مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناگویی خلقی


۶۱.

تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه انسان سالم داغ اجتماعی روان درمانی مثبت نگر ناگویی خلقی اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۵
پژوهش حاضر در راستای تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شد. روش این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی برای تدوین و اعتبارسنجی بسته از روش تحلیل مضمون قیاسی آتراید استرلینگ (2001) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات مرتبط در زمینه رویکرد انسان سالم و مداخلاتی بود که بر روی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شده بود که تعداد آن به طور هدفمند و براساس ملاک های ورود درمجموع با 52 پژوهش به اشباع نظری رسید؛ همچنین از توافق بین 6 نفر از متخصصان روان شناسی برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد که درنهایت، پایایی بین ارزیاب ها 88/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مضمون نشان دهنده این بود که 18 مضمون پایه در 8 مضمون سازمان دهنده (رضایت و لذت بردن از زندگی، دوست داشتن مخلوق و خود، فراشناخت، آرامش، شادی، امید، جاری بودن و معنا) به دست آمد و بسته مداخله درمانی براساس فراوانی آنها تدوین شد. روش پژوهش در بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی سه گروهی- سه مرحله ای بود که درنهایت، در هر گروه با احتساب ریزش آماری 14 نفر قرار گرفتند. جامعه آماری هم در مطالعه پایلوت و هم در بخش مطالعه اصلی نیز شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز اتیسم در سطح شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود. داده ها در هر سه مرحله با پرسشنامه مقیاس داغ اجتماعی رضایی دهنوی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) گردآوری شد. بسته روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) طی 8 جلسه و بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم طی 9 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده آن بود که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم شده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار بوده است (05/0≥p)؛ درنتیجه بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت و از این مداخلات درمانی برای بهبود داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده می شود. 
۶۲.

برنامه پاسخ به مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی بر مشکلات رفتاری، ناگویی خلقی، پیوند مدرسه و تنظیم هیجانی: رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه پاسخ به مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی مشکلات رفتاری ناگویی خلقی پیوند مدرسه و تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۷
هدف این پژوهش بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه بود. پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با رویکردی سنتز پژوهانه بود. داده های موردنیاز از طریق جستجوی واژگان کلیدی یادگیری اجتماعی هیجانی، اختلال یادگیری ویژه، اختلال عصب تحولی در منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعاتی ERIC،GoogleSchoolar، PubMed، Science Direct، Scopus، springer Magiran، Irandoc در بین سال های 1990 تا 2021 جمع آوری شد. به منظور جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی به صورت جداگانه و ترکیبی استفاده شد. پایه های نظری و مضامین اصلی و ترکیبی استخراج، تحلیل مضمون و طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل مطالعات و پژوهش های انجام شده نشان داد که برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی در حوزه های مشکلات و اختلالات روان شناختی اثربخش بوده است. یافته های این پژوهش با مشخص نمودن ماهیت برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی نشان می دهد که با توجه به پیشینه نظری و تجربی موجود، این ایده به عنوان یک بسته آموزشی برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه قابل طرح است.
۶۳.

پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماران همودیالیز حساسیت اضطرابی سرسختی روان شناختی کیفیت زندگی ناگویی خلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۶
مقدمه: این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ناگویی خلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسش نامه سرسختی روان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرم افزار SPSS-27 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیش بینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روان شناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیش بینی کیفیت زندگی را داشتند. نتیجه گیری: ناگویی خلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روان شناختی می تواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود. مقدمه: این پژوهش با هدف پیش بینی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی براساس ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه بیماران تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری در دسترس 294 (180مرد، 114زن) نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ناگویی خلقی (بگبی و پارکر، 1994)، پرسش نامه حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986)، پرسش نامه سرسختی روان (کیامرثی و همکاران، 1998) و پرسش نامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش گام به گام با کمک نرم افزار SPSS-27 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ناگویی خلقی، حساسیت اضطرابی و سرسختی روان شناختی با 5/49 درصد واریانس قادر به پیش بینی کیفیت زندگی هستند. ناگویی خلقی (01/0P<، 420/0β=-)، حساسیت اضطرابی (01/0P<، 257/0β=-) و سرسختی روان شناختی (01/0P<، 255/0β=) توانایی پیش بینی کیفیت زندگی را داشتند. نتیجه گیری: ناگویی خلقی و حساسیت اضطرابی بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تأثیر منفی دارد که نیازمند توجه و حساسیت بالا است از طرفی توسعه سرسختی روان شناختی می تواند ارتقای کیفیت زندگی بیماران را موجب شود.