مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
آگاهی واج شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، مقایسه آگاهی واج شناختی زبان سوادآموزی در کودکان یک، دو و سه زبانه گستره سنی 7 الی 9 سال بود که از روش تحقیق علی- مقایسه ای مقطعی استفاده شد. جامعه آماری دانش آموزان 7 تا 9 ساله دبستان های دولتی پسرانه شهر تهران و ارومیه در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. نمونه با روش در دسترس و هدفمند، برای هر زبان 40 نفر تعیین شد. داده ها با چک لیست آزمون آگاهی واج شناختی میکائیلی منیع (1384)، جمع آوری و با آزمون مانوا تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که بین کودکان یک زبانه، دو زبانه و سه زبانه به لحاظ تشخیص کلمات دارای ترکیب صدای نخست، تشخیص کلمات دارای طبقه بندی صدای انتهایی، تشخیص قافیه، تقطیع واجی، نامیدن و حذف واج آغازین، حذف واج میانی، نامیدن و حذف واج پایانی، ترکیب واجی درون واژه، ترکیب هجایی و نمره کل آگاهی واج شناختی تفاوت وجود دارد و کودکان سه و دو زبانه در تمام زمینه ها عملکرد بهتری نسبت به کودکان یک زبانه داشتند (05/0 P=). در نتیجه، افزایش زبان های آموزشی در کنار زبان مادری دانش آموزان، باعث تقویت آگاهی واج شناختی می شود.
مدل پردازش واج شناختی در کودکان با اختلال خواندن و اختلال ریاضی: عامل همبودی یا مؤلفه افتراق ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تمایز یا همبودی شناختی دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضی در متغیرهای مدل پردازش واج شناختی شامل آگاهی واج شناختی، حافظه کوتاه مدت واج شناختی و نامیدن سریع خودکار انجام شد. روش کار: شرکت کنندگان 30 دانش آموز دوره دوم ابتدایی (15 نفر دختر و 15 نفر پسر) بودند که با توجه به ارجاع یا عدم ارجاع آنها به مراکز اختلالات یادگیری و همچنین بر پایه ملاک های اختلال یادگیری ویژه در DSM-V و با توجه به نمراتشان در مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری LDES-4 در سه گروه اختلال خواندن (10)، اختلال ریاضی (10) و بهنجار (10) قرار گرفتند. سپس، همه افراد به صورت فردی به برخی از خرده آزمون های نسخه ایرانی مقیاس هوشی وکسلر کودکان-ویرایش 5 و ویرایش سوم آزمون رشد زبان کودکان پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس ها نشان داد دو گروه اختلالی در دو متغیر آگاهی واج شناختی شامل تولید واج و تولید کلمه عملکردی مشابه و نسبت به گروه عادی عملکردی متمایز داشتند و تفاوت معنا دار بود. اگرچه در تمایزگذاری کلمه نیز الگوی پاسخ به همین منوال بود؛ اما، تفاوت دو گروه اختلالی و عادی به سطح معنا داری نرسید. در متغیر توالی عدد-حرف از حافظه کوتاه مدت واج شناختی عملکرد دو گروه اختلالی با یکدیگر و با گروه عادی به گونه معنا دار متفاوت بود. در نهایت، در متغیرهای نامیدن سریع خودکار شامل سرعت نامیدن سواد و کمیت و همچنین متغیر فراخنای عددی از حافظه کوتاه مدت واج شناختی بین دو گروه اختلالی و بین گروه اختلالی با گروه عادی تفاوت نمرات بارز و معنا دار نبود. نتیجه گیری: به نظر می رسد در مدل پردازش واج شناختی مولفه آگاهی واج شناختی به عنوان عامل همبودی و مولفه حافظه کاری (نه ظرفیت) واج شناختی به عنوان عامل افتراق بین دو گروه اختلال خواندن و اختلال ریاضی باشد؛ اگرچه، در این زمینه به پژوهش های بیشتری نیاز داریم.
تحلیل مطالعات آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان فارسی زبان: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نوشتگان مربوط به آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان به منظور جمع بندی نتایج درمانی و تعیین خلأهای پژوهشی است تا از یافته های موجود در تدوین کتب و از خلأهای پژوهشی برای هدایت پژوهش های آینده استفاده شود. برای انجام این مطالعه، ابتدا کلیدواژه های «نارساخوانی، اختلال خواندن، خوانش پریشی، خواندن پریشی و اختلال یادگیری» در پرتال جامع علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران و ایران داک» جستجو و تمام عناوین مرتبط با آگاهی واج شناختی جدا شد و در مرحله بعد با خواندن چکیده ها و درصورت نیاز کل مقاله، مقالات مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری شدند. بررسی 42 مطالعه یافت شده نشان داد در بخش عمده مطالعات (62%) به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان پرداخته شده است و تأثیر آگاهی واج شناختی بر بهبود خواندن و نوشتن این کودکان تأیید شده است. بنابراین با توجه به عدم آموزش آگاهی واج شناختی در سیستم های آموزشی جدید خواندن و نوشتن (کلمه خوانی) در مدارس، لازم است علاوه بر تکمیل پژوهش های لازم در این حوزه، طراحی کتب و آموزش آنها آموزش اگاهی واج شناختی و آموزش خواندن به روش تطابق واج-نویسه (از مسیر واجی) مورد توجه قرار گیرد.
اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال خواندن شایع ترین اختلال یادگیری است که بیشترین حجم خدمات آموزشی ویژه و برنامه ای مداخله ای تخصصی را به خود اختصاص می دهد. هدف کلی این پژوهش تعیین اثربخشی مداخلات آموزشی بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان بود. روش بررسی: پنج دانش آموز با اختلال خواندن در پایه اول ابتدایی از یک کلینک زیر نظر آموزش و پرورش یزد به عنوان آزمودنی های شرکت کننده در پژوهش انتخاب شدند. طرح پژوهش، تک آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه ای با آزمودنی های مختلف بود. برای تشخیص اختلال خواندن، از آزمون آگاهی واج شناختی و مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان استفاده شد. داده های مورد نیاز در شرایط مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری جمع آوری شد. در شرایط مداخله آزمایشی هر آزمودنی دست کم دوازده جلسه اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان به مدت 60-45 دقیقه دریافت کرد، اما در شرایط خط پایه و شرایط پیگیری هیچ یک از آنها آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان را دریافت نکردند. مقایسه عملکرد آزمودنی ها در شرایط خط پایه، مداخله و پیگیری نشان داد که آموزش مستقیم آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان مهارت خواندن هر پنج آزمودنی تأثیر مثبت داشته و این یادگیری در طول زمان پایدار مانده است. نتیجه گیری : اثر بخشی آموزش بازی های شناختی شنیداری بر واج آگاهی کودکان نارساخوان در دوره ابتدایی تأثیر مثبت دارد و موجب افزایش مهارت خواندن در آنها می شود.
مقایسه روش های تأکید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کاربرد اصل تأ کید در پیام های آموزشی کمک زیادی به غلبه بر اخت الل خواندن می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های تأ کید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر عملکرد خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان در شهر ملایر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع شبه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 7 تا 11 ساله نارساخوان شهر ملایر بود. 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 4 گروه ) 3 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه( جای داده شدند. ابزارهای اندازه گیری آزمون خواندن و آ گاهی واج شناختی بودند. مداخله صورت گرفته ارائه ای محقق ساخته در برنامه پاورپوینت بود که در آن کلمات به 3 حالت: حرف به حرف و متوالی، با تأ کید درونی، و با تأ کید بیرونی نمایش داده می شدند. پس از اجرای پیش آزمون در تمامی گروه ها، نمونه ها در 3 گروه آزمایشی به مدت 5 هفته و مجموعاً 10 جلسه مداخله ها را در کنار دیگر آموزش های رایج مرا کز اختاللات یادگیری دریافت کردند و در پایان 10 جلسه از تمامی گروه ها پس آزمون به عمل آمد و میانگین ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش آشکار ساخت که بین روش ارائه متوالی، تأ کید درونی، و تأ کید بیرونی در آموزش به کمک رایانه بر دقت خواندن کودکان نارساخوان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما، بر سرعت و درک مطلب خواندن و آ گاهی واج شناختی تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه گیری: کاربرد این شیوه ی ارائه در کنار سایر آموزش های مرا کز اخت اللات یادگیری و بررسی اثربخشی این روش در ارائه جم الت توصیه می شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر آگاهی واج شناختی و نگرش به خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه های آگاهی واج شناختی دستجردی و سلیمانی (PAT) (1389) و نگرش به خواندن مک کنا و کی یر (ATQ)(1990) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش آگاهی واج شناختی و بهبود نگرش به خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بنابراین می توان گفت از آنجایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که دارای مشکلات خواندن هستند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
102 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.
تحلیل مقایسه ای آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نام گذاری واژه در دانش آموزان نارساخوان ادراکی و زبان شناختی با همتایان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
274 - 287
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی، به عنوان یک ناتوانی یادگیری رایج، توانایی های پردازش زبان و خواندن دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نام گذاری واژه در دانش آموزان نارساخوان تحولی ادراکی و زبان شناختی با دانش آموزان عادی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول و دوم ابتدایی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ در شهر فردوس بود. از این میان، ۴۵ نفر (در ۳ گروه 15 نفره) از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل ماتریس های پیش رونده ریون، آزمون ارزیابی توانایی خواندن فارسی_ سطح یک پوراعتماد و همکاران (۱۳۸۰)، پرسشنامه غربالگری اختلال یادگیری ویژه علیزاده و همکاران (۱۴۰۱)، آزمون ارزیابی آگاهی واج شناختی سلیمانی و دستجردی کاظمی (۱۳۸۴)، دو خرده آزمون سواد و مقدار سرعت نامگذاری ویرایش پنجم هوش وکسلر کودکان کرمی و کرمی (۲۰۱۴) و آزمون تصاویر درهم آندره ری (۱۹۴۲) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و نرم افزار SPPS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای شناختی (آگاهی واج شناختی، حافظه دیداری و سرعت نامیدن واژه) در گروه های نارساخوان ادراکی و زبان شناختی تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین در هر سه متغیر میان کودکان عادی با نارساخوان ها تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت نارساخوان های گروه زبان شناختی در دو متغیر آگاهی واج شناختی و حافظه دیداری نسبت به گروه نارساخوان های ادراکی و کودکان عادی عملکرد ضعیفی دارند. همچنین نارساخوان های ادراکی در متغیر سرعت نامیدن واژه، عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه نارساخوان های زبان شناختی و کودکان عادی داشتند.