مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
صنایع غذایی
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
183 - 222
حوزه های تخصصی:
سبز بودن یکی از موضوعات حساس و اساسی برای فعالیت شرکتها در دنیای پر از رقابت و محدودیتهای قانونی وعرفی بازار است که بتدریج همه حوزه ها از جمله منابع انسانی را دربخواهد گرفت. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر سرمایه ساختاری سبز بر شهرت سازمانی در صنعت مواد غذایی با توجه به نقش میانجی نوآوری سبز اجرا شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه سرمایه ساختاری سبز هوآنگ و کانگ (2011)، نوآوری سبز ژی و همکاران (2019) و شهرت سازمانی لوما-آهو (2008) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل شرکتهای بزرگ مواد غذایی ایران است که دارای تنوع محصولات بوده و در ارائه محصولات جدید پیشرو هستند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی 200 شرکت انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد روابط مثبتی بین سرمایه ساختاری، نوآوری سبز و شهرت سازمانی وجود دارد. همچنین نوآوری سبز نقش میانجی بین سرمایه ساختاری سبز و شهرت سازمانی ایفا می کند. بنابراین تحقیق اثر سرمایه ساختاری سبز بر افزایش نوآوری سبز و شهرت سازمانی شرکتها در این صنعت را تایید می کند.
ارائه الگوی جانشین پروری مهارت آموزی در کسب و کارهای خانوادگی در صنایع غذایی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
۲۳۰-۱۹۳
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی جانشین پروری مهارت آموزی کسب و کارهای خانوادگی در صنایع غذایی خراسان رضوی می باشد. تحقیق بنیادی و رویکرد کاربردی دارد و روش تحقیق آمیخته است.برای شناسایی شاخص ها از الگوی تحلیل محتوا استفاده شد،روابط بین متغییرها و ارزش آن از روش معادلات ساختاری(SEM) بدست آمد. جامعه آماری بخش کیفی شامل ﻣﻄﻠﻌﺎن و ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن صنایع غذایی خراسان رضوی می باشند، نمونه گیری به روش گلوله برفی می باشد. همچنین جامعه آماری بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده بررسی شد.گردآوری اطلاعات در بخش کیفی بصورت مصاحبه نیمه ساختار و بخش کمی بصورت پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و دﺳﺖیﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﺬﮐﻮر از روشﻫﺎی آﻣﺎر ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و آﻣﺎر اﺳﺘﻨﺒﺎﻃﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یﮑﯽ از روشﻫﺎی آﻣﺎری ﺑﺮای ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ دادهﻫﺎ روش ﺗﺠﺰیﻪ ﻋﺎﻣﻞﻫﺎ یﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. با استفاده از نرم افزار Lisrel مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تحقیق برای ضرایب تی بالای 96/1± تا 58/2± در سطح 05/0 معنی دار می باشند و ضرایب تی بالاتر از 58/2± در سطح 01/0 معنی دار هستند. ضرایب مسیر و واریانس تبیین شده متغیرهای تحقیق و شاخص های برازش بدست آمده برای مدل آزمون شده نشان می دهد که شاخص RMSEA در مدل برآورد شده با میزان ۰۶۴/0 از سطح قابل قبولی برخوردار بوده و دیگر شاخص برازش مانند CFI، GFI، NFI، و AGFI به ترتیب برابر با 97/0، ۹۴/0، ۹۵/0 و ۹۲/0 همگی در سطح مناسبی هستند.
ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین پایدار محصولات فاسد شدنی در صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
173 - 225
حوزه های تخصصی:
رش د نگرانی های اجتماعی و زیست محیطی درباره تاثیرات زنجیره تامین مواد غذایی و چالش های زیادی در صنعت مواد غذایی وجود دارد، منجر ب ه فشار زیادی از انواع ذینفعان به منظور بهبود عملکرد پایداری چرخه عمر محصولات فاسدشدنی شده است. در این پژوهش به دنبال ارزیابی عملکرد زنجیره تامین پایدار محصولات فاسد شدنی در صنایع غذایی هستیم. ساختار زنجیره تامین پژوهش حاضر، پس از بررسی پیشینه های خارجی و داخلی و پیدا کردن شکاف مطالعاتی، از یک زنجیره تامین چهار مرحله ای تشکیل شده که متغیرهای ورودی و خروجی آن بر اساس محصولات فاسد شدنی و ابعاد سه گانه پایداری انتخاب شدند. به همین منظور در راستای شناخت و استخراج شاخص های موثر ورودی و خروجی و واسطه ای به منظور محاسبه ارزیابی کارایی نسبی زنجیره تامین در بخش های مختلف، مطالعات میدانی و کتابخانه ای گسترده ای بر روی متغیرها و شاخص های موجود در زمینه فعالیت های مختلف زنجیره تامین صورت گرفت. درنهایت بعد از انتخاب شاخص ها به بررسی میزان کارایی زنجیره تامین ارایه شده و رتبه بندی واحدهای کارا پرداختیم. به علت ماهیت اصلی پژوهش مواد فاسد شدنی، جامعه آماری پژوهش شامل 18 کارخانه لبنیاتی و گوشتی از استان فارس در ایران مورد مطالعه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل پوششی داده های شبکه ای و به منظور مدل سازی و حل آن از نرم افزار WinQsb استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از این است که بیشترین مشکلات ناکارایی شرکت های مورد مطالعه مربوط به بخش تامین کنندگان می باشد، بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاداتی در جهت کارایی شرکت ها ارایه شده است.
بین المللی سازی با رویکرد شبکه سازی رهیافتی کارآمد در توسعه کسب وکارهای صنعت غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی بین المللی سازی مبتنی بر رویکرد شبکه سازی در صنایع غذایی به روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده های این پژوهش برگرفته از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع غذایی بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزار اطلس تی ای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط علّی (توسعه بین المللی، محدودیت های اقتصاد تولید و فرصت ها و چالش های تغییر در صنایع غذایی) شرایط زمینه ای (قابلیت های محتوایی و ساختاری و ملاحظات قانونی و علمی) شرایط مداخله گر (اقتصاد سیاسی، مداخلات محیطی و چالش های توسعه کسب وکار) شرایط راهبردی (راهبردهای توسعه در سطح جهانی، راهبرد خلاقیت شبکه ای، توسعه منابع شبکه ای و توسعه تولیدات جدید) پیامدها (بهبود سرمایه اجتماعی برند، توسعه بازار بین المللی و توسعه قابلیت های صنعت غذایی) است. همچنین دریافت شد به کارگیری استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی موجب بهبود فرایند شناسایی و اندازه گیری معاملات، دارایی ها و بدهی ها، افزایش کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و کیفیت کلی گزارشگری مالی می شود.
ارزیابی تاثیر توسعه فناوری بلاکچین بر کارآفرینی صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به این امر که کارآفرینی به عنوان ابزاری برای رشد اقتصادی و نوآوری در تمام کشورها در نظر گرفته می شود و برای رفاه جامعه امری ضروری می باشد، لازم است عوامل اثرگذار بر آن شناسایی و درصدد بهبود شرایط موجود اقدام شود. از جمله عوامل اثرگذار که در دهه های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته، اثر توسعه فناوری های جدید مانند بلاکچین می باشد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین متغیرهای به رسمیت شناختن بلاکچین، سرمایه گذاری در بلاکچین و شاخص های حاکمیتی با شاخص ترس از شکست کارآفرینی می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه از روش داده های پنل استفاده شد. داده های مورد استفاده مربوط به کشورهای چین، هند، اندونزی، ایران، ژاپن، عربستان، کره جنوبی، امارت متحده عربی، تایلند و ترکیه، طی سال های 2020-2010 می باشد. آمار و اطلاعات مورد نیاز از بانک جهانی و دیده بان کارآفرینی جهانی جمع آوری گردید. جهت برآورد الگو از نرم افزار Eviews استفاده شد.یافته ها: مطابق نتایج به دست آمده، رابطه معنی داری بین 5 شاخص حاکمیتی مشتمل بر شنیدن صدای صاحبان کسب و کار ، ثبات سیاسی، کیفیت نظارتی، حاکمیت قانون و کنترل فساد و همچنین دو متغیر به رسمیت شناختن و سرمایه گذاری در بلاکچین با شاخص ترس از شکست وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: براین اساس می توان بیان نمود که کشورهای نمونه با توسعه و ایجاد زمینه لازم برای استفاده از فناوری بلاکچین می توانند در جهت بهبود وضعیت کارآفرینی گام بردارند. همچنین نقش حکمرانی بر کارآفرینی نشان می دهد که دولت ها در این کشورها باید در جهت اصلاحات نهادی اقدام نمایند.
مطالعه نقش مدیریت نام تجاری در صادرات صنایع غذایی
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه و اهمیت برند و برندسازی در بازارهای بین المللی و فراملی و ایجاد قدرت رقابتی ناشی از برندسازی و همچنین نقش توسعه صادرات در اقتصاد کشورها، در این مقاله به بررسی نقش برند در توسعه صادرات پرداخته شده است. در اینجا به مفهوم برند، چگونگی شکل گیری، نقش و اهمیت آن در تقاضا برای کالاهای مختلف پرداخته شده و وضعیت برند و برندسازی کالاهای صادراتی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه ای که از این بررسی ها حاصل شده است اینست که ما در برند و برندسازی بخصوص برای کالاهای صادراتی بسیار کم کار کرده ایم و شاید بهتر باشد قبول کنیم که کاری انجام نشده است و یک عزم ملی و همه جانبه برای حضور هرچه قوی تر در بازارهای بین المللی لازم و ضروری می باشد.
تحلیل راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط رو به افول و ورشکسته به کمک مدل سازی تفسیری ساختاری (مورد مطالعه: صنایع غذایی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
9 - 34
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: برای احیای موفق یک شرکت ورشکسته و یا رو به افول با عملکرد ضعیف، گستره وسیعی از راهبردهای احیا می توان در نظر گرفت که این راهبردها با یکدیگر برهم کنش دارند و بی توجهی به این موضوع، احیای شرکت های رو به افول، به ویژه شرکت های کوچک و متوسط را در عمل با مشکل روبه رو می کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل تفسیری ساختاری و تحلیل برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط است.روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و به دلیل اینکه مبتنی بر مدل سازی تفسیری ساختاری، به ارائه مدل سلسله مراتبی برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های کوچک و متوسط در آستانه افول و ورشکسته می پردازد، می توان آن را پژوهش توصیفی پیمایشی به حساب آورد. ازآنجاکه بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در استان اردبیل طی چند سال گذشته رو به افول بوده یا ورشکسته شده و نیاز مند احیا هستند، این صنایع به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله نخست پژوهش برای بومی سازی عوامل افول این شرکت ها از غربالگری فازی استفاده شد؛ سپس برای تعیین راهبردهای مرتبط با هر عامل افول، مصاحبه با گروه کانونی شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، صورت گرفت و برای ارائه مدل برهم کنش و تجزیه وتحلیل قدرت نفوذ و همبستگی این راهبردها، مدل سازی تفسیری ساختاری و روش میک مک، با مشارکت همان خبرگان به کار رفت و از دو نرم افزار اکسل و متلب برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: از تعداد 22 عامل افول شرکت ها که در پژوهش های قبلی شناسایی شده بودند، 19 عامل به عنوان عوامل افول شرکت های صنایع غذایی استان اردبیل تعیین شدند و سه عامل «وضعیت انحصار در بازار»، «عرضه بیش از نیاز بازار»، «نبود فرهنگ همکاری میان کارکنان و مدیران» به دلیل میزان اهمیت کمتر از 70 درصد در منظر خبرگان، حذف شد. برای این عوامل افول، 32راهبرد (بومی شده و جدید) تعیین شده و علاوه بر آن، کل راهبردهای احیا در قالب شش دسته راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات، و کارایی تولید و عملیات نیز دسته بندی شدند. مدل سلسله مراتبی تفسیری ساختاری راهبردهای احیا که در شکل 2، نشان داده شده است، نشان می دهد که این راهبردها با یکدیگر رابطه کمک کنندگی و تسهیل کنندگی دارند و برای به کارگیری آن ها باید از سطح پایین ترین سطح این مدل، شروع به اقدام کرد. نتیجه قابل توجه دیگر اینکه اگرچه راهبردهای تعیین شده در قالب شش دسته ارائه شده اند، اما مدل نهایی نشان می دهد که برای اجرای این راهبردها، الزاماً نباید همه راهبردهای یک دسته را به طور هم زمان موردتوجه قرارداد؛ بلکه سلسله مراتب راهبردها به خوبی نشان می دهد که اولویت به کارگیری این راهبردها از پایین به بالا و از دسته بندی های مختلف است.نتیجه گیری: احیای شرکت های کوچک و متوسط ورشکسته و یا رو به افول صنایع غذایی، یک فرآیند تک بعدی نیست و راهبرد یکتایی برای آن وجود ندارد؛ بلکه باید ترکیبی از راهبردهای شش گانه شامل راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، راهبردهای مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات و کارایی تولید و عملیات را موردتوجه قرار داد و فرایند احیا را در یک قالب نظام مند و به صورت یک جریان مستمر و تدریجی به انجام رساند.
پیشایندهاو برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
37 - 52
حوزه های تخصصی:
ایجاد کسب و کار جدید اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب ایجاد فرصت های شغلی جدید، تولید فناوری جدید و خلق ثروت و ارزش در جامعه می شود . برای این منظور در کشورها، استارت آپ ها عهده دار این امر هستند. استارت آپ ها لزوما یک شرکت نبوده و شخصیت حقوقی مستقلی ندارند بلکه یک مجموعه ی تسهیل گر و توانمندساز هستند. هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش، کیفی با طرح اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا با نمونه گیری نظری هدفمند، 15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور مشارکت داشتند. تحلیل کیفی، طی پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛ 23 مقوله، 102 مفهوم، 145 گویه و 4 سازه: پیشایندها (شرایط علّی، بسترساز و میانجی) و برآیندها (پیامدها)، جای گرفتند. پیشایندها در 19 مقوله و برآیندها: در 4 مقوله، شناسایی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با مدیریت مطلوب منتورینگ در ایجاد و توسعه پیشران های استارت آپ های صنایع غذایی، گام مؤثری در جهت افزایش برآیندهای اجتماعی- فرهنگی، حرفه ای، اقتصادی و بازاریابی، بهبود کارایی و اثربخشی و توسعه نقش منتورها در هدایت کارآفرینان صنایع غذایی بردارند.واژه های کلیدی: استارت آپ ، برآیندها، پیشایندها، توسعه منتورینگ، صنایع غذایی.
طراحی مدل توسعه محصولات جدید با رویکرد خلق مزیت رقابتی در صنایع غذایی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
240 - 263
حوزه های تخصصی:
توسعه محصول جدید یکی از بزرگ ترین قدرت ها و درعین حال، ازپیچیده ترین فعالیت های موجود و عاملی مهم برای موفقیت شرکت های تولید کننده در بازار است. از همین روی شرکت ها برای رشد و بقا در عرصه رقابت، ملزم به تولید و ارائه محصولات جدید به بازار هستند. این مهم به ویژه در صنایع غذایی با تنوع علایق و سلایق مشتریان و برخورداری از رقبای متعدد، از اهمیت بیشتر برخودار است. از این رو در پژوهش حاضر با توجه به خلاء پژوهشی داخلی موجود در این زمینه، پژوهشگران در صدد ارائه مدل توسعه محصولات جدید با رویکرد خلق مزیت رقابتی در صنایع غذایی با بکارگیری شیوه نظریه پردازی داده بنیاد هستند. جامعه آماری این مطالعه متشکل است از خبرگان دانشگاهی، مدیران و کارشناسان ارشد مدیریت صنعتی و بازرگانی که در زمینه مورد مطالعه از اطلاعات و تجارب ارزنده ای برخوردارند. شیوه ی نمونه گیری در این مطالعه هدفمند - نظری است. همچنین ابزار گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و شیوه ی تجزیه و تحلیل آن بر مبنای طرح نظام مند استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و گزینشی است). براین اساس در مرحله کدگذاری باز با حذف کدهای مشابه، در مجموع 94 کد شناسایی شد که در در 5 دسته عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها، طبقه بندی و در قالب مدل توسعه محصولات جدید با رویکرد خلق مزیت رقابتی در صنایع غذایی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد ارائه گردیدند.
ارائه مدل توسعه بازار محصولات غذایی سالم و ارگانیک استان کرمانشاه؛ به کارگیری رویکرد کیفی نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، ارائه مدل توسعه بازار محصولات سالم و ارگانیک واحدهای صنایع غذایی استان کرمانشاه بوده است. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر کیفی و با استفاده از روش نظریه بنیانی انجام پذیرفت. جامعه موردمطالعه این پژوهش شامل کلیه مطلعان کلیدی در زمینه موضوع موردپژوهش در استان کرمانشاه بوده اند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در این تحقیق با بررسی 12 نمونه از جامعه مذکور، اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند، یادداشت برداری میدانی و در مواردی بحث گروهی بود. به منظور پردازش داده ها، در بخش کیفی از روش کدگذاری سه مرحله ای استفاده شد. نتایج مطالعه نشان دادند در توسعه بازار محصولات سالم و ارگانیک واحدهای صنایع غذایی استان کرمانشاه سه دسته شرایط علی (شامل عوامل شناختی، عوامل رفتاری- انگیزشی، عوامل مدیریتی)، عوامل زمینه ای (شامل عوامل زیرساختی- فناورانه، فرهنگی و وضعیت اقتصادی جامعه هدف) و عوامل مداخله گر (شامل عوامل سیاستی- قانونی و عوامل نظارتی) دخیل هستند. همچنین طبق نتایج، راهبردهای اتخاذشده در سه دسته (شامل عوامل بازاریابی، نحوه تبلیغات و اطلاع رسانی و عوامل اعتمادسازی و پاسخگویی) دسته بندی شدند که دارای پیامدهایی (از قبیل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) بودند. در پایان بر اساس یافته ها پیشنهاد های کاربردی ارائه گردید.