مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فضای باز
حوزه های تخصصی:
وجود مشکلات ناشی از رشد شهرنشینی سریع، بی توجهی به فضاهای باز، حومه های شهری و مسایلی نظیرآن بالاخص در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی موجبات بروز رویکردی جدید تحت عنوان شهرسازی منظر را فراهم آورد. از طرفی به دلیل تعامل و هم پوشانی های زیاد میان رشته های معماری منظر و طراحی شهری در دهه های اخیر و بی توجهی آنها به مساله منظر و فضای باز به عنوان زیر ساخت اصلی شهر در مقابل رویکرد سنتی به معماری به مثابه عنصر اصلی ساخت شهر، بر رشد و تقویت ایده شهرسازی منظر در جوامع آکادمیک و حرفه ای جهان افزوده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ماهیت، پیشینه و برخی از مهم ترین تجارب صورت گرفته در این حوزه ضرورت پرداخت به این رویکرد را بالاخص در شرایط ایران متذکر می شود. در این راستا یافته های این نوشتار بر این نکته تاکید دارد که شهرسازی منظر به عنوان گرایشی جدید، مبانی نظری، اهداف و موضوعات خود را بیش از همه وامدار رشته های معماری منظر و طراحی شهری بوده و واجد ماهیتی میان رشته ای می باشد. منظر و فضای باز به عنوان عناصر اصلی ساخت شهر، تاکید مرکزی این رویکرد به شمار می روند. بررسی شرایط آکادمیک نیز نشان می دهد که دانشگاه های اندکی به برگزاری دوره های مستقل شهرسازی منظر می پردازند و عمدتا واحدهای درسی تحت این عنوان در برنامه های درسی رشته های مرتبط به چشم می خورد.
نقش جغرافیا در شکل گیری انواع حیاط در خانه های سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آثار برجای مانده از خانه های سکونتگاه های کهن تاریخی که از هزاره های ششم پیش از میلاد به بعد در بسیاری از نقاط ایران وجود داشته اند، و همچنین آثار برجای مانده از برخی سکونتگاه های واقع در بین النهرین، هر خانه به طور معمول از دو بخش یکی فضای ساخته شده و محصور، و دیگری فضای باز ـ تشکیل می شد، زیرا در نواحی مرکزی و جنوبی ایران و بین النهرین هوا در طول سال به گونه ای بوده است که مدتی از سال هوا سرد و حدود نیمی دیگر معتدل و گرم بوده است و بخشی از فعالیت های مربوط به سکونت در اوقات مناسب سال در فضای باز صورت می گرفت. با وجود آنکه نقش پدیده های جغرافیایی و محیطی در شکل گیری فضای باز یا حیاط خانه ها کمابیش آشکار است، اما برخی از محققان عوامل فرهنگی را به عنوان عوامل اصلی شکل دهنده انواع حیاط در خانه های سنتی نام برده اند.افزون بر این، به نظر می رسد که دسته بندی موجود از انواع فضای باز و رابطه آن با فضاهای ساخته شده در ایران بسیار کلی است و دقت کافی در آن به کار نرفته است. پرسش های اصلی این تحقیق بدین شرح اند: 1)عوامل اصلی پدیدآورنده حیاط در خانه های سنتی چه بودند؟ 2) انواع فضای باز را با توجه به ساختمان چگونه می توان دسته بندی کرد؟ هدف از انجام این پژوهش در وهله نخست توجه به چگونگی تاثیر عوامل جغرافیایی در شکل دهی به فضای باز خانه هاست، و در وهله دوم ارایه نوعی دسته بندی جامع برای گونه بندی انواع حیاط در خانه هاست.فرضیه این پژوهش چنین است: پدیده های جغرافیایی نقش اصلی و مهمی در چگونگی شکل گیری انواع حیاط در خانه های سنتی ایران داشته اند. در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی – تفسیری استفاده شده است.پدیده های جغرافیایی، متغیرهای مستقل و انواع فضای باز یا حیاط، متغیرهای وابسته این پژوهش اند. روش گردآوری داده ها، هم به صورت اسنادی و هم به شکل میدانی بوده است. چارچوب نظری این تحقیق براین اساس استوار است که پدیده های جغرافیایی و اقلیمی نقش مهمی در شکل گیری خانه های سنتی حیاط دار داشته اند.نتایج این پژوهش نشان می دهد که چگونگی شکل گیری فضای باز یا حیاط در خانه های سنتی ایران تحت تاثیر پدیده های جغرافیایی بوده است. همچنین دسته بندی جدیدی از انواع حیاط ارایه شده است که به نظر می رسد بر اساس آن می توان همه انواع فضاهای باز مورد استفاده در خانه های سنتی ایران را شناسایی و طبقه بندی کرد. یکی از نتایج مهم این پژوهش، ارایه دسته بندی و تعریف جدیدی از انواع فضاهای باز کاربردی – محیطی یا حیاط های واحدهای مسکونی ایرانی است.
شبکه سبز/ آبی؛ برنامه ریزی برای شهرهای مردم پسند
حوزه های تخصصی:
مردم به دلایل زیادی از قبیل آینده بهتر زندگی، کار، حقوق بیشتر، دسترسی به آموزش و تصور اینکه زندگی مدرن در شهرها روی می دهد، به شهرها مهاجرت می کنند. کیفیت زندگی را می توان با معیارهای مختلف از قبیل سطح درآمد، سلامت، سطح تحصیلات، دسترسی به تسهیلات فرهنگی و غیره ارزیابی کرد. در این میان می توان به فراهم بودن فرصت های تفریحی در باغ ها، پارک ها، جنگل ها و دیگر مناطق طبیعی در کنار رودخانه ها و سواحل نیز اشاره داشت. شواهد بسیاری نشان می دهد که دسترسی مطلوب به فضای باز و سبز، به معنی نزدیکی کافی به محل سکونت مردم به نحوی که امکان دسترسی به این اماکن تفریحی در موقع احساس نیاز و بدون استفاده از وسایل نقلیه فراهم شود، از عوامل کمک کننده ای است که می تواند در کاهش استرس و افزایش ورزش و بازی کودکان نقش موثر داشته باشد.
تحلیل توپولوژیک فضای باز در الگوهای طراحی مسکن بومی- سنتّی شهرهای اسلامی و نظریّه های شهرسازی نوگرا
حوزه های تخصصی:
فضای باز و مابین نقش مهمّی در بازشناسی اشیاء و تعامل انسان با محیط پیرامون خود دارد. این نوشتار به برررسی مفهوم فضای باز و فضای مابین در برخی تجربه های مسکن بومی- اسلامی در شرق (مالزی، چین، هند، ازبکستان، ایران و عربستان) در مقایسه با نظریّه های شهرسازی نوگرا در غرب (نظریه های شهر خطی، باغشهر، شهر صنعتی، شهر درخشان و شهر پهندشتی) در رویکردی توپولوژیک (موضع شناسانه) می پردازد. در این رویکرد به بررسی ارتباطات فضایی بدون توجه به تاثیرات جزئی و سطحی در شکل و اندازه کالبدها و به مواردی مانند همجواری، پیوستگی و بستگی و روابطی چون تقارن، تداوم و تقارب توجه می شود. از آنجا که درک صحیح این موضوع بدون توجه به الگوهای طراحی هر نمونه موردی کامل نخواهد بود، لذا بر اساس طبقه بندی الگوهای طراحی تام ترنر (الگوهای طبیعی، اجتماعی، زیبایی شناسی و نمونه ای) به الگوهای طراحی هر یک بطور مختصر اشاره شده است. روش این پژوهش از نوع مورد پژوهی و مبتنی بر قیاس تطبیقی بوده و به لحاظ راهبردی، از نوع تفسیری- تاریخی است. داده های لازم توسط منابع کتابخانه ای حاصل شده و در رویکردی تحلیلی- انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عنصر فضای باز (و فضای مابین) با توجه به الگوهای طراحی آزموده شده در تجربه های بومی- سنتّی در کشورهای منتخب اسلامی متفاوت و متعدد هستند با این حال هر یک دارای تعریف مشخص و مرزهای معیّن کالبدی یا ذهنی می باشند. در نظریّه های شهرسازی نوگرای قرن بیستم هرچند سهم قابل توجهی به چنین فضاهایی در مقام نظر داده شده است ولی در عمل به سبب فقدان برخی الگوهای طراحی (بویژه الگوی طبیعی) و همچنین آرمانی بودن آنها، فضاهای باز بدون مرز، گسترده و بدون تعریف مشخصی تولید شده اند که با الگوهای اجتماعی مورد انتظار طراحان و الگوهای زیبایی شناسی مورد نظر کاربران نیز منطبق نبوده و مشکلات فراوانی را بوجود آورده اند.
زندگی جاری و هویت اجتماعی؛ نقش فضاهای شهری در تقویت هویت بافت های فرسوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان نوسازی شهر تهران مطالعات گسترده ای را بر روی خصوصیات مختلف بافت های فرسوده انجام داده است که مشکلات آنها را می توان به دسته های مختلفی مانند مشکلات فضایی، اجتماعی، محیط زیستی، قانونی و اقتصادی تقسیم کرد. این مشکلات با اینکه در دسته بندی های مختلف طبقه بندی می شود، اما هریک روی دیگری تأثیر می گذارد. فارغ از نظریاتی که سازمان نوسازی در سال های اخیر ارایه کرده ، اساسی ترین رویکرد این سازمان در برخورد با این بافت ها، تغییر شبکه بندی معابر و تعریض آنها جهت تسهیل ترافیک درون شهری بوده است. این مقاله سعی دارد تأثیر این روند را بر فضاهای باز بافت های فرسوده و زندگی اجتماعی جاری در آنها و در نتیجه هویت تاریخی و اجتماعی حاکم بر آنها بررسی کند. در این راستا خیابان و زندگی خیابانی بافت های فرسوده مورد توجه بیشتری قرار می گیرند.
نقش فضای باز، طبیعت و منظر در ارتقا کیفیت آموزشی مدارس(تحلیل کارکردی نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در معماری منظر)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحقیقات صورت گرفته در رابطه با تأثیرات طبیعت بر بهبود روند آموزشی و نقش آرامبخش ارتباط با طبیعت بر جسم و روان آدمی، بررسی کیفیت تعامل با طبیعت در مکان های آموزشی ضروری به نظر می رسد. در شرایط فعلی کشورمان حیاط مدرسه به عنوان مکانی جدای از بنای مدرسه مدنظر قرار می گیرد و بستری منسجم و هماهنگ با فضاهای بسته در محیط آموزشی را ایجاد نمی کند این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا حیاط مدرسه به مثابه عنصری مکمل در برنامه آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار می گیرد. در حال حاضر توجه به نقش آموزشی حیاط مدارس و بررسی کیفیت های مرتبط با آن از جایگاه ویژه ای در سیاست های آموزشی کشورها برخوردار است. در این راستا ابتدا به بررسی تأثیرات رابطه انسان با طبیعت، نقش و جایگاه طبیعت و منظر در محیط های آموزشی و سپس به بررسی یکی از نظریه های معماری منظر مرتبط با این موضوع ( نظریه بازسازی تمرکز ذهنی) پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با شناسایی مولفه های نظریه بازسازی تمرکز ذهنی در محیط های آموزشی و تقویت آنها می توان از فضای باز و حیاط مدارس و محیط های آموزشی به عنوان فضایی مکمل و همگام با فضاهای بسته آموزشی و در جهت تقویت قدرت تمرکز و یادگیری دانش آموزان بهره گرفت
تحقق اهداف پدافند غیرعامل درکاربری های آموزشی با تاکید بر طراحی فضاهای باز
فضاهای آموزشی یکی از فضاهای عمومی که انسان در سنین مختلف ساعات طولانی در شبانه روز را در آن می گذراند که به دلیل تعداد، شرایط و تنوع سنی کاربران، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرد. آنچه که در طراحی فضاها و خصوصا در کاربری آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد، ایمنی و کاهش خطرات و تلفات خصوصا در زمان بروز حادثه و به خصوص بلایای طبیعی است. در این مقاله به بررسی مقوله پدافند غیر عامل با توجه به نیازهای محیط آموزشی و معرفی معیارهایی پرداخته که ضمن جوابگویی نیازهای کاربری آموزشی و توجه به فضاهای باز در این کاربری، پاسخگوی تمهیدات و ملاحظات مورد نیاز در کاهش خسارات و افزایش ایمنی کاربران در زمان بروز حوادث، در این گونه ها فضاها باشد. با توجه به نظری بودن موضوع پژوهش، روش تحقیق به صورت اسنادی و بررسی متون بوده و عمده ترین منابع مورد استفاده کتاب ها و مجلات تخصصی، طرح های پژوهشی مرتبط و استفاده از شبکه جهانی اطلاع رسانی می باشد. در عین حال که درجهت دسته بندی نظریه پردازان مختلف پس از مرحله جمع آوری اطلاعات، با توجه به ماهیت داده های تحقیق، تحلیل تئوری ها و نظریات انجام می شود. داده ها بر اساس استدلال منطقی مورد تحلیل قرار می گیرند.
بازنگری فضای باز مدارس در اقلیم سرد (نمونه موردی: شهر تبریز)
اقلیم تاثیر مهمی در ایجاد شرایط آب و هوایی مختلف دارد که امکان تعدیل این شرایط از طریق انتخاب مصالح و طراحی مناسب وجود دارد. در این میان طراحی مدارس مستلزم شناخت شرایط محیطی و اقلیمی، ویژگیهای معماری با هویت محلی منطقه و از طرفی، استفاده از خلاقیت طراحانه در جهت بالا بردن کیفیت کالبدی و ابعاد زیبایی شناختی است. حیاط مدرسه دارای ویژگیها و پتانسیل هایی است که در رشد و پرورش دانش آموزان نقش مهمی دارد اما متاسفانه در ایران استفاده از این محیط کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مسئله بخصوص در اقلیم سرد بدلیل شرایط آب و هوایی خاص منطقه و بدلیل آنکه اصولا آموزش در فصول سرد سال (پاییز، زمستان) اتفاق می افتد حائز اهمیت میباشد. از اینرو در اینجا این سوال مطرح می شود که چگونه می شود فضای باز مدرسه را بگونهای طراحی کرد که در مدت زمان بیشتری قابلیت بهرهگیری در فصول سرد سال در اقلیم سرد را داشته باشد؟ هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی ها و ارائه اصول و راهکارهایی برای فضای باز مدارس مناطق اقلیم سرد که شامل بخشی از مناطق کوهستانی و کوهپایه ای است می باشد. با فرض اینکه در اقلیم سرد امکان استفاده بهینه از این فضا با استفاده از تمهیداتی وجود دارد. با این نگرش با هدف دستیابی به ضوابط طراحی فضای باز مدرسه در اقلیم سرد، مدارس تبریز به عنوان نمونه موردی، بررسی می شود. در ابتدا به بررسی اقلیمی این شهر در دو بعد مشخصات آب و هوایی و نیازهای اقلیمی منطقه از نظر آسایش انسان در فضای باز مدارس پرداخته می شود. سپس با بررسی تعدادی از نمونه مدارس موجود در شهر تبریز، حیاط این مدارس مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و در نهایت به ارائه راهکار در این خصوص پرداخته میشود. دستآورد این پژوهش ارائه راهنمای طراحی فضای باز و نیمهباز به منظور استفاده بهینه از این محیط در مدارس اقلیم سرد می باشد.
بررسی نقش مدیریت رشد کلانشهرها در جهت نیل به توسعه پایدار (نمونه موردی: محله کیانپارس اهواز)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر صنعتی شدن کشورها، افزایش چشمگیر جمعیت انسانها و نابودی و تخریب مراتع و جنگلها را به دنبال داشته و از سوی دیگر به لحاظ رشد چشمگیر جمعیت ناگزیر به توسعه در سطح، ارتفاع و عمق شده است. همزمان با رشد شهرها و گسترش شبکه های ترافیکی و کمبود فضاهای باز، ناکافی بودن زیرساختهای شهری و آلودگی های زیست محیطی نیز افزایش می یابد. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلانشهر ها، کمبود فضاهای باز قابل استفاده در مواقع بحران است. لکن طراحی شهری عمودی به عنوان یک نظریه جدید در راستای حل مشکلات شهری ناشی از کمبود زمین، خصوصا در کلانشهرها در عصر حاضر در حال بررسی است. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر بلندمرتبه سازی در رشد قطب های شهری، مزایا و معایب آن و بازتاب رشد روز افزون ساخت و ساز در اقتصاد شهری، اجتماع و توسعه پایدار در محله کیانپارس اهواز، به عنوان سوال اصلی پژوهش مسئله گشایی می شود.
بررسی رویکرد طراحی شهری عمودی در کلانشهر اهواز؛ نمونه موردی: محله کیانپارس
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروزه به سبب انقلاب صنعتی و نتیجتا افزایش چشمگیر جمعیت انسانها و مهاجرت گسترده به شهرها بیش از پیش دارای توسعه عمودی و افقی شده است. این مسئله علاوه بر نابودی و تخریب مراتع و جنگل ها موجب مشکلات بارگذاری جمعیت و سکونت آن ها را در پیش داشته است. همزمان با رشد افقی شهرها و گسترش شبکه های ترافیکی و کمبود فضاهای باز، معضلات و آلودگی های شهری نیز افزایش می یابد. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلان شهر ها، کمبود فضاهای باز قابل استفاده جهت استفاده ساکنین به عنوان فضای سبز و استفاده در مواقع بحرانی می باشد. از طرفی ناکارآمدی زیرساخت های شهری و دسترسی ضعیف ساکنین به آب و فاضلاب شهری و منابع انرژی از دیگر مشکلات افزایش تراکم جمعیتی ساکنین شهرها است. طراحی شهری عمودی به عنوان یک نظریه جدید در راستای حل مشکلات شهری ناشی از کمبود زمین، خصوصا در کلانشهرها در عصر حاضر بیش از پیش در حال بررسی است. هدف اصلی این مقاله درک مفاهیم، مزایا و معایب طراحی شهری عمودی در متون تخصصی و در نمونه موردی مورد بررسی (محله کیانپارس اهواز) است که بر اساس مطالعات میدانی و تهیه پرسشنامه و نتایج حاصل از آن استخراج شده است. نتایج مورد استفاده در این پژوهش در به کار گیری هدفمند مدیریت شهری در توسعه این محله و محلات مشابه موثر خواهد بود. این پژوهش در نهایت از تاثیر بلندمرتبه سازی در رشد قطب های شهری و بازتاب آن در اقتصاد، اجتماع و توسعه پایدار در محله کیانپارس اهواز، به عنوان سوال اصلی پژوهش مسئله گشایی می شود.
بررسی تأثیر فضای باز در محیط آموزشی مدارس و تأثیر آن بر روی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
امروزه فضای باز مدرسه به عنوان مکانی جدای از بنای مدرسه مدنظر قرار می گیرد و بستری منسجم و هماهنگ با فضاهای بسته در محیط آموزشی را ایجاد نمی کند، این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا فضای باز مدرسه به مثابه عنصری مکمل در برنامه آموزشی و پرورشی مورد توجه قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهد که طرح فضاهای آموزشی می تواند باعث رشد و یا بازدارندگی در امر یادگیری باشد. بنابراین عدم توجه به عناصر تشکیل دهنده فضای آموزشی مانند حیاط مدرسه می تواند تأثیرات منفی بر روی دانش آموزان داشته باشد و بلعکس رعایت این نکات می تواند باعث ایجاد حس رضایت و تعلق پذیری دانش آموزان به فضاهای آموزشی شود. همچنین وجود مراکزی که فضای باز در آن ها باعث ایجاد خستگی روحی و عدم تمرکز در دانش آموزان نگردد از کمبودهای اصلی جامعه به حساب می آید، چراکه اولین برداشت ذهنی که از بودن در یک مکان ایجاد می شود، نقش کلیدی در استفاده از آن فضا را به وجود می آورد. روش تحقیق در این نوشتار از نوع توصیفی و مطالعات کتابخانه ای می باشد و در نهایت نتایج پژوهش نشان می دهد که با تکیه بر عناصر طراحی نظیر گشودگی فضا، رنگ، نور، مبلمان و مسیرهای دسترسی خوانا می توان کیفیت یادگیری را در محیط های آموزشی ارتقا بخشید.
تأثیر بازی خودانگیخته در طبیعت بر رفتار بازی و شادی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۱
1 - 14
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی خودانگیخته در طبیعت بر رفتار بازی و شادی کودکان پیش دبستانی بود. بدین منظور 45 کودک 6-4 ساله تبریز به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند در سه گروه فضای باز ، فضای سرپوشیده و کنترل انتخاب شدند. رفتار بازی و شادی کودکان به ترتیب با استفاده از پرسش نامه مقیاس رفتار کودکان پیش دبستانی در بازی و پرسش نامه شادکامی آکسفورد به صورت پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد که فعالیت در فضای باز بین پیش و پس آزمون بر رفتار بازی و شادی کودکان تأثیر معناداری داشته به طوری که 71% از تغییرات در رفتار بازی و 98% از تغییرات در شادی کودکان تحت تأثیر فعالیت آن ها در فضای باز طبیعی بود درحالی که فعالیت در فضای سرپوشیده در رفتار بازی و شادی کودکان تأثیر معناداری نداشت. نتایج با توجه به نظریات زیست بوم شناختی برون فنبرنر و شناختی پیاژه بحث شدند.
نقش الگوهای شکلی و اجتماعی در ساماندهی فضاهای باز مجموعه های مسکونی (قیاس تجارب شهرسازی قرن بیستم و نمونه های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
3 - 12
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای اجتماعی و شکلی در برنامه ریزی فضاهای باز مسکونی در نظریه ها و پروژه های شاخص شهرسازی قرن بیستم و قیاس آن با الگوهای بومی و معاصر کشور می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این نوشتار تفسیری– تاریخی با رویکردی استنتاجی است. از نمونه های موردی نیز در تحلیل و ارائه مصادیق گونه شناسی استفاده شده است. از نظر شکلی در نظریه های اوایل قرن بیستم، 4 گونه ساماندهی فضاهای باز شامل الگوهای «ساماندهی شبکه ای»، «خطی»، «مرکزی» و «مجموعه ای» قابل تشخیص هستند که در طول نیمه دوم قرن، به سمت الگوهای مجموعه ای تمایل بیشتری حاصل شده است. همچنین تلاش برای حذف سلسله مراتب اجتماعی، ایجاد برابری طبقاتی و مالکیت اشتراکی در فضاهای باز که در نیمه اول قرن مشهود بودند، جای خود را به پایداری اجتماعی، برابری اجتماعی و توجه توامان به فضاهای باز خصوصی و عمومی داده است. اما جریان معاصر ساخت و ساز در کشور، بیشتر ادامه راهبردهای آزموده ابتدای قرن هستند که عمدتاً از الگوهای شبکه ای و مرکزی استفاده می نمایند و فاقد الگوی اجتماعی معینی در طرح خود هستند. از اینرو با توجه به شرایط جهان کنونی و با عنایت به دستاوردهای بومی و اصول اعتقادی کشور، توجه به مفاهیم اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی و تعاملات اجتماعی در کنار الگوهای مناسب سازماندهی فضای باز (مانند مجموعه ای) ضمن تفکیک و عرصه بندی مشخص عرصه های عمومی-خصوصی و سنجش اولویت های عمومی پیشنهاد شده است.
فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضاهای باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 76
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز نقش حیاتی در افزایش کیفیت هر محیط و فضایی دارند. بهبود وضعیت کیفیت زیستی بشراز طریق افزایش سرزندگی در فضا صورت می گیرد. بنابراین می توان سرزندگی را جزئی جدایی ناپذیر از یک فضای مطلوب دانست که درصدد انتقال حس نشاط به مخاطبان است. ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد تا با واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو سرزندگی، به فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضای باز بپردازد. با توجه به این که سرزندگی در فضاها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند معانی و عوامل متفاوتی داشته باشد، در این مقاله سعی شده که جمع بندی نظری در حوزه عوامل با توجه به انواع مختلف فضاهای باز در تحلیل ها صورت گیرد. جامعه آماری 40 مقاله (20 مقاله داخلی و 20 مقاله خارجی) در بازه زمانی 1385-1397 است. گردآوری داده ها از مقالات براساس پروتکل پریسما بوده که با نظر متخصصان مورد انطباق قرار گرفته است. پس از مرور نظام مند مقالات، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش فرا تحلیل و نرم افزار CMA2 استفاده شد. همچنین پس از تحلیل استنباطی داده ها از طریق نمودار قیفی، روش رگرسیون خطی اگر، خطای انتشار و آزمون Q ناهمگونی، با استفاده از روش رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره، ابتدا میزان ارتباط بین یکایک متغیرهای مستقل و سپس کلیه متغیرهای مستقل در ابعاد مختلف با متغیر وابسته یعنی سرزندگی محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، در مورد تأثیر متغیرهای مستقل بر سرزندگی، بین سرزندگی و متغیرهای مستقل رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین در مطالعات صورت گرفته، متغیر ایمنی و امنیت بیشترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و در درجه دوم متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی مؤثرترین متغیر است. همچنین متغیر کالبد و فرم بنا کمترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و تأثیرات دیگر متغیرها تقریباً ثابت است.
گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
17 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر در شهر همدان
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهر، مهم ترین سیاست دولت نهم و دهم درزمینه مسکن برای اقشار کم درآمد است که به علت هزینه های زیاد طرح و تازه بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. ازاین رو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط سکونتی در دو بخش کلان (محیط شهری) و خرد (محیط مسکونی) مسکن مهر مشاغل آزادشهر همدان است. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع 214 عدد پرسشنامه است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. نتایج تحلیلی تحقیق حاکی از آن است که رضایت از مجتمع های مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح متوسط، رضایت از واحدهای مسکونی بالاتر از میانگین و در سطح تقریباً متوسط قرار دارد؛ اما مردم از کیفیت خدمات و تسهیلات فضای باز محیط سکونتی و دسترسی و نزدیکی به مراکز شهری و حمل ونقل محیط شهری تقریباً ناراضی هستند. درمجموع ساکنان محدوده موردمطالعه، از کیفیت محیط مسکونی (واحد مسکونی، مجتمع مسکونی، فضای باز) و کیفیت محیط شهری (دسترسی و حمل ونقل عمومی) رضایت کافی ندارند. از طرفی بین سن و جنس با رضایتمندی مسکن مهر رابطه معناداری وجود ندارد اما بین درآمد و رضایت مندی پاسخگویان از مسکن مهر رابطه متوسط و از نوع شدت مثبت وجود دارد امنیت محیط مسکونی و عوامل اقتصادی بالاترین و تعداد اتاق ها پایین ترین اهمیت را از دید ساکنان داشتند.
تأثیر فضای محیطی منظر در مجتمع های مسکونی بر افسردگی زنان (مطالعه موردی مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وضعیت زیست محیطی کنونی شهرها و نیز عنایت به آینده شهر و شتاب روند شهرنشینی در ایران تجدید نظر در شیوه های طراحی مجتمع های مسکونی بسیار ضروری به نظر می رسد. در شهرهای مملو از جمعیت آینده زندگی آپارتمان نشینی رواج بیشتری خواهد یافت و تعداد کسانی که ساعات آزاد خود رادر حیاط، کنار حوض و باغچه مورد علاقه خود می گذارنند، به سرعت رو به کاهش خواهد نهاد. از طرفی رشد فزاینده بیماری های روانی در جوامع شهری و مدرن، لذا با استفاده از فضاهای سبز در طراحی مناطق و مجتمع های مسکونی، می توان افسردگی را کنترل نمود. تحقیق حاضر با هدف تأثیر فضای باز محیطی بر افسردگی ساکنان بر روی 669 نفر از ساکنان دو مجتمع مسکونی خاتون و چوگان شیراز صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که وضعیت افسردگی در میان ساکنان دو مجتمع تفاوت معنی داری را نشان می دهد. یافته های نشان می دهد مجموع فضای باز محیطی بر نمره افسردگی ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان اثرگذار بوده است. متغیرهای فضای باز محیطی شامل کیفیت فضای سبز، تنوع فضایی، وجود فضاهای اجتماعی، چشم انداز به محوطه، تنوع کفسازی، کیفیت رنگ و نور و تناسبات فضایی اثر مثبت معناداری بر کاهش نمره افسردگی در میان ساکنان محلات مسکونی خاتون و چوگان دارد.
مطالعه نقش فضای باز و الگوی پر و خالی خانه و مسجد در معماری سنتی و بازآفرینی آن در معاصر ایران
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
۸۹-۱۰۲
حوزه های تخصصی:
رعایت الگوهای بومی پر و خالی در خلق فضاهای زندگی ایرانیان منطبق با فرهنگ همسازی با طبیعت در اقلیم های مختلف کشور و برای قرن های متمادی شیوه عملکرد معماران بوده است. تقریباً بناهای امروزی پیوستگی و مسئولیت خود را نسبت به زمین، آسمان و همجواری ها از دست داده اند. فضاهای باز به واسطه تقلید نا آگاهانه از معماری تندیس وار اروپایی به پس مانده و اضافه فضاها تبدیل شده و اهمیت پیشین خود را ندارند. این پژوهش با بررسی ویژگی های فضای باز در مساجد و خانه ها (به عنوان دو عنصر مهم در شکل گیری شهرهای ایرانی) به دنبال راهکارهایی برای ایجاد توازن و رابطه مطلوب بین انسان و طبیعت و ایجاد حس تعلق و مشارکت در فضاهای معماری و بازآفرینی مفهوم فضای باز در کالبدی جدید و در مجموع به دنبال احیای دوباره مفهوم حیاط در معماری معاصر است. تحقیق حاضر براساس روش توصیفی و تحلیلی گونه های ارتباط فضای باز و بسته انجام شده است. در همین راستا، 12 نمونه پلان مسجد و 12 نمونه پلان خانه در معماری سنتی و بررسی معماری مساجد و خانه های دوران معاصر، ارتباط فضای باز و بسته در آن ها مورد بررسی قرار گرفت و گونه بندی شد. نتایج پژوهش بر این مهم تأکید دارد که ارزش های نهفته در فضاهای باز و اصول حاکم بر آن ها، قابلیت تداوم دارند و استمرار آن ها در معماری معاصر می تواند کارآمد باشد.
ارزیابی نقش فضای باز مجتمع های مسکونی بر ایجاد حس امنیت ساکنین با تاکید بر رویکرد CPTED (نمونه موردی: مسکن مهر رشت)
حوزه های تخصصی:
امنیت به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت زندگی شهری و به عنوان عاملی روانی موثر بر کشش و جذابیت فضای عمومی مورد توجه می باشد. مسکن به عنوان یک عنصر تعیین کننده در سازمان اجتماعی، در شکل گیری هویت فردی، امنیت، روابط اجتماعی و اهداف جمعی افراد نقش مؤثّری دارد. با توجه به تحولات اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی معاصر و هم چنین افزایش سرعت شهرنشینی، ایجاد مسکن در قالب مجتمع های مسکونی در راستای پاسخ گویی به نیاز طبقات مختلف مردم از مهم ترین چالش های کشورهای کمتر توسعه یافته از جمله ایران است. در همین راستا و به دلیل کمبود مسکن و گرانی آن جهت تامین مسکن اقشار آسیب پذیر مجتمع هایی در قالب مسکن مهر شکل گرفتند. نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی و توجه به جنبه های اقتصادی در مسکن مهر موجب شکل گیری توده های از ساختمان های بی روح و عاری از سرزندگی شده است. یکی از اهداف این تحقیق بررسی مولفه های ادراکی و کالبدی موثر بر امنیت ساکنین در فضاهای باز مجتمع های مسکونی با تاکید بر رویکرد CPTED می باشد. این پژوهش از نوع تحقیق کمی و به روش توصیفی - تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پرسشنامه صورت گرفته و تحلیل ها به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. مولفه های موثر بر ایجاد امنیت به 2 عامل کالبدی و روانشناختی- ادراکی دسته بندی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به طور میانگین ساکنان از امنیت مجموعه مسکن مهر رشت با توجه به مولفه های ادراکی- روانشناختی رضایت متوسط و از مولفه های کالبدی (روشنایی شبانه-رویت پذیری-کنترل ورودی ها-تفکیک مسیرها-کیفیت بصری-خدمات رسانی و...) رضایت کمی داشته اند. در نتیجه میان شاخص های فضای باز و امنیت رابطه مستقیمی وجود دارد. بنابراین، نیاز به بازنگری و توجه ویژه به امنیت فضای باز مجتمع های مسکونی امروزی به عنوان حیاط مشترک و جمعی، در راستای افزایش کیفیت زندگی و ایجاد حس سرزندگی ضروری می باشد. در همین راستا پیشنهاداتی جهت ارتقا امنیت مجموعه نیز طی جدولی ارائه شده است.
تحلیل میزات تطبیق فضای باز مجتمع های مسکونی با رویکرد «شهر دوستدار کودک» و ارتقا آن از طریق مشارکت کودکان؛ نمونه مطالعاتی: مجتمع امین شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
63 - 78
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: درگذشته فضای باز و حیاط در خانه های ویلایی، امکان بازی، فعالیت و ارتباط کودکان با طبیعت را فراهم کرده بود؛ اما تغییر سبک زندگی و رواج آپارتمان نشینی، چالش هایی همانند انزوای اجتماعی، بی تحرکی و قطع ارتباط با طبیعت را پیش روی سلامت جسمی و روحی کودکان قرار داده است. دراین شرایط طراحی مناسب فضاهای باز در مجتمع های مسکونی می تواند جایگزین حیاط و فضای باز در گذشته باشد. هدف: با توجه به اهمیت فضای باز مجتمع های مسکونی در رشد سالم جسمی و روان شناختی کودکان، این مقاله به دنبال بررسی میزان بهره مندی فضای باز مجتمع های مسکونی امین شهر یزد از رویکرد شهر دوستدار کودک و ارتقای آن با مشارکت کودکان می باشد. روش: این پژوهش کاربردی و از روش تحلیل محتوای 30 مصاحبه با والدین و کودکان و 30 نقاشی ترسیم شده توسط کودکان در بازه سنی 7-12 سال استفاده شده است. مصاحبه های انجام شده بر مبنای مدل مفهومی منتج از مبانی نظری و پیشینه پژوهش صورت گرفته است. یافته ها: در نمونه مطالعاتی به مقوله های ایمنی و فضا و کاربری بیشترین توجه و فعالیت و مشارکت کودک کمترین توجه شده است. همچنین مفاهیم ارتباط با طبیعت، فضای سبز و فضای بازی جهت بازی های گروهی دارای بیشترین توجه و علاقه در بین کودکان می باشد. نتیجه گیری: بنابر تحلیل یافته ها و مشارکت کودکان، توسعه فضاهای بازی سبز و یاد دهنده در فضای باز مجتمع ها به عنوان فضای بالقوه و منعطف، طراحی مسیرهای عبور و مرور کودکان، توسعه فعالیت های مشارکت محور بین بزرگسالان و کودکان و تامین خدمات پایه و مورد نیاز کودکان در مجتمع های مسکونی می تواند فضاهای باز دوستدار کودک را توسعه و بهبود بخشد.