بستگی معنی داری وجود دارد؛ و در گروه شاهد میان امتیاز خواندن واژه و خواندن ناواژه با امتیاز آگاهی درون هجایی، آگاهی واجی، تجانس، واج آغازین یکسان، حذف واج آغازین و حذف واج میانی هم بستگی معنی دار وجود دارد. در ضمن تفاوت معنی داری میان گروه اُتیسم و شاهد در تمام خرده آزمون ها غیر از خرده آزمون های تقطیع هجایی (075/0) و ترکیب واجی (163/0) وجود دارد. بنابراین، میزان مهارت و هم بستگی در کودکان مبتلا به اُتیسم متفاوت از کودکان طبیعی است و باید در آموزش خواندن آن ها مورد توجه جدی قرار گیرد.
کارآمدی آموزش چند مولفه ای دیکته نویسی در اختلال یادگیری اختصاصی دیکته: طرح آزمایشی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی یا آسیب واژگانی اختلالی است که خواندن و دیکته را تحت تأثیر قرار می دهد، اگرچه دیکته ضعیف اغلب به عنوان شاخص نارسا خوانی توصیف می شود. توجه پژوهشگران عمدتاً به مداخلات به موقع در خواندن معطوف شده و تأکید قابل مقایسه و برابر بر مداخلات به موقع در دیکته مورد غفلت قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی کارآمدی یک آموزش چندمؤلفه ایِ دیکته در 4 دانش آموز دارای اختلال یادگیری ویژه در یک طرح تک آزمودنیِ ABAبود. آموزش در قالب 12 جلسه ارائه شد و داده ها با استفاده از تحلیل دیداری و روش های کمّی با بهره گیری از نرم افزار Rتحلیل شد. تحلیل ناهمپوشانیِ همه جفت ها (NAP)، افزایش معنادار در عملکرد دیکته 4 شرکت کننده نسبت به خط پایه را نشان داد. همچنین، یافته ها کاهش معناداری در عملکرد شرکت کنندگان بین مرحله مداخله و مرحله بازگشتی را نشان ندادند. به نظر می رسد یافته های این پژوهش پیشرو، نویدبخش ارائه روی آوردی چندمؤلفه ای به درمانِ نقص چندمؤلفه ای در اختلال یادگیری ویژه باشد.
سطوح مختلف آگاهی واج شناختی و رابطه آن ها با درک متن نوشتاری نوجوانان: شواهدی از دانش آموزان پایه دهم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
95 - 122
حوزه های تخصصی:
باوجود اهمیت آگاهی واج شناختی در خواندن در مراحل ابتدایی سوادآموزی، مطالعات نشان داده اند که بعضی از دانش آموزان بعد از دوره ابتدایی و حتی بعضی از بزرگسالان باسواد، از مهارت های واج شناختی ضعیفی برخوردارند که بر درک متن نوشتاری آن ها اثرگذار است. این مطالعه، پژوهشی ترکیبی بود که با هدف مقایسه عملکرد نوجوانان در انجام خرده آزمون های آگاهی هجایی، درون هجایی و واجی و رابطه این سطوح با درک متن نوشتاری آن ها انجام شد. بخش کیفی شامل بررسی نظریه ها و مطالعه پژوهش های انجام شده در زمینه آگاهی واج شناختی و ارتباط آن با خواندن، طراحی آزمون های آگاهی واج شناختی و درک متن نوشتاری و بررسی روایی محتوایی آن ها؛ و بخش کمّی شامل اجرای مقدماتی آزمون های محقق ساخته روی نمونه ای ۳۰ نفره از دانش آموزان پایه دهم و محاسبه پایایی آزمون ها (آزمون آگاهی واج شناختی (۷۶ /۰) و آزمون درک متن نوشتاری (۸۰ /۰)) بود. سپس آزمون ها روی نمونه ۵۰ نفره از دانش آموزان پایه دهم شهرستان لاهیجان اجرا شد که نتایج آن ها با استفاده از آزمون های غیرپارامتری فریدمن و ویلکاکسون و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین عملکرد دانش آموزان در سطوح مختلف آگاهی واج شناختی وجود دارد به طوری که بهترین عملکرد مربوط به سطح هجایی و ضعیف ترین عملکرد مربوط به سطح درون هجایی است. همچنین نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین آگاهی واج شناختی با درک متن نوشتاری همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد (۷۷ /۰). نتایج این پژوهش می تواند یاریگر برنامه ریزان آموزشی جهت طراحی محتوای مناسب آموزشی برای تقویت مهارت های آگاهی واج شناختی دانش آموزان پس از سپری کردن دوره ابتدایی در جهت تقویت درک متن نوشتاری باشد.
تاثیر آموزش مهارت های آگاهی واج شناختی بر سرعت خواندن و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۸
95 - 118
حوزه های تخصصی:
خواندن درست و درک آنچه خوانده می شود همیشه یک دغدغه است که در صورت ناتوانی در این حوزه، فرد دچار نارسایی در خواندن می شود پس خواندن یک مشکل پیش رونده است که بر سایر حوزه ها ی آموزشی آسیب می ز ند. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش مهارت های آگاهی واج شناختی بر سرعت خواندن و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهرستان همدان در سال تحصیلی 93-92 بودند. که از بین آنها 20 نفر دانش آموز نارساخوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس آموزش آگاهی واج شناختی به مدت 10 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار شد. برای گردآوری اطلاعات از آزمون تشخیص خواندن، چک لیست نارساخوانی، تکالیف آگاهی واج شناختی و آزمون ریون استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش واج شناختی، مهارت های آگاهی واج شناختی دانش آموزان را افزایش داد و باعث افزایش سرعت خواندن و درک مطلب دانش-آموزان نارساخوان شد. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت آموزش آگاهی واج شناختی باعث بهبود سرعت خواندن و درک مطلب دانش آموزان نارساخوان می شود.
مقایسه اثربخشی روش دُر و روش ترکیبی(آموزش مستقیم وآگاهی واج شناختی)بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روش شناسی:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسه ی 60دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی)در اکثر مولفه های خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
بررسی تأثیر راهبرد آگاهی واج شناختی بر پیشرفت مهارت های خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مهارت خواندن یکی از مهم ترین مهارت ها در دوره ابتدایی است به طوری که اختلال در آن بر یادگیری سایر دروس تأثیر می گذارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مداخله روش آگاهی واج شناختی در بهبود خواندن دانش آموزان با نارساخوانی بود. روش : نوع پژوهش، نیمه آزمایشی بود. جامعه این پژوهش کل دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهرستان خواف و شهر رشتخوار در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بودند که با نمونه گیری تصادفی ۱۰ نفر از آن ها که بر اساس چک لیست ۲۷ گویه بررسی نشانگان نارساخوانی، کارنامه و کارت سنجش سلامت سال اول ابتدایی، دارای اختلال خواندن تشخیص داده شده بودند، انتخاب شدند و س پس ای ن دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه، آزمایشی با مداخله روش آگاهی واج شناختی و کنترل تقسیم شدند. پس از اجرای مداخله آموزشی آگاهی واج شناختی پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد و داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از spss نسخه ۱۹ و با آزمون t دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون t دو گروه مستقل برای مقایسه نمرات اختلافی دو گروه نشان داد که بین میانگین بهبود در گروه آموزش آگاهی واج شناختی (۹/۷۸) در مقایسه با گروه کنترل (۲/۶۷) تفاوت معناداری در سطح (۰/۰۰۰۵> P ( وجود دارد؛ که بیانگر تأثیر مداخله آگاهی واج شناختی بر بهبود خواندن دانش آموزان است. نتیجه گیری : روش آگاهی واج شناختی با افزایش دامنه دقت و توجه، افزایش سرعت خواندن و درک مطلب باعث پیشرفت در مهارت خواندن دانش آموزان شده است؛ لذا پیشنهاد می شود به منظور بهبود خواندن دانش آموزان نارساخوان از روش آگاهی واج شناختی استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای تمرین ذهنی بر توانایی یادگیری واژه های زبان انگلیسی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش نیمه آزمایشی، بررسی اثرات آموزش راهبردهای تمرین ذهنی در یادگیری دایره واژگانی زبان دوم بود. چهار روش مورد مطالعه قرار گرفت (الف) تمرین ذهنی آوایی، (ب) تمرین ذهنی غیرملفوظ،(ج) تمرین ذهنی آوایی و غیر ملفوظ،(د) و بدون آموزش تمرین ذهنی. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 162 دانشجو از چهار رشته کلاس درس زبان عمومی آزمودنی های این مطالعه را تشکیل دادند. داده های به دست آمده با روش تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که هر سه روش آموزش راهبردهای تمرین ذهنی در یادداری و بازشناسی واژه ها مؤثر بوده اند. به علاوه، در مقایسه کلی بین سه روش، بین دو روش آموزش راهبردهای تمرین ذهنی آوایی و غیرملفوظ تفاوت معناداری دیده نشد، اما، روش آموزش راهبردهای تمرین ذهنی آوایی و غیرملفوظ به گونه ای معنادار مؤثرتر از دو روش دیگر بوده است.
شناسایی نقش سرعت پردازش ( زمان واکنش و نامیدن خودکار سریع) در آگاهی واج شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
29 - 49
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی آگاهی واج شناختی براساس سرعت پردازش (زمان واکنش و نامیدن خودکار سریع) در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی با حجم نمونه 56 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز ناتوانی یادگیری در سال تحصیلی 99 – 98 بود که با روش نمونه گیری در دسترس و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. برای جمع آموری داده ها از فرم دوتایی اطلاعات و تکمیل تصاویر وکسلر شهیم (1373)، آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384)، تکلیف زمان واکنش ویلسون و همکاران (2015) و تکلیف سرعت نامیدن خودکار ولف و دنکلا (2005) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که زمان واکنش (01/0 > p ) و سرعت نامیدن خودکار (05/0 > p )توان پیش بینی آگاهی واج شناختی را دارند. به طوری که زمان واکنش 5/11 درصد و سرعت نامیدن خودکار 3/5 از واریانس آگاهی واج شناختی را پیش بینی می کنند. بنابراین توجه به نقش سرعت پردازش در بررسی آگاهی واج شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن ضروری می باشد.
آموزش موسیقی: راهبردی اثربخش در تحول واج شناختی کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
1 - 19
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش موسیقی در افزایش تحول آگاهی واج شناختی کودکان پیش دبستان انجام شد. از جامعه کودکان 6-5 سال منطقه سه شهر تهران، 30 کودک انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه مداخله طی سه ماه (سه جلسه دو ساعته در هفته) موسیقی آموزش دیدند. برای گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. مهارت های واج شناختی کودکان هر دو گروه در پیش آزمون، پس آزمون و سه ماه بعد از دوران مداخله گری (پیگیری)، با استفاده از مقیاس آگاهی واج شناختی (سلیمانی و دستجردی-کاظمی، 1384) اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش موسیقی به طور معناداری آگاهی واج شناختی کودکان را افزایش داد. نتایج همچنین نشان داد تاثیر مداخله تا مرحله پیگیری دوام داشته است. چگونگی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر آگاهی واج-شناختی کودکان به بحث گذاشته شد. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش موسیقی به طور معناداری آگاهی واج شناختی کودکان را افزایش داد. نتایج همچنین نشان داد تاثیر مداخله تا مرحله پیگیری دوام داشته است. چگونگی تاثیر فعالیت های موسیقایی بر آگاهی واج شناختی کودکان به بحث گذاشته شد.
بررسی کمی و کیفی عناصر اصلی کتاب فارسی پایه اول دبستان با توجه به نقش آنها در تدریس معلمان: مطالعه ترکیبی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با طرح ترکیبی ازنوع همسوسازی و مدل تبدیل داده ها انجام شده است. در بخش کمی با استفاده از چک لیست محقق ساخته داده های مورد نیاز، گرد آوری ؛ و با روش فرای و شاخص گانینگ سطح خوانایی متن فارسی پایه اول ارزیابی شد. در بخش کیفی با روش مصاحبه ، اطلاعات گردآوری، خلاصه، و در نهایت به داده های کمی تبدیل شدند. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی مشارکت کنند گان بالقوه، معلمان پایه اول شهرستان سپیدان بود که 75 معلم با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان مشارکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. نتایج تحقیق شان داد در کتاب نگارش تمرین های واج شناختی از نوع تقطیع و ترکیب بیشتر مورد توجه بوده است و در کتاب خوانداری از مهارت های مهم واج شناختی غفلت شده است.
اثربخشی آموزش روش فنوگرافیکس بر میزان آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۲۷۸-۲۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش روش فنوگرافیکس بر آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های آگاهی واج شناختی دستجردی و سلیمانی (PAT) (1389) و نگرش به خواندن مک کنا و کی یر (ATQ)(1990) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش روش فنوگرافیکس باعث افزایش آگاهی واج شناختی و بهبود نگرش به خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بنابراین می توان گفت از آنجایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که دارای مشکلات خواندن هستند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
کارآمدی برنامه آموزش خواندن بر مبنای معماری چندمولفه ای حافظه کاری برای کودکان داری اختلال یادگیری ویژه در خواندن: یک مطالعه آزمایشی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیسلکسیا یا آسیب واژگانی یک ناتوانی یادگیری ویژه است که بوسیله دشواری های غیر منتظره در تشخیص کلمات، روان خوانی، رمزگشایی و هجی کردن مشخص می شود. شواهد پژوهشی نشان می دهند که تقریبا 80 درصد از دانش آموزانی که به صورت ناتوان در یادگیری تشخیص داده می شوند در ابتدا نقص هایی در مهارت های خواندن دارند. هدف مطالعه حاضر، بررسی کارآمدی آموزش خواندن بر مبنای معماری چند مولفه ای حافظه کاری در 4 دانش آموزِ دارای اختلال یادگیری ویژه در خواندن در یک طرح آزمایشی تک آزمودنیِ (AB) بود. آموزش در قالب 20 جلسه ارائه شد و داده ها با استفاده از تحلیل دیداری و شاخص اندازه اثر و با بهره گیری از نرم افزار (R) تحلیل شدند. تحلیل ناهمپوشانیِ همه جفت ها (NAP) افزایش معنی دار در عملکرد خواندن 4 شرکت کننده را نسبت به خط پایه نشان داد. به نظر می رسد یافته های این مطالعه پیشرو، نویدبخش ارائه رویکردی چندمؤلفه ای به درمانِ اختلالات یادگیری ویژه باشد.