مقالات
حوزه های تخصصی:
تاریخ عرب و تاریخ گوت، به قلم اسقف برجسته اسپانیایی، رودریگو خمینز دی رادا، از برجسته ترین آثار تاریخی قرون وسطی به شمار می آیند. تاریخ عرب به سبب توجه به تاریخ اسلام، اولین اثر غربی درباره تاریخ اسلام است که موجب اهمیت خمینز در میان مورخان شد. پرسش اصلی مقاله این است که منابع اسلامی چقدر بر تاریخ های نوشته شده در اسپانیای قرون وسطی تأثیر گذاشته است؟ این مقاله درصدد است تا با بررسی تطبیقی آثار رودریگو و متون اسلامی به میزان اتکای رودریگو بر منابع اسلامی پی ببرد. تاریخ گوت نیز درباره حمله اعراب به اسپانیا نکاتی جالب دارد که در تصحیح اطلاعات اروپای قرون وسطی درباره چگونگی سقوط اسپانیا کمک بسیاری کرد. اطلاعات هر دو اثر رودریگو درباره وقایع مشرق زمین و جهان اسلام تا قرن سیزدهم میلادی به طور شگفت آوری با اطلاعات کلیشه ای موجود در تواریخ لاتین پیش از خود تفاوت دارد و دربردارنده نکته های جدید و مهمی است.
سیر تحول اندیشه معترضان به حجاب از عصر ناصری تا پهلوی دوم (1227- 1320 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال رویارویی نواندیشان با مدرنیته، آرای معترضان حجاب، به عنوان تمهید الزامات روشنفکری و نوگرایی مطرح شد. مقاله حاضر به روش اسنادی تحلیلی، در پی بررسی تحول نظریات منتقدان حجاب، در بازه زمانی (۱۲۲۷ 1320ش) است تا با تشریح باور و عملکرد آنها، عوامل مؤثر بر گسترش انتقاد تحول گرا به پوشش سنتی زنان ایران را تبیین کند. نتایج این بررسی نشان می دهد که هسته مرکزی آرای تحول خواه با گذر از دوره ناصری و سپس مشروطه، در اعتراض به اشکال حجاب سنتی شکل گرفت. پس از آن تغییر نگرش درباره حدود و نوع پوشش در فرایند آموزش انعکاس و رشد یافت. سپس در آستانه تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی، با دال مرکزی اعتراض بر حجاب، دو نگرش حداقلی و حداکثری مطرح شد. نگرش حداقلی بر مدرن پوشی و حجاب اختیاری و نگرش حداکثری بر حذف حجاب سنتی تأکید داشت. رویکرد حداکثری در دوره پهلوی اول به حذف حجاب عمومی متمایل شد و در نتیجه تقابل این دو نگرش نواندیشان دین گرا و تجددمآب با مشخصه الگو محوری زن غربی نمود پیدا کردند.
بررسی امکان پیروی برخی از اعراب دوره پیشااسلامی از آئین مزدک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن کلبی در مثالب العرب، به هنگام برشمردن ادیان موجود در میان قبائل اعراب، از ظهور زندقه در میان برخی از قریشیان خبر می دهد و بیان می کند که مسیحیان حیره، به تاجران قبیله قریش زندقه را تعلیم می دادند. او همچنین اسامی زندیقان قریش را ذکر کرده است. با توجه به شواهد تاریخی در به کار رفتن زندقه در معنای مزدک گرایی، در این مقاله به این پرسش پرداخته می شود که آیا زندقه ای که ابن کلبی از رواج آن در میان قریش سخن گفته است، می تواند به معنای مزدک گرایی باشد یا خیر؟ از این رو، با رویکردی تاریخی با روش کتابخانه ای، سعی در کشف شواهدی دالّ بر حضور آئین مزدک در عربستان شده است. تدقیق در گزارش ابن کلبی و تحلیل شواهد کتابخانه ای نشان می دهد که زندقه مزبور به معنای مزدک گرایی نیست و برای شناخت معنای زندقه مورد گزارش ابن کلبی، باید احتمال های دیگر را مورد بررسی قرار داد.
اهمیت گزارش مورخان ارمنی در ثبت حوادث فتوحات اعراب در دو قرن اول هجری (با استناد به دو کتاب تاریخ سبئوس و تاریخ غِوُند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز فتوحات اعراب مسلمان و فروپاشی امپراتوری ساسانی نقطه عطفی در تاریخ ایران و مناطق پیرامون آن است. فتوحات اسلامی سرفصل جدیدی از حوادث تاریخ اسلامی را رقم زده است. ثبت این حوادث توسط مورخان عرب و ایرانی با دو قرن تأخیر انجام شد. در این حین مورخان ارمنی به ویژه سبئوس و غوند که در قرن 7 و 8 میلادی به ثبت و ضبط این وقایع پرداختند، اولین مورخان غیرمسلمان در حوزه تاریخ نگاری فتوحات اسلامی هستند. در حوزه فتوحات اعراب خصوصاً فتح ایران، گزارش های گوناگونی به قلم مورخان عرب و ایرانی ارائه شده است. این گزارش ها با فاصله زمانی بسیار زیاد پس از وقوع حوادث، روایت شفاهی چند نسل و تحت تأثیر باورهای اعتقادی و هویتی راویان ارائه شده است. سؤال پژوهش حاضر این است که گزارش های منابع ارمنی سده 7 و 8 میلادی درباره فتوحات اعراب مسلمان حاوی چه ویژگی هایی است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که گزارش های منابع دست اول ارمنی در مورد استفاده مورخان مسلمان قرار گرفته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تطبیقی و با استناد به گزارش های تاریخ سبئوس و تاریخ غِوُند انجام شده نشان می دهد که گزارش های مورخان ارمنی درباره فتوحات اعراب از لحاظ زمانی هم عصر فتوحات اسلامی و از نظر اعتقادی و هویتی بی طرفانه تر نوشته شده است.
نقش عربستان در گسترش سلفی گری در اخوان المسلمین مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إخوان المسلمین مصر از موثرترین و گسترده ترین گروه های فرهنگی و سیاسی- اجتماعی جهان اسلام در دوره معاصر است. این جنبش از زمان تأسیس (1928م) تاکنون تحولات بسیاری را در جنبه های فکری، سیاسی و اجتماعی تجربه کرده است. از جمله تحولات تدریجی إخوان در بعد فکری، نزدیکی فکری إخوان به سلفیّت است. پرسش اصلی پژوهش این است که عربستان سعودی در تغییر رویکرد إخوان المسلمین به سلفی گری چه نقشی داشته است؟ در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، مشخص شد که سلفی گری در إخوان المسلمین از عوامل متعدد بیرونی و درونی متأثر بوده است. در این میان نقش عربستان به عنوان مهد سلفیت وهابی از دیگر عوامل پررنگ تر است. از تأثیرات عربستان می توان به ارتباط حسن بنّا با متفکران سلفی مانند رشید رضا و محب الدین خطیب اشاره کرد. این ارتباط، زمینه را برای مهاجرت بسیاری از اعضای إخوان المسلمین به عربستان و کشورهای همسو در سال های بعد به ویژه در دوره محنت و فشارهای جمال عبدالناصر بر إخوان هموار کرد. از دیگر عوامل گسترش سلفی گری از دوره سادات به بعد، به روند نزولی اقتصاد مصر و قوت و نفوذ مالی عربستان برمی گردد. این شرایط، نسل جدید و جوان إخوان المسلمین را بیش از پیش تحت تأثیر سلفیت قرار داده بود.
مکاتبات محمدحسن خان، حاکم مسلمان شکی و شروان با حکومت عثمانی (1198- 1203 /1784- 1789م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمدحسن خان مقارن با رقابت دول عثمانی و روس در منطقه قفقاز بر شکی حکمرانی می کرد. در آن ایام عثمانی ها با هدف مقابله با نفوذ و سیطره روس ها در قفقاز، با خوانین محلی مانند حاکم شکی روابط سیاسی برقرار کردند. محمدحسن خان نیز به سبب ترس و نگرانی از سیاست تهاجمی گرجی ها علیه قلمرو حکام محلی مسلمان گنجه و ایروان به عثمانی متمایل شده بود. محمدحسن خان به صورت تبادل مکاتبات و تردد ایلچی با عثمانی ها در ارتباط بود. پرسش اصلی مقاله این است که نامه های محمدحسن خان شکی به حکومت عثمانی چه مسایلی را در برمی گرفت و چه اهدافی را دنبال می کرد؟ در این پژوهش با تکیه بر کتاب های چاپی از اسناد آرشیوی عثمانی و منابع تاریخ نگاری محلی شکی و قفقاز و با رویکرد توصیفی-تحلیلی مشخص شد که مقابله با سیاست توسعه طلبی حاکم گرجی با پشتوانه نظامی روس ها در خاک مسلمانان و تهاجم مداوم قوای آنان به ولایت گنجه در همسایگی شکی، از مسایل مهم مطرح شده در مکاتبات محمدحسن خان شکی با مقامات عثمانی بود. او برای رفع این مسئله، خواستار کمک های سیاسی-نظامی دولت عثمانی بود. به نظر می رسد که این نامه نگارها به سبب عدم اقدام عملی از دو طرف، دستاورد خاصی نداشته است.