مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سنندج
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
28 - 48
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری با هدف کاهش آسیب پذیری، ناگزیر از شناخت نحوه و علل آسیب پذیری هر یک از عناصر کالبدی شهر است. در این راستا، ارزیابی و تحلیل معیارهای حمل ونقل ﺟﻬﺖ کاهش آسیب پذیری شبکه ارتباطی و به ویژه معابر شهری، به عنوان یکی از عناصر کالبدی شهر، از اهمیت ویژ های برخوردار است.این پژوهش به روش تحلیلی- کاربردی، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺒﮑﻪ ای (ANP-SWOT) به تحلیل معیار های حمل ونقل پرداخته شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی و تحلیل معیارهای حمل ونقل ﺟﻬﺖ کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله، تشخیص و تفکیک عوامل اثرگذار بر آسیب پذیری در ﺷﺒﮑﻪ معابر ﺷﻬﺮی بافت مرکزی سنندج است. معیار های حمل ونقل که در این پژوهش از انها استفاده شده است عبارتند؛ کاربری اراضی شهری، مصالح وکیفیت ابنیه، فاصله شبکه معابر از گسل ، سلسله مراتب معابر، بهینه کردن ظرفیت معابر، دوری ونزدیکی معابر به مراکز درمانی. نتایج نهایی حاکی از این است که، معیار سلسله مراتب معابر با رتبه(1)دارای بیشترین اهمیت و مصالح وکیفیت ابنیه با اولویت(6) دارای کمترین مقدار اهمیت می باشد.
تبیین و تحلیل راهکارهای افزایش مشارکت مردمی در ساماندهی و نوسازی بافت فرسوده با رویکرد سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
49 - 62
حوزه های تخصصی:
برای جلب مشارکت مردم و تقویت سرمایه اجتماعی دربرنامه های شهری نیازمند ایجاد نظام برنامه ریزی مشارکتی خواهیم بود. به بیان دیگر، تنها در صورت مشارکت مردم است که برنامه هاواقدامات براساس نیازهای واقعی مردم برنامه ریزی خواهد شد؛ وچون به وسیله خود مردم طراحی شده است، پایدار خواهد ماند، دست یابی به این مهم نیازمند ارزیابی راهبردهای سرمایه اجتماعی مشارکت مردمی درنوسازی بافت فرسوده می باشد. بافت فرسوده شهر سنندج در بخش مرکزی این شهر با در برداشتن عناصر تاریخی فراوان و حضور راسته های اصلی فعالیت و بازار در درون خود به عنوان قلب تپنده این شهر کانون توجه برنامه های ساماندهی و نوسازی بافت فرسوده است. هدف اصلی این پژوهش،تحلیل راهبردهای مشارکت مردمی درنوسازی بافت فرسوده بارویکرد سرمایه اجتماعی خواهد بود.روش این پژوهش توصیفی، تحلیلی بر اساس نوع داده هاو متغیرها، کیفی است. جامعه آماری، شامل 385 نفر از شهروندان و ساکنان به صورت تصادفی بوده اند و داده های جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه وارد نرم افزارSpss گردید.سپس با استفاده از آزمون های آماریT تک نمونه ای و همبستگی پیرسون جهت تجزیه و تحلیل سوالات وفرضیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. لذا در بررسی فرضیه های پژوهش به این نتایج م ی ت وان رسیدکه الگوی ترکیبی مشارکت گرا و کارکردگ را با توجه مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تمایل ساکنین به مشارکت، تمایل گروه های سرمایه گذار به مشارکت، تمایل به ادامه سکونت، میزان ماندگاری داری اهمیت بوده ودرواقع ش اخص ه ای ک ارکرد گرای ی و مشارکت مردمی توجیه پذیری می کند.
تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردمی درباززنده سازی بافت شهری با رویکرد توسعه گردشگری (نمونه موردی سنندج)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
63 - 78
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش فضاهای باز جمعی و ایجاد مراکز فراغتی به ویژه فضاهای گردشگری به یکی از اهداف برنامه ریزی فراغت تبدیل شده است که علاوه بر تامین اهداف اقتصادی و زیست محیطی، نقش موثری در تعادل بخشی به گذران فراغت و تامین سلامت جسمی و روانی جوامع دارد. تولد مفاهیمی همچون توسعه توریسم بیانگر شکل گیری تقاضای جدیدی از سوی گردشگران است که برای غنی تر کردن فرهنگ اجتماعی فردی خود پای در راه سفر و مکاشفه در سایر فرهنگ ها می گذارند. این امر واقعیت"اجتماعی"به عنوان مولفه ای اصلی و مهم در برنامه ریزی شهری را بیان می کند. واز سوی دیگر مشارکت در باززنده سازی مبتنی بر توسعه گردشگری رویکردی نوین به بازآفرینی شهری است. در این پژوهش به بررسی نقش مشارکت مردمی در باززنده سازی و توسعه گردشگری برای ارتقاء صنعت گردشگری بافت مرکزی شهر سنندج پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش تحلیلی و توصیفی بوده و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل SWOT-AHP مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد، معیار تنوع و سرزندگی اجتماعی، و زیر معیار های پژوهش، خدمات و تسهیلات رفاهی، پویایی زندگی محلی و بومی، گردشگری پذیری، حفظ کاراکتر اجتماعی و بومی، دارایی های اجتماعی بیشترین تاثیر را در مشارکت مردمی دارا می باشد.
مقایسه مدل های لاجیت و شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی میزان مراجعه کنندگان بیماری آسم در ارتباط با پارامترهای اقلیمی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۱
45-66
حوزه های تخصصی:
یش بینی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان ها در ارتباط با پارامترهای اقلیمی از موضوعات قابل بحت و تأمل است که با تغییرات اقلیمی و گسترش شهرنشینی و آلودگی هوا در دهه های اخیر دامن گیر بسیاری از جوامع بشری شده است. استفاده از مدل های پیش بینی می تواند بعنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و کنترل بیماری ها، کاهش مرگ و میر و برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد که در این پژوهش دو مدل شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون لوجستیک (لاجیت) به عنوان ابزاری کارآمد در پیش بینی فرآیندهای غیرخطی و پیچیده جهت پیش بینی میزان مراجعه کنندگان بیماری آسم در شهر سنندج در ارتباط با پارامترهای اقلیمی مورد بررسی قرار گرفت. داده های مورد بررسی در بازه زمانی 8 ساله (2008-2001) از ایستگاه هواشناسی سینوپتیک سنندج و بیمارستان های توحید و بعثت در سطح شهر سنندج اخذ گردید. سپس، پارامترهای اقلیمی به عنوان ورودی و میزان مراجعه کنندگان بیماری آسم بعنوان خروجی مدل ها در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که مدل شبکه عصبی با ورود پارامترهای متوسط فشار QFE و میانگین های حداقل و حداکثر دمای ماهانه و همچنین میانگین دمای ماهانه با دقت قابل قبولی میزان مراجعه کنندگان بیماری آسم را پیش بینی می کند به طوری که ضریب همبستگی داده های واقعی و پیش بینی شده برابر با 99/0 است که در سطح 01/0 معنی دار هستند. پارامترهای ورودی در روش لاجیت نیز نشان می دهد که میزان مراجعه کنندگان بیماری آسم از پارامترهای میانگین حداقل دما، متوسط فشار QFF و متوسط سرعت باد (نات) تأثیر می پذیرند. نسبت لگاریتمی هر کدام از پارامترهای فوق بر روی تعداد مراجعه کننده به ترتیب با ضریب بتای 517/0-، 734/0- و 977/0- معنی دارند و از میان پارامترهای اقلیمی نیز عنصر باد به مراتب بیشتر از سایر پارامترها بر روی میزان تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان تأثیر گذار است. در مجموع از بین دو مدل غیرخطی مورد بررسی، مدل شبکه عصبی مصنوعی، قابلیت و دقت بیشتری را نسبت به مدل لاجیت نشان داد.
بررسی شیوع نافرمانی مقابله ای در بین دانش آموزان ابتدائی شهرستان سنندج و عوامل مرتبط با آن در سال 1393
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای شامل کودکانی است که در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه، منفی گرا، دارای رفتار خصمانه، دمدمی مزاج و نسبت به مراجع قدرت نافرمان هستند. با توجه به دشواری تغییر الگوی رفتاری در بزرگ سالی، تشخیص زود هنگام آن ها می تواند سبب پیشگیری از خطرات بالقوه آن در آینده شود. هدف: تعیین شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده و جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. تعداد نمونه براساس جدول مورگان ۳۷۷ نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. دانش آموزانی که اختلالات روان پزشکی دیگر داشتند و یا رضایت آگاهانه ندادند از مطالعه حذف شدند. ابزار موردمطالعه شامل پرسشنامه استاندارد علائم مرضی کودکان استفاده شد. این پرسشنامه، دارای دو چک لیست والد و معلم است. برای آنالیز داده ها از T-test و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها : از تعداد ۳۷۷ دانش آموز موردمطالعه ۶۲/۶ درصد پسر و ۳۷/۴ درصد دختر بودند. نتایج مطالعه نشان داد شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای در جمعیت موردمطالعه ۲/۹ درصد بود. بین اختلال نافرمانی با سن (۰/۸= P ) و تحصیلات پدر (۰/۱۴ P ≥ ) در افراد مورد مطالعه رابطه معنی دار آماری مشاهده نشد. درحالی که بین تحصیلات مادر و اختلال نافرمانی افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۰۱> P ). نتیجه گیری : با توجه به شیوع ۲/۹ درصدی این اختلال و اهمیت آن در شکل گیری شخصیت و رفتار کودکان، برنامه ریزی در جهت کاهش خطرات ناشی از آن و همچنین عوامل به وجود آورنده آن، ضروری به نظر می رسد.
اثرات اقتصادی-اجتماعی صنایع روستایی( صنایع دستی و مشاغل خانگی) برتوسعه روستایی مورد: روستاهای شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
81-103
حوزه های تخصصی:
مقاله به بحث درباره نقش صنایع روستایی بر توسعه اقتصادی و اشتغال زایی جامعه روستایی شهرستان سنندج در راستای برنامه ششم توسعه کشور می پردازد. توسعه پایدار روستایی فرآیندی چند بعدی است که موضوع آن بر بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی اقشار آسیب پذیر جامعه روستایی تاکید دارد. راهبردهای متفاوت اقتصادی جهت ارتقاء سطح کیفیت زندگی روستائیان وجود دارد، یکی ازآن ها راهبرد توسعه صنایع روستایی است که از این طریق نه تنها بستر اشتغال زایی فراهم می گردد بلکه به عنوان منبع درامدی برای روستائیان محسوب می گردد. پژوهش توصیفی- تحلیلی و میدانی است، جامعه آماری شامل9آبادی شهرستان سنندج که 115خانوار به فعالیت صنایع روستایی اشتغال دارند. پرسشنامه ای در ابعاد اقتصادی و اجتماعی با 42متغیر تکمیل و از طریق نرم افزار Spss21 مورد تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل، از روش میانگین،انحراف معیار و ضریب تغییرات استفاده شد. برای تبیین ضریب تاثیر متغیرها، شاخص ها را به سه گروه تاثیر زیاد،متوسط و کم تقسیم بندی و براساس روش میانگین متغیرها رتبه بندی شدند. یافته ها نشان داد بین توسعه صنایع روستایی و توسعه اقتصادی و اشتغال زایی خانوارهای روستایی رابطه معنی داری وجود دارد. به طوری که توسعه صنایع روستایی موجب افزایش سطح درآمد، اشتغال زایی و کاهش سطح بیکاری در روستاهای مورد نظر شده است. بیشترین تاثیر توسعه صنایع روستایی مربوط به شاخص اقتصادی با ضریب تاثیر زیاد01/54 درشاخص اجتماعی ضریب تاثیرزیاد برابر با 12/45 درصد بوده است. بنابراین راهبرد توسعه صنایع روستایی ضمن توسعه اقتصاد محلی از طریق اشتغال زایی و درآمد زایی، می تواند به عنوان یک راهبرد توسعه ای برای تحرک اقتصاد روستا تلقی گردد.
بازطراحی فضاهای جمعی و خصوصی مسکن در ساختار شهر ایرانی - اسلامی مطالعه موردی مجتمع بهارستان 2 سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
36-47
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر به بازطراحی فضاهای جمعی و خصوصی مجتمع بهارستان 2 سنندج با رویکرد ارتقاء سامت اجتماعی در از کوچک و دلگیر » مجتمع بهارستان « ساختار شهر ایرانی - اسامی می پردازد. مطالعات بیانگر آن است که اغلب سکنه بودن فضاها، نادیده انگاری تباینات فرهنگی و اجتماعی و در نتیجه تجانس و همگرائی کم فضاهای خصوصی و عمومی ناراضی هستند. از این رو،کاهش نسبی مشکلات، ارتقاء زیست اجتماعی سا کنین و طبعاً افزایش سازگاری با رویکرد طراحی معماری هدف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. مطالعه موجود به روش پیمایشی انجام گرفت و 30 خانوار به عنوان افراد نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. عاوه بر پرسشنامه، بررسی مدارک، نقشه ها و برقراری جلسات نقد با تعدادی از سا کنین ساختمان از ابزارهای دیگر روش مطالعه بود. پس از تبیین دقیق مسائل و مشکلات، با استفاده از نقشه های دو بعدی، گزینه های مختلف ارائه و پس از بحث و بررسی و برگزاری جلسات متعدد، گزینه نهائی در چارچوب شهر ایرانی-اسامی انتخاب شد و در نهایت نسبت به طراحی جزئیات فضاها اقدام گردید. به عنوان نتیجه بر این نکته تأ کید شد که لازمه طراحی و معماری سالم توجه خاص به نیازها، خواسته ها، الگوهای اجتماعی و عمومی سا کنین به عنوان صاحبان اصلی مجتمع مسکونی می باشد. طبیعی است که با گفتگو و ایجاد تفاهم و برجسته نمودن مشترکات می توان به سهم خود به توسعه جامعه ایرانی-اسامی کمک نمود.
بازآفرینی پایدار سکونتگاه های فرودست شهری با رهیافت نوین آینده نگاری مطالعه موردی: سکونتگاه های فرودست شهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
67-93
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با بهره گیری از پایه فکری آینده نگاری، جهت تبیین برنامه ریزی با رهیافت نوین آینده نگاری در این حوزه، به شناسایی عوامل کلیدی موثر، تبیین وضعیت های محتمل این عوامل و در نهایت تدوین سناریوهای احتمالی و شناسایی سناریوهای مطلوب موثر در وضعیت آینده سکونتگاه های فرودست شهری در شهر سنندج می پردازد. روش تحقیق از لحاظ هدف بنیادی - کاربردی و از نوع ترکیبی زنجیره ای می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پویش محیطی استفاده شده است. همچنین جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل ساختاری(ABP) به وسیله نرم افزار MICMACو از روش سناریونویسی به وسیله نرم افزار SCENARIOWIZARD جهت تحلیل و تدوین سناریوها استفاده شده است. پس از جمع بندی نهایی 3 سناریو جامع ارائه شد. سناریو اول به عنوان محتمل ترین سناریو از مطلوبیت بالایی برخوردار نمی باشد که بیشتر ادامه دهنده وضع موجود با رشدی کند و بینابین رو داراست. سناریو دوم به عنوان مطلوبترین سناریو که نشان دهنده وضعیت های بهتر و خوشبینانه با رشد تدریجی روبه بهبود می باشد و سومین سناریو محتمل بیشتر نشان دهنده وضعیت های بینابین و ایستا و بحرانی می باشد. در نهایت جهت بازآفرینی پایدار باید با هدفگذاری و تدوین سیاست های کارآمد تلاش شود که وضعیت های مطلوب در سناریوها در آینده تحقق پیدا کند و جلوی وضعیت های نامطلوب و بحرانی گرفته شود.
ناامنی اقتصادی و باروری: مطالعه موردی زنان دارای همسر شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باروری زیر سطح جانشینی و ایده آل های فرزندآوری پایین از ویژگی های شایع جامعه کنونی ایران از جمله استان کردستان است. در پاسخ به این تحولات جمعیتی، در سال های اخیر سیاست های افزایش جمعیت مورد توجه قرار گرفته، و اجرای موفق این برنامه ها و سیاست ها مستلزم شناخت عمیق دلایل باروری پایین است. نظریات مختلفی رفتارهای باروری را از دیدگاه اقتصادی نگریسته، و سطح باروری پایین را ناشی از شرایط ناامن اقتصادی و واکنشی به فاصله بین واقعیات و انتظارات اقتصادی دانسته اند. به طور ویژه، طرفداران نظریه اجتناب از خطر، تأخیر در فرزندآوری را مکانیسم مدیریت رفتاری افراد با توجه به شرایط و یا انتظارات اقتصادی خویش دانسته اند. هدف این مقاله، بررسی تأثیر ناامنی اقتصادی بر رفتار و ایده آل باروری زنان دارای همسر در خانوارهای شهری و روستایی سنندج است. داده های مطالعه حاصل پیمایشی است که در پاییز 1393 به کمک پرسشنامه ساخت یافته از 534 خانوار نمونه جمع آوری گردید. یافته های مطالعه حاکی از تأثیر معنی دار ناامنی اقتصادی بر رفتار و ایده آل باروری پایین زنان است. طبق نتایج چندمتغیره، با وجود نقش تعدیل کننده متغیرهای تحصیلات، فاصله بین واقعیات و انتظارات اقتصادی و سن زنان، تأثیر معنی دار ناامنی اقتصادی بر باروری همچنان پایدار بوده است. نتیجه سیاستی مقاله این است که در تدوین و اعمال سیاست های تسهیل فرزندآوری توجه به ویژگی های اقتصادی زوجین در سنین باروری ضروری است.
تحلیل تغییرات آب و هوایی در غرب کشور (مطالعه موردی: ایستگاه سینوپتیک سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
52 - 64
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم یکی از عمده ترین چالش های پیش روی بشر در زمان حاضر است. پارامترهای مختلف اقلیمی نظیر دما، بارش و باد در یک محل از عواملی هستند که بر اقلیم آن منطقه تاثیر گذار بوده و شناخت آنها تعیین کننده اقلیم آن منطقه می باشند. وقوع پدیده هایی از قبیل افزایش یا کاهش ناگهانی دما، بارندگی و سرعت و جهت باد طی یک یا چند سال را می توان دلیلی بر تغییر اقلیم آن منطقه دانست. از مباحث مهم اقلیمی که در سال های اخیر افکار پژوهشگران و حتی سران حکومت ها و سازمان ها را به دلیل اثراتی که بر فعالیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... دارا می باشد، به خود مشغول داشته است. در کشور ما نیز این مسئله کمتر مورد توجه بوده است ولی در سال های اخیر تحقیقات و کنفرانس هایی را در پی داشته است. به منظور بررسی تغییر اقلیم استان کردستان میانگین، حداقل، حداکثر درجه حرارت و میانگین بارش و میانگین، حداقل، حداکثر سرعت و جهت باد، ایستگاه سنندج طی سال های1960-2017 از سازمان هواشناسی دریافت و به صورت سری زمانی تنظیم و با استفاده از آزمون ناپارامتری من_کندال بررسی شده است. در این تحقیق با استفاده از مدل فوق نوع و زمان تغییرات عناصر مذکور شناسایی شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که زمان شروع بیشتر تغییرات ناگهانی و از هر دو نوع روند و نوسان بوده است. پارامترهای میانگین و حداقل دما دارای روند منفی و پارامتر حداکثر دما دارای روند مثبت است و بارش روند منفی را نشان می دهد و پارامترهای میانگین و حداقل سرعت باد دارای روند منفی و پارامتر حداکثر سرعت باد دارای روند مثبت است و پارامتر میانگین جهت باد دارای روند منفی است.
تحلیل وضعیت توسعه یافتگی دهستان های شهرستان سنندج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
167 - 175
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی و سنجش شاخص های توسعه انسانی دردهستان های شهرستان سنندج واقع دراستان کردستان می باشد که بر اساس مولفه های( محل خرید مایحتاج مردم، آموزشی، فرهنگی و رزشی، مذهبی، سیاسی- داری،برق،گاز و آب، بهداشتی و درمانی، بازگانی و خدمات،مخابرات و ارتباطات) می باشد که روش انجام تحقیق حاضر توصیفی– تحلیلی است، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته، مدل های مورد استفاده در این تحقیق مدل رتبه- اندازه است که برای سنجش میزان تعادل فضایی بین توزیع خدمات و جمعیت در دهستان این شهرستان می باشد، نتایج نشان می دهد که طور کلی بین توزیع خدمات و جمعیت دردهستان های شهرستان سنندج تعادل فضایی برقرار می باشد بر اساس مدل رتبه –اندازه پژوهش 563 0.می باشد می توان گفت که دردهستان های شهرستان سنندج بین جمعیت و خدمات تعادل وجود دارد ،که بیشترین اختلاف مربوط به دهستان نران می باشد که از لحاظ جمعیتی دارای جمعیتی رتبه ی زیاد ، اما از لحاظ خدمات در رتبه کمتری قراردارد
بررسی نقش منظر شهر در برقراری امنیت شهروندان در سطح محلات شهری (مورد مطالعه: محله عباس آباد، سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
526 - 540
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهمترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر شهری، واژه هایی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرسازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیرمستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است - نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارائه دهد. بدین ترتیب از آزمون های رگرسیون چند متغیره و آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای خاطره انگیزی، هویت مکان و حس مکان به ترتیب با ارزش عددی «425.، 408. و 398.» بیشترین تاثیر را بر احساس امنیت در محله داشته اند.
شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت بعد از وقوع زلزله (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
254 - 263
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی که با خسارات زیادی همراه است، زلزله است. با توجه به اینکه بعد از وقوع زلزله، احتمال وقوع پس لرزه زیاد است، بنابراین شناسایی مناطق مناسب جهت اسکان موقت جمعیت بسیار حائز اهمیت است، به همین دلیل در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت در شهر سنندج پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از ۶ پارامتر (نزدیکی به جاده، نزدیکی به فضای باز، نزدیکی به خطوط ارتباطی، فاصله از خطوط گسل، شیب و ارتفاع) و همچنین مدل تلفیقی منطق فاری و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که طبقات دارای تناسب خیلی زیاد و زیاد، حدود ۴۱ درصد از محدوده شهری سنندج را شامل می شود، این مناطق به دلیل دسترسی به فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی و همچنین ارتفاع و شیب کم تر، تناسب لازم جهت اسکان موقت را دارند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، طبقات با تناسب خیلی کم و کم حدود ۳۱ درصد از محدوده را دربرگرفته است که این مناطق به دلیل داشتن ارتفاع و شیب زیاد، دور بودن از فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی، تناسب لازم جهت اسکان موقت را ندارند.
بررسی نما و منظر شهری سنندج
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعدد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان متنوع آن ها در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد که به دنبال آن نارضایتی استفاده کنندگان را به دنبال خواهد داشت؛ که در همین راستا هدف این پژوهش ارائه راهبردها و راهکارهایی جهت بومی سازی فضاهای شهری معاصر به منظور به حداکثر رساندن کیفیت عملکردی این فضاها می باشد، لذا این پژوهش پس از بررسی نمونه هایی از فضاهای شهری کهن و معاصر، به تبیین معیارهای ایرانی-اسلامی و چگونگی طراحی این فضاها پرداخته و سپس معیارهای بومی سازی فضاهای شهری را استخراج و دسته بندی می نماید. در ادامه فضاهای شهری موجود در شهر سنندج را بررسی نموده و با استفاده از تکنیک FMEA مشکلات و ناکارآمدی این فضاها را شناسایی می کند. در نهایت این مقاله سعی دارد با استفاده از روش مذکور و با ارائه بیانیه های طراحی برگرفته از شاخص های ایرانی-اسلامی الگوی مناسبی جهت بومی سازی فضای شهری در شهر سنندج ارائه نماید.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در محلات بافت جدید و قدیم شهری مطالعه موردی: محله شهرک قدس و قطارچیان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
71 - 81
حوزه های تخصصی:
تحقیق در مورد کیفیت زندگی به طور نسبی پدیده ای تازه ای است و نقش مهمی در پایش سیاستهای حوزه عمومی و اثر بخشی برنامه ریزی شهری ایفا میکند. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در دوبافت قدیمی و جدید شهری سنندج و شناسایی مولفه¬های موثر بر بهبود کیفیت زندگی در هر دوبافت با تاکید بر نکات برجسته انهااست. مقاله حاضر با تاکید بر بعد ذهنی کیفیت زندگی، میزان رضایت مندی ساکنان دو محله انتخابی از بافت قدیم و جدید را با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار داده و مدل نظری ارائه شده در این زمینه بر اساس چارچوب دیدگاه تحقیقات تجربی و با توجه به میزان رضایت مندی بنا شده است. به منظور ساختاربندی و ایجاد درخت ارزش کیفیت زندگی از روش کل به جزء (بالا به پایین) استفاده شده که در چهار سطح تنظیم گشته است. بر مبنای سنجه های سطح آخر، تعداد 45 سوال در قالب پرسش نامه تدوین و کیفیت زندگی شهری بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت توسط ساکنین مورد ارزیابی قرار گرفته است. اطلاعات استخراج شده از پرسش نامه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره، آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل، فرضیه تحقیق مبنی بر مطلوب تر بودن کیفیت زندگی در بافت جدید نسبت به بافت قدیم تایید شد و میانگین امتیاز رضایت مندی ساکنان محله قطارچیان(با میانگین72/2) ومحله شهرک قدس (با میانگین 44/3) میزان تفاوت رضایت مندی ساکنان دومحله را آشکارساخت.
بررسی تطبیقی نمونه هایی از بافت شهری سنندج با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
33 - 42
حوزه های تخصصی:
ابزارهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تلاش هایی هستند که در سال های اخیر در جهت بیان کمی و قابل اندازه گیری کیفیت فضایی شده اند و با وجود عدم بلوغ و تکامل، توسط محققان با دید ابزارهای آینده تحلیل فضا نگریسته می شوند. این تحقیق با هدف آشنایی عملی با این ابزارها به بررسی بافت شهری سنندج به وسیله آنها می پردازد. در این پژوهش منطقه هایی از چهار بافت شهری متفاوت از شهر سنندج انتخاب شدند و پس از آماده سازی در نرم افزارها، با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. سپس نمودارها و آمارهای به دست آمده از این بافت ها بررسی گردیده و با هم مقایسه شدند. تفسیر یافته های تحلیل ایزوویست و گراف دید نشان می دهد که بافت قدیم در عین اینکه بدون وجود نقشه های شهرسازی مدرن به وجود آمده، با این حال مردم سازنده این بافت از نوعی استاندارد ذاتی و جمعی برای اندازه ها استفاده کرده اند. همچنین این بافت در میان چهار گونه بافت شهری سنندج، واجد بیشترین غنای بصری و تنوع آن است و تحلیل شاخص فضای همسایگی مخصوص، زیبایی ناشی از هارمونی و تعادل در این بافت را نشان می دهد. در نهایت، نتایج به دست آمده درخصوص چهار گونه کلی بافت در شهر سنندج نشان می دهد که شاخص های آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تفاوت ها و شباهت های میان این بافت ها را از نظر خصوصیات فضایی و کیفیت بصری، به خوبی آشکار می کنند، بنابراین در تصمیم گیری های مربوط به طراحی شهری، توجه به نتایج استفاده از این ابزارها می تواند به ارتقای کیفیت بصری بافت های شهری کمک شایانی نماید.
شناسایی عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های فرودست شهری سنندج با تاکید بر کاربرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
53 - 64
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های فرودست شهری همواره چالشی پایان ناپذیر برای مدیران شهری در کشور ما بوده است. در سال های اخیر آشفتگی و تغییرات پرشتاب و مداوم و ظهور مسائل جدید، باعث شده تا برنامه ریزی و سیاست گذاری ها در این حوزه به صورت مقطعی و اندک زمانی بتواند معضلات را التیام ببخشد. آنچه نیاز است تجدیدنظر در رویکردهای کلانِ مدیریتی و به کارگیری ابزارهای جدید در برنامه ریزی است. آینده نگاری به عنوان رویکردی نوین، فرآیندی است که منجر به نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی می شود. در این راستا این پژوهش، با رویکرد آینده نگاری به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده سکونتگاه های فرودست شهری سنندج می پردازد که در واقع زمینه تدوین سناریوها در مراحل بعدی و همچنین تدوین راهبردها، برنامه ریزی و سیاست گذاری برای رسیدن به سناریوهای مطلوب را فراهم می کند. روش تحقیق براساس روش های جدید آینده پژوهی، تبیینی و برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و پویش محیطی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری به وسیله نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که در مرحله نخست، با روش پویش محیطی، 54 عامل در شش حوزه، مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های فرودست شهر شناسایی شدند. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرها می توان فهمید حاکی از ناپایداری سیستم می باشد که بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. بنابراین پنج دسته عامل(عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تنظیمی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. درنهایت از میان 54 عامل یاد شده پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده این سکونتگاه ها با روش های مستقیم و غیرمستقیم، تعداد 12 عامل کلیدی انتخاب شدند؛ شیوه مدیریت، رشد اقتصاد ملی، مهاجرت، رویکرد محله محوری، سیاست های تأمین مسکن در استطاعت، کیفیت فضا و مکان، سرمایه اجتماعی، قیمت زمین و مسکن، سواد و سطح نفوذپذیری آن، مدیریت زمین، مالکیت(امنیت تصرف) که بیشترین نقش را در وضعیت آینده سکونتگاه های فرودست شهری سنندج ایفا می کنند.
تحلیل رویت پذیری ساختمانهای بلندمرتبه در منظر شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
31 - 42
حوزه های تخصصی:
مسئله ارزیابی رویت پذیری و تأثیر بصری (اشراف) یک ساختمان بر بافت اطراف خود یکی از مسائل مهم حوزه منظر شهری محسوب می شود. بر این اساس، در این مقاله رویت پذیری دو ساختمان بلندمرتبه مسکونی در مناطق مرکزی و غرب شهر سنندج با دریافت اطلاعات خام ورودی، به کمک سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد پردازش و تحلیل قرار می گیرند. برای بررسی بهتر تفاوت در میزان و روند رویت پذیری، بافت اطراف هر دو ساختمان بلندمرتبه (بافت شماره 1 نسبتاً مسطح و دارای یک رود_دره با عمق کم و بافت شماره 2 شیب دار و دارای تپه ماهور) به بخش های نزدیک، میانی و دور حوزه بندی گردیدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، روند رویت پذیری طبقاتِ مختلف این دو ساختمان یک روند ثابت و خطی نیست و در برخی طبقات دارای تغییر آهنگ می باشد، بنابراین در این طبقات رویت پذیری و تأثیر و تأثر آنها نسبت به بافت اطراف خود در حوزه های سه گانه، مهم تر از بقیه طبقات دیگر می باشند. پس نوع طراحی این طبقاتِ خاص (نقاط عطف در منحنی رویت پذیری آنها) نیز در ساختمان های بلندمرتبه می تواند حائز اهمیت باشد؛ همچنین روند تغییرات رویت پذیری تمام طبقات و میزان آن در دو ساختمان با بافت های مختلف با هم متفاوت بودند. با ارزیابی نمودارهای مربوطه، دلایل این تفاوت در سه مورد مشخص گردید؛ نخست، تفاوت در میانگین ارتفاع ساختمان های بافت اطراف دو بنا، دوم، وجود تفاوت در شیب بافت اطراف دو بنا و سوم، وجود تپه ماهورها در بافت شماره2. در نهایت باید گفت، تحلیل رویت پذیری روش مؤثری برای تخمین این موضوع می باشد که یک طبقه یا واحد خاص در یک ساختمان بلندمرتبه بعد از اتمامِ ساخت دارای دید خوبی خواهد شد یا خیر؛ و ارزش گذاری طبقات در این گونه ساختمان ها به لحاظ دید و منظر به چه صورت خواهد بود. همچنین در تصمیم گیری های مربوط به تعیین ارتفاع ساختمان های بلندمرتبه نسبت به بافت اطراف خود (خصوصاً در شهرهای دارای بافت های باارزش تاریخی و یا دارای منظر توریستی) این مسئله که ساختمان تا چه میزان رویت پذیر باشد یا نباشد بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
ارزیابی آلودگی صوتی ناشی از ترافیک شهری و تأثیر آن برسطح اضطراب شهروندان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 127
حوزه های تخصصی:
آلودگی صوتی یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در شهرهاست که در ابعاد مختلف، سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین آلودگی صوتی در شهر سنندج و ارتباط آن با سطح اضطراب افراد است. در این مطالعه، 50 ایستگاه با کاربری های مسکونی، تجاری، مسکونی _ تجاری و فضای سبز انتخاب و تراز معادل صدا به وسیله دستگاه صوت سنج اندازه گیری و با میزان استاندارد آلودگی صوتی مقایسه شد. در مرحله بعد داده های یاد شده با استفاده از روش زمین آمار IDW به دلیل خطای کمتر، توسط نرم افزار ARCGIS10.4 درونیابی شدند. سپس برای بررسی نقش آلودگی صوتی در سطح اضطراب شهروندان از پرسشنامه هامیلتون استفاده شد. تعداد پرسشنامه های توزیع شده 400 عدد بود که از بین آنها 351 پرسشنامه قابل استناد بود. نتایج مبین این مطلب است که میانگین تراز معادل صوت در کل ایستگاه های اندازه گیری شده 71/621 دسی بل مشخص گردید. در این تحقیق به طور میانگین بیشترین آلودگی صوتی متعلق به کاربری تجاری و سپس مسکونی _ تجاری با تراز معادل صوت به ترتیب 73.70 و 71.32 دسیبل بود که در مقایسه با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (60 دسی بل)، بالاتر از حد مجاز است. نتایج پهنه بندی نشان داد که قسمت های مرکزی شهر دارای میزان بالایی از آلودگی هستند. نتایج آماری نشان داد که بین کلیه کاربری ها اختلاف معنادار بین تراز معادل صدا دیده شد. نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه نشان داد که ارتباط معناداری بین متغیرهای جمعیت شناسی و سطح اضطراب وجود دارد. افرادی که در معرض آلودگی صوتی قرار داشتند، از نظر افزایش سطح اضطراب بالاترین گروه آسیب پذیر بودند. پاسخگویان 54.42درصد میانگین سطح اضطراب شهروندان را بالا، ۲۱٫۴۶درصد متوسط و ۲۶٫۸۲درصد پایین گزارش نموده اند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین این متغیرها وجود دارد؛ به طوری که هرچه آلودگی صوتی ناشی از ترافیک افزایش پیدا کند، میزان سطح اضطراب افراد بیشتر می شود. این مطالعه نشان داد که میانگین تراز فشار صوت بالاتر از حد مجاز است بنابراین ضرورت برنامه ریزی به منظور کاهش تراز آلودگی صوتی و به تبع آن کاهش سطح اضطراب شهروندان و افزایش سلامت پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه تکنیک های حسابداری مدیریت و کسب مزیت رقابتی در سطح مدارس متوسطه دوره دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
322 - 302
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در قالب سؤالات پنج گزینه ای لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی معلمان و مدیران مدارس متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 350 نفر است که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 188 نفر در پژوهش به کمک روش تصادفی ساده جهت مشارکت و پاسخ به پرسشنامه ها انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و فریدمن) استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش بین دو متغیر مزیت رقابتی و تکنیک های حسابداری مدیریت رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد متغیر مستقل قادر به تبیین و تغییر متغیر مستقل به مقدار 8/0 است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، در بخش مزیت رقابتی به ترتیب متغیرهای مسئولیت اجتماعی، مدیریت منابع، استراتژی تمایز و استراتژی رهبری هزینه دارای رتبه های اول تا چهارم و در بخش تکنیک های حسابداری مدیریت به ترتیب متغیرهای مدیریت بر مبنای فعالیت، شاخص های کلیدی عملکرد، مدیریت کیفیت جامع، کارت امتیازی متوازن و بنچ مارک حائز رتبه های اول تا پنجم بودند. درنهایت، برای استفاده هرچه بهتر از تکنیک های حسابداری مدیریت در راستای کسب مزیت رقابتی، بازنگری در ساختار مدیریتی مدارس متوسطه ضروری به نظر می رسد.