مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ناگویی خلقی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نتایج تحقیقات نشان می دهند که هیجانات نامطلوب به طور خاص با رفتارهای خوردن آشفته رابطه دارند و زمانی که خوردن در پاسخ به هیجانات منفی صورت گیرد، احتمال بیشتری دارد که فرد سلامتی اش را از دست دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش ناگویی خلقی و اضطراب در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته در میان دانشجویان بود. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی 477 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکت کنندگان به پرسش نامه های خصوصیات دموگرافی، اضطراب از کاستلو کامری (1967)، ناگویی خلقی تورنتو (TAS-20) و رفتارهای خوردن آشفته از گرنر و همکاران (1982) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اضطراب، ناگویی خلقی و رفتارهای خوردن آشفته همبستگی درونی معنی داری وجود دارد (01/0P<). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای اضطراب و ناگویی خلقی به ترتیب 40% و 29% از واریانس رفتارهای خوردن آشفته را بطور معنی داری پیش بینی کردند (01/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاضر حاکی از اهمیت اضطراب و ناگویی خلقی در پیش بینی رفتارهای خوردن آشفته می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییر پذیری این رفتارها را تبیین نمایند. واژگان کلیدی: اضطراب، ناگویی خلقی، رفتارهای خوردن آشفته، دانشجویان.
مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم انجام شد. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و با استفاده از این روش تعداد 40 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم، در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه درد مک گیل و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد ناگویی خلقی و ادراک درد به طور معناداری در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم تفاوت معناداری دارد. شدت ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید بیشتر از تب فامیلی مدیترانه ای است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اختلال در ناگویی خلقی و ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید و تب فامیلی مدیترانه ای می تواند در تشدید این اختلال ها یا فرآیند درمان شان اثرگذار باشد.
مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر عادی و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
77 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین دانش آموزان پسر دبیرستانی طلاق و عادی مشگین شهر در سال 95-1394 بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان طلاق و عادی بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد 120 نفر از فرزندان طلاق و عادی به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و خودشناسی انسجامی(ISK) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) نشان داد که دو گروه از دانش آموزان طلاق و عادی در ناگویی خلقی و خودشناسی انسجامی تفاوت معناداری دارند. همچنین. نتایج نشان داد که بین خودشناسی انسجامی و ناگویی خلقی در بین کلیه دانش آموزا ن تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان برای کمک به دانش آموزان طلاق به منظور ارتقای توانمدنی ها برنامه های حمایتی در زمینه خود شناسی و ابراز عقاید ارائه داد.
رابطه بین ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۱
97-112
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش شامل 361 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد سمنان در سال 96 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ناگویی خلقی تورنتو (1994)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر و همکاران (1385) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مولفه های ناگویی خلقی و آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات در مجموع 18 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. همچنین، نتایج نشان داد که بین مولفه های بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دشواری در دست زدن به رفتار هدفمند در مجموع 29 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت و نقش ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی در وابستگی به مواد بود لذا توجه به تنظیم هیجان با استفاده از راهبردهای مناسب در پیشگیری از وابستگی به مواد ضروری است.
ارایه مدل جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به ارائه مدلی جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم پرداخته است. روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دوم شهر گرگان مشتمل بر 2400 در سال تحصیلی 95-96 بوده است. نمونه ی مورد بررسی 331 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس احساس تنهایی راسل، پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا؛ و مقیاس کمرویی چیک- بریگز استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی خلقی، هویت اجتماعی و احساس تنهایی به ترتیب 11/0، 19/0- و 12/0 اثر مستقیم بر کمرویی دارا بودند و برازش مدل تایید گردید و به طور کلی سه متغیر برون زا توان پیش بینی 24/0 از متغیر کمرویی را دارا بودند. با توجه به اثر بدست آمده می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان کمرو تجاربی در ناگویی خلقی و احساس تنهایی در این اختلال دارا می باشند و کسب هویت اجتماعی متناسب می تواند کاهنده ی موثری جهت بهبود تعاملات اجتماعی گردد.
نقش سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت تأثیر سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تهران به تعداد 9000 نفر بود که از میان آنها نمونه ای متشکل از 80 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. با استفاده از نسخه فارسی مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور ( 1994 ) آزمودنیها به دو گروه ناگویی خلقی بالا و ناگویی خلقی پایین تقسیم شدند. تکلیف آزمودنیها بازشناسی واژه های هیجانی در دو سطح پردازش ادراکی و معنایی و همچنین دو شرایط همخوانی و ناهمخوانی خلقی بود. یافته ها: نتایج نشان داد گروه ناگویی خلقی بالا واژه های هیجانی کمتری را نسبت به گروه ناگویی خلقی پایین بازشناسی میکنند و در هر دو سطح پردازش ادراکی و معنایی ضعیفتر عمل کردند. همچنین در سطح پردازش معنایی اختلال بیشتری نسبت به سطح پردازش ادراکی داشتند و شرایط همخوانی یا ناهمخوانی خلقی تأثیری در بازشناسی واژه های هیجانی در آنها نداشت. نتیجهگیری: ناگویی خلقی بیش از آنکه تحت تأثیر شرایط ناپایدار مانند حالت های خلقی و عاطفی باشد، متأثر از سازه های پایاتری مانند صفات شخصیتی و یا اختلال در سطوح پردازش اطلاعات هیجانی است. بنابراین مناسب تر است که جهت گیریهای مداخلهای بر دانش معنایی افراد در حوزه هیجانها تأکید کنند.
نقش راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان و سلامت عمومی در ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ناگویی خلقی بر پایة راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان و سلامت عمومی بود. 431 دانشجوی دانشگاه ارومیه (193 مرد، 238 زن) به عنوان نمونه به شیوة نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسشنامه های راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان )گارنفسکی،کرایچ و اسپینهاون ،2002) پرسشنامة سلامت عمومی (گلد برگ و هیلر، 1979) و مقیاس فارسی ناگویی خلقی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور،1994) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که ناگویی خلقی با تمام زیرمقیاس های سلامت عمومی رابطة مثبت معنا دار دارد. همچنین، ناگویی خلقی با ابعاد سرزنش دیگران، سرزنش خود و فاجعه آمیزپنداری، رابطة مثبت معنا دار، و با ابعاد توجه مثبت مجدد و پذیرش رابطة منفی معنا دار داشت. از بین متغیرهای پژوهش، نارساکنش وری اجتماعی، اضطراب، پذیرش، سرزنش خود و فاجعه آمیز پنداری، و سرزنش دیگران 25 درصد از واریانس ناگویی خلقی را تبیین کردند. هر چقدر ناگویی خلقی بالاتر باشد، سلامت عمومی پایین تر و کاربرد راهبردهای نظم دهی شناختی ناکارآمدترخواهد بود. نتایج این پژوهش ضرورت بازشناسی نقش راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان ها و سلامت عمومی را در پیش بینی ناگویی خلقی دانشجویان مورد تأکید قرار می دهند.
پیوند مادری و نشانه های آسیب پذیری مرتبط با خوردن: نقش واسطه ای باورهای اختلال خوردن و ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون یک مدل نظری رابطة غیرمستقیم بین پیوند مادری و آسیب پذیری مرتبط با خوردن از طریق دو متغیر میانجی ناگویی خلقی و باورهای اختلال خوردن بود. نمونه ای مشتمل بر 525 دانش آموز دبیرستانی و پیش دانشگاهی (215 دختر،210 پسر) از شهرستان های مرکزی استان مازندران به شیوة خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان سیاهة اختلال خوردن (گارنر و دیگران، 1987)، مقیاس ناگویی خلقی (بگبی و دیگران، 1994)، پرسشنامة باور اختلال خوردن (کوپر و دیگران، 1997)، و ابزار پیوند مادری (پارکر و دیگران، 1979) را تکمیل کردند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند که پیوند مادری از طریق ناگویی خلقی با نشانه های آسیب پذیری مرتبط با خوردن رابطة غیرمستقیم منفی معنادار دارد. با این حال، رابطة پیوند مادری با آسیب پذیری مرتبط با خوردن از طریق متغیر میانجی باورهای اختلال خوردن معنادار نبود. برمبنای یافته های پژوهش حاضر، تحکیم پیوند مادری می تواند در پیشگیری اختلال خوردن نوجوانان نقش مهمی داشته باشد
اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای شناختی هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165-180
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای شناختی هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از بین افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران، تعداد 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه های راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، تحمل پریشانی، ناگویی خلقی و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان، تحمل پریشانی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی موثر بوده است (P<0.001). بدین صورت که این درمان توانسته تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی مثبت بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش و ناگویی خلقی و تنظیم هیجانی منفی را کاهش دهد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت افزایش تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی و کاهش ناگویی خلقی و تنظیم هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مبتلایان به لکنت مانند سایر افراد مستعد رنج بردن از ترس ها، استرس، نگرانی ها و اضطراب هستند. هدف: هدف از این پژوهش مقایسه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی و ناگویی خلقی در دانش آموزان پسر با و بدون اختلال لکنت زبان مقطع متوسطه شهر تهران است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ تشکیل دادند. از میان نواحی آموزش و پرورش، ناحیه ۱۸ به صورت تصادفی انتخاب و از بین تمامی مدارس ناحیه آموزشی مذکور، تعداد ۳۰ دانش آموز پسر دارای اختلال لکنت زبان به روش نمونه گیری هدفمند و ۳۰ دانش آموز پسر بدون لکنت زبان به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های انعط اف پ ذیری ش ناختی دنیس و ون دروال، اجتناب شناختی سکستون و داگاس، ناگویی خلقی تورنتو و شدت لکنت رایلی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که نمرات میانگین دانش آموزان دارای اختلال لکنت در مقایسه با همتایان عادی در انعطاف پذیری شناختی پایین تر، اما در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی بالاتر است (۰/۰۵ p< ). نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به اختلال لکنت نسبت به همتایان عادی خود در متغیرهای انعطاف پذیری شناختی ضعیف تر و در اجتناب شناختی و ناگویی خلقی نسبت به افراد عادی بالاترند.
بررسی روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان عوامل پیش بینی کننده اختلال بی اشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
95-113
حوزه های تخصصی:
هدف : اختلال بی اشتهایی روانی یکی از اختلال های نسبتاً شایع روانی است که در دهه های اخیر شیوع یافته و تعداد زیادی افراد، به ویژه دختران جوان را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش به منظور پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی به عنوان متغیر ملاک و روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان متغیرهای پیش بین انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه ٔ این مطالعه شامل ۱۰۹ نفر از زنان شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. بی اشتهایی روانی با استفاده از پرسشنامه ٔ گارنر و گرفینکل (۱۹۷۹)، روابط خانوادگی با استفاده از پرسشنامه ٔ پیوند خانوادگی پارکر و همکاران (۱۹۷۹)، خودکنترلی با استفاده از مقیاس خودکنترلی گراسمیک (۱۹۹۳) و ناگویی خلقی با به کارگیری مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (۱۹۸۶) اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان دادند که شتاب زدگی به عنوان یکی از زیر مقیاس های خودکنترلی (۰۵/۰ , p< ۲۴/۰- β = ) و حمایت افراطی از زیر مقیاس های روابط خانوادگی (۰۵/۰ , p< ۲۳/۰ β = )، اختلال بی اشتهایی روانی را پیش بینی کردند. این در حالی است که ناگویی خلقی قادر به پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی نبود. نتیجه گیری : پژوهش نشان داد که تلاش برای تنظیم شتاب زدگی و کاهش حمایت افراطی در روابط خانوادگی در پیش گیری از ابتلا به بی اشتهایی روانی می تواند مؤثر باشد.
مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی زنان براساس ناگویی خلقی، سیستم بازداری – فعال سازی رفتاری و صفات شخصیت
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۹
31-46
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی بر اساس ناگویی خلقی،سیستم های اجتنابی- فعالسازی رفتاری و صفات شخصیت در زنان انجام گرفت. جامعه آماری زنان همسردارمراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان بودندکه226 نفر به روش در دسترسانتخاب شدند.پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری بود. جهت جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پنج عاملی شخصیت نئومک کری و کاستا(1989)، پرس شنامه تج ارب جن سی آریزون ا(2008)، پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو(1994) و مقیاس سیستم های بازداری– فعال سازی رفتاری کارورو وایت(1994) استفاده شد. داده ها با استفاده ازروش همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیرانجام شد.نتایج نشان داد که، بین ناگویی خلقی و بازداری رفتاری با عملکرد جنسی رابطه منفی معنی دار وجود دارد(001/0 P≤).بین فعال سازی رفتاری و عملکرد جنسی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد و صفت روان نژندی به واسطه ناگویی هیجانی و بازداری رفتاری بر عملکرد جنسی تاثیر منفی دارد(001/0p≤).صفت برونگرایی و توافق پذیری به واسطه فعال سازی رفتاری بر عملکرد جنسی تاثیر مثبت دارد(001/0 p≤). برازش مدل مفهومی عملکردجنسی از طریق ناگویی خلقی، سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری و صفات شخصیت مورد تایید قرار گرفت (97/0CFI=).
بررسی رابطه بین طرحواره ناسازگار اولیه و سلامت روانی باتوجه به نقش میانجی گرانه ناگویی خلقی در زوجین ناسازگار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ررسی رابطه بین طرح واره ناسازگار اولیه وسلامت روانی با توجه به نقش میانجی گرانه ناگویی خلقی در زوجین ناسازگار شهرستان میاندوآب انجام شد. روش:. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل76 زوج از زوجین ناسازگار شهرستان میاندوآب که به منظور رفع مشکلات ناسازگاری در سال 1394به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند بود. . در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه طرح واره ناسازگار اولیه یانگ (2006)،پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ و هیلیر (1979) و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (1994)استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کولوموگروف-اسمیرنف، همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین طرح واره ناساز گار اولیه و سلامت روانی همبستگی منفی و معنادار(05/0p≤ )، بین نا گویی خلقی و سلامت روانی همبستگی منفی و معنادار (05/0p≤ )و بین طرح واره ناساز گار اولیه و ناگویی خلقی همبستگی مثبت و معنادار(05/0p≤ ) وجود دارد. باتوجه به نتایج تحلیل مسیر، تأثیر مستقیم طرح واره ناسازگاری اولیه بر سلامت عمومی منفی و معنادار (05/0p≤ )و تأثیر غیرمستقیم این متغیر بر سلامت روانی با توجه به نقش ناگویی خلقی منفی ومعنادار(05/0p≤ ) بود. نتیجه گیری: طبق یافته ها ی پژوهش طرحواره های ناسازگار هم بر سلامت روانی و هم بر ناگویی خلقی اثر مستقیم دارد و ناگویی خلق به عنوان یک متغیر میانجی بین طحواره های ناسازگار اولیه و سلامت روانی عمل می کند. نتایج این پژوهش تلویحات کاربردی در مورد درنظر داشتن ناگویی خلقی به عنوان یک متغیر میانجی گر مهم دارد.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی خلقی، ادراک درد و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی خلقی، ادراک درد و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن صورت گرفت. این پژوهش در زمره طرح های توصیفی- همبستگی قرار داشت. جامعه آماری شامل تمامی زنان 20 تا 60 سال مبتلا به درد مزمن در سطح شهر شیراز بود که در 6 ماهه اول سال 1397 به مراکز درمانی این شهر مراجعه کردند و از بین آن ها 160 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، پرسشنامه درد مگ گیل و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده بود. جهت آزمون برازندگی مدل آماری از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای بین ناگویی خلقی و ادراک درد ندارند، اما رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را بصورت معنی داری واسطه گری می کنند. به طور کلی می توان چنین گفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می توانند رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را واسطه گری کنند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان دارای اختلال افسردگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی با پیامدهای مختلفی مانند ناگویی هیجانی و نارسایی شناختی همراه است که رفع آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی– تجربی (پیش آزمون و پس آزمون) با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی (سال ۱۳۹۷) شهر خرمآباد بود. ۳۰ زن مراجعه کننده به کلینیک اعصاب و روان صدیق شهر خرم آباد که طبق تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی پژوهشگر تشخیص افسردگی اساسی دریافت کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های افسردگی بک (BDI-II)، ناگویی خلقی (-۲۰TAS) و نارسایی شناختی (CFQ) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) سگال، ویلیامز و تیزدل (۲۰۰۰) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، موجب کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی شده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (۰/۰۰۰=P). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی زنان دچار افسردگی اثربخش است و می تواند در کنار مداخلات دارویی مورد توجه قرار گیرد.
رابطه ی نا گویی خلقی با کیفیت رابطه در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
271 - 288
حوزه های تخصصی:
پدیده ی طلاق در پی عوامل مختلفی رخ می دهد که یکی از آنها عوامل روانشناختی است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی میان ناگویی خلقی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر متقاضی طلاق انجام گرفت. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور 384 زن از بین کلیه ی زنان متقاضی طلاق در تبریز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ها ی کیفیت ادراک شده (PRQC) و مقیاس خلقی تورنتو (TAS) بود. داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمره کل ناگویی خلقی و مولفه های آن یعنی دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده رابطه معنی داری وجود دارد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه دشواری در شناسایی احساسات و نمره کل ناگویی خلقی به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین رابطه زناشویی ادراک شده دارند و در مجموع 65% از واریانس رابطه زناشویی ادراک شده را به طور معنی داری پیش بینی می کنند (01/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت ناگویی خلقی و مؤلفه های آن در پیش بینی رابطه زناشویی ادراک شده می باشد و این عوامل می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند. ب
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان دارای اختلال مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناگویی خلقی شیوع بالایی را در چندین اختلال روانی ازجمله اختلالات افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال مصرف مواد نشان می دهد. با توجه به شیوع ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در میان افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا اختلال به مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری مردان مبتلا به مصرف مواد بودند که در سال ۱۳۹۸ به کلینیک های خصوصی ترک اعتیاد شهر تهران جهت درمان مراجعه کرده بودند. دو مرکز به صورت در دسترس انتخاب شد و از این میان ۴۲ نفر که رضایت آگاهانه داشتند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها به وسیله مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی و دیگران (۱۹۹۴) و مشکلات بین فردی بارخام، هاردی و استارتوپ (۱۹۹۶) در سه مرحله ارزیابی جمع آوری گردید. یافته های پژوهش درنهایت با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی اثربخش بوده است (۰۵/۰> p ). همچنین نتایج مرحله پیگیری نشان داد که اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد پایدار بوده است . نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، روانشناسان و متخصصینی که در حوزه درمان اعتیاد و اختلالات مصرف مواد فعالیت می کنند، می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش ناگویی خلقی و مشکلات بین فردی در افراد دارای اختلال مصرف مواد استفاده نمایند.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد با همبودی اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
7 - 22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد با همبودی اختلال شخصیت مرزی انجام شد. طرح پژوهشی از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل و شامل پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران مبتلا به اختلال سوءمصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی حاضر در یکی از بیمارستان اعصاب و روان شهر شیراز بود؛ تعداد 30 نفر (مرد) از این افراد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه (هر گروه 15 نفر مرد) قرار گرفتند. ملاک ورود به درمان تشخیص اختلال شخصیت مرزی همراه با سوءمصرف مواد و قرار داشتن تحت درمان نگهدارنده متادون بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های ناگویی خلقی تورنتو-20 و پرسش نامه پذیرش و عمل نسخه دوم به منظور ارزیابی اجتناب تجربی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آمار توصیفی استفاده شد.یافته ها حاکی از آن بود که نمره ناگویی خلقی و اجتناب تجربی پس از اجرای درمان گروهی به طور معنا داری در گروه آزمایش کاهش یافت.نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان می تواند موجب کاهش ناگویی خلقی و اجتناب تجربی در این گروه از افراد شود. پیشنهاد می شود که علاوه بر درمان های دارویی از روش های درمان روان شناختی نیز برای افزایش تأثیرپذیری درمان بر روی افراد مصرف کننده مواد استفاده شود.
بررسی تعدیل کنندگی وابستگی به تلفن همراه در آزمون مدل پیش بینی نشاط ذهنی بر اساس حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
115 - 131
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه به شیوع بالای وابستگی به تلفن های هوشمند و نیز اهمال کری در بین نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی تعدیل کنندگی وابستگی به تلفن همراه در آزمون مدل پیش بینی نشاط ذهنی بر اساس حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی با میانجی گری اهمال کاری تحصیلی در دختران نوجوان بود. مواد و روش ها : جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر بندر امام خمینی (ره) بود که در سال تحصیلی 98- 1397 مشغول به تحصیل بودند.از بین آنها 352 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. و به پرسشنامه های وابستگی به تلفن هوشمند، حمایت اجتماعی ادراک شده، ناگویی خلقی، اهمال کاری و نشاط ذهنی، پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. (05/0 ≥P). یافته ها : نتایج نشان دادند در هر دو گروه، مسیر مستقیم حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی، با نشاط ذهنی معنی دار نبود، اما مسیر مستقیم اهمال کاری تحصیلی به نشاط ذهنی منفی و معنی دار و حمایت اجتماعی به اهمال کاری تحصیلی منفی و معنی دار و مسیر ناگویی خلقی به اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنادار بود. اهمال کاری تحصیلی رابطه بین حمایت اجتماعی و ناگویی خلقی را با نشاط ذهنی به صورت کامل واسطه گری کرد. همچنین وابستگی به تلفن همراه این مدل میانجی گری را تعدیل کرد. بحث و نتیجه گیری: می توان با افزایش حمایت اجتماعی و درمان ناگویی خلقی اهمال کاری تحصیلی را در نوجوانان کمتر کرده و به واسطه آن نشاط ذهنی را بهبود بخشید. و با آموزش استفاده صحیح از تلفن همراه شدت تاثیر عوامل بر کاهش نشاط ذهنی را کمتر کرد.
ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه عاطفه هراسی لی مک کالو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پرسشنامه عاطفه هراسیتوسط مک کالو و همکارانش طراحی و به عنوان ابزاری موثر در ارزیابی، تجربه، بیان و تنظیم عواطف جهت ارتقای ظرفیت اساسی فرد در ارتباط با خود و دیگران توسعه یافته است. روش: در این پژوهش 290نفر (زن، مرد) از پرستاران چند بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی شیراز و بیماران روان نژند مراجعه کننده به این مراکز در سال99-1398 شرکت کردند. آنها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های عاطفه هراسی و ناگویی خلقی تورنتو را تکمیل کردند. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه برابر با 73/0 بود. بازآزمایی پس از یک ماه ضریب همبستگی 79/0را نشان داد، از طرفی ضریب همبستگی این ابزار با پرسشنامه ناگویی خلقی 33/0- بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل موازی از مدلی چهارعاملی حمایت کرد و ارزشهای ویژه4 عامل بزرگ تر از 1 است و درصد پوشش واریانس مشترک بین متغیرها برای این 4 عامل بر روی 62/5 درصد کل واریانس متغیرها تبیین گردید. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پرسشنامه با چهار بعد نام گذاری و به عنوان ابزاری برای غربالگری افراد قبل ازدرمان های هیجان محور معرفی می گردد.