مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سنندج
حوزه های تخصصی:
پیامدها و پسامدهای شیوع ویروس کرونا چنان گسترده است که بسیاری از اندیشمندان حوزه های علوم اجتماعی از شکل گیری جهانی متفاوت با ویژگی های متمایز با عنوان «دنیای پساکرونا» سخن به میان می آورند. چنین بیانی در حقیقت نشان از اهمیت مسئله و گستردگی میزان تأثیرگذاری آن بر جنبه ها و حوزه های مختلف زندگی بشری در اقصا نقاط این کره خاکی دارد. چنین پیامدهایی بدون تردید در مناطق حاشیه ای و کمتربرخوردار در مناطق مختلف جهان و از جمله ایران اثرات ماندگارتر و شدیدتری بر جای خواهد گذاشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی نحوه مواجهه و مقابله شهروندان نواحی حاشیه شهر سنندج، و ارزیابی اثرات سکونت در این مناطق بر راهکارها، راهبردها، امکانات و فرصت های شهروندان در مواجهه با مسائل اجتماعی، و در این مورد خاص، ویروس کرونا، تدوین شده است.پژوهش به روش نظریه زمینه ای انجام پذیرفته است و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه جمع آوری شدند، داده های به دست آمده با بهره گیری از نرم افزار "اطلس تی" تجزیه و تحلیل شدند. پس از انجام فرایند کدگذاری، و اخذ 56 کد و 5 مقوله اصلی، نهایتاً مقوله محوری با عنوان "زنجیره فقدان" به عنوان خروجی نحوه مواجهه و مؤلفه های پیرامونی شهروندان حاشیه نشین شهر سنندج با کروناویروس مطرح شد. همچنین، بر اساس مدل پارادایمی، مقوله زنجیره فقدان از شرایط عِلّی (علت و معلولی) همچون محرومیت اجتماعی و نابرابری اجتماعی نشئت گرفته است که خود با ظهور عوامل واسطه ای همچون فقدان مهارت و فقدان آگاهی و فقدان حمایت با شرایط زمینه ای چون رکود و تورم، بی اعتمادی، ناامیدی، افسردگی و عدم دسترسی به فضای مجازی به عنوان یک هسته مرکزی قابل شناسایی است. به صورت خلاصه، افراد حاشیه نشین قربانی شرایط اجتماعی و اقتصادی خود هستند و بیشتر از سایر افراد در دوران کرونا مورد هجمه مشکلات قرار می گیرند و این به آن معناست که کروناویروس برخلاف آنچه اشاره شده است، ویروسی "دموکرات" نیست و همه را به یکسان مورد هجوم و آسیب قرار نمی دهد.
ارزیابی یکپارچگی سیستم حمل و نقل شهر سنندج جهت دستیابی به حمل و نقل پایدار
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار در سیستم حمل و نقل با سه پیش فرض اقتصاد، اجتماع و محیط ارزیابی می شوند. امروزه شهر سنندج با مشکلاتی همچون سهم پایین استفاده از حمل و نقل عمومی، ازدحام ترافیکی مواجه بوده که ارائه راهبردهایی برای رشد آینده و تأمین توسعه پایدار ضروری به نظر می رسد. لذا «راهبرد حمل و نقل یکپارچه» با هدف هماهنگی خدمات جابجایی برای دستیابی به آرمان حمل و نقل پایدار پیشنهاد شده است. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و شیوه مطالعه توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی می باشد. نمونه گیری به روش کوکران و ابزار اندازه گیری پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت بوده که با نرم افزار تحلیلی (SPSS) مورد ارزیابی قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ و برابر 94 درصد محاسبه شده و مطلوب تلقی می شود. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف است. یافته ها نشان می دهد،سیاست های جاری مدیریت شهری سنندج از نظر معیارهای «راهبرد حمل و نقل یکپارچه»، مناسب نیست. اولویت بندی سیاست های یکپارچه سازی با محوریت توسعه حمل و نقل عمومی و به ترتیب شامل افزایش دسترسی و کارایی اتوبوسرانی در مناطق تقاضامند ، تخصیص بخشی از عواید عوارض شهرداری به حمل و نقل عمومی و ایجاد مسیرهای ویژه اتوبوس در کریدورهای پر تردد و بخش مرکزی شهر می باشند.
ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر با استفاده از فنSAW (نمونه موردی: مرکز شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. از طرفی در تحولات جدید شهرسازی جهان و رشد فزاینده توسعه شهری، مراکز شهری به علت قدمت و سابقه تاریخی، فرهنگی، کالبدی و ...، بیشتر از سایر نواحی شهری در معرض عوارض نامطلوب توسعه شهری قرار گرفتند، به گونه ای که این فرایند کاهش کیفیت محیط زندگی را در این مراکز موجب شده است. ازاین رو در پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت زندگی در مرکز شهر سنندج با استفاده از شاخص های کمی (عینی) و کیفی (ذهنی) پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی هست و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برداشت های میدانی و اسناد و مراجع کتابخانه ای و هم چنین برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و فن Saw و نرم افزارهای Spss، Excel و Arcgis استفاده شده است. در این مقاله با ارزیابی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی مرکز شهر در شش بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، ارتباطی، زیست محیطی و زیبایی شناختی، 58% از شاخص های مورد بررسی در وضعیت نامطلوب و تنها 12% از شاخص ها در وضعیت مطلوب قرار دارند که سهم بیشتر شاخص ها با وضعیت نامطلوب، مربوط به شاخص های عینی هست. هم چنین کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی عینی در مرکز شهر سنندج به جز در یک محله، باهم مطابقت ندارد، درنتیجه شرایط و موقعیت اقتصادی، اجتماعی و ... فرد با تصور خود فرد از زندگی اش، کاملاً متفاوت و حتی مغایر است.
شکل گیری و عملکرد مدرسه آلیانس اسرائیلیت سنندج و واکنش ها به آن (1328-1319ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
108 - 137
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی روند شکل گیری و عملکرد مدرسه آلیانس سنندج و واکنش های جماعت یهودیان و دستگاه های قدرت محلی به این موضوع. روش / رویکرد پژوهش: با روش توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: شعبه آلیانس اسرائیلیت سنندج درنتیجه عواملی چون ضعف نظام آموزش سنتی یهودیان، رقابت های فرهنگی یهودیان با مسیحیان، درخواست های مکرر یهودیان از آلیانس و درنهایت تلاش اتحاد جهانی یهود (آلیانس اسرائیلیت انیورسال) برای گسترش شعبه های ایالتی شکل گرفت. مدیریت آلیانس سنندج، علاوه بر آموزش، به مداخله در امور سیاسی یهودیان منطقه هم تمایل داشت؛ که این موضوع واکنش های متفاوتی را درپی داشت.
بررسی میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر از کیفیت سکونتی آن با رویکردی ویژه به شاخص های مسکن پایدار؛ نمونه موردی: مسکن مهر شهرک بهاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۰)
151 - 178
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: طی یک دهه گذشته طرح مسکن مهر در شهرهای مختلف ایران با هدف فراهم کردن سرپناه برای قشر ضعیف جامعه به اجرا درآمده است؛ اما بی اعتنایی به کیفیت های اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی (ابعاد چهارگانه مسکن پایدار) در این مسکن ها و نادیده انگاشتن نیازهای سکونتی ساکنان، سیاست و ماهیت این طرح را با معضلات زیادی همراه کرده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر شهرک بهاران واقع در شهر سنندج از کیفیت سکونتی انجام شده است. روش: به منظور دستیابی به اهداف و پاسخ پرسش های پژوهش، تحلیل های آماری گوناگونی به کار رفته است؛ به طوری که برای آزمودن نرمال بودن متغیرهای پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف[1]، برای بررسی سطح کلی رضایت ساکنان مسکن مهر از وضعیت سکونتی خود از آزمون واریانس، برای بررسی تأثیر شاخص های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی ساکنان بر انتخاب مسکن مهر به مثابه محل سکونت از آزمون رگرسیون، برای سنجش میزان همبستگی بین شاخص های مسکن مهر با مسکن پایدار از آزمون همبستگی پیرسون و برای بررسی وضعیت مساعدبودن یا نبودن محدوده پژوهش به لحاظ شاخص های مسکن پایدار از آزمون تی تک نمونه ای و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج: نتایج حاصل از تحلیل های آماری ابعاد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی، میزان کم رضایتمندی ساکنان را از این مجتمع ها نشان می دهد؛ بنابراین در صورتی که اقدامات لازم برای ارتقای کیفیت این مجتمع ها و پیرو آن بهبود کیفیت زندگی در آنها انجام نشود، شاهد کاهش حس تعلق و رضایت شهروندان خواهیم بود.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
143 - 166
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر، مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای مؤثر و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های فعالیتی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در کشورهای تحت توسعه تبدیل شده است؛ درهمین راستا تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار شهر سنندج، در چهار محله از چهار بافت موجود شهر سنندج انجام گرفته است. این پژوهش ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، برمبنای پارادایم پراگماتیسم و با فن پیمایشی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها برمبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، محله های شهر سنندج است که در آن به صورت هدفمند چهار محله (چهارباغ، صفری، تقتقان و زیباشهر) از نواحی و بافت های مختلف شهر سنندج انتخاب شد. به منظور انجام تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای، فریدمن، تعقیبی توکی، ضریب رگرسیون چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS، AMOS وARC GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که سطح مشارکت ساکنان شهر سنندج در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای با میانگین 39/2 در سطح ضعیف و پایینی بوده است؛ برهمین اساس بیشترین نوع مشارکت ساکنان در حوزه مشارکت مالی با میانگین 61/2 و کم ترین میزان مشارکت ساکنان نیز مربوط به مشارکت سیاسی با میانگین 63/1 بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 45% از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت محله ای) را تبیین کنند. از سوی دیگر، تکنیک معادلات ساختاری نشان داد که عامل آگاهی با بار عاملی 86/0 دارای بیشترین تأثیر و عامل احساس خوداثربخشی با بار عاملی 40/0 دارای کم ترین تأثیر بر میزان مشارکت ساکنان بوده اند.
تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی ایران (موردمطالعه: شهرهای سنندج و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای میانی زنجان و سنندج به نگارش درآمده تا، علاوه بر ارزیابی وضعیت این شهرها به لحاظ ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری، میزان اثرگذاری ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری آن ها را تعیین کند. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی با استفاده از تکنیک پرسش نامه بوده است؛ بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری یعنی نهادها(مسئولان) و مراجعه کنندگان(مردم) جمع آوری و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSSوLisrelاستفاده شده است. روش نمونه گیری نهادها غیرتصادفی وهدفمند ومردم به صورت تصادفی بوده است. براساس نتایج پژوهش، وضعیت ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهرهای زنجان وسنندج، براساس نظر هردو گروه، وضعیت قابل قبولی نیست؛ به گونه ای که، ازنظر مسئولان، شهرزنجان با ارزش عددی87 / 2 و سنندج با 91 / 2 و از نظر مردم زنجان با ارزش02 / 3 و سنندج با 82 / 2 از لحاظ ظرفیت نهادی در سطح کلی دروضعیت نامناسبی قرار گرفته اند؛ در این میان، در هر دوشهر، شاخص «سرمایه انسانی» بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و مؤلفه«توانایی نهادی» نیز در شهرهای زنجان(02 / 3) و سنندج(08 / 3) به عنوان مؤثرترین مؤلفه ظرفیت نهادی در رقابت پذیری شهری تعیین شده است. درنهایت، ارزیابی میزان تأثیرگذاری متغیر مستقل بر متغیروابسته درمدل معادلات ساختاری، علاوه بر تأیید معناداری رابطه دو متغیر، تأثیر ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری را درسطحی بالا با ارزش عددی98 / 11 پذیرفته که این امر نشان دهنده تأثیر «بسیار بالای ظرفیت نهادی بر رقابت پذیری شهری» است. بنابراین، برمبنای نتایج پژوهش حاضر، تأثیر بسیار بالای ظرفیت سازی در امورشهری به طور عام و رقابت پذیری شهری به طور خاص نمایان می شود.
تأثیرات پیوندهای روستا شهری با تأکید بر تحولات اقتصادی در نواحی پیراشهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های روستایی، به عنوان جزئی از نظام های جغرافیایی، همواره در ابعاد فضای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در حال تغییر و تحول اند. دانش جغرافیا روابط دوسویه شهر و روستا را براساس اصل علّیت تبیین می کند. پژوهش با هدف بررسی اثرات پیوند شهر و روستا با تاکید بر تحولات اقتصادی در نواحی پیراشهری سنندج می پردازد. روش توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری شامل11 روستای پیرامونی شهر سنندج با 8117 خانوار که حجم نمونه367 پرسشنامه ای براساس کوکران تهیه گردید. پرسشنامه در ابعاد اقتصادی و در طیف لیکرت با 9گویه شناسایی و ضریب آلفای کرونباخ 744/0 بدست آمد. برای صحت سوالات پرسشنامه (روایی) از دیدگاه و نظرات 15 نفر از متخصصان برنامه ریزی روستایی و رشته اقتصاد کشاورزی استفاده شده است. در تحلیل دادها از نرم افزاز SPSSشاخص های آماری گرایش به مرکز (میانگین، انحراف معیار، واریانس) و نرم افزار GIS برای ترسیم اثرات پیوندهای شهر و روستا استفاده شده است. نتایج نشان داد گرچه همه گویه ها دارای ضریب تاثیر مثبتی داشته اما چهار گویه جریان کالا و خدمات، بورس بازی زمین، اشتغازایی، سرمایه گذاری در بخش باغات و خانه دوم دارای ضریب تاثیر بیشتری داشته اند. نتایج نشان داد روستاهای باباریز، قلیان، دوشان و آساوله بیشترین تعاملات و پیوند با شهر سنندج داشته اند. نتایج نشان داد پیوند شهر و روستا و الحاق برخی روستاها با شهر سنندج در نتیجه توسعه فضایی-مکانی این شهر بوده است.
مدیریت کانون های جرم خیز سطح شهر سنندج با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) ، مطالعه موردی: جرایم مرتبط با سرقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
408 - 425
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طی دو دهه اخیر تحلیل جغرافیایی بزهکاری و سعی در علت شناسی عوامل فضایی بروز ناهنجاری های اجتماعی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS) و تکنیک های آماری و گرافیکی برای مقابله و پیشگیری در مدیریت انتظامی و امور پلیسی اهمیت یافته است. شناسایی عوامل محیطی و مکانی بروز جرم و سعی در از بین بردن این عوامل و یا کاهش اثرات آن، مهمترین راهکار پیشگیری از وقوع ناهنجاری ها شناخته شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی الگوی فضایی و عوامل موثر بر نحوه توزیع جرایم مربوط به سرقت در محدوده شهر سنندج و مدیریت علمی و ارائه راهکارهایی مناسب جهت کاهش و کنترل جرایم می باشد. جامعه آماری پژوهش جرایم مربوط به سرقت که در محدوده شهر سنندج که طی سال 1390 رخ داده، می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و فرماندهی انتظامی استان کردستان جمع آوری گردیده است. روش :روش تحقیق پژوهش توصیفی _ تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری و گرافیکی و بصورت ترکیبی از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نرم افزارهای جانبی crime analyses در محیط ArcGis استفاده شده است.یافته و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از پهنه های جرم خیز شهر سنندج در بافت مرکزی آن واقع شده اند در این میان میادین شهری، بازار، تقاطع ها و گره های شهری در کنار بافت های مسکونی و فضاهای تفریحی و گذران اوقات فراغت به ترتیب دارای بیشترین تعداد وقوع جرم سرقت می باشند. استفاده از سیاست های کنترلی از قبیل اولویت بخشی به راهبردهای پیشگیرانه به همراه مشارکت دادن سایر ارگان های دخیل در مدیریت شهری و مردم و با کمک از فناوری های نو در مقوله پیشگیری از جرم توسط نیروی انتطامی و آسیب شناسی فضاهای کالبدی و سعی در از بین بردن آنها می تواند در کاهش آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم موثر باشد.
نقش و تاثیر آیات قرآنی بر آرایه پردازی در معماری مسجد، نمونه موردی:مسجد - مدرسه دارالاحسان (مسجد جامع )سنندج
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
86 - 97
حوزه های تخصصی:
مسجد–مدرسه دارالاحسان در شهر سنندج قرار دارد. دارای دو بخش مسجد و مدرسه است. این بنا در دوره قاجار و از سال 1226 تا 1232 ه .ق. ساخت آن به درازا کشیده است. یکی ویژگی های بارز این بنا استفاده گسترده از آیات قرآنی در نماهای بیرونی و داخلی آن است. با اینکه در نگاه نخست به نظر می رسد که مهم ترین آرایه های آن کاشی کاری باشد، ولی در تمامی بخش های کاشی کاری آیات قرآنی بکار برده شده است. از آیات قرآنی علاوه بر آراستن دیوارهای داخل و بیرون مسجد و مدرسه، بر روی سرستون های شبستان اصلی هم به عنوان نگاره و آرایه استفاده شده است. پرسش های اساسی این نوشته؛ آیات قرآنی استقاده شده چه تناسبی با اهداف بانی داشته است؟ پرسش دوم، هدف بانی در نگارش آیات قرانی این بنا آیا در رقابت با حکام بیگانه بوده است؟ در این بنا بسیاری از سوره های کوتاه و پایانی قرآن بر روی سرستون ها با کاشی نوشته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که این شیوه استفاده گسترده از آیات قرآنی در مسجد بی تأثیر از رقابت با حکام و کارگزاران عثمانی در همسایگی آنها نبوده است. چون والی کردستان این بنا را به جای مسجد–مدرسه ای ساخت که حکام عثمانی در زمان تسخیر سنندج ساخته بودند. این بنا علاوه بر اینکه مرکزی عبادی بود، یک مرکز مهم آموزشی در استان کردستان هم محسوب می شد. تا پیش از ساخت این بنا آموزش ها در مدارس قلمرو عثمانی انجام می شد، اما پس از ساخت این مسجد-مدرسه آموزش های تکمیلی مذهب شافعی در آن انجام می شد. با ساخت این بنا و تاکید ویژه در استفاده از آیات قرآنی در آن علاوه بر تاکید، نشان دهنده توجه به داشته های سرزمینی در این مقطع تاریخی است.
آینده پژوهی تقاضای مسکن در شرکت های تعاونی مسکن در ایران (مطالعه موردی: مسکن کارمندی و کارگری شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله مسکن یکی از بخش های پیشرو در هر اقتصادی است که توجه به آن علاوه بر تأثیرات ژرف اجتماعی، فرهنگی، به لحاظ اقتصادی نیز حائز اهمیت بوده وهمانند موتور رشد و توسعه عمل می کند. این بخش با ایجاد رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در بخش ساختمان و بخش های وابسته، از طریق تاثیر بر مخارج مصرفی و سرمایه گذاری تغییرات در تولید ناخالص داخلی و نوسانات اقتصادی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. در این راستا، تعاونی های مسکن هم از مؤلفه های سیاست های مسکن اجتماعی به شمار می روند و در بعضی از کشورهای صنعتی در بهبود و ارتقاء وضعیت مسکن موفق بوده اند، اما در کشورهای در حال توسعه، تعاونی ها نقش مهمی در بخش مسکن ایفا نمی کنند. بنابراین، این پژوهش حاضر با هدف شناخت آینده های محتمل و مطلوب پیش روی تقاضای مسکن از طریق شرکت های تعاونی مسکن کارمندی و کارگری در شهر سنندج انجام گرفته است. روش این پژوهش برحسب هدف گذاری کاربردی و برحسب نوع، توصیفی- اکتشافی است. جمع آوری اطلاعات و داده ها با استفاده از روش پایش محیطی و تکنیک دلفی انجام شده و نمونه گیری به شیوه غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در نهایت دو عدم قطعیت کلیدی شناسایی و به صورت ماتریس چهار سناریو (سناریو بهشت تعاونی، سناریو فرصت سوزی، سناریو بازار کساد، سناریو چراغ نیم سوز) برای وضعیت تقاضای مسکن از طریق شرکت های تعاونی مسکن کارمندی و کارگری شهر سنندج در آینده تقریبا نه ساله قابل فرض و تصور است.
تفاوت های فضایی در طرد اجتماعی - اقتصادی گروه های فرهنگی و قومی با تاکید بر جنسیت (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران به موازات رشد شهرنشینی، گسترش محلات فقیرنشین بویژه سکونتگاه های غیررسمی از پدیده های فراگیر شهر معاصر بوده است. یکی از دلایل حاشیه نشینی طرد فرهنگی و قومی است. طرد اجتماعی پدیده ای چند جنبه ای است و فراتر از ابعاد مادی و کمبودهای اقتصادی، بر دامنه ی متنوعی از محرومیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد. در همین رابطه، جنسیت یک ی از مقولات بسیار مهم ی است که باعث ایج اد قش ربندی در کلی ه ی جوام ع می ش ود. نابراب ری جنس یتی، واقعیت ی اجتماع ی در سراسر تاریخ بش ر بوده اس ت. با توجه به اینکه نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند، این پژوهش، هدف خود را بررسی تفاوت های فضایی در طرد اجتماعی – اقتصادی گروه های حاشیه ای فرهنگی و قومی در شهر سنندج با تاکید بر جنسیت قرار داده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی بوده و نوع آن کاربردی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی و پرسشنامه ای است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از جمعیت 260000 نفری حاشیه نشین شهر سنندج، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران برای پرسشگری انتخاب شدند. داده های بدست آمده از طریق نرم افزار SPSS تجزیه تحلیل شدند. از طریق آزمون رگرسیون چندمتغیره مشخص شد در هر دو جنبه ی دسترسی به منابع و طرد / ادغام اجتماعی، عوامل اقتصادی به ترتیب با ارزش عددی «498/0 و 568/0» بیشترین تاثیر را در طرد اجتماعی – اقتصادی افراد داشته اند. همچنین از طریق آزمون t-test مستقل مشخص شد که در زمینه دسترسی به منابع، عوامل اقتصادی و خدمات اجتماعی ضعیف، به ترتیب با ارزش عددی «166/43 و 647/41» و در جنبه ی طرد / ادغام اجتماعی، عوامل اقتصادی و آسیب های اجتماعی، به ترتیب با ارزش عددی «706/49 و 123/47» بیشترین تاثیر را در طرد اجتماعی – اقتصادی زنان داشته اند.
بررسی اثرهای تصویر ذهنی مارک تجاری سبز بر ارزش ویژه مارک تجاری سبز (مورد مطالعه: مشتریان نمایندگی های لوازم خانگی و مشتریان لوازم خانگی فروشگاه های زنجیره ای شهرستان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
555 - 574
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی اثرهای تصویر ذهنی مارک تجاری سبز بر ارزش ویژه مارک تجاری سبز در مشتریان نمایندگی های لوازم خانگی و لوازم خانگی فروشگاه های زنجیره ای شهرستان سنندج است. متغیرهای پژوهش برگرفته از مطالعه یوشان چن (2010) است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامه ای حاوی 24 شاخص که به تأیید خبرگان رسید، استفاده شده است. این پژوهش از نظر روش اجرا از نوع پژوهش های توصیفی از شاخه همبستگی است. نمونه گیری به روش تصادفی در دسترس انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان نمایندگی های لوازم خانگی و لوازم خانگی فروشگاه های زنجیره ای شهرستان سنندج است که 384 نفر از آنها برای نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد تصویر ذهنی مارک تجاری سبز بر متغیرهای رضایت سبز، اعتماد سبز و ارزش ویژه مارک تجاری سبز اثر مستقیم و معناداری می گذارد. متغیرهای رضایت سبز و اعتماد سبز بر ارزش ویژه مارک تجاری سبز نیز اثر مستقیمی دارند. نام تجاری سامسونگ در تصویر ذهنی مارک تجاری سبز بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داد.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر تعلق مکانی در بافت های شهری (مطالعه موردی: بافت های قدیم، میانی، جدید و حاشیه ای شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ایجاد زمینه های دلبستگی به مکان وتقویت مؤلفه های مؤثر بر آن به ضرورت موضوع دلبستگی به مکان و شناخت عوامل تقویت کننده آن می افزاید. تحقیق حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای دلبستگی به مکان در سه مقیاس خانه، محله و شهر در بافت های شهر سنندج انجام شده است، دارای هدف کاربردی و ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، 321 نفر از ساکنین بافت های چهارگانه سنندج است. دلبستگی به مکان و ابعاد آن، متغیر وابسته و عوامل دلبستگی به مکان و مقیاس مکان به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شده اند. جهت بررسی مقایسه ای محدوده-های پژوهش در سه سطح از آزمون های پس از تجربه به کمک آزمون توکی؛ برای ارزیابی اثرگذاری عوامل کالبدی، اجتماعی و فردی بر دلبستگی به مکان؛ و همچنین دلبستگی به مکان در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از میان متغیر های بعد روانشناسی، عناصر عاطفی، شناختی و رفتاری دلبستگی، عوامل کالبدی و اجتماعی و متغیر های مستقل ویژگی های فردی رابطه معناداری با متغیر وابسته دلبستگی به مکان دارند. بررسی نتایج و مقایسه عوامل دلبستگی در بین چهار محدوده نشان می دهد که محله بافت حاشیه با کمترین میزان دلبستگی به محله، از میان ابعاد دلبستگی، بعد عاطفی و ازمیان عوامل دلبستگی، عامل کالبدی نقش مؤثرتری بر دلبستگی به محله دارد، که لازم است در طرح های آتی به آنها توجه ویژه ای مبدول شود، تا بتوان دلبستگی ساکنین به محله را ارتقا بخشید و از مهاجرت ساکنان به خارج محله جلوگیری نمود.
تحلیل و ارزیابی رابطه حکمروایی خوب شهری و کیفیت زندگی (مورد: محلات شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن تاکید بر جنبه کاربردی آن به تحلیل و ارزیابی رابطه بین حکمروایی و کیفیت زندگی بپردازد. روش جمع آوری اطلاعات بر اساس فن پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن توسط اساتید گروه شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج و دانشگاه کردستان مورد تایید گرفته است و پایایی آن بر اساس روش آلفای کرونباخ در در دامنه 0.88 تا .094 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استباطی (رگرسیون خطی و همبستگی و تحلیل عامل تاییدی) و معادلات ساختاری در liserel بهره گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده است که از نظر آماری، یک همبستگی معنادار بین دو بعد وجود دارد و نتایج معادلات ساختاری نشان داد که میزان تاثیرات حکمروایی بر کیفیت زندگی برابر با 0.42 است که نشان دهنده تاثیرگذاری 42 درصد حکمروایی در تبیین کیفیت زندگی است. همچنین مقادیر بارهای عاملی نشان از تاثیرگذاری بالای شاخص ها و ابعاد در ایجاد روابط بین متغیرها دارد. این مورد به ویژه در ارتباط با ابعاد محیطی و آموزشی نمود بیشتری پیدا می کند و نتایج برازندگی 0.04 است که این بیانگر مطلوبیت مدل به کار گرفته در پژوهش است.
مطالعه تطبیقی در بازارهای سنتی با تأکید بر مؤلفه های اجتماعی-اقتصادی (نمونه موردی: بازارهای سنندج و سلیمانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲-۲ (پیاپی ۳۸)
1071 - 1087
حوزه های تخصصی:
وجود بازار در شهرها بیانگر ارزش، رشد و موفقیت است و رابطه آن با جمعیت و بافت شهری و عکس العمل آن در مقابل مشکلات اجتماعی قابل توجه است. بازار همیشه با زندگی روزمره مردم ارتباط مستقیم دارد و محور جاذبه اجتماعی و اقتصادی به صورت ضمانت اقتصادی محسوب می شود. به هر حال نقش و جایگاه بازار در شهر و جامعه اسلامی کاملا تعریف شده و به عنوان هویتی شناخته شده در جهان مطرح است. از این رو، اهمیت این پژوهش، ناشی از واجد ارزش بودن بافت بازارهای سنندج و سلیمانیه از لحاظ شهرسازی، معمد به ازای یک واحد تغییر در حس تعلق، میزان حس مکان به میزان 0.593 واحد تغییر خواهد یافت. بیشترین میانگین مربوط به مؤلفه روابط اجتماعی در بازار سنندج است که میانگین برای این مؤلفه برابر با 3.53 و همچنین کمترین مقدار میانگین مربوط به مؤلفه حس تعلق برابر با 1.2 است. همچنین در آزمونT برای مؤلفه های اجتماعی اقتصادی نش ان می دهد که اختلاف میانگین شاخصها در حد پایین و بالا منفی بوده که نشان م ی ده د مق دار می انگین بدست آمده از مقدار آزمون کوچکتر می باشد.(0.05>P ).
تبیین نقش زمینه و معماری سازمانی بر توسعه دوسوتوانی فردی در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین نقش زمینه و معماری سازمانی در توسعه دوسوتوانی فردی در شرکت های دانش بنیان فعال در شهر سنندج در سال 1398 است. ازنظر روش شناسی، پژوهش حاضر از نوع پیمایشی - کاربردی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی- زمینه یابی است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی 303 نفر مدیران ارشد و کارشناسان شرکت های دانش بنیان فعال مستقر در پارک علم و فناوری شهر سنندج است. حجم نمونه با توجه به محدود بودن جامعه، برحسب فرمول کوکران برابر با 170 نفر محاسبه و اِعمال شد. داده های موردنیاز از طریق ترکیب و تجمیع چندین پرسشنامه استاندارد با ملحوظ کردن اصلاحات صوری جمع آوری شده است. اعتبار محتوای عوامل احصاء شده با نظر خبرگان و سپس اعتبار سازه آزمون با استفاده از روش های تحلیل عاملی تأیید شد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بیان گر تأیید تمامی فرضیه های پژوهش و تأثیر مثبت و معنی داری زمینه و معماری سازمانی بر توسعه دوسوتوانی فردی در جامعه آماری موردمطالعه است.
کاربرد مدل تاکسونومی عددی در تحلیل سطوح توسعه یافتگی نواحی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه، فرایندی پیچیده و چند بعدی جهت بهبودکیفیت زندگی افراد جامعه است که مستلزم تغییر در ساختار اجتماعی-فرهنگی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر و برقراری عدالت اجتماعی و پایداری محیط است. در دنیای کنونی به دلایل نظری و تجربی، نمی توان تنها شاخص های اقتصادی را معرف شرایط توسعه دانست لذا برای شناسایی و تعریف وضع توسعه هر کشور یا منطقه باید به شاخص های دیگری چون شاخص های انسانی، بهداشتی، آموزشی، جمعیتی و فرهنگی - اجتماعی روی آورده تا در کنار شاخص های اقتصادی بتوانند معرف صحیحی برای سنجش درجه توسعه باشند. به کارگیری معیارها و روش های کمی جهت سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی نواحی از طرفی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و از طرفی دیگر معیاری جهت تلاش در راستای کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آنها محسوب می گردد. بدین منظورتحقیق حاضر قصد دارد تا با بررسی و تحلیل مجموعه ای از شاخص های توسعه در قالب معیارهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی درمناطق شهری سنندج اقدام به سطح بندی درجه توسعه یافتگی مناطق شهری سنندج نمایید تا بدین شیوه مشکلات و کمبودهای هر منطقه را شناسایی و با اولویت دهی به مناطق در خصوص تخصیص و توزیع منابع و امکانات شهری براساس شاخص های مورد بررسی گامی در جهت ایجاد توسعه متعادل مناطق بردارد. در این راستا شاخص های مورد مطالعه پس از بررسی وضع موجود، با استفاده از مدل تاکسونومی عددی و نرم افزار ArcGis به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی نواحی شهر سنندج مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحلیل بیانگر آنست که در مجموع با وجود سطح نسبتاً پایین توسعه برای نواحی شهر سنندج، از بین نواحی در مقایسه با هم 9.5 درصد نواحی شهر سنندج (نواحی:14 و 18) در سطح اول توسعه (برخوردار)،23.8 درصد نواحی شهر (نواحی:19،15،11،16 و 14 ب) در سطح دوم توسعه (نسبتاًبرخوردار)،23.8 درصد نواحی شهر (نواحی:12،7،17،13 و 1) در سطح سوم توسعه (متوسط)،14.3 درصد نواحی شهر (نواحی: 10،9 و 8) در سطح چهارم توسعه (محروم) و 28.6 درصد نواحی شهر (نواحی:5،4،3،2،4 ب و 6) در سطح پنجم توسعه (کاملاً محروم) واقع شده اند.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری فرهنگی شهر سنندج با بهره گیری از تکنیک Meta- Sowt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری که به عنوان یکی از مهمترین راه های توسعه و رشد اقتصادی در جهان به شمار می رود، در ایران به دلایل فراوان هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. در این میان، شهر سنندج علی رغم جاذبه های کم نظیر گردشگری فرهنگی ، نتوانسته است هماهنگ با این قابلیت های بسیار بالا، صنعت گردشگری خود را متحول سازد.. این پژوهش با هدف توسعه ی راهبردی گردشگری فرهنگی شهر سنندج برای نخستین بار مدل راهبردی Meta-Sowt را در مطالعات گردشگری فرهنگی معرفی کرده است. متاسوات بر مبنای تئوری مبتنی بر منابع می باشد. این تئوری بر این باور است که منابع و قابلیت های منحصر به فرد، عامل اصلی مزیت رقابتی مستمر و پایدار را شکل می دهند. بر این اساس مقاصد گردشگری فرهنگی می توانند با برنامه ریزی راهبردی و شناخت منابع فرهنگی نسبت به رقبا، مزیت های رقابتی پایدار را شناسایی نمایند. در این پژوهش گردشگری فرهنگی شهر سنندج در دو سطح ملی و منطقه ای در رقابت با مقصدهای رقیب، مورد بررسی قرار گرفت. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. ابزار پژوهش پرسشنامه مبتنی بر تکنیک متا سوات می باشد که با نظر خواهی از 80 متخصص داده های پژوهش گرد آوری شد .نتایج پژوهش نشان داد، مهم ترین رقیب ملی گردشگری فرهنگی شهر سنندج، شهر شیراز و مهم ترین رقیب منطقه ای شهر همدان می باشد. مهم ترین منبع گردشگری شهر سنندج موسیقی و پوشاک سنتی است. در بین عوامل خارجی افزایش انگیزه سرمایه گذاری دارای بالاترین ضرورت و قدرت است، امنیتی بودن منطقه دارای ضرورت بالا و قدرت متوسط است، تنوع و غنا بخشیدن به اقتصاد محلی، ایجاد تعادل منطقه ای و توجه بیشتر شهر و شورای شهر دارای قدرت بالا و ضرورت کمی هستند.
ردیابی منابع گرد و غبار سطوح مختلف جو سنندج با استفاده از مدل HYSPLIT به منظور مدیریت مخاطرات محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور ردیابی گرد و غبار در سنندج، ابتدا رخدادهای توفان گرد و غبار در دوره آماری 24 ساله (2013-1990 میلادی) از داده های هواشناسی استخراج و به صورت آماری بررسی شد. در ادامه، یک رخداد گرد و غبار که در نیمه گرم سال اتفاق افتاده و به مدت 10 روز طول کشیده بود انتخاب و با استفاده از مدل HYSPLIT ذرات غبار در اتمسفر ردیابی شد. سپس به منظور واکاوی رخداد توفان های گرد و غبار در سنندج به صورت کلان مقیاس از علم همدید و به صورت میان مقیاس از علم دینامیک بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که تعداد توفان های گرد و غبار در سنندج سیر صعودی داشته و هرساله بر تعداد این رخدادها افزوده می شود؛ اوج آن ها در فصل بهار و تابستان بوده و در خردادماه بیش ترین توفان اتفاق افتاده است. خروجی های مدل HYSPLIT نشان داد که در توفان گرد و غبار، ذرات غبار از سمت بیابان های سوریه و شمال عراق وارد اتمسفر سنندج شده اند و صحرای عربستان نقشی در آن نداشته و هم چنین ذرات غبار در سطوح 500، 1000 و 1500 از یک مسیر و آن هم از سمت سوریه و شمال عراق وارد سنندج شده است. بررسی نقشه های تراز 700 ژئوپتاسیل متر و فشار سطح زمین نشان داد صعود ترازهای میانی جو به ارتفاعات بالاتر باعث تشکیل پشته در عرض های پایین جغرافیایی شده و اتمسفر ایران، سوریه و عراق در سیطره پرفشار جنب حاره بوده که این شرایط موجب تشکیل سیستم کم فشار حرارتی سطوح پایین اتمسفر شده و موجب صعود هوا شد.