مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
صفویه
حوزه های تخصصی:
کارملیت ها یکی از گروه های تبشیری کاتولیک بودند که فعالیت های گسترده ای در ایران دوره صفوی داشتند و به دنبال تحقق اهداف پاپ و برخی از کشورهای اروپایی بودند. عوامل سیاسی از جمله برقراری اتحاد میان ایران و دولت های مسیحی اروپا در برابر عثمانیان، حضور این گروه را در ایران هموار کرد و شاهان صفوی به حمایت از ایشان برخاستند. این مقاله به بحث از مهم ترین فعالیت های فرهنگی و اجتماعی کارملیت ها در ایران عصر صفوی می پردازد که از جمله آنها تاسیس اولین چاپخانه در اصفهان، ترجمه متون مسیحی، تالیف آثاری همچون فرهنگ های چند زبانه، منشآت عصر صفوی و برپایی مراکز تبلیغی و نوانخانه ها ست. نتیجه تحقیق نشان می دهد که فعالیت های فرهنگی و اجتماعی کارملیت ها بیشتر به سود غرب و موجب شناخت بیشتر اروپاییان از ایران شد و ایرانیان به علت پایبندی به دین اسلام تعامل اندکی با آنان پیدا کردند.
بررسی کارکرد های مختلف مساجد درعصرصفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درعصرصفویه کثرت بناهای مذهبی وفرهنگی از جمله مساجد با کارکردهای منحصر بفرد آن حاکی از توجه این حکومت به اعمال سیاستهای دینی در مدیریت رفتارهای اجتماعی است. اینوع مدیریتهای دینی یکی از عوامل تثبیت قدرتها وبقای بیشتر آنها بوده است. هرچند در حکومتهای پیشین نیز چنین سیاستهایی اعمال شده است اما رسمی شدن تشیع دراین دوره کارکردهای متفاوت تری را برای مساجد رقم زد که وجوه تمایز آن را نسبت به اعصار قبل نشان می دهد.آمار ارائه شده از مساجد این دوره بخصوص درنیمه اول بخوبی این واقعیت راعیان می سازد که دین درحیات اجتماعی وسیاسی جامعه ایران کارکرد اساسی داشته است وصفویان توانسته اند با استفاده از پتانسیلها وظرفیتهای موجود درچنین مکانهایی به اهداف مذهبی ،سیاسی واجتماعی خویش دست یابند. یافته های تحقیق نشان می دهد درکنار صفویان فقهای شیعه موفق شدند ازطریق کارکردهای عبادی،تربیتی وآموزشی مساجد، آموزه های تشیع را درجامعه ایرانی گسترش دهند ودراین حوزه بخشی از مدیریت رفتارهای اجتماعی را برعهده گیرند وآموزه های فقه شیعه را درمساجد به عموم مردم یاد دهند.
تحلیل الگوهای آموزشی و تربیتی در تاریخ میانه ایران و عصر صفویه و بررسی تأثیر آن ها بر انزوای اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاه توسعه مدار به نیروی انسانی، جنسیت در ارائه خدمات آموزشی و تربیتی به افراد، نباید تعیین کننده باشد. جامعه هدف راهبردی واحدی را تعقیب می کند و ضرورت دارد از توان آحاد افرادش بهره گیرد. این خود افراد هستند که می توانند، متناسب با علاقه و توان، به گزینش بپردازند. وجود الگو های خاص آموزشی و تربیتی برای زنان در متون سده های میانی تاریخ ایران و دوران صفویه، حاکی از این است که مربیان تربیتی نیل به دو هدف متفاوت را در حوزه تعلیم و تربیت دختران و پسران و زنان و مردان مدّ نظر داشته اند. هدف تحقیق حاضرکه با ابتناء بر روش تاریخی و مراجعه به منابع دست اول و استفاده از منابع تحقیقاتی صورت گرفت، شناخت ابعاد مختلف این مسأله بود. حاصل تحقیق نشان داد که فقدان حضور مؤثر عمومی زنان در عرصه اجتماعی و ضعف قدرت تصمیم گیری ایشان در حوزه عمل جمعی، در نتیجه اعمال شیوه تربیتی متفاوت از مردان و ممنوعیت آنان از سواد آموزی و مجبوریت ایشان به انزواطلبی بوده است که الگوهای تربیتی خواهان آن بوده اند و مردان را به حفظ این سنت ترغیب و تشجیع می کرده اند. با وجود این، وجود استعداد فردی در برخی از زنان و انتهاز فرصت ایشان از شرایط مساعد پیرامونی، علی رغم بازدارندگی ها، شکوفایی استعدادهای آنان را ممکن و میسور می ساخته است که، به دلیل محصور ماندن در حوزه عمل شخصی، ناتوان از جریان آفرینی فرهنگی و اجتماعی بوده است.
کچکولِ میر جمال الدین محمّد حسینی جامی و بازتاب اندیشة تسنّنِ دوازده امامی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از برجسته ترین اشکال حیات فکری اهل سنّت و جماعت، مربوط به طیفی از ایشان است که توجّه توأمان به خلفای راشدین همراه با اعتقاد به ائمّة اثنی عشر (ع) را در دایرة باورهای مذهبی خود لحاظ می داشتند. مقالة حاضر، با استناد به اجزاء و رسایل متنوّع مجموعه ای خطّی به قلم میر جمال الدین محمّد حسینی جامی، از صوفیان حنفی مذهب سده های یازدهم و دوازدهم هجری، نحوة انعکاس این اندیشه را که کاتبش آن را کچکول (کشکول) خویش نامیده، بررسی کرده است. مطالعة حاضر از اهتمام ویژة کاتب صوفی مشرب این مجموعة خطّی به متون اهل سنّت خاصّه در حوزة علایق تیموریان و گرایش های مذهبی اهل تسنّن خراسان و هندوستان و در عین حال ارادت وی نسبت به اهل بیت (ع) و مراثی ایشان و اقبال او نسبت به مضامین شیعی و دودمان صفوی حکایت دارد. از اینرو می توان آن را به عنوان نمونه ای مجسّم از اندیشه و آمیزه ای متوازن از گفتمان شیعه و سنّی موسوم به تسنّنِ دوازده امامی، محسوب داشت. Abstract One of the most prominent forms of intellectual life among the Sunnites is the one that relates to a group of them who have a joined attention to Orthodox caliphs along with the belief in the Twelve Imams in the circle of their own religious beliefs. The present article studies the reflection of this thought in manuscript miscellanea which is called Kachkul ( kashkul ) by its writer because of various components and treatises of manuscript miscellanea written by Mir Jamal Al-din Mohammad Husaini Jami: the Hanafite Sufi of the eleventh and twelfth centuries. Present study represents the special attention of this mystic writer of manuscript Miscellanea to the texts of Sunnite, particularly in the field of Timurids interests and religious tendencies of The Sunnites of Khurasan and India, admiring the Ahl al-bait and their elegies and his fortune toward the contents of Shiite and Safavid dynasty. Therefore, it can be counted as an example of such a thought and balanced combination of Shiite and Sunnite discourse titled as Twelver Sunnite. Keywords: Timurids, Safavids, Jamal Al-din Mohammad Husaini, Kachkul , Twelver Shiite, Twelver Sunnite.
قزلباش اصطلاح منفور عصر شاه اسماعیل زمینه های تاریخی پدیداری اصطلاح قزلباش و پی آمدهای ناشی از به کارگیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفوی شیوع داشته است. به کارگیری اصطلاح «قزلباش» توسط مورخان پس از شاه اسماعیل برای دهه های نخستین عصر صفوی، باعث به کار نبردن مفاهیم و اصطلاحات در غیر زمان تاریخی آن ها، لازمه روایتگری تاریخی است. برخی از مورخان و محققان، آگاهانه یا ناآگاهانه، با به کارگیری برخی از اصطلاحات و القاب در بستر زمانی غیر واقع آن ها، به تحریف امر واقع در تاریخ می پردازند. این پدیده در بین مورخان و محققان تاریخ ایران عصر بدفهمی تاریخ اجتماعی و سیاسی آن زمان شده است. قزلباش، از جمله مفاهیم تنش زای عصر صفوی بود. این لفظ در نزد ایرانیان مقبولیتی نداشت و مورد استفاده نبود. با پدیدار شدن این لفظ، فضایی از خصومت در میان ایرانیان و همسایگان ایجادشد. ریشه های تاریخیاین فضای خصومت آمیز با محوریت پدیده «قزلباش»، مسأله تحقیق حاضر بود. نویسنده با ابتناء کار بر روش تاریخی و استفاده از منابع عصر، پس از انجام تحقیق، به این نتیجه رسید که قزلباش لفظی است دشمن ساخته. از این رو، شاه اسماعیل و دولتمردان او از این لفظ استفاده نمی کردند. این اصطلاح برای نخستین بار در حبیب السّیر که تحریر آن پس از مرگ شاه اسماعیل به پایان رسید، به کار گرفته شد و پس از آن به تدریج وارد ادبیات عصر، اعم از متون تاریخی و مکاتبات دولتی گردید.
پیدایی و شیوعِ اعتیاد به افیون در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی با دگرگونی های اجتماعی متنوعی رویارو گردید، یکی از این دگرگونی ها، پدیده اعتیاد به افیون بود. این ماده مخدّر، در ایران پیشا صفوی، بیشتر مصارف پزشکی داشت. در عصر صفوی، اعتیاد به افیون به صورت فراگیر درآمد و به عنوان یکی از مشخصه های سبک زندگی اعضای جامعه به ویژه در دوره فرمانروایان پایانی صفویه مطرح گردید. چگونگی شیوع این پدیده مسأله ای است که تا کنون به آن پرداخته نشده است، از این رو، در این تحقیق که با روش تاریخی و استفاده از منابع گوناگون داخلی و خارجی انجام شد، سیر دگرگونی اعتیاد به افیون، با تأکید بر روند تاریخی آن، طی سه دوره آغازین، میانی، و پایانیِ حکومت صفویان بررسی گردید. بر اساس یافته های این پژوهش، تحولات مرتبط با افیون در سراسر عصر صفوی از الگوی یکسانی پیروی نکرده و یک منحنی رو به رشدی را تجربه کرده است.
کاربرد اصطلاحات مالی در نظام دیوانی عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷ (پیاپی ۱۲۷)
149 - 173
حوزه های تخصصی:
پژوهش در امور مالیو اداری در زمره موضوعاتی است که به دلایلی مانند کمبود اسناد، مدارک تاریخی و منابع تحقیقی کمتر مورد توجه محققان مسائل دوره صفویه قرار گرفته است. شمار چنین تحقیقاتی نیز به مراتب کمتر از بررسی ها در زمینه تشکیلات اداری و مالی می باشد. مسئله پژوهش حاضر فهم کاربرد و جایگاه اقتصادی اصطلاحات مالی ایران عصر صفویه است. در این پژوهش با بهره گیری از منابع تاریخی موجود و با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، اصطلاحات مالی عصر صفوی در سطوح مختلف اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دستگاه مالیاتیِ ایران عصر صفوی با برخورداری از یک نظام سلسله مراتبی، بر قریب به اکثریت زمینه های اقتصادی و درآمدزای جامعه عصر خود نظارت داشته است. چنین نظارتی به وسیله حضور و فعالیت کارکنان و عمّال حکومتی در مراتب و درجات مختلف دیوان سالاری ممکن می شد. همچنین بخش زیادی از اصطلاحات مالیْ مختص نظام اقتصادی شهری بود. حوزه هایی چون مشاغل و مواجب دیوان سالاری، هزینه های تشریفات درباری، پیشه های بازاری و اصناف، امور نظامی و لشکری و راهداری و گمرک از مهم ترین حوزه های اقتصادیِ شهری آن عصر بودند که اصطلاحات مالی و مالیاتی آن ها به همراه میزان مخارج یا دیگر هزینه هایشان در دفترهای دیوان استیفا به ثبت می رسید. دو جامعه روستایی و کوچ نشین نیز با توجه به کارکرد اقتصادی خود، بخشی از اصطلاحات مالی را که شامل مالیات های مربوط به کشاورزی، دامداری و تأمین نیروی نظامی بود به خود اختصاص می دادند. پژوهش در امور مالیو اداری در زمره موضوعاتی است که به دلایلی مانند کمبود اسناد، مدارک تاریخی و منابع تحقیقی کمتر مورد توجه محققان مسائل دوره صفویه قرار گرفته است. شمار چنین تحقیقاتی نیز به مراتب کمتر از بررسی ها در زمینه تشکیلات اداری و مالی می باشد. مسئله پژوهش حاضر فهم کاربرد و جایگاه اقتصادی اصطلاحات مالی ایران عصر صفویه است. در این پژوهش با بهره گیری از منابع تاریخی موجود و با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، اصطلاحات مالی عصر صفوی در سطوح مختلف اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دستگاه مالیاتیِ ایران عصر صفوی با برخورداری از یک نظام سلسله مراتبی، بر قریب به اکثریت زمینه های اقتصادی و درآمدزای جامعه عصر خود نظارت داشته است. چنین نظارتی به وسیله حضور و فعالیت کارکنان و عمّال حکومتی در مراتب و درجات مختلف دیوان سالاری ممکن می شد. همچنین بخش زیادی از اصطلاحات مالیْ مختص نظام اقتصادی شهری بود. حوزه هایی چون مشاغل و مواجب دیوان سالاری، هزینه های تشریفات درباری، پیشه های بازاری و اصناف، امور نظامی و لشکری و راهداری و گمرک از مهم ترین حوزه های اقتصادیِ شهری آن عصر بودند که اصطلاحات مالی و مالیاتی آن ها به همراه میزان مخارج یا دیگر هزینه هایشان در دفترهای دیوان استیفا به ثبت می رسید. دو جامعه روستایی و کوچ نشین نیز با توجه به کارکرد اقتصادی خود، بخشی از اصطلاحات مالی را که شامل مالیات های مربوط به کشاورزی، دامداری و تأمین نیروی نظامی بود به خود اختصاص می دادند.
تجزیه و تحلیل نقش سیاسی و اقتصادی دربند در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربند نه تنها در عصر صفویه، بلکه از عصر باستان به علت همجواری با داغستان شمالی و اقوام بیابانگرد به عنوان دروازه ورود به قفقاز، ارّان و ایران شناخته می شد. در عصر صفویه، اهمیت دربند افزون بر موقعیت استراتژیکی آن به عنوان شهری مرزی، از نظر مذهبی نیز به صورت کانون مهاجرت قزلباشان تشیع درآمده بود. همچنین این شهر در مسیر راه تجارت ابریشم قفقاز و گیلان قرار داشت و بازرگانان محصولات خود را از مسیر بندر این شهر با روسیه و یا نقاط دیگر مبادله می کردند. شاهان نخستینِ صفوی، به دلیل اهمیتی که این شهر در نظام اداری صفویه داشت به ارزش آن پی بردند، اما در اواخر صفویه دربند بارها شاهد هجوم داغستانی ها، قزاق ها و دیگر اقوام بود؛ علت این امر عدم توجه حکومت صفوی نسبت به حفظ مناطق مرزی و استراتژیک بود. با توجه به گزارش های موجود، می توان به این نتیجه رسید که دربند در طول تاریخ به جهت موقعیت جغرافیایی خود همواره کلید فتح قفقاز، ارّان و گیلان از سوی مهاجمان شمال داغستان و روسیه بود و از سوی دیگر، مرکز تجارت زمینی و دریایی ایران با روسیه نیز به شمار می رفته است؛ در نتیجه عدم توجه حاکمان به دربند می توانست پیامدهای ناگواری برای حیات سیاسی ایران در پی داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر نقش سیاسی و تجارتی دربند بر مناسبات ایران و روسیه با تکیه بر اواخر عصر صفویه است.
نگرشی تحلیلی بر مبانی و الگوهای سفارتی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان پس از تأسیس و تثبیت حکومت خود در قلمرو جغرافیایی ایران متناسب با رویکردهای سیاسی و مذهبی که داشتند لزوم ایجاد پیوند هایی را در مناطق پیرامونی و فرامنطقه ای احساس نمودند. آن ها به منظور ایجاد ارتباط با دوستان برون منطقه ای و همچنین رساندن پیام های سیاسی و نظامی خود در موقعیت های جنگ و صلح با سایر ممالک مأموریت های مختلفی را به کارگزاران حکومتی واگذار کردند. این عناصر تحت عناوین فرستاده، سفیر و یا ایلچی وظایف خود را در ممالک دیگر پی می گرفتند. آنان بایستی برای وصول به مقاصد مورد نظر و انجام مطلوب مأموریت های محوله حائز ویژگی ها و شرایط قابل توجه و خاصی می بودند. مبتنی بر مقصد مورد نظر و نوع مأموریت محول شده، ویژگی های شخصیتی و جلوه های ظاهری فرستاده، بایستی به خوبی مورد رصد و ارزیابی قرار می گرفت. تنوع و فراوانی فرستادگانی که در دوره سلطنت طولانی صفویه به نقاط مختلف اعزام می شدند، بررسی چارچوب های مختلف شکلی و محتوایی هیأت سفارتی را ضروری می سازد. نوشته پیش رو ضمن ارائه آماری نسبی از فرستادگان دوره صفوی، در صدد است مهمترین نکاتی را که در انتخاب و اعزام فرستادگان این دوره مورد تأکید و توجه بوده است، در معرض بررسی قرار دهد. بنابراین، سؤال عمده نوشتار حاضر عبارت خواهد بود از این که فرستادگان و سفرای دوره صفویه می بایست حائز چه ویژگی هایی بوده و در مأموریت خود از چه الگوهایی تبعیت کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد به رغم آن که در این دوره هنوز ساختارهای تشکیلاتی برای مناسبات سیاسی پایه گذاری نشده بود؛ اما فرستادگان و سفرا متناسب با نوع مأموریت می بایست حائز وی ژگی های شخصیتی خاصی باشند و در عین حال در فرآیند انجام مأموریت از اصول و مبانی تعیین شده تبعیت نمایند. گو این که در طول انجام مأموریت نیز با چالش ها و موانع متعددی می بایست دست و پنجه نرم کنند.
زندان و زندانی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت صفویان در تاریخ ایران به عنوان یکی از دوره های مهم این سرزمین شناخته می شود، تا پیش از دوره صفویه هیچ یک از حکومت هایی که در قلمرو سرزمین ایران به قدرت رسیدند، تشیع اثنی عشری را به عنوان دین رسمی خود اعلام نکرده بودند، اما رسمیت یافتن تشیع اثنی عشری برای اولین بار در این سرزمین، بوسیله حکومت تازه تأسیس صفویه، نیازمند استفاده از قوانین فقهی مربوط به آن بود، مسئله ای که این پژوهش به دنبال تحلیل آن بر اساس منابع کتابخانه ای به روش توصیفی – تحلیلی می باشد، موضوع وضعیت حاکم بر زندان ها و زندانیان در این دوره است، آنچه که از منابع این دوره می توان استنباط کرد؛ قوانین حاکم بر صدور حکم زندان بیشتر عرفی بوده است و محاکم عرفی نقش فعالی در صدور حکم زندان داشتند، زندان عمومی به معنای خاص وجود نداشته بلکه زندان ها بر اساس طبقه اجتماعی فرد دسته بندی می شدند،
بازشناسی جایگاه تاریخ و فرهنگ عامه در حمام های سنَتی ایران (پیوستگی آداب، عادات و عقاید مرتبط با استحمام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
133 - 152
حوزه های تخصصی:
اهمیت اجتماعی برخی از مکان ها در زندگی مردم، از دیرباز موجب شکل گیری فرهنگ خاصی در این مکان ها شده است. فرهنگی که در گستره تعاملات اجتماعی مردم شکل گرفته و در تاروپود زندگی آن ها ریشه دوانده است. حمام ها یکی از مکان هایی هستند که به واسطه حضور اقشار اجتماعی مختلف، جایگاه شکل گیری آداب فرهنگی و محل گسترش برخی از مشاغل خاص بوده اند. در این پژوهش که با هدف شناختن جایگاه حمام در زندگی مردم، به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای، انجام پذیرفته است، تلاش گردیده تا بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که؛ حمام در بافت تاریخی - اجتماعی قدیم ایران، چه جایگاهی داشته است؟ لذا در این پژوهش در دو بخش اصلی: ویژگی های حمام به عنوان یک سازه معماری، و فرهنگ حمام و آداب رایج در آن، بدین مسئله پرداخته شده است. نتیجه این بررسی ضمن این که نشان از اهمیت حمام در بافت شهری قدیم ایران دارد، نشان از گسترش باورها و آداب خاصی نیز دارد که نه تنها در معماری فضای حمام، بلکه در رفتار و منش مردم در این مکان نیز قابل مشاهده است.
تجزیه وتحلیل انگیزه های سیاسی مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان یکی از وقایع مهم تاریخی دودمان صفویه به شمار می رود؛ زیرا پس از روابط خصمانه آق قویونلوها با فرزندان حیدر، برای صوفیان که علاقه مند به حیات سیاسی و اجتماعی طریقت صفوی بودند، چاره ای جز فرار از قلمرو ترکمانان باقی نماند. با بررسی گزارش های موجود درباره انگیزه سیاسی صوفیان اهل اختصاص از انتقال اسماعیل میرزا به گیلان می توان به این نتیجه رسید که آن ها با توجّه به قرابت فکری و مذهبی حاکمان محلی گیلان به عنوان مهم ترین کانون تشیّع در ایران، از این موقعیت به منظور حفظ طریقت صفوی و ایجاد بستر سیاسی برای دستیابی به قدرت سود جستند تا در فرصت مناسب و با استفاده از حمایت صوفیان ایران و آناتولی و هم چنین حامیان شیعی خود در گیلان برای کسب قدرت استفاده نمایند. در این پژوهش نگارنده سعی دارد تا با استفاده از منابع تاریخ محلی و مآخذ عصر صفوی، دلایل سیاسی و مذهبی مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. به نظر می رسد موقعیت مذهبی و پیوند تاریخی طریقت صفوی با گیلانیان ، یکی از مهم ترین انگیزه های انتخاب صوفیان در دوره بحرانی برای مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان باشد. روش بررسی در پژوهش حاضر با تکیه بر روش تاریخی و با استناد به داده های منابع مستند و مهم این دوره انجام می پذیرد.
بررسی تحرک اجتماعی و شایسته سالاری در دوره صفویه (با تکیه بر نهاد وزارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
155-192
حوزه های تخصصی:
تجربه، خانواده، استعداد، رابطه و حمایت از صفویه مهم ترین عوامل دستیابی به منصب وزارت اعظم در دوره صفوی بود. نقش خانواده از سایر عوامل مهم تر بود. زیرا بخش اعظم وزرای این دوره از اقشار بالای جامعه برخاسته بودند و موقعیت خانوادگی سایر عوامل را تحت تأثیر قرار می داد. وزرایی که به دلیل برخورداری از تجربه و استعداد انتخاب می شدند، عمدتاً اشخاصی توانا و شایسته بودند، اما بخش قابل توجهی از وزرا با اتکا به پایگاه خانوادگی و روابطشان با امرا و درباریان به منصب وزارت دست پیدا می کردند و فاقد شایستگی کافی بودند. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش تاریخی و نظریه های جامعه شناسی میزان تحرک اجتماعی و شایسته سالاری در دوره صفوی را مورد ارزیابی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد هرچند جامعه دوره صفوی انعطاف پذیر بود، علی رغم تصور رایج به اندازه کافی شایسته سالار نبود. موانع زیادی در مسیر شایسته سالاری وجود داشت. نیمی از سی وزیر این دوره از شایستگی کافی برخوردار نبودند و تنها هشت تن از آنها به معنی واقعی کلمه شایسته بودند.
محاسن و معایب نظام آموزشی امامیه در عصر صفوی با تأکید بر ریاض العلماء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
139-160
حوزه های تخصصی:
حکومت صفویان، از دوره های شاخص تاریخی ایران بود که علم و دانش رونق بسیار داشت. این عصر، از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا با تشکیل این حکومت و رسمیت یافتن مذهب تشیع، نظام آموزشی امامیه شکوفا شد. شاه اسماعیل اول، مؤسس سلسله صفوی، برای مشروعیت بخشی به نظام سیاسی خود، مقدمات تأسیس نهادهای آموزشی را فراهم کرد. اساتید این نظام آموزشی با فعالیت و تلاش خود، پیشرفت هایی در زمینه های مختلف علمی داشته اند. در این دوره، تحت تأثیر رشد همه جانبه فرهنگ و تمدن ایرانی، نظام آموزشی تحولات قابل توجهی را تجربه کرد. نظام آموزش امامیه، علی رغم محاسن زیاد، کاستی ها و معایبی نیز، داشت. بنابراین، ضرورت دارد در این پژوهش، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که نظام آموزش امامیه در عصر صفوی چه محاسن و معایبی داشت؟ روش و تمرکز در این پژوهش، برای رسیدن به نتیجه مطلوب، توصیفی
تحلیل گفتمانی رساله های ردیه بر تصوف در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶
119-144
حوزه های تخصصی:
رابطه متعارض و چندبعدی حوزه های تشیع، تصوف و سلطنت در دوره صفویه، سبب شکل گیری گفتمان ها، گزاره ها و کنش های گفتمانی خاصی در آن دوران شده است. این رابطه حول محور تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی و اجتماعی و با هدف تثبیت نظم گفتمانی مطلوب شکل گرفته است. در این بین، می توان ردیه های اعتقادی صوفیه و روحانیت شیعی را رسانه هایی سیاسی و عقیدتی با هدف بیرون راندن گفتمان رقیب از میدان مشروعیت سیاسی و اجتماعی دانست. در این نوشتار می کوشیم نوع مواجهه ردیه های فارسی بر تصوف را در دوره صفویه با گفتمان های پیرامون تصوف بررسی کنیم. این تحلیل در دو سطح متنی و فرامتنی انجام می شود. در تحلیل متن با استفاده از ابزارهای زبان شناسی انتقادی، در پی شناخت گزاره ها و شگردهای اقناعی و جدلی متون در مواجهه با تصوف و صوفیه بوده ایم و در تحلیل فرامتنی کوشیده ایم ساختارهای تاریخی مؤثر بر رویکرد مؤلفان و رابطه متون را با سازوکارهای مؤثر تاریخی بررسی کنیم. از منظر این نوشته، مؤلفان ردیه ها کوشیده اند با شگردهایی چون تخریب شخصیت مشایخ و بافت زدایی از معارف صوفیه، به بیگانه سازی گفتمان های حول محور تصوف و بازتولید فاصله ایدیولوژیک بین تصوف و تشیع بپردازند. گزاره گفتمانی عمده این رساله ها، نفی هرگونه رابطه تاریخی و معرفت شناختی بین تصوف و تشیع است. رویکرد معتدل برخی نخبگان آن دوران را در انتقاد از تصوف می توان تلاشی برای تثبیت نظم گفتمانی مطلوب با تقسیم تصوف به دو قطب منفی و مثبت دانست.
تاریخ سرایش منظومه حماسی «جهان گیرنامه» قاسم مادح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تبیین و تشریح مجموعة حماسة ملی ایران، نداشتن آگاهی دقیق از تاریخ سرایش و نام سرایندة اغلب منظومه های حماسی پس از شاهنامه، از مهم ترین چالش های پیشِ روی پژوهش گران این حوزه است که سکوت معنادار تذکره ها در این باب نیز بر این مشکل دامن می زند. تنها معادلات سبک شناسی، زبان شناسی و برخی اشارات بینامتنی است ک ه باب گمان زَد را در این زمینه گشوده ن گه داشت ه است. منظومه حماسی جهان گیرنامه نیز از همین دست است. با وجود این که سرایندة آن در ابیات پایانی، خود را قاسم مادح و محل نظم اثر را هرات معرفی می کن د، اما تاریخ نظم اثر هم چنان از سوی پژوهش گران محل تردید و گمانه زنیست، اما نگارنده بر آن است که سرایندة جهان گیرنامه در آخرین بیت این منظومه، علاوه بر مکان، زمان سرایش اثر را نیز در قالب ماده تاریخ بیان کرده است و 1077 ه.ق را سال بنظم کشی دن آن اعلام می کند. بررسی شواهد و قرائن زبانی، تاریخی و ادبی، تعلّق این منظومه را به نیمة دوم قرن یازدهم تأیید می کند.
پزشکان ایرانی در دربار گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
239-263
در دوره صفویه بسیاری از هنرمندان، دانشمندان، شاعران و صنعتگران رهسپار هند گردیدند تا در دیاری سکنی گزینند که پادشاهان گورکانی آن به حمایت از اهالی ادب و هنر شهره آفاق بودند. در میان این صنوف عده ای از طبیبان ایرانی نیز حضور داشتند که توانستند با حذاقت و مهارت در پزشکی پله های ترقی را به سرعت طی کنند و حتی در سلک طبیبان خاص دربار جای گیرند. عده ای از این پزشکان طبع شعری نیز داشتند و گاه تالیفات خود در زمینه پزشکی را به شیوه نظم به رشته تحریر در می آوردند. پژوهش پیش رو که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تهیه و تدوین شده است، می کوشد تا ضمن معرفی پزشکان ایرانی، به بررسی علل و عوامل داخلی و خارجی مهاجرت آنان، همچنین به بررسی علل جاذبه شبه قاره برای این گروه بپردازد. ضرورت انجام این پژوهش از آن روست که تاکنون پژوهش مستقلی درباره پزشکان ایرانی عصر صفوی در دربار گورکانیان هند انجام نشده است.
کیفیت سبک شعر فارسی در قرن دوازدهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان ادبی ایران در عصر صفوی متکی بر سبک هندی بود. نظرات مختلف و گاه متناقضی نسبت به این سبک از اواسط قرن دوازدهم(عصرزندیه) تا عصر حاضر وجود دارد. گروهی آن دوره را عصر انحطاط ادبی دانسته اند. در این مقاله به تبیین و توضیح کیفیت و ماهیت شعرفارسی قرن دوازدهم پرداخته می شود. نیمه دوم این قرن در ادبیات نظم و نثر فارسی به دوره تحول ادبی معروف است. بررسی زمینه ها و شرایط تاریخی این تحول ادبی از مسایل مهم پژوهشی است. بررسی و تحلیل نقاط ضعف و قوت جریان ادبی به وجود آمده در این قرن، از دیگر محورهای تحقیقی این مقاله است. نکات قابل توجه در نوشتار حاضر عبارت است از: توجه به دوره تاریخی ای که این جریان ادبی در بستر آن در حال شکل گیری و تکوین حیات خویش است؛ ویژگی شعر و متون ادبی قرن دوازدهم؛ کیفیت و مدت زمان حیات سبک هندی؛ ویژگی ها و تأثیرات تحول ادبی بازگشت که تا دوره معاصر تأثیرات آن ادامه یافته است و نمایندگان برجسته هر سبک و کیفیت متون نظم این قرن.
تأملی تاریخی بر سیر منطق سینوی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا با نگاه نقادانه ای که نسبت به آراء منطقی ارسطو و فارابی داشت در سایه نبوغ خود نظام منطقی را بنا گذاشت که بسیار نوگرایانه بود، و به همین جهت نام وی طلایه دار اوج منطق دوره اسلامی به ویژه در شرق جهان اسلام شناخته می شود. او خلاقانه منطق ارسطویی را با مفاهیم اسلامی درآمیخت، و ابزار عقل و جدل را به خدمت دین درآورد، و کلام و فلسفه اسلامی را در برابر بدبینی و بی دینی استحکام بخشید، و به سرعت در مراکز علمی ایران، اساس آموزش، پژوهش و اندیشه قرار گرفت و با نشیب و فراز تا دوران جدید استمرار یافت. در چشم انداز تاریخی یکی از مقاطعی که از این منظر پراهمیت است و با میراث علمی نسبتاً چشم نوازی در قالب شرح، تفسیر، تحشیه و تعلیق همراه بوده دوران صفوی است. بی گمان این مهم با تحولات فکری و مذهبی در همان دوره پیوستگی های تنگاتنگی داشته، و در نگاهی فراتر موجبات استحکام فلسفه و کلام و اصول فقه شیعه امامی را فراهم آورد. جستار حاضر با نگاهی تاریخ پژوهانه و با پرهیز از مباحث ساختاری و محتوایی در آثار منطقیون به بررسی این نوع فعالیت ها در آن دوره می پردازد.
بررسی تطبیقی جامعه پذیری سیاسی در حکومت صفوی و نظام جمهوری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
105 - 133
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با موضوع بررسی تطبیقی جامعه پذیری سیاسی در حکومت صفویه و نظام جمهوری اسلامی، به روش مقایسه ای و از طریق مراجعه به منابع و مدارک موجود، الگوها و فرایند جامعه پذیری سیاسی در دو دوره زمانی از تاریخ سیاسی کشور را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده است. جامعه پذیری سیاسی که فرایند کسب شناخت و پذیرش باورها، ارزش ها، نگرش ها و تفکرات نظام سیاسی حاکم تلقی می شود، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مشروعیت بخشی به قدرت در نظام حاکم است و در هر دو نظام حکومتی صفویه و جمهوری اسلامی با استمداد از ابزارها و شیوه های گوناگون برای تحقق این امر تلاش گردیده است. با توجه به ماهیت دینی و شیعی حاکمیت در هر دو دوره، بهره گیری از ظرفیت نظام باورها، ارزش ها، نظام فکری و معرفتی، مشارکت سیاسی و تبلیغات سیاسی سازوکارهای مهمی بوده که هر یک به شیوه خاص خود توانسته است برای جامعه پذیری سیاسی اعضای جامعه از ظرفیت آنها بهره ببرد.