مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
صنعت بانکداری
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
153 - 183
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، حقوق رقابت در بانک های دولتی و خصوصی، در صنعت بانکداری ایران، به عنوان رفتار عقلانی قانون گذار در فراهم نمودن موازین ناظر به امکان تجمیع عوامل تولید، که سرانجام به تخصیص بهینه منابع می انجامد، موضوع تحلیل اقتصادی قرار گرفته است.رویکرد تحلیل اقتصادی حقوق، با نگاهی متفاوت از رویکرد سنتی، حقوق را با منطق اقتصادی بررسی می کند. در این رویکرد «کارایی» مفهوم بنیادی است که اساس بررسی و تحلیل های اقتصادی را تشکیل می دهد؛ بنابراین در این پژوهش نیز، تحلیل اقتصادی حقوق رقابت در صنعت بانکداری ایران، با تکیه بر علم اقتصاد خرد و به کارگیری نظریه های اقتصادی، به ویژه «کارایی» به عنوان مبنای ارزیابی و در صورت لزوم اصلاح قواعد و مقررات حقوقی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.در این پژوهش، به شیوه توصیفی−تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای براساس مدل تحلیلی نفع−ضرر و کاربرد ابزار عقلانیت در تئوری های اقتصادی، پیامدهای مثبت و منفی مقررات زدایی و به دنبال آن خصوصی سازی و مقررات گرایی، در قواعد و نهادهای سازنده حقوق رقابت در سیستم بانکی کشور بررسی شده و در نتیجه کارایی و کارآمدی قوانین البته با انجام پاره ای اصلاحات به دست آمده است.
ارائه مدل ساختاری-تفسیری (ISM) برندسازی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
181 - 230
حوزه های تخصصی:
امروزه بانک ها به ضرورت برندسازی توجه ویژه ای نموده و از مسئولیت اجتماعی سازمانی به عنوان شاخصی برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده می کنند. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند اجتماعی و ارائه مدل برندسازی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی در صنعت بانکداری می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، در فاز کیفی با 18 خبره دانشگاهی و بانکی مصاحبه و متون مصاحبه با استفاده از روش تحلیل محتوا، کدگذاری گردید. پس از شناسایی مؤلفه های برند مبتنی بر مسئولیت اجتماعی سازمانی، در فاز کمی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM) مدل سازی روابط درونی عوامل انجام شد. نتایج نشان می دهد، خروجی عملکرد برند اجتماعی در تصویر، شهرت و عملکرد برند نمایان است. مؤلفه های فرعی اثرگذار بر این مؤلفه های اصلی سطح اول مدل شامل یکپارچگی ارتباطات برند، چشم انداز استراتژیک برند، هویت مسئولیت اجتماعی برند، جایگاه یابی و ارزش مرکزی برند (سطوح دوم و سوم مدل) می باشند. این مؤلفه ها از مؤلفه های عمومی توسعه سرمایه انسانی، فرهنگ و رفتار سازمانی، استراتژی برند و ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرند. <br clear="all" />
مدل جریان دانش در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
123 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی مدل های موجود ضمن ارزیابی مؤلفه های دخیل در جریان دانش مدلی برای جریان دانش در صنعت بانکداری ارائه دهد. روش: این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می گردد و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ادارات مرکزی بانک ملی ایران بود که تعداد آن ها 2211 نفر می باشند. با استفاده از جدول مورگان نمونه 330 نفری تعیین شد و افراد نمونه به صورت تصادفی ساده از جامعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 45 گویه ای در 8 بعد می باشد که بر اساس طیف لیکرت تنظیم گردید. روایی این پرسشنامه به دو روش صوری و روش تحلیل عاملی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از پایایی و روایی مناسب پرسشنامه می باشد. برای تحلیل فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS بهره برده شده است. یافته ها: مؤلفه های کسب دانش، خلق دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش، زیرساخت فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی منعطف بر جریان دانش در صنعت بانکداری تأثیرگذارند و مدل مفهومی پژوهش مدل مناسبی برای جریان دانش در صنعت بانکداری می باشد. تسهیم دانش با ضریب تأثیر 379/0 بیشترین تأثیر را بر وضعیت جریان دانش دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که جریان دانش در صنعت بانکداری بشدت لازم و ضروری است و این صنعت نیاز مبرم دارد که به این حوزه مطالعاتی و عملیاتی وارد شود. همچنین مدیریت دانش به منظور برقراری جریان مؤثر دانش در صنعت بانکداری اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین، لازم است بانک ها ابتدا با مدیریت مناسب دانش در سازمان شرایط لازم برای جریان مؤثر دانش در بانک را فراهم آورند و از این طریق به بهبود عملکرد و سودآوری بیشتر در این صنعت نائل آیند.
نقش رفتارهای شهروندی سازمانی در بهبود رضایت مشتریان بانک ملی ایران
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی تاثیر نقش رفتارهای شهروندی سازمانی در بهبود رضایت مشتریان بانکی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مشتریانی است که از خدمات ارائه شده توسط بانک ملی ایران در سطح شهر تهران استفاده کرده اند. با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد رفتار شهروند سازمانی مسعودی و همکاران (1399) و رضایت مشتریان مقدم و همکاران (1394) تنظیم شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضرایب معناداری و ضرایب مسیر در نرم افزار PLS انجام شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رفتارهای شهروند سازمانی با ابعادی از قبیل نوع دوستی، وجدان کاری، فضیلت شهروندی، جوانمردی و احترام در بهبود رضایتمندی مشتریان بانک ملی ایران نقش مثبت و معناداری می تواند داشته باشد.
مدل سازی ارزش یابی انتخاب برند در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
727 - 747
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل و شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب برند، از طریق ارزشیابی آن برند در صنعت بانکداری است.
روش: روش به کاررفته در پژوهش، روش آمیخته بود. روش های آمیخته، از دو بخش کیفی و کمّی تشکیل می شوند. در بخش کیفی از روش گرندد تئوری و در بخش کمّی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که داده های این بخش، در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. اطلاعات بخش کمّی نیز، به کمک توزیع پرسش نامه محقق ساخته ای که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، جمع آوری شد. گفتنی است، تحلیل داده ها به کمک نرم افزار LISREL انجام گرفت.
یافته ها: با توجه به کدهای احصاشده از مصاحبه ها، در نهایت، 260 کد نهایی به دست آمد که در قالب 90 مفهوم و 23 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در این میان، در مطالعه کمّی، از طریق تحلیل رفتار مشتریان (پدیده محوری)، فعالیت های نشان تجاری، عملکرد نشان تجاری، ارزش یابی مقایسه ای نشان تجاری و ارزش یابی مبانی رفتاری نشان تجاری، برای متغیر ارزش یابی نشان تجاری شناسایی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های بخش کیفی (کدهای شناسایی شده)، ارتباط ابعاد با متغیرها و مدل معادلات ساختاری پژوهش به تأیید رسید و مشخص شد که متغیر شرایط علّی با ضریب اثر و ضریب معناداری قابل قبول، بر پدیده محوری اثرگذار است؛ پدیده محوری، شرایط زمینه ای و عوامل مداخله گر بر راهبردها تأثیرگذارند و راهبردها هم روی پیامدها اثر می گذارند. شاخص های برازش مدل ساختاری، همگی مقادیر مجاز و مقبولی داشتند.
بررسی تأثیر متقابل کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در صنعت بانکداری با استفاده از سیستم معادلات هم زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
49 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: تصمیمات اقتصادی سپرده گذاران و گیرندگان تسهیلات در صنعت بانکداری، بر مبنای کمیت و کیفیت اطلاعات آن ها اتخاذ می شود. اطلاعات این بانک ها از جمله سود باید ویژگی های کیفی لازم را داشته باشد تا در امتداد تصمیمات استفاده کنندگان اطلاعات، توزیع منابع مالی بین افراد جامعه به بهترین شکل صورت گیرد تا منجر به بهبود اقتصاد و رشد نظام بانکداری شود. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تأثیر متقابل کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در صنعت بانکداری است. روش: در راستای هدف پژوهش، داده های 11 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی بازه زمانی 11 ساله برای سال های 1397 - 1387 با استفاده از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی و سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و به کمک روش معادلات ساختاری و آزمون علیت دوطرفه گرنجری، تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی در صنعت بانکداری سطح بالایی دارد و سطح کیفیت سود آن ها پایین است. عدم تقارن اطلاعاتی بر کیفیت سود تأثیر منفی دارد. از طرفی اگر کیفیت سود پایین باشد باعث افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. در نتیجه کیفیت سود بر عدم تقارن اطلاعاتی نیز تأثیر منفی دارد. در نهایت به شکل دوطرفه این دو متغیر علت و معلول یکدیگرند و تأثیر متقابل هم دارند. نتیجه گیری: در صنعت بانکداری شکاف اطلاعاتی بالا است، در نتیجه مدیر می تواند مبلغ سود اظهاری در صورت های مالی را متفاوت از سود واقعی ارائه دهد. در این صورت کیفیت سود پایین آمده و منجر به تصمیمات مالی ناصحیح سپرده گذاران و گیرندگان تسهیلات می شود. تصمیمات نادرست اقتصادی موجب توزیع نادرست منابع مالی بین افراد جامعه می گردد.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر شکل گیری و پیامدهای هم رقابتی: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال بیستم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
39 - 64
حوزه های تخصصی:
هم رقابتی راهبردی است که در دهه های اخیر به منظور کسب، حفظ و ارتقاء جایگاه رقابتی مورد توجه سازمانها قرارگرفته است. هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه مدل عوامل مؤثر بر شکل گیری هم رقابتی و پیامدهای آن است. روش: از نظریه داده بنیاد نظام مند در بخش کیفی و از مدل سازی معادلات ساختاری در بخش کمی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی، خبرگان و مدیران ارشد بانکی و در بخش کمی، جامعه آماری مدیران، روسا و کارشناسان و کارکنان ارشد بانک سپه بودند. روش نمونه گیری بخش کیفی، هدفمند و گلوله برفی (33 نفر) و در بخش کمی به صورت خوشه ای و ساده بود (368 نفر). یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل کیفی داده های مصاحبه ها، مدل هم رقابتی در صنعت بانکداری ایران ارائه گردید. یافته های آزمون کمی، مدل پژوهش را تأیید نمودند. یافته ها نشان داد که چالشهای صنعت بانکداری (شرایط علی) بر میل به هم رقابتی تأثیر معناداری دارند. یافته ها تأثیر میل به هم رقابتی، عوامل زمینه ای (محیط اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، سیاسی-قانونی و فناوری) و عوامل مداخله گر (منابع، ساختار سازمانی، فناوری، فرهنگ سازمانی، منابع مالی، مدیریت ارشد و سیاست های کلان) بر راهبردهای هم رقابتی و تأثیر این راهبردها بر پیامدهای حاصل را تأیید کردند. نتایج: در راستای حفظ و ارتقاء جایگاه و کسب رضایتمندی مشتریان بانک ها می توانند با کسب شناخت صحیح و مدیریت عوامل مؤثر بر شکل گیری و اجرای راهبردهای هم رقابتی، بستر مناسبی را برای بهره مندی از همکاری با رقبای خود در محیط رقابتی حاکم و پیامدهای اتخاذ راهبردها فراهم نمایند.
الگوی سنجش میزان بلوغ سیستمهای هوش تجاری در صنعت بانکداری(کاربرد معادلات ساختاری)
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
60 - 53
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی سنجش میزان بلوغ سیستمهای هوش تجاری در صنعت بانکداری(کاربرد معادلات ساختاری) می باشد. در این راستا اهداف اختصاصی شامل ارائه مدلی جهت سنجش بازاریابی رابطه مند، مدیریت عملکرد، مدیریت ریسک، و مدیریت دارایی ها و تعهدات در صنعت بانکداری ایران با استفاده از معادلات ساختاری حداقل مربعات جزیی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان بانک های ملی مرکزی استان تهران در سال 1397 می باشند که برابر با 4912 بوده، از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان تعداد نمونه آماری 357 نفر از کارکنان انتخاب شدند. نتایج مشخص نمود هوش تجاری و شاخص های آن حدود 47 درصد از واریانس بانکداری را تبیین نمودند.
شناسایی شاخص های قابلیت های خدماتی در صنعت بانکداری با استفاده از روش دلفی فازی: تجزیه و تحلیل شاخص ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی
حوزه های تخصصی:
تشخیص موقعیت رقابتی منوط به شناسایی منابع ایجاد رقابت پذیری است. از دیدگاه مبتنی برمنابع، ارائه خدمات بطور عمده به منابع و قابلیت های سازمان بستگی دارد تا در بلندمدت مزیت رقابتی پایدار را ایجاد نماید. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی و تعیین قابلیت هایی است که بیشترین تأثیر را در مزیت رقابتی صنعت بانکداری بوجود می آورند. براساس دیدگاه مبتنی بر منابع، ابعاد و قابلیت های خدماتی شامل قابلیت های مدیریتی، سازمانی، بازاریابی و کیفیت خدمات به صورت جامع از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی فازی و نظر 10 نفر از خبرگان شناسایی شدند. جهت شناسایی قابلیت هایی که بیشترین مزیت رقابتی را برای صنعت بانکداری به ارمغان می آورند از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد قابلیت های مدیریتی نسبت به دیگر قابلیت ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و ترکیب ارزش ها و نگرش های تیم مدیریت عالی برای وظایف ها و تصمیمات سازمانی و همچنین انتظارات مشتریان از فرآیندها و خدمات با کیفیت، دارای اهمیت ویژه ای هستند.
نقش استراتژی های سرمایه انسانی بر بهبود رضایت شغلی (مورد مطالعه: بانک ملت شعب تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر که از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها توصیفی پیمایشی است، بررسی نقش استراتژی های سرمایه انسانی بر بهبود رضایت شغلی است. 250 نفر از کارکنان بانک ملت شعب تهران را جامعه آماری تحقیق تشکیل داده که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 151 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفته است. نتایج نشان داد که استراتژی های سرمایه انسانی نقش مثبت و معناداری بر بهبود رضایت شغلی کارکنان دارند. می توان نتیجه گرفت که استراتژی های جذب و استخدام، استراتژی توسعه منابع انسانی، استراتژی مدیریت عملکرد، استراتژی جبران خدمات و استراتژی روابط کارکنان می توانند نقش مثبت و معناداری بر بهبود رضایت شغلی داشته باشند.
طراحی مدلی برای توانمندسازی مدیران صنعت بانکداری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی مدلی برای توانمندسازی مدیران در صنعت بانکداری مبتنی بر مطالعه ی آمیخته و با رویکرد توصیفی اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و همچنین مدیران ارشد بانک مرکزی بوده است. نمونه آماری تا مرحله اشباع نظری داده ها شامل 15 نفرکه به روش هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند . ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه خبره مبنا است. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی به روش مدل سازی نرم ساختاری تفسیری (ISM) انجام شده است. نتایج تحلیل مضمون منتج به شناسایی مضامین و مقوله های مرتبط با توانمندسازی مدیران در صنعت بانکداری گردید. همچنین در بخش دوم، مبتنی بر مضامین و مقوله های شناسایی شده و با استفاده از روش مدل سازی نرم ساختاری تفسیری، مدل توانمندسازی مدیران در صنعت بانکداری طراحی گردید که در پنج سطح ارائه شده است.
ارائه ی مدلی برای سنجش کیفیت سخت افزار و نرم افزار خدمات در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
65 - 78
حوزه های تخصصی:
خدمات مستلزم درگیری ذهنی زیاد مصرف کننده در فرآیند مصرف است. هنگامی که مشتری خدمتی را تجربه می کند، ارزیابی او از کیفیت خدمات تغییر خواهد کرد. هدف از انجام این مطالعه، ارائه ی مدلی برای سنجش کیفیت سخت افزار ونرم افزار خدمات بانکی برای صنعت بانکداری ایران است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی- کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه مشتریان بانک های خصوصی و دولتی در محدوده شهر تهران است. برای جمع آوری داده های موردنیاز، از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شده است. پس از انجام مطالعه ای مقدماتی، حجم نمونه در سطح خطای پنج درصد برابر با 551 برآورد شد. همچنین، برای تکمیل پرسشنامه ها و گردآوری اعضای نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد، بعد سخت افزاری و نرم افزاری مؤلفه های مهمی برای کیفیت خدمات هستند. افزون براین، بعد سخت افزاری وزن بیشتری نسبت به بعد نرم افزاری در شکل دهی به مفهوم کیفیت خدمات بانکی را دارا است.
سنجش میزان گرایش به بازاریابی داخلی در صنایع خدماتی (مطالعه موردی: صنعت بانکداری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
93 - 106
حوزه های تخصصی:
شرکت ها و مؤسسه های خدماتی همواره در تلاش هستند تا کیفیت خدمات ارائه شده خود به مشتریان را بهبود بخشند و از این طریق به مزیت رقابتی پایدار دست یابند. برای تحقق این امر، اندیشمندان بازاریابی و منابع انسانی به اتفاق به کارگیری اصول و ابزارهای بازاریابی داخلی را کارساز می دانند. با وجود آن که تقریباً سه دهه از معرفی این مفهوم می گذرد، کماکان نحوه سنجش و به کارگیری آن در عمل با مشکلات ساختاری و مفهومی متعددی دست به گریبان است. در این پژوهش به بررسی نقش و میزان تأثیر جمع آوری انواع اطلاعات بازار داخلی در صنعت بانکداری، تسهیم آن اطلاعات در بین کارکنان و واکنش مدیریت سازمان در قبال این اطلاعات پرداخته می شود. نتایج تحلیل اطلاعات حاصل از توزیع پرسشنامه در میان کارکنان بانک ها نشان می دهد، اطلاعات ایجادشده درمورد بازار داخلی- که شامل تهیه اطلاعات بازار داخلی به صورت غیر رسمی، تهیه اطلاعات بازار داخلی به صورت رسمی و چهره به چهره، تهیه اطلاعات بازار داخلی به صورت رسمی و مکتوب است- و تسهیم این اطلاعات در بین کارکنان و از همه مهم تر، واکنش مدیریت بانک در قبال این اطلاعات، بر میزان گرایش به بازاریابی داخلی در سازمان اثر مستقیم و معناداری دارند.
توسعه چارچوبی جامع برای ارزیابی عملکرد بازاریابی با استفاده از رویکرد فراترکیب: مطالعه ای در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
271 - 290
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به دنبال آن بودیم که شاخص های کلیدی عملکرد بازاریابی را شناسایی کنیم و ابزاری تعریف کنیم تا به وسیله آن عملکرد بازاریابی را در صنعت بانکداری بسنجیم. بدین منظور، از روش فراترکیب برای استخراج شاخص های عملکرد بازاریابی از مطالعات کیفی، از آزمون قضاوت خبرگان برای تأیید، وزن دهی، و تعدیل ابزار سنجش، و از پرسشنامه تعدیل شده برای ارزیابی عملکرد بازاریابی صنعت بانکداری بهره گرفتیم. شاخص های شناسایی شده به واسطه روش فراترکیب در پنج بُعد دسته بندی شد: مشتری؛ برند؛ بازار؛ نوآوری؛ مالی. نتایج آزمون خبرگان نشان داد که ابعاد مشتری و مالی اهمیت بیشتری نسبت به سایر ابعاد در سنجش عملکرد بازاریابی دارند. نتایج آزمون میدانی بیانگر آن بود که عملکرد بازاریابی بانک ها بالاتر از سطح متوسط قرار دارد و عملکرد بانک های غیر دولتی بهتر از عملکرد بانک های دولتی است. همچنین، بانک ها در ابعاد برند، بازار، و نوآوری بهتر از ابعاد مالی و مشتری عمل کرده اند.
ترسیم شبکه تداعی های برند «بانک کشاورزی» و «بانک تجارت» با استفاده از فن نقشه مفهوم برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
413 - 432
حوزه های تخصصی:
با وجود رقابت روز افزون در صنعت بانکداری ایران، ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان، به منظور حفظ و بهبود موقعیت رقابتی بانک ها امری ضروری می نماید. شناسایی شیوه ارزش گذاری و شکل گیری مفاهیم مرتبط با مفهوم برند در ذهن مشتریان، راهنمایی برای دستیابی به این هدف است. این مطالعه به ترسیم شبکه ای از تداعی های برند «بانک کشاورزی» و «بانک تجارت» با استفاده از فن «نقشه مفهوم برند»، به منظور شناخت تداعی ها ی برند این دو بانک و ارتباط میان آنها در ذهن مشتریان می پردازد. دانشجویان دانشگاه های تهران جامعه آماری پژوهش پیش رو را تشکیل می دهند و برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. در نتیجه، این مطالعه «نقشه نهایی مفهوم برند بانک کشاورزی» با تعداد 11 تداعی اصلی از جمله: خوشه گندم؛ کشاورز و باغبان؛ سنتی و قدیمی؛ بانک تخصصی در حوزه کشاورزی؛ رنگ سبز و «نقشه نهایی مفهوم برند بانک تجارت» با تعداد هشت تداعی اصلی از جمله: دانشگاه؛ وام دانشجویی؛ سابقه و قدمت و بانک دولتی ترسیم شدند.
بررسی نقش واسطه ای بازاریابی پایدار و بازارگرایی در تأثیر بازاریابی درونی بر عملکرد (مطالعه موردی: شعب بانک ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
659 - 680
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی نقش و ساز و کار تأثیرگذاری بازاریابی درونی بر عملکرد از طریق متغیر میانجی بازاریابی پایدار و بازارگرایی است. بدین منظور نمونه ای 310 نفری از 900 نفر از کارکنان شعب بانک ملت شهر مشهد انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخته ای برای سنجش بازاریابی درونی (با 15 گویه)، بازاریابی پایدار (با سه گویه)، بازارگرایی (با 30 گویه) و عملکرد (با 10 گویه) که اعتبار و روایی آن احراز شده بود، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و آنان نیز به تکمیل این پرسشنامه ها اقدام کردند. تجزیه و تحلیل به کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزار Amos صورت پدیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد معادلات ساختاری به کار گرفته شده، مدل نظری قوی ای برای پیش بینی عملکرد سازمان از طریق بازاریابی درونی، بازاریابی پایدار و بازارگرایی است. در این تحقیق تأثیر معنادار بازاریابی درونی بر عملکرد تأیید شد. همچنین اثر میانجی بازاریابی پایدار و بازارگرایی در رابطه بین بازاریابی درونی و عملکرد نیز به تأیید رسید.
شناسایی مهم ترین فرایندهای بازاریابی در صنعت بانکداری ایران به منظور توسعه مدل بلوغ بازاریابی بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
795 - 814
حوزه های تخصصی:
هدف: اغلب مدیران بازاریابی فعال در حوزه بانکداری و مالی، درک کاملی از فرایندهای تأثیرگذار بازاریابی ندارند و این مفهوم را فقط برای جذب منابع یا توزیع مصارف بانکی به کار می برند. در واقع آنها دید جامع و مؤثری ندارند و شناخت آنها فقط به حوزه خاصی از بازاریابی محدود می شود و پیامد این محدوداندیشی به شکست تلاش های دپارتمان بازاریابی می انجامد. بنابراین، شناسایی فرایندهای کلیدی بازاریابی در این صنعت می تواند دید مناسبی برای برنامه ریزی در این حوزه در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهد. پژوهش حاضر به دنبال این است که از طریق مطالعات و نظرسنجی از خبرگان دانشگاهی و صنعت بانکداری، مهم ترین فرایندهای بازاریابی بانکی در صنعت بانکداری ایران را شناسایی و رتبه بندی کند. روش: در این پژوهش برای شناسایی فرایندهای بازاریابی، از 27 خبره صنعت بانکداری و دانشگاه درباره میزان اهمیت هر یک از فرایندهای شناسایی شده از طریق پرسش نامه نظرسنجی به عمل آمد. این خبرگان به روش نمونه گیری غیرتصادفی و بر اساس ویژگی های فردی و تخصصی انتخاب شدند. نظرهای جمع آوری شده با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبه بندی شدند. یافته ها: بر اساس تحلیل های صورت گرفته، مدیریت سبد محصولات بانکی، مدیریت ارتباط با مشتری، تبلیغات و ارتباطات یکپارچه بازاریابی بانکی، قیمت گذاری و فروش محصولات و خدمات بانکی، مدیریت کانال های توزیع خدمات بانکی، تحلیل بازار بانک و تحقیقات بازاریابی بانکی، مهم ترین فرایندهای بازاریابی بانکی شناسایی شدند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش و مشخص شدن مهم ترین فرایندهای بازاریابی در صنعت بانکی بر اساس نظر خبرگان بانکی، تصمیم گیرندگان این حوزه می توانند در سنجش، ارزیابی و هدف گذاری فعالیت های بازاریابی، به این فرایندها بر اساس اهمیت و اولویت آنها توجه کنند.
ارزیابی چندسطحی کارایی در صنعت بانکداری (رویکرد SBM شبکه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
359 - 380
حوزه های تخصصی:
مدل های معمول تحلیل پوششی داده ها (DEA) در ارزیابی عملکرد، بر اساس تفکر جعبه سیاه عمل می کنند؛ به گونه ای که در این جعبه ها (واحدهای تصمیم گیری) ورودی ها به خروجی ها تبدیل می شوند. از ضعف های این مدل ها می توان به نادیده گرفتن ساختار داخلی، محصولات میانجی یا فعالیت های ارتباطی اشاره کرد؛ همچنین فرایند تبدیل واقعی، عموماً به صورت واضح مدل سازی نمی شود. با توجه به ساختار چندمرحله ای صنعت بانکداری، در این پژوهش پس از اشاره به رویکردهای جعبه سیاه (ادغام) و تفکیک، ضرورت در نظر گرفتن فرایندهای داخلی یک واحد تصمیم گیری (DMU) مطرح می شود و در ادامه، ضمن معرفی نوعی مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای مبتنی بر متغیرهای کمکی، این مدل در ارزیابی عملکرد صنعت بانکداری استفاده می شود. مزیت عمده سنجه های مبتنی بر متغیرهای کمکی، توانایی آنها در ارائه معیارهای مناسب تر کارایی، به ویژه برای واحدهای کارای ضعیف است. بر اساس یافته های این پژوهش، در ساختارهایی که آثار شبکه ای و ارتباطی بین بخش ها وجود دارد، استفاده از رویکردهای جعبه سیاه و تفکیک، ارزیابی واقعی و دقیقی از عملکرد ارائه نمی دهند و باید از مدل های شبکه ای مناسب استفاده شود.
رتبه بندی اعتباری مستقل بانک های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
575 - 606
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، رتبه بندی اعتباری مستقل بانک ها از منظر سپرده گذاران (ذی نفعان خارجی بانک) در راستای ایفای تعهد آنهاست. روش: برای تحقق این هدف، با استفاده از مدل های رتبه بندی مؤسسه های مرجع و سیستم رتبه بندی کملز (کفایت سرمایه، کیفیت دارایی ها، مدیریت، سودآوری، نقدینگی، حساسیت)، شاخص های رتبه بندی شناسایی شدند، سپس از طریق روش دلفی فازی به تعیین شاخص های رتبه بندی اقدام شد و با استفاده از روش پرامته (روش ساختاریافته رتبه بندی ترجیحی برای غنی سازی ارزیابی ها) بانک ها رتبه بندی شدند. یافته ها: در نهایت، پس از انتخاب 32 شاخص بر اساس نتایج روش دلفی فازی، با توجه به نظر خبرگان وزن زیرمعیارها یکسان در نظر گرفته شد. نمونه پژوهش، 21 بانک دارای مجوز از بانک مرکزی ایران و پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران، در بازه زمانی 1391 تا 1395 است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، از میان بانک های بررسی شده کشور، بانک خاورمیانه از نظر رتبه اعتباری در جایگاه نخست و بانک آینده در جایگاه آخر قرار دارد.
برازش مدل بومی بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
247 - 268
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برازش مدل بومی بازارگرایی در صنعت بانکداری ایران می باشد. پژوهش حاضر به صورت آمیخته (کیفی-کمی) بوده و در مرحله اول، برای ساخت الگو از روش کیفی با رویکرد استروس کوربین و در مرحله دوم برای آزمون الگو از روش معادلات ساختاری استفاده شد. بعد از مطالعه مبانی نظری در خصوص بازارگرایی، طراحی سؤالات مصاحبه، انجام مصاحبه و رسیدن به اشباع نظری، پرسش نامه تدوین شد که 288 گویه و در قالب 59 مفهوم تنظیم شد. جهت بررسی روایی پرسشنامه نهایی در میان 12 خبره صنعت و دانشگاهی توزیع گردید و پس از محاسبه CVR گویه ها، این مقدار به 212 گویه در قالب 58 گویه تقلیل یافت. در بخش کیفی جامعه آماری شامل خبرگان برجسته بانکی بوده و در گام دوم که بخش کمی پژوهش بوده است، پرسشنامه پژوهش در میان مدیران میانی، ارشد و کارشناسان 33 بانک کشور توزیع گردید. نتایج نشان داد در بخش کیفی، 54 مفهوم به دست آمده در 6 مقوله شامل راهبرد ها و اقدامات، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پیامد ها و پدیده محوری جای گرفتند. همچنین با توجه به خروجی نرم افزار در بخش کمی، مقدار ضریب مسیر برای 5 رابطه بین مولفه های مدل مقدار مثبت داشته و این بدان معنی است که روابط مستقیم بوده و تنها رابطه متغیر عوامل مداخله گر و راهبرد ها دارای علامت منفی می باشد