مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دلزدگی زناشویی
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق میانجی گری تعارض زناشویی و رضایت زناشویی در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای 256 نفری انتخاب شدند. . برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس دلزدگی زناشویی کایزر، پرسشنامه تمایزیافتگی خود بازبینی شده اسکورن، شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند، پرسشنامه بخشش رای، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده ثنایی و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت و جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار آموس) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرها، به جز مسیر مستقیم تمایزیافتگی به دلزدگی زناشویی، از لحاظ آماری معنی دار بودند. همچنین نتایج نشان داد مسیرهای غیرمستقیم تمایزیافتگی، معناداری زندگی و بخشودگی با دلزدگی زناشویی از طریق تعارض زناشویی و رضایت زناشویی معنی دار بودند. در مجموع، نتایج پژوهش نشان داد که به نظر می رسد دلزدگی زناشویی پدیده پیچیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل بسیاری از جمله معناداری زندگی، بخشودگی، تعارض زناشویی و رضایت زناشویی تاثیر می پذیرد.
بررسی رابطه مهارت های ارتباطی و مولفه های آن با دلزدگی زناشویی در کارکنان متاهل شرکت ملی حفاری استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
111-134
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان مهارت های ارتباطی (توانایی دریافت و ارسال پیام، کنترل عواطف، گوش دادن، بینش نسبت به فرآیند ارتباط و ارتباط توأم با قاطعیت) با دلزدگی زناشویی در کارکنان متأهل شرکت ملی حفاری خوزستان بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود، جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان متأهل شرکت ملی حفاری خوزستان و نمونه پژوهش 353 نفر که به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پایینز و نانز (CBM-2004) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (SCTR-2004) جمع آوری شد. علاوه بر روش های توصیفی برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. ( p> 0/0001 ) نتایج نشان داد که بین مهارت های ارتباطی و مؤلفه های (کنترل عواطف، گوش دادن، بینش نسبت به فرآیند ارتباط و ارتباط توأم با قاطعیت) با دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار و بین مؤلفه توانایی ارسال و دریافت پیام با دلزدگی زناشویی رابطه ای وجود ندارد. نهایتاً نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که مهارت های ارتباطی، کنترل عواطف و گوش دادن بهترین پیش بینی کننده های دلزدگی زناشویی کارکنان متأهل می باشند.
اثر بخشی آموزش واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و دلزدگی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
563 - 669
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر افزایش مسئولیت پذیری و دلزدگی زناشویی دانشجویان متاهل بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. در این پژوهش جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان متاهل رشته روان شناسی مقطع کارشناسی ارشد بودند. گروه نمونه مشتمل بر 40 زوج بود که براساس ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دوگروه 20 زوجی تقسیم شدند و پیش و پس از انجام مداخلات، با استفاده از ابزارهای پژوهش، مورد ارزیابی قرارگرفتند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه مسولیت پذیری و مقیاس دلزدگی زناشویی بودند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل های آماری نشان داد، روش واقعیت درمانی با اندازه اثر 28/0 بر افزایش میزان مسئولیت پذیری و با اندزه اثر 33/0 بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین اثربخش بوده است. در پایان دانشجویانی که آموزش های مربوط به واقعیت درمانی را دریافت کرده بودند یاد گرفتند که برای دستیابی به اهداف خود، باید رفتارهای مسئولانه ای را انتخاب کنند و مسئولیت پیامد انتخاب هایشان را بپذیرند تا از ناامید شدن آنها نسبت به بستر خانواده و اعضای خانواده پیشگیری شود.
اثربخشی مشاوره ی سیستمی بوئن بر بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
275 - 290
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره ی سیستمی بوئن بر بخشش و دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی را شامل می شد که به منظور طلاق در سال 1395 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه ی پژوهش شامل 30 زن ناسازگار (متقاضی طلاق) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه، شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هرگروه 15 نفر) گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بخشش (Rye, 1998) و دلزدگی زناشویی (Pines, 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایشی مشاوره سیستمی بوئن در 7 جلسه یک و نیم ساعته برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. برای هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون یک هفته قبل و یک هفته بعد از ارائه ی مشاوره انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره ی سیستمی بوئن به طور معناداری موجب افزایش میزان بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی و ابعاد آن شامل خستگی جسمی، خستگی عاطفی، خستگی روانی در زنان ناسازگار می شود (01/0<p). این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری روش مشاوره ی سیستمی بوئن در کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش میزان بخشش در زنان ناسازگار باشد تا بدین وسیله علاوه بر مانع شدن از فروپاشی بنیان خانواده، باعث بهبود روابط زناشویی شد.
تأثیر مشاورة زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوجین نابارور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاورة زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوجین نابارور بود. این پژوهش یک مطالعة نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نمونة آماری 32 زوج نابارور بودند که به شیوة «نمونه گیری مبتنی بر هدف» از بین مراجعه کنندگان به مراکز ناباروری و متخصصان زنان و زایمان شهر اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 16 زوج) جایگیری شدند. سپس گروه آزمایش در 7 جلسة مشاوره زوجی امیدمحور شرکت کردند. هر دو گروه مقیاس تجدید نظر شدة «سازگاری زناشویی» و مقیاس «دلزدگی زناشویی» را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (یک ماه پس از اختتام جلسات) تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل کوواریانس چندمتغیره با استفاده از نرم افزار Spss-18 به کار گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد در مراحل پس آزمون و پیگیری، در میانگین نمره های سازگاری زناشویی، دلزدگی زناشویی و ابعاد آن (فرسودگی جسمی، هیجانی و روانی)، بین دوگروه آزمایش و کنترل تفاوت های معناداری وجود دارد (0005/0< P). یافته های این پژوهش تأثیر مشاوره زوجی امیدمحور با رویکرد اسلامی بر دلزدگی و سازگاری زناشویی زوج های نابارور را تأیید نموده که در برنامه ریزی برای مشاوره و روان درمانی زوج های نابارور قابل استفاده است.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و سبک های دلبستگی معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و سبک های دلبستگی معنوی در معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل معلمان مرد متأهل دوره ابتدایی منطقه عشایر شهرستان لردگان در سال تحصیلی 98-1397 که تعداد کل آن ها 206 نفر می باشد با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد140 نفر از معلمان در پژوهش شرکت داده شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پینز (1996) و سبک دلبستگی کولینز و رید(1990) بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که تمام روابط بین متغیرهای موجود معنادار بوده اند. همچنین دلبستگی نزدیک بودن، دلبستگی اضطرابی، خستگی جسمی و از پا افتادن عاطفی 29 درصد واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین کرده اند. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان می دهد که می توان دلزدگی زناشویی (65/6= F و 019/0= P ) را بر اساس سبک های دلبستگی اضطرابی و نزدیک بودن پیش بینی کرد. بیشترین سهم در پیش بینی دلزدگی زناشویی مربوط به سبک دلبستگی اضطرابی با 168/0= ß، سهم بعدی مربوط به سبک دلبستگی نزدیک بودن که دارای سهمی برابر با 163 /0= ß می باشد. اما سبک دلبستگی وابستگی هیچ سهمی نداشته بنابراین از هر دو مدل حذف شده است.
مقایسه و رابطه خودتنظیمی هیجانی با دلزدگی و صمیمیت زناشویی در زوجین هر دو و یکی شاغل ادارات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودتنظیمی هیجانی با دلزدگی و صمیمیت زناشویی در میان زوجین یکی و هردو شاغل انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است. در این پژوهش 180 زوج یکی و هردو شاغل ادارات دولتی شهر کرمانشاه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از وجود رابطه میان راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی و صمیمیت زناشویی است. نتایج نشان می دهد که میانگین راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی زناشویی و صمیمیت زناشویی در دو گروه زوجین یکی و هردو شاغل دارای تفاوت معنی داری است، بدین صورت که زوجین هردو شاغل از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی کمتر و راهبردهای منفی تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی بالاتری نسبت به زوجین یکی شاغل برخوردار می باشند. همچنین بین راهبردهای تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی، راهبردهای تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی و نیز صمیمیت زناشویی و دلزدگی رابطه معنی دار وجود دارد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی زوجین متأهل دانشگاه آزاد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
179-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی انجام و روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری : جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد همدان به تعداد 3029 نفر تشکیل داد. نمونه بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیگ (2007) 107 نفر که به لحاظ احتیاط به 111 نفر افزایش و به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار مقیاس استاندارد دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، هوش عاطفی کوپر(1996)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و تعارض زناشویی جونز (1997) بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر بتا برای متغیر هوش عاطفی معنی دار است. مقدار بتا در متغیر مهارت های ارتباطی معنا دار نیست. رابطه معکوس و معنا داری بین هوش عاطفی و میزان دلزدگی زناشویی دیده می شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و مهارت های ارتباطی رابطه معنا داری دیده نمی شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. بین متغیرهای هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. آزمون معنا داری همبستگی بین متغیرهای هوش عاطفی و تعارضات زناشویی معنا دار نیست. رابطه معنا داری بین متغیرهای مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی دیده نمی شود.
رابطه کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی معلمان زن شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناکامی زوج ها در حل اختلافات زناشویی ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند که هرکدام به نوبه خود می تواند سلامت روابط زناشویی را به خطر بیندازد. یکی از انواع بروز اختلافات زناشویی، پدیده دلزدگی است که زوج های بسیاری را درگیر خود می کند و از عوامل بسیاری از جمله کیفیت زندگی و تاب آوری تاثیر می پذیرد. هدف از انجام پژوهش حاضرتعیین رابطه کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی در معلمان زن شهر کرمانشاه بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه شامل 180 نفر ازجامعه مذکور بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی ،تاب آوری کانر ودیویدسون و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که بین کیفیت زندگی و تاب آوری با دلزدگی زناشویی رابطه منفی وجود دارد و کیفیت زندگی و تاب آوری توانستند دلزدگی زناشویی را پیش بینی کنند. با توجه به اینکه کیفیت زندگی و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای دلزدگی زناشویی هستند می توان با ایجاد چنین ظرفیت هایی دلزدگی زناشویی را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی زنان با دلزدگی زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از زنان زندگی زناشویی خود را با روابط صمیمی آغاز می کنند، اما با گذر زنان این روابط صمیمی کم کم دچار مشکل می شود و این درست زمانی است که دلزدگی زناشویی (Couple burnout) آغاز شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی (Mindfulness Education) و درمان هیجان مدار (Emotional Focused Therapy یا EFT) بر صمیمیت (Intimacy)، تعهد (Commitment) و شادکامی زناشویی (Couple happiness) زنان با دلزدگی زناشویی بود. مواد و روش ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان با دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به انجمن خیریه بقیه الله الاعظم شهر خمینی شهر در سال 1397 بود. از این جامعه 36 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه جایگزینی تصادفی در سه گروه ذهن آگاهی (12 نفر)، هیجان مدار (12 نفر) و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زناشویی (Couple Intimacy Questionnaire یا CIQ)، پرسشنامه تعهد زناشویی (Couple Commitment Questionnaire یا CCQ)، مقیاس شادکامی زناشویی (Marital Happiness Scale یا MHS) و مقیاس دلزدگی زناشویی (Couple Burnout Measure یا CBM) بود. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک راهه تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین دو گروه آزمایش و گواه در صمیمیت (94/37=F، 001/0=p)، تعهد (77/30=F، 001/0=p) و شادکامی زناشویی (29/58=F، 001/0=p) در مرحله پس آزمون نشان دادند. باوجوداین، بین میزان اثربخشی دو رویکرد ذهن آگاهی و EFT بر صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت ذهن آگاهی و EFT می توانند میزان صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی را افزایش دهند؛ ازاین رو توصیه می شود مشاوران و درمانگران از این دو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر برای افزایش صمیمیت، تعهد و شادکامی زناشویی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه (PAIRS) بر صمیمت جنسی زنان دچار دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۷ شماره ۷۲
937-944
حوزه های تخصصی:
زمینه: یکی از مسائل زناشویی که موجبات مشکلات روانی و سردی رابطه و در نهایت طلاق زوجین می شود، دلزدگی زناشویی است. تحقیقات نشان داده که صمیمت جنسی می تواند باعث بهبود ارتباط زناشویی شود اما در زمینه مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر آن شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش روش چند سطحی فلدمن و مهارت های ارتباط صمیمانه بر صمیمیت جنسی زنان با دلزدگی زناشویی بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. از جامعه آماری پژوهش زنان دچار دلزدگی زناشویی منطقه 8 شهرستان تهران، طی یک فراخوان عمومی، افرادی که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند فراخوانده شدند؛ 36 نفر از این افراد، بصورت تصادفی در سه گروه 12 تایی با عنوان گروه آزمایشی 1، گروه آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. روش اجرا بدین ترتیب بود که ابتدا، پرسشنامه صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389) روی هر سه گروه اجرا شد، سپس جلسات روش چندسطحی فلدمن به مدت 10 جلسه جداگانه برای گروه آزمایش 1 و مهارت های ارتباط صمیمانه برای گروه آزمایشی 2 اجرا شد، اما برای گروه کنترل، هیچگونه مداخله ای اعمال نشد و بلافاصله بعد از اتمام مداخلات آزمایشی برای گروه های آزمایش و کنترل پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی نشان داد که هر دو رویکرد آموزشی فلدمن و مهارت های صمیمانه بر افزایش صمیمت جنسی زنان تأثیر دارد (0.001 p≤ ) اما رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه تأثیر بیشتری نسبت به روش فلدمن داشت (0.001 p≤ ). نتیجه گیری: به منظور افزایش صمیمت جنسی می توان از رویکرد آموزش مهارت های صمیمانه استفاده کرد.
اثربخشی تأثیر آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان برکاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2133-2140
حوزه های تخصصی:
زمینه: اعتیاد و سوء مصرف مواد یکی از بارزترین آسیب های روانی و اجتماعی است که به راحتی می تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی و فرهنگی یک کشور را سست کند. پژوهش ها اثربخشی تنظیم شناختی هیجان بر متغیرهای مختلفی را نشان داده اند. اما مسئله این است که آیا تنظیم شناختی هیجان می تواند بر ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک تأثیرگذار باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان بر کاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی در مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان متأهل مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده بهزیستی شهر رشت بودکه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) قرار داده شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله، به پرسشنامه های ولع مصرف مواد (رایت و همکاران، 1993) و مقیاس دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم شناختی هیجان (گروس، 2002؛ به نقل از رحمانی و هاشمیان، 1395) دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها باروش تحلیل کواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی توانش های تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری باعث کاهش ولع مصرف مواد و دلزدگی زناشویی شده است (0/05 P< ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش توانش های تنظیم شناختی هیجان می تواند روی آورد مناسبی برای کاهش ولع مصرف و دلزدگی زناشویی در افراد وابسته به مواد محرک باشد.
مقایسه اثربخشی رویکرد والش و رویکرد اولسون بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2223-2232
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلفی کارآیی رویکرد والش و اولسون را در بهبود مؤلفه های مختلف ارتباطی و روانشناختی زوجین نشان داده اند. اما آیا رویکرد والش و اولسون منجر به بهبود الگوهای ارتباطی و کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی می شود؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد والش و رویکرد اولسون بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل زنان آسیب دیده خیانت زناشویی شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس و گمارش تصادفی استفاده شد. پس از انتخاب حجم نمونه و گمارش آنها در گروه های آزمایش و گواه، گروه های آزمایش مداخلات رویکرد والش (والش، 2006) و رویکرد اولسون (اولسون، 2011) را طی سه ماه به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سولاوای، 1984) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) بود. داده های به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش دو رویکرد اولسون و والش بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی مؤثر بوده است (0/001 P< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین اثربخشی و رویکرد اولسون و والش بر الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی تفاوت معنادار وجود ندارد (0/05 P> ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که دو رویکرد اولسون و والش می تواند به عنوان روش هایی کارآ برای تغییر در الگوهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده خیانت زناشویی به کار رود.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر بهبود نگرش به عشق و کاهش دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۵۳
91-111
حوزه های تخصصی:
از این پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر بهبود نگرش مربوط به عشق و کاهش دلزدگی زناشویی بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که در اوایل تابستان سال 1393 در خوابگاه های دانشگاه حضور داشتند. نمونه پژوهش با حجم 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. افراد گروه به صورت هفتگی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (2 بار در هفته) تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، دلزدگی زناشویی پاینز و نگرش به عشق هندریک و هندریک بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایشی و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد (0001/0p<) و آموزش مهارتهای ارتباطی موجب بهبود نگرش به عشق و کاهش دلزدگی زناشویی شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به یافته های مذکور آموزش مهارتهای ارتباطی موجب بهبود نگرش به عشق و در عین حال کاهش دلزدگی زناشویی شده است. مقدمه
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ابرازگری هیجانی و اسنادهای زناشویی در افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
58-75
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ابرازگری هیجانی و اسنادهای زناشویی در افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر اردبیل انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را افراد متاهل مراجعه کننده به بهزیستی شهر اردبیل در سال 1394 تشکیل می دادند که 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز ، پرسشنامه ی ابرازگری هیجانی و پرسشنامه ی اسنادهای زناشویی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین ابعاد اسنادهای زناشویی و ابرازگری منفی با دلزدگی زناشویی همبستگی مثبت و معنا داری و بین ابرازگری مثبت و ابراز صمیمت با دلزدگی زناشویی همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نیز آشکار کرد که 63 درصد از کل واریانس دلزدگی زناشویی به وسیله اسنادهای ارتباطی و 71 درصد آن به وسیله ابرازگری هیجانی پیش بینی می شود. نتیجه گیری : بنابراین با توجه به اهمیت دلزدگی زناشویی در زندگی افراد متاهل و نقش تعیین کننده ابرازگری هیجانی و اسنادهای ارتباطی در پیش بینی آن، لزوم توجه به آگاه کردن افراد در رابطه با اسنادهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی ضرورت می یابد.
مقایسه اثربخشی روش طرحواره های هیجانی با روش تمایزیافتگی خود بر دلزدگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی روش طرحواره های هیجانی در مقایسه با روش تمایزیافتگی خود بر دلزدگی زناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش، یک گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه و جامعه آماری شامل 53 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه 6 تهران در سال 1397 بود که از این جامعه 45 زن واجد شرایط به شیوه هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه در هر گروه 15 زن کاربندی شد. ابزار پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و برنامه طرحواره هیجانی لیهی (2016) و برنامه تمایزیافتگی خود کر و بوون (2004) بود که هر یک از برنامه ها در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی هفته ای یک بار به گروه آزمایش 1 و 2 ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر مداخله طرحواره هیجانی و مداخله تمایزیافتگی خود بر دلزدگی زناشویی (71/7 =F، 01/0 =P)، (55/11 =F، 002/0 =P)، خستگی جسمی (34/21 =F، 001/0 =P)، (86/15 =F، 001/0 =P)، از پا افتادگی عاطفی (60/6 =F، 016/0 =P)، (76/13 =F، 001/0 =P) و از پا افتادگی روانی (73/8 =F، 01/0 =P)، (61/14 =F، 001/0 =P) مؤثر هستند و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که تفاوت میزان اثربخشی دو روش بر متغیرهای پژوهش در گروه آزمایش 1 و 2 معنادار نیست. نتیجه گیری: از آنجا که هر دو مداخله منجر به آگاهی زنان متأهل از احساسات خود و ایجاد روابط صمیمانه و نزدیک با همسران شان و در نتیجه سازگاری آن ها می شود؛ بنابراین مداخله های مؤثری برای درمان دلزدگی زناشویی محسوب می شوند.
اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره راه حل محور بر بخشش و دلزدگی زناشویی زنان ناسازگار است که به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زنانی که در سال 1395 برای طلاق به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده اند، بود که تعداد سی نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور مساوری در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه بخشش و پرسش نامه دلزدگی زناشویی پاینز جمع آوری شد. نتایج تحلیل کوواریانس بر روی داده های پژوهش نشان داد که مشاوره راه حل محور به طور معناداری سبب افزایش میزان بخشش و کاهش دلزدگی زناشویی در زنان ناسازگار شد. این نتایج می تواند پشتوانه ای برای به کارگیری این روش مشاوره ای در کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش میزان بخشش در زنان ناسازگار برای جلوگیری از فروپاشی بنیان خانواده و بهبود روابط زناشویی باشد.
اثربخشی گروه درمانی معنوی - مذهبی اسلام محور بر شادمانی زناشویی و کیفیت رابطه ادراک شده زناشویی در زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی- مذهبی اسلام محور بر شادمانی زناشویی و کیفیت رابطه ادراک شده زناشویی زنان دارای تجربه دلزدگی زناشویی به روش نیمه آزمانیشی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جاﻣﻌﻪ ﺁﻣﺎﺭی ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ شامل ﮐﻠیﻪ ﺯﻧﺎﻥ متأهل ﻣﺮﺍﺟﻌﻪﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ کلینیک ها و مراکز مشاوره ﺷﻬﺮ تبریز بود که برای ﺩﺭیﺎﻓﺖ مشاوره ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔی و ﺯﻧﺎﺷﻮیی به این مراکز مراجعه کرده بودند. پس از اجرای پرسش نامه دلزدگی زناشویی بر روی افراد جامعه، تعداد 24 نفر از زنانی که در این پرسش نامه نمرات بالاتر از میانگین به دست آورده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های دلزدگی زناشویی، شادمانی زناشویی و مقیاس کیفیت رابطه ادراک شده به دست آمد. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد که گروه درمانی معنوی -مذهبی اسلام محور میزان شادی زناشویی و کیفیت رابطه ادراک شده زناشویی زنان را به طور معناداری افزایش داده است. براین اساس، روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از مداخله گروه درمانی معنوی- مذهبی اسلام محور در افزایش شادی زناشویی و کیفیت رابطه ادراک شده زناشویی زنان برای ارتقای کیفیت زندگی زناشویی استفاده نمایند.
پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
121 - 141
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پیچیدگی پدیده طلاق و آمار رو به رشد آن در تمام جوامع حاکی از لزوم مطالعه همه جانبه عوامل زمینه ساز این معضل اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی با میانجیگری احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه، انجام گرفته است. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود که در قالب تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شد. جامعه مورد پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق در شهر کرمانشاه بود که از میان آنها تعداد 100 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از: مقیاس دلزدگی زناشویی (MDS)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی و مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (SELSA-S). دادههای حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد که مقیاسهای دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی اثر مستقیمی بر احساس تنهایی داشته اند. رابطه احساس تنهایی با گرایش به طلاق به صورت مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی بر گرایش به طلاق به واسطه ی احساس تنهایی معنادار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان با آموزش و مشاوره در زمینه بهبود دلزدگی زناشویی، تحمل پریشانی و احساس تنهایی در زنان متقاضی طلاق مانعی برابر گرایش به طلاق در ایشان ایجاد کرد.
اثربخشی آموزش روش حل تعارض میلر بر دلزدگی زناشویی و شادکامی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش حل تعارض میلر بر شادکامی و دلزدگی زوجین دارای مشکلات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره فرهنگسرای قم بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 20 زوج به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. پروتکل آموزشی میلر، برای گروه آزمایش در 7 جلسه به مدت 7 هفته اجرا شد و گروه کنترل در این مدت هیج درمان روان شناختی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلزدگی پاینز و پرسشنامه شادکامی آرجیل و لو استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد که آموزش حل تعارض به روش میلر باعث افزایش شادکامی زوجین (01/0 P< ) و کاهش دلزدگی آنان (01/0 P< ) شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که به کارگیری برنامه آموزش حل تعارض میلر در افزایش شادکامی و کاهش دلزدگی زوحین تاثیر دارد.