مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۱٬۲۴۱ تا ۱۱۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
237 - 264
حوزههای تخصصی:
کشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سال ها، تلاش هایی مبتنی بر روایت شناسی داستان های مثنوی شده است؛ اما در حوزه شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن به میان آمده است. ازاین رو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی می تواند زمینه ساز پژوهش های گوناگونی باشد. مقاله حاضر می کوشد باتکیه بر داستان های سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسست های متن مثنوی را نشان دهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبیین نماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجام می گیرد و تاکنون، به صورت مستقل، گسست ها و گریزهای مثنوی موردبررسی قرارنگرفته اند و ساختار مثنوی از این منظر کاویده نشده است. سه گسست را می توان در داستان های مثنوی ردیابی نمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجه به ارتباط داستان های اصلی با داستان های درونه ای درمی یابیم که بسیاری از داستان ها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاین رو، گریزها و گسست ها بستر ساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفا می کنند. بایددانست که مولانا با انگیزه های درونی یا بیرونی، این گسست ها را پی ریزی و پیگیری می نماید.
نقش ظلم در سقوط جامعه اسلامی با تکیه بر آیات ۴۵ تا ۵۲ سوره نمل با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳۸
125 - 140
حوزههای تخصصی:
طبق بیانیه گام دوم انقلاب، یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی که نقش مهمی در ادامه آن دارد، شعار عدالتاست و یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده عدالت و در نتیجه، سقوط جامعه اسلامی، رواج ظلم در جامعه است. آیاتشریفه ۴۵ تا ۵۲ سوره مبارکه نمل، از جمله آیات کلیدی هستند که در آنها، ظلم، یکی از عوامل سقوط جامعه معرفیشده است. ازآنجاکه دنیای امروز، دنیای پر از ظلم در همه سطوح فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، یقیناًآ گاهی بخشی جوامع بشری در شناخت پیامدهای ظلم می تواند در ریشه کن ساختن آن و ایجاد جامعه اسلامی نقشمؤثری داشته باشد. نوشتار پیش رو درصدد است با روش توصیفی - تحلیلی، در ذیل آیات مذکور، به بررسی و تحلیلنقش ظلم در سقوط جامعه اسلامی بپردازد. از رهگذر مطالعه و تحلیل تفاسیر ذیل این آیات به دست آمد که ظلم،پیامدهای جبرا ن ناپذیری برای جامعه اسلامی به دنبال دارد؛ از جمله: باعث ایجاد اختلاف و تفرقه و در نتیجه، تحریفحقایق دینی می شود، نعمت های الهی زائل می گردد، امنیت اجتماعی از بین می رود، ظالمان بر جامعه اسلامی چیرهمی شوند و در نهایت، این عوامل، منجر به سقوط تدریجی جامعه اسلامی می شوند.
تأثیر قراردادهای مشارکت در تولید، بیع متقابل و قرارداد نفتی ایران IPC بر مسیر بهینه تولید و حفاری میدان یادآوران: رویکرد بهینه یابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه برآوردِ مسیر بهینه تولید از میدان نفتی یادآوران و عملیات حفاری آن که به دلیل مجاورت با کشور عراق از اهمیت ویژه ای برخوردار است، با استفاده از داده های واقعی میدان و به وسیله الگوریتم SQP توسط نرم افزار متلب بررسی شده است. ابتدا تابع هدف، قیود هر مدل قراردادی، و هزینه تعریف شده و بر پایه داده های میدان بیان شده اند. برای تابع هدف، قیمت نفت بر اساس سناریوی قیمتی مرجع و با تکیه بر پیش بینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) تعین شده است. تابع هزینه نیز بر اساس مدل کائو و همکاران (2009) تعریف شده با استناد به داده های میدان و نیز اطلاعات تاریخی میدان (دوره توسعه فاز یک) با هدف کاربستِ آن برای میدان یادآوران تعدیل شده است. در نهایت مدل های قراردادی تصریح شده به وسیله الگوریتم SQP توسط نرم افزار متلب حل گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد که کارآمدترین قراردادهای نفتی قراردادهای نفتی ایران با کف هزینه سرمایه ای کم و بدون هیچ محدودیت تعداد چاه های حفرشده است. در این پژوهش اثبات گردید که قرارداد بیع متقابل با سقف هزینه سرمایه ای غیر مناسب با ضریب بازیافت میدان کمترین کارآمدی را ثبت کرده است. همچنین اضافه نمودنِ قید تعداد چاه های حفرشده بیش از حد مناسب به کارآمدی قرارداد نفتی ایران لطمه می زند. تعیین کف هزینه سرمایه ای بالا نیز باعث می شود که کارآمدی قراداد نفتی ایران کاهش یابد. به هرحال قرارداد نفتی ایران می تواند جایگزین مناسبی برای قرارداد بیع متقابل باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رشد و موفقیت شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
131 - 156
حوزههای تخصصی:
بحث در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)، اهمیت و نقش آن در رشد و پیشرفت اقتصادی کشورها یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی است. درواقع موتور محرکه جهانی شدن در عرصه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و اجتماع را می توان به نوعی فناوری اطلاعات و ارتباطات دانست که در ظهور جامعه شبکه ای و آگاهی بین کشوری بسیار مؤثر بوده و عامل محرک ایجاد بازارهای جهانی است. شرکت های کوچک و متوسط با توجه به رشد و توسعه پژوهش های آکادمیک در حوزه فناوری های برتر، در تشویق کارآفرینی و شکوفایی اقتصادی کشورها نقش مهمی ایفا می کنند. بنابراین پاسخ به این سؤال ضروری است که چه عواملی سبب موفقیت این شرکت های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهند شد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی شده است. به همین منظور در تحقیق حاضر عوامل موفقیت ابن شرکت ها با استفاده از روش تئوری فازی اولویت بندی شده است. در این راستا 21 شاخص در 5 دسته مختلف با استفاده از نظرات خبرگان و تحقیقات پیشین در ایران و سایر کشورها استخراج شد و در یکی از شهرهای نزدیک پایتخت ایران (قم) مورد ارزیابی قرار گرفت. هدف این تحقیق، ارزیابی تأثیر عوامل و شاخص های بومی در موفقیت شرکت های فعال در این حوزه و مقایسه آن با فاکتورهای کلیدی عمومی در سایر نقاط جهان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عوامل مدیریتی و درون سازمانی، عوامل تکنولوژیکی و بازاریابی، هزینه های مالی، سیاست های دولت و شاخص های بومی به ترتیب به عنوان مهم ترین شاخص های اصلی و مشارکت کارکنان و کارگروهی، تمرکز بر نیازهای مشتری، وضعیت اقتصادی کشور، تعارض منافع شرکت های خصوصی و دولتی و صنعتی بودن استان به ترتیب به عنوان مهم ترین زیر شاخص های موفقیت شرکت های این حوزه نقش ایفا می کنند.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه تهران
زمینه و هدف: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اولویت بندی ابعاد و مؤلفه های مدیریت مدرسه محور در مدارس متوسطه تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده آمیخته (کیفی-کمی) است، در بخش کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد و در بخش کمی پیمایشی مقطعی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل نخبگان دارای مدرک تحصیلی دکتری و عضو هیات علمی دانشگاه با سابقه حداقل 10 سال و دارای مدارک تحقیقاتی و شرکت در سمینارهای مورد نظر است. حجم نمونه 15 نفر خبره بود که با روش هدفمند و با توجه به اصل اشباع نظری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه سازمان یافته است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه مدیران، معاونان و کارشناسان مناطق آموزش و پرورش شهر تهران می باشند که تعداد آن ها در سال تحصیلی 1400-1399 بنا بر آمار آموزش و پرورش 62218 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 382 نمونه معرف جامعه از مدیران، معاونان مناطق و معلمان آموزش و پرورش شهر تهران با استفاده از پرسشنامه اشتراوس و کوربین (2003) ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری نظری (باز، محوری و انتخابی) استفاده شده است. یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد پس از کدگذاری باز و محور مشخص شد که ابعاد و مقوله های مدرسه محوری شامل 1-بعد تصمیم گیری 2- بعد تمرکز زدایی 3- بعد کنترل و نظارت 4- ارزیابی عملکرد 5- بعد سلامت سازمانی 6- بعد درون سازمانی می باشند و با توجه به مبانی نظری و عملی، روابط بین مقوله های شناسایی ترسیم شده و مدل بومی مدرسه محوری نهایتاً در 6 محور اصلی و 26 مقوله فرعی ترسیم شده است؛ و نتایج بخش کمی بر اساس تحلیل های صورت گرفته و ارزیابی مشخص شد که این مدل از اعتبار لازم برخوردار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مذکور می تواند به ارتقای کیفی مدیریت آموزش و پرورش، کمک به سزایی کند.
اثربخشی نقاشی درمانی بر اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی دانش آموزان دختر
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی و از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است که توجه روانشناسان و روانپزشکان و متخصصان بالینی را به خود جلب کرده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی نقاشی درمانی بر اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان شهرستان بستک در سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفت. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان شهرستان بستک تشکیل دادند، که درسال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. گروه نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش( شامل 20 نفر) و گروه کنترل ( شامل 20 نفر) قرار گرفتند . برای جمع آوری داده ها از مقیاس علائم مرضی کودکان (4- CSL ) استفاده گردید. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، تحت تاثیر آموزش نقاشی درمانی قرارگرفت، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از جمع آوری پیش آزمون و پس آزمون، داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس و به وسیله نرم افزار آماری ( SPSS ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی در دو گروه کنترل و آزمایش در مرحله پس آزمون پس از حذف تاثیر پیش آزمون تفاوت معنادار وجود دارد و نقاشی درمانی بر اختلال نقص توجه- بیش فعالی و اضطراب جدایی دانش آموزان دختر پایه دوم تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: بنابراین، در موقعیت های بالینی و در درمان مشکلات اضطراب جدایی کودکان می توان از نتایج نقاشی درمانی به عنوان درمان غیردارویی سودمند، بهره گرفت.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص
زمینه و هدف: اختلال یادگیری یکی از مهم ترین مشکلات در فرایند یادگیری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص است. روش پژوهش: روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و با مرحله پیگیری بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری مقطع متوسطه اول شهرستان ساری تشکیل دادند که به مراکز اختلال یادگیری شهرستان ساری مراجعه کردند . در این پژوهش 60 دانش آموز دارای اختلال یادگیری خاص به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند . به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودنظم دهی تحصیلی رایان و کانل، سازگاری اجتماعی بل استفاده شده است. ابتدا پیش آزمون بر روی دو گروه انجام شد سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هر مرحله به مدت 120 دقیقه و هفته ای یکبار تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند . سپس پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. ضمن بررسی پیش شرط ها از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر برای تحلیل داده ها تحت نرم افزار spss استفاده شد . یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری بین نمرات خود نظم دهی تحصیلی و سازگاری اجتماعی دو گروه پس از اعمال آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وجود (0/05>P) . نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدارس با به کارگیری مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند باعث افزایش سازگاری اجتماعی و خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان شوند تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت تحصیلی دست یابند .
مقایسه اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی و معنا درمانی بر مهارتهای ارتباطی و استرس والدگری مادران کودکان کم توان ذهنی
زمینه و هدف: و جود کودک کم توان ذهنی در خانواده، همه اعضای خانواده به ویژه مادر را متحمل فشارهای روانی قرار می دهد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی و معنادرمانی بر مهارتهای ارتباطی و استرس والدگری مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه مادرانِ کودکان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر ارومیه در سالتحصیلی1400-1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس60 نفر به عنوان نمونه جهت اجرای پژوهش انتخاب و به صورت دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. جهت سنجش مهارتهای ارتباطی از پرسشنامه ماتسون (1983) و جهت سنجش استرس والدگری مادران از پرسشنامه آبیدین (1983) استفاده شد. یافته ها: آموزش مهارت های زندگی در افزایش مهارت های ارتباطی و همچنین کاهش استرس والدگری و خرده مقیاس های آن اثربخش بود(0/05> p ). همچنین آموزش معنادرمانی در افزایش مهارت های ارتباطی و همچنین کاهش استرس والدگری و خرده مقیاس های آن اثربخش بود(0/05> p ). نتیجه گیری: می توان از دو روش مداخله ای آموزش مهارت های زندگی و معنادرمانی در افزایش مهارت های ارتباطی و همچنین کاهش استرس والدگری مادران کودکان کم توان ذهنی در جهت بهینه سازی سلامت روان آنها استفاده نمود.
واکاوی تاریخی تحلیلی تأثیر مؤلفه های کالبدی، بر حس تعلق خاطر در مساجد دوره صفوی از دید نمازگزاران (مطالعه موردی مساجد امام خمینی(ره)، شیخ لطف الله، حکیم و آقانور شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از درخشان ترین دوره های معماری ایران پس از ورود اسلام، دوره صفوی است. اما شاید تاریخ معماری آن نسبت به دوره های سلجوقی، ایلخانی و تیموری ناشناخته مانده است. شاید با معناترین بنا در شهراسلامی، «مسجد» باشد. معماری مسجد، علاوه بر رعایت اصول کاربردی وتزیینی، بر مفاهیمی دینی واعتقادی اشاره دارد. پژوهش حاضر دنبال پاسخگویی به سوال، «چه ارتباطی از طریق واکاوی تاریخی تحلیلی مابین حس تعلق خاطر و مؤلفه های کالبدی مساجد دوره صفوی وجود دارد؟»می باشد. هدف این تحقیق شناسایی وتبیین مؤلفه های کالبدی در معماری مساجد صفوی، با انجام مطالعات کتابخانه ای ومیدانی، و استفاده از روش آمیخته اکتشافی،وسنجش میزان تأثیر مؤلفه های کالبدی بر میزان تعلق خاطر افراد، است. پس از واکاوی تاریخی تحلیلی، شناسایی مؤلفه های شکل دهنده نظام کالبدی مساجد صفوی وتایید آنها توسط 73 استادتمام یا دانشیار دانشگاه های کشور در حوزه معماری اسلامی، دسته بندی نظام کالبدی در 5 دسته مؤلفه«کالبدی- سازمان فضایی-نور-کالبد و هندسه-سلسله مراتب» صورت گرفت و معیارهای موثر بر افزایش حس تعلق خاطر، استخراج شد. دو مدل پرسشنامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها و میزان تأثیر آنها در مساجدامام خمینی، شیخ لطف الله، حکیم وآقانور بدلیل مشابهت چهار مسجد با یکدیگر از جهات مختلف، صورت گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معنادار بین مؤلفه های نظام کالبدی با میزان حس تعلق خاطر نمازگزاران را نشان می دهد، که درآن میزان تأثیرگذاری مؤلفه کالبدی از 5 دسته مؤلفه ذکرشده، بیشتر بود. همچنین وجود مؤلفه های نظام کالبدی درکنار هم، سبب ایجاد حس تعلق خاطر به آن مسجد شده؛ودر نهایت اگر در مساجد جدید، مؤلفه های نظام کالبدی به صورت مناسب و هماهنگ با هم تعریف شوند، حس تعلق خاطر در نمازگزاران افزوده می گردد.
رابطه فرآیندهای خودنظم بخش با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: نقش واسطه ای وجدان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
389 - 411
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدان گرایی،فرآیندهای خودنظم بخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس خودشناسی انسجامی، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و 10 آیتم وجدان گرایی پرسشنامه ی شخصیت گلدبرگ پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش واسطه ای وجدان گرایی در ارتباط میان بهوشیاری و خودمهارگری با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری تأیید شد. بهوشیاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق وجدان گرایی با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری رابطه داشت و رابطه بین خودمهارگری و علائم شخصیت وسواسی جبری به صورت کامل با واسطه گری وجدان گرایی برقرار بود. به نظر می رسد بهوشیاری می تواند عاملی محافظت کننده در برابر تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری باشد و خودمهارگری زیاد در افراد با صفت وجدان گرایی بالا ممکن است زمینه ساز تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری شود.
شناسایی و اولویت بندی راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۱۵-۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همواره در طول دهه های گذشته زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار داشتند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیت ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نبودند. از این رو، ضروری است شیوه های توانمندسازی زنان شناسایی شده و معرفی گردد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی است. این پژوهش به دنبال شناسایی و اولویت بندی راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با رویکرد دلفی فازی و فرایند تحلیل شبکه ای است و ابزار جمع آوری داده مصاحبه و پرسشنامه بوده است که در اداره بهزیستی شهرستان سوادکوه (پل سفید) انجام گردید. یافته ها: بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه راه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سه سطح فرد، خانواده و جامعه شناسایی و دسته بندی شد و پس از توزیع پرسشنامه بین خبرگان و اولویت بندی آنها، راه های اصلی و مهم توانمندسازی زنان به ترتیب شامل پیشگیری و ارتقای سلامت اجتماعی، آموزش تخصصی شغلی، آموزش مهارت های زندگی، ایجاد بازار، بازتوانی، دادن تسهیلات، بیمه و خدمات تأمین اجتماعی، ارائه سبد کالا، تخصیص بودجه بیشتر به سازمان ها جهت حمایت از زنان و بهبود رفاه فردی تعیین گردید. بحث: نتایج نشان داد که راه های مبتنی بر توانمندسازی شخصی نسبت به راه هایی که مبادرت به توانمندسازی از طریق کمک مستقیم مالی می کنند، اولویت بالاتری دارند و نظر خبرگان را به خود جلب کرده است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه کارآفرینی شهری در بستر اجتماعی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
سیاست ها و فرایند توسعه کارآفرینی شهری به عنوان هدایت گر کارآفرینان در ایجاد و رشد کارآفرینی در بستر اجتماعی شهرها هستند. کلان شهر تهران با حدود 18 شهری در راستای کاهش آسیب های اجتماعی است. روش پژوهش آمیخته با طرح متوالی- اکتشافی، روش مورد استفاده تئوری داده بنیاد در بخش کیفی و روش پیمایشی، در بخش کمّی و از نظر هدف کاربردی- توسعه ای است. جامعه آماری بخش کیفی از خبرگان، متخصصین و افراد آگاه در زمینه کارآفرینی و کارآفرینی شهری که از سوابق اجرایی در سطوح تصمیم گیری در حوزه کارآفرینی شهری برخوردار بوده است که به پرسشنامه محقق ساخته براساس اعتبارسنجی الگوی مفهومی پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد الگوی سیاست و فرایند توسعه کارآفرینی شهری در بستر اجتماعی شهر تهران دارای 6 مؤلفه اصلی شامل؛ عوامل اجتماعی، سیاست و قوانین، اقتصاد شهری، حکمروایی خوب شهری، عوامل فرهنگی شهری و عوامل کالبدی شهری به همراه 50 زیر شاخص می باشند. همچنین در بخش کمی داده های این پژوهش به کمک آزمون معادلات ساختاری مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، مدیران و سیاست گذاران کارآفرینی شهری تهران می توانند، با پیاده سازی پیشایندهای مدل پژوهش و اجرای راهبردهای آن، از پیامدهای سیاست و فرایند توسعه کارآفرینی شهری در راستای کاهش آسیب های اجتماعی در بستر اجتماعی شهر تهران، بهره مند شوند. میلیون جمعیت و بیش از هزاران نفر نیروی کار، درصد بسیار بالایی از اشتغال بخش کارآفرینی کلانشهرهای کشورمان را به خود اختصاص داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های سیاست ها و فرایند توسعه کارآفرینی است.
ترسیم نقشه دانش مقالات مستخرج از پایان نامه های کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
35 - 48
هدف: این پژوهش با هدف ترسیم نقشه دانش مقالات مستخرج از پایان نامه های کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی گذشته نگر است و از طریق فنون کتابسنجی (تحلیل هم واژگانی) به بررسی مقالات استخراج شده از 1374 تا نیمسال اول 1398 پرداخته است. در این پژوهش، اطلاعات 506 پایان نامه با استفاده از «فهرست پایان نامه های کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های ایران»، «پایگاه اطلاعات پایان نامه های ایران» و «پایگاه پایان نامه های علم اطلاعات و دانش شناسی» جمع آوری و تعداد 122 مقاله مستخرج از این پایان نامه ها از پایگاه های اطلاعاتی فارسی بازیابی شد. از مجموع 391 کلیدواژه، 33 کلیدواژه با حداقل فراوانی 8، با استفاده از قانون برادفورد و آستانه شمول برای ساخت ماتریس هم رخدادی انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار یوسی نت نقشه ها و مقدار شاخص های مرکزیت درجه، نزدیکی و بینابینی ترسیم و محاسبه شد. یافته ها: یافته های نشان داد که با توجه به شاخص های مرکزیت درجه کلیدواژه های برتر به ترتیب، «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با مرکزیت درجه 12»، «کتابخانه های دانشگاهی با مرکزیت درجه 9»، «فناوری اطلاعات با مرکزیت درجه 9»، «کتابداران با مرکزیت درجه 7» و «کتابخانه دیجیتال با مرکزیت درجه 7» در رتبه های اول تا پنجم و مقادیر مرکزیت نزدیکی مربوط به کلیدواژه های برتر به ترتیب، کتابخانه های دانشگاهی، کتابداران، علم سنجی و کتابخانه های عمومی در جایگاه اول تا چهارم بیشترین تأثیر در شبکه قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تمرکز بیشتر مقالات مستخرج از پایان نامه بر موضوعات کتابخانه های دانشگاهی، کتابداران، علم سنجی و کتابخانه های عمومی می باشد که می تواند حاکی از اهمیت این مباحث در پژوهش های مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های آزاد اسلامی باشد.
اندازه گیری ضرایب فزاینده تولید و بررسی چرخه کالاها و خدمات در بخش عرضه و تقاضا اقتصاد استان سیستان و بلوچستان با استفاده از الگوی جدول داده – ستانده منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲)
135 - 165
حوزههای تخصصی:
محصول ناخالص داخلی،مجموع ارزش افزوده بخش های اقتصادی است که میزان تولید را نشان می دهدکه به اختصاربه آن GDP نامیده می-شود.سهم تولید استان نسبت به تولید ناخالص داخلی کشور1/4 درصد ودررتبه نوزدهمین استان کشورقراردارد درحالیکه این استان سهم 3/5درصدی جمعیتی برخورداراست.همچنین تولید سرانه استان164 میلیون ریال درمقایسه با تولید سرانه 419 میلیون ریال کشوربه میزان 255 میلیون ریال معدل 155 درصداختلاف دارد. در مقاله حاضر برای اندازه گیری ضریب فزاینده تولید در بخش های اقتصادی با رویکرد جدول داده – ستانده منطقه ای به روش سهم مکانی فلگ با تلفیق FLQ-RAS استفاده شده است.جدول فوق رابطه تراز تولیدی بین بخشی اقتصاد وچرخه کالاهای واسطه ای و نهایی بین عرضه و تقاضا اقتصاد استان رانشان می دهد.نتایج این تحقیق ضریب فزاینده تولید، بیانگر تغییرات یک واحدتقاضای نهایی نسبت به افزایش تولید آن بخش درکل اقتصاداستان رانشان می دهد.همچنین دراین پژوهش12رشته فعالیت اقتصادی ضریب قدرت انتشاروحساسیت پراکندگی بالایی هستند.بررسی طرف تقاضای اقتصاد نشان می دهد،خانوارهای استان بطور متوسط65 درصدازمیانگین هزینه خانوارهای کشور برخوردار می باشند و نشان از کاهش رفاه خانوارهای منطقه نسبت به جامعه است.
A Study of knowledge Access Distribution Tools and Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
218 - 228
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to research factors associated with knowledge distribution that managers can leverage to ensure a strong innovation management process and successfully deliver technological innovations to the intended consumer. Method: These approaches have strengths and weaknesses of their own about technological advances, user's reception, adaptability, and success rate within the real intelligence of generating knowledge. Findings: The learning of data access distribution- how an individual/ the organization obtains access to any individual's own and other knowledge has emerged as a key research area from a broad and deep field of study on technology transfer and innovation, and more recently from the sector of strategic management. Increasingly, knowledge access sharing research has moved to an organizational learning perspective. Indeed, experience and research suggest that successful knowledge access sharing involves extended learning processes and not simply communication processes, as ideas associated with development and innovation need. Conclusion: This study provides basic concepts of data access distribution and its means of realization.
Clustering of the Iranian Asthma and allergy specialists'''' clinical information-seeking behavior by Neural network analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۳, Summer & Autumn ۲۰۲۱
99 - 113
حوزههای تخصصی:
Introduction: The aim of this study was to determine the information retrieval and information therapy behavior of Asthma and allergy specialists in the country, based on cohonen self-organized neural network model. Methods: The methodology of the present study, which is an applied study in terms of purpose, has been done by descriptive-survey method using neural network technique. The tool of this research is a researcher-made questionnaire that was distributed among a sample of people in the community (149 people). After collecting the data, the neural network was selected for data clustering and using MATLAB software, Asthma and allergy specialists were clustered based on the main components of the research. Then, by removing each of the main sub-components of the research, the most effective and least effective option in their information-seeking behavior in working with information resources in this specialized field was determined. Results: The most effective component in clustering information barriers, was "lack of time due to workload" and the least was "distance of libraries and information centers". About information retrieval skills, the most effective component is " knowing what keywords to use when searching the Internet, and to be familiar with synonyms and terms related to the information I need." Conclusion: By studying the clustering of information behaviors resulting from the information needs of Asthma and allergy specialists, their needs are recognized, and this is one of the measures that provides the basis for effective research, appropriate findings and ,consequently, informational decision-making for those involved in this field.
بررسی فرایند کوتاه شدگی واکه ای در زبان فارسی و کردی (میانی) بر پایه رویکرد واج شناسی بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه فرایند کوتاه شدگی واکه ای در زبان فارسی و کردی (میانی) بر پایه واج شناسی بهینگی می پردازد. از آن جایی که فرایندهای واجی در زبان های هم رده تقریباً یکسان رخ می دهند، با وجود واکه های کشیده در زبان فارسی و کردی انتظار می رود فرایند کوتاه شدگی واکه ای در این زبان ها رخ دهد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر مشخص کردن نوع واکه ها و مرتبه بندی محدودیت های حاکم بر کوتاه شدگی آن ها در برخی از بافت های زبان های فارسی و کردی است. نتایج تحلیل واجی داده های پژوهش نشان می دهد که فرایند کوتاه شدگی واکه در هر دو زبان فارسی و کردی در واکه های افراشته و افتاده رخ می دهد. در زبان فارسی سه واکه کشیده /i، u، ɑ/ و در کردی دو واکه کشیده /i، ɑ/ دچار کوتاه شدگی می شوند. در هر دو زبان تنها واکه کشیده و افتاده /ɑ/ با توجه به بافت آوایی، می تواند به واکه های کوتاه /e/ و /æ/ در زبان فارسی و واکه های کوتاه /ə/ و /æ/ در زبان کردی کاهش یابد. در زبان فارسی تعداد و تنوع بافت هایی که در آن ها واکه های کشیده دچار کوتاه شدگی می شوند، بیش تر از زبان کردی است. تحلیل بهینگی نیز نشان داد که در کوتاه شدگی واکه /ɑ/ در هر دو زبان محدودیت های پایایی یکسان IDENT (back), IDENT (µ) و محدودیت های نشانداری یکسان *Vmid C, *VhighC, *VbackC, *VlowC فعال هستند. همچنین، در کوتاه شدگی واکه /i/، در زبان های فارسی و کردی تنها محدودیت پایایی IDENT (µ) و محدودیت های نشانداری یکسان*Vmid C, *VhighC, *VbackC, *VlowC فعال هستند.
زمان و نمود در دستور سنتی زبان ترکی آذربایجانی در مقایسه با رویکرد نظام دستور نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که منابع دستوری زبان ترکی آذربایجانی عموماً بر پایه دستور سنتی است و تمایزی بین عنصر زمان و نمود در این دستور صورت نگرفته است، بنابراین جستار حاضر به بررسی و مقایسه عنصر زمان و نمود در زبان ترکی و انگلیسی با رویکرد دستور نقشی هلیدی می پردازد. در مرحله نخست تحلیل داده ها، پیوندهای زمان در زبان ترکی و سپس ساختار وجه در قالب جملات انگلیسی با معادل های ترکی شان مقایسه و بررسی شدند که این نتایج به دست آمد: در تمامی منابع دستور سنتی ترکی آذربایجانی، پیوندهای -ir، ar/әr و –miş که بیانگر فرآیند وقوع فعل هستند، به عنوان پیوندهای زمان در نظر گرفته شدند. به بیان دیگر، در دستور سنتی با نوعی از آمیختگی زمان و نمود مواجه هستیم. از طرف دیگر، این تکواژها در رویکرد دستور نقشی در گروه زمان داری ها قرار نمی گیرند، بلکه در بخش باقی مانده، نقش اول محمول ها یعنی فرآیند زمانی وقوع فعل را بازی می کنند. همچنین مشخص شد که تکواژ زمان حال در ترکی- برخلاف نگرش دستور سنتی- با عدم حضور پیوند زمان گذشته (di-) نمود پیدا می کند؛ یعنی با تکواژ صفر و مطابق دستور نقشی در بخش «محمول» واقع می شود. برخلاف زبان انگلیسی که تکواژهای زمان داری در مواردی به شکل ادغام با فعل واژگانی نمود پیدا می کنند، این تکواژها در ترکی همیشه به شکل تکواژ وابسته، به پایه فعل واژگانی متصل می شوند.
ارﺗﻘﺎء ﮔﺮه راست: حذف یا اشراف چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی و تبیین شیوه اشتقاق ساخت ارﺗﻘﺎء گره راست بر پایه ساخت های هم پایه در کردی سنندجی در چارچوب مفروضات نظری برنامه کمینه گرا می پردازد. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از مکالمات روزمره گویشوران شهر سنندج است. مشاهده و بررسی ساخت هایی که در آن ها ارتقاء گره راست وجود دارد، حاکی از آن است که ارتقاء گره راست در گونه کردی سنندجی ماحصل فرآیندی واحد نیست؛ بلکه ساخت مذکور در واقع برآیند دو فرایند اشراف چندگانه و حذف است؛ به این معنی که سازوکارهای اشراف چندگانه و حذف دو گونه ساختار نحوی متفاوت را سبب می شوند اما برونداد آوایی آن ها یک بازنمایی روساختی مشابه است. علاوه بر این، شواهد تجربی نشان می دهند که ارتقاء گره راست در کردی سنندجی از محدودیت لبه راست تبعیت می کند، سازه ها و ناسازه ها می توانند هسته اصلی ارتقاء گره راست قرار بگیرند و قرینه آن ها در بند نخست فاقد تجلی آوایی باشد. همچنین ارتقاء گره راست در گونه زبانی مدنظر از محدودیت جزیره گروه اسمیِ مرکب تبعیت نمی کند.
The aesthetics of Instagram: Exploring the aesthetics of visual and semantic aspects of Instagram
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۵, Issue ۱, January ۲۰۲۱
59 - 78
حوزههای تخصصی:
The article presents the results of an aesthetic study of content and visual forms on Instagram, a relatively new social media platform. The study focuses on how the products of digital technology, understood as new artifacts within the postmodern aesthetic framework, have been taken up within the digital culture. The results of the research help us to understand the characteristics of this new social media platform, indicating that Instagram has been highly successful in changing aesthetic criteria and standards and creating new aesthetic forms and content.