مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل سازی تفسیری ساختاری


۱.

شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی محرکهای مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زنجیره تامین سبز محرکهای سازمان مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۷۶۹
با افزایش روز افزون آلودگی زیست محیطی وپیامدهای مخرب آن وبه دنبال آنافزایش تقاضای مشتریان وجوامع زیست محیطی برای محصولات وخدمات سازگار با محیط زیست می بایست کوشید تا آلودگی های ناشی از گسترش صنایع را در قالب تلاش برای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز کاهش داد. ازاینرودرپژوهش حاضرجهت ترغیب صنایع فولاد سازی به اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز، به شناسایی وتعیین محرکهای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز وسپس به تعیین روابط مابین و سطح بندی آنها پرداخته شده است. مدلپیشنهادیبااستفادهاز روش مدل سازی تفسیری ساختاری به دست آمده است.نتایج مدل روابط محرکها نشان می دهد که در بین محرکها«دولت،قوانین ومقررات»به عنوان ماثرترین محرک، منشاء اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در مجتمع فولاد مبارکه می باشد
۲.

شناسایی، سطح بندی و رتبه بندی عوامل موثر بر زنجیره تامین سبز با رویکرد تلفیقی ISM و تصمیم گیری چندمعیاره فازی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنجیره تامین سبز مدل سازی تفسیری ساختاری روش فرایند تحلیل سلسه مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف پژوهش حاضر شناسایی، سطح بندی و رتبه بندی عوامل موثر بر زنجیره تامین سبز بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل 11 نفر از مدیران و کارشناسان بخش زنجیره تامین شرکت آبراه تزئین می باشد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه مقایسات زوجی استفاده شد که شامل عوامل موثر بر زنجیره تامین سبز بوده که روایی آن توسط نظرات خبرگان سازمان و پایایی با نرخ ناسازگاری 0.02 بدست آمد و تائید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو رویکرد فرایند تحلیل دمیتل فازی و مدل سازی تفسیری ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که طراحی سبز با وزن نسبی (0.245)، بازیافت محصولات با وزن نسبی (0.211)، ارزیابی محیطی تأمین کنندگان با وزن نسبی (0.177)، همکاری کارکنان با وزن نسبی (0.176)، رعایت استانداردهای لازم با وزن نسبی (0.134)، توزیع سبز با وزن نسبی (0.097)، تولید سبز با وزن نسبی (0.088) و خرید سبز با وزن نسبی (0.055) در رتبه های اول تا هشتم قرار گرفتند. در پایان نیز با استفاده از رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری به تحلیل عوامل پرداخته شد که نتایج نشان داد در بین عوامل طراحی سبز به عنوان موثرترین عامل در سبز نمودن زنجیره تامین شناخته شده است.
۳.

تبیین مدل گردشگری ایرانی - اسلامی عامل رونق اقتصادی و فرهنگی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری ایرانی - اسلامی شاخص های رقابت پذیری مدل سازی تفسیری ساختاری رونق اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۴۵
گردشگری یکی از منابع تغذیه اقتصاد در جوامع مختلف است و می تواند نقش مهمی در توسعه و کسب درآمد برای آن ها داشته باشد. توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای درحال توسعه که با معضلاتی چون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجهند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. این تحقیق شامل دو جامعه می باشد که جامعه آماری اول به منظور شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر رقابت پذیری شرکت های گردشگری است. جامعه آماری دوم شامل گروه نامحدودی از گردشگران داخلی و خارجی می باشند که حداقل یک بار از خدمات شرکت های گردشگری کشور استفاده کرده اند. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسش نامه محقق ساخته 31 سؤالی انجام گرفت. پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای همه متغیرها بالای 7/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسش نامه ها از طریق نرم افزار SPSS و Smart Pls2 در دو بخش توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری)، انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل هفت گانه مدل (استراتژی، تصویر، کیفیت خدمات، ارزش، رضایت مشتری، وفاداری مشتریان و عملکرد مالی بود) تأثیر معناداری بر رقابت پذیری شرکت های گردشگری کشور داشته اند. اهداف پژوهش 1.بازشناسی مؤلفه های مؤثر در مدل گردشگری ایرانی- اسلامی 2.طراحی و تبیین مدل گردشگری ایرانی- اسلامی با هدف ایجاد رونق اقتصادی و فرهنگی در کشور. سؤالات پژوهش 1.مدل گردشگری ایرانی- اسلامی دارای چه مؤلفه هایی است؟ 2.چه مدلی می تواند منجر به پویایی گردشگری در ایران و رونق اقتصادی گردد؟
۴.

مدل هوشمندی بازاریابی صنعت خودرو داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سازی تفسیری ساختاری مدل سه شاخگی هوشمندی بازاریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف: سازمان برای بقا در بازارهای پویا و متغیر به ابزاری نیاز دارد که با کمک آن بتواند بر چالش های محیطی فضای رقابت فائق آید. چنین ابزاری، هوشمندی بازاریابی است. هدف از انجام این تحقیق ارائه یک مدل هوشمندی بازاریابی است که چگونگی تدوین هوشمندی بازاریابی را به صورتی کاربردی و گام به گام تعیین می کند. روش: در این راستا با مطالعه گسترده ادبیات موضوع به خصوص به منظور کسب دستیابی به نگاه اسلامی ایرانی، مراجعه به اسناد بالادستی، 47 فاکتور اصلی هوشمندی بازاریابی شناسایی شد و پس از ساختاردهی با ابزار تحلیلی سه شاخگی، در قالب پرسش نامه ای در اختیار خبرگان صنعت خودروی ایران قرار گرفت. با تحلیل آماری داده های به دست آمده از پرسش نامه جمع آوری شده، ده متغیر تأثیرگذار بر هوشمندی بازاریابی شناسایی شده، تأیید شدند. سپس متغیرهای شناسایی شده، در پرسش نامه دوم که با ساختار تکنیک ISM تنظیم شد، وارد شدند. این پرسش نامه در اختیار خبرگان صنعت خودروی ایران قرار گرفت و پرسش نامه ها جمع آوری شد. یافته ها: بر مبنای نتایج پرسش نامه دوم و با استفاده از تکنیک ISM ، مدل «هوشمندی بازاریابی» طراحی شد. نتیجه گیر ی: بینشی که این مدل به مدیران ارائه می کند، می تواند آنها را در تحقق هوشمندی بازاریابی در سازمان یاری دهد. در تحقیقات آتی، می بایست به بررسی دلایل و مشکلات اصلی سازمان ها در پیاده سازی مدل هوشمندی بازاریابی، رد مدل نام برده، تحت بررسی قرار دادن مدل هوشمندی بازاریابی و دلیل بررسی نکردن آن مدل در سازمان پرداخت.
۵.

طراحی مدل سلسله مراتبی برای کاهش ریسک های زنجیره تأمین پروژه بر اساس فراترکیب (مورد مطالعه : شرکت گاز استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد های کاهنده ریسک روایی محتوایی ریسک زنجیره تأمین پروژه فراترکیب مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
با توجه به توسعه گازرسانی در اغلب استان های کشور طی سال های اخیر و گسترش پروژه های خطوط انتقال گاز به موازات آن، لزوم توجه به زنجیره تأمین چنین پروژه هایی و ریسک های مربوط به آن بیش از گذشته نمود یافته است. از آنجا که زنجیره تأمین پروژه ها بر اساس مقررات دولتی ساختار خاصی دارد، هدف این مقاله ارائه مدلی برای کاهش ریسک های زنجیره تأمین پروژه ها در شرکت های گاز استانی است. برای این منظور از روش پژوهش آمیخته استفاده شده است؛ به این صورت که ابتدا با استفاده از فراترکیب و روایی محتوایی، راهبرد های کاهنده ریسک شناسایی و گروه بندی می شوند و به کمک مدل سازی تفسیری ساختاری، ارتباطات متقابل و میزان تأثیرگذاری هریک از راهبرد ها بر یکدیگر به دست می آید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مدیران باید به آن دسته از راهبرد هایی که قدرت تحریک کنندگی بیشتری دارند در مقایسه با راهبرد هایی که درجه وابستگی زیادی دارند، توجه بیشتری داشته باشند. در نتیجه با تمرکز بر متغیرهای کلیدی مهم تر، می توان به صورت مؤثرتر ریسک های زنجیره تأمین را کاهش داد.
۶.

نظام ارزیابی عملکرد پایدار مبتنی بر مدل اسکور (مورد مطالعه: شرکت سیمان سپاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام ارزیابی عملکرد پایدار زنجیره تأمین سیمان مدل مرجع عملیاتی زنجیره تأمین مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف: این پژوهش دو هدف اصلی را دنبال می کند: ۱. طراحی نظام یکپارچه ارزیابی عملکرد پایدار با تأکید بر فرایندهای محوری زنجیره تأمین سیمان؛ 2. شناسایی جایگاه و نقش معیار های این نظام در تعامل با یکدیگر. روش: تحقق هدف های پژوهش، طی دو مرحله در شرکت سیمان سپاهان دنبال می شود. در مرحله نخست، از رویکرد فرایند محور مدل اسکور برای طراحی چارچوب یکپارچه ارزیابی عملکرد پایدار زنجیره تأمین سیمان و در مرحله دوم از مدل سازی تفسیری ساختاری و میک مک برای تحلیل جایگاه و نقش معیار های عملکرد پایدار در فرایندهای این زنجیره استفاده می شود. یافته ها: در مجموع، 16 معیار محیط زیستی، 10 معیار اقتصادی و 4 معیار اجتماعی شناسایی شد. سهم فرایندهای اجرایی منبع یابی، ساخت، تحویل و بازگشت زنجیره تأمین سیمان از این معیار ها، به ترتیب، 11، 15، 7 و 6 معیار بود. در هر فرایند، معیار های کلیدی و اثرگذاری که در ارتقای پایداری فرایندها نقش ریشه ای دارند، مشخص شد. نتیجه گیری: همه فرایندهای زنجیره تأمین شرکت سیمان سپاهان، در بهبود جنبه های مختلف پایداری (جامعه، محیط زیست، اقتصاد) نقش مشابهی ندارند. شناسایی معیار های کلیدی و اثرگذار هر فرایند، دیدگاه مناسبی درباره تدارک پروژه های بهبود پایداری در اختیار مدیران و سیاست گذاران این شرکت قرار می دهد. با وجود حضور معیار های اقتصادی در هر چهار فرایند اجرایی زنجیره تأمین سیمان، قدرت اثرگذاری و اثرپذیری این معیار ها در تمام فرایندها به یک میزان نیست. از این رو، ترجیح تصمیم گیرندگان در خصوص اولویت بندی پروژه های بهبود پایداری شرکت سیمان سپاهان متفاوت است.
۷.

تحلیل و بررسی موانع ارتباطی و فرهنگی توسعه گردشگری پزشکی و سلامت با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری (مطالعه ی موردی: شهرستان مشکین شهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: موانع ارتباطی گردشگری پزشکی و سلامت مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف از پژوهش حاضر شناسایی موانع ارتباطی توسعه گردشگری پزشکی و سلامت و همچنین طراحی و آزمون مدل مفهومی این موانع با توجه به ماهیت میان فرهنگی گردشگری پزشکی و سلامت با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری می باشد. شناسایی مهمترین موانع ارتباطی و فرهنگی توسعه گردشگری پزشکی و سلامت در جامعه مورد بررسی، طراحی مدل این موانع با روش مدل سازی تفسیری ساختاری و در نهایت، آزمون فرضیه های حاصل از این مدل در یک نمونه 150 نفری، سه مرحله طی شده در این پژوهش می باشند. نتایج پژوهش نشان داد که موانع ارتباطی و فرهنگی توسعه گردشگری پزشکی و سلامت عبارتند از: نبود شناخت، تفاوت زبانی ادراک شده، نبود اعتماد، تفاوت فرهنگی ادراک شده، تعصب و برخورد کلیشه ای. همچنین به شرط جمع آوری و دسته بندی عوامل اثرگذار بر مفهوم گردشگری پزشکی و سلامت توسط مدیران تصمیم گیر در حوزه های مربوطه، این موضوع می تواند راه گشای متولیان و مسئولین حوزه سلامت کشور در ایجاد و افزایش درآمد ارزی برای کشور باشد.
۸.

ارائه مدل تفسیری ساختاری شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های رقابت پذیری مدل سازی تفسیری ساختاری مجمع جهانی اقتصاد روایی محتوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۶
امروزه رقابت به عنوان یک مفهوم اقتصادی بر توسعه ی پایدار صنعت سفر و گردشگری تأثیر به سزایی گذاشته است. هدف از این پژوهش ارایه مدل تفسیری ساختاری شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری استان فارس مبتنی بر گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال 2015 می باشد. تحقیق حاضر به دلیل ایجاد درک و دانشی کاربردی برای مسئولان و سیاست گذاران صنعت گردشگری استان فارس در زمینه شناسایی و سطح بندی شاخص های مؤثر بر رقابت پذیری گردشگری، از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است و از منظر روش جمع آوری داده، توصیفی از نوع پیمایشی است. به منظور نهایی کردن شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری در استان فارس از روایی محتوایی و با نظرسنجی از 10 نفر از متخصصان علمی و اجرایی حوزه گردشگری استان فارس و جهت سطح بندی این شاخص ها از مدل سازی تفسیری ساختاری استفاده شده است. یافته های حاصل از انجام روش روایی محتوایی در نهایت 17 شاخص کلیدی در شش سطح را معرفی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولویت صنعت گردشگری برای دولت کلیدی ترین شاخص در جهت افزایش رقابت پذیری صنعت گردشگری استان فارس بوده و جایگاه نازل ایران از منظر این شاخص در آخرین رتبه بندی مجمع جهانی اقتصاد بیانگر لزوم توجه روزافزون دولت به توسعه صنعت گردشگری است. از سوی دیگر  شاخص هایی مانند نحوه برخورد با مشتری، پایداری توسعه صنعت سفر و گردشگری و شمار سایت های تاریخی ثبت جهانی بیشترین وابستگی را به دیگر شاخص ها داشته و تحت تأثیر آنها می باشند.
۹.

نظام مدیریت عملکرد کارکنان به مثابه ابزاری برای پیشگیری از فساد اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام مدیریت عملکرد فساد اداری مدیریت منابع انسانی بخش دولتی مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۶
هدف: توسعه و فساد، دو مفهوم مرتبط به یکدیگر و در واقع، دو روی یک سکه هستند؛ بدین معنا که دستیابی به توسعه، بدون مبارزه با فساد، ممکن نیست. با توجه به نقش خطیر نظام های مدیریت منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر به دنبال مدلسازی نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان برای پیشگیری از فساد اداری در بخش دولتی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است. اساس روش انجام این پژوهش، روش مدل سازی تفسیری- ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مدیران بخش دولتی هستند و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، از نوع نمونه گیری گلوله برفی است.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های مطالعه، ده مؤلفه برای طراحی مدل مدیریت عملکرد کارکنان در راستای پیشگیری از فساد اداری شناسایی شد که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر، اعتبارپذیری و قابلیت پیشگیری. طبق نتایج تحلیل MICMAC، هیچ یک از مؤلفه های شناسایی شده پژوهش، در ناحیه خودمختار قرار نگرفته اند که این بیانگر ارتباط قوی همه مؤلفه های مدل پژوهش با یکدیگر است. نتایج مطالعه حاضر، بیانگر این است که نه مؤلفه در ناحیه پیوندی قرار گرفته اند که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر و اعتبارپذیری. این اجزاء پویا در نظر گرفته می شوند؛ به این معنی که هر تغییری در آنها می تواند کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، مؤلفه قابلیت پیشگیری در ناحیه وابستگی قرار می گیرد که نشان دهنده وابستگی بالای آن به سایر مؤلفه های مدل است. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به شبکه تعامل متغیرها اشاره کرد که سطح و روابط مؤلفه های به دست آمده پژوهش را مشخص نموده است. بر اساس شبکه تعامل متغیرها در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ابعاد قانون محوری و پاسخ گویی، مؤلفه های مبنایی مدل هستند، زیرا بر کلیه مؤلفه های دیگر تأثیرگذار هستند. این دو مؤلفه، ارتباط دوسویه ای با یکدیگر دارند؛ بدین معنا که علاوه بر تأثیر بر یکدیگر، از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بر اساس مدل مذکور، مؤلفه های شفافیت و هم سویی در رتبه بعدی قرار گرفته اند که ارتباط دوسویه ای با مؤلفه های پیشین مدل دارند. به عبارت دیگر، شفافیت و هم سویی، علاوه بر این که بر مؤلفه های سطح بالاتر خود اثر می گذارند، بر مؤلفه سطح پایین تر یعنی قانون محوری و پاسخ گویی نیز اثرگذارند و این بیانگر نفوذ قابل توجه این متغیرها در مدل است. مؤلفه های اعتبارپذیری و توجیه پذیری، مؤلفه هایی هستند که در سطح سوم مدل قرار گرفته اند و همانطور که جهت پیکان ها نشان می دهد، مؤلفه اعتبارپذیری بر مؤلفه بهبود مستمر اثرگذار است و در عین حال، رابطه ای تعاملی با مؤلفه توجیه پذیری دارد. مؤلفه بهبود مستمر در سطح بعدی مدل، یعنی سطح چهارم قرار دارد و بر دو مؤلفه موجود در سطح پنجم مدل، یعنی عدالت رویه ای و عدالت تعاملی، تأثیرگذار است. دو مؤلفه عدالت رویه ای و تعاملی علاوه بر این که بر یکدیگر اثر می گذارند، بر مؤلفه موجود در آخرین سطح مدل (سطح ششم) یعنی قابلیت پیشگیری اثرگذار هستند. مؤلفه قابلیت پیشگیری، وابسته ترین مؤلفه در مدل مذکور است و این بدان معناست که قابلیت پیشگیری رویه های موجود در نظام مدیریت عملکرد کارکنان، وابسته به مؤلفه های دیگر مدل است.محدودیت ها و پیامدها: با توجه به اینکه گردآوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از مصاحبه بود لذا احتمال سوگیری در ارائه و ثبت داده ها و یافته ها وجود داشت. همچنین به لحاظ گستردگی بازیگران و مسأله پژوهش، امکان بررسی مسأله از دیدگاه همه بازیگران مسأله مقدور نبود.پیامدهای عملی: مدیران بخش دولتی قادر خواهند بود با اتکا به نتایج این پژوهش کاربردی، سیستم مدیریت عملکرد کارکنان را به گونه ای طراحی کنند که امکان بروز فساد کاهش یابد.ابتکار یا ارزش مقاله: اگرچه اقدامات زیادی برای مبارزه با فساد در ایران انجام شده است، اما تاکنون چندان موثر نبوده است؛ چنانچه در سال 2023، ایران در بین 180 کشور، رتبه 147 را به خود اختصاص داد که نشان دهنده سطح بالایی از فساد است. با توجه به اهمیت سیستم های منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مدلسازی تفسیری ساختاریِ نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان بخش دولتی برای پیشگیری از فساد اداری انجام شده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۱۰.

تحلیل راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط رو به افول و ورشکسته به کمک مدل سازی تفسیری ساختاری (مورد مطالعه: صنایع غذایی استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرکت های رو به افول و ورشکسته شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی راهبردهای احیا مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه و هدف: برای احیای موفق یک شرکت ورشکسته و یا رو به افول با عملکرد ضعیف، گستره وسیعی از راهبردهای احیا می توان در نظر گرفت که این راهبردها با یکدیگر برهم کنش دارند و بی توجهی به این موضوع، احیای شرکت های رو به افول، به ویژه شرکت های کوچک و متوسط را در عمل با مشکل روبه رو می کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدل تفسیری ساختاری و تحلیل برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط است.روش ها: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و به دلیل اینکه مبتنی بر مدل سازی تفسیری ساختاری، به ارائه مدل سلسله مراتبی برهم کنش راهبردهای احیای شرکت های کوچک و متوسط در آستانه افول و ورشکسته می پردازد، می توان آن را پژوهش توصیفی پیمایشی به حساب آورد. ازآنجاکه بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی در استان اردبیل طی چند سال گذشته رو به افول بوده یا ورشکسته شده و نیاز مند احیا هستند، این صنایع به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شدند. در مرحله نخست پژوهش برای بومی سازی عوامل افول این شرکت ها از غربالگری فازی استفاده شد؛ سپس برای تعیین راهبردهای مرتبط با هر عامل افول، مصاحبه با گروه کانونی شامل 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعتی، صورت گرفت و برای ارائه مدل برهم کنش و تجزیه وتحلیل قدرت نفوذ و همبستگی این راهبردها، مدل سازی تفسیری ساختاری و روش میک مک، با مشارکت همان خبرگان به کار رفت و از دو نرم افزار اکسل و متلب برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: از تعداد 22 عامل افول شرکت ها که در پژوهش های قبلی شناسایی شده بودند، 19 عامل به عنوان عوامل افول شرکت های صنایع غذایی استان اردبیل تعیین شدند و سه عامل «وضعیت انحصار در بازار»، «عرضه بیش از نیاز بازار»، «نبود فرهنگ همکاری میان کارکنان و مدیران» به دلیل میزان اهمیت کمتر از 70 درصد در منظر خبرگان، حذف شد. برای این عوامل افول، 32راهبرد (بومی شده و جدید) تعیین شده و علاوه بر آن، کل راهبردهای احیا در قالب شش دسته راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات، و کارایی تولید و عملیات نیز دسته بندی شدند. مدل سلسله مراتبی تفسیری ساختاری راهبردهای احیا که در شکل 2، نشان داده شده است، نشان می دهد که این راهبردها با یکدیگر رابطه کمک کنندگی و تسهیل کنندگی دارند و برای به کارگیری آن ها باید از سطح پایین ترین سطح این مدل، شروع به اقدام کرد. نتیجه قابل توجه دیگر اینکه اگرچه راهبردهای تعیین شده در قالب شش دسته ارائه شده اند، اما مدل نهایی نشان می دهد که برای اجرای این راهبردها، الزاماً نباید همه راهبردهای یک دسته را به طور هم زمان موردتوجه قرارداد؛ بلکه سلسله مراتب راهبردها به خوبی نشان می دهد که اولویت به کارگیری این راهبردها از پایین به بالا و از دسته بندی های مختلف است.نتیجه گیری: احیای شرکت های کوچک و متوسط ورشکسته و یا رو به افول صنایع غذایی، یک فرآیند تک بعدی نیست و راهبرد یکتایی برای آن وجود ندارد؛ بلکه باید ترکیبی از راهبردهای شش گانه شامل راهبردهای مالی و اقتصادی، بازاریابی و مشتری مداری، منابع انسانی، راهبردهای مبتنی بر دانش، ساختاری و تعاملات و کارایی تولید و عملیات را موردتوجه قرار داد و فرایند احیا را در یک قالب نظام مند و به صورت یک جریان مستمر و تدریجی به انجام رساند.