مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
اخلاق کاربردی
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
95-118
حوزه های تخصصی:
حمایت و پشتیبانی از مدیران میانی، از جمله اصول و شگردهای مدیریت و بسیار اثرگذار در موفقیت مدیران است. حمایت و پشتیبانی مهم و مؤثر است، اما توجه به میزان و چگونگی آن نیز در خور اهمیت است. نگارنده با مطالعه قرآن کریم و با دقت در نوع حمایت خداوند از پیامبرانش، توانسته است اصول اخلاقی ارزنده ای را برای موضوع مورد نظر استخراج کند. در این پژوهش و به روش مطالعه کتابخانه ای، اهمیت، چگونگی و آثار حمایت از مدیران میانی از قرآن کریم و روایات تفسیری و دیدگاه مفسّران، اخذ و استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. الگوی قرآنی حمایت از پیامبران، مسبوق به برنامه ای دقیق در فرایند انتخاب بوده و حمایت از آنان در ضمن مراقبت و نظارت مستمر برای جلوگیری از لغزش و سپس پشتیبانی در برابر دوستان و دشمنان با اَشکال گوناگون به شکل واضح در تعامل خداوند با پیامبرانش تجلّی یافته است. بهره گیری از این الگوی قرآنی در تقویت روحیه مدیران میانی برای انجام درست مأموریت محوله و ترغیب کارگزاران به تبعیت از آنان اثر چشم گیری دارد و آنان را از اهمال یا لغزش باز داشته و شوق تلاش برای انجام مأموریت ها را نیز تقویت می کند.
معیارهای مرزبندی اخلاقی دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس آموزه های اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
5 - 22
حوزه های تخصصی:
از جمله دو گانه های اخلاقی که ممکن است فاعل اخلاقی را در مقام شناخت دچار اشتباه و مشکل سازد، دو مفهوم حُسنِ ظن و ساده لوحی است. هدف این مقاله نشان دادن معیارهای تمایز دوگانه اخلاقی حُسنِ ظن و ساده لوحی بر اساس معیارهای مندرج در متون اسلامی است. این معیارها ذیل مباحثی چون تمایز مفهومی، خاستگاه، شرایط و موقعیت هایی است که فاعل اخلاقی در آن مطرح می شوند. این پژوهش به روش توصیفی۔تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به تبیین معیارهای پیش گفته جهت تمایز این دوگانه اخلاقی پرداخته است. «اصل بودن حُسنِ ظن در نسبت با ساده لوحی»، «مستثنیٰ شدن اموری مثل ازدواج و برخی معاملات از اصل حُسنِ ظن»، «رعایت اصل احتیاط در موارد خاص مثل فراگیری فساد در جامعه و غلبه ستم به ویژه در مورد افراد ناشناخته»، «عدم رعایت حُسنِ ظن در خطاهای پرتکرار و در صورت مشهود بودن خطای طرف مقابل» و «عدم مطلق بودن خوش گمانی و بدگمانی» از نتایج پژوهش حاضر است که به روش توصیفی۔ تحلیلی بدست آمده است.
نقد دیدگاه رشداخلاقی کولبرگ از منظر قرآن با رویکرد ساختارشناسی جنسیت زن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
95 - 119
حوزه های تخصصی:
رشد اخلاقى که حیطه افعال اختیاری فرد را شامل می شود به رش د انسان در جنبه های شناخت، رفتار و عواطف فرد می پردازد. از دیدگاه روان شناسان، قبول یا رد این قاعده که همه انسان ها از ویژگی های خاص روانی-شناختی برخوردار هستند، در تبیین رابطه اخلاق و جنسیت نقش تعین کننده دارد. بر این اساس، موضوع نحوه رابطه جنسیت با فضایل اخلاقی، محل بحث و تضارب آرا قرار دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تطبیقی رابطه جنسیت با فضائل اخلاقی با رویکرد کاربردی از دیدگاه کولبرگ و قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه رسید که کولبرگ، رفتار و تفکر اخلاقی را به یکدیگر وابسته می داند و اعتقاد دارد کسانی که از قضاوت اخلاقی بالاتری برخوردارند، اخلاقی تر از کسانی هستند که قدرت تشخیص کمتری دارند. او بر این باور است که رشد اخلاقی دارای پنج مرحله است و زنان از نظر تشخیص و رفتار تا مرحله دوم فراتر نمی روند؛ اما در آموزه های دین اسلام، دستیابی زنان و مردان به فضائل اخلاقی، یکسان است و نتایج تحقیق مبین آن است که زنان و مردان در چهار جنبه توصیف شناسی رشد اخلاقی، ریشه های رشد اخلاقی، ابزارهای کمک کننده رشد اخلاقی و برونداد و نتیجه رشد اخلاقی با مردان مشترک هستند و تعابیر قرآن در هر چهار زمینه به صورت یکسان می باشد.
مؤلفه های اخلاق کاربردی در تربیت دانشجوی منتظرمبتنی بر آرمان شهر مهدوی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
121 - 144
حوزه های تخصصی:
از جمله دغدغه ها و راه کارهای تقویت و توان مندی نظام دانشگاهی درجامعه اسلامی، تبیین مهندسی اخلاق وتحقق حرکت عملی به سوی آن دردانشجوی بایسته و تربیت یافته مهدوی و مطابق با آرمان شهر الهی است. عوامل مختلفی می توانند در تحقق بقا و تداوم این مسأله ایفای نقش نموده و جامعه دانشگاهی را برای زمینه سازی و تبلور حقیقی این هدف یاری رسانده و آماده نمایند. در آرمان شهر مهدوی برخورداری از مهندسی اخلاق پایدار ومطلوب اسلامی ازمعدود مفاهیمی است که مورد توجه و تأکید خاص قرار گرفته است و تأمین کننده منافع و مصالح اعضای آن و موجب اسقرار نظم و امنیت اجتماعی و توسعه عدالت فردی و اجتماعی است. باور به حقیقت این موضوع، می تواند مردم را حول محور خود جمع کند و برای دست یابی به هدفی یکپارچه گرد هم آورده و به آنان هویت واحد دهد و به دنبال آن قدرت اجتماعی را تقویت گرداند و ارتباطات اجتماعی را در جامعه علمی و دانشگاهی تحکیم بخشد. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بررویکردکاربردی و باهدف نشان دادن امکان تحقق و ایجاد مهندسی اخلاق اسلامی دردانشجوی ایده آل و بایسته مهدوی و در ساحت نظام اجتماعی جامعه منتظر و عصر غیبت به تبیین پتانسیل و ظرفیت اندیشه مهدویت در تقویت و تحکیم این رویکرد براساس برنامه ها وآموزه های آرمان شهر الهی و معنوی آن پرداخته ایم .
واکاوی کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سرگرمی های امروزی در دوران کودکی می توانند تأثیرات مطلوب یا نامطلوب گوناگون و گسترده ای داشته باشند. بررسی این موضوع چالش خیز از دیدگاه اسلامی، در دوران کودکی که شخصیت فرد دستخوش تغییرات بعضاً تغییرناپذیر است، امری مهم و ضروری است. با توجه به اینکه عهده دار ارزش گذاری افعال انسان، در موارد چالش خیز دانش اخلاق کاربردی است؛ پژوهش پیشرو با روش توصیفی تحلیلی در پی روشن کردن کارکردهای سرگرمی در دوران کودکی از دیدگاه اخلاق کاربردی اسلامی است. در این پژوهش مشخص شد ازجمله کارکردهای سرگرمی در دوره کودکی آموزش دهی، شکوفایی استعدادها، خودیابی، جانشین پذیری، روان درمانی، تقویت کارهای گروهی و انتقال ارزش هاست. برخی از ملاحظات اخلاق کاربردی اسلامی برای استفاده صحیح از کارکردهای مذکور عبارتند از: عدم ترویج سودگرایی، مصرف گرایی، نیاز کاذب به سرگرمی و نپرداختن بیش ازاندازه به بازی های منفعلانه، تخیلی و انفرادی. از منظر اخلاق کاربردی اسلامی آموزش دادن و تربیت کودکان با سرگرمی برای کودکان زیر هفت سال از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ همچنین سرگرمی منشأ پرورش و رشد بعضی از استعدادهای کودک مانند رشد عقلی و یا ایجاد صفات اخلاقی در بزرگسالی است. در آموزه های اخلاق کاربردی اسلامی به شوخی کردن با کودکان که اثر غالبی آن آرامش بخشی و تخلیه هیجانات و به تبع آن کمک به خودیابی و نیز روان درمانی در کودک است، سفارش شده است؛ همچنین بر اساس این آموزه ها خوب است محتوای سرگرمی با جنسیت کودک متناسب باشد و اسباب بازی های متناسب با جنسیت کودکان به آن ها داده شود و کودک حق دارد با کسانی بازی کند که شیوه های بازی کردن او، شباهت بیشتری به بازی خودش داشته باشد.
برزخ اخلاق ورزی در ایران معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
7 - 24
حوزه های تخصصی:
اخلاق ورزی در ایران معاصر مشکلاتی دارد که بی توجهی به آنها مانع از رشد و شکوفایی این عرصه می شود. امروزه شاهد رستاخیزی در عرصه اخلاق هستیم و به نظر می رسد که این رشته علمی متقاضیان جدّی دارد. با این همه، تا نگرش رایج و مسلط بر این عرصه اصلاح نشود، نمی توان انتظار چندانی داشت که این عرصه رونق گیرد. نویسنده، با این امید که این عرصه گسترش مناسب و مقبولیت عمومی پیدا کند، کوشیده است تا برخی مشکلات اندیشگی و نگرشی را در این عرصه بازشناسی و بازگو کند. برخی از معضلات اصلی این عرصه عبارت اند از انکار اصالت اخلاق و بی موضوع ساختن آن، تحویل بردن اخلاق به فقه یا عرفان، نگرش قدّیسانه به اخلاق ورزان، ورود نامتخصصان به این عرصه و رواج فرهنگ نوشتن در جزایر پراکنده.
سقط جنین و استدلال آینده ای شبیه آینده ما(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
57 - 86
حوزه های تخصصی:
یکی از استدلال هایی که بر نادرستی سقط جنین به لحاظ اخلاقی از لحظه لقاح اقامه شده، استدلالی است که به «استدلال آینده ای شبیه آینده ما» معروف است و مدافعان و مخالفان بسیاری دارد. دان مارکوس - که این استدلال بیشتر با نام او قرین است و با نام او شناخته می شود - با مسلّم انگاشتن و نادرست بودن قتل انسان ها و ضمن توجیه و تبیین این نادرستی، می کوشد تا با بیان و برجسته کردن شباهت جوهری جنین با انسان ها، نادرستی قتل را به سقط جنین نیز سرایت دهد. بر این اساس و در نگاه او، همان گونه که قتل انسان ها به لحاظ اخلاقی نادرست است، سقط جنین و کشتن آن نیز به همان دلیل نادرست خواهد بود. در این مقاله ضمن بررسی و نقد این استدلال، اشکالات دیوید بونین به آن نیز بررسی و نقد خواهد شد و در پایان تقریری تازه از این استدلال - بر مبنای انگاره های پذیرفته شده در فلسفه اسلامی - ارائه می شود.
چیستی و چرایی اخلاق مدیریت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
52 - 68
حوزه های تخصصی:
امروزه الزامات سازمانی تأثیری گریزناپذیر بر حیات و رفتار فردی و اجتماعی ما دارند و از این رهگذر، منشأ بسیاری از کنش های اختیاری و صفات اکتسابی ما آدمیان خواهند بود. در چنین وضعیتی بسیار محتمل است که مسئولیت اخلاقی این کنش ها و صفات، نه بر عهده افراد و گروه ها، بلکه تا حدود زیادی بر عهده سازمان ها و نهادهای اجتماعی باشد. سازمان ها و نهاد های اجتماعی با شخصیت حقوقی شان متعلق مسئولیت اخلاقی می شوند که وظیفه پی گیری و تأمین الزامات این مسئولیت بر عهده مدیران آن سازمان ها و نهادهاست. به این ترتیب، مفهوم «اخلاق مدیریت» شکل می گیرد که در این مقاله نخست به روشی توصیفی ۔ تحلیلی و با نگاهی تازه این مفهوم را بازخوانی کرده ایم و با عنایت به ویژگی های کاربردی مسائل اخلاقی در مدیریت به اشکالاتی که ممکن است بر ضرورت اخلاق در عرصه مدیریت وارد شود، پاسخ گفته ایم و در ادامه، تقریرهای گوناگونی که از ضرورت اخلاقی بودن مدیران در متون اخلاق کاربردی این حوزه آمده است را با اتخاذ رویکردی اسلامی، تحلیل و بررسی کرده ایم. در نتیجه این تحلیل، کوشیده ایم تا با اصلاح انگاره های کارکرد گرایانه و سود انگارانه محض، به نگاهی اصیل و نامشروط به ضرورت اخلاق برای مدیریت دست یابیم.
بررسی انتقادی استدلالِ ذات نوعی فرانسیس بکویث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
6 - 24
حوزه های تخصصی:
سقط جنین یکی از مسائل جنجال برانگیزی است که استدلال های مختلفی بر جواز یا عدم جواز اخلاقی آن از سوی موافقان و مخالفان، اقامه شده است . یکی از استدلال هایی که بر نادرستی سقط جنین اقامه شده ، استدلال ذاتِ نوعی است . به اعتقاد فرانسیس بکویث ، ازآنجا که در این استدلال، نوع انسان ذاتاً ارزشمند انگاشته می شود، بر دیگر استدلال ها برتری دارد . از نظر او ، ذات و نوع خاص انسان موجب ارزشمندی حیاتش می شود ، هرچند کارکرد و تحرکّی نداشته باشد . از این رو ، چون جنین از نوع انسانی است، حتی اگر فاقد کارکرد و فعّالیّت باشد، باز هم ارزش ذاتی دارد . او با ارائه این استدلال، جنین را از لحظه لقاح واجد حقِّ حیات و شأن و منزلت اخلاقی دانسته و سقط جنین را مگر زمانی که جان مادر در معرض خطر باشد، نادرست می داند . در این مقاله که به روش توصیفی۔تحلیلی و نقدی نگاشته شده است ، افزون بر تقریر این استدلال که مبتنی بر نگاهی مادی گرایانه به انسان است، به تبیین و نقد مثال های بکویث که در جهت تقویت و توضیح استدلالش ارائه کرده است، پرداخته شده و تقریری دیگر از استدلال ذات نوعی مبتنی دوگانه انگارای نفس و بدن ارائه خواهد شد .
تحلیل دروغ مصلحت آمیز و امکان روایی اخلاقی آن در حوزه حقوق کیفری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
89 - 112
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، به تحلیل مفهوم و ماهیت دروغ مصلحت آمیز ، معیارِ شناسایی مصلحت و شرایط توجیه آن و همچنین لوازم و ثمرات آن در حوزه حقوق کیفری ، پرداخته می شود تا به این نتیجه نائل شویم: دروغ مصلحت آمیز در حالت استثنایی و با شناسایی مصلحت و قاعده برتری اهم بر مهم ، توسط کسی که صاحب فضیلت فکری مقدم بر فضایل اخلاقی باشد و خِرد عملی او بتواند مصلحتی را که رعایتش با اخلاق مناسبت دارد بشناسد ، قابل توجیه است؛ حق دروغ گفتن در شرایط استثنایی وجود ندارد و دروغ مصلحت آمیز با تحقّق عناصرش ، صرفاً قابل توجیه اخلاقی است؛ علی الاصول در گستره دانش حقوق کیفری ، تسرّی توجیه وارده در مورد دروغ مصلحت آمیز ، به سوگند و شهادت دروغ ، همچنین طرح شکایت و دفاع دروغ ، مبتنی بر قیاس است و جایز نیست و رعایت صداقت در دادرسی های کیفری و به ویژه نحوه جمع آوری ادله و به دور از هر گونه دروغ ، ضروری است. مواجهه صادقانه در تحقیق از متهمان ، از مقدمات واجب اصل مشروعیت جمع آوری ادلّهاست. صاحب منصبان نظام عدالت کیفری در گستره حرفه تخصصیشان نیز باید به دور از هر گونه فریب و دروغ ، اقدام کنند.
تنگناهای اخلاقی و امکان رواییِ آن در حقوق کیفری ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
95 - 118
حوزه های تخصصی:
تنگناهای اخلاقی، افزون بر این که از بحث برانگیزترین مسائل دهه های اخیر فلسفه اخلاق بوده است؛ در قلمرو علوم انسانی مانند حقوق و فقه نیز مطرح است. زمانی که ما تلاش می کنیم تا یک تنگنای اخلاقی را حل کنیم از فرایند استدلال اخلاقی، پیروی می کنیم، اطلاعات موجود را بررسی می کنیم و پیامدهایی را با توجه به آن اطلاعات و در ارتباط با معیارهای اخلاقی در نظر می گیریم. گاهی مشاهده می شود که اشخاص در مواجهه با وضعیت مذکور، به دلیل غفلت و یا ضعف در شناخت معیار و مهارت های تصمیم گیری، دچار تصمیم گیری و رفتار نادرست می شوند. در این مقاله، این موضوع به عنوان یکی از موضوعاتِ اخلاق کاربردی و مسائل معرفتی مرتبط با حقوق کیفری با نگاهی به فلسفه اخلاق و اصول فقه، و برخی مقررات ایران بررسی می شود. پرسش مدِّ نظر در این پژوهش عبارت است از این که تنگنای اخلاقی چیست و چه ثمره ای در حقوق کیفری دارد و راه برون رفت از این وضعیت چیست؟ روش تحقیق مدِّ نظر در این مقاله، توصیفی – تحلیلی، با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و مطالعه میان رشته ای است.
نقش صلاحیت های هوش هیجانی در اخلاق حرفه ای مدرّسان با تأکید بر الگوی ترکیبی دانیل گلمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای مناسب مواجهه معلمان و مدرّسان با چالش های گوناگون اخلاقی، افزایش صلاحیت های هوش هیجانی است که سبب ارتقا و افزایش عملکرد مدرّسان در محیط آموزشی و تنظیم رفتار اخلاقیِ درون فردی و ارتباط بینِ فردی با فراگیران می شود. پژوهش حاضر، به روش تحلیلی، صلاحیت های هوش هیجانی در حوزه اخلاق حرفه ای مدرّسان را بررسی می کند و با توجه به تحلیل الگوی ترکیبی «گلمن» و همچنین تأکید بر عملکرد مدرّسین، به روش موازنه متفکرانه به ارائه راهکار می پردازد. نتایج این پژوهش ، حاکی از این است که صلاحیت های هوش هیجانی و ارتقای آنها با افزایش هوش هیجانی مدرّسان، همگرایی و، بلکه رابطه ای مستقیم دارد و با افزایش ابعاد این هوش، و ارائه راهکارهای مناسب، می توان هوش هیجانی را در میان معلمان بهبود بخشید. در نتیجه، شناخت مدرّسان از احساسات و هیجانات خود (درون فردی= خودآگاهی) و متعلّمان، همکاران علمی و فرهنگی و دیگر اقشار جامعه (بینِ فردی)، از نگاه اخلاقی و روانی بیشترین تأثیر را بر مخاطب می گذارد و به بهبود عملکرد حرفه ای آنها می انجامد.
اصول راهنما در حل چالش های اخلاقی جنگ از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
81-103
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران های مهم بشر در طول تاریخ، جنگ و پیامدهای ناگوار آن در جوامع مختلف بوده است. اخلاق جنگ، به عنوان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردی، ضمن واکاوی ابعاد و و ملاحظات اخلاقی جنگ و نیز اخلاقیات رفتاری حین جنگ، به بیان قواعد و هنجارهای لازم جهت کنترل اقدامات خشونت آمیز بین نیروهای متخاصم و ارائه راهکار برای حل چالش ها و تعارضاتی می پردازد که بین اصول نظامی و اخلاقی رخ می دهند. نگارنده بر خلاف واقع گرایان که جنگ را بکلی بی ارتباط با اخلاق می دانند بر این باور است که رعایت موازین اخلاقی در این حوزه ضروری است و این امر می تواند به کاهش خشونت و تبعات منفی جنگ کمک کند. از این رو، در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین و پرکاربردترین اصول راهنما در حلِّ چالش های اخلاقی جنگ که با اتکا به عقل و نقل قابل اصطیاد و استخراج اند، برشمرده و بررسی شوند. از جمله این اصول می توان به اصالت اخلاق، اصل کرامت، اصل عدالت، اصل تفکیک، اصل تناسب، و اصل صلح ورزی اشاره کرد.
کاربرد فضیلت گرایی اخلاقی در روش شناسی اخلاق کاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
26 - 42
حوزه های تخصصی:
بنا بر مبنا و مُدل استقراء گرایی - در روش شناسی اخلاق کاربردی و در فرایند مواجهه با چالش ها و حلِّ مسئله های اخلاقی - به جای مراجعه به نظریه ها یا اصول، بر تصمیم گیری به اقتضای شرایط خاصِّ حاکم بر هر چالش یا مسئله جزئی تأکید می شود. این مُدل که «مدل از پایین به بالا» نیز نامیده می شود، انواع گوناگونی دارد. فضیلت گرایی اخلاقی را مطابق برخی رویکردهای آن، از انواع مُدل استقراءگرایانه شمرده اند. جدای از درستی یا نادرستی این نسبت، مسئله این مقاله آن است که فضیلت گرایی اخلاقی چه کاربردی در روش شناسی اخلاق کاربردی دارد؟ در مقام پاسخ به این پرسش مهم، با بهره گیری از روش توصیفی۔تحلیلی، ضمن بازخوانی معیار و ملاک فضیلت گرایی اخلاقی و تحلیل انواع رویکردهایی که در این ملاک با مباحث روش شناسی اخلاق کاربردی تناسب دارند، این نتیجه حاصل شده است که تنها رویکرد غیرغایت انگارانه در فضیلت گرایی اخلاقی با مُدل استقراء گرایی انطباق دارد که نقد این رویکرد، ناقص و ناتمام بودن آن را نشان می دهد. کاربرد فضیلت گرایی اخلاقی در روش شناسی اخلاق کاربردی درخور توجه و دارای آورده ها و مزیّت هایی است که البته، نیازمند تکمیل و غنی سازی با منظر و دیدگاهی اسلامی اند.
کاربرد اخلاق حکایت در اخلاق کاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«اخلاق حکایت» در چالشی ترین مفهوم آن، یکی از مُدل های بحث، استدلال و توجیه در اخلاق کاربردی به شمار می آید. در این معنا، داستان ها و حکایت های زندگی تک تک افراد انسانی در شناخت ارزش ها و هنجارهای اخلاقی آنان مؤثر بوده، مبنای تصمیم گیری اخلاقی آنان را می سازند و لازم است در مواجهه با چالش ها و دوراهه های اخلاقی زندگی فردی و حرفه ای جدّی گرفته شوند. اهمیت بحث از این معنا، با توجه به مدعیاتی چالشی که در خلال آن مطرح می شود، بر خواننده پوشیده نیست. به ویژه آنکه جای خالی این بحث در آثار مکتوب به زبان فارسی مشهود است. از این رو، در این مقاله با اتخاذ روشی توصیفی۔تحلیلی، ابتدا توضیحاتی درباره رویکردها و فواید اخلاق حکایت ارائه می شود و آنگاه به تبیین و ارزیابی سه رویکرد از چالشی ترین رویکردهای «اخلاق حکایت» پرداخته خواهد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد فواید حکایت برای اخلاق کاربردی، قابل انکار نیست. غفلت از حکایت - جدا از اخلال در تأمین بسیاری از عناصر بحث اخلاقی - به نقص در شناسایی همه ابعاد پرونده ها و موردهای بحث در اخلاق کاربردی می انجامد، اما تأکید بر این فواید به معنای حذف ضرورت نظریه ها و اصول اخلاقی نیست.
*تحلیل سه استدلال به نفع «صمیمیت استاد» در تدریس با رویکرد اخلاقی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله در صدد تحلیل اخلاقی صمیمیت استاد در فرایند تدریس بود تا بر اساس آن استدلالهای موافقان و مخالفان، صمیمیت در کلاس درس را ارزیابی و پاسخ داده، دیدگاه مبتنی بر تعالیم اسلامی را ارائه دهد. روش: این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، بر اساس و مبتنی بر رویکرد استدلالی و استفاده از آموزه های دینی است. یافته ها: در پاسخ به اخلاقی بودن یا غیر اخلاقی بودن صمیمیت، استدلالهایی اقامه شده است؛ برای موافقان: 1. استدلال مبتنی بر اثربخشی آموزشی، 2. استدلال مبتنی بر نتایج تربیتی و اخلاقی، 3. استدلال مبتنی بر نقش الگویی استاد، و برای مخالفان چهار استدلال: 1. استدلال مبتنی بر فروکاستن شأن استاد، 2. استدلال مبتنی بر اخلال در مدیریت استاد، 3. استدلال مبتنی بر عدم رعایت عدالت، 4. استدلال مبتنی بر مخاطره آمیز بودن صمیمیت. نتیجه گیری: با توجه به استدلالهای موافق و مخالف، نمی توان به شکل مطلق صمیمیت را نقض یا ابرام کرد؛ لذا یافته های این تحقیق نشان می دهد ضمن آنکه می توان این اصل را به عنوان یک ظرفیت مهم در فرایند تدریس پذیرفت، ولی در برخی موقعیتهای خاص، رعایت حدود و ثغور اخلاقی برای تحقق اهداف آموزشی و تربیتی ضروری است. نتیجه آنکه صمیمیت به عنوان اصل راهبردی و تربیتی، لازمه تدریس و آموزش اثربخش است؛ اما در برخی از وضعیتها و موقعیتها به شدت می تواند منجر به ایجاد چالشهای اخلاقی شده، مسیر آموزش را منحرف سازد.