مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
حکومت اسلامی
حوزه های تخصصی:
حقوق همه شهروندان محترم بوده و برای خسارت زنندگان به آن، مسئولیت جبران قرار داده اند. منابع فقهی و حقوقی، مسئولیت مدنی را برای افرادی برشمرده که با سه شرط بروز خسارت، رابطه سببیت و تقصیر، موجب اضرار به دیگران شده اند. در این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی، درصدد پاسخ به این سوال است که مسئولیت مدنی دولت از بابت تورم منفی در جامعه به چه صورت است. هدف آن است که ادله فقهی مرتبط با مسئولیت مذکور، تشریح گردد. نتیجه اینکه چون بخشی از تورم منفی به واسطه کنترل ناموفق تورم مثبت بوده و به تحریم ها و جنگ اقتصادی غرب علیه ایران مرتبط است، سیاست مقابله با نظام سلطه در سطح کلان توسط حکومت اسلامی اتخاذشده که به موجب قواعد فقهی نفی فی سبیل و احسان، صحیح شمرده شده و از این حیث مسئولیتی متوجه دولت و حکومت نمی باشد. اما گاه به دلیل اقدامات اجرایی نامناسب، همچون عدم نظارت بر سیاست های پولی، وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفتی، فرهنگ غلط اقتصادی و .... رابطه سببیت بین اقدامات دولت با تورم منفی مشاهده شده که در برهه هایی از زمان موجب خسارت به صنوف سرمایه ای گردیده است. تقصیر دولت در انجام برخی از وظایف خود مشهود بوده و به سبب خسارت واردشده به شهروندان، دولت مسئولیت مدنی دارد.
زمینه های مشارکت سیاسی در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم اسفند۱۳۹۹ شماره ۲۷۹
23-34
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی از جایگاه مهمی در علم سیاست برخوردار بوده و با بسیاری از مباحث این علم، پیوندی عمیق دارد. تحقق عملی یک نظام سیاسی در گرو توانایی آن بر نظام مند کردن مشارکت سیاسی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شرح زمینه های مشارکت سیاسی در اسلام با روش توصیفی تحلیلی است. براساس یافته های این پژوهش، باور به حاکمیت مطلق خداوند، حاکمیت الهی انسان بر سرنوشت خود، خلافت الهی انسان و پاسخ گویی دین در برابر نیازهای او، و نیز التزام به الزامات برآمده از باورهای پیش گفته، که عبارتند از وجوب پذیرش حاکمیت الهی، وجوب تحقق عینی حکومت اسلامی، وجوب تعاون و مسئولیت همگانی، وجوب رعایت حقوق و مصالح مردم، وجوب جلب رضایت عمومی و وجوب مشورت در امور؛ زمینه ساز تحقق مشارکت سیاسی از سوی فرد مسلمان و تعیین کننده محدوده و کیفیت آن خواهد بود. بدین ترتیب برخلاف پندار سکولاریسم، تقدم احکام الهی بر نظرات مردم به معنای نادیده گرفتن جایگاه و نقش مردم در حکومت اسلامی نیست؛ همچنان که احترام به شئون و خواسته های ایشان در چارچوب تعیین شده، منافی ارزش نهادن به احکام و قوانین دینی نخواهد بود.
اختیارات ولی فقیه در تغییر دادن مجازات حدی در حکومت اسلامی با تأکید بر نظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
25 - 44
حوزه های تخصصی:
حدود یکی از کامل ترین قوانین جزایی اسلام در جهت تحقق عدالت جزایی است. برای تحقق آن باید ضمانت اجرای قوی و مطمئن وجود داشته باشد؛ چون در غیر این صورت، جامعه و به تبع آن عدالت مورد تهدید قرار می گیرد. اصل لزوم اجرای حدود الهی از مسلمات است و یکی از اقتضائات مقام ولایت آن است که متصدى اجراى احکام جزایی اسلام ازجمله حدود و تعزیرات، در موارد حقوق الله و حقوق الناس و تخلفات حکومتى باشد. در این نوشتار با رویکردی تحلیلی - توصیفی به این پرسش پاسخ می دهد که آیا ولی فقیه در تغییر مجازات حدی در حکومت اسلامی اختیاری دارد؟ با تدبر در معناى ولایت درمى یابیم که امر ولایت، درواقع همان امامت امت اسلامى است و فقط بیان احکام الهى نیست. با مداقه در ادله عقلی و نقلی و با تأکید بر روایات پیرامون اختیارات ولی فقیه در حکومت اسلامى در زمان غیبت اثبات شده که ولی فقیه می تواند بنا به مصالحی و امور اهم دیگر اجرای مجازات حدی را کاهش یا تغییر دهد.
نسبت سنجی نظریه مشروطه مشروعه شیخ فضل اله نوری با اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ فضل الله نوری فقیه معروف عصر مشروطه با درک ذات سکولار جریان مشروطه، موضعی خلاف آن اتخاذ کرد که دیدگاه وی با ابتنای بر مفاهیم اساسی شریعت تبیین گردید که مهم ترین آن ها حرمت قانونگذاری بشری و عدم برابری در حقوق در جامعه اسلامی و مضر بودن آزادی برای عقاید شرعی بود. این دیدگاه و اصرار بر آنها در جنبش مشروطه مؤثر بود و در اصولی از متمم قانون اساسی پدیدار گردید که مهم ترین آن ها را می توان تشکیل کمیسیون مذهبی موضوع ماده 2 متمم قانون اساسی دانست. این میزان از اثرگذاری در جریان مشروطه به هیچ وجه مطلوب شیخ و طرفداران نظریه مشروطه مشروعه نبود و این گفتمان به مثابه آتش زیر خاکستر به حیات خود ادامه داد تا امام خمینی (ره) آن انتقادها را احیاء و گسترش داد. دیدگاه امام نسبت به مشروطه نقادانه بود و آن را با مبانی نظام شریعت و حکومت اسلامی ناسازگار می دانست. امام خمینی(ره) در موارد گوناگون از اندیشه های شیخ فضل الله نوری حمایت و بر آنها تاکید ورزیده است. در این مقاله کوشش می گردد تا با روش مقایسه ای شباهتها و تفاوتهای نظریه مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری با نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
تحلیل فقهی و حقوقی مصارف اموال عمومی
اموال جمع مال است و در لغت به معنی مال ها، املاک و اسباب و امتعه و کالا و ثروت و هرچیزی که در تملک کسی باشد، یا در تصرف و ید کسی باشد، گفته می شود. به موجب ماده 23 قانون مدنی استفاده از اموالی که مالک خاص ندارد، تابع مقررات مربوط به آن می باشد. در مقابل اموالی که ملک افراد است، اموالی نیز وجود دارد که ملک افراد نیستند. از جمله این اموال مشترکات بوده و تعلق به عموم دارد، مانند اموالی که دولت یا تشکیلات و موسسات عمومی دیگر متصرف آن شناخته می شوند. حق مالکیت افراد نسبت به اموال خود، خود حق مطلق بوده و تقریباً نامحدود است، زیرا هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف و انتفاع دارد، مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد و برعکس حق جامعه نسبت به مشترکات حق محدود است و به همین جهت گفته می شود که مشترکات مال همه است، ولی مال هیچ کس نیست. بنابراین افراد جامعه نمی توانند در اموالی که داخل در مشترکات و مال عموم است همان تصرفی را نمایند که در اموال خصوصی خود می کنند و حتی حق دولت یا تشکیلات عمومی دیگر هم که به نام جامعه مالک مشترکات شناخته می شوند محدود می باشد.
نقش حاکمیت دینی در تمدن سازی بر اساس اندیشه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
142 - 170
حوزه های تخصصی:
امام خمینی(ره) از برجسته ترین اندیشمندان مسلمان در دوره معاصر است که اندیشه های تمدنی ایشان، به علت فراملی بودن و گستره جهانی و همچنین فرانظری بودن و تجربه تشکیل حکومت، از اهمیت بسیاری برخوردار است. انقلاب اسلامی ایران، با داعیه تمدن نوین اسلامی، سرآغاز گفتمان تمدنی در عصر جدید است و امام خمینی(ره) با تشکیل حاکمیت دینی بزرگ ترین فرصت تاریخی را برای تمدن سازی نوین اسلامی مهیا کرد. مسئله این پژوهش آن است که حاکمیت دینی چه نقشی در تمدن سازی دارد؟ هدف پژوهش این است که با روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه امام خمینی(ره) را درباره نقش حاکمیت دینی در تمدن سازی اسلامی تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهد شکل گیری یک تمدن محصول وجود و هماهنگی نظام های اجتماعی گوناگون است و حاکمیت آن حلقه وصل و عامل انسجام بین این نظام هاست. از نظر حضرت امام(ره) حاکمیت دینی در ایجاد هماهنگی میان مؤلفه های سخت افزاری (ابزاری) و نرم افزاری (حقیقی) تمدن اسلامی، یعنی توحید، عبودیت، کرامت انسانی، مردم سالاری دینی، سبک زندگی اسلامی، وحدت و انسجام، اقتدار سیاسی و نظامی، اقتصاد، علم و فناوری نقش محوری دارد.
بایسته های حکومت اسلامی در سیاستگذاری حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تعلم در هر نظام حکومتی نقش تعیین کننده ای داشته و حکومت موظف به سیاست گذاری در حوزه آموزش است. هدف از پژوهش حاضر، تبیین وظایف حکومت در زمینه آموزش از منظر اسلام به روش اجتهادی و بااستفاده از منابع وحیانی (قرآن و حدیث)بود. علوم از حیث نفع و ضرر به چهار دسته «علوم دینی»، «علوم مفید دنیوی»، «علوم بی فایده» و «علوم مضر» تقسیم می شوند در این پژوهش ابتدا نقش حکومت دررابطه با علوم مفید دنیوی و علوم بی فایده بررسی و حکم فقهی آن ارائه شده و درپایان تعریف و حدود علوم مضر (ضاله) و حکم فقهی نقش حکومت در مورد آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. براساس یافته های این پژوهش مبتنی بر آموزه های دین مبین اسلام، علوم دینی و پس از آن علوم مفید دنیوی بیشترین منفعت را برای انسان ها به همراه دارند. به همین دلیل حکومت اسلامی موظف است زمینه تعلیم و تعلم این نوع از علوم را فراهم آورد. و نیز موظف است از تعلیم و تعلم علوم ضاله جلوگیری به عمل آورد.
ضرورت تبیین نظریه ولایت فقیه، مبتنی بر منظومه معرفت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه ولایت فقیه در حوزه معرفت اسلامی، از منظرهای گوناگون قابل تبیین است. اما نظر به این که ولایت فقیه از جمله مباحثی است که اختصاص به یک حوزه خاص نداشته و در آن دانش های کلام، فلسفه، فقه، اخلاق و عرفان هم پوشانی دارد و موضوعی بین رشته ای به شمار می آید، نگاه به ولایت فقیه به عنوان یک مسأله کلامی، فلسفی، فقهی یا اخلاقی و عرفانی صرف، نمی تواند ما را به تبیین جامعی از این نظریه رهنمون سازد. در پژوهش حاضر، در پاسخ به سؤال از تبیین نظریه ولایت فقیه، تلاش شده تا با روش استقرایی، قیاسی و تحلیلی تبیین های ارائه شده در مورد نظریه ولایت فقیه، در سه محور ضرورت حکومت اسلامی، ویژگی های حاکم اسلامی و مشروعیت حکومت اسلامی، به عنوان مسائل محوری نظریه ولایت فقیه، مورد ارزیابی قرار گرفته و ظرفیت و کاستی های آن ها ترسیم گردد و ضرورت ارائه تبیین جامعی از نظریه ولایت فقیه مبتنی بر منظومه معرفت اسلامی آشکار گردد و در پرتو چنین تبیینی؛ هم جایگاه مناسب این موضوع بنیادی روشن شده و هم از اختلاف نظرها کاسته شده و زمینه تلائم بیش تر دیدگاه ها فراهم خواهد شد.
امکان سنجی مشروعیت قضاوت تحکیمی در حکومت اسلامی در زمان غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قاضی تحکیم در کنار قاضی منتصب در شرع اسلام، جهت حل اختلاف طرفین منازعه پیش بینی شده است. بررسی مشروعیت بهره مندی از این نهاد راه گشا برای دستگاه قضا، مسأله اصلی این مقاله است. پیرامون مشروعیت اصل این نهاد، مناقشات اندکی میان فقها صورت گرفته، اما نهایتاً مشروعیت آن از جانب مشهور در زمان معصومین: پذیرفته شده است. درخصوص امکان قضاوت تحکیمی در زمان غیبت معصومین:، مشهور بر اساس برخی روایات معتقدند اگر قاضی مجتهد باشد، حکمش همواره نافذ است(چه در موضع قاضی منتصب و چه در موضع تحکیم) و اگر مجتهد نباشد، حکم او، حتی با تراضی طرفین بر حکمیتش نافذ نیست و نتیجه گرفته اند که قاضی تحکیم تنها در زمان حضور معصوم برای کسی قابل تصور است که با وجود شرایط قضاوت، امام او را برای قضاوت منصوب ننموده باشد. در این نوشتار، ضمن بررسی ادله مشروعیت قضاوت تحکیمی، با توجه به عمومیت روایاتی که در خصوص قاضی تحکیم وجود دارد و عدم تفکیک میان زمان حضور یا غیبت معصوم در آن ها و با توجه به سیره عقلا، نظر مشهور نقد گردیده و با توجه به روایت ابی خدیجه، دارابودن اجتهاد، تخصصاً از شرایط قاضی تحکیم خارج دانسته شده و مشروعیت این نهاد، جهت رفع تنازع در حکومت اسلامی زمان غیبت به اثبات رسیده است.
استعفای مقامات عمومی در نظام حقوق اساسی ایران؛ روی کرد اطلاق انگار و تحدیدی(مطالعه فقهی - حقوقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تشکیل حکومت و بستگی «حکومت» به کارگزاران و مقامات عمومی و سیاسی، احکام متعددی را در بردارد. از جمله آن که لزوم اجرای احکام اسلامی، بسته به وجود حکومت است. در خصوص حکمرانان و کارگزاران، از سویی پذیرش منصب پیشنهادی با وجود شرایط محل بحث است، ولی این نوشته در پی آن است که وضعیت کناره گیری کارگزاران را از منظر فقه و حقوق تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. اهمیت و ضرورت آن که قوانین جمهوری اسلامی ایران، استعفای مقامات مختلف از جمله رهبری، نمایندگان مجلس، رئیس جمهور و وزرا را با روی کردی اطلاق انگار و بی توجه به حق امت، اختلال نظام سیاسی و در برخی موارد محدودیت نهادی و ماهوی پیش بینی کرده است. این نوشته مبتنی بر روی کرد توصیفی تحلیلی و مطالعات کتاب خانه ای، ضمن نقد روی کرد اطلاق انگار در استعفای مقامات و نقد آن، به پیش بینی قیود مختلف بر مبنای آورده های فقهی و حقوق تطبیقی می پردازد؛ قیودی از جمله ضرر به امت، موافقت حزب و نهادی برتر، تعدی و تفریط.
بازخوانی قاعده ی «نفی سبیل» در دولت مدرن اسلامی
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی عدل و انصاف سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
120 - 140
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی طرفداران رویکرد سنتی به فقه، مبتنی بر مناسبات سنتی، همواره حول محور مفاهیم مشترکی نظیر «اسلام» و «جامعه ی مسلمین»، وجوب صیانت از «اسلام» و نفی سلطه ی «کفار» قوام یافته است، لکن این اندیشه امروز ناگزیر از توجه به مفاهیم مبتنی بر مناسبات جدیدی است که در آن ها «ملّت مبتنی بر سرزمین» جایگزین «امّت مبتنی بر عقیده» شده است. مفاهیمی که نه تنها الزاما اسلامی نیستند، بلکه در مواردی ممکن است با منافع سایر مسلمانان جهان نیز در تعارض و تقابل قرار گیرند. به عبارت روشن تر، امروزه، کارویژه ی قاعده ی «نفی سبیل» با یک تطور مفهومی در واژه ی «بیگانه» مواجه شده است. «بیگانه» به عنوان موضوع تقریر سنتی از قاعده ی «نفی سبیل»، بیگانه ی عقیدتی بود و «بیگانه» به عنوان موضوع تقریر نوین از آن، بیگانه ی جغرافیایی است. این تحول مفهومی از ابتناء بر عقیده به سرزمین، نتیجه ی توسعه و گسترش اندیشه ای است که پس از معاهده ی صلح وستفالی در علوم و مناسبات بشری پدید آمد و فقه شیعی نیز ناگزیر از توجه به آن گردیده است. نگارنده این مقاله، در پی ارزیابی ظرفیت قاعده ی فقهی «نفی سبیل» در راستای مواجهه با این تحول در ساحت اندیشه ی بشری است.
بررسی چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
387 - 406
حوزه های تخصصی:
در کنار ادله فراوان قرآنی، روایی و عقلی بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در همه دورهها ازجمله عصر غیبت امام عصر؟عج؟، روایاتی وجود دارند که برخی با استناد به آنها قائل به تعطیل حکومت اسلامی در عصر غیبت شدهاند؛ لذا ضروری مینمود که این روایات به دور از هر گونه تعصب در مسیری علمی و منصفانه مورد ارزیابی قرار گیرند تا میزان قوت استدلال ایشان در سنجه نقد علمی روشن گردد؛ با استقراء این روایات با توجه به مضمون، آنها را به هشت دسته تقسیم نمودیم و در ذیل هر دسته، به بررسی سند و دلالت مهمترین روایات آن دسته پرداختیم؛ در نهایت با بررسی سندی و دلالی آنها روشن شد که بخش اعظم این روایات هم ضعف سندی دارند و هم ضعفهای متعدد دلالی و بخش بسیار محدودی از آنها اگر چه از نظر سند صحیح و معتبر هستند، اما دلالتی بر مدعای مستدل ندارند و بر فرض پذیرش دلالت آنها قابلیت جمع عرفی با دیگر ادله را دارند و در صورت نپذیرفتن آن وجوه جمع، با حجم بسیار وسیعی از ادله قطعی قرآنی، عقلی و روایات معتبر در زمینه جهاد، امر به معروف، دفاع از مظلوم و... تعارض دارند و چنین روایات محدودی توان تقیید یا تخصیص این حجم وسیع از ادله به زمان حضور امام معصوم؟ع؟ را ندارند.
تحلیل مضمون موانع سکولار شدن نظام سیاسی در اسلام در افکار امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
110 - 144
حوزه های تخصصی:
در نگاه امام خمینی، دین اسلام برای بعدهای مختلف تئوریک و عملی انسان در جامعه راه حل دارد. در تقابل با این اندیشه، نگاه های متعارض وجود دارند که در سطح داخلی و نظام بین المللی در صدد هستند اسلام ناب محمدی را دین تک بعدی و صرفاً معنوی معرفی، و از این زاویه به ناکارآمدی دین در عرصه های گوناگون اجتماعی ازجمله سیاست اقرار کنند. امام خمینی با بینش و شناخت راستین از اسلام اصیل، در مقابل این نوع برداشت از دین ایستادگی کردند و از این طریق مانع شدند دین اسلام همچون مسیحیت دچار انحراف شود و سنن عرفی به جای دین، وارد عرصه های اجتماعی شود. باتوجه به اهمیت این مسئله، در مقاله حاضر تلاش این است که با استفاده از روش تحلیل مضمون و مطالعات کتابخانه ای، به این پرسش پاسخ داده شود: موانع عرفی (سکولار ) شدن نظام سیاسی در اسلام از منظر امام خمینی چه مؤلفه هایی اند؟ یافته های پژوهشی گویای این است که در تفکر امام خمینی، موانعی چون شناخت صحیح مبانی دینی، دوری از تحریف، و تفسیر صحیح و منطقی از مبانی اسلام، تبعیت از رهبری و ولایت فقیه و حضور فعال روحانیان در عرصه های مختلف جامعه باعث دور نگه داشتن نظام سیاسی در اسلام از عرفی شدن می شود.
نقش حکومت و قوانین بین الملل در سبک زندگی اسلامی؛ با رویکرد «اصلاح اجتماعی»(مقاله پژوهشی حوزه)
هدف از این پژوهش کشف و تبیینِ نقش حکومت و قوانین بین الملل در «سبک زندگی اسلامی» با رویکرد «اصلاح اجتماعی» است و سؤال پژوهش این است که حکومت اسلامی و قوانین بین الملل چه مقدار و چگونه در سبک زندگیِ مردم و جامعه ایفای نقش می کنند؟ گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و تحلیل داده ها به صورت عقلی و نظری با روشمندی مطالعات اسلامی انجام شده است. بعضی از یافته ها عبارت اند از: 1. سبک زندگی اسلامی در پنج مقیاس فردی، خانوادگی، اجتماعی، حکومتی و بین المللی قابل بررسی است؛ 2. این پنج مقیاس به صورت دایره های متحدالمرکز قابل نمایش هستند؛ 3. حکومت و قوانین بین الملل تقریباً دایره های دیگر را در درون خود هضم می کنند؛ 4. بدون وجود حکومت اسلامی، داشتن سبک زندگی اسلامی کامل، حتی در مقیاس فردی، ممکن نیست؛ 5. اراده حکومت اسلامی باید در قالب قوانین و مقررات و نهادها و سازمان ها وغیره متجلی شود.
وظایف حکومت اسلامی در ارتباط با فقیر و مسکین
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
28 - 48
حوزه های تخصصی:
رفاه اقتصادی افراد جامعه از اصلی ترین مسائل در راستای پیشرفت و توسعه هر جامعه می باشد که در آموزه های اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است، حکومت های اسلامی به رغم بهره مندی از منابع غنی خدادادی دچار افول شاخص های اقتصادی بوده و پدیده فقر یکی از بزرگ ترین معضلات جامعه اسلامی محسوب می شود، لذا حکومتهای اسلامی باید وظایفی که بر عهده دارند را در جهت بهبود وضعیت معیشتی جامعه و به ویژه فقرا و محرومان طبق آیات و روایات وارده انجام دهد، نتایج تحقیق حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با جمع آوری کتابخانه ای مطالب صورت گرفته حاکی از آن است که دین اسلام برای رسیدن به اهداف عالی خویش از جمله عدالت اقتصادی برخی از اختیارات خاصی را به حکومت اسلامی داده است که با به کار گیری آنها بتواند عدالت اقتصادی در جامعه را به پا داشته و به مقابله با فقر بپردازد. و برخی از امور از جمله تهیه امکانات ضروری و اولیه زندگی بر آحاد جامعه را وظیفه حکومت قرار داده است که از جمله آنها تهیه مسکن، اشتغال زایی، تامین بهداشت و آموزش عمومی می باشد.
کناره گیری حاکم در حقوق عمومی اسلام؛ پی جویی امکان، الزامات و اقتضائات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
239 - 260
حوزه های تخصصی:
تشکیل حکومت و اساس مخالفت با وضعیت بی دولتی و از سویی تفکیک میان «حکومت» و «حاکم» و رویگردانی از مواجهه با وضعیت «حکومت ناقص»، «حکمروایی» را در میانه «حق» و «تکلیف» قرار داده است. این دوگانه معماگونه از سویی در پذیرش حکومت توسط فقیه و در سویه مقابل در امکان کناره گیری و همچنین گزاره «نظارت و پاسخ گویی» تأثیرگذار است. مقاله حاضر به امکان سنجی «استعفای حاکم اسلامی» و قیود و الزامات مندرج در ذیل این گفته می پردازد (مسئله تحقیق) و بر اساس سیاق توصیفی تحلیلی، در نهایت «استعفا» را در قالب حق تحلیل می نماید و البته تأثیر اوضاع ثانوی بر «تحدید این حق» را در نظر خواهد داشت. البته این تأثیر به نحوی نیست که استعفا را به عنوان «حکم» در نظر انگارد. در فقه عامه و قوانین اساسی معاصر نیز استعفا «حق» دانسته شده است، ولی مبنای این حق در فقه عامه با فقه امامیه متفاوت است و اطلاق این حق در قوانین اساسی معاصر، در مقابل «مقیدبودگی این حق» در فقه عامه و امامیه قرار دارد.
نگرشی بر مبانی قرآنی اندیشه سیاسی امام خمینی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
179 - 205
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم اندیشمندان طراز برجسته تاریخ بخصوص کسانی که در عرصه های سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار بوده است، بُعد اندیشه ای وی در عرصه ی سیاست و حکومت است. اندیشه سیاسی افراد را باورهای عقلانی، منطقی و مستدل افراد درباره ی چگونگی سامان یابی زندگی سیاسی تشکیل می دهد. یکی از شخصیت های تأثیرگذار عرصه ی سیاست در دوران معاصر، امام خمینی (ره) است که ضمن تسلط بر فلسفه، تفسیر، عرفان، فقه، اصول و... بر حوزه سیاست نیز دارای اشراف کامل بود. ازاین رو، با بررسی سیره ی سیاسی وی در ابعاد نظری و عملی می توان به مبانی قرآنی دست یازید که دارای انسجام، نظم منطقی و جامع است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به منظور دست یابی به مبانی قرآنی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) سامان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) مبانی قرآنی به عنوان بنیان های نظریه سیاسی وی را هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی ساخته است.
نقش قاعده تعاون بر نیکی در حاکمیت و حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای ادامه حیات و جلوگیری از هرج و مرج در جامعه ناچار به تعاون با یک-دیگر هستند. خداوند متعال در آیه «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى » (مائده(5): 2)؛ در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید، قضیه تعاون در جامعه را از جنبه مثبت و انجام اعمال مفید با واژه «برّ» و از جنبه منفی و پرهیز از اعمال خلاف، با واژه «تقوا» بیان کرده است. حکومت اسلامی به عنوان مصداق بارز «بِرّ» و قانون مداری، دموکراسی، مشارکت مردمی و... از مصادیق تقوا محسوب می شود که تعاون بر آن ها واجب و لازم است. بنابراین، آیه فوق با عنوان قاعده «تعاون بر نیکی و تقوا» قابل طرح است که در تمام لایه های جامعه اسلامی کاربرد وسیعی دارد. به همین منظور، فقهای عظام در ابواب عاریه، هبه، امر به معروف، ولایت عدول مؤمنین، لقطه و... از این قاعده بهره جسته اند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بیان قاعده تعاون و جایگاه آن در حاکمیت و حکومت اسلامی پرداخته و دریافته است که این قاعده شامل مسائل مختلف جامعه و نظام های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی؛ از تشکیل حکومت تا حفظ، بقا و اداره آن و هم چنین حفظ نظم و قانون مداری می شود.
تأملی در صلاحیت علمی و تخصص کارگزاران حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه زمانی در مسیر رشد و تعالی قرار می گیرد که انتخاب و انتصاب کارگزاران آن بر اساس صلاحیت و شایسته سالاری صورت گیرد؛ زیرا یکی از مهم ترین عوامل سعادت جوامع، داشتن حکمران های شایسته است. در تاریخ بشریت ملاحظه می-گردد حکمران های نالایق، جامعه تحت رهبری خود را به نابودی کشانده و حکمران های لایق، جامعه تحت رهبری خود را به سعادت رسانده اند. در یکی از خلاءهای موجود در نظام های سیاسی دنیا، عدم توجه به شایستگی علمی مدیران است. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مبانی شرع اسلام، شرطیت شایستگی علمی و تخصص در مدیران حکومت اسلامی را مورد واکاوی قرار داده و با مطرح نمودن توانایی علمی و تخصص به عنوان شرط ضروری انتخاب و انتصاب مدیران حکومت اسلامی، وضعیت موجود انتخاب و انتصاب کارگزاران و مدیران نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی و نقد قرار داده است و در پایان ضرورت بازنگری در قوانین و مقررات و تدوین آیین نامه های جامع مدیریت برای سازمان ها و نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران را مطرح نموده است.
قاعده انگاری حفظ ثغور مسلمانان در حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطالعات علوم سیاسی، حاکی از آن است که توسعه در جامعه منوط به تحقق امنیت؛ اعم از مرزهای خاکی، آبی و هوایی است. محافظت از مرزها در نظام سیاسی اسلام از اهمیت به سزایی برخوردار است. آیات و روایاتی در آموزه های اسلامی وجود دارد که مستقیماً دستور به صیانت از مرزهای مسلمانان می دهد. اهمیت مرزبانی در فقه امامیه مشهود است. لکن علی رغم جایگاه ویژه مرزبانی در نظام سیاسی اسلام، موضوع مرز در فقه امامیه در حد یک حکم فقهیِ غالباً مستحب باقی مانده است. اما ناظر بر گستردگی و اهمیت بحث حفظ مرزها در اسلام، می توان این موضوع را در قامت یک قاعده فقهی بحث کرد. از جمله مواردی که در دست فقیه جامع الشرائط به مثابه ابزار وضع حکم کاربرد دارد، استفاده از «قاعده فقهی» است. ویژگی مهم قاعده فقهی به دایره شمول آن باز می گردد. با دردست-داشتن قاعده فقهی، می توان مسائل مختلف را بر این قواعد، عرضه و تطبیق کرد تا سریع-تر به کشف حکم شرعی رسید. در مقاله حاضر تلاش شده است، مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع قرآنی، روایی، عقلایی و کلام فقهی، علاوه بر اثبات وجوب مرزداری در نظام فقهی امامیه، به «قاعده انگاری حفظ ثغور مسلمین در حکومت اسلامی» پرداخته شود.