مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
مکان گزینی
منبع:
مدیریت نظامی سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
63 - 82
حوزههای تخصصی:
قرار گرفتن مراکز نظامی و پادگانها در داخل بافت شهری همزمان با گسترش افقی شهرها، مشکلات عدیدهای را در مأموریت های محوله پادگان و کاهش کارآیی آن به وجود آورده که این امر به خودی خود تهدیدی جدی در ایفای صحیح مأموریت ها محسوب می شود. هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های مکان گزینی پادگان های نظامی با روش آمیخته می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل فرماندهان و استادان دانشگاه های نیروی مسلح (نزاجا و ناجا) می باشند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. در این پژوهش مولفه های مکان گزینی پادگان های نظامی را شناسایی نموده و متغیرهای تاثیرگذار در هرمولفه را مشخص، و با نظر خبرگان دسته بندی شده است، و در نهایت جهت بهبود آنها پیشنهاداتی ارائه شده است. نتایج حاکی از آن است که مولفه های تاثیر گذار بر مکان گزینی پادگان های نظامی عبارتند از: آمایش سرزمینی، جغرافیای منطقه، اصول ملاحظات پدافند غیر عامل، زیر ساخت های اساسی و شاخص های نظامی و نوع یگانها می باشد. به عبارتی توجه به شاخص های بررسی شده، تاثیر معناداری بر جانمایی پادگان های نظامی می تواند داشته باشد.
عوامل مؤثر در مکان گزینی و شکل گیری روستاهای تاریخی-مذهبی (مطالعه موردی: روستاهای کزج و کلور خلخال، استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶۰
۵۸-۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش معرفی عوامل کلی تأثیر گذار در مکان گزینی و استقرار اولیه روستاها است. مکان گزینی اولیه یک روستا نقش مهم و اساسی در سکونت اهالی آن روستا دارد . اگر مکان گزینی به صورت اصولی صورت گیرد، شکل گیری روستا روندی صعودی داشته، بنابراین ساکنین از هر لحاظ دارای آسایش خواهند بود. در شکل گیری هسته اولیه یک روستا عوامل متعددی دخیل هستند. این عوامل باید به حدی تأثیر گذار باشند که انگیزه ایجاد سکونتگاه های جدید و توسعه و گسترش کالبد روستا را برای توسعه آن فراهم آورند. در راستای بررسی عوامل مکان گزینی با بررسی نمونه های موردی دو روستای کزج و کلور در شهرستان خلخال، با برخورداری از بافتی تاریخی-مذهبی مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین روستاهایی که در بافت خود اماکن مذهبی دارند و به واسطه آن شاخص تر گشته اند روستاهای با بافت مذهبی نامیده می شوند. حضور امام زاده در یک بافت روستایی، نقش بسزایی در شکل گیری سکونتگاه ها در اطراف آن خواهد داشت که ریشه در اعتقادات مذهبی آن مردم را نشان می دهد. لذا در این مقاله تلاش گردید به این سوالات پاسخ داده شود که عبارتند از : چه عواملی در مکان گزینی اولیه روستاهای با بافت تاریخی- مذهبی مؤثر بوده و وزن کدام عامل بیشتر است؟ نقش منظرین امامزاده ها در بافت روستاهای استان اردبیل چگونه است و در این راستا با بهره گیری از اطلاعات و منابع موجود در کتابخانه ها، مراجعه به روستاهای مورد بررسی، مصاحبه حضوری با اهالی، انجام کروکی های مؤثر و با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و شیوه قیاسی به ارائه عوامل تأثیر گذار در مکان گزینی و شکل گیری بافت این دو روستا می پردازد. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که عواملی همچون وجود توپوگرافی(امنیت)، منابع آبی، وجود پتانسیل اقتصادی زمین به لحاظ خاک غنی و آب و هوای مناسب، نمادهای مذهبی(امام زاده)، تأثیر چشمگیری در مکان گزینی و شکل گیری هسته اولیه روستا دارند اما طبق یافته های تحقیق در روستاهای مورد مطالعه، عامل نمادهای مذهبی (امام زاده) با تدقیق بر سابقه حضور آن ها در این روستاها نسبت به دیگر عوامل بررسی شده از وزن بالایی برخوردار است که آن هم نشان از ریشه های اعتقادی و مذهبی ساکنین در این آبادی هاست. فاصله قرارگیری امام زاده ها در روستای کلور بافتی خطی را در خزش روستایی سبب شده است و تمرکز وجود امام زاده در مرکز روستای کزج بافتی متمرکز را برای این روستا شکل داده است.
امکان سنجی باروری ابرها با تأکید بر وضعیت ابرها در منطقه کرمان
حوزههای تخصصی:
یکی از فاکتورهای بسیار ضروری در انتخاب جایگاه مناسب باروری ابرها، مطالعه وضعیت ابرها در منطقه معین است. این پژوهش در ارتفاعات بلند جنوب کرمان با استفاده از داده های ابر ایستگاه های منطقه انجام شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین فراوانی آسمان تمام ابری و حدّاکثر فراوانی رخداد ابرهای پایین، در ماه های آذر تا فروردین در منطقه دیده می شود. در همین ماه هاست که تراز یخبندان به پایین ترین سطح خود می رسد و فاصله دمایی 5/12-درجه سانتیگراد تقریبا در ارتفاع 5400 متری از سطح دریا واقح می شود. بنابراین، ماه های آذر تا فروردین و شیب های جنوبی ارتفاعات جبال بارز-لاله زار شرایط مناسب تری را برای اجرای طرح های باروری به وجود می آورد.
ارزیابی مکان یابی کاربری های آموزشی درشهر دورود استان لرستان طی سال94-1393
در سطح هر شهر یکی از معتبرترین فعالیت ها، کاربری آموزشی است که درفرآیند برنامه ریزی و ارزیابی باید توجه خاصی به این کاربری شود؛ چون مکان گزینی صحیح مدارس در سطح شهر می تواند باعث کاهش هزینه های خانوارها، کاهش ترددها و ترافیک و به تبع آن کاهش آلودگی های محیطی ، کاهش هزینه های خدمات شهری و ... شود. دراین پژوهش مکانیابی کابری های آموزشی در شهر دورود مورد بررسی قرار گرفته است که هدف این پژوهش بررسی مدارس شهر دورود از نظر سرانه فضای باز و زیربنا ، متوسط تعداد دانش آموز در کلاس و تعداد طبقات و همچنین ارزیابی و تحلیل رابطه ی بین معیارهای مکان یابی بامکان گزینی وضع موجود فضاهای آموزشی شهر دورود است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که برای بررسی روابط بین معیارهای مورد مطالعه از آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه وLevene استفاده شده است یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شهر دورود از نظر سرانه فضاهای باز و سرانه زیر بنا دارای کمبود متراژ است و درمقایسه با استانداردهای رایج آموزشی وضعیت مناسبی ندارند ولی از نظر تعداد دانش آموز در کلاس، تعداد طبقات و سرانه زمین نسبت به هر ساکن شهری دارای کمیت و کیفیت بهتری نسبت به میزان سرانه های منتج از دفتر فنی وزارت آموزش و پرورش است و همچنین فضاهای آموزشی با سایر معیارهای مکان یابی ارتباطی ندارند در واقع بین معیارهای مکان یابی و مکان گزینی وضع موجود فضاها تفاوت معناداری وجود دارد. و این بدان معنی است که فضاهای آموزشی شهر دورود از نظر سازگاری، همجواری و مطلوبیت وضع مناسبی ندارند.
مکان گزینی و تحلیل کاربری های آموزش عالی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (MCDA)(مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراکز آموزش عالی یک عامل کلیدی در فرآیند آموزشی هستند. مراکزی که مکان مناسبی داشته و در یک برنامه سیستماتیک طراحی شده اند، به شیوه ای مناسب و کارآمد به توسعه جامعه شهری کمک می کنند. با این حال، انتخاب مکان های مراکز آموزش عالی، از جمله دانشگاه آزاد، یک مسأله پیچیده است که شامل ارزیابی بسیاری می شود (فنی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی).
هدف پژوهش: با توجه به وجود تعداد زیاد مراکز آموزش عالی در شهر بابل و نیز حضور تعداد بالای دانشجویان، پیاده سازی الگوی صحیح و مناسب استقرار مکان مراکز آموزش عالی برای پیشبرد و اثربخشی آن ها در سطح شهر ضروری است که خود ابزارها و تکنیک های جدیدی را می طلبد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی بوده که هدف اصلی آن، مکان گزینی فضاهای آموزش عالی، یافتن مکان بهینه برای ایجاد فضای آموزشی با در نظر گرفتن کاربری های همجوار است. برای حصول به آن، 15 معیار مکانی در قالب 5 پارامتر برای مکان گزینی پهنه های مناسب ایجاد مراکز آموزش عالی در شهر بابل مورد استفاده قرار گرفته اند. با استفاده از تحلیل تصمیم گیری چند معیاره سلسله مراتبی فازی، وزن نهایی آن ها در تهیه نقشه مکان یابی محاسبه گردید. بر این اساس و با اعمال وزن های هر یک معیارها در محیط ArcGIS، تناسب اراضی شهر بابل برای ایجاد مراکز جدید آموزش عالی با تأکید بر دانشگاه آزاد اسلامی مشخص شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر بابل واقع در شهرستان بابل استان مازندران است که از شمال به شهرستان بابلسر و دریای مازندران، از جنوب به رشته کوه های البرز، از غرب به شهرستان آمل و از شرق به شهرستان قائمشهر و ساری مرتبط است. این شهر دارای بافتی نامنظم (به ویژه در قسمت های مرکزی) بوده و از بعد کالبدی تنها در بخش های توسعه یافته اخیر در پیرامون شهر، نوعی بافت منظم را می توان مشاهده نمود. در این شهر 18 مرکز آموزش عالی (اعم از دانشگاه و مؤسسه های آموزش عالی) وجود دارد.
یافته ها: بر اساس نظر خبرگان، معیار رعایت فاصله از پهنه های سیل خیز و یا سیل گیر با وزن نسبی 098/0 در اولویت اول و معیار ارزش زمین با وزن نسبی 035/0 در اولویت آخر تأثیرگذاری بر روی مکان گزینی بهینه مراکز آموزش عالی قرار گرفته است. با توجه به نقشه مکان گزینی کاربری آموزش عالی در شهر بابل، بیش ترین تناسب اراضی برای ایجاد این نوع کاربری در بخش جنوب غربی و غرب شهر و در محدوده شهرک های فرهنگیان، نیلوفر، آزادگان، طالقانی و اندیشه و همچنین موقعیت فعلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمای بابل می باشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که سه نکته مهم در مکان گزینی واحدهای دانشگاهی با رویکرد توسعه پایدار حائز اهمیت است: اول) شناسایی اثرات مؤلفه های مکان یابی و توزیع فضایی مرکزآموزش عالی . دوم) شناسایی اثرات مؤلفه های رضایت مندی ذی نفعان از مرکز آموزش عالی. سوم) شناسایی اثرات مؤلفه های مکانی مکان گزینی مرکزآموزش عالی.
تحلیل و مدلسازی جاذبه های شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 برای مکان گزینی واحدهای صنعتی با استفاده از روش TOPSIS
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
454 - 472
حوزههای تخصصی:
امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. در کشور ما با وجودی که بیش از 90 درصد واحدهای تولیدی در گروه صنایع کوچک و متوسط قرار می گیرند، بدلیل نداشتن استراتژی توسعه مبتنی بر ساختارهای موجود صنعتی و رها کردن واحدهای کوچک تولیدی به حال خود، این بنگاه ها نتوانسته اند سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده داشته باشند. در این رابطه ایجاد و تجهیز شهرکهای صنعتی می تواند شرایط مناسب تری را برای مکان گزینی صنایع کوچک و متوسط، و مدیریت متمرکز این صنایع فراهم کند. در مقاله حاضر جاذبه های شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی مورد تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است که جاذبه های شهرک را در 20 معیار مورد بررسی قرار می دهد. در حصول به سرجمع تناسب شهرک صنعتی اردبیل- فاز2 در مکان گزینی واحدهای صنعتی سعی شده است اطلاعات جمع آوری شده در چهارچوب تکنیک TOPSIS، بارگذاری شود. در برایند استفاده از تکنیک فوق ؛ امتیاز 49/0 در رابطه با جاذبه های شهر به لحاظ سرجمع معیارهای مورد بررسی بدست آمد . این وضعیت می تواندگویای وجود پاشنه آشیلهای متعدد در زمینه جذب واحدهای صنعتی در این شهرک باشد.
بررسی و ارزیابی ایستگاه های آتش نشانی شهر زابل با روش مدل چندمعیاری (با تأکید بر اولویت های راهبردهای کاهش مخاطرات شهری)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
123 - 141
حوزههای تخصصی:
خدمات ایمنی و آتش نشانی در زمره مهم ترین خدمات شهری در مواقع آتش سوزی و حوادث دیگر برای شهروندان و ساکنان شهرمحسوب می شود. امدادرسانی به موقع در حوادثی مثل آتش سوزی خسارات جانی و مالی شهر و شهروندان را کاهش داده و از خسارات بیشتر جلوگیری می کند. شهر زابل به دلیل شرایط خاص، به عنوان یکی از شهرهای بحرانی از نظر آتش سوزی به شمار می رود و از نظر تعداد و پراکندگی ایستگاه های آتش نشانی با کمبود روبرو است. هدف مقاله، ارزیابی وضعیت ایستگاه های آتش نشانی در سطح شهرستان زابل با روش مدل چندمعیاری جهت کاهش مخاطرات شهری است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی می باشد. محدوده مورد مطالعه شامل ایستگاه های تحت پوشش مراکز آتش نشانی شهر زابل است، که به تبع وضعیت های موجود به روستاهای اطراف نیز خدمات ارائه می نماید. ایستگاه ها با توجه به پنج معیار کیفی و کمی با روش TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها و اطلاعات مربوط به ایستگاه ها و همچنین ارزیابی معیارهای مختلف آن با مراجعه مستقیم به ایستگاه ها و نظرخواهی از مسئولین و کارشناسان ایستگاه ها و شهروندان در قالب 380 پرسش نامه جمع آوری و مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از بکارگیری روش TOPSIS نشان می دهد؛ که ایستگاه آتشنشانی شماره یک (مرکزی، 956/0) در رتبه اول، ایستگاه شماره دو (خیابان مدرس، 257/0) و ایستگاه شماره سه (شهید باهنر، 084/0) در رتبه های بعدی قرار دارند، با توجه به تحلیل های ارایه شده می بایست آمایش و مکان گزینی ایستگاه ها مورد بازنگری قرار گیرد.
ارزیابی مکان گزینی فضاهای آموزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: شهر اشنویه)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
11 - 31
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مکان گزینی کاربری های آموزشی نقش بسیار مهمی در میزان موفقیت و کارایی این مراکز و رسیدن به رفاه اجتماعی و توسعه پایدار دارد. در همین راستا در این پژوهش فضاهای آموزشی شهر اشنویه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد ارزیابی واقع شده اند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی مدارس با استفاده از ماتریس سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری، تمامی مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان های موجود در سطح شهر اشنویه می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مراکز آموزشی در وضعیت مطلوبی نسبت به ماتریس سازگاری قرار دارند، که تنها 14 درصد از مدارس ابتدایی در وضعیت کاملاً نامناسب مکان گزینی شده اند. در ارزیابی ماتریس مطلوبیت نسبت به شاخص های شیب و رودخانه، به جز 2 مدرسه ابتدایی که در موقعیت نسبتاً ناسازگار واقع شده اند تمامی مدارس در شرایط مناسبی قرار دارند. از لحاظ شعاع دسترسی به غیر از دبیرستان ها، دیگر مقاطع مخصوصاً مدارس ابتدایی تمام سطح شهر را پوشش نمی دهند. در ارزیابی ماتریس ظرفیت نیز مدارس با استانداردهای ملی فاصله زیادی دارند بویژه از لحاظ شاخص تراکم دانش آموزان در کلاس در تمامی مدارس بیش از ظرفیت استاندارد محصل در کلاس وجود دارد و همچنین هیچ تناسبی بین جمعیت محلات و تعداد مدارس موجود در محله های شهری وجود ندارد.
عوامل مؤثر بر مکان گزینی شهرهای فعال ساحلی جنوب ایران در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
103 - 123
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی در سواحل جنوب ایران قدمتی دیرینه دارد. پیشینه بسیاری از این شهرها به روزگار پیش از اسلام می رسد. جنگ های صدر اسلام وقفه ای در تداوم فعالیت آن ها ایجاد کرد و باعث شد برخی از شهرهای ساحلی جنوب ایران برای همیشه از رونق بیفتند، برخی دیگر پس از فروکش کردن حوادث ناشی از ورود اسلام دوباره فعالیت را از سر گرفتند و پاره ای نیز توانسته اند تا امروز به حیات اجتماعی خود ادامه دهند. در این پژوهش شهرهایی مورد بررسی قرار گرفته اند که در بازه زمانی ظهور اسلام تا حمله مغولان فعال بوده و بدون هرگونه واسطه ای از قبیل مسیرهای کاروانی و یا رودخانه به دریا متصل بوده اند. با این شرایط 22 شهر شناسایی شد. گذشته از هم جواری این شهرها با دریا، موقعیت مکانی آن ها با تفاوت هایی همراه بوده است. هدف این پژوهش یافتن پاسخ این پرسش است که چه عواملی بر مکان گزینی شهرهای فعال ساحلی جنوب ایران در بازه زمانیِ ورود اسلام تا پایان خلافت عباسی مؤثر بوده است؟ بررسی های انجام شده متکی بر منابع کتابخانه ای و شواهد تاریخی با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نمودار، نقشه و آمار نشان داد که شهرهای مذکور متأثر از عوامل ژئوپلیتیکی و شرایط اقلیمی، سوق الجیشی، اقتصادی و سیاسی امکان وجود و فعالیت یافته اند.
نقش عوامل هیدروژئومورفولوژیکی در تأمین آب و مکان گزینی سکونتگاه ها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی "AHP" (مطالعه موردی: دشت میاندوآب)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تأمین آب از مسائل مهم جهان از گذشته تا به حال بوده است. منابع آب سطحی و زیرزمینی یکی از منابع باارزش برای انسانها به شمار می روند. در شرایط موجود با عنایت به روند رو به تزاید جمعیت، توسعه فعالیت های کشاورزی، صنعتی و افزایش نیاز به آب، بهره برداری غیراصولی از یک سو و وقوع خشکسالی ها و نوسانهای آب و هوایی از دیگر سو، شناخت پتانسیل آبی هر منطقه جهت تصمیم گیری در حفاظت و استفاده درست از منابع آب ضروری است. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی و شناسایی نقش عوامل هیدروژئومورفولوژیکی در تأمین آب و مکان گزینی سکونتگاهها در دشت میاندوآب پرداختیم. جهت انجام دادن این مطالعه از تصویر ماهواره ای لندست 2011 سنجنده TM، نقشه زمین شناسی 1:100000 استفاده کردیم. لایه فاکتورهای موثر (شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، بارندگی، فاصله از رودخانه، طبقات ارتفاعی و پوشش گیاهی) را در محیط GIS آماده شد سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دهی لایه ها انجام دادیم. نتایج به دست آمده با استفاده از این روش و همچنین تفسیر ضرایب فاکتورها نشان داد که فاصله از رودخانه، بارندگی و طبقات ارتفاعی نقش مهمی در تأمین آب دارند. در نهایت نقشه مکان یابی سکونتگاهها را در محیط GIS در پنج کلاس از بسیار مناسب تا بسیار نامناسب تهیه کردیم. بهترین مکانها جهت مکان گزینی نواحی جنوب غربی و مرکزی دشت، و نواحی اطراف دریاچه ارومیه، نزدیک گسلها و همچنین نواحی بدلندی مکانهای نامناسب جهت مکان گزینی سکونتگاهها بودند. لذا آلودگی و یا کاهش کیفیت منابع آب می تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم سلامتی انسان و امنیت غذایی او را به خطر اندازد. رودخانه اهر یکی از رودخانه های مهم دامنه های غربی سبلان می باشد و نقش موثری در سیراب سازی و تامین آب اراضی کشاورزی و شهرها و روستاهای در مسیر خود دارد.ولی در سال های اخیر این رودخانه دچار تغییراتی در میزان دبی و رواناب حوضه گردیده است. در این پژوهش به صورت موردی تغییرات درازمدت کیفیت آب رودخانه در ایستگاه اهر با استفاده از شاخص های(pH,Na، SO4، TDS) مورد بررسی و با استفاده از آزمون آماری من-کندال روندیابی گردیده است و سپس با استفاده از رابطه رگرسیون خطی هر سه شاخص تا سال 1400پیش بینی شده است .نتایج این بررسی ، نشان می دهد، هر سه شاخص در طول دوره چهل ساله مورد مطالعه، روند افزایشی داشته اند، که در نتیجه آن شاخص Na همچنان در منطقه خوب، شاخص SO4، در محدوده خوب و قابل قبول و شاخص TDS به محدوده نامناسب و بد برای مصرف انسان بر اساس آستانه های تعیین شده شولر رسیده است. بنابراین بر اساس نتایج و پیش بینی های انجام شده ، مواد جامد محلول در آب منطقه مورد مطالعه به شدت افزایش یافته ودرصورت تداوم وتشدید این روند منجر به آلودگی آب این رودخانه و مضر برای مصرف انسان می گردد .
تحلیل کیفی مکان گزینی کاربری های ورزشی نواحی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در این راستا پژوهش حاضر به تحلیل کیفی مکان گزینی کاربری های ورزشی شهر زاهدان با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه می پردازد. روش این تحقیق توصیفی- اسنادی و تحلیل محتوا بوده و اطلاعات مدنظر به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع-آوری شده است. داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از ماتریس های ارزیابی پنچ گانه (مجاورت، دسترسی، ایمنی، توپوگرافی و آسایس) و همچنین مدل وزن دهی Swara و رتبه بندی Mabac استفاده شده است. نتایج ماتریس های ارزیابی پنچ گانه (دسترسی، مجاورت، ایمنی، توپوگرافی و آسایش ) حاکی از آن می باشد که سالن های ورزشی از نظر ایمنی و مجاورت در حالت مناسبی قرار ندارند. که می توان به عدم وجود پیاده روهای امن برای افراد سالخورده و معلول، عدم وجود مراکز پلیس، عدم پیاده روهای امن و بی خطر، عدم ایمنی جاده ها و مناطق و عدم دسترسی به پارک ها و فضای سبز و همچنین مراکز مذهبی اشاره کرد. نتایج حاصل از مدل تصمیم گیری ماباک نشان می دهد که مجموعه ورزشی امام علی با مقدار 600/33- در رتبه اول، مجموعه ورزشی کوثر با 608/33- در رتبه دوم، سالن ورزشی معین با 641/33- در رتبه سوم، سالن ورزشی شهید کارگران با 642/33- در رتبه چهارم و مجموعه ورزشی شهید بهشتی با 17655/33- در رتبم پنجم قرار گرفته اند از طرفی دیگر سالن شیرآباد با 365/34- در رتبه بیستم و سالن کریم اباد با 428/34- در رتبه آخر قرار گرفته است. بنابراین با توجه به شاخص های ایمنی، مجاورت، دسترسی، آسایش بایستی به سالن های کریم اباد و شیراباد که در محدوده حاشیه نشین شهر هستند توجه ویژه ای شود.