مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
رؤیا
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳)
125 - 132
حوزه های تخصصی:
سلطان علی مشهدی، خوشنویس شهیر عهد تیموری و بزرگ استاد قلم نستعلیق که نامش بر تارک هنر ایران زمین نقش بسته، در رساله پرآوازه خویش، صراط السطور، چنین مذکور داشته که نیّت روزه علی ابن ابیطالب(ع) کرده، شبی در عالم رؤیا (خواب)، علی ابن ابیطالب(ع) به خواب او آمده و اسرار خط به وی آموخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و از طریق مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای صورت گرفته، می کوشد با تفسیر روایت رؤیای سلطان علی مشهدی بر مبنای نظریه وحی حکیم ابونصر فارابی، جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) را در رؤیای محل بحث مورد واکاوی قرار داده، تأویل نماید. فارابی، مؤسس فلسفه اسلامی، نخستین فیلسوف در سیر تاریخ فلسفه اسلامی است که به نحوی روشمند، به تبیین مسئله وحی پرداخته، با توسل به رؤیا، امکان تجربه وحیانی را تبیین می نماید. بیانی که در تاریخ فلسفه اسلامی تبدیل به بنیاد اندیشه فلاسفه بزرگ اسلامی گشته، پرورانده و به اوج خود می رسد. این مقاله در پی پاسخ به پرسش چیستی جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) در رؤیای سلطان علی مشهدی بر مبنای نظریه وحی فارابی، ابتدا با نگاهی اجمالی به آراء فارابی خاصّه نظریه وحی وی پرداخته، در ادامه با گزارش روایت رؤیای یادشده و همچنین بسترهای فکری آن به مسیر خود ادامه می دهد. در گام بعدی، پژوهش کنونی جایگاه علی ابن ابیطالب(ع) را بر اساس آراء ابونصر فارابی و بر مبنای نظریه وحی او مورد مطالعه قرار داده، سرانجام نشان می دهد که علی ابن ابیطالب(ع) در روایت رؤیای مذکور در مقام عقل فعال (عقل دهم) ظاهر شده، حلقه وصل عالم ملک با ملکوت و همچنین طریق انتقال معرفت و فیض الهی به قلب و جان هنرمند خوشنویس است.
نقد استناد نظریه «رؤیاپنداری وحی» به متافیزیک وصال(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول ادیان توحیدی، «نبوت» است که خود مبتنی بر وحی است. اندیشمندان دیدگاه های متفاوتی درباره حقیقت وحی و ابعاد گوناگون آن دارند. در این میان، گروهی از روشنفکران معاصر با استناد به برخی از کلمات عرفا، رویکردی متفاوت اتخاذ و نظراتی شاذ در باب وحی ارائه کرده اند. از جمله این افراد عبدالکریم سروش است. از منظر وی وحی همان رؤیا و رؤیا نیز همان وحی است و قرآن از جنس خواب، و نبی اکرم(ص) نیز راوی رؤیاهای رسولانه است. از دیدگاه وی، قرآن کلام محمد(ص) است و به صورت مجازی به خدا نسبت داده شده است. وی معتقد است: جبرئیل وجودی عینی و خارج از خیال پیامبر(ص) ندارد. درواقع وی نقش واسطه گری جبرئیل در انتقال وحی را نفی کرده و پیامبر(ص) را همه کاره وحی معرفی می کند. او برای تبیین دیدگاه خویش، از آراء اهل معرفت در باب متافیزیک وصال و قرب نوافل و فرائض بهره می جوید. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی اصل ادعای سروش و استشهادات عرفانی وی، می پردازد و روشن می سازد که اصل ادعای او مخدوش و استشهاد ایشان به متافزیک وصال، ناقص و نادرست است؛ زیرا انسان کامل با رسیدن به مقام فنا، فانی فی الله می شود و در نتیجه فقط مستمع است و سخنی از خویش ندارد.
بررسی سندی و دلالی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» در نظریه «محمد، راوی رؤیای رسولانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
367 - 398
حوزه های تخصصی:
اصل ارتباط عالم معنا با ماده با کانال وحی همواره محل تأمل بوده است. تحلیل چرایی این مسئله به تفاوت ماهوی عالم ماده با معنا برمی گردد. برخی مخالفان عصر بعثت با اتهاماتی اصل ارتباط را زیر سؤال می بردند. در دوران کنونی، نواندیشانی سعی در تأویل و امروزی کردن مقوله پیچیده وحی دارند. سروش ازجمله آنان است که نظراتش در طول سه دهه اخیر همواره در حال تغییر و تطوّر است. وی در دیدگاه های پیشین خود، قرآن را کلام خدا می دانست؛ اکنون رؤیاهای پیامبر می داند. نظر به اهمیت موضوع و پاسخ مبنایی و دقیق، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و سطح تحلیل محتوا به دنبال تحلیل فقه الحدیثی روایت «رُؤْیا الْأَنْبِیاءِ وَحْی» است با این سؤال محوری که «روایت مذکور ازنظر اعتبار سندی و متنی چگونه است و رابطه دلالت روایت با اصلِ نظریه چگونه است؟». نتیجه پژوهش نشان می دهد که روایت در منابع فریقین، ضعف سندی دارد. ازنظر دلالت نیز بعد از تشکیل خانواده حدیث، و استفاده از ادله عقلی و قرآنی، مشخص می شود این روایت بر مدعای سروش که کل وحی قرآنی را در رؤیا می داند، دلالت ندارد. به عبارت دیگر، دلالت روایت این است که مشاهدات پیامبر2 منشأ الهی دارد، نه اینکه قرآن از کانال رؤیا نازل شده باشد. همچنین این گزاره که «رؤیای انبیا وحی است»، غیر از این گزاره است که «وحی انبیا رؤیاست».
خوانش کهن الگویی رؤیاها در رساله «بدوّالشّأن» ترمذی از منظر نماد شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
137 - 163
حوزه های تخصصی:
رؤیا گاه تجلی گاه ناخودآگاه فردی و جمعی بشر و بستر ظهور کهن الگوها، درقالب رمز و سمبل، است. یونگ، پیرو استادش فروید، به رؤیاها اهمیت زیادی می داد اما منشا آنها را «ناخودآگاه جمعی» می دانست. روایت خواب ها و مکاشفات عرفا نیز که مشتمل بر محتویات ضمیر ناخودآگاه آنهاست از متون قابل تفسیر و تطبیق با نمادشناسی یونگ است. بخشی از رساله «بدوّالشأن»، زندگینامه خودنوشت حکیم محمدبن علی ترمذی، روایت رؤیاهایی است که وی دیده یا دیگران، بویژه همسرش، درباره او دیده اند. در این پژوهش، به شیوه توصیفی تحلیلی، این رؤیاها که برطبق نظر یونگ برآمده از ضمیر ناخودآگاه و دارای محتوایی نمادین است، تفسیر شده است. نتایج نشان می دهد این رؤیاها با نمادهای کهن الگویی یونگ قابل تطبیق و تفسیر است و کهن الگوهایی همچون فرایند فردیت، خویشتن، سایه، آنیما، پیر خردمند در آنها نمود یافته اند. تجربه سفر به خانه خدا در رؤیاهای ترمذی نمادی از سفر درونی وی است. برخی از کهن الگوهای یونگی همچون پیر خردمند، در بدوّالشّأن، در قالب پیامبر، پیرمرد سفیدمو، فرشته و امیر، در نقش راهنمای ترمذی، ظاهر شده اند. مواجهه با خویشتن یا «فرامن» نیز با نماد گیاهان، اشکال هندسی، صخره، پرنده و درخت تجلی یافته است. ترمذی با راهنمایی های این نمادها باید از دشواری های راه سلوک بگذرد و به خودآگاهی و کمال برسد. همسر ترمذی نیز که بیشتر خواب ها درباره ترمذی از او روایت شده، نمادی از آنیمای عارف است که او را در شناساندن سایه ها (نفس امّاره و امورات دنیوی) و رسیدن به خویشتن و فردیت یاری می دهد.
نقش پیشگویانه رؤیا و مشروعیت در تاریخ ایران (در سده های چهارم و پنجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
51 - 73
حوزه های تخصصی:
حکومت های ایرانی سده های میانه اسلامی (قرون 4 تا 9ق) با انواعی از نیازها و در عین حال چالش های سیاسی مواجه بودند. از این رو، سلاطین و متفکران پیرامونی شان از هر وسیله ای برای حفظ و تحکیم پایه های قدرت و غلبه بر موانع سیاسی و مشکلات احتمالی بهره می بردند. در همین زمینه رؤیا و تظاهر به خواب دیدن به عنوان ابزار برقراری ارتباط با مبدأ غیب و الهام از عالم قدسی ماورایی و در قالب پیشگویی مورد توجه آنان بود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که میان نقش پیشگویانه رؤیا و مشروعیت در سده های چهارم و پنجم هجری چه رابطه ای وجود دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهند مواجهه با چالش های مشروعیتی یکی از دغدغه های اساسی حکومت های ایرانی در این مقطع بوده و در همین زمینه القا و تبلیغ پیشگویی آینده سیاسی حکومت ها و رهبران آنان از راه الهامات غیبی و در قالب رؤیا در دستور کار صاحبان قدرت و متفکران قرار داشته است. تولد و در عین حال زنده ماندن رهبران آن هم در میان انبوهی از تردیدها، نیل ناباورانه به قدرت و تأسیس و تداوم حکومت و فرمانروایی، توسعه قلمرو، سرکوب و حتّی سقوط دشمنان و نیز برخورداری از عمر طولانی براساس تقدیر و سرنوشت و مطابق قضا و قدر الهی محتوای این رؤیاها با مضمون پیشگویانه بود. بسیاری از رؤیاها به آغاز شکل گیری حکومت حاکمان می پردازند که خود از دیدگاه توجیه قدرت گیری قابل تحلیل است. تعدادی نیز درباره اواخر حکومت ها و از منظر توجیه زوال آنان مطرح هستند. ضمناً برای رفع هر گونه تردید و در عین حال اثرگذاری بیشتر بر اذهان عمومی، استفاده از نمادهای پرمفهوم و در عین حال مؤیّد مفاهیم نهفته پیشگویانه در رؤیا در دستور کار قرار داشته است که البته با توجه به اشتراک قابل توجه رؤیاها در کاربست این نمادها، می تواند نشانی بر جعلی بودن آنها باشد.