مطالب مرتبط با کلیدواژه

زنان مطلقه


۶۱.

شناسایی فشارزاهای روان شناختی والدین زنان مطلقه (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فشارزاهای روان شناختی زنان مطلقه پدیدارشناسی تفسیری خانواده مبدأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۱۸
پدیده طلاق می تواند خانواده مبدأ افراد مطلقه را با فشارزاهای متعددی مواجه سازد که این امر، ناشی از یک گذار پیش بینی نشده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی فشارزاهای روان شناختی والدین زنان مطلقه انجام شد. در این پژوهش از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی تفسیری استفاده گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش، 12 تن از والدین زنان مطلقه بودند که در فاصله زمانی بین بهمن ماه سال 1398 تا مرداد سال 1399 مورد مصاحبه قرار گرفتند. ملاک های ورود پژوهش، شامل موارد ذیل می باشد: 1. طلاق فرزند به صورت رسمی و محضری ثبت شده باشد 2. تمایل به رجوع نباشد 3. حداقل شش ماه از ثبت طلاق گذشته باشد 4. ازدواج مجدد نداشته باشد 5. بدون فرزند باشد. این افراد به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر راهبرد گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند جمع آوری اطلاعات، با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام پذیرفت و داده های حاصل از آن از طریق روش هفت مرحله ای دیکلمن تحلیل شد. نتایج بیانگر وجود تعداد 348 کد اولیه، 19 مفهوم و 7 مقوله اصلی است. این مقوله ها عبارتند از: بازخوردهای اجتماعی منفی، زیر سؤال رفتن نقش والدینی، درماندگی نسبت به موفقیت ازدواج، ضعف حمایت روان شناختی، فقدان اتحاد زوجی، تضییع حقوق و بی ثباتی های مزمن پس از طلاق. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که والدین به واسطه داشتن دختر مطلقه و پیدایش یک مرحله غیرقابل پیش بینی در چرخه زندگی خانواده، تحت تأثیر عوامل فشارزای چندگانه قرار می گیرند.
۶۲.

کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه

کلیدواژه‌ها: تئوری انتخاب امیدواری تاب آوری بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۲۸۰
هدف از پژوهش حاضر، کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه شهر اهواز بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر)گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس امیدواری اشنایدر و همکاران (1991)، مقیاس تاب آوری کانر و دویدسون (2003) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. گروه آزمایش، مداخله تئوری انتخاب شامل 8 جلسه گروهی 120 دقیقه ای هفتگی را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از یک ماه و نیم مرحله پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که کاربست تئوری انتخاب بر امیدواری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در زنان مطلقه اثربخش بود. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت.
۶۳.

تجربه سرپرستی خانوار توسط زنان و چرخه بازتولید فلاکت (نمونه موردی: زنان سرپرست خانوار شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته تحلیل تماتیک زنان سرپرست خانوار زنان مطلقه کرج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
زنان سرپرست خانوار نیازمند به مثابه آسیبی اجتماعی شناخته می شوند. این گروه از زنان آسیب پذیر، با مجموعه ای از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مواجه هستند که چرخه ای از بازتولید فقر و فلاکت را برای آن ها رقم می زند. تحقیقات نشان می دهد زنان سرپرست خانوار که دارای فرزند هستند، پنج برابر خانواده های معمولی در معرض آسیب پذیری ناشی از فقر قرار دارند. پژوهش حاضر با تمرکز بر شرایط گروهی از زنان سرپرست خانوار در شهر کرج که به دلایل مختلفی (فوت همسر، زندانی بودن همسر، طلاق و...) سرپرست خانوار شناخته می شوند، به مطالعه آسیب های گوناگون این زنان، شامل حوزه اقتصاد و معیشت، حوزه اجتماعی و احساس امنیت و حوزه مشکلات فرزندان می پردازد و نقش این سه حوزه را در بازتولید چرخه فلاکت تحلیل می کند.در مقاله حاضر، تجربیات زیسته زنان سرپرست خانوار مطالعه می شود. ابتدا با اتخاذ روش شناسی کیفی، با 22 نفر از زنان سرپرست خانوار در شهر کرج مصاحبه عمیق انجام گرفت و داده های گردآوری شده به شیوه تحلیل تماتیک تحلیل شدند. میدان پژوهش محدوده شهری شهر کرج است. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد زنان سرپرست خانوار با مشکلات متعددی مواجه هستند که هرکدام به شکلی به بازتولید شرایط نامطلوب زندگی آن ها و پایداری آن کمک می کند. مهم ترین این مشکلات عبارت اند از: محرومیت اقتصادی (تأمین معیشت و نیازهای روزمره خود و فرزندان)، مشکلات اجتماعی (احساس امنیت اجتماعی در مناسبات اجتماعی و تعاملات بین فردی)، تفکر و برداشت های فرهنگی (نگاه ترحم آمیز، طردکننده و تحقیرآمیز) مشکلات مربوط به توانمندی ها (مهارت های شغلی و مهارت های ارتباطی)، مشکلات حوزه سلامت و بهداشت (بیماری و مشکلات جسمی و روحی و روانی) و... .مشکل عمده این زنان «فقر قابلیتی» است، یعنی اکثر این زنان قابلیت ها و توانمندی های لازم نظیر سواد، تحصیلات عالی و سلامت جسمانی برای خروج از ورطه فقر را ندارند و این امر دایره انتخاب های آن ها را برای زندگی به شدت محدود می کند. فقر قابلیتی همراه با چالش های حوزه های سه گانه به وضعیتی منجر شده که در مقاله حاضر با عنوان فلاکت از آن اسم برده شده است. نداشتن بسیاری از فرصت ها (فرصت داشتن خانواده خوب، داشتن پدر، تحصیل مناسب و...) برای خانواده های زن سرپرست به نوعی موجب استمرار و بازتولید چرخه فلاکت (آسیب اقتصادی، آسیب تعاملات و فرزندان آسیب دیده) می شود
۶۴.

روایت تجربه زیسته زنان تهرانی از طلاق توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق توافقی حق طلاق زنان مطلقه تحلیل روایت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
مطالعه تصمیم و تجربه زیسته طلاق توافقی زنان در شهر تهران در قالب شنیدن داستان جدایی آنها موضوع این پژوهش می باشد. تا در نهایت، به روایتی منسجم از این تجارب در قالب نظمی تقویمی رسید. در این پژوهش جامعه آماری شامل 2۰ نفر از زنان مطلقه در شهر تهران در سال 1399 بوده و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و عملیات جمع آوری و تحلیل داده ها به طور همزمان انجام گرفته است. باتوجه به تحلیل صورت گرفته و نیز مقولات اصلی و فرعی استخراج شده، داستان زنان مطلقه در قالب 7 موقعیت قابل روایت می باشند. زنان مطلقه مورد مطالعه در موقعیت و «بستر آشنایی زوجین» مناسبی با همسرانشان آشنا نشده اند و زمینه های «تصمیم به ازدواج» آنها در قالب انگیزه ها و معیارهای ازدواج به طور مطلوب فراهم نبوده است. در این میان با «جاری شدن صیغه عقد» در بین افراد مورد مطالعه بتدریج زمزمه های اختلاف شروع شده و نیز با برگزاری عروسی و تشکیل زندگی، زوجین وارد مرحله جدیدی از «زندگی پشت درهای بسته» می شوند. در ادامه زندگی «خیانت همسر»، «اعتیاد همسر» و« خشونت خانگی» زمینه های اساسی «جرقه های طلاق» در ذهن آنها محسوب می شود. «ترومای دادگاه» کاروزاری است تا بتوانند به لحاظ رسمی و قانونی به زندگی خانوادگی شان پایان داد.
۶۵.

تجربه زیسته زنان مطلقه با طلاق های غیرمنتظره: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان مطلقه طلاق غیرمنتظره تجربه زیسته پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۲۹۹
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه زیسته زنان مطلقه با طلاق های غیرمنتظره بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه های نیمه ساختار یافته و مسئله محور، به بررسی و شناخت فرآیند بروز طلاق های غیرمنتظره پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را زنان با طلاق غیرمنتظره و یک جانبه ساکن شهر تهران تعداد 7 زن که تجربه طلاق غیرمنتظره داشتند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند؛ برای تبیین و تحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد استفاده شد. یافته ها: پس از مصاحبه با زنان مطلقه و تحلیل و استخراج داده ها، 162 کد اولیه، 11 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شد. مضمون اصلی ازدواج یک تعهد مادام العمر دو مضمون فرعی باور به تداوم و ثبات ازدواج و باور به داشتن یک زندگی خوب اما مواجه شدن با بدترین اتفاقات را در برگرفت. دومین مضمون اصلی یعنی تغییرات رابطه از بهترین دوست تا غریبه کامل نیز دارای پنج مضمون فرعی پایان ناگهانی و غیرمنتظره، دوگانگی پیام ها و بازی های روانی، شکسته شدن فرضیات، خیانت و نقش مسائل و طلاق خانواده اصلی در طلاق شرکت کنندگان را شامل شد. فرایندهای عاطفی شرکت کنندگان به طلاق غیرمنتظره نیز به عنوان سومین مضمون اصلی خود دارای دو مضمون فرعی واکنش های عاطفی به ترک شدن و آسیب های طلاق غیرمنتظره بود و چهارمین و آخرین مضمون اصلی بازسازی زندگی و سازگاری با طلاق بود که دو مضمون فرعی روش های کارآمد سازگاری با طلاق و روش های ناکارآمد سازگاری با طلاق را شامل شد. نتیجه گیری: تجربه طلاق در زنان به معنای قرارگیری در چتری از آسیب پذیری های فردی، اجتماعی و بروز پیامدهای مختلفی است که آنان را به بهره گیری از مکانیسم های حفاظتی همانند مذهب، پنهان کاری و تلاش برای سازگاری با شرایط جدید و کاهش آسیب های روانی، اجتماعی و جنسی سوق می دهد.
۶۶.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار درمان شناختی - رفتاری سازگاری پس از طلاق حرمت خود زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
زمینه: نگاه های تلخ و گزنده ای جامعه و طرد زنان مطلقه، سازگاری آنان را با این شرایط مشکل و به حرمت خود شان آسیب می زند. تحقیقات نشان داده است که درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری می توانند بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنان مطلقه مؤثر باشند، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی آن ها پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از زنان مطلقه تحت پوشش پایگاه های خدمات اجتماعی منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه این مطالعه 60 زن بودند که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری پس از طلاق فیشر (1976) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) بودند. برای گروه آزمایشی اول، درمان هیجان مدار (میرزازاده و همکاران، 1391) و برای گروه آزمایشی دوم درمان شناختی-رفتاری (موناز و همکاران، 2007) در 9 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بانفرونی انجام شد. یافته ها: هر دو درمان باعث بهبود سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه در پایان مداخلات و دوره پیگیری شدند (01/0>p)، ولی درمان هیجان مدار در بهبود سازگاری آنان نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخش تر بود (01/0>p). بین این دو روش درمانی در افزایش حرمت خود زنانِ مطلقه تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: زنان مطلقه ای که در جلسات درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری شرکت کردند سازگاری پس از طلاق و حرمت خود بیشتری را تجربه کردند.
۶۷.

مقایسه عزت نفس جنسی و اندروژن زنان متقاضی طلاق، مطلقین و متاهل شهر ارومیه

کلیدواژه‌ها: عزت نفس جنسی اندروژنی زنان مطلقه زنان در حین طلاق زنان متاهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف تحقیق حاضر بررسی مقایسه ای عزت نفس جنسی و اندروژن متقاضی طلاق، مطلقین و افراد متاهل عادی شهر ارومیه بود. تحقیق حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سه گروه زنان متقاضی طلاق، زنان مطلقین و زنان متاهل شهر اورمیه بود. برای مقایسه گروه ها، از هر گروه تعداد 48 نفر انتخاب شد. برای انتخاب نمونه زنان متقاضی طلاق به دادگاه خانواده شهر اورمیه مراجعه شد و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس نمونه انتخاب شد. برای انتخاب زنان مطلقه و زنان متاهل نیز از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی عزت نفس جنسی زنان- فرم کوتاه (زینا و اسچوارز، 1996) و پرسشنامه نقش جنسیتی بم بود. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون جداول توافقی با استفاده از نرم افزار Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه های عزت نفس جنسی در بین سه گروه تفاوت وجود دارد. همچنین سطوح اندروژنی بین افراد متاهل با افراد متقاضی طلاق و مطلقین در سطح 5% تفاوت معنی داری داشتند، ولی بین دو گروه افراد متقاضی طلاق و مطلقین تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
۶۸.

تجارب حقوقی زنان مطلقه از فرایند طلاق در ایران (موردمطالعه ی شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان مطلقه تجارب حقوقی فرایند طلاق جامعه شناسی حقوق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
طلاق پدیده ای اجتماعی است که با ارکان مختلف جامعه اعم از خرد و کلان درآمیخته و در ارتباط متقابل با عرصه های مختلف فردی، خانوادگی، نهادی و ساختاری است. بر این اساس، افراد در فرایند طلاق سنخ های متفاوتی از وقایع را تجربه می کنند و به دلیل قانونی و قضایی بودن امر طلاق، یکی از مهمترین انواع آنها «تجارب حقوقی» است که اشاره به سنخی از تجارب افراد در طول درگیری و ارتباط با امر حقوقی دارد. این تحقیق بر آن است مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختاریافته با زنان مطلقه (15 نمونه از شهر قم) و با تکنیک تحلیل مضامین، به توصیف غنیِ این تجارب پرداخته تا به این سوال پاسخ دهد که «زنان فرایند حقوقی طلاق در ایران را با چه کیفیتی و مبتنی بر نقش آفرینی کدام کنشگران تجربه می کنند؟» بر اساس یافته ها، تجارب حقوقی زنان در فرایند طلاق در سه سطح فردی، نهادی و قانونی صورت می گیرد. در این میان، سطح فردی به ویژه گروه قضات مهمترین مقوله به شمار آمده است. بطوریکه در مورد نظام حقوقی ایران در خصوص مساله طلاق باید اذعان داشت افراد به ویژه قضات و وکلا فراتر از هر امر دیگری اعم از عاملیت زنان، نهادهای مرتبط و قوانین ایفای نقش دارند. همچنین واحد معنایی غالب در روایت زنان از تجارب شان، مربوط به نسبتی است که این تجارب با «زن بودن» آنها دارد و لذا غلبه جنسیت به اقسام مختلف در مواجهات با افراد (به ویژه قضات)، نهادها (به ویژه دستگاه قضایی) و قوانین ظهور داشته است.
۶۹.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه

کلیدواژه‌ها: آموزش تنظیم هیجان سلامت روانی نشخوار فکری زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
مقدمه: طلاق یکی از مسائل اجتماعی شایع و با قدمت جامعه است که پیامدهای گسترده آن بر سلامت روانی تا مدت ها بعد از این رویداد ادامه دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۰ تشکیل دادند؛ بدین منظور ۵۰ نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس سبک پاسخ دهی نشخواری (RRS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بود. گروه آزمایش برنامه آموزش تنظیم هیجانی را طی ده جلسه ۹۰ دقیقه ای به مدت دو ماه دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و در نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها به ترتیب ۳۹/۴ و ۸/۲۵ بود. یافته های پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تأثیر آموزش تنظیم هیجان در گروه آزمایش بر مؤلفه های سلامت روانی و نشخوار فکری شامل علائم جسمانی (F=۱۷/۴۵, P>۰/۰۱)، اضطراب (F=۲۵/۵۲, P>۰/۰۱)، عملکرد اجتماعی (F=۲۶/۹۹, P>۰/۰۱)، افسردگی (F=۱۵/۴۷, P>۰/۰۱)، پاسخ های نشخواری (F=۷۵/۱۳, P>۰/۰۱) و پاسخ های منحرف کننده (F=۳۴/۴۲, P>۰/۰۱) معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تنظیم هیجان روش مؤثری برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش نشخوار فکری در زنان مطلقه است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود این مداخله آموزشی در مراکز مشاوره خانواده و سلامت روانی اجرا شود.
۷۰.

اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
زمینه و هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان هاست و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود. اگرچه پیامدهای منفی طلاق هر دو زوج را گرفتار می سازد اما طبق پژوهش ها، آسیب پذیری زنان بعد از طلاق بیش تر از مردان است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه ای بودند که به علت افسردگی به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 مراجعه کردند که از بین کسانی که نمره بالایی در نگارش دوم پرسشنامه افسردگی Beck (1996) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به ابزار اندازه گیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان افسردگی (78/13=F، 006/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری کاهش داد. و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. از این رو پیشنهاد می گردد مشاورین از این رویکرد در جهت کاهش افسردگی زنان مطلقه استفاده نمایند.
۷۱.

اثربخشی طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان

کلیدواژه‌ها: طرح واره درمانی خودکارآمدی امید به زندگی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۳
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی و امید به زندگی زنان مطلقه و تأثیر آن بر کاهش الگوهای ناسازگار اولیه فرزندان دختر آنان انجام شد. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مطلقه و فرزندان دخترشان در شهر ارومیه در سال 96 بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان مطلقه و فرزندان دخترشان بود که به کلینیک سلامت خانواده، تحت نظر بهزیستی استان آذربایجان غربی مراجعه کردند که به روش هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. بر گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر طرح واره درمانی، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی انجام شد؛ اما برای گروه کنترل، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. ابزار پژوهش حاضر، عبارت بودند از پرسشنامه خودکارآمدی شی یر (1982)، پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991) و فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1998). داده های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره درمانی بر افزایش خودکارآمدی، امید به زندگی زنان مطلقه و تعدیل طرح واره های ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر واقع شده (000/0>P). طرح واره درمانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود خودکارآمدی و امید به زندگی این زنان مطلقه و تعدیل طرح واره های ناسازگار فرزندان دخترشان مؤثر باشد.
۷۲.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر شناخت درمانی به روش مایکل فری بر افسردگی، احساس تنهایی و شادکامی زنان مطلقه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی گروهی افسردگی احساس تنهایی شادکامی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر شناخت درمانی به روش مایکل فری بر افسردگی، احساس تنهایی و شادکامی زنان مطلقه انجام شده است. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان کلیه زنان مطلقه ای که در سال 1397 به مرکز مشاوره صادق شهرستان رودبار مراجعه کرده بودند، تعداد 60 زن به صورت در دسترس انتخاب شدند و بر اساس مقیاس های افسردگی بک (BDI)، شادکامی آکسفورد (OHQ) و سنجش احساس تنهایی راسل (UCLA) از آنها پیش آزمون به عمل آمد و تعداد 24 نفر را که در مقیاس های افسردگی و احساس تنهایی بالاترین نمره را در پیش آزمون و در مقیاس شادکامی پایین ترین نمره را در پیش آزمون کسب کرده بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. و در ادامه فقط گروه آزمایش تحت 12 جلسه آموزش گروهی مبتنی بر شناخت درمانی به روش مایکل فری (فری، 2005) (هر جلسه 2 ساعت) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی و احساس تنهایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت. و همچنین میزان شادکامی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر این چنین نتیجه گیری می شود که آموزش گروهی مبتنی بر شناخت درمانی به روش مایکل فری بر افسردگی، احساس تنهایی و شادکامی زنان مطلقه در سطح معناداری(01/0p < ) تأثیر گذار است و موجب کاهش افسردگی و احساس تنهایی و افزایش شادکامی این زنان می شود.
۷۳.

مطالعه کیفی تجارب زنان مطلقه از پیامدهای طلاق (مورد مطالعه: زنان مطلقه شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامدهای طلاق تحلیل مضمون زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۳۰
زمینه: پیامدهای بعد از طلاق در هر جامعه، پدیده ای مبتنی بر زمینه فرهنگی آن جامعه است که می تواند متأثر از عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی باشد. مطالعات مرتبط با پیامدهای طلاق در سراسر جهان انجام شده است اما در مورد پیامدهای آن برای زنان مطلقه، به ویژه در شهرهای کوچک و سنتی در جامعه مورد نظر شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی تجارب زنان مطلقه شهرستان بهبهان از پیامدهای طلاق است. روش: مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با ۱۳ زن مطلقه شهرستان بهبهان در سال ۱۴۰۰ -۱۳۹۹ است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک (براون و کلارک، ۲۰۰۶) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها ۲۱۰ کد را در ۴ مضمون اصلی (پیامدهای فرهنگی اجتماعی، روانشناختی، شخصی و اقتصادی) و ۱۵ مضمون فرعی (تحمیل تصورات جامعه به زنان مطلقه، انگ اجتماعی، مورد طمع واقع شدن، ارتباط مجدد، روابط با اطرافیان و دوستان، نقش خانواده، احساسات متناقض، فکرهای احساس ساز، کمبود مهارت های زندگی، ارتباط با فرزندان، فرا والدگری، بحران محل زندگی، در جستجوی کمک های روانشناختی، اقدامات رفتاری و عدم امنیت اقتصادی) نشان داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که طلاق برای زنان به منزله قرارگیری در چرخه ای از آسیب پذیری و بروز پیامدهای اجتماعی و فردی است که آن ها را به بهره گیری از مکانیسم های حفاظتی مانند انزوا، پنهان کاری و پرخاشگری در روابط بین فردی به منظور تلاش برای سازگاری با شرایط جدید سوق می دهد.
۷۴.

واکاوی پدیدارشناختی تفسیر زنان از زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تفسیر زنان مطلقه زندگی پس از طلاق سازمان بهزیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
زمینه و هدف: افزایش آمار طلاق و متعاقب آن رشد تقاضا برای دریافت خدمات بهزیستی در بین زنان، طی سال های اخیر،  یکی از زمینه های مهم تغییرات اجتماعی در قلمرو خانواده ایرانی بوده است. این پژوهش با هدف فهم تفسیر زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی از زندگی پس از طلاق انجام گرفته است. روش و داده ها: گردآوری داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از زنان مطلقه تحت حمایت سازمان بهزیستی شیراز انجام گرفته است. تحلیل داده ها بر اساس رویکرد استفهامی با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد شرایط زنان مطلقه از دو تفسیر عمده اثر می پذیرد: تفسیر آنها از موقعیت و شرایط خود و تفسیر جامعه و اطرافیان. مبتنی بر این منابع تفسیری، سه تم اصلی شامل: احساس رهایی، سلطه مضاعف و دلهره مکرر پس از طلاق، استخراج گردید. زنان در دوران زندگی پس از طلاق همانند دوران زندگی زناشویی، تحت سیطره ارزش های مردسالارانه قرار دارند و حتی احساس رهایی آنها نیز واجد این ویژگی است. از این رو، کنترل گری توسط اطرافیان در شئون مختلف زندگی آنها احساس می شود و آنها به طور مکرر دچار دلهره می شوند.  نتیجه گیری: حضور الزام ها و ساختارهای فرهنگی و به ویژه ارزش های مردسالارانه در پساپشت مفاهیم و تم های منتزع نشان می دهد جهت مدیریت شرایط و کاهش آسیب ها لازم است جهت گیری های پژوهشی به سمت شناخت عمیق تر این ساختارها هدایت شوند. پیام اصلی: فقدان دو مؤلفه مهارتی در میان زنان مطلقه تحت حمایت بهزیستی منجر به تجاربی منفی در آن ها شده است: مهارت ارتباطی و حل مسأله؛ و مهارت کسب درآمد مستقل. از این رو، برنامه ریزی های اجتماعی و فرهنگی در رابطه با این زنان بهتر است در این حوزه ها انجام گیرد.
۷۵.

اثربخشی آموزش سرمایه روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش سرمایه ی روان شناختی بر شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهرستان نورآباد بودند که از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمندانتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. به منظور ارزیابی شادکامی و بهزیستی روانشناختی، از مقیاس های مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ) استفاده شد. برنامه آموزش سرمایه روان شناختی، به مدت8 جلسه 2 ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا گردید وگروه گواه هیچ مداخله ایی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار)، آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش سرمایه روانشناختی منجر به تفاوت معنادار آماری (01/0>p) بین مراحل پیش و پس آزمون در نمره شادکامی و بهزیستی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن برنامه سرمایه روانشناختی در افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی، آموزش و استفاده گستره از این روش درمانی برای زنان مطلقه توصیه می شود.
۷۶.

مقایسه اثربخشی آموزش مولفه های شناختی رفتاری با مولفه های مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و خودکنترلی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مولفه های شناختی رفتاری با مولفه های مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری و خودکنترلی زنان مطلقه بوده است. روش: پژوهش حاضر از نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس، از بین کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مرکز مشاوره دادگستری شهرستان بابل نیمه دوم سال 1396 و نیمه اول سال 1397، تعداد 45 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس تاب آوری و پرسشنامه خودکنترلی بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس آموزش شناختی رفتاری طی 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش صورت گرفت و بعد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. سه ماه بعد از اجرای پس آزمون، دوره پیگیری اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار Spss.22 صورت گرفت. یافته ها: این مطالعه نشان داد که مولفه های شناختی رفتاری و مولفه های مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (001/0P<) و خودکنترلی (001/0P<) در زنان مطلقه مؤثر بودند. این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان شناختی رفتاری تأثیر بیشتری بر افزایش تاب آوری و خودکنترلی دارد (001/0P<). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که آموزش مولفه های شناختی رفتاری و مولفه های مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به افزایش تاب آوری و خودکنترلی در زنان مطلقه شده و می توانند به عنوان روش های درمانی در بهبود مشکلات زنان مورد استفاده قرار گیرند.
۷۷.

نقش سرمایه های معنوی و روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف پژوهش حاضر در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه براساس سرمایه های معنوی و روانشناختی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به موسسه خیریه کوثر کرج بود، که از این میان 260 نفر از زنانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس بوسیله پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1991)، پرسشنامه سرمایه معنوی گل پرور و همکاران (1394) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد سرمایه معنوی و سرمایه روانشناختی می توانند 9/22 درصد از واریانس کیفیت زندگی در زنان مطلقه را تبیین کنند و بین سرمایه معنوی (221/0= β) و سرمایه روانشناختی (329/0= β) با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (۰1/۰> p) همچین سرمایه روانشناختی بیشترین سهم را در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت. براساس نتایج بدست آمده می توان بیان کرد که سرمایه های معنوی و روانشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مطلقه نقش دارد.
۷۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری زوجین بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره خصوصی منطقه 9 تهران بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. سپس روی گروه آزمایش مداخله گروهی مبتنی بر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر مبنای بسته تدوین شده افشاری و همکاران (2022) صورت گرفت. ابزار پژوهش شامل تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-26 و روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه های مکرر سه مرحله ای استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها بین نمرات تحمل پریشانی و تاب آوری گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها حاکی از آن است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) بر تحمل پریشانی و تاب آوری گروه آزمایش تأثیر معنادار داشت. اثربخشی این مداخله در مرحله پیگیری نیز طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری کرد که برای افزایش تحمل پریشانی و تاب آوری زنان مطلقه می توان از شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت گرا (RACT) در مراکز مشاوره خانواده و زوج درمانی استفاده کرد.
۷۹.

تبیین بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس نظریه مزلو: نقش سلامت عمومی، بحران مالی، حمایت اجتماعی و خودپنداره(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف تبیین بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس نظریه مزلو: نقش سلامت عمومی، بحران مالی، حمایت اجتماعی و خودپنداره انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه (20 تا 45 سال) شهرهای اراک و خمین در بازه مرداد تا دیماه 1400 بود. حجم نمونه 429 نفر بود که ﺑﺎ روش نمونه گیری دردسترس اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد نمونه پرسشنامه های سلامت عمومی ( GHQ ) گلدبرگ و هیلر (1979)، بحران مالی ( IFDFWS ) پراویتز و همکاران (2006)، حمایت اجتماعی ( MSPSS ) زیمت و همکاران (1988 )، خودپنداره ( SCQ ) ساراسوت (1984) و بهزیستی روانشناختی ( RSPWB ) ریف (1989) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر خودپنداره و بهزیستی روانشناختی داشتند (05/0> P ). افزون بر آن خودپنداره، اثر مستقیم و معنی داری بر بهزیستی روانشناختی داشت. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند (05/0> P ). در نهایت می توان گفت مدل بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا آگاهی مشاوران، روان شناسان، درمانگران، پژوهشگران و سایر متخصصان از این مدل می تواند کمک کننده باشد.
۸۰.

پژوهشی در علل و پیامدهای حضانت پذیری زنان مطلقه با کاربست نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
یکی از مهمترین دگرگونی های کمی و کیفی رو به رشد در نهاد خانواده معاصر پدیده حضانت پذیری زنان است. مقاله حاضر در چارچوب مطالعات جنسیتی و با استناد به تحلیل و تفسیرهای نظریه فمینیستی علل و پیامدهای این پدیده را به مثابه یک مسئله اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. از نظر روش شناختی این مطالعه با رویکرد نظریه مبنایی و عمدتاً کاربرد تکنیک مصاحبه با 20 نفر از زنان مطلقه شهرستان مریوان که تحت پوشش کمیته امداد بوده اند به اجرا درآمده است. یافته های پژوهش بر اساس مدلی پارادایمی و با استخراج 13 مقوله محوری در فرایند کدگذاری داده ها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است: «جبر اجتماعی قانونی» و «عواطف مادرانه» موجبات علی حضانت پذیری را توضیح می دهند. «پایگاه طبقاتی» و «کودک همسری» شرایط زمینه ای؛ و «اختلافات زناشویی»، «ناتوانی مردان در تأمین هزینه های خانواده» و «خشونت خانگی» عوامل مداخله گر مؤثر در این وضعیت هستند. پیامدهای حضانت پذیری در مقوله های «فقر فزاینده»، «فشار نقش»، «وابستگی» و «احساس رهاشدگی» انعکاس یافته است. نهایتاً اینکه زنان با راهبردهای دوگانه «استیصال» و «تحمل» که بازنمای مواجهه ذهنی و پذیرش عینی حضانت-پذیری است نسبت به آن واکنش نشان می دهند.