مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
صنعت بانکداری
حوزه های تخصصی:
در تجارت الکترونیکی و فن آوری های ارتباطی بی سیم, خدمات مبتنی بر مکان یکی از پر ارزش ترین فرایندها هستند. بکارگیری این خدمات در صنعت بانکداری, علاوه بر ارائه سفارشی سازی شده خدمات بانکی به مشتریان, منافع نامحدودی نیز برای بانکها به همراه خواهد داشت. با این وجود, به دلیل نوپا بودن این فناوری و موانع احتمالی پیش روی آن, ضروری است به مقوله پذیرش این خدمات در صنعت بانکداری پرداخته شود. هدف این پژوهش, ارائه مدلی برای پذیرش خدمات مبتنی بر مکان در بانک های ایرانی است. برای این منظور, با توجه به نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری, مدل جامعی برای شناسایی عوامل موثر در پذیرش خدمات مبتنی بر مکان در بانکهای ایرانی تدوین شده و با بهره گیری از مدل یابی معادلات ساختاری, در جامعه مشتریان بانک های شهر تهران آزموده شده است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج, فرضیه های اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت و عوامل موثر در پذیرش خدمات مبتنی بر مکان در بانک های ایرانی شامل انتظار عملکرد, انتظار تلاش, شرایط تسهیل گر, تاثیرات اجتماعی, نگرانی های حریم خصوصی, اعتماد, ریسک درک شده و تمایل به نوآوری می باشد. طبق یافته ها, جنسیت و سن در پذیرش خدمات مبتنی بر مکان بانکی دخالت ندارد, اما میزان تحصیلات بر قصد استفاده از این خدمات موثر است.
تعیین کارایی هزینه و سود بانک ها با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها و بررسی عوامل تعیین کننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر محاسبه کارایی هزینه و سود بانک های تجاری ایران و بررسی رابطه بین کارایی هزینه و سود با متغیرهای اندازه، نسبت کفایت سرمایه، نسبت هزینه به سود و سودآوری است. این پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، کارایی هزینه و سود 10 بانک در دوره زمانی 1385-1392 مورد محاسبه قرار گرفت و در مرحله دوم با بهره گیری از رگرسیون داده های ترکیبی (پانلی) به بررسی رابطه میان کارایی هزینه و سود با متغیرهای پیش گفته پرداخته شد. در مرحله نخست بانک های مورد بررسی به طور نسبی در دو گروه کارا و غیر کارا از لحاظ هزینه و سود طبقه بندی گردید و مشخص شد که بانک های مورد بررسی از لحاظ کسب سود و کسب منافع کارایی بیشتری نسبت به صرف یا هزینه کردن منابع دارند. همچنین، از دیگر یافته های این مرحله از پژوهش، ارائه راهکاری برای بانک های ناکارا به منظور حرکت به سمت مرز کارایی بود. در حقیقت، تکنیک تحلیل پوششی داده ها، واحدهای مرجع (از میان بانک های کارا) را برای بانک های ناکارا جهت تعیین هزینه و سود بهینه مشخص کرد. نتایج به دست آمده از اجرای مرحله دوم پژوهش حاکی از آن است که متغیرهای نسبت کفایت سرمایه و سودآوری بر کارایی هزینه تأثیر معناداری ندارند ولی متغیرهای نسبت هزینه به سود و اندازه در سطح خطای 5% به ترتیب دارای تأثیر معکوس و مستقیم معناداری بر کارای هزینه هستند. این نتایج به این معنی است بانک هایی که تمایل بیشتری برای کنترل هزینه ها دارند کارایی هزینه بالاتری داشته و بانک های بزرگتر نیز از صرفه جویی ناشی از مقیاس بیشتری برخوردارند. همچنین از نتایج دیگر پژوهش این بود که به استثنای متغیر سودآوری هیچکدام از دیگر متغیرهای مورد بررسی یعنی، نسبت کفایت سرمایه، نسبت هزینه به سود و اندازه تأثیر معنی داری بر کارایی سود ندارند.
شناسایی عوامل مؤثر راهبردی بر آینده صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بحث در زمینه شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر صنعت بانکداری پرداخته، که می توانند بر مسیر اتفاقات آینده و ارتقاء اثربخشی این صنعت تأثیرگذار باشند. بنابراین روش پژوهش مورد استفاده از منظر ماهیت، «توصیفی تحلیلی» و از منظر روش شناسی، مبتنی بر روش آمیخته (ترکیبی از روش کمّی و کیفی) است. جامعه آماری این مطالعه شامل متخصصان و خبرگان صنعت بانکداری و مشتمل بر 30 نفر است. نمونه آماری مورد استفاده، شامل 8 نفر از خبرگان حوزه یاد شده بوده که بر اساس روش نمونه گیری «قضاوتی و هدفمند» انتخاب شده اند. برای شناسایی این عوامل، ابتدا 10 عامل کلیدی که بیشترین تأثیر را بر آینده این صنعت دارند شناسایی و سپس بر اساس روش سناریونویسی 31 وضعیت ممکن و محتمل برای این عوامل تعریف گردید. آن گاه با تحلیل نرم افزار سناریو ویزارد، 9 سناریوی اصلی صنعت بانکداری استخراج که از بین آنها 4 سناریو ضعیف و 5 سناریو محتمل قوی گزارش شدند. سرانجام، از میان سناریوهای محتمل قوی، 4 مورد دارای وضعیت نامطلوب و یک مورد دارای وضعیت مطلوب و امیدوارکننده بوده است. برای این سناریوها باید برنامه راهبردی تدوین کرد تا به کمک آن بتوان شکاف بین وضعیت کنونی و مطلوب را بررسی و تحلیل نمود.
تبیین الگوی تدوین برنامه توسعه فردی مدیران منابع انسانی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران، بویژه مدیران منابع انسانی به عنوان شاخص ترین هدایت کننده برنامه های توسعه شناخته می شوند و درصورتی می توانند این مهم را به شیوه ای مطلوب اجرایی نمایند که خود، برخوردار از روحیه یادگیری و برنامه ای مدون برای طی مسیر تعالی فردی باشند. ین پژوهش با هدف ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران منابع انسانی صنعت بانکداری و تبیین اجزا و مولفه های برنامه توسعه و روابط میان آنها صورت پذیرفته است. نخست؛ پیشینه موضوع، دیدگاه ها و تحقیقات مختلف درخصوص برنامه توسعه فردی به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفت و با بهره گیری از نتایج این گام، الگوی اولیه طراحی گردید. سپس مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 14 نفر از مدیران ارشد منابع انسانی سیستم بانکی صورت پذیرفت و داده های حاصل با روش تحلیل تم و با بهره جستن از نرم افزار QSR Nvivo تحلیل شد. در ادامه مصاحبه گروهی در قالب تشکیل گروه کانونی با حضور 6 نفر از متخصصین منابع انسانی در صنعت بانکداری و اساتید صاحبنظر در این حوزه برای اعتباربخشی به چارچوب الگوی پیشنهادی انجام گرفت و در نهایت به منظور اعتباردهی و اولویت بندی مولفه های مزبور، توزیع پرسشنامه بین تمامی 32 نفر مدیر عالی منابع انسانی بانک های کشور به عنوان گام دیگر پژوهش مد نظر قرار گرفته است. همچنین روایی پژوهش از بعد محتوا و سازه و پایایی آن به کمک ضریب کاپا و روش هولستی سنجش شده است. در این پژوهش عوامل تاثیرگذار (استراتژی، فرهنگ و بافت سازمانی)، عوامل موفقیت (الزامات سازمانی، الزامات طراحی و الزامات فردی) و نتایج (شناختی، نگرشی، مهارتی و عملکردی) به عنوان مولفه های برنامه توسعه فردی تعیین شده است. همچنین شایستگی های موردانتظار و محورهای قابل توسعه مبتنی بر شایستگی در مدیران منابع انسانی صنعت بانکداری شناسایی و چگونگی تحقق اقدامات توسعه ای تبیین شده است.
آموزش مدل مناسب مدیریت تجربه مشتری با تاکید بر شاخص های مرتبط در نظام آموزش بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
379 - 393
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی و آموزش مدل مناسب مدیریت تجربه مشتری با تاکید بر شاخص های مرتبط در حوزه خدمات بانکی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی می باشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها نیز، روش مبتنی بر تئوری داده بنیاد تعیین شد. در رویکرد تئوری داده بنیاد در این پژوهش از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس داده های به دست آمده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام گردید. به طور کلی ابتدا اطلاعات و داده ها به صورت کدهای باز از طریق مصاحبه های تخصصی با خبرگان دانشگاه و صنعت جمع آوری گردید، سپس از طریق برقراری ارتباط بین مقولات خُرد و کلان، داده های تحقیق طبقه بندی و پالایش شد و در نهایت اعتبارسنجی و ویرایش نهایی شد. الگوی نهائی پژوهش از سه مقوله اصلی با عنوان عوامل انتظاری، عوامل ادراکی و عوامل مراقبتی متشکل شد و مقولات خرد و گزاره های مرتبط در صنعت بانکداری نیز در الگو مشخص شد. در نهایت اعتبار مدل از طریق کمی و با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS مورد تایید قرار گرفته است.
مدلسازی بلوغ فناوری اطلاعات سبز با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که فناوری اطلاعات می تواند تأثیر مخربی روی محیط زیست بگذارد، حفاظت از محیط زیست در مقابل این تهدید ها به نگرانی های سازمان ها افزوده شده و به همین دلیل بحث فناوری اطلاعات سبز به مبحث روز دنیا تبدیل شده است. مدل ها و روش های مختلفی به تبیین ابعاد مختلف بلوغ فناوری اطلاعات سبز پرداخته اند که در این پژوهش یک مدل سیستم داینامیک برای بررسی روابط مؤلفه ها و تعیین استراتژی مناسب جهت کاهش مصرف انرژی و در نتیجه افزایش سطح بلوغ فناوری اطلاعات سبز در سازمان ارائه شده است. از آن جایی که صنعت بانکداری با فناوری اطلاعات رابطه تنگاتنگی دارد، از این رو بانک های ایران در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته اند. مؤلفه های مختلف مؤثر بر بلوغ فناوری اطلاعات سبز شناسایی شده و فرضیه دینامیکی اولیه شکل گرفته سپس نمودارهای علت و معلولی و نرخ و حالت برای تبیین روابط آنها ترسیم شده است. در پایان پس از آزمون و شبیه سازی مدل دینامیکی، سناریوهای مختلفی برای بهبود وضعیت در صنعت بانکداری و رسیدن به بالاترین سطح بلوغ فناوری اطلاعات سبز پیشنهاد شده است.
نقش ارزش های سازمانی در ایجاد تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر بر کارایی و اثربخشی در هر سازمان، فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمانی سیستمی از ارزش های مشترک است که سازمان را از سازمان های دیگر متمایز می سازد. این ارزش ها می توانند تعهد را در میان کارکنان ایجاد نمایند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر و نقش ارزش های سازمانی در ایجاد تعهد سازمانی در بانک ملت می پردازد. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کارکنان بانک ملّت شهرستان تهران و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی است. با استفاده از پرسشنامه استاندارد، نظرات 278 نفر از کارمندان در سطح شهرستان تهران جمع آوری و جهت تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، از بین ابعاد چهارگانه ارزش های سازمانی، بُعد روانی مشتمل بر شاخص رشد و تعالی سازمانی و بُعد عاطفی مشتمل بر عزّت نفس سازمانی و روابط سازمانی بر تعهد کارکنان تأثیرگذار هستند؛ امّا بُعد معنوی مشتمل بر خدمت رسانی، بالندگی سازمان و انسجام درونی و بُعد فیزیکی مشتمل بر بقای سازمانی بر تعهد کارکنان بی تأثیر است. نتایج، فرضیه اصلی پژوهش را مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین ارزش های سازمانی و تعهد سازمانی تأیید می کنند
شناسایی شاخص های جذب ، حفظ و نگهداشت نیروی انسانی مستعد در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت نیروی انسانی به عنوان کارکنان دانشی و مستعد بر کسی پوشیده نیست، به ویژه در سازمان های خدماتی مثل بانک ها اهمیت مضاعفی پیدا می کند. جذب و نگهداشت این منابع حیاتی امری حیاتی برای سازمان محسوب می شود هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های جذب و نگهداشت نیروی انسانی مستعد در بانک ها می باشد. جهت بررسی این موضوع از روش تحقیق کیفی استفاده شد و نتایج حاصل از مصاحبه با 6 خبره دانشگاهی و 9 مدیر بانکی حاکی از آن بود که معیارهای جذب و نگهداشت افراد مستعد در بانک شامل 16 شاخص می باشد که 7 شاخص آن مربوط به جذب و 9 شاخص مربوط به نگهداشت می باشد. برخی شاخص های جذب کارکنان مستعد در بانک عبارتند از ایده محور و ساختار شکن بودن، جذب استعدادیاب و عدالت محور، مطابقت معیارها و مکان های جذب با اهداف استراتژیک و ... . برخی از شاخص های نگهداشت کارکنان مستعد در بانک عبارتند از: توسعه و پرورش استعدادها، جانشین پروری تجربی، ایجاد فرصت های برابر رشد، وابستگی مالی کردن و ... . نتایج نشان داد که تفاوت هایی میان شاخص های به دست آمده از مصاحبه های مدیران بانکی و خبرگان دانشگاهی وجود دارد که نشان دهنده فرهنگ متفاوت بانک ها و شاخص های خاص آن ها می باشد.
بازاریابی حسی و توسعه خدمت جدید، مورد مطالعه: بانک رسالت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش رقابت در صنعت بانکداری طی چند سال اخیر و ظهور تعداد زیاد بانک های خصوصی، الزام استفاده از روش های نوین بازاریابی در ارائه خدمات جدید بیش از پیش احساس می شود. بازاریابی حسی یکی از روش های نوظهور بازاریابی است. هدف مطالعه حاضر، شناسایی تأثیر بازاریابی حسی بر توسعه خدمات جدید در بانک با ماهیت قرض الحسنه، رسالت است. با توجه به مرور متون گذشته هیچ پژوهشی به شناسایی تأثیر بازاریابی حسی در عرصه خدمات و به ویژه خدمات مالی نپرداخته است و این یکی از جنبه های نوآوری پژوهش حاضر به شمار می رود. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی بوده و به منظورگردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. با مرور متون مرتبط و نظر متخصصان تعداد 41 سؤال برای پرسشنامه طراحی و به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، نمونه 96 نفری از مشتریان بانک قرض الحسنه رسالت در شهر تهران انتخاب شد داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و plsSmart مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که پنج حس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی بر مرحله ارائه خدمت به بازار در فرآیند توسعه خدمت جدید تأثیرگذار است. به علاوه اینکه از نظر مشتریان بانک، حس لامسه بر ارائه خدمت به بازار اثرگذاری بیشتری از سایر حواس دارد. Abstract Due to increased competition in the banking industry over the past few years and the emergence of a large number of private banks, there is a need for innovative methods of marketing new services more than ever. Sensory marketing is one of the recent methods of marketing. The present study aims to identify sensory marketing impacts on the development of new services in the Resalat Qarz–al-Hasaneh Bank. According to the literature review, no research has focused on the impacts of sensory marketing in the field of services, particularly financial services, and this is one innovative aspect of this study. This paper is a survey study, and questionnaire has been used to collect data. After reviewing the existing literature and consulting the experts' opinions, 41 questions were designed. In order to achieve the goals of the study, a sample of 96 customers of the Resalat Qarz–al-Hasaneh Bank in Tehran were selected. And the data were analyzed by means of SPSS and SMART PLS software. The results revealed that five senses of sight, hearing, touch, taste, and smelling have an impact on the phase of service introduction to the market in the process of NSD. Besides according to the customers, the sense of touch is more influential than other senses in service introduction to the market. Keywords: Sensory Marketing; New Service Development; Banking Industry; Qars-al-Hasaneh Banking
امکان سنجی طراحی و استقرار هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده پیرو تغییرات محیط تجارت، ناشی از رقابت جهانی و تحولات تکنولوژی، بانک ها همانند سایر کسب و کارهای امروزی، با تقاضای روزافزون مشتریان برای محصولات و خدمات متنوع مواجه هستند. به این ترتیب، ضرورت پاسخ گویی به نیاز مشتریان و بقا در این محیط پویا، پیچیده و بسیار متنوع بازارها، بانک ها را وادار می سازد تا به سمت تکنولوژی های جدید و معرفی صدها محصول و خدمت نوین و غیر سنتی روی آورند. مسلم است که حفظ توانایی حرکت در چنین مسیری مستلزم ایجاد ابزارهای دقیق تر برای ارزیابی عملکرد مدیران نسبت به گذشته است. به تبع آن، بدون تعیین «حوزه سود» و آگاهی نسبت به وضعیت سودآوری خدمات، محصولات و مشتریان، اتخاذ تصمیمات مقتضی جهت کسب موفقیت غیر ممکن است؛ لذا به منظور کسب موفقیت و دستیابی به راهی دقیق تر و به صرفه تر برای مدیریت پرتفوی خدمات، محصولات و مشتریان، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به عنوان سیستمی که قادر است تا علاوه بر ارزشگذاری، اطلاعات صحیح و به هنگام در خصوص ارزش افزایی فعالیت ها و شناسایی فعالیت های فاقد ارزش افزوده تامین نماید و درنتیجه موجبات ارتقای عملکرد و سودآوری شرکت ها را فراهم سازد، به بانک ها معرفی شدند. اهمیت پیاده سازی چنین سیستمی محقق را بر آن داشت تا با مطالعه وضعیت کنونی هزینه یابی در صنعت بانکداری کشور و بررسی شرایط، الزامات پیاده سازی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت نامبرده، به این سوال پاسخ دهند که آیا طراحی و استقرار هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بانک های کشور امکان پذیر است یا خیر؟ به این ترتیب، در این پژوهش پس از کسب شناخت نسبت به وضعیت هزینه یابی موجود در بانک ها و تایید امکان استقرار هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بانک ها از دیدگاه صاحبنظران و خبرگان این صنعت، طرحی برای استقرار این سیستم در بانک های کشور ایران ارائه شد.
تأثیر تغییرات قدرت بازار در صنعت بانکداری بر سرمایه گذاری شرکت ها با تأکید بر کانال محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
59 - 76
حوزه های تخصصی:
در طول دو دهه اخیر تغییرات قابل توجهی در قدرت بازار بانکی دراقتصاد ایران اتفاق افتاده است. علاوه بر این، تئوری های اقتصادی پیش بینی های متفاوتی در زمینه تأثیر قدرت بازار بانکی بر سرمایه گذاری شرکت ها ارائه می کنند. به همین دلیل تحقیق حاضر به بررسی نحوه تأثیر این تغییرات بر سرمایه گذاری شرکت ها پرداخته است. برای این منظور با استفاده از داده های شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1384 تا 1395، مدل سرمایه گذاری بر اساس معادلات اولر و روش گشتاورهای تعمیم یافته پویا برآورد گردید. نتایج تخمین مدل با تأیید وجود اصطکاک مالی در اقتصاد ایران، نشان داد که شرکت های مورد مطالعه در زمینه سرمایه گذاری مواجه با محدودیت مالی می باشند. علاوه بر این نتایج با رد فرضیه قدرت بازار و تأیید فرضیه اطلاعات نامتقارن، نشان داد که کاهش قدرت بازار در صنعت بانکداری منجر به افزایش محدودیت مالی شرکت ها گردیده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که اندازه شرکت ها عامل تأثیرگذاری بر محدودیت مالی شرکت ها بوده و افزایش قدرت بازار در صنعت بانکداری، محدودیت مالی شرکت های کوچک را بیشتر از شرکت های بزرگ کاهش داده است. نتایج تخمین مدل با لحاظ اثر چرخه های تجاری حاکی از آن است که در دوره رونق، اثر مثبت قدرت بازار بانکی بر محدودیت مالی شرکت ها کاهش و در دوره رکود، این اثر افزایش می یابد.
ارزیابی فرایندکاوی در کشف مدل فرایندهای نیمه اتوماتیک صنعت بانکداری (مورد مطالعه فرایند صدور ضمانت نامه بانکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
1 - 37
حوزه های تخصصی:
امروزه عملکرد فرایندی یکی از عوامل کلیدی موفقیت در فضای رقابتی حاکم بر صنعت بانکداری تلقی میشود. تاکنون رویکردهای مختلفی با هدف شناخت و بهبود فرایندها ارائه شده است. فرایندکاوی یکی از رویکردهای جدیدو مبتنی بر فناوری اطلاعات است که در پی شناسایی و بهبود مدل بالفعل فرایند است. علیرغم توسعه نظری حوزهفرایندکاوی، پژوهشهای کمتری به مقوله کاربرد فرایندکاوی در شرایط دنیای واقعی و ارزیابی عملکرد الگوریتم های کاوش پرداختهاند. در پژوهش حاضر کارایی فرایندکاوی و به طور خاص الگوریتم کاوش فازی در کشفمدل فرایندهای نیمه اتوماتیک بررسی شده است. برای اجرای پروژه فرایندکاوی از متدولوژی PM2 استفاده شد.البته تغییراتی در گامهای اول و پنجم متدولوژی مذکور ایجاد شد. در گام اول به منظور حصول اطمینان از جامعیتمدل، دادههای دستی و سیستمی مربوط به فرایند مورد مطالعه با هم ترکیب شد و قبل از اجرای فرایندکاوی سطحجزئیات مدل بر اساس نظرات صاحبان فرایند تنظیم شد. پس از تبدیل فایل یکپارچه شده دادهها به لاگ رویدادها،مدل فرایند به کمک نرمافزار ProM و با استفاده از الگوریتم کاوش فازی کشف شد. استفاده از دادههایی که بهصورت دستی ثبت شدهاند میتواند نتایج فرایندکاوی را تحت تاثیر قرار دهد لذا در گام اعتبارسنجی علاوه بر معیاررایج سنجش انطباق معیار جدیدی با عنوان معیار اعتبارسنجی خبره محور تعریف شد که مقدار آن برای مدل کشف93 درصد بدست آمد. نتایج پژوهش نشان میدهد امکان استفاده از الگوریتم / شده فرایند مورد مطالعه برابر با 5کاوش فازی در شرایط نیمه اتوماتیک بودن فرایند نیز وجود دارد
طراحی مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های موفق دنیا در راستای حفظ سرمایۀ انسانی شایسته بعنوان یک منبع کمیاب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمین تداوم عملکرد پایدار خود، به موضوع شناسایی و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسی دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد و مولفه های مربوطه و نیز اولویت بندی آنها" انجام گرفته است. نخست؛ ادبیات و پیشینه موضوع مدیریت استعداد بطور جامع مطالعه و با بهره گیری از نتایج حاصله، الگوی اولیه طراحی گردید. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی می باشد. در ادامه مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و هدفمند با 15 نفر از مدیران و متخصصین بانکی و نیز خبرگان دانشگاهی انجام و داده های حاصل با روش تحلیل محتوا، مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد و مولفه های موضوع مشخص گردید. سپس از پرسشنامه محقق ساخته به منظور تأیید و اولویت بندی ابعاد و مولفه ها استفاده گردید. روایی ابزار پژوهش از بعد محتوا و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجش شد. پرسشنامه موردنظر میان 164 نفر از مدیران، روسا و معاونین ادارات ستادی سه بانک رفاه کارگران، ملی و سامان توزیع و بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3 استفاده گردید. بر اساس نتایج، 9 بعد و 80 مولفه شناسایی و اولویت بندی شدند. در این خصوص بترتیب عوامل نگهداشت استعداد، نتایج مدیریت استعداد، استراتژی استعداد، روش های توسعه استعداد، ویژگی های استعداد، شیوه های جذب و انتخاب استعداد، ارزیابی استعداد، ویژگی های صنعت بانکداری و فرهنگ سازمانی در تبیین مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری نقش معنادار دارند.
مسئولیت پذیری اجتماعی در صنعت بانکداری کشورهای مختلف جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها، بخش جدایی ناپذیر ادبیات تجارت در دنیا تلقی می شود. مسئولیت پذیری اجتماعی، در یک جمله به معنای بررسی تأثیر فعالیت های سازمان بر جامعه است و با بیکاری، فقر، آلودگی زیست محیطی و مسائل اجتماعی دیگر در ارتباط است. اما، این نکته حائز اهمیت است که آیا صنعت بانکداری به این بحث توجه می کند و تا چه اندازه برای بانک ها ضرورت دارد که به اجرای این مسئولیت ها بپردازند. ازاین رو، برای ارائه درک مناسبی از به کارگیری مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی در صنعت بانکداری، در مقاله حاضر، ابتدا اهمیت این موضوع در صنعت بانکداری و سپس، این مفهوم در صنعت بانکداری کشورهای مختلف جهان و مدل های به کارگیری آنها، بررسی شد. در نهایت، پس از مرور مدل ها و مطالعات این حوزه، مشخص شد که بانک های آمریکایی در بحث مسئولیت پذیری اجتماعی به مراتب موفق تر از بانک های فعال در کشورهای استرالیا، انگلیس و رومانی بوده اند
آینده پیش روی صنعت بانکداری ایران با رویکرد سناریوپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
65 - 89
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از دو روش آینده نگاری یعنی تحلیل اثرات متقابل (برگذر) و سناریوپردازی، ابتدا به شناسایی و عوامل راهبردی مؤثر بر آینده صنعت بانکداری پرداخته و سپس سناریوهای عمده پیش روی صنعت بانکداری بررسی و تحلیل می شود. داده های اولیه پژوهش بااستفاده از نرم ا فزار میک مک تجزیه وتحلیل شده اند. در نهایت، نتایج به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن است که 10 عامل کلیدی سودآوری، منابع و مصارف، دولت و اقتصاد، بهره و ذخیره قانونی، مطالبه های معوق، کفایت سرمایه، تحریم ها، قوانین و مقررات، تسهیلات تکلیفی و فضای اقتصاد از میان عوامل شناسایی شده بیشترین تأثیر و تأثر را بر آینده صنعت بانکداری خواهند داشت. در ادامه این عوامل به عنوان پایه اصلی در سناریونویسی استفاده شد. به منظور سناریونگاری در این مرحله از کارشناسان متخصص نظرخواهی شد و با جمع بندی آن ها 31 وضعیت محتمل برای 10 عامل تعریف شد. وضعیت محتمل برای هر عامل طیفی از وضعیت های نامطلوب تا مطلوب را پوشش می داد. با تحلیل های انجام شده توسط نرم افزار سناریو ویزارد، 5 سناریوی قوی و 9 سناریوی باورکردنی براساس 31 وضعیت محتمل مربوط به 10 پیشران کلیدی استخراج شد.
بررسی تاثیر عوامل انتظاری،عوامل ادراکی وعوامل مراقبتی برمدیریت تجربه مشتری (مطالعه موردی صنعت بانکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۹۴ و ۹۵
40 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر عوامل انتظاری، عوامل ادراکی و عوامل مراقبتی بر مدیریت تجربه مشتری در حوزه خدمات بانکی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری داده ها از روش میدانی و ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن توسط اساتید خبره و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 90 درصد به دست آمده است. نمونه آماری از مشتریان بانک مسکن کرمانشاه و با استفاده از فرمول کوکران برای جوامع نامعلوم به تعداد 384 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از آن است که، عوامل انتظاری دارای تأثیر 43/. بر مدیریت تجربه مشتری، عوامل ادراکی دارای تأثیر 51/. بر مدیریت تجربه مشتری و در نهایت عوامل مراقبتی دارای تأثیر 38/. بر مدیریت تجربه مشتری می باشد.
کاوش الگوهای پویایی مشتریان در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای چندین دهه، سازمان ها بیش از مشتریان بر نشان تجاری و محصولاتشان تمرکز می کردند؛ اما اکنون بنگاه های اقتصادی بر ایجاد و حفظ ارتباط مؤثر با مشتریان متمرکز شده اند. در چنین شرایطی شناخت مشتریان و نیازهای آنان به امری حیاتی برای سازمان ها تبدیل شده است. یکی از پرکاربردترین روش های شناخت مشتریان، بخش بندی آنها به گروه های متجانس و شناخت ویژگی های هر بخش است؛ اما شیوه های سنتی و ایستای بخش بندی مشتریان پاسخگوی تغییرات سریع بازارهای پویای امروزی نیست. در عصر ارتباطات و فناوری های نوین، مشتریان مدام در بین بخش های مختلف جابه جا می شوند. شناخت الگوهای تغییرات و چگونگی پویایی بخش های مشتریان، عاملی کلیدی برای کسب بینش عمیق از مشتریان، پیش بینی تغییرات بازار و حتی هدایت مؤثر آن است. عمده پژوهش های پیشین در این موضوع سعی در تدوین الگویی عمومی و میان صنعتی برای تفسیر پویایی مشتریان کرده اند؛ حال آنکه ماهیت بخش های مشتریان و الگوهای پویایی از صنعتی به صنعت دیگر کاملاً متفاوت است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مشخصات یک صنعت خاص (صنعت بانکداری)، الگوهای پویایی مشتریان را با استفاده از ابزارهای تحلیل داده های بزرگ کاوش و مطالعه کرده است. نتایج این مطالعه، هشت گونه از الگوهای پویایی و روابط میان آنها را در صنعت مطالعه شده آشکار ساخته و با استفاده از آنها، راهکارهایی برای پیش بینی پویایی آینده مشتریان و هدایت آن برای ارتقای اثربخشی فعالیت های بازاریابی، پیشنهاد داده است.
ارائه الگویی برای تاب آوری سازمانی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
61 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های تاب آوری سازمانی در صنعت بانکداری ایران است. جهت دستیابی به این هدف، از روش پژوهش آمیخته و مصاحبه های نیم ساختاری استفاده شد. مصاحبه ها با 12 نفر از خبرگان صنعت بانکداری انجام گرفت که همگی دارای سوابق اجرایی در پست های عالی سازمانی بودند، و مدل اولیه شناسایی شد. شیوه تحلیل مصاحبه ها، تحلیل تم بود که سه مرحله کدگذاری در آن صورت گرفت. در ادامه با استفاده از شیوه آماری تحلیل عاملی تائیدی، ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از 35 کارشناس و خبره در حوزه بانکداری مورد بررسی و تائید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که برای ایجاد و افزایش تاب آوری سازمانی باید در دو حوزه مدیریت خرد بانکی و مدیریت کلان بانکی در کشور عوامل متعددی را مدنظر قرار داد.
تبیین پویایی رفتار رقابتی براساس آمیخته بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
134 - 107
حوزه های تخصصی:
تحلیل رقابت یکی از الزامات تدوین استراتژی بازاریابی است و جوهره رقابت، پویایی است. پویایی های رقابتی، اصطلاحی است برای توصیف شدت کنش و واکنش های سازمان هایی که در محیط رقابتی کسب وکار شرکت دارند. هدف از این پژوهش، تبیین پویایی رفتار رقابتی بر اساس آمیخته بازاریابی در صنعت بانکداری ایران، طی سال های 1393 تا پایان آبان ماه 1397 است. در راستای تحقق هدف این پژوهش، رویکرد آمیخته اتخاذ شده است. در فاز کیفی، از نظرسنجی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته؛ و در فاز کمّی، از تحلیل محتوا جهت جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. بانک های منتخب دارای سه ویژگی هستند: همه در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده اند، بالاترین سهم بازار را دارند و از نظر مشتریان، رقیب هم محسوب می شوند. طبق نتایج پژوهش، بانک ها با توسل به حوزه ی معرفی محصولات و به روزرسانی خدمات، ترویج، کانال توزیع و مشارکت نهادی به رقابت می پردازند. علاوه بر این، مشخص شد که اولویت اتخاذ این استراتژی ها، با توجه به وضعیت بحرانی و غیربحرانی شرایط محیطی متفاوت است.
بررسی تأثیر نسبت نقدینگی مورد نیاز بر افزایش ریسک بحران مالی در صنعت بانکداری کشور
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر نسبت نقدینگی بانک بر افزایش ریسک بحران مالی در صنعت بانکداری می باشد. جامعه و نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر 10 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی شش ساله از سال 1390 تا 1395 است. این پژوهش، یک مطالعه کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) می باشد؛ و از نظر هدف پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش استنتاج توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد و به منظور آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. با توجه به نتایج ارائه شده با اطمینان 95 درصد می توان گفت نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری تأثیر معناداری وجود دارد. مثبت بودن ضریب این متغیر (1194/0) حاکی از وجود تأثیر مستقیم نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری می باشد به طوری که با افزایش 1 واحدی نسبت نقدینگی مورد نیاز، ریسک بحران مالی صنعت بانکداری نیز به میزان 1194/0 واحد افزایش می یابد؛ بنابراین با توجه به تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در ارتباط با تأیید فرضیه پژوهش می توان نتیجه گرفت که نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری تأثیرگذار است.