مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
منظر شهری
حوزه های تخصصی:
با روند روبه رشد توسعه که در پی تحولات سریع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع اتفاق می افتد، دامنه گسترش کالبدی شهرها فراتر از اراضی پیرامونی رفته و به سکونتگاه های مجاور که به شکل روستاهایی خودکفا در طول تاریخ شکل گرفته است، می رسد. روستاهای مورد اشاره در ابتدا به عنوان سکونتگاه های حاشیه شهر، و با ادامه روند گسترش شهری به شکل محلاتی درون شهرها تغییر چهره می یابند. جماران، امام زاده قاسم، چیذر، ده ونک، اوین، درکه، فرحزاد، طرشت و بسیاری دیگر از محله ها که در محدوده کنونی شهر تهران قرار گرفته اند، در گذشته ای نه چندان دور روستاهایی بوده اند که در عین خودکفایی مناسبات بسیاری نیز با یکدیگر داشتند.
پیچیدگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و ترافیکی در محله جماران که در گذشته به عنوان یک روستای کوهستانی در شمیران مطرح بوده است با تلفیق خصوصیات روستایی و شهری در ابعاد مختلف، موجب می شود که این مجتمع زیستی نه از خصوصیات کامل یک روستا برخوردار بوده و نه ویژگی های یک جامعه شهری را در خود داشته باشد. همچنین پیوند خوردن این محله با فرهنگ سیاسی- انقلابی ایران بر اهمیت شناخت صحیح این بافت جهت برنامه ریزی سنجیده تر برای آن می افزاید و موجب ناکافی و ناکارآمد شدن طرح های موضوعی و موضعی می شود.
این نوشتار که به جستجوی راهبردهای ساماندهی منظر شهری روستا- شهر جماران در تهران می پردازد مشتمل بر چهار بخش است : بخش اول به کلیات تحقیق، بخش دوم به موقعیت و ویژگی های روستا- شهر جماران و بخش سوم سازمان فضایی محله جماران مورد تحلیل قرار می گیرد و در نهایت راهبردهای ساماندهی منظر شهری ارائه می شود.
گذر از "" فرهنگ"" به""پارکینگ""؛ بررسی طرح پیاده راه خیابان صبا
حوزه های تخصصی:
تداوم رشد انسان در گرو زندگی و تعاملات اجتماعی است و موجودیت شهر با حضور انسان ها در آن معنا پیدا می کند. یکى از فضاهاى جمعى که می تواند نقش حایز اهمیتى در ارتقاى فعالیت هاى اجتماعى ـ فرهنگى جامعه ایفا کند، پیاده راه است. حرکت عابر پیاده در پیاده راه ها، به واسطه طراحى مناسب و شناخت مبتنى بر جنبه هاى منظرین شهر، موجب افزایش ادراک، ارتقاى هویت و احساس تعلق به محیط و زیبایى می شود. در آستانه هزاره سوم بسیارى از کشورهاى توسعه یافته، پیاده مدارى را در حد چشم انداز توسعه شهرى ارتقا داده و به گسترش پیاده راه ها پرداخته اند.
خیابان صبا با دارا بودن پتانسیل کافى و نقش پررنگ گذر فرهنگ و هنر در طرح جامع تهران، به علت عدم توجه به منظر شهرى در روند طراحى، نتوانسته پاسخگویى مناسب در راستاى نیاز ساکنان باشد. لذا این نوشته درصدد است با استناد به دانش منظر شهرى، پیاده راه خیابان صبا را به مثابه یک فضاى جمعى تحلیل و ارزیابی کرده و با بررسى و ارایه ""پهنه بندى تلفیقى"" خیابان صبا که بر اساس پهنه هاى غالب آن، شامل : ""پهنه بندی تاریخى"" ،""پهنه بندی فعالیتى"" و ""پهنه بندی سبک معمارى"" است، راهکارهایى در راستاى ارتقاى هویت و کیفیت فضایى پیاده راه صبا ارایه دهد.
منظر پساصنعتی، عرصة نوین معماری منظر/ مروری بر اندیشه ها و رویکردها
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
شهر را می توان به مثابه ارگانیسمی زنده در نظر گرفت که در حال رشد و تکامل است و در این فرایند سلول ها و بافت ها به تدریج فرسوده شده، از بین می روند و دوباره جایگزین می شوند. توسعه شتاب آلود شهرهای بزرگ و رشد بی رویه حومه نشینی در دهه های اخیر، سبب شده صنایع سنگینی که به دلیل کیفیات محیطی نامطلوب خود، روزگاری خارج از بافت شهری قرار داشتند، امروزه با بافت های جدید محاصره شوند. این مسئله به تعطیلی یا انتقال آنها منجر شده ¬است؛ در نتیجه حفره های تهی در بستر شهر پدید می آید که به تعریف جدیدی از منظر شهری دست پیدا می کند. اراضی متروکه وسیع حاصل از این جابجایی در کالبد شهر که تحت عنوان عرصه های بازیافتی (Brownfield) نیز شناخته می شوند، اگرچه منشأ بروز معضلات گوناگون شهری و محیطی است، اما امروزه فرصت هایی طلایی در جهت احیای بافت های شهری و توسعه کیفیت فضا¬های شهری به شمار می آید. لازمه بالفعل کردن این قابلیت ها، درک مناظر تلف شده به عنوان پسماند طبیعی حاصل از رشد شهر و بخشی از منظر فرهنگی بشر شهرنشین است. بازیافت انطباق پذیر چنین مناظر تلف شده، به عنوان بخش گسترده ای از منظر شهر معاصر، از اساسی ترین چالش های پیش روی طراحان در قرن حاضر به شمار می آید. پرسش اینجاست که فرایند پیدایش این مناظر پسماند در ارتباط با روند شهری شدن جوامع به چه صورت است؟ چگونه می توان به درک صحیحی از این پدیده دست یافت و با آن مواجه شد؟ و معماری منظر در تعامل با شهر پساصنعتی چه رویکردهای نوینی را اتخاذ کرده ¬است و چه جایگاهی دارد؟ این نوشتار تلاش دارد با نگاه پدیدارشناسانه به منظر پساصنعتی و زمین های پسماند، رویکردهای مختلف معماری منظر در برخورد با این مناظر و میزان موفقیت هر یک از رویکردها در پاسخ گویی به نیازهای توسعه های نوین شهری را مورد نقد قرار دهد.
زیرساخت های حمل ونقل و منظر شهری
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
شهر معاصر روز به روز خود را به صورت یک ارگانیسم پراکنده و چهل تکه معرفی می کند و از آنجایی که جابجایی بخش جدا نشدنی اجتماع و یکی از عناصر زیر بنایی شهرسازی معاصر است، لذا زیرساخت های شهری به ویژه شبکه حمل و نقل در شهر نقش بسیار مهمی در جابجایی افراد و کالاها ایفا می کند.
امروزه با شکل گیری زیرساخت ها یک نقطه حیاتی برای توسعة پایدار شهری ارایه شده است، طوری که قادر است با لایه بندی پیچیدة منظر طبیعی یکپارچه شود و آن را به عنوان یک عنصر اساسی در فرایند بازسازی محیط شهری متصور سازد. در جایی که مسایل مربوط به دسترسی مطرح و اندازه و متراژ نیز حایز اهمیت است، ساختار این زیرساخت ها اغلب اثری مخرب و تقسیم کننده بر قلمرو اطراف دارد و به نوعی گشودن راه برای فروپاشی شهری و برون شهری می شود، بنابراین لازم است تا دربارة فضاهای صرفاً فنی تجدید نظر شود. به عبارتی، راهکارهای متنوع تری در طراحی، برای پاسخ به سیالیت و تلاش برای نیل به فضایی انتزاعی و پویا با کالبدی جدید، هویتی نو و حس معنای قوی مورد نیاز است.
پس از سال ها که دوری طراحی زیرساخت ها از شکل و فرم اصلی شهر، امروزه یک سری پروژه های تجربی بیانگر پتانسیل بالای طراحی زیرساخت ها را در بهبود کیفیت زندگی در شرایط عملکردی، اجتماعی و زیبایی شناسی خواهد بود.
در احیای شهر پرجمعیت مدرن یک چالش واقعی این است که ساختار یک راه زیرزمینی را به عنوان یک عنصر در برنامه بازسازی شهر متصور شویم.
نقش تونل مشترک تأسیسات در ساماندهی منظر شهری
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
اساس تأسیسات و تجهیزات شهری را خدمات شهری مانند سیستم های آب، برق، گاز، تلفن، فاضلاب و ماهواره ها تشکیل می دهد که کمبود آنها مشکلاتی را برای آسایش و رفاه حال شهروندان به دنبال خواهد داشت. از آنجایی که زیرساخت های شهری از اصلی ترین عناصر شاخص و تشکیل دهنده فرم شهر محسوب می شوند و تأسیسات شهری نقش تعیین کننده ای نیز در خلق منظر شهر بازی می کنند، لذا مدیریت این زیرساخت ها در شهر ضروری به نظر می رسد تا به کمک آن بتوان نارسایی های کالبدی عوامل تشکیل دهنده محیط را کاهش داد و به دنبال آن رضایت نسبی شهروندان را تأمین کرد.
نیازهای رو به رشد خدمات شهری دنیای امروز لزوم استفاده از فضاهای زیر زمین را الزامی می کند. تونل های مشترک در شهر امکانی برای سامان بخشیدن به زیرساخت های شهری است که نقش خود را در به وجود آوردن منظری مناسب در شهرها به اثبات رسانده است. برخی از کشورهای پیشرفته این تونل ها را به گونه ای طراحی کرده اند که علاوه بر پاسخ دادن به نیازهای فنی، تأسیساتی و تجهیزات شهر، می توان در زمان های خاص و مواقع اضطراری از این مکان به عنوان پناهگاه و یا مسیر دسترسی برای نجات جان شهروندان استفاده کرد. به دنبال این اقدامات، شهر از چهره ای مغشوش و ازدحام کابل ها، سیم ها و تجهیزات انتقال نیرو خالی شده و از همه مهم تر اینکه در زمان تعمیر و یا تغییر سیستم ها بدون هیچ گونه تخریب در سطح شهر می توان به اصلاح آن اقدام کرد و در نتیجه مدیریت زیرساخت های شهری و اصلاح آنها در شهر با سهولت بیشتری انجام می شود.
نظارت سازمانی بر زیرساخت های منظر شهری، بررسی نمونه : لندن
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
آنچه از یک شهر به چشم می آید و در ذهن می ماند، منظر شهری آن است، از این رو در بسیاری از کلان شهرهای دنیا برای ارتقای کیفیت کالبدی و معنایی منظر شهری رقابت ویژه ای وجود دارد، تا به این طریق بتوانند جایگاه خود را در سطح جهانی تثبیت کرده یا ارتقا دهند. از مهم ترین زیرساخت های لازم جهت دست یابی به منظر شهری باکیفیت می توان به ایجاد سازمانی اشاره کرد که بتواند مدیریت و نظارتی جامع در کنترل و رشد سه بعدی شهر داشته باشد. وجود سازمانی قوی که عوامل اصلی تأثیرگذار در منظر شهری از جمله کیفیت معماری، دیدهای شهری، جایگاه ساختمان های بلند در شهر، ارتفاع شهر، نسبت فضاهای سبز و آبی به کل شهر، خوانایی شهر، معنا و هویت شهر و ... را کنترل نماید، اولین گام در دست یابی به منظر شهری با کیفیت است.
طبیعت گرایی، یافتة امروزین سیاست های شهری؛ مقایسة چهار رویکرد در مدیریت منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله معرفی و روشن ساختن برداشت های متفاوت از منظر شهری، از طریق مطالعه نمونه هایی است که در طی فعالیت های حرفه ای و دانشگاهی نگارنده بازدید شده اند. در این بررسی ها این طور به نظر می رسد که مسایل و پرسش های مربوط به منظر شهری، بیانگر دیدگاه هایی است که از شهر به شهر تغییر می کند و خود نشان دهنده رویکردهای بسیار متنوع، برنامه های مختلف برای توسعه و برداشت های چندگانه از شهر است.
مفهوم «منظر» در فرهنگ غربی برآمده از محیط زیست طبیعی است1. این مقاله، با نگاهی به منظر که پیش از هر چیز بر مفهوم «کلاسیک» آن تکیه دارد، سعی در تبیین دقیق تر مفاهیم منظر شهری و سیمای شهر برآمده است. در ادامه خواهیم دید که این پیشینه طبیعت گرا، در توسعه های معاصر با رویکردهای جدید و غیرمنتظره ای مواجه شده است.
منظر شبانه در تهران ارزیابی ظرفیت ها و ضرورت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم منظر شهر با عینیات و ذهنیات یک شهر توأمان در ارتباط است. بنابراین، برای مدیریت این مفهوم در شب، افزون بر تجلیات کالبدی ـ عملکردی شهر باید بر مباحث ادراکی شهروندان که شاید ریشه در هویت، آیین و رسوم دیرین آنها داشته باشد نیز تمرکز کرد. با پذیرش چنین فرضی، الگوی مناسب برای مدیریت ""منظر شهری شبانه"" را باید الگویی دانست که هم تجلیات و زیبایی های کالبدی و عملکردی شهر را باز می نمایاند و هم بر مؤلفه های ادراکی و روان شناختی شهروندان از شب نظر دارد. تداوم حیات شبانه شهر مستلزم افزایش پذیرندگی و به عبارت بهتر دعوت کنندگیفضاهای شهری شبانه است. دست یابی به چنین خصیصه هایی مستلزم ارتقای کیفی و کمی فضا است که در سایة مؤلفه های عینی و ذهنی چون روشنایی- نورپردازی، تنوع فعالیت ها و رسیدن به یک اقتصاد پایدار شبانه، تأمین خوانایی و امنیت فضا و مسایلی از این دست، حاصل می شود. کلان شهر تهران به عنوان پایتخت ایران و نیز به عنوان یکی از شهرهای مهم خاورمیانه نیازمند ایجاد یا بازآفرینی فضاهای شبانه در شهر است. در این راستا می توان با آزادسازی پتانسیل های نهفته در فضاها و اماکن عمومی شهر تهران به شرط لحاظ الزامات کالبدی، ادراکی و نیز فرهنگی ـ آیینی مورد نیاز، رویای زندگی شبانه را برای شهروندان محقق ساخت. این نوشتار در نظر دارد تا با روش اسنادی و با مروری بر ادبیات موضوع، اهمیت آزادسازی پتانسیل مدیریت منظر شهری شبانه در تهران را تبیین کرد و الزامات آن را بیان کرده و در نهایت ارزش های افزوده اقتصادی و اجتماعی حاصل از مدیریت مطلوب شهر تهران در شب هنگام را ارایه کرد.
زبان منظر؛ کارکردهای دستور زبان منظر پساصنعتی
حوزه های تخصصی:
ساختار زبان منظر، از یک سو با به کارگیری واژگان برای انواع اُبژه های منظر (Landscape Objects) و قوانین ترکیب فضایی آنها می تواند شخصیت یک منظر را تجزیه و تحلیل کند. و از سوی دیگر، با استفاده از نوعی سیستم زاینده (Generative System) به بازآفرینی منظر کمک کند. ساختار زبان منظر و نوع گفتمان مخاطب و منظر، در هر فضا متفاوت است. بشر امروزی با تغییر در سیاست های اقتصادی عصر مدرن، به طور دایم شیوه های جدیدی از زندگی و فضاهای شهری را تجربه می کند. تغییر مرزهای شهری، به واسطه رشد پراکنده شهر و رویارویی با عرصه های دانه درشتی که سیالیت و فعالیت شهری را مختل کرده، به عنوان چالشی نوین، پارادایم های منظر شهری در عرصه های پساصنعتی را شکل داده است. در واقع بشر امروزی، دایم فضا را مصرف می کند، دور می اندازد و باز با آن مواجه می شود. این فرآیند رویارویی مجدد با فضاهای انسان ساخت و مهجور، محرکی برای جهش دیدگاه زیبایی شناسانه منظر و ادبیات گفتمانیِ آن است و ساختار جدید زبان منظر در عرصه های پساصنعتی را شکل می دهد.
منظر تاریخی شهر؛ رویکرد شهرداری در محلة جماران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی منظر شهری، قرائت، تفسیر صحیح و در نهایت باز تولید کیفیت هایی است که ارزش های قدیم و جدید شهر را به هم پیوند می زند و موجب حفظ رابطه طبیعی انسان با محیط شهری خود ـ هویت شهری ـ می شود و باید به عنوان یک اصل در پروژه های منظر شهری مد نظر قرار گیرد. پروژه های نوسازی و بهسازی محلات و بافت های شهری از مهم ترین پروژه های منظر شهری هستند. ضرورت معاصرسازی این بافت ها و فوریت حفظ شخصیت اصلی این مجموعه های کهن و تداوم و هدایت حیات و هویت موجود در آنها، با ساخت و سازهای امروزین و جریان آن به نسل های آینده از مهم ترین دغدغه های آنهاست. یکی از این بافت های ارزشمند در تهران محله جماران است که در گذشته ای نه چندان دور روستایی در حاشیه شهر بوده و با ادامه روند گسترش شهری به شکل محله ای درون شهر تغییر چهره پیدا کرده است. این منطقه بین سال های 59 تا 68 به واسطة حضور امام خمینی (ره)، کانون سیاسی ایران بوده است که این امر بر اهمیت تصمیم گیری در این بافت می افزاید.
منظر هوایی، درکی متفاوت از شهر؛ مدیریت هدفمند نمای پنجم خیابان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک رابطه میان اجزا با کلیت یک پدیده از دیرباز مورد توجه آدمی بوده و هست. عطش درک واقعیت از طریق خروج از حدود یک پدیده برای فهم کامل آن، از ابتدا در وجود انسان ها وجود داشته است. ارضای این غریزه فطری چه در قالب امور متعالی و چه امور مادی، همواره لذتی بی پایان را برای انسان به ارمغان آورده است. از این رو آدمی همواره در پی رسیدن به جایگاه یا نظرگاهی بوده که چه به لحاظ عینی و چه ذهنی به اطراف خود اشراف پیدا کند. منظر هوایی نظرگاهی است که از دریچه آسمان، فرصتی برای درک کامل و جامع یک پدیده فراهم می آورد و وسیله ای برای فهم صفت های عالی و ابزاری قدرتمند در دستان رسانه برای جهت دهی به افکار عمومی است. برای رسیدن به درک کاملی از پدیده ها و رویدادهای عظیم اجتماعی نظیر انقلاب های مردمی، استفاده از منظر هوایی بهترین گزینه ممکن است. خیابان «انقلاب اسلامی» تهران به واسطه برخورداری از وزن ژئوپلیتیک1 بالای خود، قریب به سی و پنج سال است که به واسطه رسانه ملی خود را برای عموم مردم ایران و حتی جهان به نمایش می گذارد، تا آنجا که در جامعه جهانی کالبد این محور و حضور میلیونی مردم در این خیابان به عنوان نماینده ای از جامعه ایرانی قلمداد می شود. در صورتی که نمای پنجم3 رهاشده و بام های متروکه این محور کیفیت منظر هوایی آن را به شدت پایین آورده و ضروری است با مدیریت صحیح شاخص های کمی و بهره گیری از پیشینة قوی و کیفیت های بالای مناظر هوایی در شهرهای سنتی ایران، خیابان انقلابی شایسته تر را به جامعه جهانی معرفی کرد.
تحلیل کیفی فضا ومنظر شهری و الگوی رفتاری استفاده کنندگان ازفضا (مورد: کناره رود کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای شهری همواره بستری برای تجلی الگوی رفتاری و میانکنش های ناشی از فعالیت های انسانی واجتماعی است. رابطه انسان و فضا در محیط و مقیاس های متفاوتی تبلور یافته و در ارتباط با سیر تحول جامعه و شهر گسترش می یابند .ما بعنوان یک فرد درباره فضای کالبدی و اجتماعی پیرامون خود چه می دانیم؟ باز خورد ادراکی مردم از محیط و فضای اطرافشان چگونه است؟ و آیا امروزه مناظرو فضاهای شهری در تمام ابعاد بعنوان محیط پاسخ ده عمل می نمایند؟ پاسخ به این سوالات ولزوم نگرش عمیق و تحلیل گرایانه به شهر وفضای شهری اهمیت موضوع را روشن نموده و در این مقاله با نگاهی به شاخص های کیفی محیط ومنظر والگوهای طراحی شهری ضمن انتخاب فضای شهری (کناره رودخانه کرج) الگوی رفتاری استفاده کنندگان از این فضا مورد تحلیل واقع و با استفاده از نتایج حاصل از آن پیشنهادها و راهبردهایی جهت توسعه این فضای شهری ارائه می گردد. بنابراین ساختارپژوهش مبتنی بر شناخت مبانی نظری وشاخص های تحلیل کیفی محیط ومنظر، شناسایی محیط مورد مطالعه، تحلیل ونتیجه گیری ازمباحث خواهدبود.
دستیابی به شاخص های کیفی برای الگوگیری از منظر بافت های تاریخی در توسعه های پیرامون؛ نمونه مطالعاتی: محله علی قلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافتهای تاریخی میراث ماندگار معماری و شهرسازی ماست که حفظ و نگهداری از آنها وظیفه نسل حاضر است. در کنار حفاظت از این مجموعه های ارزشمند چگونگی پیوند توسعه های جدید به این بافت ها موضوعی است که نباید از نظر دور بماند. عدم توجه به ویژگی های زیباشناختی و سوء مدیریت سبب گردیده است تا ساخت و سازهای جدید بدون در نظر گرفتن ارزش های بصری کالبد قدیم و تنها بر اساس نظر سازندگان و استفاده کنندگان انجام پذیرد. در بیشتر موارد ضوابط موجود تنها به کلیاتی بسنده کرده است و پرداختن به اصول و بررسی کیفیتهای ارزشمند موجود در منظر این بافتها و چگونگی الگوبرداری از آنها به صورت سطحی مطرح گشته است. معماری و شهرسازی معاصر می بایست ضمن احترام به بستر موجود از یک سو و توانایی در ایجاد همخوانی کالبد با سلیقه و نیازهای زندگی امروز بتواند تداوم فرهنگی این فضاها را حفظ نماید. از طرف دیگر تدوین ضوابط دقیق طراحی موجب ایجاد یکنواختی و الگوبرداری صرف از این فضاها می گردد که این مسأله نیز می تواند به هویت این بافت ها آسیب برساند. بنابراین تلاش این پژوهش بر آن بود تا با بررسی آراء صاحب نظران و استخراج نقاط مشترک در زمینه تحلیل منظر مصنوع، بتواند به معیارهایی برای الگوسازی در این رابطه دست یابد. بدین منظور این نوشتار از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و شیوه تحقیق «مرور متون و اسناد کتابخانه ای» و جمع آوری اطلاعات در بستر «مطالعات میدانی» بهره برده و با تکیه بر مبانی نظری موضوع، به ارائه این سنجه های کیفی پرداخته است. برای تبیین بهتر بحث محله تاریخی علیقلی آقا در اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفت.
رویکرد منظرین، عامل موفقیت گردشگری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری، صنعتی که امروزه به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان شناخته میشود، نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه به دلیل معرفی و شناساندن تاریخ و فرهنگ شهرهای مختلف، مطرح است. این امر به دلیل دارا بودن پتانسیلهای بسیار و انواع مختلف میتواند گزینهای مناسب برای توسعه و طراحی شهرهای انسانگرا و افزایش مطلوبیت زندگی شهری باشد. اما امروزه انتخاب رویکرد مناسب برای این صنعت از چالشهای مهمی است که در عرصه گردشگری شهری مطرح شده است.
در این میان رویکرد منظرین به شهر با توجه به ماهیت منظر و توجه به ابعاد مختلف، زمانی- مکانی، تمدنی- تاریخی و عینی- ذهنی به صورت همزمان در شهر، بستر مناسبی است که میتواند بسیاری از نیازهای گردشگری شهری را فراهم کرده و این صنعت را در نیل به اهدافش یاری رساند.
این پژوهش در تلاش است با بررسی مشخصههای منظر شهری به عنوان رویکرد منظرین به شهر و شناسایی گردشگری موفق، نقش رویکرد منظرین در موفقیت گردشگری شهری را بررسی کرده و مشخص کند این رویکرد با وجود نوین بودن، به دلیل برخورداری از ویژگیهای منحصر به فرد نه تنها باعث ادراک صحیح گردشگران از شهر و توفیق گردشگری میشود، بلکه تعاملات میان شهروندان و آنان را نیز موجب خواهد شد.
ارزیابی نقش منظر شهر در تأمین امنیت شهروندان نمونه موردی : شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر ش هری، واژه های ی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرس ازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است- نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و نیز به مقایس های تطبیقی بین بافت های مختلف شهر قزوین به عنوان نمونه موردی بپردازد و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارایه دهد. بدین منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP بهره گرفته شده و در جمع آوری داده ها، پرسشنامه و برداشت های میدانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، منظر شهری در محله های بافت قدیمی به دلیل فرسودگی کالبدی، نقش کم رنگ تری در تأمین احساس امنیت ساکنان خود در مقایسه با محله های جدید تر دارد. محله مورد مطالعة بافت قدیمی، در هر دو بعد طبیعی و انسان ساخت، امتیاز زیر میانگین را به دست آورده و این مشکل در بعد عوامل طبیعی بیشتر و در حد نامطلوب ارزیابی شده که مشخصاً برگرفته از نفوذناپذیری معابر و ایجاد فضاهای دنج و غیرقابل نظارت در محله است. با این حال محله های جدید و نوساز نیز نیازمند توجه و طراحی دقیق تر در منظر و سیمای خود هستند تا به حد مطلوب تری رسیده و از ایجاد فضاهای دنج و نا امن در سطح این گونه محلات جلوگیری شود. ارزیابی ها نشان می دهد لزوم چنین توجهی در بعد عوامل مصنوع و به ویژه در مواردی چون رعایت سلسله مراتب معابر و انسجام محیطی، بیشتر احساس می شود.
بررسی نقش مؤلفه های منظر شهری در ارتقای سطح احساس امنیت شهروندان در فضاهای عمومی شهر اهواز (مطالعه موردی: محله گلستان)
حوزه های تخصصی:
امروزه، جرم و احساس ناامنی در برابر آن، در محلات شهری، از دغدغه های اصلی شهروندان به شمار می رود و در رشد آسیب های اجتماعی مؤثر بوده اند. هدف این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های منظر شهری در ارتقای سطح امنیت در فضاهای عمومی شهر است. مؤلفه های «حس مکان»، «هویت مکان»، «خاطره انگیزی»، «خوانایی و تصویری روشن از محیط»، «ادراک عمومی و لذت بصری» و «فرم و ریخت» به عنوان شاخص های منظر شهری برای سنجش احساس امنیت شهروندان در فضاهای عمومی شهری به دست می آیند. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری پژوهش، کتابخانه ای و در بخش مطالعات میدانی از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. و روش علّی و همبستگی جهت تحلیل روابط میان «احساس امنیت» و «منظر شهری» به کار گرفته شده است. نتایج بررسی انجام شده نشان می دهد که علی رغم وجود امنیت، احساس امنیت در محدوده مورد مطالعه از دید ساکنین، پایین تر از سطح متوسط ارزیابی شده است. با توجه به شش معیار هویت مکان، خاطره انگیزی، فرم و ساختار، حس مکان، خوانایی و ادراک عمومی و بصری، میانگین اساس امینت در دو معیار هویت مکان و خاطره انگیزی بالاتر از میانه نظری و چهار معیار دیگر پایین تر از میانه نظری ارزیابی شده است. بنابراین شهروندان محله گلستان شهر اهواز، دو مؤلفه هویّت مکان و خوانایی را در ایجاد احساس امنیت مؤثرتر می دانند. مشارکت شهروندان در نگهداری از فضا، توجه به اماکن تاریخی، ایجاد محیطی مأنوس، استفاده از آب، درخت، نور، مبلمان و ... از جمله راهکارهای مطرح شده جهت افزایش احساس امینت در سطح محله هستند.
بررسی سیما و منظر محور ورودی زاهدان در شهر زابل از جنبه زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرها آنچنان سریع گشته است که توجه به معیارهای مناسب شهری تا حد زیادی مورد بی توجهی قرار گرفته است، از جمله این موارد توجه خاص به کیفیت ورودی و خروجی شهرهاست. مبادی ورودی شهر زابل به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علیرغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد از یک سو با تجمع کاربری های ناهمگن و ناسازگار و از سوی دیگر کیفیت پایین ساخت و سازها بدون طرح قبلی در حاشیه بلافصل این محورهای شهری، فضاهای آشفته و ناهماهنگی ایجاد نموده که به لحاظ بصری بسیار آشفته است. از این رو مشاهده می گردد که ورودی های اصلی شهر زابل سازمان یافته نیستند، توزیع نامناسب کاربری ها، عدم پیوستگی در ساخت و سازها، کمبود مراکز خدماتی، وجود مشاغل مزاحم شهری، کمبود پوشش گیاهی و غیره از مشکلات ورودی این شهر است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و بررسی های میدانی است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بر اساس شاخص سازگاری کاربری های اراضی، 24 درصد کاربری ها در قسمت ورودی زابل- زاهدان ناسازگارند. وضعیت پوشش گیاهی (فضای سبز شهری) نیز در این ورودی بسیار ضعیف و بدون برنامه ریزی شده است. در زمینه تابلوهای اطلاع رسانی شهری بخصوص تابلوهای تجاری و خدماتی به دلیل تنوع و کثرت، دچار آشفتگی بصری است و از نظر نمای ساختمان های همجوار ورودی زابل- زاهدان 4/62 درصد واحدها بدون نما و یا تکمیل نشده هستند. در پایان پژوهش، راهکارها و پیشنهادهایی برای برنامه ریزی سیما و منظر ورودی ها و ساماندهی مشاغل مزاحم موجود در ورودی اصلی شهر زابل ارائه شده است.
منظر خیابان نفوذی؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر منظر شهری پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
خیابان نفوذی محصول تبدیل خیابان از عنصری منفرد به عنصری مرکب در تحولات شهرهاست که هدف اول آن گشایش دسترسی از میان یک محله متراکم است؛ اما قبل از آنکه یک خیابان کشی باشد، عملیات زیرساختی ویژه ای با محدودیت هایی همچون تخصیص زمین است. خیابان های نفوذی از مهم ترین فضاهای مؤثر بر ادراک مخاطب از شهر هستند که نقشی مهم را در ارتقا یا تنزل منظر شهری بر عهده دارند. این مقاله در صدد است از طریق تبیین ابعاد و تحلیل تفسیری ارزش های منظرین خیابان نفوذی و با تکیه بر تجربه پاریس در این زمینه، به ارزیابی کیفی تاثیر این نوع خیابان در منظر شهری بپردازد.
سنجش میزان مشارکت شهروندان در زیباسازی شهری (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح های شهری باید علاوه بر تأکید بر بعد عملکردی، همسو با حس زیبایی شناسی و عشق به طبیعت باشند تا رضایت شهروندان را فراهم آورند. از سویی، رضایت هر جامعه به این بستگی دارد که تمام اعضای آن جامعه احساس کنند در آن مشارکت و سهم دارند و از جریان عادی جامعه کنار گذاشته نشده اند. مشارکت شهروندان در اداره امور شهر از پیش نیازهای اساسی برای موفقیت برنامه ها و به ثمر رسیدن تلاش های مدیریت شهری است. با توجه به اهمیت دو مقوله مشارکت شهروندی و زیباسازی شهری، این پژوهش به بررسی میزان مشارکت شهروندان در زیباسازی شهری اختصاص دارد و رابطه مشارکت با عوامل مؤثر بر آن را به منظور بهبود منظر شهری تجزیه و تحلیل می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه انجام گرفت. جامعه آماری تحت مطالعه در فرایند پرسشگری شامل شهروندان منطقه 6 تهران بود و با توجه به جمعیت منطقه 6 تهران (225290 نفر)، بر اساس روش کوکران 384 پرسش نامه مورد نیاز بود که تهیه و توسط شهروندان تکمیل گردید. داده های حاصل از پرسش نامه در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های t-test, crosstabs, chi square و Spearman، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که مشارکت شهروندی در وضعیت نامطلوب قرار دارد. طبق نتایج، میان متغیرهای سواد، جنس، اشتغال، تأهل، آگاهی و وظایف با میزان مشارکت رابطه معنادار وجود دارد، ولی رابطه معناداری بین سن و مشارکت دیده نمی شود. با توجه به نتایج تحقیق نیاز است توجه اساسی به مسائل زیرساختی مثل ویژگی های جمعیتی و مفاهیم نرم مثل فرهنگ سازی و آگاهی شهروندی مبذول شود.
طراحی شهری آبکنار با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعه: رودخانه مهاباد)
حوزه های تخصصی:
محیط های طبیعی درون شهری از مهم ترین ساختارهای بوم شناختى شهرها به شمار می آیند که اگر به درستی و در ارتباط با ساختارهای بوم شناختى فرا شهری برنامه ریزی شوند، ضمن خلق فضاهای عمومی و پویای شهری موجب استمرار فرایندهای طبیعى از جمله جریان آب و هوا و حرکت موجودات در درون شهرها می شوند. در این میان مسیل ها و رودخانه های شهری، به عنوان فضاهای پنهان ، فرصت هایی هستند که بی توجه رها شده اند و با توجه به کمبود فضاهای سبز و باز در شهرها و به رغم پتانسیل های فراوانی که دارند استفاده کامل و درخوری از آنها نمی شود. متأسفانه در اغلب شهرهای ایران بطور شایسته به این عامل توجه کافی نشده و عرصه رودخانه ها با پتانسیل های بالا برای کاربری های متناسب با بافت مجاور، بدون استفاده باقی مانده است و لذا ضرورت توجه به ارتباط و توازن میان محیط طبیعی و محیط انسان ساخت بیش از پیش احساس می گردد. همچنین، بی توجهی و مدیریت ناصحیح، اینگونه فضاها را به زباله دانی شهر و فضایی متروک تبدیل کرده و بدین ترتیب مشکلات فراوانی برای شهر به ارمغان آورده است. در حالیکه امروزه در کشورهای پیشرفته اقدامات مناسبی در مورد اینگونه فضاها صورت می گیرد. یکی از راه های برون رفت از این وضعیت کنونی توجه کافی به اصول طراحی شهری پایدار و دخالت دادن آن در طراحی محوطه های کناره رودخانه هاست. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. با توجه به مطالعات صورت گرفته در محدوده حاشیه رودخانه ها دارای پتانسیل بسیار بالایی جهت بهبود سیما و منظرشهری می باشد و همچنین قابلیت خلق فضاهایی برای بروز تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. این پژوهش درصد «باز زنده سازی» حاشیه رودخانه شهری مهاباد واقع در شهرستان مهاباد از توابع استان آذربایجان غربی با رویکرد پایداری از منظر طراحی شهری می باشد. در این خصوص کیفیت بخشیدن به فضاهای جمعی و دارای سرزندگی، تشویق به دوباره زنده کردن شهرها با توجه به هویت شهری، ایجاد انگیزه ای برای مشارکت مردم از جمله اهداف پژوهش می باشد. در این پروژه برای جمع آوری اطلاعات از دو روش، میدانی (تکنیک مکان سنجی)، سوات (SWOT) و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات اسنادی وکتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (کتب، نشریات، نتایج همایش ها وکنفرانس ها) و همچنین پایگاه هاى شبکه پردازش مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردید. در روش میدانی با استفاده از تکنیک مکان سنجی (در این روش تعدادی از سؤالات مرتبط با موضوع مطرح و پس از پخش در میان مردم و ارزیابی، دیدگاه آنان را مبنای طراحی قرار می دهیم.) در روشSWOT، به نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت، در ابعاد کالبد- فضایی، اجتماعی، زیست محیطی، عملکردی، حمل و نقل و ترافیک، اقتصادی و ادراکی و بصری محدوده مورد نظر پرداخته شده است. یافته های پژوهش در نهایت به صورت دستورالعمل های اقدامی می باشد که در راستای بهبود بخشیدن به کیفیت فضا است. این پژوهش در زمینه زیست محیطی، کالبدی- اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، معیارها و زیر معیارهایی طراحی ارائه می دهد.