مطالب مرتبط با کلیدواژه

مفاهیم بدیهى


۱.

تحلیل معرفت و چالش های معاصر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت تحلیل معرفت قضیه اى مفاهیم بدیهى تعریف قراردادى واژه هاى متعارف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۱ تعداد دانلود : ۶۱۴
در عصر حاضر، رویکردهاى گوناگونى در معرفت شناسى مشاهده مى شوند. در رویکرد مبتنى بر فلسفه تحلیلى، یکى از مباحث مهم و بنیادین «تحلیل معرفت» است. بسیارى از معرفت شناسانى که چنین رویکردى دارند به تحلیل فلسفى یا تعریف حقیقى آن پرداخته، پس از نقد تعریف سنّتى «معرفت»، تلاش کرده اند نقص هاى آن را ترمیم کنند و در نتیجه، تعریفى جامع و مانع ارائه دهند. اختلاف میان این عده درباره تعریف «معرفت» و بیان مؤلّفه ها یا شرایط آن و نیز درستى یا نادرستى اصل تحلیل، به رغم سال ها بحث و پژوهش، عمیق تر شده است. در مقابل، عده اى بر اساس مبانى ویژه خود، تحلیل معرفت را نادرست مى دانند. به نظر مؤلف، نه تنها به تحلیل فلسفى معرفت و تعریف حقیقى آن نیازى نیست، بلکه حتى این کار ناممکن است. اگر «معرفت» به تعریف نیاز داشته باشد، تعریف قراردادى کفایت مىکند. در واقع، نظر نگارنده درباره این مسئله دو جنبه دارد: سلبى و اثباتى. جنبه سلبى آن تردید در امکان دستیابى به تحلیل دقیق معرفت یا انکار آن است، و جنبه اثباتى آن ارائه راه حلى براى حل مسئله. البته برخى از معرفت شناسان معاصر بر اساس مبانى ویژه خود، به نتیجه اول رسیده اند؛ اما به جهت دوم تاکنون توجهى نشده است. این مقاله تلاش کرده است راه حلّى براى مسئله مزبور ارائه دهد که با آن مى توان به این نزاع طولانى خاتمه داد.
۲.

واژه شناسى معرفت و امکان تحلیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت تحلیل ماهیت علم مفاهیم بدیهى علم به علم تعریف هستى شناسى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۳۲۸
واژه شناسى علم و معرفت، و امکان تعریف حقیقى و تحلیل آنها یکى از بحث هاى مهم و دشوار در معرفت شناسى معاصر است که در این مقاله به بررسى آن مى پردازیم. از سویى، از نگاه متفکران مسلمان، مفهومى که بدیهى است نیاز به تعریف ندارد، بلکه تعریف حقیقى آن ممکن نیست؛ از سوى دیگر باید پرسید چگونه بسیارى از کسانى که این مفهوم را بدیهى دانسته اند، در مبحث هستى شناسى علم، به تعریف و تحلیل فلسفى علم پرداخته اند؟ آیا تعریف کردن مفهوم علم با بدیهى دانستن آن سازگار است؟ در پاسخ بدین مسئله، دو راه حل ارائه کرده، در راه حل برگزیده بدین نتیجه دست مى یابیم که نگاه هستى شناختى به علم، با نگاه معرفت شناختى بدان متفاوت است. کسانى که مفهوم علم را بدیهى دانسته و در عین حال آن را تعریف کرده اند، در مقام تبیین حقیقت علم و دستیابى به ماهیت و اجزاى ذاتى یا لوازم آن بوده اند. با این راه، تعارض میان بدیهى دانستن مفهوم علم و نظرى انگاشتن چیستى آن رفع مى شود.