مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
صفویه
حوزه های تخصصی:
لشنی، به عنوان یکی از ایلات کوچک فارس، دوران پرفراز و نشیبی را طی نموده است. از این ایل اولین بار در منابع اواخر دوره صفویه نام برده شده که در مبارزه علیه افغان ها شرکت نمودند. با قدرت گیری کریم خان زند و حضور وی در فارس، لشنی ها با وی متحد و جزئی از ایل زند شدند. در اوایل دوره قاجار بخشی از لشنی ها به دیگر مناطق تبعید و اکثر ایشان در قشقایی پناهنده شدند. در سال 1291ق، پس از جدایی از قشقایی ها، این ایل که به عنوان تیول به خاندان حکمت واگذار شده بود، در حوادث فارس علی الخصوص مبارزه علیه پلیس جنوب نقش پررنگی ایفا کرد. این سؤال مطرح شده است که این ایل در ولایت فارس از اواخر دوره صفویه تا پایان حکومت قاجار چه نقش و جایگاهی داشته است؟ در پاسخ این فرضیه آمده که لشنی ها ایل کوچکی بودند که سال ها پیش از شکل گیری حکومت زند در فارس ساکن بودند و در فراز و نشیب تاریخی، هرگاه با افراد، حکومت ها و قبایل قدرتمند پیوند و ارتباط می یافتند در تحوّلات و حوادث فارس تأثیرگذار بودند. این پژوهش سعی بر آن دارد تا به روش تحلیلی و توصیفی و براساس منابع مکتوب و میدانی نقش و جایگاه لشنی ها در فارس را از اواخر صفویه تا پایان قاجار بررسی کند.
خراسان در تلاطم روابط سیاسی ایران و خانات ماوراءالنهر از میانه دوره صفوی تا پایان افشاریه (1599م/1007ق-1753م/1167ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان در عهد شیبانی (1007-906ق.)، دوران تازه ای از تنش و ناامنی را تجربه کرد. تخاصم صد و اندی ساله میان ایران و توران معلول همان توسعه طلبی سنتی و تاریخی بود که در فضای حساسیت های مذهبی قرن دهم هجری، با تحریکات عثمانیان و علمای ترکستان تشدید شد. این نوشتار در بررسی ادامة این تخاصم در عهد صفوی و افشاری با خان نشین اشترخانی (1007-1167ق.)، این ابهام را مطرح می سازد که رفتار سیاسی خوانین ازبک در خصوص خراسانیان چگونه و متأثر از چه عواملی بوده است؟ با مطالعه شرایط سیاسی ایران و ماوراءالنهر در این دوره، فرضیة خود را این گونه سامان داده ایم که «علی رغم تغییر اقتدار سیاسی حکومت ها و تعصبات دینی که مهمترین مؤلفه ها در تعیین رفتار سیاسی ماوراءالنهریان دورة شیبانی با خراسانیان بود، تداوم تجاوزات مرزی و به اسارت بردن شیعیان خراسانی که تا واکنش نظامی مقتدرانة ایران همچنان ادامه داشت، جدای از دو عامل گذشته، تابع مؤلفه های جدیدی به نام سنت اجتماعی و منافع اقتصادی بود» و در جمع بندی دانستیم که تغییر استراتژی سیاسی از جنگ به تعدیات مرزی با هدف غارتگری و اسیر گرفتن که البته شدت آن تابعی از اوضاع سیاسی و اقتدار دولت ایران بود، سنت اجتماعی شده بود که توجیه اقتصادی قابل قبولی داشت.
تکیه دولت تهران: دولت تئاتری قاجار
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مطرح پس از اسقرار حکومت صفویه در ایران رسمیت مذهب شیعه بود. در این بین، برپایی مراسم یادبود امام حسین (ع) و ذکر وقایع کربلا به یکی از مراسم نسبتا رایج در این دوره مبدل گردید، چنانکه پس از آن نیز ادامه یافت. این پژوهش در ابتدا به بررسی زوایای کمتر پرداخته شده به این موضوع از دوره صفوی همچون رسم بگم (Begum) و یا قربانی شتر پرداخته و سپس اجرای مراسم تعزیه در دوره قاجار را مورد بررسی قرار خواهد داد. با این حال، رویکرد این پژوهش بیشتر به بررسی این موضوع می پردازد که برپایی مراسم یادبود به ویژه از سوی دربار قاجار تنها به واسطه عشق و علاقه به جریان کربلا نبوده است. بلکه می توان این جریان را با توجه به ساختار درونی و بیرونی مکان های برپایی نمایشِ تعزیه همچون تکیه دولت، با نگاهی مبتنی بر بهره گیری های سیاسیِ منتج از آن مورد توجه قرار داد، موضوعی که تاکنون به صورت جدی به آن پرداخته نشده است. در این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابعِ کمتر مورد توجه قرار گرفته از سوی سایر پژوهشگران، به کارکردهای سیاسی-اجتماعی تعزیه به ویژه در دوره قاجار پرداخته می شود.
از طریق آیینه ها در جستجوی: فضایل شاهی در تاریخ نگاری صفوی و مغولی
حوزه های تخصصی:
در دوران سلطنت شاه عباس اول صفوی و اکبر امپراتور مغولی ، دو وقایع نگار از هر کدام از این دو سلسله ، در متونشان فهرستی از فضایل شاهی را گنجاندند. در این مقاله سعی شده است که سابقه تاریخی ممکن برای این بخش در وقایع نامه ها و تأکید ویژه به جایگاه ادبیات «آیینه های شاهی» روشن گردد. این تحقیق با یک پیشنهاد نتیجه می گیرد که مطالعه بخش های روایی وقایع نامه ها در پرتو ادبیات آیینه های شاهی به ما برای درک اینکه چرا وقایع نگاران این امکان را پیدا کردند این اطلاعات خاصی را در این بخش ها بگنجانند.
مطالعه تطبیقی فرم سرپوش شاهانه در دوره های صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
33 - 42
حوزه های تخصصی:
همواره، تاج در ایران، مظهر قدرت و شکوه سلطنت بوده که هنرمندان در ساخت آن، سعی فراوان مبذول داشته اند. هدف مطالعه حاضر، شناخت فرمی تاج و کلاه پادشاهان صفوی و قاجار است. بنابراین، تحقیق در پی این است که: فرم و تزیینات تاج و کلاه پادشاهان صفوی و قاجار با توجه به منابع و اسناد به جای مانده چیست؟ رویکرد تحقیق، کیفی بوده و روش توصیفی، تاریخی و تطبیقی است. در این سیر تاریخی، شکل و فرم تاج و کلاه شاهان با مطالعه منابع مکتوب، نقاشی دیواری، سکه و آینه کاری بناها، مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند: تاج در دوره صفوی و قاجار، اگرچه متمایل به حفظ فرم باستانی است، اما از ویژگی زمانه خود، متاثر است. تاج باستانی کنگره دار، عمامه پیچ با علمک و پَر در دوره صفوی بارز بوده و در عصر قاجار، تاج های کنگره دار، تخم مرغی، مخروطی و استوانه ای قابل مشاهده است. از اواسط قاجار به بعد، نقش بته جقه مرصع و سپس، نقش پَر روی تاج و کلاه، پررنگ تر می شود و تزیینات آن، کم تر و کم تر می گردد. در این راستا، نوع تعاملات و ارتباطات با غرب و سفرهای فرنگ شاهان قاجار، موثر بوده که در اواخر قاجار، منحصر به کلاهی پَردار می گردد.
شهرهای بی حصار و صحراگردان پرتحرک(نستوه): اسلحه و توپ در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
در سده شانزدهم میلادی صفویان بسان دولت عثمانی، روس و فرمانروایی مغولان کبیر هند گام هایی در جهت بهره مندی از سلاح آتشین برداشت. به هرحال، علی رغم اشتیاق نخستین، برای بدست آوردن سلاح گرم، نشانه های اندکی وجود دارد که صفویان تلاش مجدّانه ای در بکارگیری فناوری جدید در سپاهیان خویش داشتند. فرایند مزیور آشکارا با این حقیقت ارتباط دارد که کاربرد سلاح گرم بسان دیگر شکل های فناوری، صرفاً به امر بهره برداری از فنون دست یافته، برنمی گشت، بلکه ساخت اجتماعی و تغییرات ایدئولوژیک را درگیر می کرد. سلاح آتشین به عنوان ابزاری که وضع اجتماعی نخبگان جنگاور، سواره نظام، را تهدید می کرد، با مانعی بزرگ در اقتباس، توسط نیروهای قزلباش روبرو شد. این رویه همچنان با ورود غلامان ادامه یافت که با ابزارآلات سنتی می جنگیدند. با این رویکرد، باید اذعان نمود کاربرد توپخانه هرگز در ارتش صفوی عمومیت پیدا نکرد، زیرا صفویان جنگ را به روشی ادامه می دادند که در آن توپخانه کاربردی نمی توانست داشته باشد. از جمله دلایل این امر، مشکلاتی شامل حمل و نقل در سرزمینی با گستره بیابانی و کوهستانی و همچنین کمبود مواد خام قابل استخراج برای استقرار صنایع تولیدی بود. به هرحال، صرف نظر از طبیعت دفاع، کم توجهی به تعمیر بنای حصارها، در بخشی، به واسطه فقدان سیاست دفاعی سازمان یافته و توسعه ضعیف ساختار شهری و در مواردی، تخریب عامدانه به نظر پاسخی برای این هدف بوده است. به هرحال، صلح منعقده زهاب به سال 1639م/1049ق. اگرچه عامل اصلی ضعف صفویان نبود، اما بازدارنده ای برای ادامه جستجو بیشتر در جهت راهبردهای دفاعی به شمار می آمد. سرانجام، شاید مهم ترین عاملی که از تلاشی جامع برای تجهیز شهرها از سوی صفویان ممانعت کرد، طبیعت دشمنان ایران بود. صفویان هرگز با نوعی دوگانگی، برای سازگاری با شکل های نوین جنگی شبیه عثمانی و در مقیاسی کمتر به مانند، نیاز ناگهانی روسیه به نوسازی ارتش خود مواجه نشد. بنابراین انقلاب نظامی ایران عصر صفوی نیمه تمام باقی ماند، از سیاست مطلق گرایی شاه عباس اول و جانشینان وی حمایت می کرد، از این رو در اثرگذاری به شکل عمیق در ساختار سیاسی و اجتماعی صفویه ناکام ماند.
بررسی جایگاه فرهنگ در عصر صفویه
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه شناخت جایگاه فرهنگ در عصرصفویه است. روش تحقیق تاریخی– توصیفی و شیوه مطالعه کتابخانه ای می باشد. نتایج مطالعات پیشرفت هنر و معماری به لحاظ کمی، پدیدآمدن سبک هندی در ادبیات، ایجاد زیربنای هنر قالی بافی در ایران ،رسمی شدن مذهب تشیع وحضور فرهنگی زنان در جامعه را نشان می دهد.
بررسی تحلیلی روابط حاکمان محلی گیلان با روسیه و عثمانی در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقارن پایگیری قدرت صفویان در ایران، توجه روسیه و عثمانی، به سرزمین گیلان جلب شد. سلاطین عثمانی علاوه بر آذربایجان، گیلان را نیز از نظر دور نمی داشتند و از سوی دیگر، روسیه می کوشید تا انحصار تجارت سواحل جنوبی و غربی دریای کاسپین را در دست گیرد، زیرا این دولت، در تداوم برنامه گسترش ارضی و تحکیم اقتدار سیاسی و نظامی خویش، برای برقراری و توسعه روابط با ایران نیز، طرح هایی در سر داشت. در نتیجه، دولت های روسیه و عثمانی با هدف نفوذ در گیلان، ارتباط گسترده ای با امیران گیلانی برقرار کردند، اما پس از توجه شاه عباس صفوی به گیلان، روس ها از حمایت امیران گیلانی دست برداشتند و عثمانی ها نیز با وجود پناه دادن به خان کیایی، منافع خود را در حفظ دوستی با حکومت صفوی دیدند. یافته ها ی این پژوهش نشان می دهد که هرچند دولت های روسیه و عثمانی در درازمدت نتوانستند از طریق امیران محلی به اهداف سیاسی خود در گیلان دست یابند، اما در کوتاه مدت، با استفاده از این امیران، توانستند زمینه های نفوذ در شمال و شمال غرب ایران را فراهم کنند.
نقش کردها در نبرد چالدران و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبرد مشهور چالدران (920 ق/ 1514م) پیامدهای مهمی داشت و بخش مهمی از آن پیامدها متوجه مناطق کردنشین بود. در این پژوهش، ضمن بررسی زمینه ها و عوامل دخیل در این نبرد، به شیوه توصیفی تحلیلی، نقش قبایل کرد و همچنین پیامدهای این نبرد برای دو طرف درگیر و مهم تر از آن، برای مناطق کرد نشین، تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کردها نقش محوری در برپایی جنگ نداشتند، اما در میانه نبرد جانب عثمانی را گرفتند. پیامدهای کوتاه و درازمدت این نبرد بیشتر از دولتین درگیر، گریبانگیر مناطق کردنشین گردید. جدایی بخش های مهمی از مناطق کردنشین از سرزمین ایران، ورود قبایل و امرای کرد به منازعات صفوی عثمانی، گسترش اختلافات و منازعات داخلی میان قبایل کرد، خسارتهای اقتصادی و جمعیتی در مناطق کردنشین، بخشی از پیامدهای ناگوار این نبرد برای قبایل کرد بوده است.
تحلیلی بر نقش رقابت های درباری، در برآمدن و افول فتحعلیخان داغستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
177 - 199
حوزه های تخصصی:
در اواخر حکومت صفویان به دلیل ضعف پادشاهان این سلسله رقابت ها برای کسب مقامات مختلف بالا گرفت. دراین بین مهم ترین منصبی که افراد درصدد کسب آن بودند مقام اعتمادالدوله بود که بعد از شاه نفر دوم محسوب می شد. فتحعلیخان داغستانی در زمان شاه سلطان حسین توانست این منصب را به دست بیاورد. او از قوم لزگی و سنی مذهب بود. رسیدن او به چنین مقام مهمی در حکومت شیعی صفویان نشان از آن دارد که وی به خوبی با راهکارهای رسیدن به قدرت در حکومت صفویان آشنا بوده است. عاملی که سبب ترقی او شد کسب مقام قوللرآغاسی (منصبی نظامی مختص غلامان) بود. صاحب این منصب می توانست با ابراز لیاقت و یا به هر نحو دیگری که دل شاه را به دست بیاورد، هم صاحب نفوذ سیاسی و هم صاحب ثروت شود. نمونه برجسته این مورد الله وردیخان و پسرش امامقلی خان در دوران شاه عباس اول می باشند. فتحعلیخان داغستانی نیز از طریق این مقام به مقام بالاتر (اعتمادالدوله) رسید. فتحعلیخان را می توان آخرین فرد تقریباً کاردان دربار صفویان دانست. با این روی سیاست های وی با مخالفت و دشمنی گروه های دیگر (بخصوص ترکان و تاجیکان) مواجه شد که درنهایت منجر به کودتایی از سوی دشمنان علیه وی شد. این پژوهش باهدف بررسی و تبیین رقابت های درباری و نقش این رقابت ها در صعود و سقوط فتحعلیخان داغستانی در زمان شاه سلطان حسین، به انجام رسیده است. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی اهمیت و ویژگی های مهمترین قلعه های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلعه ها سازه های مستحکمی محسوب می شدند که در گذرگاه های تاریخی، متناسب با شرایط، موارد استفاده های متنوعی پیدا می کردند. سیر تاریخ ایران نیز نشان می دهد دژها و قلعه ها با کاربردهای متنوع مورد استفاده ساکنان قرار داشته اند. تهاجمات دامنه دار به ایران و لزوم در اختیار داشتن سازه های دفاعی با دوام زمینه ای را فراهم ساخت تا احداث بناهای جدید و یا ترمیم سازه های دفاعی قبلی در اولویت قرار داشته باشند. دوره صفویه نیز به دور از این شرایط نبود. به همین دلیل ساخت قلعه های جدید و بازسازی استحکامات قدیمی مورد توجه جدی کارگزاران حکومتی قرار گرفت. به لحاظ فراوانی تعداد قلعه ها و کاربردهای متنوع آن ها در دوره صفویه، این نوشتار در صدد است تا برخی از مهمترین عرصه های کارکردی قلعه ها را مورد بررسی قرار دهد. سوال اصلی پژوهش عبارت است از این که قلعه ها در دوره صفویه از چه اهمیت و تنوع کارکردی برخوردار بودند؟ نتایج بررسی نشان می دهد در این دوره قلعه ها به عنوان یک ابزار دفاعی کارآمد در مرزها مورد توجه حکومت بوده اند. علاوه بر این از قلعه ها به عنوان محلی امن برای حفاظت وسایل ارزشمند و نگهداری زندانیان استفاده می شد. هم چنین در مواردی به لحاظ امنیت مطلوب، محلی برای استقرار حاکمان بودند.
تشکیلات اداری جواهرات سلطنتی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خزانه های آنها جمع آوری می شد. در همین راستا، تشکیلات نسبتاً منظمی برای حفظ و نگهداری این گنجینه ها در این دربارها به وجود می آمد؛ که درون این تشکیلات، کارگاه هایی برای ساخت و پرداخت جواهرات تازه برپا می شد. در دوران صفویه، علاقه پادشاهان این سلسله به داشتن درباری باشکوه و عظیم موجب شده بود مجموعه ای از بهترین نفایس و جواهرات در دربار جمع آوری شود. در این دوره، تشکیلات منظمی برای حفظ، نگهداری، تهیه و ساخت جواهرات در دربار ایجاد شد که در منابع این دوره، اطلاعات ارزشمندی درباره عملکرد این تشکیلات و مناصب مرتبط با آن یافت می شود. در مقاله حاضر، تلاش شده است تا با مطالعه اسناد مجموعه توپقاپی سرای و منابع موجود، به بررسی تشکیلات اداری جواهرات سلطنتی و مناصب مرتبط با ساخت این مجموعه پرداخته شود. روش تحقیق در این مقاله، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی است. در این تحقیق تاریخی، پس از جمع آوری اطلاعات لازم، به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج آنها پرداخته شده است.
شاه عباس یکم و میسونرهای مذهبی اروپا
حوزه های تخصصی:
شاه عباس یکم صفوی با وجود همهٔ مشکلاتی که جامعهٔ آن زمان صفویه دچارش شده بود به خوبی گذر کرد و دولت صفویه را به اوج شکوفایی و قدرت رساند. وی توانست با وجود این که مذهب تشیع قبلاً توسط شاه اسماعیل مذهب رسمی کشور شناخته شده بود، از مذاهب و دین های دیگر برای به دست آوردن ارتقا سطح جامعه استفادهٔ کامل را ببرد. شاه عباس به دلایلی چند با مسیحیان ارتباط برقرار کرد، وی در واقع نیاز به برقراری ارتباط با اروپا «بیشتر مسیحی اند» را داشته، به همین دلیل میسیونرهای مذهبی مسیحی اروپایی را که به ایران می آمدند با مهربانی با آنان برخورد می کرد. وی در بسیاری از مسائل با میسیونرها این رابطهٔ صمیمی بودنش را بیشتر می کرد، البته این نیز برای کارکردهایی صورت می گرفت که خود نیز تأثیرات مثبتی را در پیشرفت جامعه آن زمان صفویه می گذاشت. سؤال اصلی پژوهش این است که رابطهٔ شاه عباس با میسیونرهای مذهبی مسیحی چگونه و از چه عواملی تأثیر پذیر بوده است؟
مطالعه تطبیقی شکل گیری نوعی افکارعمومی در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افکار عمومی مفهومی مدرن و برخاسته از عصر روشنگری وبعد از آن می باشد. این مفهوم اگرچه به معنای امروزی آن تا عصر روشنگری مصطلح نبوده ومورد بررسی علمی قرار نگرفته است، اما قبل از آن نیز وجود داشته و دارای کاربردهای چندوجهی بوده است. مصطلح شدن این مفهوم و سپس بررسی علمی آن برخاسته از بطن جوامع غربی در قرون 18 و 19 میلادی است و کاربرد آن جهت جامعه ایران در قرون 15 و 16 میلادی شاید دور از واقعیت و برخلاف شرایط آن دوره از حیات تاریخی ایران باشد. اما با کمی تأمل در این مفهوم همراه با معنا و کاربست آن در حیات زیسته جوامع اروپائی، می توان وجود آن را در ادوار پیشین تاریخ ایران، از جمله ایران عصر صفوی مشاهده کرد. در این مقاله منظور از افکار عمومی، حوزه عموم یا مردمی است که در جامعه زندگی می کرده اند. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با ابتناءبر منابع کتابخانه ای قصد آن دارد تا به بررسی زمینه های شکل گیری نوعی افکار عمومی در دوره صفویه بپردازد. ازمنظر این تحقیق در بستر اجتماعی دوره صفویه با پیدایش قهوه خانه ها محافلی جهت شکل گیری نوعی افکار عمومی به وجود آمد. علاوه بر این حکومت صفویه جهت جلب توجه افکار عمومی در مکان هایی چون میدان ها و مساجد نیز به نمایش و بازنمایی قدرت ود می پرداخت.
بررسی تحلیلی خشونت، مجازات و محدودیت علیه زنان در دوره ی صفویه با تکیه بر سفرنامه نویسان فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
339 - 364
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین خشونت، مجازات و محدودیت های زنان در جامعه ی ایران عصر صفویه و با تکیه بر منابع سفرنامه ای به انجام رسیده است. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش، استناد به سفرنامه های آن دوره می باشد. در نهایت بر پایه ی یافته های حاصل از منابع استنتاج، تبیین و تحلیل به عمل آمده است. این پژوهش وضعیت زنان را در قالب دو گروه زنان درباری و زنان عادی مورد واکاوی قرار داده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که: زنان قربانیان اصلی نظام سنتی و پدرسالار جامعه ی ایران عصر صفوی بوده اند. در آن دوره تفاوتی میان زنان طبقات بالا (درباری) و زنان عادی جامعه، به جهت در امان ماندن از خشونت مردان و یا داشتن آزادی عمل، وجود نداشت. مجازات های اعمال شده علیه زنان به شدیدترین نحو اعمال شده و وابستگی طبقاتی در شدت این مجازات تأثیر چندانی نداشت.اصولا زنان عناصری درجه دوم در جامعه ی ایران عصر صفویه تلقی می شدند و فاقد هرگونه استقلال و امنیت (در برابر مردان) بودند. منابع قدرت به طور کامل در اختیار مردان بود و این امر سبب اعمال هرگونه خشونت، مجازات های خشن و محدودیت علیه زنان می شد.
گونه شناسی معماری مدارس سنتی با تأکید بر تأثیر سیاست های آموزشی مطالعه موردی: دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: از ضروریات حیات انسان، تغییر و تکامل به سمت تعالی است و تنها راه دستیابی به آن، آموزش است. تغییر اصولی و منظم توسط حکومت با استفاده از آموزش جامع و همگانی در جهت ترویج آموزه های مذهبی، از شاخصه های ویژه عصر صفوی بود که باعث شد حاکمان برای دستیابی به این امر اقدام به تأسیس مدارس و دیگر بناهای تأثیرگذار کنند. در این راستا مدارس به عنوان مهم ترین مراکز آموزشی در خدمت مذهب تشیع به یکی از مهم ترین انواع ابنیه در این عصر مبدل شدند. هدف: رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن نیاز دارد و از آنجا که چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس صفویه مشخص نیست، این پژوهش تأثیر سیاست های آموزشی صفوی بر عناصر کالبدی و هماهنگی آنها را با سازماندهی فضایی و معماری مدارس علوم دینی بررسی کرده و در پی آن است تا معماری مدارس دوره صفویه را با توجه به سیاست های آموزشی گونه شناسی کند. روش تحقیق: این پژوهش، با توجه به روند اوج گیری معماری و تشدید سیاست های آموزشی در دوره صفویه که منجر به شکوفایی و گسترش مدارس علوم اسلامی شیعی شد، سعی بر آن دارد تا از روش تفسیری-تاریخی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی، به شناخت جایگاه و اهمیت آموزش در سیاست های حکومت صفوی بپردازد و چگونگی تأثیر آن را بر کالبد معماری مدارس این دوره گونه شناسی کند. در این راستا چهار مورد از مدارس دوره صفویه به عنوان نمونه های هدفمند انتخاب و از لحاظ ویژگی های کلی بنا، سلسله مراتب و سازماندهی فضایی، با توجه به جایگاه و روش آموزشی این دوره، تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که هم زمان با توسعه همه جانبه معماری در عهد صفوی، آموزش و جایگاه آن نیز، تفاوت هایی با ادوار پیش از خود داشته است. از طرفی با توجه به اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور و سیاست حاکمان صفوی در ترویج آن، آموزش علوم شیعی در مدارس به منظور استفاده همگانی از آن فراهم گردید. این تغییرات باعث به وجود آمدن تغییراتی در نظام آموزشی و معماری مدارس شده است که از آن جمله می توان به گسترش ابعاد مدارس، افزایش تعداد و کیفیت حجره ها و مَدرس ها، توجه به حیاط مدارس به عنوان عنصر حیات بخش مدرسه، تغییر در دستگاه ورودی، ارتباط با شهر و عرصه عمومی و ارتباط مدرسه با فضای نیایشی اشاره کرد.
بررسی پوشش پیکره ها در دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه اصفهان
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
22 - 39
حوزه های تخصصی:
در گنجینه ی هنر ایران، آثار کم نشان یا بی نشان بسیاری وجود دارد که به جهت این که انتقال دهنده فرهنگ پیشینیان هستند، دارای اعتبار و ارزشی ویژه اند. یکی از این آثار مجموعه دیوارنگاری های صفوی بازار قیصریه ی اصفهان است. دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه ی اصفهان بازتاب دهنده ی پوشش رزم و شکار آن دوره از مردم ایران و پوشش برخی از زنان و مردان اروپائی هم عصر است. این مجموعه آثار به دو بخش ایرانی و اروپایی تقسیم شده است. پوشش ایرانی سمت راست و در بالای سردر و پوشش اروپائی در سمت چپ است. از آن جاکه این دیوارنگاری های معاصر هم بوده اند، مسأله این تحقیق به طور مشخص، شناخت تشابه و تمایزهای دیوارنگاری های بخش اروپایی و ایرانی این مجموعه آثار است. هدف این پژوهش شناخت بهتر گنجینه های هنری ایران است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده تصاویرگردآوری شده، و به شیوه تحلیلی- توصیفی تهیه و تنظیم شده است. در نتایج این پژوهش مشخص شد که پوشش ایرانیان در نگاره ها تنوع رنگی زیادی دارد اما شکل کلی لباس صفویان بسیار به یکدیگر شبیه است. در بخش پوشش اروپایی تنوع زیادی در مورد شکل لباس دیده می شود اما تنوع رنگ در میان آن ها کم است.
بازتاب اندیشه سیاسی محقق کرکی و روزبهان خنجی در مناسبات سیاسی دولت صفویه و عثمانی (از جنگ چالدران تا صلح آماسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز قرن دهم هجری تاریخ تحولات ایران با دوره روی کار آمدن صفویان مقارن است؛ به نحوی که ایران رفته رفته جای خود را با صورت و سیرت خاصی در تاسیس دولت و نظام سازی سیاسی متجلی می سازد. همکاری محقق کرکی و روزبهان خنجی دو فقیه بزرگ ایرانی این قرن با دولت های شیعی (صفوی) و سنی (عثمانی و ازبک) از لحاظ فکری نقش به سزایی در لایه بندی های اندیشه سیاسی آن دوره دارد. سوال اصلی در این پژوهش نیز بر اساس همین همکاری تنظیم شده است؛ اینکه خدمات فکری این دو شخصیت موثر در دو حوزه اهل سنت و تشیع، چگونه به دولت های عثمانی و صفویه در ماندگاری، فرهنگ سازی، مصالحات و منازعات آن دولت ها کمک می کند؟ از یک طرف ظرفیت سازی محقق کرکی در همکاری با صفویان با اغتنام فرصتی تاریخی نه تنها به محک عملی در عالم سیاست دست می یازد؛ بلکه با رویکرد تحول گرایانه و استکمالی ظرفیت های علمی و نظری را جایگزین منش های تقریبا ناکارآمد پیشین می کند، در حالی که روزبهان خنجی، همتای سنی او، نه تنها سلطنت خان ازبک و سلطان عثمانی را تا منصب امامت بالا می برد؛ بلکه احکام و فتاوای فقهی خود را وسیله خون ریزی ها و کشورگشایی های این سلاطین جور تحت عنوان های جهاد در راه خدا قرار می دهد. واکاوی ساخت اندیشگی این مقوله در ابتدای قرن دهم با رویکردی مقایسه ای، کمک می کند به روش و منش دو عالم شیعی و سنی هم عصر، در شرایط تثبیت و نهادمندی سیاسی دولت صفوی و تداوم وجاهت دولت عثمانی پی ببریم.
بررسی و نقد کتاب پیشه وران و زندگی صنفی آنان در عهد صفوی: جستارهایی در تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
این نوشتار به نقد و بررسی کتاب پیشه وران و زندگی صنفی آنان در عهد صفوی: جستارهایی در تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران »، تألیف مهدی کیوانی، اختصاص دارد؛ اثری که در زمان تألیف نخستین کتاب مستقل با این موضوع محسوب می شد. مؤلف به تأثیر از آرای متفکران قرن نوزدهم میلادی اروپای غربی به بررسی تخصصی بخش هایی از تحولات اجتماعی این عصر پرداخته و سعی در اثبات این نظریه دارد که حکومت صفوی مانع شکل گیری اصناف قدرت مند مستقل و در نتیجه پویایی اقتصادی این دوران بود. نوشتار در شش بخش و 31 زیربخش سامان دهی شده است. بعد از بخش نخست، که معرفی کلی اثر را شامل می شود، بخش بررسی و تحلیل ابعاد شکلی اثر و بعد از آن معرفی نویسنده و مترجم قرار دارد. مهم ترین بخش های این بررسی پیشینۀ پژوهش دربارۀ اصناف در ایران و خارج از ایران و تحلیل و بررسی محتوایی اثر است که بخش اخیر در دو قسمت نقد درون ساختاری و برون ساختاری ارائه شده است. این نقد نخستین خروجی «طرح نقد و بررسی آثار حوزۀ پژوهش های تاریخ اجتماعی» است که براساس چهارچوب شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بازآرایی شده است.
اصفهان، دارالعلم شرق در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله تعلیم و تعلم همواره در سرزمین ایران جایگاه خاصی داشته، چنانچه به گواهی تاریخ این سرزمین از عهد باستان مهد فرهنگ و هنر بوده و آثار و ابنیه و شخصیت های فرهنگی و هنری فراوانی به جهانیان عرضه کرده است. لوح های گلی باقیمانده، سروده های آئین زرتشت، اشاره های تاریخی در کتب به جا مانده به صورت منثور و منظوم و دیگر ادله های تاریخی، وجود آموزش در ایران زمین را برای ما مبین و آشکار می سازد. البته با ورود اعراب و پذیرش دیانت اسلام امر آموزش متحول گردید و در پی آن، این محل های فرهنگی به مساجد انتقال یافت چرا که در عهد پیامبر، مسجد نه تنها محل تجمع مسلمانان برای عبادت به شمار می آمد بلکه محل حل و فصل امور امت، تدریس و... نیز محسوب می گردید. پس از چند زمانی، مدارس برای تدریس مباحث اسلامی به پیروان این آئین نوظهور تأسیس گشت. این نهادها در هر دوره، بنا به عظمت و قدرت حکومت وقت، مدارج صعود و افول را طی نمود تا این که در دوران صفویه که در این مبحث مدنظر می باشد، به عالی ترین سطح و مقام دست یافت، به گونه ای که شهر پایتخت آن دوره یعنی اصفهان به صفت«دارالعلم شرق»مزین گشت. لازم به ذکر است بحث در خصوص مدارس در دوران های مختلف، تنزل و ترقی آن، سبک های معماری و.... نوشتاری مفصل را می طلبد، لذا ما برآنیم در این نوشتار همخوان با عنوان پژوهش این مقوله را در دوره تسلط سلسله صفویه که مکتب اصفهان در معماری و شهرسازی جاری است، به گونه ای که در ادامه بدان اشاره خواهد شد، بررسی نمائیم.