مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهارت های روانی که روان شناسان ورزشی آن را به ورزشکاران توصیه می کنند، تصویرسازی ذهنی است. هدف: این پژوهش، درصدد بررسی تأثیر تصویرسازی ذهنی سنتی و پتلپ بر شوت سه گام در هندبالیست های نوجوان مبتدی و حرفه ای بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازیکنان نوجوان هندبال شهرستان مراغه در سال ۱۳۹۷ در دو سطح حرفه ای و مبتدی بودند که از میان آن ها ۶۰ نفر به صورت هدفمند از طریق پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکتی (هال و مارتین، ۱۹۹۷) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در پنج گروه ۱۲ نفره قرار گرفتند: دو گروه تصویرسازی ذهنی سنتی در سطح مبتدی و حرفه ای، دو گروه تصویرسازی ذهنی پتلپ در سطح مبتدی و حرفه ای و گروه کنترل. بعد از پیش آزمون که شامل آزمون ۹ متر هندبال بود، مرحله تمرین شروع گردید که شامل ۷ هفته سه جلسه ای گروهی بود و سپس، پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی در نرم افزار ۲۳-SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه حرفه ای تصویرسازی پتلپ و سنتی در عملکرد شوت سه گام هندبال تفاوت معنی داری وجود دارد و در این گروه تصویرسازی پتلپ برتری داشت (۰/۰۰۱=P)؛ اما در گروه مبتدی، تفاوت میانگین ها معنی دار نبود (۰/۰۵<P). همچنین بیشترین افزایش میانگین از پیش آزمون به پس آزمون در گروه حرفه ای-تصویرسازی پتلپ بود. نتیجه گیری: تصویرسازی ذهنی می تواند در بهبود عملکرد ورزشی مؤثر واقع شود و استفاده از آن در کنار تمرین بدنی توصیه می شود.
بررسی نقش شفقت به خود و نشخوار ذهنی در پیش بینی افسردگی مزمن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی، اختلالی شایع است که با حالات هیجانی منفی همراه است. در سال های اخیر، تأکید عمده روی شناسایی عوامل خطر و مکانیسم های درگیر در تفاوت های فردی آسیب پذیری به افسردگی بوده است. هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش شفقت به خود و نشخوار ذهنی در پیش بینی افسردگی مزمن است. روش : این مطالعه از نوع توصیفی –تحلیلی و مقطعی بوده و جامعه پژوهش، افراد بالای ۱۵ سال، با تشخیص افسردگی مزمن بودند که به کلینیک روان پزشکی بیمارستان فارابی کرمانشاه در سال های ۹۷ - ۱۳۹۶، مراجعه کردند. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. در مجموع ۳۶۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفتند که از این تعداد، ۳۰۰ نفر وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۶۱)، شفقت بر خود نف (۲۰۰۳) و نشخوار ذهنی نولن- هوکسما و مارو (۱۹۹۳) و آزمون های کولموگروف-اسمیرونوف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار ۲۱SPSS، تحلیل و بررسی شدند. یافته ها: بین شفقت به خود (۰/۴۹۰-) و خرده مقیاس های مهربانی با خود (۰/۴۸۲-)، اشتراکات انسانی (۰/۷۹۰-) و ذهن آگاهی (۰/۴۵۷-) با افسردگی مزمن رابطه ی منفی و معناداری، بین خرده مقیاس های قضاوت در مورد خود (۰/۵۱۱)، انزوا (۰/۵۴۲) و همانندسازی (۰/۵۵۰) با افسردگی مزمن رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. بین نشخوار فکری (۰/۲۹۹) و خرده مقیاس های پاسخ های نشخواری (۰/۲۷۷) و پاسخ های منحرف کننده حواس (۰/۳۱۵) با افسردگی مزمن رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: شفقت به خود و نشخوار فکری از جمله پیش بینی کننده های افسردگی مزمن می باشند. در نتیجه با افزایش شفقت به خود و کاهش نشخوار فکری می توان افسردگی مزمن را کاهش داد.
ارتباط بین مشکلات عاطفی، متغیرهای جمعیت شناختی و تجربه علائم روان پزشکی در دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 1397
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رابطه عاطفی با جنس مخالف موضوع مهمی در دوران دانشگاه است و اثرات متعدد و متفاوتی بر عملکرد دانشجویان دارد. هدف: هدف این مطالعه بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی با مشکلات عاطفی و دیدگاه دانشجویان نسبت به آن بود. روش: مطالعه حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع پیمایشی بود که بر روی دانشجویان دانشگاه کردستان در سال ۱۳۹۷ انجام شد. به این منظور از طریق نمونه گیری در دسترس دانشجویانی که با رضایت شخصی اطلاعات مورد نیاز را تکمیل نمودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مجموعه ای پرسش های مربوط به تجربه روابط عاطفی بود. داده های به دست آمده از طریق نسخه بیستم SPSS با استفاده از روش های آماری خی دو و ضریب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در پایان ۴۰۵ نفر از دانشجویان (۱۷۱ دختر و ۲۳۲ پسر، ۲ نامشخص) با میانگین سنی ۲۲ سال و انحراف استاندارد ۳/۴۹ اطلاعات لازم را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که روابط عاطفی پدیده شایعی است. با این وجود لزوماً دارای پیامدهای منفی نیست؛ و علی رغم مشکلاتی که ممکن است برای دانشجویان به بار بیاورد آنان دیدگاهی پذیرا نسبت به آن دارند. دو جنس تفاوتی در میزان مشکلات متعاقب گسست عاطفی تجربه نمی کنند و با افزایش سن از میزان این تجربیات کاسته می شود. نتیجه گیری: روابط عاطفی اگرچه ممکن است به صورت موقت مشکلاتی برای دانشجویان به وجود بیاورد؛ اما به نظر می رسد که باید به جنبه های مثبت آن نیز توجه کرد و احتمالاً شبیه نوعی مرحله رشدی است که بالطبع جنبه های مثبت و منفی خاص خود را هم زمان با هم داراست.
بررسی رابطه اختلالات شخصیت و بهره هوشی در مجرمین قتل عمد ارجاع شده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های 1398-1397
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قتل عمد از جمله جرائمی است که با توسل به پرخاشگری صورت می گیرد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه اختلالات شخصیت و بهره هوشی در مجرمین قتل عمد ارجاع شده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زندانیان قتل عمد مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ را تشکیل دادند که از میان آن ها ۱۰۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، آزمون بالینی چند محوری میلون (میلون-۳) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون بزرگسالان بود. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: ضرایب همبستگی بین بهره هوشی با اختلالات شخصیت نشان داد که از بین انواع اختلالات شخصیت، بین اختلال شخصیت ضداجتماعی با بهره هوشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (p=۰/۰۱، r=-۰/۲۴). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیشتر زندانیان قتل عمد، مرد، متأهل، سیکل، مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و افت قوای هوشی در حد هوش بهر مرزی بودند که این متغیرها می توانند نقش تعیین کننده در ایجاد جرم و جنایت داشته باشند؛ بنابراین لازم است در تدوین سیاست جنایی استان توجه ویژه ای به این موارد به همراه ارائه خدمات روان شناختی معطوف گردد.
پیش بینی ترس از تجرد بر اساس تیپ های شخصیتی، هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحولات اخیر جوامع کنونی تغییراتی را در سن ازدواج ایجاد کرده، به طوری که تعداد مجردها رو به فزونی است. این شرایط برای برخی از افراد ناخوشایند بوده و ترس از تجرد را تجربه می کنند. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ترس از تجرد بر اساس تیپ های شخصیتی، هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و توزیع پرسشنامه ها به صورت اینترنتی انجام گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته اطلاعات دموگرافیک، ترس از تجرد (۲۰۱۳)، تیپ شناسی شخصیت مایرز-بریگز (۱۹۸۷) و هوش هیجانی بار-آن (۱۹۹۷) استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار ۲۲-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تیپ های شخصیتی، هوش هیجانی و متغیرهای دموگرافیک (سن، درآمد و مقطع تحصیلی) با ترس از تجرد رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). همچنین تیپ های شخصیتی، هوش هیجانی و متغیرهای جمعیت شناختی به ترتیب قادر به پیش بینی ۲۸ درصد، ۱۶ درصد و ۹ درصد از واریانس ترس از تجرد بودند. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر می توان در جهت شناخت متغیرهای مرتبط با ترس از تجرد در مشاوره های فردی و پیش از ازدواج بهره جست و مطابق با آن روش های پیشگیرانه و مداخلاتی مناسبی را به کار گرفت.
اثربخشی آموزش شطرنج در دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی / نقص توجه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از رایج ترین اختلالات دوران کودکی مورد توجه روانشناسان و روان پزشکان، اختلال نقص توجه / بیش فعالی است که منجر به نقص توجه، بیش فعالی و تکانش گری در افراد مبتلا می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شطرنج در دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی / نقص توجه بود. روش: جامعه آماری پژوهش نیمه تجربی حاضر، ۷۶ نفر دانش آموز مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ بود؛ که تعداد ۳۲ دانش آموز به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی بر اساس سن و جنس و نتایج پیش آزمون به دو گروه ۱۶ نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند؛ و گروه آزمایش آموزش شطرنج را به مدت ۱۱ هفته متوالی و هفته ای یک جلسه ۳۰ الی ۹۰ دقیقه دریافت کرد. آزمودنی ها سه بار (پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری دو هفته) با پرسشنامه های کانرز و سوانسون ارزیابی و داده ها با آزمون تحلیل واریانس مرکب، آزمون تعقیبی بنفرونی و با استفاده از نرم افزار ۲۱ SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده ی همبستگی مستقیم و بالایی بین نتایج به دست آمده از هر دو ابزار اندازه گیری سوانسون و کانرز و تأثیر مثبت آموزش شطرنج در دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی / نقص توجه بود (۰/۰۰۱=P، ۲۰/۱۷=F). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت آموزش شطرنج بر علائم بیش فعالی / نقص توجه پیشنهاد می شود از آموزش شطرنج برای کاهش علائم بیش فعالی / نقص توجه استفاده شود.
پیش بینی اعتیاد اینترنتی از طریق کارکردهای اجرایی؛ با تأکید بر مؤلفه های عدم بازداری، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اعتیاد به اینترنت به وسیله عوامل مختلفی قابل تبیین اند، در این میان می توان به کارکردهای اجرایی به عنوان ساختارهای چند منظوره عصبی-روان شناختی اشاره کرد. هدف: این پژوهش به منظور پیش بینی اعتیاد به اینترنت از طریق کارکرد های اجرایی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ به تحصیل اشتغال داشته اند. نمونه آماری پژوهش شامل ۲۰۶ دانشجوی کارشناسی که به صورت نمونه گیری در دسترس در این پژوهش انتخاب شدند. به منظور سنجش اعتیاد به اینترنت از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ و جهت ارزیابی کارکرد های اجرایی از تکالیف برو/ نرو، ان بک و کارت های ویسکانسین استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری ۲۵ SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که بین مؤلفه های حافظه کاری (سری دوم ان بک) و اعتیاد اینترنتی رابطه وجود ندارد (۰/۰۵>P). در مقابل بین اعتیاد اینترنتی و کارکرد های حافظه کاری (ان بک سری اول)، کنترل مهاری رابطه منفی معناداری و انعطاف پذیری شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کارکرد اجرایی می تواند اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کند. همچنین کارکردهای اجرایی را می توان به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز و تداوم بخش در اعتیاد به اینترنت دانست.
الگوی پیش بینی خود ناتوان سازی دانشجویان دانشگاه بجنورد: نقش مؤلفه های سازگار و ناسازگار کمال گرایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خود ناتوان سازی، هر عمل یا انتخاب تنظیم عملکردی است که فرصت بیرونی سازی شکست و درونی سازی موفقیت را افزایش می دهد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی نقش کمال گرایی و ابعاد مختلف آن در پیش بینی خود ناتوان سازی دانشجویان دانشگاه بجنورد بود. روش: نوع پژوهش توصیفی مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ بود. از ۲۰۰ نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری به عمل آمد و هر یک از آن ها به مقیاس کمال گرایی هیل و همکاران (۲۰۰۴) و مقیاس خود ناتوان سازی جونز و رودوالت (۱۹۸۲) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از نسخه ۱۸ نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بین هر یک از ابعاد هشت گانه کمال گرایی با خود ناتوان سازی رابطه مثبت و مستقیم معنی داری وجود دارد (۰/۰۵<P)؛ به عبارت دیگر، با افزایش کمال گرایی بر استفاده از راهبردهای خودناتوان ساز افزوده می شود. هیچ یک از ابعاد کمال گرایی در الگوی پیش بینی خود ناتوان سازی از رگرسیون خارج نشدند و در مدل نهایی ۰/۳۲ از واریانس خود ناتوان سازی را پیش بینی کردند (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: کمال گرایی سازه ای چند بعدی است که می تواند خود ناتوان سازی دانشجویان را متأثر سازد. از این رو، لازم است مداخلاتی به منظور مدیریت منظم مؤلفه های کمالگرایی دانشجویان طرح ریزی گردد.
بررسی رابطه روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین شهر سنندج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده اولین و کوچک ترین نهادی است که افراد در آن ارتباط با دیگران را تجربه می کنند و علاوه بر آغاز ارتباط با اعضای خانواده، چگونگی ارتباط با دیگر افراد اجتماع را نیز فرا می گیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین شهر سنندج انجام گرفت. روش: مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زوجین شهر سنندج در سال ۱۳۹۸ بود که تعداد ۱۵۰ نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه روابط موضوعی بل (۱۹۹۵)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (۲۰۰۵)، پرسشنامه سلطه گری هاسکینز (۱۹۸۶) و پرسشنامه اخلاق کلبرگ (۱۹۸۱) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین زیر مقیاس های طرحواره ناسازگار (رهاشدگی، انزوای اجتماعی، آسیب پذیری، گرفتاری، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه) و زیر مقیاس های روابط موضوعی (بی کفایتی، دلبستگی و خود میان بینی) با سلطه گری رابطه مثبت وجود داشت (۱۱/۸۶۲=T، ۰/۰۵>P). همچنین بین زیر مقیاس های روابط موضوعی (بیگانگی) و زیر مقیاس های طرحواره ی ناسازگار (بی اعتمادی، گرفتاری و اطاعت) با روابط اخلاقی رابطه مثبت وجود داشت (۴/۶۳=T، ۰/۰۵>P). نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش بین روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه با سلطه گری و روابط اخلاقی در زوجین رابطه مثبت وجود داشت. در نتیجه می توان گفت که روابط موضوعی و طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند سلطه گری و روابط اخلاقی را در میان زوجین پیش بینی نمایند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان دارای اختلال افسردگی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی با پیامدهای مختلفی مانند ناگویی هیجانی و نارسایی شناختی همراه است که رفع آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی خلقی و نارسایی شناختی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی– تجربی (پیش آزمون و پس آزمون) با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی (سال ۱۳۹۷) شهر خرمآباد بود. ۳۰ زن مراجعه کننده به کلینیک اعصاب و روان صدیق شهر خرم آباد که طبق تشخیص روان پزشک و مصاحبه بالینی پژوهشگر تشخیص افسردگی اساسی دریافت کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های افسردگی بک (BDI-II)، ناگویی خلقی (-۲۰TAS) و نارسایی شناختی (CFQ) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) سگال، ویلیامز و تیزدل (۲۰۰۰) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، موجب کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی شده است و این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (۰/۰۰۰=P). نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش ناگویی خلقی و نارسایی شناختی زنان دچار افسردگی اثربخش است و می تواند در کنار مداخلات دارویی مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در زنان مراجعه کننده به مراکز زیبایی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: میزان انجام جراحی زیبایی رو به افزایش است و توجه به عوامل رواج آن ضرورت دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در زنان مراجعه کنندگان به مراکز زیبایی شهر اهواز انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه مورد بررسی۳۰ نفر از مراجعه کنندگان به مراکز زیبایی در سال ۱۳۹۶ در شهر اهواز بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در ۹ جلسه روی گروه آزمایش صورت گرفت. ابزار مورد استفاده مقیاس های خود متمایزسازی، نگرانی از بدریختی بدنی و ترس از ارزیابی منفی بود که در ابتدای پژوهش توسط شرکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار ۲۰ SPSS و به روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بین گروهی نشان داد که تمایزیافتگی خود، نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی دار دارند (۰/۰۵<P). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تمایزیافتگی خود و کاهش نگرانی از بدریختی بدن و ارزیابی منفی شده است (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: با توجه به عناصر درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند روش مناسبی برای اصلاح عوامل مؤثر بر انجام جراحی زیبایی باشد.
بررسی تأثیر مداخله حافظه فعال دیداری– فضایی بر عملکرد حافظه فعال هیجانی دانش آموزان با مشکلات ریاضی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از جمله اختلالات یادگیری می توان به اختلال در ریاضیات اشاره کرد. اختلال در ریاضی توانایی یادگیری و به کارگیری مفاهیم و مهارت های ریاضی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله حافظه فعال دیداری–فضایی بر عملکرد حافظه فعال هیجانی دانش آموزان با مشکلات ریاضی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ابتدایی در معرض خطر مشکلات یادگیری ریاضی در سال ۹۷-۱۳۹۶ در دبستان های استان البرز بودند که از میان آنان ۲۰ دانش آموز پسر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه حافظه فعال دیداری-فضایی را در ۲۴ جلسه دریافت کردند. همچنین به منظور بررسی مشکلات ریاضی از آزمون ریاضیات ایران کی مت (۱۹۸۸) و برای سنجش حافظه فعال هیجانی از پرسشنامه محقق ساخته (ارجمند نیا، ۱۳۹۷) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله حافظه فعال دیداری-فضایی موجب بهبود حافظه فعال هیجانی دانش آموزان گردید (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مداخله حافظه فعال دیداری-فضایی موجب بهبود عملکرد حافظه فعال هیجانی و عملکرد محاسبات ریاضی (جمع، تفریق، ضرب و تقسیم) در دانش آموزان می شود.