مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایلخانی
حوزه های تخصصی:
چرنداب نام یکی از محلات کهن تبریز و نیز نام یکی از مهمترین گورستانهای تاریخی شهر تبریز است. تنها آثار به جای مانده از گورستان تاریخی چرنداب و مزارات آن، سنگ قبرهای صندوقی شکل است که در بدنه دیوار برخی از بناهای تاریخی این محله و یا در کوچه پس کوچه های آن به چشم می خورد. عرصه گورستان تاریخی چرنداب تا حدود سال 1313 ش. معین و مشخص بوده، لیکن از این تاریخ به بعد با احداث خیابان و ساخت و ساز در عرصه آن، آثار به جای مانده از بین رفته است، ولی با این حال، هنوز هم می توان حدود تقریبی آن را بر اساس شواهد و اسناد موجود مشخص نمود. آنچه که در نوشتار حاضر بررسی می شود، پیشینه تاریخی این مکان و نیز گزارشهای تاریخی موجود درباره چرنداب از ادوار مختلف تاریخی تا دوره معاصر است. همچنین تلاش شده است شرح مختصری از آثار و احوال بزرگان مدفون در مزارات چرنداب از منابع تاریخی استخراج و ارایه گردد. مهمترین منبع تاریخی درباره چرنداب و بزرگان مدفون در آن،کتاب روضات الجنان و جنات الجنان است. این کتاب با آنکه درباب مزارات اکابر و اولیای تبریز و حواشی آن تحریر یافته، لیکن اطلاعات سودمندی در خصوص محلات تاریخی تبریز در بردارد و بیشترین اطلاعات مربوط به چرنداب و اهل مزارات آن در این کتاب ارایه شده است. همچنین تلاش شده بر اساس آثار بر جای مانده و نیز نقشه های تاریخی شهر تبریز، محدوده این محوطه تاریخی مشخص گردد.
مرتبه شاهزادگی فرزندان جوجی قسار و تلاش طغاتیمورخان برای مقام ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به پادشاهی رسیدن طغاتیمورخان در عصر ایلخانان رقیب (756-736ه.ق) را باید پدیده ای جالب و استثنایی در تاریخ مغولان دانست. زیرا او از تبار جوجی قسار برادر چنگیزخان بود؛ در حالی که بر اساس سنت سیاسی مغولان تنها فرزندان و نوادگان چنگیزخان می توانستند به پادشاهی (خانی) برسند. این در حالی است که طغاتیمورخان از میان هم مدعیان سلطنت (ایلخانی) نسبی روشن تر و مشخص تر دارد. لذا ادعای نسب چنگیزخانی نکرده است و همین امر مشروعیت حکومت او را نزد مورخان آن عصر محل بحث و گفت و گو قرار داده است.
معرفی اجمالی آثار دوره ایلخانی در ناحیه رویدشت اصفهان
حوزه های تخصصی:
در متون تاریخی، همواره از رویدشت به عنوان آخرین ناحیه مسکونی در حاشیه زاینده رود یاد شده است و در مآخذ سده های نخستین دوره اسلامی، آن را یکی از رستاق های اصفهان شمرده اند که در قرون سوم و چهارم هجری از رونق خاصی برخوردار بوده است و پس از آن در ضمن توضیح در خصوص تقسیم زاینده رود و یا مصب این رودخانه، گاه از ین بلوک هم ذکری به میان آمده است. از اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری، مورخین با شرح و بسط بیشتری از عمران آبادانی منطقه روایت می کنند. وجود این اسناد و نیز چندین اثر از مقطع زمانی مزبور در منطقه نتوانسته است کنجکاوی محققین ایرانی و خارجی را که تا حدود کوهپایه وحتی نائین را مورد بررسی ومطالعه قرار داده اند، بر انگیزد تا با شناسایی و تلاش در جهت ثبت آنها، ضمن شناساندن، به حفظ این آثار ارزشمند که شناسنامه تاریخی این حوضه به حساب می آیند، کمک کنند. از این رو نگارنده، محدوده بین اژیه تا ورزنه را به منظور شناسایی و ثبت آثار دوره ایلخانی برگزید، که در جریان مطالعه میدانی آن ناحیه، موفق به شناسایی یازده اثر تاریخی شد که از آن میان تنها شش بنا را می توان به دوره ایلخانی تا اوایل تیموری نسبت داد. در اینجا برای نخستین بار شرح مختصری از هر یک از آثار مزبور را، به همراه پلان هر بنا - که تمامی توسط نگارنده تهیه شده است- ارایه خواهم نمود. هدف نگارنده از استناد به منابع تاریخی کهن و یا جدید، نقد آنها نیست، بلکه بر پایه یافته های میدانی، قصد آن دارم تا با تکیه بر آنها این آثار را که به مثابه اوراقی پراکنده از تاریخ نانوشته و یا از یاد رفته آن به شمار می آیند، بازخوانی نمایم.
ایلخانی یا حاج ایلخانی: نبرد خانوادگی قدرت در جامعه بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و طولانی ترین نوع تفرقه و اختلاف در درون جامعه بختیاری، جدال خانوادگی دو خانواده حکومت گر به نا م های ایلخانی و حاجی ایلخانی بر سر ثروت و حکومت بختیاری بوده است. خانواده و جناح ایلخانی که پسران و نوادگان حسینقلی خان ایلخانی و جناح حاجی ایلخانی پسران و نوادگان برادر ایلخانی به نام امامقلی خان حاجی ایلخانی می باشند. اختلاف میان خوانین این دو خانواده با یکدیگر و نیز اختلاف این دو خانواده با خانواده و جناح رضاقلی خان ایل بیگی برادر سوم ایلخانی و حاجی ایلخانی، در طی یک دوره طولانی و متداوم ادامه یافت. این اختلافات که بر مسایلی چون رسیدن به حکومت ایل بختیاری، تصاحب املاک داخل و خارج از بختیاری، دفاع از مشروطیت و یا استبداد و اختلاف بر سر انتصاب به حکومت ها و وزارت خانه ها پس از فتح تهران بروز نمود و مطلوب نیروهای رقیب و یا مخالف بختیاری ها بود باعث تفرقه افکنی و تضعیف هرچه بیشتر بختیاری ها و در نهایت اضمحلال قدرت آنها توسط رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی گردید.
بررسی نقوش دستبافته های (پارچه ای) دوره سلجوقی و ایلخانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در بررسی جلوه های هنر این مرز و بوم، نقش پارچه کمتر در کانون توجه قرار داشته و با ورود روزافزون نقوش پارچه های خارجی، نقوش زیبا و اصیل نیاکان ما که مورد توجه کشورهای دیگر بوده فراموش شده و ریشه این امر را می توان در عدم شناخت و توجه به محتوا و معنای ارزشهای واقعی این نقوش بدانیم....
قراوناس عراقی و نقش آن ها در تحولات عصر ایلخانی
حوزه های تخصصی:
در دوره مغول، از دل دیوانسالاری مغولی- چینی، گروه تازه ای از نیروهای آزاد متولد شدند که در وقایع دوره ایلخانی و تا حدودی تیموری ایفاگر نقش هایی گاه کلیدی بودند. این نیرو ها در منابع فارسی با عنوان کلی قراوناس شناخته می شوند. در این تحقیق سعی داریم تا با نگاهی به وقایع مرتبط با این نیروها در دوره ایلخانی، به بررسی ماهیت و کیفیت حیات سیاسی- اجتماعی نیروهای آزاد موسوم به قراوناس و به ویژه شاخه ای از آنان که در غرب قلمرو ایلخانی و در نزدیکی بغداد ساکن بودند، بپردازیم. به جهت تفکیک میان دو قسمت نیروهای قراوناس ایشان را با عناوین عراقی و خراسانی- که از یک سو نشانگر محل فعالیت و از سوی دیگر یادآور تقسیمات سنتی این نیرو ها در ایران می باشد- مورد بررسی قرار خواهیم داد. ردپای قراوناس عراقی را در بسیاری از وقایع داخلی دوره ایلخانی می توان پیدا کرد. به عنوان مثال دست کم در تغییر سه ایلخان، نقش ایشان مشهود است. در بسیاری از درگیری های منطقه ای نیز می توان آثاری از حضور آنان یافت. حتی بعد تر ایشان را در قالب نگودریان هرات، در خدمت امرای محلی هرات مییابیم که نشانگر حیات سیاسی تأثیرگذار این گروه است. تا دوره تیموری نیز آثاری از این نیرو ها در دست است.
دستاورد حافظان فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی در دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای تمدنی هر ملتی، برای مردمش، موجودیتی فراهم می سازد که شناخت آن بسی مهم است. ازجمله این دستاوردها برای مردم ایران در دوره ایلخانی، رصدخانه مراغه و ربع رشیدی بوده که در اثر همت مردانی عالم، چون نصیرالدین طوسی و به تبع آن رشیدالدین همدانی، در ایران عصر ایلخانی ایجاد شدند. خواجه نصیر در آن برهه زمانی تمدنی بنا نهاد که پس از یک فترت فرهنگی کوتاه مدت، رشیدالدین ادامه دهنده آن گردید. با عنایت به این موضوع پژوهش حاضر درصدد است، به روش توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای منابع دست اول تاریخی و مکتوب به نمودهای تمدنی ایران در دوره ایلخانی و مقایسه تطبیقی شباهت ها و تفاوت های این نمودها و ارتباط آنها با یکدیگر بپردازد.
مکان یابی شهر ایلخانی اوجان بر اساس منابع تاریخی و بررسی های باستان شناختی (مطالعه محوطه های کوللر و دالی دره سی در شهرستان بستان آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اوجان از جمله شهرهای اسلامی ایران است که در دوره ایلخانی رشد و توسعه یافت. این شهر بنا بر گفته منابع، از قرون اولیه اسلامی نیز وجود داشته است، اما در پی حوادث مختلف از جمله زلزله و جنگ های مختلف نتوانسته بود موجودیت خود را به عنوان یک شهر مهم و استراتژیک آشکار سازد و تنها در دورة ایلخانی است که این مهم حاصل می شود. با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص مکان دقیق این شهر و بی توجهی محققان به تحقیق بر روی بقایای آن، ضرورت بررسی و مطالعه بر روی آن احساس می شود. پرسش اصلی ما نیز بر روی مکان یابی دقیق این شهر و سنجش میزان تطابق بین داده های باستان شناسی با منابع تاریخی این دوره است. با توجه به انجام سه فصل بررسی باستان شناختی در شهرستان بستان آباد نتایجی در خصوص شهر اوجان به دست آمده است : 1- موجودیت شهر از قرون اولیه اسلامی و رونق و توسعه آن در دوره ایلخانی (به استناد منابع مکتوب). 2- انطباق موقعیت جغرافیایی آن با شهرستان بستان آباد فعلی (به استناد مطالعات باستان شناسی) در دو محوطه ایلخانیِ کوللر و دالی دره سی؛ لذا در این مقاله سعی شده است تا داده های جدیدِ حاصل از بررسی های باستان شناختی در منطقه بستان آباد با منابع مکتوب دوره ایلخانیِ، مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد تا یک گام دیگر به سوی مکان یابی دقیق این شهر برداشته شود.
بررسی نقوش تزیینی معماری ایرانی اسلامی با تکیه بر دوره ایلخانی
حوزه های تخصصی:
در تمام دوره های تاریخی آرایش بناها اهمیت خاصی داشته است و تزیینات بناها علاوه بر اینکه به عنوان یکی از ابعاد هنر و معماری در طول تاریخ مطرح است، شکل معماری را رونق می بخشید و بخشی از ساخت بنا محسوب می شد. برای معماری دوران اسلامی متناسب با تغییرات سیاسی، اقتصادی و مذهبی نیز، سبک و شیوهٔ خاصی وجود داشت و متناسب با همین تغییرات، تزیینات نیز دستخوش تحول می شد. نقوش تزیینی گویای احساسات معمار در تزیینات بنا بوده است که هر کدام معنای خاص خود را داشت و در هر دوره بسته به سلیقه معماران و تأثیراتی که پذیرفته اند رنگ های خاص و سبک های مختلف در اوج تزیینات بوده اند. در این پژوهش سعی شده است تصویری از نقوش تزیینی معماری اسلامی در ایران دوره مغول و ایلخانی ارائه شود و پرسش اساسی این است که شیوه تزیین به چه شکلی بوده و متأثر از چه ارکانی است؟ به نظرمی رسد هنر این دوره در حقیقت تلفیقی از هنر دوره های تاریخ ایران بعد از اسلام و برخی نقوش هنر شرق دور است. شیوه اجرای این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده است که با گردآوری منابع و داده ها از کتابخانه ها و تحلیل مطالب گردآوری شده به نگارش و تدوین نهایی آن اقدام شده است.
بررسی تطبیقی طراحی منسوجات ایلخانی ایران و ممالیک مصر در قرون هفتم و هشتم هجری (14-13م.)
حوزه های تخصصی:
ایران ایلخانی (۶۵۴ تا۷۵۰ ه . ق./ ۱۲۵۶ تا ۱۳۳۵م.)، پس از یک دوره کوتاه رکود، به دلیل حمایت مغولان از تولید و تجارت منسوجات گرانبها، با رشد چشمگیری در زمینه طراحی و تولید منسوجات روبرو می شود. در حکومت ممالیک مصر(۶48 تا 923 ه . ق./ ۱۲۵0 تا 1517م.) نیز، به دلیل مقاصد سیاسی، تجاری و اقتصادی و اهمیت قاهره به عنوان مرکز جهان اسلام، توجه به تولید منسوجات فزونی یافت و در این دوران، پارچه و لباس نقش اجتماعی وسیعی را، به ویژه در سطح درباری ایفا می کرد. در بسیاری از کتاب های تاریخی، مورخان مسلمان، راجع به روابط تجاری و فرهنگی ممالیک با تمدن های شرقی و تأثیرپذیری منسوجات آنها از سبک و طراحی شرقی به ویژه سبک چینی و ایلخانی، سخن به میان آمده است. از اینرو، سؤال پژوهش حاضر این است که چه شواهدی از تأثیر منسوجات ایران ایلخانی قرون هفتم و هشتم هجری/سیزدهم و چهاردهم میلادی بر منسوجات ممالیک معاصر آنها وجود دارد؟ هدف این پژوهش کیفی، پس از بیان ویژگی های منسوجات ایلخانان و ممالیک، بررسی زمینه های ارتباط سیاسی و تجاری دو تمدن به منظور تبیین زمینه تأثیرپذیری و سپس انتخاب نمونه های پارچه نمایشگر تأثیر منسوجات ایلخانی بر پارچه های مملوکان مصر، به منظور بررسی نحوه تأثیرپذیری از منظر نقش مایه ها و ترکیب بندی بوده است. روش تحقیق به صورت تاریخی، توصیفی و تطبیقی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با انتخاب نمونه های بارز منسوجات دو دوره، موجود در موزه های جهان انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشانگر تأثیرپذیری پارچه بافی مملوکان از نمونه های منسوجات ایلخانی در زمینه ی نقوش، افزایش استفاده از مدالیون های ترنجی، بادامی و اشکی شکل و همچنین ترکیب بندی های جدید، استفاده از قاب های توریقی/ طاقی، استفاده از طرح های ساقه های تاک عمودی و منحنی و ترکیب بندی حاشیه ضخیم و مدالیون های ترنجی و گل اناری به صورت یک دوم به جای منظم و حاشیه های ترکیب شده با مدالیون و خطوط و ترکیب دوگانه مدالیون ها است.
معماری ایلخانی در بَسترة دو شهر تاریخی اسلامی اوجان و سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مقایسه فضاهای شهری و یافته های باستان شناسی شهر اوجان و شهر تاریخی سلطانیه و جزییات داده های این دو شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. ساختار اولیه شهر اوجان متعلق به سده های5 تا 6 هجری و مصادف با دوره حکومت سلجوقیان در ایران بوده است و انتخاب این شهر به عنوان شهری حکومتیِ ایلخانان در سده های 7 و 8 هجری موجب آبادانی و رونق آن را تا اواخر دوران صفوی فراهم آورد. شهر سلطانیه نیز که پایه های اولیه آن توسط ارغون (690-683 ه ق) نهاده شده بود به طور جد در زمان سلطان محمد خدابنده (716- 703 ه. ق) ساخته شده و به عنوان پایتخت ایلخانان انتخاب شده است. در این تحقیق مقایسه فضاهای شهری اوجان و سلطانیه بر اساس یافته های باستان شناسی این دو شهر مسئله اصلی این مقاله است و علت ساخت سلطانیه براساس نقشه از پیش طراحی شده مورد بررسی قرار گرفته است و هدف از آن مستند نگاری شهرسازی آن دو شهر ایلخانی است. روش تحقیق در این مقاله بر پایه مطالعات کتابخانه ای و نتایج پژوهش های میدانی این دو شهر ایلخانی انجام شده و آگاهی ما را نسبت به تاریخ سیاسی- اجتماعی بافت فضاهای شهری و معماری و المان های فرهنگی شهرهای اوجان و سلطانیه می افزاید.
نقش و جایگاه اولجایتو در فعالیّت های شهرسازی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ایلخانی با آنکه شهرسازی و عمران در زمان هلاکو آغاز گردید، اما در دوره اولجایتو به بالندگی رسید؛ به گونه ای که وی چهار شهر به نام های سلطانیه، سلطان آباد چَمچَمال، اولجایتوآباد و آق قلعه را ساخت. آگاهی از ضروریات و نیازهای یک شهر سلطنتی یا پایتخت، استفاده از تجارب موفق شهرسازی غازان، به ارث بردن خزانه ای غنی، وجود نیروی متخصّص و کارگزارانی مایل به عمران، سبب ترغیب شهریار ایلخانی به شهرسازی گردید. برخلاف عصر غازانی که شهر جدید در کنار شهرهای قدیم شکل می گرفت، در این دوره شهر جدید، هویّت کاملاً مستقلی داشت. با این وجود در اصول شهرسازی کاملاً پیرو سنن شهرسازی ایرانی- اسلامی بود و در ایجاد فضاهای شهری به تمام نیازهای شهرنشینان توجه می شد که در این بین سلطانیه نمونه کامل و سرآمد شهرهای نوبنیاد به شمار می رود. صدور فرمان ساخت شهر توسط ایلخان و طرح از پیش تعیین شده شهر یکی از نکات درخور توجه در شهرسازی عصر اولجایتو است. پژوهش پیش رو در پی آن است تا با استفاده از متون تاریخی برجای مانده و داده های باستان شناختی موجود، تصویری کلی از شهرسازی در روزگار اولجایتو و عوامل موثر بر شکل گیری شهرها ارائه کند.
مطالعه تناسبات، ساختار و نقشمایه های محراب مسجد جامع هفتشویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
4 - 17
حوزه های تخصصی:
تزیینات گچ بری محراب هفتشویه با توجه به طرح و فرم، در ردیف محراب های شاخص دوره ایلخانی قرار دارد. اکثر بررسی های صورت گرفته به توصیف کلی این محراب، تاریخ اجرا و یا محدوده تاریخی آن پرداخته و کمتر به نقشمایه های تزیینی، نسبت های طلایی و ساختار و روابط هندسی در به کارگیری آنها، توجه کرده اند. سؤال هایی که برای دستیابی به هدف می توان مطرح کرد عبارتند از: «انواع نقشمایه های به کارگرفته شده در این محراب کدامند؟ این محراب و نقشمایه های آن، بر اساس چه ساختار و تناسباتی طراحی و اجرا شده است؟». در این نوشتار تلاش بر آن بوده تا با روش توصیفی تحلیلی، محراب مسجد جامع هفتشویه از لحاظ نقشمایه های گیاهی و هندسی، نسبت های طلایی و ساختار و روابط هندسی توصیف و تحلیل شود. یافته های به دست آمده از این پژوهش، بیانگر آن است که طرح ها و نقشمایه های گچ بری شده، با ضخامت، برجستگی و پیچیدگی اجراء شده اند. در این محراب از انواع اسلیمی ها مانند دهان اژدری، خرطومی، اسلیمی های قاب بند و گردش های اسلیمی بسیار استفاده شده است. فرم کلی محراب و هم اکثر نقشمایه ها دارای ساختار و روابط هندسی ویژه و بر پایه نسبت های طلایی می باشد. ارتفاع بلند، جزو شاخصه های این محراب است. نقشمایه های این محراب از جهت ارزش های بصری و زیباشناختی، شیوه طراحی و اسلوب منحصربه فرد بوده است.
ساختار و ویژگی کتیبه های کوفی تزئینی(گل دار، گره دار)در دوره سلجوقی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
16 - 27
حوزه های تخصصی:
از حدود قرن سوم هجری خط کوفی در معماری ظاهر شد و تا حدود قرن هفتم هجری، گونه های متنوعی از کوفی در مناطق مختلف ایران شکل گرفت. در یک تقسیم بندی کلی، می توان عنوان کوفی تزئینی به آنها اطلاق کرد.این خط، محکم، استوار و ساختار هندسی اش مبتنی بر حرکت های صاف، زاویه دار و کشیده های طولانی است. خطوطی مانند "کوفی بنّایی، کوفی مُعقِلی، کوفی های گره دار و گُل دار". این گونه ها، بیشترین سازگاری و هماهنگی را با فضاهای معماری از جهات اجرا، زیبایی و مصالح داشتند و به واسطه قابلیت های ویژه ای مانند: انعطاف پذیری، هندسه و اندازه های متغیر حروف، ضخامت های متفاوت، کشیدگی، ترکیب و تلفیق با نقوش هندسی و گیاهی و سایر قابلیت ها، زمینه شکل گرفتن و پدید آمدن انواع کوفی تزئینی را فراهم ساختند. بیشترین نمونه های کوفی گل دار و گره دار را می توان در آجرکاری های دوره سلجوقی و گچبری محراب های دوره ایلخانی مشاهده کرد. هدف این پژوهش، بررسی ساختار و قابلیتهای متنوع کتیبه های کوفی تزئینی دوره سلجوقی و ایلخانی در معماری دوره اسلامی ایران است. سؤال این است که اجزای تشکیل دهنده کتیبه های کوفی تزئینی کدامند و چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارند؟ روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تصاویر میدانی تهیه شده اند. گزینش کتیبه های مورد نظر به صورت انتخابی و از هر دوره تاریخی، پنج کتیبه که با اهداف این پژوهش مطابقت داشته اند گزینش شده اند. بررسی ها نشان می دهد کتیبه های کوفی تزئینی، از سه بخش عمده شامل نظام نوشتاری، هندسی (گره) و گیاهی، تشکیل شده اند که بیشترین دامنه خلاقیت و تنوع، در نظام هندسی و گیاهی صورت گرفته است.
مطالعه اصول صفحه آرایی صفحه های افتتاح قرآن های آستان قدس رضوی سده 6 تا 9 ه. ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
4 - 28
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، در کنار ارزش نسخه شناسی قرآن، به مطالعه بصری صفحات افتتاح مجموعه ای از قرآن های محفوظ در آستان قدس رضوی از سده 6 تا 9 هجری با هدف تأکید بر صفحه آرایی،تناسبات، تزئینات و تذهیب پرداخته است. لذا به این پرسش می پردازد که ویژگی صفحه آرایی صفحات افتتاح در قرآن های محفوظ در آستان قدس رضوی از قرن 6 تا 9 هجری و دوم وجوه افتراق و اشتراک در صفحه آرایی قرآن ها چیست؟ بنابراین در قرآن های مذکور بعد از معرفی، صفحه افتتاح قرآن ها از دیدگاه صفحه آرایی وتزئینات مورد بحث و تفسیر قرار گرفت. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحقیق تاریخی،توصیفی به انجام رسیده و با جامعه آماری هدفمند و نمونه گیری متوالی در جهت حداکثر تفاوت و تشابه طبقه بندی و سپس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که صفحه آرایی صفحات افتتاح قرآن ها از سده 6 تا 9 هجری سیر تکاملی را پیموده است. در دوره سلجوقی خط و خوشنویسی رشد قابل توجهی داشته و خطوط سته به نظم و قاعده درآمدند، در تزئینات قرآن ها از فرم های هندسی، اسلیمی های ساده و رنگ های محدود و علی الخصوص زرین استفاده شد، در عصر ایلخانی ترکیب بندی و صفحه آرایی منسجم تر و منظم تر گشت استفاده از رنگ های زرین و لاجوردی مرسوم شد، فرم های هندسی جایگاه خود را در کنار برخی عناصر طبیعت گرا حفظ کردند. قرآن های کتابت شده عصر تیموری به لحاظ ساختاری، استفاده از عناصر طبیعت گرا و ظرافت نقوش اصولی و قاعده مند بودند و کاربرد رنگ های زرین، لاجوردی و شنجرف در کنار رنگ های متنوع دیگر از خصوصیات شاخص در تزئینات این دوره بوده است. در نهایت می توان عنوان کرد که هنر کتابت از شکل ساده و بی پیرایه به سوی انسجام و پر نقش و نگاری پیش رفته و تزئینات نیز در قرآن ها به عنوان عنصری زیباشناسانه در صفحه آرایی محسوب شد و ترکیب بندی تناسبات و تقسیمات اجزاء براساس نظمی خاص بوده است. لذا ساختار هندسی، تناسب و توازن در صفحه آرایی قرآن های مورد مطالعه اهمیت داشته و کاتب این اصول را براساس علوم، فنون و هنر رایج زمان خود رعایت و در نتیجه ترکیب بندی های زیبا و بی بدیلی خلق کرده است.
شکل گیری، توسعه و فروپاشی شهر دوران اسلامی اوجان براساس مطالعه تطبیقی متون و کاوش باستان شناسی
حوزه های تخصصی:
اوجان، یکی از شهرهای معرف دوره اسلامی در منطقه آذربایجان با مساحت حدود 90 هکتار در فاصله پنج کیلومتری شهر کنونی بستانآباد واقع است. ساختار اولیه این شهر متعلق به سدههای4 تا 6 ه.ق. و مصادف با دوره حکومت سلجوقیان در ایران بوده و گسترش اولیه این شهر در سدههای7 و 8 ه.ق. و اوج شکوفایی آن متعلق به اواسط دوره ایلخانی به بعد تا دوره صفوی بوده است. نابودی و انحطاط کامل این شهر در دوره قاجار روی داده است. در این مقاله با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق تاریخی و با تکیه برمنظر باستان-زیستبومشناسی به مطالعه مؤلفههای مؤثر در شکلگیری شهر اسلامی اوجان و بهدنبال آن پیبردن به عملکرد شهر و علت تشکیل آن و در نهایت به علل فروپاشی این شهر پرداخته شده است. پژوهش مورد نظرکه برپایه مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شده است، مشخص میسازد، ساختمان شهر بهواسطه موقعیت بین راهی آن به وجود آمده است و از این گذر عملکرد شهر نیز مشخص میشود. این شهر درمسیر شبکههای اصلی ارتباطی با سایر شهرهای عمده از جمله تبریز و زنجان ساخته شده و با توجه به موقعیت جغرافیایی از منابع طبیعی خوبی برخوردار بوده است و تا اواخر دوره صفوی پر رونق بود، اما با شروع دوره قاجار از اهمیت این شهر کاسته و درنهایت متروک شد. این مطالعه تاریخ سیاسی و اجتماعی شهر اوجان، آثار برجای مانده از شهر، شامل آثار: معماری، شهر سازی، آثار فرهنگی بهجامانده بخشهای مختلف شهر شامل قبرستان، کهندژ آشکار میسازد.
شهرس ازی سلطانیه در دوره ایلخانی
پس از حمله ایلخانان به ایران و مشاهده شهرهای ایران به ساخت شهرهای بزرگی دست زدند. که از آن نمونه می توان به سلطانیه اشاره کرد. اولین و مهم ترین شهری که اولجایتو به احداث آن دست زد شهر سلطانیه است. با توجه به اسناد تاریخی تا پیش از هجوم مغولان، سلطانیه ییلاقی با مرغزارها و آبادی های فراوان در اطراف بوده که مغولان پس از پایتختی تبریز برای شکار در ایام تابستان بدانجا می رفتند. این پژوهش بر آن است تا شهر سلطانیه را از لحاظ ساختاری سررسی کند و دلیل ظهور و افول شهر را مورد مطالعه قرار دهد. شکوه و عظمت این شهر با حمله تیمور از بین رفت و به ویرانه ای تبدیل شد. هدف این پژوهش آشنایی با شهرسازی دوره ایلخانی و همچنین شهر سلطانیه به عنوان یکی از پایتخت های مهم این دوره می باشد. این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای و به صورت تاریخی-تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که این شهر دارای نقشه ای از پیش طراحی شده بوده است؛ و همچنین مانند سایر شهرهای اسلامی شامل اجزا و عناصر مختلفی چون ارگ حکومتی، مسجد جامع، مدارس و کاخ ها بوده است که بعد از افول شهر همه ی آن ها رو به ویرانی نهادند.
تحلیل نظام تمّا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ساختار سیاسی-اداری که در قرن سیزدهم میلادی از دل استپهای مغولستان برآمد و بر نیمی از جهان متمدن زمان خود حکومت یافت، همواره ذهن مورخان را به خود مشغول داشته است. مغولان از آغاز، برنامه خود را بر استقرار حکومت و تداوم آن قرار دادند و به همین منظور نظام اداری خاص خود را، البته با اقتباس از تجربیات حکومتی سایر ملل متمدنتر، پدید آوردند. یکی از نظامهای کاربردی که مغولان برای حفظ و گسترش سیطره خود بر سرزمینهای مفتوحه به کار بردند، نظام تمّا بود که نشانه هایی از آن را در دوره نخستین حکومت مغولان در ایران، روسیه و اردوی زرین میتوان یافت. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر منابع فارسی و دیدی انتقادی نسبت به پژوهشهای پیشین، به بررسی ماهیت و کارکرد تمّا در ایران بپردازد. یافته های پژوهش نشان میدهد که با وجود انطباق این ساختار با سنتهای دیوانسالاری ایرانی که کار دیوانیان ایرانی و مغول را تا حد زیادی آسان میکرد، پیشینه متفاوت دیوانسالاری و وضعیت خاص ایران باعث
مطالعه تطبیقی-تحلیلی بقعه عبدالمؤمن حبیب آباد، جلوه گاهی از نقاشی دیواری عهد صفوی و قاجار
حوزه های تخصصی:
بنای امام زاده شاهزاده عبدالمؤمن در حبیب آباد، واقع در 18 کیلومتری شمال شرقی اصفهان قرار گرفته است. این بنا از مقابر ناشناخته ای است که به واسطه دوره زمانی ساخت، ویژگی های معماری و هنرهای تزئینی، از شایستگی توجه و تحقیق برخوردار است. در این بین آرایه های تزئینی بنا به ویژه تزئینات نقاشی دیواری باتوجه به مواردی همچون دوره زمانی، وجود کتیبه ساخت، چگونگی مضامین به کار رفته و شیوه ترسیم و خالقان هنری، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برهمین اساس در این مقاله ضمن گاهنگاری و مطالعه نقشه و ساختار شکلی بنا، تزئینات وابسته به بنا معرفی و تا حد امکان تحلیل محتوایی و تطبیقی شده است. جهت نیل بدین مقصود، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی برپایه رویکرد تطبیقی و برداشت میدانی نگارنده از بنا صورت گرفته است. چنان چه نتایج این پژوهش نشان می دهد، ساختمان امام زاده احتمالاً در دوره ایلخانی ایجاد شده و در دوره شاه عباس دوم صفوی و ناصرالدین شاه قاجار تعمیرات، ساختمان سازی ها و تزئیناتی در آن، صورت گرفته است. عمده فعالیت صورت گرفته در دوره های صفوی و قاجار، ایجاد تزئیناتی همچون نقاشی دیواری، مقرنس کاری و کاربندی بوده که در میان آن، نقوش دیواری اهمیت و نمود بیشتری داشته است. این نقوش به شیوه های رنگ وروغن و آبرنگ ایجاد شده و از انواع گره های هندسی، نقوش قهوه خانه ای، گل و مرغ، گل و بوته و منظره سازی فرنگی تشکیل شده اند. مضامین نقوش و کتیبه های بنا در ارتباط مستقیم با اندیشه تشیّع و مفهوم نمادین تعالی روح متوفی بوده است.